زندگی هیچ چیز بزرگی ندارد

منبع

هرگز به دلیل اینکه
رسیدن به رویاهایت زمان میبرد

دست از تلاش برندار
زمان در هرصورت میگذرد...

اگر بتونیم لحظه رسیدن به
اهدافمون رو "تجسم" کنیم

و شادی اون لحظه رو حس کنیم
اتفاقات "مثبت "زیادی که با اون هدف
سازگارند رو "جذب" خواهیم کرد

زندگی هیچ چیز بزرگی ندارد،
زندگی پر است از چیزهای كوچك،

اما اگر تو بدانی كه چطور با این،
چیزهای كوچك خوش باشی،

آنها را به چیزهای بزرگ،
دگرگون خواهی كرد..‌

زندگی را باید زیست!

معلمم گفت:
زندگی را تعریف کن
گفتم زندگی تعریف کردنی نیست
ناراحت شد و نمره ام را صفر داد
سالها بعد که او را دیدم
پیر شده بود و عصا به دست
راه می رفت
جلو رفتم و گفتم:
زندگی را تعریف کن،
آرام خندید و گفت:
نمره ات بیست
زندگی را باید زیست!

 

_ﺯﯾﺒﺎ_ﺯﻧﺪﮔﯽ_ﮐﺮﺩﻥ_ﻳﻚ_ﻓﻀﯿﻠﺖ

ﺧﺎﻧﻢ ﺳﻔﻴﺪ ﭘﻮﺳﺖ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻭ ﺩﻭ ﺳﺎﻟﻪ ، در ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺍﺯﻫﺎﻯ پرازدحام ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻳﻰ ﺍﻳﺮﻓﺮﺍﻧﺲ ، ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ چوکی اش، ﺍﺯ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺁن ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺭﻯ ﻛﺮﺩ .

ﺟﺎﻯ ﺧﺎﻧﻢ ﻛﻨﺎﺭ ﻳﻚ ﺁﻗﺎﻯ ﺳﻴﺎﻩ ﭘﻮﺳﺖ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺧﺎﻧﻢ ﺍﺯ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺣﺎﻟﺶ ﺧﺮﺍﺏ ﻣﻴﺸﺪ !! ﺧﺎﻧﻢ ﻓﻮﺭﺍ ﺧﺪﻣﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﻴﺰﻧﻪ ﻭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻳﻚ ﺟﺎﻯ ﺟﺪﻳﺪ ﻣﻴﻜﻨد ، ﺧﺎﻧم ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺍﺻﻼ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﻛﻨﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ ﺳﻴﺎﻩ ﭘﻮﺳﺖ ﻧﻴﺴﺘﻢ .
ﻣﻬﻤﺎﻧﺪﺍﺭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﮔﻔﺖ :

ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪهید ﻛﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﻯ ﻳﻚ ﺟﺎﻯ ﺩﻳﻜﺮ ﻧﮕﺎﻫﻰ ﺑﻪ ﻟﻴﺴﺖ ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻥ ﺑﻜﻨﻢ ، ﺑﻌﺪ از ﻣﺪﺕ ﻛﻮﺗﺎﻫﻰ ﻣﻬﻤﺎﻧﺪﺍﺭ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﺩﻭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﻫﻴﭻ ﺟﺎﻯ ﺧﺎﻟﻰ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﻧﻴﺴﺖ ... ﻭﻟﻰ ﺑﻪ ﻫﺮﺣﺎﻝ ﺑﺎ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺻﺤﺒﺖ
ﻣﯿﮑﻨﻢ ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺩﻗﺎﯾﻘﯽ ﻣﻬﻤﺎﻧﺪﺍﺭ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ،

ﺟﻨﺎﺏ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻳﻚ ﺟﺎﻯ ﺧﺎﻟﻰ ﺩﺭ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﻳﻚ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ ﻭﻟﻰ ﺩﺭ ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎﯼ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﺋﻰ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﻭﺟﻪ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﻳﻚ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺍﺯﻗﺴﻤﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﺩﻭ ﺑﻪ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﻳﻚ ﻧﻴﺴﺖ ،
ﻭﻟﻰ ﺍﺯ ﻃﺮﻓﻰ ﻫﻢ ﻧﺸﺎﻧﺪﻥ ﻳﻚ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻳﻚ ﺷﺨﺺﻧﺎﺧﻮﺷﺎﻳﻨﺪ، ﻳﻚ ﺟﻨﺠﺎﻝ ﻭ ﺍﻗﺪﺍﻣﻰ ﻏﻴﺮﺍﻧﺴﺎﻧﻴﺴﺖ !!


ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ ﺟﻨﺎﺏ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺑﺎ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺍﺯ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﺩﻭ ﺑﻪ ﺩﺭﺟﻪ ﻳﻚ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ .
ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻥ ﺍﺷﮏ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻣﺮﺩ ﺳﯿﺎﻫ ﭙﻮﺳﺖ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ .
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺟﻮﺍﺑﻰ ﺑﺪﻫﺪ ، ﻣﻬﻤﺎﻧﺪﺍﺭ ﻫﻤﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﺳﻴﺎﻩ ﭘﻮﺳﺖ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﻟﺤن ﻣﺤﺘﺮﻣﺎﻧﻪ ﺍﻯ ﮔﻔﺖ :

ﺁﻗﺎﻯ ﻣﺤﺘﺮﻡ ..! ﺍﮔﺮ ﻟﻄﻒ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﻭﺳﺎﻳﻞ ﺷﺨﺼﻰ ﺧﻮﺩ ﺭا ﺟﻤع ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﺴﻤﺖ ﭘﺮ ﺭﻓﺎﻩ ﺩﺭﺟﻪ ﻳﻚ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻛﻨﻢ ...

ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﺟﻨﺎب ﺧﻠﺒﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ ، ﺍﺻﻼ ﻛﺎﺭ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻭ ﺩﺭﺳﺘﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻳﻚ ﺷﺨﺺ ﻧﺎﺧﻮﺷﺎﯾﻨﺪ ﻭ ﻧﺎ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﺑﻨﺸﻴﻨﻴﺪ !! ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﻴﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺟﻤﻼﺕ، ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻥ ﻛﻪ ﺷﺎﻫﺪ ﺍﻳﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺍﻳﻦ ﻋﻤﻞ ﺭا ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺯﺩﻥ ﻫﺎﻯ ﻃﻮﻻﻧﻰ ﺗﺎﺋﻴﺪ ﻭ ﺗﺸﻮﻳﻖ ﻛﺮﺩﻧﺪ ،

ﻭ ﺁﻥ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﮐﻪ ﻧﺎﻣﺶ ‏( ﺩﻧﯿﺲ ﮔﻮﺭﺍﻟﯿﺪﻭ ‏) ﺑﻮﺩ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﻛﺖ ﺯﻳﺒﺎ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺳِﻤﺖ ﺭﺋﻴﺲ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻳﻰﺍﻳﺮﻓﺮﺍﻧﺲ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺷﺪ .

ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ2016 ﻫﺴﺘﯿﻢ ﻟﻮﺣﻬﺎﯼ ﺗﻘﺪﯾﺮ ﻭ ﺳﭙﺎﺱ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺩﯾﻮﺍﺭﻩ ﻫﺎﯼ ﺩﻓﺘﺮ ﮐﺎﺭﺵ ﺧﻮﺩﻧﻤﺎﯾﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ.


ﺍﻧﺴﺎﻧﻢ ﺁﺭﺯﻭﺳﺖ ...!
ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ
ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ " ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ " ﺷﻮﻧﺪ؛
ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭت است ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ !
ﻫمه ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ " ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ " ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ؛
ﺑﺎﺳﻮﺍﺩﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭت است ﺍﻣﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ !
ﻫﻤﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﮐﻨﻨﺪ !
ﺯﻧﺪﮔﯽ_ﯾﮏ_ﻋﺎﺩت است _

ﺍﻣﺎ_ﺯﯾﺒﺎ_ﺯﻧﺪﮔﯽ_ﮐﺮﺩﻥ_ﻳﻚ_ﻓﻀﯿﻠﺖ

چگونه عاقبت به خير شويم و اصولاً عاقبت به خير شدن چيست؟

صفحه اصلی پرسش و پاسخ

چگونه عاقبت به خير شويم و اصولاً عاقبت به خير شدن چيست؟

الف) عاقبت به خير شدن چيست؟ مدت كوتاه زندگي انسان در دنيا را با زندگي آخرتش، كه بي كرانه و بي نهايت است و پاياني براي آن نيست، نمي توان مقايسه نمود. از اين رو، تحمل سختي ها و مشكلات در دورة كوتاه زندگي دنيا اگر فرجامي نيكو داشته و همراه با سعادت اخروي باشد، از آن تعبير به عاقبت به خيري ميشود. به بيان ديگر: عاقبت به معناي فرجام، پايان و نتيجه كاركردها است،و عاقبت به خيري يعني مجموعة فعاليت ها و كاركردهايي كه پايان آن خير و خوشبختي را براي انسان به دنبال دارد.
البته خوشبختي، درجات دارد. انسان به دليل اين كه تنوع طلبي و مطلق گرايي در طبيعت او نهادينه شده، به هر درجه از خوشي ها و نعمت هاي مادي يا معنوي دست پيدا كند، قانع نمي شود و رتبه اي بالاتر از آن را طلب ميكند. اين حالت نه تنها براي انسان در دنياي محدود وجود دارد، بلكه در آرخرت نيز تداوم مي يابد. از اين رو يكي از اسامي قيامت يوم الحسره و يوم التغابن است، يعني روزي كه نه تنها گناهكاران در آه حسرت و ندامت مي سوزند و احساس مغبون شدن دارند، بلكه آه و افسوس، و حسرت و ندامت شديدي دامنگير نيكوكاران مي گردد كه چرا بيشتر به كارهاي نيك نپرداختند تا به عالي ترين مراتب بهشت كه مرتبة رضوان الله است، نايل گردند و نهايت نزديكي به خدا را پيدا كنند و به مطلق حقيقي متصل گردند. مرتبه اي كه همة نعمت ها و خوشي ها در برابر آن ناچيز است. اين مرتبه است كه قرآن ميفرمايد: رضي الله عنهم و ضوا عنه.
پس عاقبت به خيري يعني اتصال به فيض و رحمت مطلق و بي نهايت و نيل به نقطه اي از قرب الهي كه رضايت و خشنودي خدا از انسان و انسان از خدا را به دنبال داشته باشد، و طبيعت مطلق گراي انسان با رسيدن به مقصدو مطلق حقيقي، اشباع شود و به آرامش مطلق، دست پيدا كند.
ب) چه كنيم تا عاقبت به خير شويم؟
با توجه به مفهوم عاقبت به خيري و توضيح فوق، مي توان پرسش را اين گونه مطرح نمود: چه كنيم تا به مقام قرب الهي نايل گرديم و با جلب خشنودي حق تعالي، از سرچشمة فيض و رحمت خاص خداوندي به مقربان بهره مند گرديم و خوشبختي را به دست آوريم؟

براي شفاف تر شدن مطلب و دقيق تر گشتن پاسخ، مي توان سؤال را در قالب چند پرسش جزئي تر، به اين شكل طرح نمود:
اـ منظور از مقرون شدن عاقبت و سرانجام كار به خير و سعادت، چه زماني است؟ فقط آخرت منظور است يا شامل دنيا هم مي شود؟
2ـ منظور از خير فقط خير معنوي است يا خير مادي را هم شامل مي گردد؟
3ـ عوامل و ابزار يا مكانيسمي كه عاقبت امور انسان را به خير و سعادت ختم ميكند چيست؟ آيات و روايات به تمامي پرسش هاي مذكور، پاسخ گفته است. در ذيل برخي از آنها مورد بررسي قرار مي گيرد . الف) قرآن كريم فرجام نيك و عاقبت خير را از آنِ مؤمناني ميداند كه با اعمال صالح، ايمان را درون خويش تثبت و نهادينه نموده اند: الّذين آمنوا و عملواالصالحات، طوبي لهم و حسن مآب؛[65] آن هايي كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، بهترين زندگي براي آنها است و سرانجام كارشان، بهترين سرانجام ها خواهد بود. ذكر جملة كوتاه طوبي لهم به صورت مطلق، بهترين زندگي، بهترين نعمت ها، بهترين آرامش(آرامش روحي و فكري)، بهترين دوستان و بهترين الطاف خاص پروردگار، (و بالاخره بهترين سرانجام و عاقبت ها) را براي كساني بيان فرموده كه از نظر عقيده، محكم و از نظر عمل، پاك و فعال و درستگار و خدمتگذارند.
اگر در روايات متعددي مي خوانيم كه طوبي نام درختي است كه در خانه پيامبر و علي(ع) در بهشت مي باشدو شاخه هاي آن همه جا و بر سر همة مؤمنان و بر فراز همة خانه هايشان گسترده، بيان اين حقيقت است كه: ايمان و عقايد، و عمل صالح در پرتو پيروي مطلق از رهبري پيامبر اسلام(ص) و ولايت علي بن ابيطالب و ساير امامان، باعث پيدايش بهترين عاقبت ها و سرنوشت ها در دنيا و آخرت مي گردد.
ب) والعاقبة للمتقين؛ مسئلة عاقبت خير و فرجام نيك و سعادت بخش از آن تقوا پيشگان است. با عبارت والعاقبه للمتقين در سوره هاي اعراف و قصص سرانجام نيك در دنيا و آخرت را از آنِ اهل تقوا؟ شمرده است.

در اين دو سوره، شرايط و ابزارهاي لازم براي پيروزي حضرت موسي(ع) و مؤمنان بر فرعون و ساير ستم پيشگان بيان شده است. به بيان ديگر: سرانجام سعادت بخش و عاقتب نيك در دنيا و آخرت از آنِ كساني است كه تقوا پيشه كرده اند، و در عرصة عمل، به رعايت اصول تقوا و شرايط و قواعد پيروزي و عاقبت به خيري ملتزم هستند. در سورة اعراف، سه شرط براي پيروزي بيان شده است:
1ـ ايمان به خدا و استعانت جستن از او استعينوا بالله،
2ـ دعوت به صبر و استقامت در كارها و احساس شعف و زبوني نكردن واصبروا،
3ـ پس از توصيه در زمينة عقيده و اخلاق، به عرصة عمل مي پردازد و ميفرمايد: با قتوا و پرهيزگاري، عبد خدا گرديد تا خداوند حاكميت جهان را به شما بسپارد و شما را وارث ثروت، قدرت و حكومت آن گرداند، زيرا عاقبت پيروزمندانه از آنِ پرهيزگاران است: والعاقبة للمتقين.
در آية 96 اين سوره ميفرمايد: اگر اهل آبادي ها و جوامع بشري عقايد خويش را با ايمان به خدا و لوازم آن پاك و خالص مي كردند و در ميدان عمل و عرصة گفتار و رفتار، تقوا و پرهيزگاري پيشه مي كردند، ما بركت ها را از آسمان و زمين به سوي شان سرازير مي كرديم، ولي آنها حق را - در هنگام عمل يا عقيده و عمل - تكذيب كردند. ما هم آنان را به كيفر اعمالشان (و عقايد آنان) مجازات كرديم؛ يعني وضعيت اَسف بار و آميخته با ظلم و تبعيض امروز جهان، نتيجة انحراف بشر از تقواي فكري و عملي و يا سكوت و بي عملي آنان در برابر انحرافات است.
علي(ع)، موقعي كه ابوذر را - كه توسط عثمان به ربذه تبعيد مي شد - بدرقه مي كرد، به او فرمود: اي ابوذر! اگر آسمان ها و زمين نسبت به كسي به هم بسته و دوخته شوند، ولي او تقوا پيشه كند، خداوند براي او گشايش ايجاد ميكند. قرآن در مورد مواهب و نعمت هايي كه متقيان عاقبت به خير در آخرت از آن برخوردار مي گردند، ميفرمايد: متقيان عاقبت و سرانجام نيكويي دارند. بهشت هاي جاودان كه درهايش به روي آنان گشوده، براي آنان آماده است. هنگامي كه به بهشت مي رسند، نگهبانانش به آنها ميگويند: سلام عليكم، گوارايتان باد! داخل شويد و جاودانه باشيد. چه نيكوست سراي (وسرانجام كار). پرهيزگاران به بهشت هاي جاوداني داخل ميشوند كه نهرها از زير آن جاري است. در آن جا هر چه بخواهند هست (و برايشان آماده ميباشد) خداوند پرهيزگاران را اين گونه پاداش ميدهد. پس تقوا پيشگان را نجات مي دهيم و ستم پيشگان را در جهنم -درحالي كه به زانو در آمده و ذليل شده اند - رها ميكنيم. خداوند پرهيزگاران را با رستگاري و كاميابي، رهايي مي بخشد (به گونه اي كه) نه بدي و رنجي به آنها ميرسد و نه حزن و اندوهي متوجه آنها ميشود.
خلاصه و نتيجه بحث:
1ـ اگر همة شرايط و قواعدي كه براي تحقق عاقبت به خيري لازم است آماده شود، سرنوشت نيكو و عاقبت توأم با خير و سعاغدت، هم در دنيا نصيب انسان ميشود و هم در آخرت.
2ـ عموم خير و خوبي ها از مادي و معنوي، جسمي و روحي، فردي و اجتماعي، نصيب فرد يا جامعة سعادتمند و عاقبت به خير مي گردد.
3ـ عوامل و ابزاري كه فرجام امور را به خير و سعادت ختم مي كند، عبارتند از:
ايمان پاك و خالص، رعايت تقوا و انجام عمل صالح؛ همة كارها رنگ خدايي داشته باشد و جهت جلب رضايت او و با توكل و استعانت جستن از او انجام گيرد؛ صبر و استقامت ورزيدن در برابر سختي ها و مشكلات (فعليكم بالصبر فهو محمود العاقبه؛ صبوري پيشه كنيد كه سرانجام نيك پسنديده در صبوري است؛ لازمة عاقبت به خيري، عاقبت انديشي است. پيامبر اكرم(ص) فرمود: هر زمان مصمم شدي كاري انجام دهي، در عاقبت و نتيجة آن انديشه كن. پس اگر پايان كار خير و خوبي بود يا مقدمة لازم و راه درستي براي رسيدن به خير بود، دنبال كن و اگر شرّ و گمراهي بود، از آن اجتناب ورز.
اميرالمؤمنين(ع) فرمود: دور انديش ترين مردم كسي است كه صبر كردن و انديشيدن به پايان امور و نتايج كاركردها، شعار و برنامة او باشد.
تذكر: از نگاه انسانُ طاهر بين، ممكن است فرد بدبخت و سيه روزي كه چند صباحي از مسير معصيت و بي تقوايي، به نوايي رسيده، خوشبخت ناميده شود و به انسان عادل و با تقوا و غيرتمند و شجاع، محروم و بدبخت گفته شود، ولي بر تارك هستي نوشته شده است: مردمي در عرصة گيتي زندگي شرافتمندانه دارند و در تاريخ باقي مي مانند كه عادل، با ايمان، غيرتمند و شجاع باشند. علي(ع) ميفرمايد: مكروه تحمد عاقبته خيرٌ من محبوب تذمّ معبّته؛ ناپسنديده اي كه سرانجامش پسنديده باشد، بهتر از پسنديده اي است كه پايانش ناپسند باشد.


منبع : پاسخگو

آسمان ، نور ، خدا ، عشق ، سعادت با ماست...

آسمان ، نور ، خدا ، عشق ، سعادت با ماست...

افسران - آسمان ، نور ، خدا ، عشق ، سعادت با ماست...
 
زندگی ، پنجره ای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است ، جهانی با ماست
آسمان ، نور ، خدا ، عشق ، سعادت با ماست
فرصت بازی این پنجره را دریابیم
در نبندیم به نور ، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم

زندگی ، رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من ، وزن رضایتمندی ست

زندگی ، شاید شعر پدرم بود که خواند
چای مادر ، که مرا گرم نمود
نان خواهر ، که به ماهی ها داد

زندگی شاید آن لبخندی ست ، که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست ، میان دو سکوت
زندگی ، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما ، تنهایی ست
من دلم میخواهد
قدر این خاطره را دریابیم
 
منبع

ساده از زندگی گذر نکنیم ...


ساده از زندگی گذر نکنیم ...



ـــ خدا را شکر که هر روز صبح باید با زنگ ساعت بیدار شوم.

این یعنی من هنوز زنده ام.



ـــ خدا را شکر که این همه شستنی و اتو کردنی دارم.
این یعنی من لباس برای پوشیدن دارم.



ـــ خدا را شکر که باید زمین را بشویم و پنجره ها را تمیز کنم.

این یعنی من خانه ای دارم.



ـــ خدا را شکر که لباسهایم کمی برایم تنگ شده اند.
این یعنی غذای کافی برای خوردن دارم.



ـــ خدا را شکر که در جائی دور جای پارک پیدا کردم.
این یعنی هم توان راه رفتن دارم و هم اتومبیلی برای سوار شدن.



ـــ خدا را شکر که مالیات می پردازم.

این یعنی شغل و در آمدی دارم و بیکار نیستم.



ـــ خدا را شکر که سرو صدای همسایه ها را می شنوم.
این یعنی من توانائی شنیدن دارم.



ـــ خدا را شکر که گاهی اوقات بیمار می شوم.
این یعنی به یاد می آورم که اغلب اوقات سالم هستم.



ـــ خدا را شکر که در پایان روز از خستگی از پا می افتم.
این یعنی توان سخت کار کردن را دارم.



ـــ خدا را شکر که خرید هدایای سال نو جیبم را خالی می کند.

این یعنی عزیزانی دارم که می توانم برایشان هدیه بخرم.



خدا را شکر ... خدا را شکر ... خدا را شکر ...