عضو کانون

عضو کانون

یه روز  می ری و عضو کانون می شی                  صاحب شوکت فراوون می شی

عضویتت وقتی مسلم می شه                           ماهی هزار تومن ازت کم می شه

دلت گرفت اونجا می ری می شینی                    حسنش اینه که دوستاتو   می بینی

بعدش برای تقدیر و  ستایش                              دعوت می شی سالی یه بار همایش

نو همایش ، مسئولا دعوت می شن                    همه یه جوری با محبت می شن

پشت بلندگو می پیچه صداشون                         شروع می شه دوباره وعده هاشون :

« ماهمیشه شاگردای شماییم                          باافتخار جلستون  می آییم 

شما تمام افتخار مایید                                      باعث شان واعتبار مایید

به عشقتون همیشه گرم کاریم                           هزارتا برنامه براتون داریم

اوضاع مالی مون که رو به را شه                         قول می دیم که نوبت شما شه » 

این  میره و بعد اینم ، اون می آد                          آخرشم  رئیس کانون  می آد

دست به سینه می کنه اشاره                             از تو جیبش ، کاغدی در می آره  :

« باادب و ارادت فراوون                                       بنده به عنوان رئیس  کانون  

         خبرهای خوبی برانون دارم                                 وقت کمه ، دو تاشو می شمارم

ظهور از پویا بیاتی

متن آهنگ ظهور از پویا بیاتی

دانلود آلبوم جدید پویا بیاتی دور از تو سالها

متن آهنگ پویا بیاتی

♫♫♫

نفس واسم ، نمونده و دیگه تحملم تموم شده

بیا بیا که دیدنت هزار ساله آرزوم شده

صدای بی صدای این ترانه هارو میشنوی

دعای دلشکسته های انتظار و میشنوی

 

هزار ساله گریه هام به هیچ جا نمی رسه

غم غروب جمعه ها به انتها نمیرسه

♫♫♫

نمی گم از ندیدنت، که بدتر از جهنمه پر از غمه

که هرچی از عذاب این دقیقه ها بگم کمه ،بگم کمه

دل شکستمو ببین، به بغض من امون بده، امون بده

به این نگاه خسته روی ماهتو نشون بده، نشون بده

چقدر بی تو جون به لب شدم ولی نیومدی

برات گلایه کردم از خودم ولی نیومدی

زمان و پر سرور کن

زمین و غرق نور کن

تو رو به غروبتت قسم

ظهور کن ظهور کن

 

https://www.aparat.com/v/ghTq8/%D9%BE%D9%88%DB%8C%D8%A7_%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA%DB%8C_-_%D8%B8%D9%87%D9%88%D8%B1

منبع 2

دانلود آهنگ برای نیمه شعبان

 

در این گزارش، آهنگ‌هایی متناسب با عید نیمه شعبان قابل دریافت است.

دانلود آهنگ برای نیمه شعبانبه گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ نیمه شعبان روزی عزیز و بزرگ برای شیعیان سراسر جهان است که هر سال این روز را به شکوه هرچه بیشتر جشن می‌گیرند.
 
به بهانه فرا رسیدن این عید خجسته، مجموعه‌ای تهیه کرده‌ایم  شامل  ترانه‌هایی از خوانندگان مختلف که برای امام زمان (عج) خوانده شده است.
 
 

آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد 🌹 مژده دهید باغ را بوی بهار می‌رسد

عکس و تصویر آقاجان شهررا آذین بندےکردیم🎉 🎊 🎉 تاقدوم مبارکت رابرروی چشمانمان بگذاری🙏 چشم انتظار روےماهت هستیم ...

آقاجان شهررا
آذین بندےکردیم 
تاقدوم
مبارکت رابرروی
چشمانمان بگذاری 
چشم انتظار
روےماهت هستیم
تاروشن
کنےعالم هستی را✨

 نیمه_شعبان برهمه 
مبارکــــــــَ باد  

عکس و تصویر 🌹 آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد 🌹 مژده دهید باغ را بوی ...

.
ای دلِ خسته ی من همدمِ ویرانی ها
غرق شو غرقِ خودت غرقِ پریشانی ها

زَرق و برق بدلیجات اسیرت نکند
ماه را گم نکنی بینِ چراغانی ها

جان به لب آمد و جانانِ جهان بازنگشت
جان گرفتند ز بی جانی ما جانی ها

خسته ام خسته از این بی عملی ها خسته
خسته از حرف زدن ها و سخنرانی ها

پینه دوزی به بَرَش رفت ولی ما عمریست
غَرّه هستیم به این پینه ی پیشانی ها

ماهمه غمزده و غمزه ی چَشمَش کافیست
تا زشادی بشود پُر دلِ زندانی ها

غم مخور یوسف گمگشته میاید ای دل
این خبر را برسانید به کنعانی ها

محسن کاویانی

http://wisgoon.com/pin/23348838/

۱۲ اردیبهشت شهادت استاد مرتضی مطهری، روز معلم گرامی باد

 
۱۲ اردیبهشت شهادت استاد مرتضی مطهری، روز معلم گرامی باد
+ نوشته شده در چهارشنبه دهم اردیبهشت 1393 ساعت 23:3 شماره پست: 175

 

 اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ  خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ  

الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ  عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ 

شان نزول آیه

پنج آيه فوق به اتفاق همه مفسران در آغاز وحى بر رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) نازل شده، مضمون آن نيز مؤيد اين معنى است. پيغمبر اكرم (صلي الله عليه و آله) به كوه" حرا" رفته بود جبرئيل آمد و گفت: اى محمد بخوان! پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمود: من قرائت كننده نيستم. جبرئيل او را در آغوش گرفت و فشرد، و بار ديگر گفت: بخوان! پيامبر (صلي الله عليه و آله) همان جواب را تكرار كرد، بار دوم نيز جبرئيل اين كار را كرد، و همان جواب را شنيد، و در سومين بار گفت: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ... (تا آخر آيات پنجگانه).اين سخن را گفت و از ديده پيامبر (صلي الله عليه و آله) پنهان شد. رسول خدا (صلي الله عليه و آله) كه با دريافت نخستين اشعه وحى سخت خسته شده بود به سراغ خديجه آمد، و فرمود: مرا بپوشانيد و جامه‏اى بر من بيفكنيد تا استراحت كنم.

 

 مکتب عشق

۱۲ اردیبهشت    

        شهادت استاد مرتضی مطهری، روزمعلم گرامی باد

 

 

                                    عشق با تو آغاز شد.

                         کلاس خاطره ها با یاد تو جان گرفت.

تو در سپیدی برگ های دفتر دل مان جریان داری.

 

                         تو بودی و کوله باری از مهر؛

 

ما بودیم و تشنگی در وادی محبّت تو ما بودیم 
 
 
 
 
و خانه های دلمان در آستانه چلچراغی از مهربانی ات.
 
بر لبت باران نور بود و دل ما کویر تاریکی؛
قطره قطره بر سطح ترک خورده زمین دلمان باریدی
و علم در ما جوانه زد.
 
نگاهت، مکتب عشق بود و ما مکتب نشین چشم هایت بودیم.
ما دست در دست تو نهادیم تا راه پرپیچ و خم زندگی
را با تو گام برداریم.
 
دل به دل ما سپردی و گرمای وجودت را در سرمای تمام فرازها و نشیب ها همراهمان کردی تا در یخ بندان جهالت، در جا نزنیم.
چراغ دانشی که در دست ماست،

                             روشنایی از تو دارد، معلّم!

 

همسر عزیزم روزت مبارک 

 


  

اؤیره تمنیم ( معلمم ) از احمد سلجوق شاعر ترکیه

 

منه نه لر اؤیره تمیشدین / به من آنچه که آموخته بودی 

اونوتمادیم اؤیره تمنیم   /  فراموش نکردم معلمم 

آما گه ل گؤر ، یئنه آدام  / اما بیا و ببین باز هم

اولامادیم ، اؤیره تمنیم    / نتوانستم آدم شوم معلمم 

...

ازبرله دیم هر درسینی / هر درسی که ازبر کردم

یاشاتدیلار هئپ ترسینی / برعکسش را تجربه کردم

موتلولوغون آدرسینی/ آدرس خوشبختی را   

بولامادیم ، اؤیره تمنیم / نتوانستم پیدا کنم ، معلمم 

...

هانی دوغرو بوکولمه زدی / آخه می گفتی راست خم نمیشود   

هانی حقلی ازیلمزدی  / آخه می گفتی محق له نمی شود 

هانی داغلار ییخیلمازدی / آخه می گفتی کوه داغون نمی شود

ییخیلدیم به اؤیره تمنیم  / داغون شدم معلمم

...

دفتر باشقا ، قلم باشقا  / دفتر جدا ، قلم جدا

یاشادیغیم عالم باشقا   / عالمی که زندگی می کنم جدا 

شویله گؤزل گرچک عاشقا / به عشق زیبای واقعی 

دوشه مه دیم اؤیره تمنیم / نتوانستم برسم ، معلمم 

...

اینسانلیغین آدی پارا  / اسم انسانیت پول 

بو حیاتین دادی پارا  / لذت زندگی پول 

حسرت قالدیم دوسلوقلارا /  در حسرت دوستی ها ماندم 

گؤره مه دیم اؤیره تمنیم / نتوانستم بیابم معلمم 

...

هر شئی یئرلی یئرینده  / هر چیز جای خودش

بوتون سیرلار درینده  / هر رازی در عمق خودش 

سوچ منده می یا قدرده / گناه من است یا سرنوشت ؟ 

بیله مه دیم اؤیره تمنیم / نتوانستم دریابم معلمم 

...

ساکین گئتمه سین آغرینا  /مبادا که فراموش شود )   

بیر اومودوم یوخ یارینا/ هیچ امیدی به فردا ندارم

اوتانجیمدان مزارینا  /  از فرط شرمندگی سرقبرت هم

گله مه دیم اؤیره تمنیم  / نتوانستم بیایممعلمم  

......

 شعر معلم از شهریار ملک سخن 

 

می توان در سایه آموختن
گنج عشق جاودان اندوختن
اول از استاد، یاد آموختیم
پس، سویدای سواد آموختیم
از پدر گر قالب تن یافتیم
از معلم جان روشن یافتیم
ای معلم چون کنم توصیف تو
چون خدا مشکل توان تعریف تو
ای تو کشتی نجات روح ما
ای به طوفان جهالت نوح ما
یک پدر بخشنده آب و گل است
یک پدر روشنگر جان و دل است
لیک اگر پرسی کدامین برترین
آنکه دین آموزد و علم یقین
 

روز و هفته معلم بر همه ی معلمان مبارک باد .

معلم عزیز

  استاد بزرگوار،

 تو را به چه مانند کنم .

 دل دریاییت لبریز از آرامش است همچونکوه استوار از حوادث روزگار ایستاده ای و

 همچون ابر، باران پر شکوه معرفت بر چمن هایدشت دانش آموختگی فرو می ریزی .

خورشید نگاهت گرمابخش وجود ما

  وحرارت کلبه یسرد یأس و ناامیدی و ارمغان شور و شعف است .

 غنچه ی تبسمی که از گلستان لبهایتو می روید،

 طراوت لحظه های ابهام و زیبا یی بخش خانه ی وجود ماست .

 کلام روح بخشو دلنشین تو موسیقی دلنوازی است که بر گوش جان می نشیند 

و اهنگ زندگی را بهشور در می آورد.

 روانی به لطافت گلبرگهای ارغوان داری 

که از احساس و شور و شعف لبریز است .

 دستهای روشنت سپیدی خود را از گل بوسه های گچ گرفته

 و شمع وجودت ازنیروی ایمان و انسانیت شعله ور است .

 سرخی شفق ، تابش آفتاب ، نغمه ی بلبلان ،

صفای بستان ، آبی دریاها ،

 همه و همه را می توان در تو خلاصه نمود .

 معنای کلام امیدبخش تو همچون نسیم صبحگاهان نشاط بخش روح خسته ماست .

 علم آموزی و صبرایمان را از پیامبران به ارث برده ای

 و به حقیقت وارث زیبایی ها بر گستره ی گیتیهستی .

 قدوم سبز تو سبزینه ی کوچه باغ های زندگی و صفا بخش خاطر پر دغدغه یماست . طپش قلب تو آهنگ خوش هستی

 و جوشش نشاط در غزل شیوای زندگیاست .

 تو روشنایی بخش تاریکی جان هستی و ظلمت اندیشه را نور می بخشی . 

‹‹ و مایستوی الاعمی والبصیر . و لا الظلمات ولا النور ›› 

وهرگز کافر تاریک جان کور اندیش با مومن

اندیشمند خوش بینش یکسان نیست

 وهیچ ظلمت با نور یکسان نخواهد بود .

 چگونهسپاس گویم مهربانی ولطف تو را که سرشار از عشق ویقین است .

 چگونه سپاس گویم

تأثیر علم آموزی تو را که چراغ روشن هدایت را بر کلبه ی محقر وجودم فروزان ساختهاست . آری در مقابل این همه عظمت و شکوه تو مرا نه توان سپاس است ونه کلام وصف .

تنها پروانه ی جانم بر گرد شمع وجودت ،

 عاشقانه چنین می سراید :

 معلم کیمیای جسمو جان است ...

 مــعلم رهنمای گمرهان است....

 شـده حک بر فراز قله ی عشق ....

 معلم

 

وارث پیغــــمبران است

روز جوان مبارک باد

جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را

نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را

کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم

به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را

روزت مبارک جوان

 

روز جوان

آدم گرسنه ایمان ندارد

آدم گرسنه ایمان ندارد

آدم گرسنه ایمان ندارد

 






 

زمینه پیدایش

گویند مردی از گرسنگی مشرف به مرگ گردید. شیطان برای او غذایی آورد به شرط اینکه ایمان خود را به او بفروشد. مرد پس از سیری، از دادن ایمان خودداری کرد و گفت آنچه را که در گرسنگی فروختم، موهوم و معدومی بیش نبود، چه: آدم گرسنه ایمان ندارد.(1)

پیامها

پیام این ضرب المثل این است که انسان تا جایی که در اختیار خود اوست باید از فقر اجتناب کند و با سعی و تلاش حداقل‌های زندگی خود را تأمین کند؛ زیرا فقر و نداری یکی از آفت‌های تدیّن و ایمان است و زمینه کشیدن شدن به گناه و بی‌ایمانی در فقرا بیشتر است. این ضرب المثل در مذمّت و نکوهش فقر به کار می‌رود.

ضرب المثل های هم مضمون

ـ شکم گرسنه پند نمی‌پذیرد.
ـ افلاس، عِنان از کف تقوا برباید.
ـ فقیر در جهنم نشسته است.(2)

اشعار هم مضمون

با گرسنگی قوّت پرهیز نماند * افلاس، عنان از کف تقوا بِرُباید (سعدی)
غم فرزند و نان و جامه و قوت * باز دارد ز سیر در ملکوت (سعدی)
گرگ گرسنه چو گوشت یافت نپرسد * کاین شتر صالح است یا خر دجّال (سعدی)(3)

ریشه های قرآنی حدیثی

رسول خدا(صلی الله علیه وآله): «کادَ الفَقرُ اَن یَکُونَ کُفراً؛ فقر، به کفر ورزیدن نزدیک است.»(4)
رسول خدا(صلی الله علیه وآله): «الفَقرُ سَوادُ الوَجهِ فی الدّارین؛ فقر مایه روسیاهی در هر دو جهان است.»(5)
امام علی(علیه السلام): «انَّ الفَقرَ مَنقَصةٌ لِلدّینِ مَدهَشةٌ لِلعَقلِ داعیةٌ لِلمَقتِ؛ فقر و نداری باعث کاستی در دین و سرگشتگی خرد و ایجاد کینه و دشمنی است».(6)

لغات

افلاس: تنگ‌دستی.
قوت: وعده غذایی.
عِنان: افسار اسب و شتر را گویند، کنایه از کنترل.
کف: دست.

پی نوشت ها :

1. یحیی برقعی، کاوشی در امثال و حکم فارسی، قم، نمایشگاه و نشر کتاب، چ 2، 1364، ص 24.
2. ابراهیم شکورزاده بلوری، دوازده هزار ضرب المثل فارسی، مشهد، آستان قدس رضوی، چ 2، 1384، ص 675.
3. همان.
4. شیخ کلینی، کافی، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چ 3، 1388 هـ.ق، ج 2، ص 307.
5. علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث، چ 3، 1403 هـ.ق، ج 72، ص 30.
6. نهج‌البلاغه سید رضی، تحقیق: محمد دشتی و کاظم محمدی، قم، انتشارات امام علی(ع)، چ 2، 1396 هـ.ق، حکمت 70.

منبع مقاله :
مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما

منبع

 

 

دست می گیرد و دل می برد و می بخشد  این حسین کیست💚 که این گونه عطایی دارد  میلاد با سعادت امام حسین

عکس و تصویر

🍃 ✨ 🌸 ✨ 🍃 ✨ 🌸 ✨ 🍃

 نیایش_با_حضرت_عشق❤ ❤

و امشب...✨ 💫 ✨

آسمان مست از سبوی

ماه شعبان می شود❣ ✨ ❣

خدایا 🙏

فقط تو میدونی ته دلمون

چی مےگذره 

خدایا محتاج نگاهِ لطـفتـیم🙏

بارالها 🙏

زیارت کربلا را قسمت همه

دوستداران اهل بیتعلیهم السلام 

بفرما 🙏

آمیـــن یا رَبَّ 🙏

إلــــهـــے وَ رَبّـــــی مــَنْ لـی غَیــرُڪ🙏

فرخنده میلاد با سعادت سرور و

سالار شهیدان،

امام حسین(ع) مبارکــــــــَ باد 🎉 🎊 🎉

امیدوارم زیارت کربلا 🕌

بزودی قسمت تون بشه 🙏

عیدتون مبارکــــــــَ 🌸 🍃



🍃 ✨ 🌸 ✨ 🍃 ✨ 🌸 ✨ 🍃

خدایا 🙏 امشب فقط یک حاجت دارم 🙏 🙏 اللهم ارزقنا کربلا 🙏 😭 🙏

منبعhttp://wisgoon.com

امام حسین (ع) شعری از کربلایی قادر خانبابایی  

 
شعر چاپ نشده (کپی شعر بدون اسم شاعر حلال نیست)

امام حسین (ع)
با شعری از کربلایی قادر خانبابایی  
(ملکان)
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼


ای عرش لم یزلده آدون پر بها حسین
او پربها آدیوا عرشیان فدا حسین
گئدنده قنداقون عرشه صفا ویریلدی گویه
یقین یاراتمیوبدی خدا سنه همتا حسین

دوتولسا قلبیم اگر دوشر آدون یادیما
بو آددا واردی کرم بو آددا صفا حسین

اولیدی روح و روانیم فدا او تپراقا کی
تاپیدی عز و شرف اولوب کربلا حسین

او کربلا کی اورک لاله مثلی قان اولوری
او یئرده یوز ووریلیب چوخلی ماجرا حسین

او یئرده بیر غریبین سوسوز کسیلدی باشی
ائدوبدی لشکر کافر نه قدر جفا حسین

قالوبدی نعشی اونون ایستی قوملاردا
مگر امامه اولار بو ستم روا حسین

گلوب پیمبر و حیدر توکوبدی گوزیاشینی
او چولده اولدو قیامت قورولدی عزا حسین

تمام اهل عیالی اولوندی از دم اسیر
خیامی ائتدیله غارت او اهل ریا حسین

او یئرده بیر آقانی سالوبلار قوللارینی
گلوبدی فاطمه غملی دوتوبدی عزا حسین

سینوبدی باش بدنی قطعه قطعه دوعراندی
واریدی لشگر بی شرمیده جفا حسین

گلیبدی قارداشینون گوردی حالین حسین
اولوب عالم او لحظه ده ماتم سرا حسین

بیر آیری عالم اولوب یازانموری قلمیم
یوخویدی هئچ سنه بیر اقربا حسین

گلنده صاحب دوران گوزل بیان ائده جاق
نه نوع ظلم ائدوب اول اشکیا حسین

بیر آلتی آیلیق اوشاق اولوبدی اوخ نشانی
ندندی ائتمدی اوخ بیر آزجا خطا حسین

اوزولوبدی باش بدنیندن قانی سپیلدی گویه
او قانه قیمت ائتدی اوزون فدا حسین

او چولده بیر اوغلون قطعه لندی بدنی
او صحنه دنده اولوبدی رضا حسین

یئغوب عبایه حسین او جسم اکبرینی
دوتوب خیامه سمتینی آل عبا حسین

نه دیزده تاب و توان نه دیلده طاقتی وار
نه ظلم چکمیش عالم فدا حسین

دییردی هر نه واریمدی سنین کیدی ربیم
بو من بو سن بودا نینوا حسین

گورنده قاسمی یئرده نه حاله قالدین سن
مقددر اولدی سنه قضا و بلا حسین

گئدنده کوفیه باشین نه جور چکدی باجون
اولوندی باشیوه مسکن جدا حسین

گورنده نیزده باشین رقیه اسدی لبی
دییردی عمه بیزیم درده یوخ دوا حسین
ویروبلا باشیوه داش سینوبدی آننون اقا
یاریبدی آننینی زینب ائده اقتدا حسین

طلاوت ایلدی قرآن یارالی حلقین آقا
ائدوبله جایزه مین داش عطا حسین

🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
 
@magmaeheydareyonmaraghe
افتخار کانال مجمع حیدریون
 مراغه

يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطمَئِنَّةُ * آیه ای در شأن امام حسین (علیه السلام)

* يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطمَئِنَّةُ * آیه ای در شأن امام حسین (علیه السلام)

نتیجه تصویری برای سوره فجر 27


بسم الله الرَّحمن الرَّحیم

یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿٢٧﴾
إِرْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً ﴿٢٨﴾
فَادْخُلِی فِی عِبادِی ﴿٢٩﴾
وَ ادْخُلِی جَنَّتِی ﴿٣٠﴾


سوره مبارکه فجر

در فضيلت سوره فجر نیز از امام صادق عليه السلام نقل شده است: سوره فجر را در نمازهاي واجب و مستحب خود قرائت كنيد. زيرا اين سوره، سوره امام حسين عليه السلام است. هر كس اين سوره را قرائت نمايد در روز قيامت در درجه امام حسن عليه السلام و همراه ايشان خواهد بود.


ثواب الاعمال، ص 123


ابو اسامه مي گويد: من در مجلسي كه امام صادق عليه السلام اين حديث را فرمود حاضر بودم از ايشان پرسيدم: چگونه اين سوره مخصوص امام حسين عليه السلام شد؟ فرمود: آيا اين آيه را نشنيده اي: يا ايتها النفس المطمئنة ارجعي الي ... منظور از نفس مطمئنه امام حسين عليه السلام است.


بحارالانوار، ج 24، ص 93


نتیجه تصویری برای سوره فجر 27


حلول ماه شعبان مبارک باد

نتیجه تصویری برای ورود ماه شعبان

حلول ماه شعبان مبارک باد

حلول ماه شعبان مبارک باد

حلول ماه شعبان مبارک باد

مبعث بایرامی

مبعث بایرامی

 

عالمی احیاء ائدن نعمتدی مبعث بایرامی

بو توکنمز فیضدی ، رحمتدی مبعث بایرامی

ایسته سن روحانی عالم مبعث عشقیلن یاشا

جنّت آختارسون اگر جنتدی مبعث بایرامی

نفسی مغلوب ائیلیین انّا فتحنا دیر بو گون

عقلی سلطان ائیلیین عزتدی مبعث بایرامی

انسانا قدر و کرامت بخش ائدن گوهردی قلب

قلبی قیمتلندیرن دولتدی مبعث بایرامی

آدم اولادی تاپیپ شخصیّتین مبعث گونی

امتِ اسلامه حیثیّتدی مبعث بایرامی

ائیلیین یر مُلکونو گوی عالمیندن فیضیاب

نور وحدت رونق کثرتدی مبعث بایرامی

سورما مندن مبعثین قدر و مقامین ای حکیم

سیّدی حیران ائدن حکمتّدی مبعث بایرامی 

 

سید علی اکبر اوجاق نژاد
نتیجه تصویری برای اللهم صل علی محمد و ال

جماليندان   ايشيق  اولدوز   آلار  جان  يـــا  رسول الله ( ص )

 

 

یا رسول الله (ص)!

 

 

 

جماليندان   ايشيق  اولدوز   آلار  جان  يـــا  رسول الله ( ص )

ايه ر  باش  گؤيده  جبريل(ع) ايندي  خندان يا رسول الله ( ص )

نسيــــــــم ِ    عشقلـــــه   اسديكجه   زلف ِ   عنبر افشانین

تماشايـــــه    دورار    حــوري لـر   الآن   يا رسول الله ( ص )

نبوّت   چـــون    سنـــه    آيــدين    خطِ   قرآن دن     سونرا

اولوب    مهر ِ    درخشانوندا     بـــرهان  يا  رسول الله ( ص )

اوره كلــر   فتح    اولدوقجا    باخيب   گؤر    سئير ِ   معناده

ائـــدير   عالملري  عشقين   نه  حئيران   يا رسول الله ( ص )

دادانماز   معرفت   جامين    اؤزون   عــارف   بيلن  مسلم

اگر   درس   آلماسا   سندن   بو  دوران  يا رسول الله ( ص )

وَ  حال ، اهلا ً وَ سهلا ً  ، صد هـزاران  مـــرحبــا    ساقــــي

جوشور  عصمت   ده نيزيندن    مي ِ جان   يا رسول الله ( ص )

اذان  قوينوندا    بســـم الله  ،  الم نشرح ْ  لـك َ  صـــدرك ،

تــَســَـلــّيتُ  بآياتـــــه  ،  لب  عطشان يا رسول الله ( ص )

ايچه ر   آخير   وفا   جاميـن    يئتـــَركن      كامينــه   دادا

خزان  اولموش باهاري چون آليب جان يا رسول الله ( ص )

 

 1372 هجری شمسی

http://anadili2.blogfa.com/post-168.aspx

عید نجـات عـالم خلقـت مبارک است  آوای وحـی و لیلـۀ بعثـت مبارک است

تصویر مرتبط

ادامه نوشته

امروز قلب عالم و آدم حرای توست

امروز قلب عالم و آدم حرای توست

 

امروز قلب عالم و آدم حرای توست
این کوه نور شاهد حرف خدای توست

مکه دگر برای بزرگیت کوچک است
فریاد کن رسول که دنیا برای توست

اقرأ باسم ربّک یا ایها الرسول
قران بخوان امین که همین آشنای توست

لات و هبل برای تو تعظیم کرده اند
وقتی که قلب سنگی عُزی فدای توست

خورشید و ماه بین دو دست تو دل خوشند
یعنی تمام تکیه عالم عصای توست

بعد از هزار سال دگر می شناسمت
وقتی که جای جای دلم رد پای توست

فریادتان تمام زمین را گرفته است
امروز هر چه می شنوم از صدای توست

 

محمود ژولیده

نتیجه تصویری برای جشن مبعث رسول اکرم [ ٢٧ رجب ]

متن شعر ترکی برای عید مبعث پیامبر اکرم (ص)

متن شعر ترکی برای عید مبعث پیامبر اکرم (ص)

تضمینی معنوی از قسمتی ازغزل حافظ با مطلع ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد

بیر اولدوزی پارلاندی گون تک آسمان دا                او اولدوزون یوخدی تایی هچ کهکشاندا

او واقعا حی و حیاتی پارلاق اولدوز                      او اولدوز اولدی گونلرین شاهی جهاندا

مبعوث اولادا اوندا شیطان اولدی مایوس               شیطان مایوس اولدی او مبعوث اولاندا

اونـنـان دمک شرمنده ایلر آدمی نی                   هر شاعر اولدی ناتوان  اونان یازاندا

آند اولسون او دریایه کی دنیا ده تک دی              بیر حرفی اقیانوســــلردندی ســــایاندا

هچ بیر گیاهی انسانین دیدین تاپاماز                   اصلا بولمز جورماغین حِیسّین اوجاندا

نازلی نیگاریم مکتبه گتموب ولیکن                       بیر غمزیه اوستاد اولوب یوز مین جهاندا

بلغ العلى بكماله كشف الدجى بجماله

شور[3]

تبریک عید مبعث نبی اکرم حضرت محمد(ص) خاتم الانبیا

بلغ العلى بكماله كشف الدجى بجماله

حسُنت جَميع خصاله صلوا عليه و آله

دوباره پر زده دلم به سوی تو      شهرۀ عالمم به آبروی تو

نفس نفس زنان روحم به دست تو   کشد مرا نبی گنبد سبز تو

تویی که می چرخه تو دستای تو دو عالمین ای جد حسین

برسون ما رُ مدینه آقاجون اگه نشد بده بین الحرمین

شب قدر به امضای دستاته   نور شمس الضحی از چشماته

خون عشقم به زیر پاهاته

همه ذره اند اون چون ماه   اون محمد بن عبدالله

اونی که به حق چراغ راهه   اون محمد بن عبدالله

اونی که دلبر هر دل خواهه   اون محمد بن عبدالله

دست خالق جلوه داده نهایت زیبایی رُ   یک جمال رویایی رُ

توی عمق آسمون جشن بارونه  صف کشیدن عاشقا دور میخونه

هرکی که عاشق تره به زیر لب می خونه

بلغ العلى بكماله كشف الدجى بجماله

حسنت جميع خصاله صلوا عليه و آله

....

شهادت امام موسی کاظم علیه السلام [ ٢٥ رجب ]

شهادت امام موسی کاظم علیه السلام [ ٢٥ رجب ]

غریب بغداد (ویژه نامه شهادت امام موسی کاظم علیه السلام)

 

غریب بغداد (ویژه نامه شهادت امام موسی کاظم علیه السلام)

اى باب گشوده خدا بر جوائح مردمان
                        و اى رشته پيوند زمين و آسمان!
نامت كليد گشايش گره‏هاى فرو بسته
                         و يادت، مايه آرامش دل‏هاى شكسته است.
نامت، نردبان صعود دعاهاى مرفوع
                        و يادت پلكان نزول اجابت منصوب است ...
 
تو را با زبان نياز مى‏خوانيم با دلى پر سوز گداز به امداد اين دست هاى خسته...
 
امام موسی بن جعفر علیه السلام در هفتم صفر سال 128 ه.ق در «ابواء» -محلی میان مکه و مدینه- از کنیزی به نام «حمیده» زاده شد. از سال 148 ه.ق که پدرش امام صادق علیه السلام به شهادت رسید، دوران امامت حضرت کاظم آغاز گردید. آن امام مظلوم به خاطر حق گویی و افشاگری بر ضد خلفای بنی عباس، سال های زیادی از عمر شریفش را در زندانهای مخوف به سر برد. و سرانجام در 25 رجب سال 183 ه.ق در بغداد در زندان هارون الرشید، به شهادت رسید.
 
نتیجه تصویری برای شهادت امام موسی کاظم علیه السلام [ ٢٥ رجب ]
 
یک جرعه آفتاب(احادیثی از امام کاظم (ع))
 
  
لاتَمْنِحُوا الْجُهّالَ الْحِکْمَةَ[1] فَتَظْلِمُوها، وَ لا تَمْنَعُوها أهْلَها فَتَظْلِمُوهُمْ.[2]
حکمت را به افراد نادان نیاموزید؛ زیرا به آن ستم می کنید و از اهلش دریغ ندارید که به آن ستم روا داشته اید.
عَلَیْکَ بِالرِّفْقِ، فَأِنَّ یُمْنٌ وَ الرِّفْقَ شَوْمٌ اِنَّ الرِّفْقَ وَ الْبَّرَ و حُسْنَ الْخَلْقَ یَعمُرُ الدِّیارَ وَ یَزِیدُ فِی الرِّزْق.[3]
نرم خو و ملایم باش؛ زیرا نرمش، نیکو و کج خلقی، شوم و مذموم است، به درستی که نرمش و نیکوکاری و خوش اخلاقی، خانه را آباد می کند و بر روزی می افزاید.
فضلُ یُتَقَرَّبُ به العبدُ الی اللهِ بعدَ المعرفة بِه الصلاةٌ و برُّ الوالدینِ و ترکُ الحسِد و العجبِ و الفخر.[4]
برترین چیزی که بنده به وسیله آن به خداوند نزدیک می شود، پس از شناخت خدا نماز و نیکی به پدر و مادر و ترک حسد و خودپسندی و تکبر است.[5]
من لَمْ یَکنْ لهُ من نفسِهِ واعظٌ تَمَکَن منهُ عَدّوهُ.[6]
هرکس در وجودش پنددهنده ای نداشته باشد، دشمنش بر او مسلط می شود.
اذا وَعَدتُمُ الصبیانَ فَفوا لهم، فاِنّهم یَرَونُ اَنَکم الذین ترزقونهم، انّ الله عزوجلَ لیس یغضِبُ یشیءِ کغضبه النّساء و الصبیان.[7]
وقتی به کودکان وعده ای دادید، وفا کنید؛ زیرا می پندارند شما روزی دهنده آنها هستید. خداوند برای هیچ چیز به اندازه تجاوز به حقوق زنان و کودکان خشمگین نمی شود.
ایاک و الضجر و الْکَسَلَ، فاِنهما یَمَنعانِ خطَّک من الدنیا و الاخرة.[8]
از سستی و بی حوصلگی بپرهیز؛ زیرا این دو خصلت، تو را از بهره وری از نعمت های دنیا و آخرت باز می دارد.
انَّ العاقل لایکذبُ و ان کان فیه هواهُ.[9]
انسان خردمند دروغ نمی گوید؛ اگرچه دروغ وسیله برآمدن خواهش های نفسانی او باشد.
 
 نماز امام موسی کاظم (ع)

[1] . پایگاه حوزه، مجله اشارات، شماره 122، شهادت امام موسی کاظم(ع).

[2] . جواد قیومی اصفهانی، صحیفه امام کاظم(ع)، دفتر نشر اسلامی، 1381، چ 1، ص 452.

[3] . همان.

[4] . همان، ص 455.

[5] . همان، ص 456.

[6] . همان، ص 462.

[7] . همان، ص 464.

[8] . همان، ص 472.

[9] . همان، ص 476.
ادامه نوشته

داستان اصلی و کرم : از صفحه 11 تا 15

درباره لیلی و مجنون آذربایجان

داستان اصلی و کرم : از صفحه 11 تا 15

 

 

                     داستان اصلی و کرم : از صفحه 11 تا 15

 

صفحه : ۱۱


پاییز اولار، باغلار تؤکر خزه لی، درد آنلاماز بو یئرلرین گؤزه لی، خان اصلیم یادیما دوشدو، آغلارام.

دردلی کرم دئیر، بو دردیم بیتمز، یاریمین سؤوداسی سریمدن گئتمز، یوز مین اؤیود وئرسز، بیری کار ائتمز، خان اصلیم یادیما دوشدو، آغلارام.

سؤز تامام اولدو، ضیاد خان دئدی: - اوغلوم، بو گون صبر ائله، صاباح کئشیشین قویدوغو ایغرار تامامدی، ییغیشیب، بیرلیکده گئدریک سنین بوتاوو گتیرمه یه.

ائرته سی گون ضیاد خان بؤیوک جاه-جلالنان ییغیشیب، کئشیشین ائوینه گلمه یه بینا قویدولار. بیر قدر یول گئدندن سونرا کرم دئدی: - سیز یاواش گلین، من آتیمی چاتیب، سیزدن قاباق گئدجیم. ضیاد خان راضی اولدو. کرم آتینی چاپیب، بیر قدر گئتمیشدی کی، یولدا ایکی نفر پییادایا راست گلدی. کرم اونلاردان خبر آلدی: - هاردان گلیب، هارالارا گئدیرسینیز؟ دئدیلر: - کندده بیر کئشیش وار، اونون یانینا گئتمیشدیک کی، کیتابا باخدیراق، گئدیب گؤردوک کؤچ-کولفتیینن کؤچوب گئدیب. کرم بئله ائشیدنده آز قالا عاغلی باشیننان چیخدی. بیر قدر آتینی سوردو، گؤردو کی، قارشیداکی داغلارین باشینی دومان بورویوب. آتینی ساخلاییب، گؤرک داغلارا نه دئدی: خان اصلیم زنگیدن فرار ائله ییب، یول وئرمگین، باشی دومانلی داغلار! بئله گئتمیش آتاسی ایله آناسی، یول وئرمگین، باشی دومانلی داغلار! قالخیشدیلار خانلار، آغالار تویا،

 زنگی نین آدامی باتیبدی لویا؛   

اوچوبدو الیمدن بیر آغسا مایا،

 

 

صفحه : ۱۲

 

یول وئرمگین، باشی دومانلی داغلار. دردلی کرم بو عشق ایله بیشمیشدی، سئودا اوچون جان-باشیندان کئچمیشدی؛ اصلی، کئشیش خوی اوستونه کؤچموشدو، یول وئرمگین، باشی دومانلی داغلار!

 کئشیش قاچیر

کرم آتینی چاپیب، اؤزونو کئشیشین باغینا سالدی. آتدان دوشوب، هر طرفی گزدی. اصلیدن بیر ایز تاپمادی؛ گؤردو کی، دوغرو دئییرمیشلر، له له کؤچوب، یوردو بوش.

کرمین دردی توغیان ائله دی.


آلدی، گؤرک نه دئدی:

گلدیم دوست باغینا، ائیله دیم نظر، گؤردوم یارین باغچاسیندا گول یئری. اغ بوخاغا دنه-دنه دوزولموش، عاغلیمی باشیمدان آلدی خال یئری

چاغیریرام گئجه-گوندوز من جلیل، اوستوموزده قادیر مؤولام هم دلیل؛ اغ کفه نی قملی، ایینه سی ملول، بللی یارین کفه نینده ال یئری.

عرض-حالیم یازدیم من اصلی دوستا، اونون اوچون اولدو کؤنول شیکسته، یاسدیغی قان آغلار، یورغانی یاسدا، دؤشک جاواب وئرر منده یول، یئری!

کرمینی آتمیش، یادلاری توتموش، دردینی توپلاییب، دردیمه قاتمیش، الا گؤزدن چاغلاییبان یول ائتمیش، وفالی دوست اوتاغیندا سئل یئری.

 

 

صفحه : ۱۳

 


کرم سؤزونو تاماما چاتدیریب، اؤزونو یئتیردی همیشه اصلی کؤلگه سینده اوتوران سرو آغاجینا. اورگیننن قارا قان آخا-آخا سرو آغاجینی قوجاقلاییب، گؤرک اصلینی اوننان نئجه خبر آلدی: دور، سرو، دور، سننن خبر سوراییم، سرو آغاجی، سنین مارالین هانی؟ گؤزومدن آخیتما قانلی یاشلاری، سرو آغاجی، سنین مارالین هانی؟

الچاقلی-اوجالی قارشیدا داغلار، کؤنلوم اینتیظاردی، گؤزوم قان آغلار، خسته نین حالیننان نه بیلر داغلار؟ سرو آغاجی، سنین مارالین هانی؟

دوغرو سؤیله مه سن، قددین اَییلسین، قارغارام مؤولادان، بئلین بوکولسون، بیر آه چکیم یارپاقلارین تؤکولسون، سرو آغاجی، سنین مارالین هانی؟

کرم دئیر، گؤز یاشلاری تؤکرم، ویران باغدا بولبول اولوب اؤترم، یاریمین یولوندا باشدان کئچرم، سرو آغاجی، سنین مارالین هانی؟

کرم، سرو آغاجیننان هئچ بیر جاواب آلا بیلمه دی، دؤنوب کئشیشین ائوینه طرف گلدی. گؤردو کی، کئشیشین ائوی اوچولوب، ویران اولوب. کرمین داها دا دردی آرتدی. سینه سازینی آلیب، گؤرک نه دئدی:

کئشیش باغچاسینا گلدیم، گؤردوم نازلی یاریم گئتمیش. باغ گؤزومه خور گؤروندو، ساللانیب گزه نیم گئتمیش.

 

 

صفحه : ۱۴

 

جانیم هسرتدی گؤزونه، شکردن شیرین سؤزونه؛ سییاه زولفون آغ اوزونه داراییب تؤکه نیم گئتمیش.

بویو بنزردی فیدانا، اودلار سالدی شیرین جانا، منی قویوب یانا-یانا، ساللانیب گزه نیم گئتمیش.

گولسوز باغا بولبول گلمز، گوللو باغلار ویران اولماز،- کرم سنسیز بوردا قالماز، هارای اصلی خانیم گئتمیش.

کرم اصلینی آختارا-آختارا باغی گزیردی، باخدی کی، کنارداکی گول باغیندا بیر قیز سئیر ائدیر. کرم ائله بیلدی کی، بو اصلی خاندی.

اؤز-اؤزونه دئدی: آخ، بیوفا یار!  

منی آغلار قویوب، اؤزو باغدا سئیر ائدیر. آلدی سازی گؤرک نه دئدی:

آلا گؤزلو، نازلی دیلبر، گولونمو اولدون، گولونمو اولدون؟ ازل منیم ایدین عنبر، ائلینمی اولدون، ائلینمی اولدون؟

پنجره یه چکیب پرده، سن اوغراتدین منی درده؛ من گئدیرم، سن بو یئرده قالانمی اولدون، قالانمی اولدون؟

ائویمیزین دالی اییده، اییدنین اوجلاری گؤیده، دؤشمه لی ائیوان اؤیده گلینمی اولدون، گلینمی اولدون؟

 

 

صفحه : ۱۵

 

آینانی آلدین دیزینه. سورمه نی چکدین گؤزونه، سن بزک وئریب اؤزونه. خانیممی اولدون، خانیممی اولدون؟

گردنه تؤکدون تئلینی، ایشلتدین فیتنه-فئعلینی، بوکدون کرمین بئلینی، قنیممی اولدون، قنیممی اولدون؟

قیز کرمه طرف گلیب دئدی: - اوغلان، من اصلی دئییلم. سنین آرادیغی اصلینی، نه مودتدی کی، آتاسی گؤتوروب گئتدی. هارا آپاردیغینی دا بیلمیرم.

کرم دؤنوب آغلایا-آغلایا سرو آغجینا طرف گئتدی. ضیاد خان نئچه-نئچه آداملارنان کئشیشین باغینا داخیل اولوب گؤردولر کی، له له کؤچوب، یوردو بوش. بورالاردا کئشیش نه گزیر.

ضیاد خان آدام گؤندردی کئشیشدن بیر خبر بیلسین، اؤزو ده صوفینی آلیب یانینا، کرمه آختارماغا باشلادی. گلیب هامان سرو آغاجی نین دیبینده کرمی اغلار بیر حالدا تاپدیلار. صوفی کرمی یئردن قالخیزدی. ضیاد خان خبر آلدی: - اوغلوم، بو نه حالدی دوشوبسن؟ بس کئشیش هارادادی؟ کرم دئدی:

- آتا، ایذن وئر دردیمی سازلا دئییم. دیل ایله دئسم، دیلیم آلیشیب یانار. ضیاد خان ایذن وئردی، کرم آلیب سینه سازینی، گؤرک آتاسینا نه دئیجک: فلک منی باغا باغبان ائیله دی، دوست باغینا هئچ گیرمه دیم، آغلارام. عالم دردی بسله دیگیم گوللری. بیر گول دریب اییله مه دیم آغلارام.

روز طبیعت را روز مرگ آن

 

آخرین روز عید سیزده بدر نام گرفت

و جمعی آن را نحس تصور نمودند و برای دور کردن نحسی آن از خانه خارج می شوند و به تعبیری به دامن طبیعت پناه می برند، (هرچند که برای این موضوع مبنای علمی متصور نیستند و تفاوتی با سایر روزهای سال نداشته و ندارد) علی ایحال گذشته از هر اندیشه ای در حال حاضر به عنوان یک فرهنگ جای پای خود را بین اهالی شهر و روستا باز نموده و همه به نوعی به اجرای آن پایبند هستند.

 

اخیراً نیز در یک اقدام سنجیده به جای سیزده بدر که کم کم مفهوم خرافی در افکار عمومی پیدا نموده بود، از آن بصورت هدفمند روز آشتی با طبیعت یاد می نمایند. و حتی ممکن است روزی هم به مرور جایگزین آن مفهوم گردد.

 

به هر حال شاید این خیلی مهم نباشد که این روز را چه بنامیم ؟ اینکه همه مردم در دامن طبیعت و در کنار هم بدون اصطکاک شادی را بین خویش تقسیم می نمایند مایه ی خوشبختی است و بدان نیز مسرور و شادیم، اما با اندک تأملی مشاهده می گردد این روز دیگر، روز طبیعت نیست بلکه روز مرگ طبیعت می باشد، ورود دهها تن زباله به طبیعت و نیز قطع و قلع درختان پیامد منفی روزی را می رساند که ما آن را روز آشتی با طبیعت می نامیم.

 

در زمانیکه نیاکان ما هفته درختکاری را ارج می نهادند وبا کاشتن نهال به استقبال نوروز می رفتند ودر فرهنگ دینی ما احادیث متواتری نیز بدان تأکید می نماید. پس باید به خود آییم وتأمل نماییم که چه کسی در این راستا بیشتر آسیب می بیند؟ آیا محیط اطراف ما دیگر آن چشم انداز سابق را می تواند داشته باشد؟ بیایید روز طبیعت را روز مرگ آن ننمایم.

 منبع

 

 خبرگزاری میزان: درحالیکه روز ۱۳ فروردین روز طبیعت نامگذاری شده است و هموطنانمان این روز را در دل طبیعت بهاری سپری می‌کنند، متاسفانه برخی افراد ناآگاه برای فراهم کردن هیزم، تبر به دست گرفته و به جان درختان میافتند و پس از افروختن آتش، با سهل انگاری در خاموش کردن آتش موجب حریق گسترده شده و جنگلی را قربانی تفریح خود می‌کنند.

 

***

بعضی از فرهنگ ها در طول زمان مثل فرسایش زمین تغییر داده شده اند و اون اعتقاد و عقیده ای که نیاکان ما  بنا نهاده بودند توسط نسل از خود راضی امروزی منقرض و کلا" عوض شده اند، اگر بتوانیم روز سیزده فروردین هر نفر یا هر خانواده یک عدد نهال بکارند و تا سال دیگر مراقب آب آن باشند این فرهنگ چقدر منفعت داره و در آینده تبدیل به یک بهشت میشه

یک خاطره از روز سیزده امسال :

  روز سیزده در شهر ما مثل همه اقصی نقاط کشور به کوه و صحرا میزنند.

امسال پلیس کار جالبی برای جلوگیری از مزاحمت افراد بی تعهد و غیر عادی کرده بود در اکثر راه ها و در نقاط شلوغ پلیس مستقر بود منتهی با ماشین های ادارات دیگر

از داخل شهر یک سواری با بوغ و کرنا ، ظرفیت تکمیل به طرف راه روستایی با داد و همان شیپور به دست وارد شدند که ناگهان از پشت ماشین اداره ... پلیس بیرون امد و چمچه ایست را به سرنشینان نشان داد و ماشین سواری ظرفیت تکمیل بدون هیچ عکس العملی و نا باورانه ایستادند

پلیس محترمانه جلو رفت و با برخوردی مناسب و محترمانه شروع به صحبت کرد و گفت من با بوغ و کرناتون کارندارم و لیکن این محیطی که میروید مال همه است و شما در این محیط سهم کوچکی دارید ،

اما سرعت غیر مجاز داشتید و کمربند هم نبستید براتون جریمه می نویسم که در طول این راه روستائی مراتب را رعایت کنید  ضمنا" اگه بخواهید دوباره ویراژ بدهید و سرعت را رعایت نکنید من با این بیسیم تمام واحدها ی موجود درجاده را در  جریان خواهم گذاشت که اگه چنین خطایی دیدند جریمه مجدد خواهند نوشت و...

خلاصه چنان ترافیک زیبا و روانی امسال در جاده های روستائی داشتیم که خبر از ازدحام و شلوغی نبود و حاشیه ها هم خیلی کم بود

البته اعتقاد مردم به مصادف بودن با وفات حضرت زینب ع نیز خود از عوامل آرامش دیگری بود.

خلاصه کلام روز طبیعت با این نسل امروز روز مرگ طبیعت شده ای کاش فرهنگ مردم را افزایش و بارور میکردند تا این خسارت بر طبیعت وارد نمیشد .

تخریب طبیعت در روز سیزده بدر!

نتیجه تصویری برای 13بدر روز مرگ طبیعت

روز طبیعت را گرامی بداریم

http://s9.picofile.com/file/8322795526/photo_2018_04_01_23_59_48.jpg

شعور انسانی با انسان متولد میشود و مربوط به امروز و فردا نیست.

در روز طبیعت شعور انسانی خود را بکار اندازیم، و از آن به مثل خودش نگه داری کنیم .

ای طبیعت گونو یاشا!

 

 

ای طبیعت گونو یاشا!

محمود صادقپور «شامی»

 

بو شعر فروردین آیی نین 13-جو گونو، طبیعت گونونه عایددیر. بو موضوعدا شعر یازیلماییب. حؤرمتلی اوستاد شامی اؤلکه­میزده خلق آراسیندا اولان گؤزل قایدالاردان، عنعنوی دویوملار و دئییملردن الهام آلاراق «طبیعت گونو» آدلی بو مثنوینی یازمیشدی. «طبیعت گونو» شاعرین یئنی شعرلریندن­دیر و  ایندیه کیمی چاپ اولماییب، بیرینجی دفعه اولاراق «دنیز»ده نشر ائدیلیر:

 

بوگون طبیعت گونودور

 

گزمگه فرصت گونوندور

 

چؤللر هامی اوزه گولور

 

بیر باخ داغا- دوزه گولور

 

«پیش­پیشا»لار توم­توم آچیب

 

هر طرفه عطیر ساچیب

 

آغاجلار نه اویانیبلار!

 

الوان گوله بویانیبلار

 

ائللر چیخیب داغا-باغا

 

حتی یاغیش یاغایاغا

 

«اورمیه»نین بو چاغیندا

 

آخار چایلار قیراغیندا

 

چمنلرین فرشی اوسته

 

ائللریمیز دسته دسته

 

سئوینج­ایله شنلیک ائدیر

 

چالیر، اوینور، جالمان گئدیر

 

نه گؤزل­دیر داغ- دره­لر

 

سیخ مئشه­لر، منظره­لر

 

گؤزل قیزلار، اودور گلیر

 

چیچک دریر، گول دسته­لیر

 

تا اؤزونه تاپسین اری

 

دوگونله­ییر بیتگی­لری!

 

بعضی­لری توپ اویناییر

 

باغدا «گیزلن پوپ» اویناییر

 

بعضی­لری «کیفلان» گئدیر

 

گؤرنلری حیران ائدیر

 

ساچلارینی وئریر یئله

 

باخان دویمور اینجه بئله

 

اوشاقلار دا چمن اوسته

 

اویناییرلار «پیلله دسته»

 

«رسام» گلیر فیرچا الده

 

دولانیر یام­یاشیل چؤلده

 

شکیل چکیر داغ-دره­دن

 

هر بیر گؤزل منظره­دن

 

ای طبیعت وورغونلاری

 

گلین بیزیم یوردا ساری

 

باخین سولار اؤلکه­سینه

 

قولاق آسین قوش سسینه

 

نئجه گؤزل اوخویورلار

 

یووالارین توخویورلار!

 

محشر ائدیر بهار بوردا

 

نه یاپیشیر ناهار بوردا!

 

داغدان گلیر گور شلاله

 

شعله چکیب یانیر لاله

 

سولار آخیر شاققیلداییر

 

سماورلر پاققیلداییر

 

قیز-­گلینلر بیتیردیگی

 

ائولریندن گتیردیگی

 

«گؤی»لرینی سویا آتیر

 

حکمتی وار اونا خاطیر:

 

«کؤوشن» اولار جنت تکین

 

آدام بویدا چیخار اکین

 

 

 

 

 

یاواش- یاواش قاش قارالیر

 

آخشام گلیر گون دارالیر

 

سس-سمیرلر هامی باتیر

 

گئتمگین ده وقتی چاتیر

 

آیریلیق اولور چوخ چتین

 

قوینوندان بو طبیعتین

 

یئردن دورور آنا قادین

 

سسلر ارین هم اؤولادین

 

زورلا ییغیر اؤز باشینا

 

تپیلیرلر بیر ماشینا

 

دوشوب یولون اثرینه

 

قاییدیرلار ائولرینه

 

 

*********

 

 

ایندی قیزلار اولوب یامان

 

گلیب ائوه چاتان زمان

 

تک نیتی بودور دیلده:

 

اره گئتسین یئنی ایلده

 

یادا سالیر ایگیت یارین

 

چیخاریر اؤز باشماقلارین

 

باخ ایشینه دقت ائله

 

آستانادا قویور بئله:

 

ائوه طرف دابانلاری

 

بورنو دؤنور چؤله ساری

 

دئییب­لر کیم بئله ائدر

 

ائودن چیخیب گلین گئدر...

 

یاشاسین بو دب­لری میز

 

اونوتماریق اونلاری بیز

 

بئله­لیک­له ایل بایرامی

 

ائل بایرامی، گول بایرامی

 

«اورمیه» ده چاتیر باشا

 

ای طبیعت گونو یاشا!

 

 

 

 

 

اما منه معمادی

 

نییه شوم­دور «اون اوچ» آدی؟!

 

خورباخاندا عوام سنه

 

یامان آجیق گلیر منه

 

اینجی­سه ده اگر هامی

 

سئوده­جکدیر سنی «شامی»

 

سندن الهام آلاجاقدیر

 

جوشوب قلم چالاجاقدیر

 

او اینانماز خرافاتا

 

جهالتدن دوغار خطا.

93/01/13

منبع:  «دنیز »هفته نامه سی - شماره 52، نشر تاریخی 93/02/14

روز پدر مبارک باد

آتا


هر بیر ائولاده شرف شهرت ایله شان آتادیر

باشا تاج ، قلبه چؤره ک ، تخت سلیمان آتادیر

حؤرمتین ساخلاگینان دائما عالمده اونون

چونکو دونیایه سنی بخش ائده ن انسان آتادیر

شاه دا اولسان یئنه یوخ ذره قده ر فرقی اونون

دردلی سن ،سن اونو بیل دهر ده لقمان آتادیر

بوتون ائولاد وطن دوستون اولا هر یئرده

 

میلاد نهمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت حضرت امام محمدتقی (ع ) جوادالائمه مبارکباد


 بسم الله الرَّحْمن الرَّحیم
 
 ✨


ولادت باسعادت آقاجوادالائمه(ع)


وشش ماهه دشت بلا،حضرت علی اصغر(ع)


راخدمت ساحت مقدس ولی عصر(عج)


وجمیع شیعیان تبریک وتهنیت عرض می کنیم



 
روزمان را با صلوات بر حضرت محمد صل الله علیه وآله وسلم، و دعا برای سلامتی امام زمان علیه السلام و تعجیل در فرج آغاز کنیم.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


🔹🔷🔹🔷🔹🔷🔹


✋با هر سلام صبح به ارباب بی کفن     انگار رو به روی حرم ایستاده ایم

 

💓السَّلٰامُ عَلَيْكَ يٰا اَبٰا عَبْدِ اللهِ
وَعَلَى الْاَرْوٰاحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنٰائِكَ
عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهٰارُ
وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيٰارَتِكُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن
اللهم ارزقنا زیارت الحسین فی الدنیا و فی الاخره شفاعه 
الحسین«عليه السّلام» 
 

 

➖➖➖➖➖➖➖➖


     
      أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ
وَيَكْشِفُ السُّوءَ
وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَٰهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَّاتَذَكَّرُونَ


(النمل۶۲) 


  اَلــلــّهــُم  عــَجــِّل لــِوَلــیــِّک الــفــَرَج 
    
 🌺تقدیم به ساحٺ بانو رُباب🌺


💫نام #رباب آمد و شعر، اشک ریز شد/ 💫هر کس غلامِ اصغرتاݩ شد عزیز شد
💫حق می دهم به دلهره ی قلبِ ‌مادرش/ 💫«شش ماه» مانده ست ز عمرِ کبوترش!
💫حق می دهم به اصغر و خوابی که دیدنی ست/ 💫پای  رقیه گشته اگر بالشِ سرش
💫حق می دهم به عمه اگر بغض کرده است/ 💫اصغر به جای خالی  محسن برادرش
💫اندازه ی سه شعبه مرا آب می کند/ 💫تا فکر می کنم به گلویش... به پیکرش...
💫هرگز گمان نیزه نشینی به سر مبـــاد/ 💫آن را که هست از پرِ جبریل بسترش
💫دلشوره، رنج می دهد این شیرخوار را/ 💫با دیدن سکینه و خلخال و معجرش
💫جشن تولدش سند_غربت خداست/ 💫«شش ماه» بعد می شود این طفل یاورش
💫در مقتل آمده است:« علی ذبح می شود!»/ 💫صد بار خوانده ایم و نکردیم باورش
💫از بس شریف بوده گلویش، به قصد کُشت،/ 💫زانو زده ست  حرمله هم در برابرش
✨«شش ماه» مانده ست که قلب تو گردد آب/ 💫پس اینقَدَر به آب نده عادتش... رباب
(احمد بابایی) 
 

...حَوِل حالنا الی اَحسنِ الحال

 
یا مُقَلِب القلوبِ وَ الاَبصار
یا مُدَبرِالیلِ وَ النهار
یامُحول الحولِ وَ الاحوال
حَوِل حالنا الی اَحسنِ الحال

http://s9.picofile.com/file/8322208284/photo_2018_03_21_14_59_47.jpg

 شیرینی پنجره ای  بسیار خوش خوراک، سبک و مورد پسند همگان است.

خصوصا بچه ها به خاطر اشکال جالب و زیبای آن طرفدار نان پنجره ای هستند.

http://s8.picofile.com/file/8322208250/photo_2018_03_21_15_00_04.jpg

 میوه خشک هم یکی از میزبانان بنام سفره هفت سین است که بیشتر توسط بانوی خانه تهیه و معمولا" در فصل میوه تهیه و خشک و نگهداری میشود تا سر سفره هفت سین ظاهر شود  و این آینده نگری و مهارت بانوی صاحب سفره را نشان میدهد.

http://s9.picofile.com/file/8322208234/photo_2018_03_21_14_59_43.jpg

 هر مناسبتی که باشد بانوان محترم  برای پذیرایی شیرینی یا کیک های لذیذی درست می کنند که این بین شیرینی پنجره ای طرفدار های خودش را دارد. این شیرینی که ترد و بسیار خوشمزه است، با مواد اولیه ی موجود در منزل قابل تهیه است. 

بیشتر به نام گول شیرینی( شیرینی گل ) معروف بوده و در عید نوروز سر سفره هفت سین بیشتر مشاهده میشود

http://s8.picofile.com/file/8322208218/photo_2018_03_21_14_59_39.jpg

 قطاب یکی از شیرینی های سنتی ایرانی است که مخصوص شهر یزد می باشد. قطاب می تواند یک ایده عالی برای پذیرایی از میهمانان نوروزی تان باشد، اما این شیرینی یزدی و بقیه شیرینی ها و میوه خشک موجود در این صفحه وبلاگ در شهر ملکان توسط دختر عموی بسیار جدی و خوش سلیقه به طور ماهرانه تهیه و پخت شده و بسیار خوش طعم است .

http://s9.picofile.com/file/8322208192/photo_2018_03_21_14_59_55.jpg

دعايی زیبا از بابا طاهر :

http://s9.picofile.com/file/8322208184/photo_2018_03_21_14_59_52.jpg

هفت سین بسیار زیبا و ابتکاری - شهرستان ملکان

 

دعايی زیبا از بابا طاهر :


ابرها به آسمان تكيه ميكنند، درختان به زمين و انسانها به مهرباني يكديگر.........
گاهي دلگرمي يك دوست چنان معجزه ميكند كه انگار خدا در زمين كنار توست.
جاودان باد سايه دوستانيكه شادي را علتند نه شريك،
و غم را شريكند نه دليل.
امیداورم روزهای پایانی سال را به خیر وخوشی سپری کنید وبا دلی خوش به استقبال بهار بروید.

السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا الحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ

 

http://s8.picofile.com/file/8322207718/photo_2018_03_21_14_46_58.jpg

http://s8.picofile.com/file/8322207718/photo_2018_03_21_14_46_58.jpg

🌺 السَّلامُ عَلَیْکَ

یا اَبا الحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ


🏴  سالروز شهادت امام هادی (ع) تسلیت🏴

خالا !!! یاتما لحد ایچره اویان سن !...

 

1390/12/28

روز بدی بود و مادر برای همیشه ما ترک کرد

خدا رحمت اش کند

ما بزرگتر ها هم احتیاج پیدا میکنیم که مادرامون برایمان باشه و دلمون براشون تنگ میشه و ...

 

خالا !!! یاتما لحد ایچره اویان سن !...

 

آخشام باشی روحیم گئتدی تبریزه

قونـــاق اولدوم مارالان دا من سیزه

نو اولاردی سیــــزده گلیـــــدوز بیزه

ایشیقیــــــزی گوندریــــــدوز اممیزه

اوتورایـــدوز بو بالاینـــــــــــان دیزدیزه

دور یوخودان دردیمه چـــات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویـــات آی خالا !...

(سر شب روحم راهی تبریز شد و در گورستان مارالان مهمان شما شدم ! چه می شد اگر شما هم به نزد ما می آمدید و نور وجودتان را به خانه ی ما می فرستادید و زانو به زانوی این فرزندتان می نشستید !...  برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

یاز یتیشیب سنون گئدن گون گلیب

بالالارون ایچــــون قـــــارا گون گلیب

یــــاز آراســی بیــــزه بلا گون گلیب

اورک اوتـــــری باده ی گلگون گلیب

بتر گونــــــده درد فراقــــــــون گلیب

دور یوخودان دردیمه چـــات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویـــات آی خالا !...

(فصل بهار فرا رسید و روز رفتن تو آمد ! و ایّام سیاه روزی فرزندانت فرا رسید ! در میانه ی فصل بهار برای ما روز مصیبت پیش آمد ! و برای دل شراب گلگون " خون دل " رسید ! و در روز بدی ما به درد جدایی تو مبتلا شدیم ! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

گؤرون بیزیم باغـــــدا نئجه گول اولدی ؟!!!

تخت اوستونده یارالی سونبول اولدی !

سس اوجالدی گلون باشاکول اولدی

ائل ایچینده نازلی شیرین دیل اولدی

ایکی آیـــدان سونرادا بولبــــول اولدی !!!

 

دور یوخودان دردیمه چـــــات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویـــــات آی خالا !...

(ببینید در این باغ ما چگونه گل مرد ؟!!! و روی تخت بیمارستان سنبل مجروح جان داد ! صدا بلند شد که بیایید که بر سرمان خاک شد ! و در طایفه فرد نازنین شیرین سخن فوت کرد ! ... دو ماه پس از آن واقعه هم بلبل " مادر مرحومم " فوت کرد ! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...) 

 

بیزدن فلک آلــــــدی صبر و قراری

الیمیزدن آلـــدی گؤیچـــک نیگاری

خزان یئلی اسدی کؤچدی بهاری

آغلار گؤزی بیــزه ایستــــدی تاری !!!

اورکوننن دکتـــور کســدی داماری ...!!!

دور یوخودان دردیمه چات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویات آی خالا !...

(روزگار از ما صبر و تحمّل را ستاند ! و از دستمان نگار زیبایمان را گرفت ! باد پاییزی آمد و بهار را از اینجا کوچاند ! خدای بزرگ خواست چشمان ما را گریان ببیند !!! و اینها همه از وقتی بود که پزشک جرّاح رگهای قلب تو را برید ...! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

سیزدن سونرا اورکیـــــــمیز کسیلدی !

شادلیق! گولمک! داخی بیزه ناغیلدی

آناسیـــــــــز اولاد همیشه ذلیـــــلدی !!!

داخی بیزیم خوش گونوموز ایتیـلـــدی !!!

یمکیمیـــز پلو اولســـــا خشیـــــلدی

دور یوخودان دردیمه چـــــات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویـــــات آی خالا !...

(پس از مرگ شما دلهای ما کسل است ! شادمانی و خندیدن دیگر برای ما افسانه شده است ! فرزندان بی مادر هماره ذلیل و خوار هستند ! دیگر روزهای خوش ما گم شدند و خوراکمان حتّی اگر پلو باشد له و لورده است ! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

آنام شیـرین یـــاتیب یانینـــدا خالا !

امّا دئمیر قالیـب ؟ اولـوب ؟ بو بالا

دئنه دئسیـن آللاه جانیمــــــی آلا

یا کؤلگه سیـن گئنه باشیما سالا

نیه آنـــــــــا غمــــــــی بالایـه قالا ؟!!!

دور یوخودان دردیمه چات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویات آی خالا !...

(خاله جان ! مادرم نزد تو به خواب شیرین رفته است ! و هیچ نمی گوید که فرزندم مانده یا مرده ؟!!! به او بگو که از خدا بخواهد تا جان مرا بگیرد ! و یا دوباره سایه ی او را بر سرم بیندازد ! چرا باید غم فقدان مادر برای فرزند باقی بماند ؟!!! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

نو اولار کی اوشــاقلیقا بیر کؤچاق

اوشاقلیقین دربچه سین بیر آچاق

اوشاق اولاق دامدا حیـاتدا قاچاق

اول قوجاقدان بو قوجاقا بیر اوچاق

محبّتین سویــون الیـــــزدن ایچاق

دور یوخودان دردیمه چات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویات آی خالا !...

(چه می شود که به دوران کودکی کوچ کنیم ... و دریچه دوران خوش کودکی را بگشاییم ! کودک بشویم و در پشت بام و حیاط منزل بدویم و بازیگوشی کنیم ! از این آغوش به آن آغوش پرواز کنیم و آب محبّت را از دستان پر مهر شما بنوشیم ! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

هانسی ایگیت جاوان اولر خالاسی ؟!!!

ایکی آیدان سونــــرا گئــــدر آناسی ؟!!!

ییخیــــلار بیر ایلـــده اونون قالاسی !

آغلار قالار ائلـــــی یــوردی بالاسی

نه آغیردیر یوردوموزون هــــــاواسی ...!!!

دور یوخودان دردیمه چــات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویــات آی خالا !...

(چه کسی خاله اش در سنین جوانی می میرد ؟!!! و پس از دو ماه هم مادرش مرحوم می شود ؟!!! و در یک سال قلعه ی زندگانی او ویران می گردد ! و طایفه و خانواده و فرزندانش همگی گریان می شوند ! آخ ... که هوای خانه ی ما چقدر دلگیر و سنگین است ! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

یاندیـــردی بیزلـــری یامــان آیریلیق

ساووردی باشــلارا سامان آیریلیق

داریخدیردی قلبــی دومـان آیریلیق

قدّی بوکوب ائتــدی کامان آیریلیق

یازدی بیزه غمـــلی رومان آیریلیق !!!

دور یوخودان دردیمه چات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویات آی خالا !...

(جدایی ما را بد جوری سوزاند ! و جدایی بر سر ما کاه پراکند ! و مه جدایی دل را به تنگ آورد ! و جدایی قامت ما را خم کرد و همانند کمان کرد ! و جدایی برای ما داستان غم انگیزی نوشت !!! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

خالا ! یاتمـــــا لحد ایچــــره اویـان سن !

یولی تکجــه گئتمه بیرجــه دایـان سن !

بوردان کؤچوب بیزی یالقیــز قویان سن !!!

گئدیپ سپیپ باشیمیــزا سامان سن

گؤزی سولی بیزیک! گؤزون یومان سن !

دور یوخودان دردیمه چــــــــات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویــــــــات آی خالا !...

(خاله جان در گور نیآرام و بیدار شو ! و راه را به تنهایی مرو و لحظه ای درنگ کن ! از اینجا کوچ کرده و ما را تنها گذاشته ای ! و با رفتنت بر سرمان کاه پراکنده ای ! ما چشم هایمان تر است و تو چشمهایت را بسته ای ! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

خالا بیل کی ایگیـــت امک ایتیرمز

ایری یوکـــی یوکچـــی ائوه یتیرمز

پیس اولاددا آنـــــــا قدرینی بیلمز

آنـــــا الدن گئتسه ! تایی دا گلمز

آنـــــا اولوم داغـــــی یئری دوزلمز

دور یوخودان دردیمه چات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویات آی خالا !...

(خاله جان ! بدان که فرزند خلف ... ریشه و اصل را گم نمی کند ! و باربر بار کج را نمی تواند به خانه برساند ! و فرزند بد هم قدر و منزلت مادر را درک نمی کند ! اگر مادر از دست برود دیگر جایگزینی برایش یافت نمی شود ! و جای داغ فقدان مادر هیچگاه خوب نمی شود ! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

سیزدن سونرا قوهوم قارداش یاد اولدی

بیزیم غمی گؤردی اؤزگـه شـــاد اولدی !!!

هر ایش گلـدی باشیمــــا هرزاد اولدی

دونیــــــا بیـزه عرصـه ی بیــــداد اولدی

شیریـــــن گونلریمیــز آجــی داد اولدی

دور یوخـودان دردیمه چـــــــات آی خالا !...

آنـامی نازیــــــــــلن اویـــــــات آی خالا !...

(پس از شما فامیل و اقربا ... غریبه شدند ! غریبه غم ما را دید و شاد گشت ! همه جور بلا سرمان آمد ! و دنیا برای ما عرصه ی ستم و ظلم شد ! و روزهای شیرینمان تلخ گردید ! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

سن واریــــدون گئنه سیـــزه گلردیک

" خالامیز وار " اونــــا ! مینــا !دییردیک

چوخلی سیزده دانیشاردیک گولردیک

سیزیـــــن ائوی اؤز ائویمیــــز بیلردیک

سیــزین ائـــــوه یولومـــــــوزی ایردیک 

دور یوخودان دردیمه چــــــات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویــــــات آی خالا !...

(تو که بودی باز ما وقتی به تبریز می آمدیم به منزل شما می آمدیم ! به این و آن می گفتیم که ما هم " خاله داریم " ! در نزد شما صحبت های شیرین زیادی داشتیم و خیلی می خندیدیم ! و خانه ی شما را خانه ی خود می دانستیم و هر وقت به تبریز می آمدیم راهمان را به سمت خانه ی شما کج می کردیم !!! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

ایندی خــــــالا ! گونلـریمیــــــز دونوبدی

شادلیق بیــزه یتیشممیـــش چونوبدی

محبّتیـــــــــــن چیــــراغلاری سؤنوبدی

طایفـــــــاوون دا یوزی بیــــزدن دونوبدی

شاخدا گلیب ! عشقین چایی دونوبدی !!!

دور یوخودان دردیمه چــــــــات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویــــــــات آی خالا !...

(خاله جان ! اکنون روزگار ما برگشته است ! و شادی به ما نرسیده راهش را کج کرده است ! و چراغ های محبّت همگی خاموش شده اند ! و فامیل و اقربایت هم روی از ما برگردانده اند ! ... سرما آمده و رودخانه ی عشق منجمد شده است !!! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

میننان سونرا هارا ایـــاق قویـاق بیز ؟؟؟!!!

غریبــــه شهریـــــــــدی بیزه دا تبریز

گره ک بو توپراقدا سیز یاتمـــایــایدیز

گون تک او غمـلی یئرده باتمـــایایدیز

یالقیز قویـــــوب بالانی آتمــایـــــایدیز

دور یوخودان دردیمه چــــات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویــــات آی خالا !...

(از این پس ما کجا پای بگذاریم ؟!!! برای ما شهر تبریز دیگر غریب است ! باید شما در این خاک نمی خوابیدید ! و مانند خورشید در آن مکان غم آلود غروب نمی کردید ! و فرزند را تنها نگذاشته و رها نمی کردید ! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

خالا ! بیل کی منیم ده گؤز یاشیم وار

غملــــی دردلی بلالــی بیر باشیم وار

کنارینـــــــده بیر یازیلــــــی داشیم وار

مارالاندا یاتـــــان گؤزوم قاشیــــــم وار

نیسگیللـــــی آنــا آدلی یولداشیم وار

دور یوخودان دردیمه چـــــــات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویـــــــات آی خالا !...

(خاله جان ! بدان که من هم اشک چشم دارم ! و سری پرغم  ... پر درد ... و پر بلا دارم ! و در کنار مزار تو سنگ قبر نوشته ای هم به من متعلّق است ! و چشم و ابرویی دارم که در گورستان مارالان آرمیده است ! و  دوست رنجدیده ای دارم که مادر نام دارد !!! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

ساتاشمیشدیم اونون شیرین دیلینه

آقـــــــــــاچ اولدوم  توتــــا منی الینه

بــــــاخمــــــــاقی بنذردی تزه گلینه

حنـــــــــا رنگلی ســـاچلارینا تئلینه

عشقیــــــم بو شعریلن گرک بیلینه

دور یوخودان دردیمه چـــات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویـــات آی خالا !...

(گرفتار آن زبان شیرینش شده بودم ! و چوبدستی شده بودم که مادر مرا به دست بگیرد ! و نگاههایش همانند نگاههای تازه عروسان بود ! ... و عشق من به گیسوان حنایی رنگش باید با این شعری که می گویم معلوم گردد ! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

دئییــــــرم کـی خـــالا دا تک دییـرسن !!!

آنـــــــام یــــاتیب کنـارینده ! گؤرورسن !!!

هرده ن اولار کــی یادیمــــــا گلیرسن ...

گؤزلریمدن قـــــان یاشلارین تؤکورسن !

سؤیردیم سنی چوخ ! اؤزون بیلیرسن

دور یوخودان دردیمه چـــــــات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویـــــــات آی خالا !...

(می گویم که خاله جان ! دیگر تنها نیستی !!! مادرم در کنارت آرمیده است و خود می بینی !!! هر گاه که به یادم می آیی ... از چشم هایم اشک خونین جاری می کنی ! تو را خیلی دوست می داشتم و این را خود خوب می دانی ! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

بیر ایل گئچدی نه تئز یتیــشدی ایلون ؟!!!

نیه گئتـدون ؟ نیه سولدی سونبـولون ؟

آی جمـــــاعت خالامیز اولـــدی بیلون

سوزی دوندرحبیب لال اولسون دیلون

خالون آنون گئتــــدی داسیندی بئلون

دور یوخودان دردیمه چــــــات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویــــــات آی خالا !...

(یکسال گذشت و چه زود سالگردت فرا رسید ! چرا رفتی ؟ و چرا گل وجودت پژمرده شد ؟ " ای مردم ! بدانید که خاله ی ما مرد ! " حبیب دیگر حرف را برگردان ... که زبانت لال شود ! خاله و مادرت رفتند و دیگر کمرت شکست !!! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

گلســــــــم اورا ایـــکی یئرده آغلارام !!!

ایکی یئــــــــرده اورکیــــمی داغلارام

اورک بنـــــــدین اورا گلیــــب باغلارام

گؤز یاشیمی سیزه اوتری ساخلارام

اوخشیــــــــــارام اوّل سونــرا آغلارام 

دور یوخودان دردیمه چـــــات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویـــــات آی خالا !...

(اگر آنجا بیایم در دو جا گریه می کنم ! و در دو جا قلب خویش را می سوزانم ! بند دلم را آنجا می آورم و می بندم ! و اشک چشم هایم را برای شما نگاه می دارم ! و ابتدا اشعار سوزناک می خوانم و سپس می گریم ! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

سیز واریدوز بیــزده حرمت واریـدی

سیـــز اولاندا یوردومــوز گولزاریدی !

سیز گئدندن یوزلریمیـــز سـاریدی

بو پیــس گونـون موسببّی تـاریدی ؟!!!

نچون یـــــازدا کوله کیدی غـاریدی ؟!!!

دور یوخودان دردیمه چات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویات آی خالا !...

(وقتی شما بودید به ما احترام می گذاشتند ! وقتی شما بودید خانه مان گلستان بود ! از وقتی شما رفته اید چهره ی ما هم زرد و پژمرده شده است ! آیا مسبّب این روزگار بد خداست ؟!!! و چرا در بهار برای ما کولاک و برف بارید ؟!!! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

سیزدن سونرا یار و یولداش دوندولر

قؤیوب بیـزی چؤلده هامی چؤندولر

محبّتیــــــن چراغـــــلاری سؤندولر

بیزیـــــــم قرا گونومــــــوزه گولدولر

گــــؤرنمین گونلریـــــــــنی گؤردولر

دور یوخودان دردیمه چـات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویـات آی خالا !...

(دوست و آشنا پس از مرگ شما از ما روی برگرداندند ! ما را در بیابان رها کرده و همه راهشان را از ما جدا کردند ! و چراغهای محبّت دیگر خاموش شدند ! و همه به روز سیاه ما خندیدند ! و روزهایی که تا آنوقت ندیده بودند را دیدند !!! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

غم قالاسی خاراب اولسون ییخیلسین

غمی گؤروم یئـــره دیسیـــن داغیلسین

داش تپه ده ایتسین باتسین بوغولسین

ایسرافیلیــــن صوری گره ک ویریلسین

بیزیــــــم اؤلن خوش گونوموز دیریلسین

دور یوخودان دردیمه چـــــــــات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویـــــــــات آی خالا !...

(قلعه ی غم خراب شود و بریزد ! امیدوارم غم به زمین بخورد و نابود شود ! و در کوره راه ها گم شود ... فرو رود ... خفه شود ! صور اسرافیل باید دمیده شود و روزهای خوش ما که همگی مرده اند دوباره زنده شوند ! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

دئییــــرلر اوزاک اولانی قـــان چکر

محبّتیــــــن زوری چکیـــب تئز گلر

قایدا بودور یورقون چاتســـا دینجلر

فلک آچیلمیش گولی بیرگـون درر

بیزی یالقیز قؤیــــان سنیـلن گئدر

دور یوخودان دردیمه چات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویات آی خالا !...

(می گویند که کسی که در دوردست است ... خون او را به سمت وطن می کشاند ! و با نیروی محبّت کشیده می شود و زود می آید ! رسم بر این است که انسان خسته و رنجور به مقصد که برسد راحت می شود ! و روزگار هر گل باز شده ای را یک روز می چیند ! ... و کسیکه ما را تنها گذاشت با تو به سمت مقصود می رود !!! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

خالا بالـــــون تک قالیبــــــــدی دونیادا

سسی دوشوب بس کی گلیب فریادا

سیز گئدندن داخی گلمیــــر هئچ یادا

آنانیــــــــن اولمــــــــاقی دیــر هر زادا

نو لــــــی دوشیدی بیزه سیـزدن قادا ؟!!!

دور یوخودان دردیمه چــــــات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویــــــات آی خالا !...

(خاله جان ! فرزندت در دنیا تنها مانده است ! از صدا افتاده است بس که فریاد کشیده است ! از وقتی که شما رفته اید دیگر به یاد نمی آید ! داشتن مادر به هر چیزی در دنیا می ارزد ! چه می شد که ما فدایی شما می شدیم ؟!!! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

اجل گلدی بیـــــزی تانیدی تاپدی

آتـــــا مینیـب کؤشنیمیزده چاپدی

تندیـــــرینده بیزه پیشیردی یاپدی !!!

بتر بیـــــــزی بیــربیــریمیزه قاتدی !!!

بیزی سیـزون گؤزل گؤزوزدن آتدی

دور یوخودان دردیمه چات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویات آی خالا !...

(اجل آمد و ما را شناخت و یافت ! سوار بر اسب شده و در دشت محصول خیز ما تاخت ! در تنورش برای ما آنچه می خواست پخت ! بد جوری ما را به هم ریخت ! و ما را از چشم های زیبای شما انداخت ! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

سیزیـــــن اولمکوز بیـزلـری آییـتدی

دونیا یاخچی اؤز رسمیــنه قاییتدی

آیریلیق سئلی گلدی داش آخیتدی

قوهوملیــک قیـریلدی محبّت ایتدی

یامان بیزی بو آیریلیــــــق اینجیتدی 

دور یوخودان دردیمه چـــات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویـــات آی خالا !...

(مرگ شما ما را بیدار کرد ! دنیا بخوبی رسم خود را اعاده کرد ! سیل جدایی آمد و سنگ ها را جاری کرد ! رشته ی فامیلی برید و عشق و محبّت گم شد ! و این جدایی ما را به سختی آزرد !!! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

 

خالا  اولدون یولـــــــداش منیـم آناما

ننه ! باجی ! قارداش ! منیــــــم آناما

قوتلــــــوقوزی ائتسم منــــی قیناما

کاش منیم ده باجیم گلسین سلاما

قاتسین یاراسینــــــی منیـــم یاراما 

دور یوخودان دردیمه چــــات آی خالا !...

آنامی نازیــــــــــلن اویــــات آی خالا !...

(خاله جان ! برای مادرم رفیق راه شدی ! مادر ... خواهر ... برادر برایش شدی !!! اگر من حسودی شما را کنم مرا سرزنش نکن !!! کاش خواهر من هم برای سلام کردن به نزدم بیاید ! و زخم و جراحت خویش را به زخم و جراحت من بیامیزد ! برخیز از خواب و به دادم برس خاله جان !... مادرم را با ناز از خواب بیدار کن خاله جان !...)

jaafarnezhad20ivrigh.blogfa.com