اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است

اکسیر من  نه این که مرا شعر تازه نیست  
من از تو می نویسم و این کیمیا کم است

سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست          
درشعر من حقیقت یک ماجرا کم است

@nabtarinha
تا این غرل شبیه غزل های من شود              
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است

گاهی ترا کنار خود احساس می کنم       
اما چقدر دل خوشی خواب ها کم است

خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست
آیا هنوز آمدنت را بها کم است

" محمد علی بهمنی "

 

تو را گم می كنم هر روز و پیدا می كنم هر شب

🌺 🌺

http://opload.ir/im/12m95/81a3437f6f9b2.jpg
 🌺 🌺


تو را گم می كنم هر روز و پیدا می كنم هر شب


بدین سان خواب ها را با تو زیبا می كنم هر شب

تبی این گاه را چون كوه سنگین می كند آن گاه


چه آتش ها كه در این كوه برپا می كنم هر شب

تماشایی است پیچ و تاب آتش ها، خوشا بر من


كه پیچ و تاب آتش را تماشا می كنم هر شب

مرا یك شب تحمل كن كه تا باور كنی ای دوست


چگونه با جنون خود مدارا می كنم هر شب

چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو


كه این یخ كرده را از بی كسی، ها می كنم هر شب

تمام سایه ها را می كشم بر روزن مهتاب


حضورم را ز چشم شهر حاشا می كنم هر شب

دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش


چه بی آزار با دیوار نجوا می كنم هر شب


كجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی؟


كه من این واژه را تا صبح معنا می كنم هر شب

 محمد علی بهمنی

@mahedovom🖊