وفا اولسیدی دنیاده علینی الدن المازدی

وفا اولسیدی دنیاده علینی الدن المازدی
حسینی قتلگاهینده سوسوز گوداله سالمازدی

بؤیاندی مسجد کوفه علینین قانینا یکسر
ستون عالم امکانی محراب ایچره یخمازدی

یئتیشدی لوح محفوظه امامین امت اؤلدوردی
وفااوْلسیدی دنیاده بو ناحق قانلار اخمازدی

http://opload.ir/im/12m95/435509ab07531.jpg

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را

 

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را

 

علي اي هماي رحمت تو چه آيتي خدا را

که به ماسوا فکندی همه سایه ی هما را

 

دل اگر خداشناسي همه در رخ علي بين

به علي شناختم به خدا قسم خدا را

 

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند

چو علي گرفته باشد سر چشمه ي بقا را

 

مگر اي سحاب رحمت تو بباري ارنه دوزخ

به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

 

برو اي گداي مسکين در خانه ي علي زن

که نگين پادشاهي دهد از کرم گدا را

 

بجز از علي که گويد به پسر که قاتل من

چو اسير تست اکنون به اسير کن مدارا

 

بجز از علي که آرد پسري ابوالعجائب

که علم کند به عالم شهداي کربلا را

 

چو به دوست عهد بندد ز ميان پاکبازان

چو علي که ميتواند که بسر برد وفا را

 

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت

متحيرم چه نامم شه ملک لافتي را

 

بدو چشم خون فشانم هله اي نسيم رحمت

که ز کوي او غباري به من آر توتيا را

 

به اميد آن که شايد برسد به خاک پايت

چه پيامها سپردم همه سوز دل صبا را

 

چو تويي قضاي گردان به دعاي مستمندان

که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

 

چه زنم چوناي هردم ز نواي شوق او دم

که لسان غيب خوشتر بنوازد اين نوا را:

 

«همه شب در اين اميدم که نسيم صبحگاهي

به پيام آشنائي بنوازد و آشنا را»

 

ز نواي مرغ يا حق بشنو که در دل شب

غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهريارا

 

ناامید کردن گناهکار

🌷❤ فضای معنوی ❤🌷


🔴
ناامید کردن گناهکار


☀️امیر مومنان حضرت علی علیه السلام فرمود:

✨أی بُنَیَّ، لا تُؤیِس مُذنِباً، فَکم مِن عَاکفٍ عَلَی ذَنبِهِ خُتِمَ لَهُ بِخَیرٍ، وَکم مِن مُقبِلٍ عَلَی عَمَلِهِ مُفسِدٍ فی آخِرِ عُمرِهِ، صَائِرٍ إِلی النَّارِ، نَعُوذُ بِاللهِ مِنهَا.

✍️ ای فرزندم! هیچ گنهکاری را نومید مکن؛

زیرا ای بسا کسی که عمری گناه می کند،

اما فرجامش به نیکی ختم می شود

و ای بسا کسی که عمری عمل می کند،

لیکن در پایان عمرش گرفتار فساد می شود

و رهسپار دوزخ می گردد؛

پناه می برم به خدا از آتش دوزخ.

📙بحار الانوار ج۷۷ ص ۲۳۹

📜 #حدیث
 
 

نیت_خوب_اخلاق_خوب

أَفَلاَ تَعْقِلُونَ ,



نیت_خوب_اخلاق_خوب

☀️ قال امیرالمومنین علیه السلام:

🔷وصولُ المَرءِ اِلى كُلِّ ما يَبتَغيهِ مِن طيبِ عَيشِهِ وَ اَمنِ سِربِهِ وَ سَعَةِ رِزقِهِ بِحُسنِ نيَّتِهِ وَ سَعَةِ خُلقِهِ؛


🔷انسان، با نيّت خوب و اخلاق خوب، به تمام آنچه در جستجوى آن است، از زندگى خوش و امنيت محيط و روزى زياد، دست مى يابد.

📘تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 92 ، ح 1607

#حدیث_روز

🌐 @taghelon

Related image

از علي (ع) پرسيدند:

Image result for ‫اهدنا الصراط المستقيم‬‎

از علي (ع) پرسيدند:


"عجيب" چيست؟


فرمود: دگرگوني‌هاي امور اين دنيا


پرسيدند:


"عجيب" تر چيست؟


فرمود: دل بستن مردم به دنیا!!

 

ﺟﺮﺝ ﺟﺮﺩﺍﻕ ﻣﺴﯿﺤﯽ 200 ﺑﺎﺭ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ .

از لابلای دنیای مجازی

ﺟﺮﺝ ﺟﺮﺩﺍﻕ ﻣﺴﯿﺤﯽ 200 ﺑﺎﺭ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ .

ﺧﻮﺩ ﺟﺮﺝ ﺟﺮﺩﺍﻕ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻫﻤﺎﯾﺶ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ
،ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻢ ﮐﺘﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ
ﮐﺘﺎﺏ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻣﺎﻥ ﻣﺎﺳﺖ .
ﺟﺮﺝ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ : ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ
ﺍﺳﺖ؟ﺩﻭﺳﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻢ ﮔﻔﺖ 1400: ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺣﺪﻭﺩﺍ،ﻧﻮﺷﺘﻪ
ﺷﺪﻩ . ﺟﺮﺝ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻄﺎﻟﺐ 1400ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺑﻪ
ﭼﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ،ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺮﻭﯾﯽ ﺍﯾﻦ
ﻫﺪﯾﻪ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺮﺩﻡ .
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺑﯽ ﺣﻮﺻﻠﮕﯽ ﮐﺘﺎﺏ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼغه ﺭﺍ ﻭﺭﻕ ﺯﺩﻡ ﻭ
ﻧﮕﺎﻫﯽ ﮔﺬﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ .
ﯾﮏ ﻣﻄﻠﺒﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﮐﻪ ﻧﻈﺮﻡ ﺭﺍ ﺟﻠﺐ ﮐﺮﺩ : ‏( ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺎﺩﻩ ﺍﻭﻟﯿﻪ
ﻫﻤﻪ ﮐﺎﯾﻨﺎﺕ ﻭ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺍﺳﺖ . ‏)
ﺟﺮﺝ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ : ﺍﻫﻤﯿﺘﯽ ﻧﺪﺍﺩﻡ ﻭﮐﺘﺎﺏ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭﯼ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺳﺮﺍﻏﺶ ﻧﺮﻓﺘﻢ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﺩﺭ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺴﯽ ﺑﯿﻦ ﺍﻟﻤﻠﻠﯽ
ﺷﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ، ﺟﺪﯾﺪﺗﺮﯾﻦ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﻠﻤﯽ ﺧﻮﺩ
ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻥ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ .
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﺍنشمندﺍﻥ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﻋﻠﻤﯽ ﺍﺵ ﺍﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ
ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﻋﻠﻤﯽ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﻩ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﻫﻤﻪ
ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ﺭﺍ ﺁﺏ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺪﻫﺪ .
ﺟﺮﺝ ﺟﺮﺩﺍﻕ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺁﻥ ﺟﻤﻠﻪ
ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﻓﻮﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﺁﻥ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ
ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺁﻥ ﻭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺗﺎﺳﻒ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﮐﻪ
ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﻏﺎﻓﻞ ﺑﻮﺩﻡ ..
ﻫﺮﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪﻡ ﻧﮕﺮﺷﻬﺎ ﻭ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺍﻓﻘﻬﺎﯼ
ﺟﺪﯾﺪﯼ ﺍﺯ ﻋﻠﻮﻡ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﻣﯿﺸﺪ .
ﺟﺮﺝ ﺟﺮﺩﺍﻕ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮﺵ ﻣﻮﻓﻖ ﺷﺪ 200 ﺑﺎﺭ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ
ﺭﺍﺑﺨﻮﺍند...

ﭘﺸﺖ ﺟﻠﺪ ﻛﺘﺎﺏ ﺟﺮﺝ ﺟﺮﺩﺍﻕ ﻣﺴﻴﺤﻰ ﭼﻨﯿﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ :
O'Ali,
If I say you're superior to Jesus Christ, my religion
cannot accept it!
If I say he's superior to you, my conscience won't
accept it!
I don't say you're God!
...So, tell us yourself, o'Ali:
Who are you !?
" ﺍﻯ ﻋﻠﻰ !
ﺍﮔﺮ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻣﺴﻴﺢ ﺑﺎﻻﺗﺮﻯ ،
ﺩﻳﻨﻢ ﻧﻤﻰ ﭘﺬﻳﺮﺩ . !
ﺍﮔﺮ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺳﺖ ،
ﻭﺟﺪﺍﻧﻢ ﻧﻤﻰ ﭘﺬﻳﺮﺩ . !
ﻧﻤﻰ ﮔﻮﻳﻢ ﺗﻮ ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺘﻰ ... !
ﭘﺲ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﮕﻮ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺍﻯ ﻋﻠﻰ :
ﺗﻮ ﻛﻴﺴﺘﻰ ؟ !

@ElimDilim❤️❤️

عشق اهلی گدای در و دربار علیدور

شمس و قمرون جلوه سی انوار علیدور

انسانلیق ایوینده گر عدالت سسی واردی

شک ایلمه باشدان باشا آثار علیدور

طاها گتورن دینی علی ایلدی زنده

توحید یقین جلوه ی افکار علیدور

بیهوده دی حجی که اولا حب علی سیز

اوز منزلتین کعبه بدهکار علیدور

هم شان علی یوخ نه بشرده نه ملکده

صورتگر اوزی عاشق رخسار علیدور

تا سدره ی اعلایه قدم قویدی پیمبر

سس گلدی دی یا هو, بورا بازار علیدور

مستان در عشق علی جنتی نیلور

جنت بیزیچون سایه دیوار علیدور

@ElimDilim 🌷🌷

وارلیقا علت علی دیر, خلقته برهان علی
کعبه یه مولود علی دیر, آیتِ سبحان علی
کوثره ساقی علی دیر, جنته سلطان علی
خیبره فاتح على دیر, ناطقِ قرآن علی
حیدرِ کرار علی دیر, تانریا اَسلان علی
مظهرِِ تقوا علی دیر, جلوه ی ایمان علی
لایقِ زهرا علی دیر, صابر و گریان علی
غیرته معنا علی دیر, اسوه ی مردان علی
خاضع و صولت علی دیر, عادل و دیوان علی
عالِم و اعلم علی دیر, مفخرِ ادیان علی
ساجد و شاهد علی دیر, دینینه قربان علی
مطلقه مطلق علی دیر, ماوراء انسان علی

امیر مطلق
@ElimDilim ❤️🌺❤️

آسمان شهر باید  صاعقه خون بر زمینیان بباراند.

  1. ‍۩•۞•۩فزت و رب الكعبه -ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت حضرت علي(ع)‍۩•۞•۩



    آسمان شهر باید 
    صاعقه خون بر زمینیان بباراند.

    و کوههای درهم و سخت ا
    ز خون فرو بریزند.

    بیدهای مجنون
    سرهای خمیده را به زمین بیاسایند.

    گلهای پَرپَر و شمعهای سوزان 
    گرد خانه حیدر به طواف برخیزند.

    کودکان با چشمان اشکبار 
    و قلبهای درهم تپیده نالان،
    سرهای یتیمی را به آستانه در می کوبند.

    کاسه های شیر لبریز و چشمان منتظر،
    در دل و دعایشان خدایا حیدر«پدر ما»؛

    ای کاش هیچ کس به یتیمان نگوید 
    شیر خدا چشمانش را فرو بست.

    ای کاش صدای ناله حسنین 
    و پسران ام البنین به بیرون برنخیزد.
    کاش صدای ناله ها به آسمان برنخیزد.
    دختر علی طاقت ندارد.

    گاه مولا سرش را میان چاه فرو می برد.
    و گاه غریبانه میان نخلستان های کوفه می گریست.

    که نکند زینبش اشک چشمان 
    و سوز ناله دل غریبش را بشنود.

    مولایم راز دلش،سلام های بی جواب!
    چادر خاکی صورت نیلی و غریبی کودکانش را؛
    با چاه همنوا می شد.

    ای خدا دخت علی چه می بیند؟
    آن روز دستهای بسته 
    و امروز فرق شکسته



    صلی الله علیک یا امیرالمؤمنین علیه السلام



    ‍۩•۞•۩فزت و رب الكعبه -ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت حضرت علي(ع)‍۩•۞•۩
     




      
     


  2. ‍۩•۞•۩فزت و رب الكعبه -ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت حضرت علي(ع)‍۩•۞•۩





    مردی بود از قبیله آفتاب با دلی به وسعت‏ بی‏کرانه‏ ها
    او را نه زمانه می‏شناختش، نه زمانیان


    اندیشناک بود بر «قوم خویش‏» و بر «ابنای روزگار» و
    بیمناک بر هوس هایی که چشم های بصیرت را به یغما برده بود. 

    به قدری که بر سرگذشت پیشینیان آگاه بود، 
    بر سرنوشت آیندگان نیز اندیشه می‏کرد...


    چه شامگاهان که سر بر بالین آسایش نمی‏نهاد
    مگر با قیام و قعود عارفانه‏ اش


    و چه صبحگاهان که برنمی‏خاست 
    جز با کمر بستن به خدمت خلق


    به که می‏مانست که کسی را با وی مانندی نبود 
    و که چون او می‏دانست که دانای اسرار مگو او بود.

    در شجاعتش همه دانند که «اسد بیشه فتوت‏» بود و
    بر عدالتش همه معترف، 
    تا بدانجا که «شهید عدالت‏» نام ‏گرفت.

    هیچ کس، چون او آن مقام نیافت، کعبه به یمن قدمش چاک می‏زند
    و مسجد به خونش، غسل طهارت می‏کند.

    کدام مرشد و مرادی توانی یافت چون محمد که در لیله ‏المبیت پیشمرگی او کند
    و کدام همسری توانی جست جز فاطمه که کوثر در شان اوست. 
    در نبرد هماوردی نداشت و در دوستی، نظیری نه!


    روح بی‏قرارش جز درگاه نیایش، قرار نمی‏یافت، 
    لطایف حکمی و آیات قرآنی حد کلام او بود
    و عمل به احکام آن مرام او... 

    درس آموخته مکتب وحی بود و شکوه دین، 
    جلوه‏ای از شگفتی‏های او. به برق نگاهی، 

    رعدی در دلها برمی‏فروخت و به اشاره سرانگشتی، 
    مس وجود، طلای حقیقت می‏شد و ... 

    اما آیا از غربت این اول مظلوم عالم همه شنیده ‏ای!!
    از نجوای شبانه‏ اش با چاه ؟!

    از گریه ‏های غریبانه‏ اش در نماز؟!
    از شکیبایی ۲۵ سال، سکوت و خانه ‏نشینی ؟!

    از تازیانه‏های ناجوانمردانه‏ای که بر پیکر فاطمه ‏اش زدند.
    از طعنه‏ ها و سبک‏سری‏ هایی که چون گرز گران 
    بر سرش می‏کوفتند. و بیش از همه.....



    ‍۩•۞•۩فزت و رب الكعبه -ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت حضرت علي(ع)‍۩•۞•۩ 

  3. در سوگ خورشید کوفه 

    تمام شهر تو را مى شناخت.
    مهتاب فقط به اميد ديدار تو برون مى آمد, 
    آفتاب از نگاه تو شرم داشت.

    تمام اقاقيا آشنايت بودند,
    آشناى تو و آشناى سجاده ى سرخت.


    در آن شب تمام زيبارويان بهشت, 
    پيرامونت را احاطه كرده بودند 
    و سجاده ات بوى بهشت مى داد. 


    بويش تا اوج مى رفت 
    كه مرغان آسمان را مست مست كرد.


    به خداى يگانه سوگند, 
    پاكتر از سجاده ات آفريده نشده و نخواهد شد.


    سجاده ات تاريكى شب را به بازى گرفت
    و نورى كه شب هنگام از آن ساتر بود
    ظلمت شب را مى شكافت. 
    و راهى مى شد به سوى بارگاه مقدس او.


    سجاده ات جام اشك يتيمان شده بود,
    سرخى اش دل را آتش مى زد, 
    عشق از مستى سجاده ات رنگ مى باخت. 


    بعد تو نور نيست شد و ظلمات محض.
    بعد تو كسى آيه بندگى را توان تفسير نداشت
    و بعد تو همه هيچ شد.


    اى كاش, اى كاش, زمان متوقف مى ماند 
    و شمشير زهرآگين مردى دوزخى فرقت را نمى شكافت.


    اى كاش هيچ گاه سرخ نمى گشت. اى كاش!
    اين آخرين حرف دلم نيست قلم است كه مى لنگد 


    و توان نوشتن از كف داده, ذهنم ياريم نمى كند
    تا اينجا هم فقط خدا كمك كرده و تو.


    بگذار آخرين جمله نوشته ام كه در واقع
    اولين حرف سر لوحه ى قلبم است را بنگارم 
    و با نام زيبايت درخشانش كنم. 

    مولاى من! آقاى من! 
    حاضرم تمام عمرم را ببخشم 
    و هزار بار قطعه قطعه شوم
    تا فقط بتوانم يك لحظه تو را در خواب ببينم 


    تا تاريكى شب هايم به نورت نورافشان شود 
    و وجودم به نوازش لطفت آرامش يابد



    ‍۩•۞•۩فزت و رب الكعبه -ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت حضرت علي(ع)‍۩•۞•۩

      


  4. ‍۩•۞•۩فزت و رب الكعبه -ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت حضرت علي(ع)‍۩•۞•۩

    در سجده آنچه خواست علی مستجاب شد
    محراب پر ز خون دل بوتراب شد


    سیمرغ عشق، از قفس آزاد گشت باز
    آری قسم به کعبه، علی(ع) کامیاب شد


    لرزان اساس خلقت و سرگشته کائنات
    جانها ز داغ او، همه در التهاب شد


    پیچید در فضای جهان بانگ «قد قُتِل»
    روح الامین به سوی زمین با شتاب شد


    بر سر زدند جمله مَلَک‏های آسمان
    گریان، که پایگاه هدایت خراب شد


    گیسوی شب، سپید شد از داغ مرتضی
    وقت سحر، که صورتش از خون خضاب شد


    کشتند چونکه شیر خدا را به سجده‏گاه
    دیگر برای کشتن حق فتح باب شد


    جسمی به خاک رفت که جان‏ها فدای اوست
    داغی به جای ماند، که دل‏ها کباب شد




    ‍۩•۞•۩فزت و رب الكعبه -ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت حضرت علي(ع)‍۩•۞•۩
  5.  

    ‍۩•۞•۩فزت و رب الكعبه -ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت حضرت علي(ع)‍۩•۞•۩

    می‏دانم، در این سال‏ها وقتی اذان می‏گفتم
    خانه ‏ای نمی‏ماند در کوفه، مگر آنکه صدای مرا می‏شنید. 


    حالا هم می‏خواهم اذان بگویم.
    کوفیان، بشنوید؛ دیگر این صدا نخواهد پیچید در شهر سیاهتان.

    گوش فرا دهید، ای شما که گوش‏هاتان همواره کر بوده است.
    امشب علی می‏خواهد روایتگر خون خود باشد در محراب.


    گوش فرا دهید کوفیان! این چه غوغایی است خدایا 
    که از در و دیوار مسجد بلند است؟
    آسمان و زمین چرا التماسم می‏کنند؟ 


    هرچه آماده ‏تر می‏شوم به تکبیرة الاحرام، چرا
    صدای شیون‏شان بالاتر می‏رود؟... گریز از قضا ممکن نیست... 

    الله اکبر... و حالا سکوت نبض زمین و زمان. 
    نگاه در و دیوار، خیره به محراب است.


    حالا رکوع و صدای آه جان‏سوز باد؛
    اما نه، شور تضرع و زاری بالا گرفته است.
    کائنات به هراس آمده ‏اند؛ 


    چرا که گاه سجده نزدیک‏تر می‏شود.
    پیشانی‏ ام بی‏قرار خاک است. باید رستگاری‏ام را جشن بگیرم؛


    پیشانی‏ ام سیراب خون فرق سرم می‏شود. 
    خاک و خون به هم آمیختند در محراب نمازم. 


    خاک برمی‏گیرم و به زخم سرم می‏ریزم که تو ای صاحب
    محراب، از خاک خلق کرده‏ای، به خاک برمی‏گردانی
    و از خاک بیرون می‏آوری‏مان، بار دیگر.

    رستگارم حالا که امر خدا رسید و راست شد وعده رسولش.
    انگار زمین هم با شور من همراه شده است و آسمان نیز؛

    جبرئیل سوگند می‏خورد که «بدبخت‏ترین اشقیا، علی مرتضی را شهید کرد.» 
    خروش جبرئیل! چون صدای اذان من، به گوش تمام کوفیان رسید.


    حالا زنان و مردان، سرازیر مسجد شده‏ اند. 
    شاید چهره بی‏رنگم، آنها را این‏گونه به وحشت انداخته
    است که کلامی حتی نمی‏گویند. 


    تنها شیون است که از نای همیشه خاموششان خارج می‏شود.
    خدایا! در این لحظه‏ها چرا گونه‏ام خیس می‏شود... 
    اشک است شاید... آری اشک... 


    مزین به رایحه دیدگان پسرم حسن.
    فرزندم چرا اشک؟ اکنون پس از سال‏ها فراغ، جدت
    و مادرت زهرا را ملاقات خواهم کرد.


    چرا اشک؟ موسم دیدار است.
    گریز از قضا ممکن نیست... بگوییدش، علی آرام می‏گیرد.


    بگوییدش، موسم دیدار است و نشانه ‏اش... و نشانه ‏اش،
    غربت این سحرگاه. 

    نگذارید زینب اشکتان را ببیند!



    ‍۩•۞•۩فزت و رب الكعبه -ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت حضرت علي(ع)‍۩•۞•۩

  6.  



    ‍۩•۞•۩فزت و رب الكعبه -ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت حضرت علي(ع)‍۩•۞•۩
    ‍۩•۞•۩فزت و رب الكعبه -ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت حضرت علي(ع)‍۩•۞•۩
    ‍۩•۞•۩فزت و رب الكعبه -ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت حضرت علي(ع)‍۩•۞•۩





    «کسی قدر علی علیه‏السلام را ندانست»


    سال‏هاست که علی علیه‏السلام به مرگ مشتاق است؛
    از همان روزها که غم عالم را در چاه می‏گریست
    و غریب و تنها، مردِ روز و عابد شب‏های تار، در
    کوچه‏ های خلوت کوفه گام می‏زد؛ 

    آن‏قدر آهسته که صدای گام‏های مقتدر او 
    را کسی نمی‏شنید و قامت بلند خلوصش را چشمی نمی‏دید.

    ضربه دستان یداللهی ‏اش بر در منزلگاه یتیمان و فقیران
    را جز اهل خانه نمی‏شناختند.

    این هزارْتوی کفر و نفاق را باید روزی به حال خود گذاشت؛
    وقتی به تاری و تیرگی خود انس گرفته است.

    افسوس کسی قدر علی علیه‏ السلام را نشناخت! 





    ‍۩•۞•۩فزت و رب الكعبه -ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت حضرت علي(ع)‍۩•۞•۩
    ‍۩•۞•۩فزت و رب الكعبه -ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت حضرت علي(ع)‍۩•۞•۩
    ‍۩•۞•۩فزت و رب الكعبه -ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت حضرت علي(ع)‍۩•۞•۩


  7.   

 

«صلی الله علیک یا يا مولاي يا امیرالمؤمنین علیه السلام»

‍۩•۞•۩فزت و رب الكعبه -ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت حضرت علي(ع)‍۩•۞•۩


‍۩•۞•۩فزت و رب الكعبه -ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت حضرت علي(ع)‍۩•۞•۩
صُن دینَكَ بِدُنیاكَ تَربَحهُما وَ لا تَصُن دُنیاكَ بِدِینِكَ فَتَخسَرَهُما 

دین خود را با دنیایت حفظ کن تا هر دو را ببرى ، 

و دینت را وسیله حفظ دنیایت قرار مده ، 

که هر دو را مى ‏بازى 

غررالحکم و دررالکلم ، ح 5861

‍۩•۞•۩فزت و رب الكعبه -ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت حضرت علي(ع)‍۩•۞•۩
حکمت های شگرف

حكمت 265نهج البلاغه:
گفتار حكيمان و درمان (علمى، درمانى)
قَالَ الامام علیٌ[عليه السلام] إِنَّ كَلَامَ الْحُكَمَاءِ إِذَا كَانَ صَوَاباً كَانَ دَوَاءً وَ إِذَا كَانَ خَطَأً كَانَ دَاءً .
حضرت علی(علیه السلام) فرمودند:
گفتار حكيمان اگر درست باشد، درمان و اگر نادرست باشد، درد جان است.

حكمت 266 : روش صحيح پاسخ دادن(علمى)
وَ سَأَلَهُ رَجُلٌ أَنْ يُعَرِّفَهُ الْإِيمَانَ فَقَالَ [عليه السلام] إِذَا كَانَ الْغَدُ فَأْتِنِى حَتَّى أُخْبِرَكَ عَلَى أَسْمَاعِ النَّاسِ فَإِنْ نَسِيتَ مَقَالَتِى حَفِظَهَا عَلَيْكَ غَيْرُكَ فَإِنَّ الْكَلَامَ كَالشَّارِدَةِ يَنْقُفُهَا هَذَا وَ يُخْطِئُهَا هَذَا .
و قد ذكرنا ما أجابه به فيما تقدم من هذا الباب و هو قوله الإيمان على أربع شعب .

و درود خدا بر ایشان، فرمودند:
(شخصى از امام پرسيد كه ايمان را تعريف كن)
در پاسخ فرمودند: فردا نزد من بيا تا در جمع مردم پاسخ گويم ، كه اگر تو گفتارم را فراموش كنى و ديگرى آن را در خاطرش بسپارد ، زيرا گفتار چونان شكار رمنده است، يكى آن را به دست آورد، و ديگرى آن را از دست مى دهد.

حكمت 267 : پرهيز از حرص ورزى در كسب روزى (اعتقادى، معنوى)

وَ قَالَ [عليه السلام] يَا ابْنَ آدَمَ لَا تَحْمِلْ هَمَّ يَوْمِكَ الَّذِى لَمْ يَأْتِكَ عَلَى يَوْمِكَ الَّذِى قَدْ أَتَاكَ فَإِنَّهُ إِنْ يَكُ مِنْ عُمُرِكَ يَأْتِ اللَّهُ فِيهِ بِرِزْقِكَ .

و درود خدا بر ایشان، فرمود:
اى فرزند آدم ! اندوه روز نيامده را بر اِمروزت ميفزا ، زيرا اگر روزِ نرسيده، از عمر تو باشد خدا روزى تو را خواهد رساند.

حكمت 268 : اعتدال در دوستى ها و دشمنى ها(اخلاقى،اجتماعى، سياسى)

وَ قَالَ [عليه السلام] أَحْبِبْ حَبِيبَكَ هَوْناً مَا عَسَى أَنْ يَكُونَ بَغِيضَكَ يَوْماً مَا وَ أَبْغِضْ بَغِيضَكَ هَوْناً مَا عَسَى أَنْ يَكُونَ حَبِيبَكَ يَوْماً مَا .

و درود خدا بر ایشان، فرمودند:
در دوستى با دوست مدارا كن، شايد روزى دشمن تو گردد، و در دشمنى با دشمن نيز مدارا كن ، زيرا شايد روزى دوست تو گردد.

‍۩•۞•۩فزت و رب الكعبه -ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت حضرت علي(ع)‍۩•۞•۩
«صلی الله علیک یا يا مولاي يا امیرالمؤمنین علیه السلام»

آسمان شهر باید صاعقه خون بر زمینیان بباراند.

و کوههای درهم و سخت از خون فرو بریزند.

بیدهای مجنون سرهای خمیده را به زمین بیاسایند.
گلهای پَرپَر و شمعهای سوزان 
گرد خانه حیدر به طواف برخیزند.

کودکان با چشمان اشکبار و قلبهای درهم تپیده نالان،
سرهای یتیمی را به آستانه در می کوبند.
کاسه های شیر لبریز و چشمان منتظر،
در دل و دعایشان خدایا حیدر«پدر ما»؛

ای کاش هیچ کس به یتیمان نگوید 
شیر خدا چشمانش را فرو بست.
ای کاش صدای ناله حسنین 
و پسران ام البنین به بیرون برنخیزد.

یتیمان کوفه دیگر طاقت ندارند.
صدای ناله ها به آسمان برنخیزد.
دختر علی طاقت ندارد.

گاه مولا سرش را میان چاه فرو می برد.
و گاه غریبانه میان نخلستان های کوفه می گریست.
که نکند زینبش اشک چشمان و سوز ناله دل غریبش را بشنود.

مولایم راز دلش،سلام های بی جواب!
چادر خاکی صورت نیلی و غریبی کودکانش را؛
با چاه همنوا می شد.
ای خدا دخت علی چه می بیند؟
آن روز دستهای بسته و امروز فرق شکسته

اعظم الله اجورک يا صاحب الزمان (عج)


‍۩•۞•۩فزت و رب الكعبه -ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت حضرت علي(ع)‍۩•۞•۩

 


 

آه یتیمان آه او، عالم نمایشگاه او


مسجد شهادتگاه او، کعبه ولادتگاه او


عباس خاطر خواه او، استاد دانشگاه او


پشت و پناه بی کسان، امیر بی‌گزند او

دوازده فضیلت به علی(ع)

عمر بن خطاب در روز اول خلافتش به منبر رفت و گفت:


بخدا قسم دوازده فضیلت به علی بن ابیطالب (ع) داده شد که یکی از آنها برای من نیست و نه از برای احدی از مردم. و آن دوازده تا این است:


اولین فضیلت: 

بدنیا آمدن آن بزرگوار در کعبه.

دومین فضیلت: 

عقد حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) در آسمان برای علی (ع).

سومین فضیلت: 

زهرا(علیهاالسلام) همسر علی (ع) است و این بهترین فضیلت‏هاست.

چهارمین فضیلت: 

آقا حسن و حسین (علیهماالسلام) فرزندان او هستند.

پنجمین فضیلت:

 فرمایشات پیغمبر(ص) در حضور من کسی که من مولای او هستم پس علی(ع) مولای اوست خدایا دوست بدار کسی که علی (ع) را دوست بدارد و دشمن بدار کسی که علی (ع) را دشمن بدارد.

ششمین فضیلت:

 روز عید غدیر خم که حضرت رسول (ص) فرمود و من حاضر بودم یا علی (ع) منزلت تو به من مثل منزلت هارون به موسی علی نبینا و آله و علیه السّلام است یعنی تو برادر و وصی بلافصل من هستی.

هفتمین فضیلت:

 بسته شدن تمام درهای خانه اصحاب که به مسجد باز می‏شد. مگر در خانه علی(ع) که بسته نشد.

هشتمین فضیلت:

 قول پیغمبر اکرم (ص): کسی که عبادت کند در مثل مکه و مدینه نهصدو پنجاه سال مثل نوح (ع) که در ما بین قومش عبادت کرد و صبر کند بر گرمای مکه و گرسنگی مدینه و انفاق کند مالش را که بقدر کوه احد باشد و جهاد کند مابین کوه صفا و مروه در راه خدا با اختیار خودش برای رضای خدا و نیاید روز قیامت با ولای تو یا علی(ع) پس عمل او و زهد و انفاق او قبول نمی‏شود.

نهمین فضیلت: 

فرود آمدن ستاره در خانه علی(ع).

دهمین فضیلت 

برگشتن خورشید برای علی(ع) دو مرتبه.

یازدهمین فضیلت: 

حرف زدن علی(ع) با مردگان باذن خدای تعالی و صحبت کردن با شیر و گرگ و آهو و اژدها و ماهی و سایر حیوانات.

دوازدهمین فضیلت:

 علی(ع) قادر است که پنجاه هزار نفر مثل مرا با دست چپش به قتل برساند و آقا علی(ع) حضور داشتند سر مبارک بلند فرمود و فرمودند اعتراف کرد به حق قبل از آنکه شهادت بر او بدهند.

لا فتی الا علی(ع) لا سیف الا ذوالفقار 
هست عنوانی که از حق خواجه قنبر گرفت‏

ای خوش آن نیک اختری کز روی ایمان و خلوص 
در دو عالم دامن آن مظهر داور گرفت‏

کی نشیند تا ابد گرد کدورت بر دلی 
کز ولایش روشنی چون خسرو خاور گرفت‏

می‏شود سیراب از چشمه فیض خدای 
هرکسی جامی ز دست ساقی کوثر گرفت‏

 

http://www.askquran.ir/showthread.php?t=55130&page=2