عالم بی عمل
عالم بی عمل
عمل به گفتار
اگر بخواهیم از نظر روانى، تأثیر مستقیمی بر امر آموزش و پرورش داشته باشیم باید به علم خویش عمل کند و متعلمان، از یک طرف، گفتههاى معلم را می شنوند و از طرف دیگر به عملکرد او چشم مىدوزند که آیا کردار و گفتار با هم یکسان است یا نه؟
در فرهنگ اسلام، توأم بودن علم و عمل مورد توجّه و بسیار اهمیت دارد زیرا رفتار و عمل بهترین راه برای اثباتِ حقّانیتِ گفتار است و هرگونه شائبهاى را از ذهن دیگران بیرون می کند. امام صادق علیه السلام می فرماید: «کُونُوا دُعاةَ النَّاسِ بِاعْمالِکُمْ وَ لا تَکُونُوا دُعاةً بِالْسِنَتِکُمْ» با کردار خویش فراخوان مردم (به اسلام) باشید، نه اینکه (تنها) با زبانتان، آنها را فراخوانید. (14)
بر این مبنا اگر معلّم و مربّى به یافتههاى خویش عمل نکند، نه خودش و نه دیگران سودی نخواهند دید به گفته سعدى:
فقیهى، پدر را گفت: هیچ از این سخنان رنگین دلاویز متکلّمان، در من اثر نکند، به حکم آنکه نمىبینم مر ایشان را فعلى موافق گفتار.
ترک دنیا به مردم آموزند
خویشتن، سیم و غلّه اندوزند
عالمى که «گفت» باشد و بس
هر چه گوید، نگیرد اندر کس
عالم آن کس بود که بد نکند
نه بگوید به خلق و خود نکند
عالم که کامرانى و تنپرورى کند
او خویشتن، گم است، که را رهبرى کند؟ (15)
قرآن مجید، نکوهیدهترین تعبیر را نسبت به عالمان بىعمل به کار برده، در یک جا او را به «سگ» تشبیه کرده در سوره اعراف آیه 176 میفرماید: «فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ انْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ اوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ» مثل او مثل سگ است که اگر به او حمله کنى، زبان از دهان درآورد (و پارس کند) و اگر رهایش کنى باز، چنین کند.
در تفسیر این آیه آوردهاند: «از بسیارى از روایات و کلمات مفسّران استفاده مىشود که منظور از این شخص، مردى به نام» بلعم باعورا بوده است که در عصر موسى علیه السلام زندگى مىکرد و از دانشمندان و علماى مشهور بنى اسرائیل محسوب مىشد و حتى موسى علیه السلام از وجود او به عنوان یک مبلغ نیرومند استفاده مىکرد و کارش در این راه آن قدر بالا گرفت که دعایش در پیشگاه خدا به اجابت مىرسید. ولى بر اثر تمایل به فرعون و وعده و وعیدهاى او، از راه حق منحرف شد و همه مقامات خود را از دست داد تا آنجا که در صف مخالفان موسى علیه السلام قرار گرفت. (16)