برترین برترین ها   -  دیدار خانه خدا

Image result for ‫بسم الله متحرک و زیبا‬‎

لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ 

گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق ساکن شود، بدیدم و مشتاق تر   شدم...

 

 اَللَّـهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْ‌ضِ ۗ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ كُرْ‌سِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ ۖ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿٢٥٥﴾ لَا إِكْرَ‌اهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّ‌شْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ‌ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْ‌وَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦﴾ اللَّـهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِ‌جُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ‌ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُ‌وا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِ‌جُونَهُم مِّنَ النُّورِ‌ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ‌ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿٢٥٧﴾


به این وبلاگ ها هم حتما" سری بزنید

http://malekankarmand.persianblog.ir 

باز نشسته ای از ملکان 

http://malekankarmand.blogsky.com/

ملکانین گوزلیک لری

https://malekanmalekan.persianblog.ir/

سرزمین الهه انگور ( ملکان )


استفاده از مطالب با قید منبع  و صلوات بلامانع است .

اگر عکسی باز نشد حتما" بدانید آپلود آن اخیرا" فیلتر شده است .

 

ادامه نوشته

کنار قدم های جابر، سوی نینوا رهسپاریم

کنار قدم های جابر، سوی نینوا رهسپاریم

کنار قدم های جابر، سوی نینوا رهسپاریم
ستون های این جاده را ما، به شوق حرم می شماریم
شبیه رباب و سکینه، برای شما بی قراریم
ازین سختی و دوری راه، به شوق تو باکی نداریم
فدایی زینب، پر از شور و عشقیم
اگر که خدا خواست، بزودی دمشقیم

لبیک یابن الحیدر

قَطَعنا الیک الصَّحاری، الا یا امیر الفرات
أضِفنا فانّا ضیوفک، اضِف هؤلاء المُشاة
نَسیرُ الیک نهاراً، و نَحلُمْ بک فی اللیالی
نَعُدُّ الخُطىٰ و العلامات، و نبکیک حتى الوصال
نسیل کَنهرٍ، یا بحر المَعالی
بصَخرٍ و سدٍّ، اَبد لانُبالی

لبیک یابن الحیدر


وُلِدنا على حبّ حیدر، إذن لانخاف المَخاطِر
و نَفدیک بالقلب و الروح، و لیس فقط بالحناجر
و الحمدلله صِرنا، بلطفک شعباً أبیّا
سنمشی الى القدسِ یوماً، مع المسلمین سَویّا
سلامٌ على الشام، کَرَمزِ الصُّمود
و بحرین و القدس، اسیرِ القیود

لبیک یابن الحیدر


ترجمه:
ای امیر نهر فرات! به سوی تو بیابان ها را پشت سر گذاشتیم
میزبانی کن از ما که ما میهمانان توایم
میزبانی کن از این خیل پیاده
روزها به سوی تو گام برمیداریم
و شب ها رویای تو را می بینیم
قدم ها و علم های جاده را می شماریم
و تا زمان رسیدن بر تو گریه می کنیم
همچون رود جاری می شویم
ای دریای بزرگی ها!
و به هیچ صخره و سدّی
اهمیت نمی دهیم و اعتنا نمی کنیم

***
بر عشق و محبت علی به دنیا آمدیم
به خاطر همین است که از خطرها نمی ترسیم
ما با دل و جان مان فدای تو می شویم
نه فقط با حنجره های مان
خدا را شکر که به لطف تو
امّتی آزاده و ستم ناپذیر شدیم
روزی همراه با همه ی مسلمانان
به سوی قدس پیاده خواهیم رفت
درود بر شام
به عنوان نماد و مظهر مقاومت
و درود بر بحرین و قدس
که اسیر بند هستند))
یا حُسین!

یَتَّجِهُ هذا الحَشدِ الکبیرِ مِن محبّیکَ نحو کربلاء، بنیاتٍ صادِقَة و قلوبٍ مُشتعلة، شوقاً لزیارتک و تَوّاقَةً للتقرب بها إلی الله، لیُحرِّروا أنفسهم من الذنوبِ و التعلقاتِ الدنیویة.

یا سید الأحرار! نَعِدُک أن نَتَّجِهَ معاً نحوَ القدسِ مشیاً علی الأقدام و نُحرِّرَ تلکَ الأرضَ المقدَّسةَ من بَراثِنِ الصّهاینةِ الغاصبین، و أن نذهَبَ قریباً إلی الشّام لنُخَلِّصَ مقامَ أختکَ زینبَ الکبری من حمَلاتِ لُقَطاءِ الصّهاینةِ و أمریکا و هُم العناصِرَ السلفیة‌ و التکفیریة و الإرهابیةِ و الوهابیة، الذین لم یُدرِکُوا شیئاً عن الإسلامِ الحقیقی.

ترجمه:
یاحسین!
این خیل عظیم دلدادگان با نیات صادقه و قلوب مطهره به قصد زیارت تو به سمت کربلا در حرکتند و با زیارت تو به خدای متعال تقرب میجویند تا خود را از قید و بند گناهان و تعلقات دنیایی رها کنند.

ای سید احرار! ما با تو عهد می بندیم که با این جماعت پیاده روان به قدس رفته و آن سرزمین مقدس را از چنگال غاصب صهاینه آزاد کنیم. همچنین با تو عهد می بندیم که به زودی به شام رفته و سوریه و حرم مطهر خواهر تو زینب کبری را از دست فرزندان نامشروع صهاینه و آمریکا یعنی گروههای سلفی و تکفیری و ارهابی و وهابی آزاد نماییم؛ همانها که از اسلام حقیقی هیچ نفهمیده اند.

شاعر: محسن رضوانی

مداحی حاج میثم مطیعی _ کنار قدم های جابر ،سوی نینوا رهسپاریم

دعای روز جمعه + متن و صوتی با صدای حاج مهدی سماواتی

و مرا توفيق ده بر اداء فريضه روزهاى جمعه و بر طاعتهايى كه در اين روز بر من واجب نموده ‏اى...

تهران- الکوثر: محدث قمی در مفاتیح الجنان برای هر روز یک دعای کوتاه اما پرمغز و محتوا ذکر کرده که بهتر است بعد از نماز صبح خوانده شود.

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 

به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهرباني اش هميشگي است

 

الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ قَبْلَ الْإِنْشَاءِ وَ الْإِحْيَاءِ، وَ الْآخِرِ بَعْدَ فَنَاءِ الْأَشْيَاءِ، الْعَلِيمِ الَّذِي لا يَنْسَىٰ مَنْ ذَكَرَهُ، وَ لا يَنْقُصُ مَنْ شَكَرَهُ، وَ لا يَخِيبُ مَنْ دَعَاهُ، وَ لا يَقْطَعُ رَجَاءَ مَنْ رَجَاهُ، اللَّهُمَّ إِنِّي أُشْهِدُكَ وَ كَفَىٰ بِكَ شَهِيداً، وَ أُشْهِدُ جَمِيعَ مَلائِكَتِكَ وَ سُكَّانَ سَمَاوَاتِكَ وَ حَمَلَةَ عَرْشِكَ، وَ مَنْ بَعَثْتَ مِنْ أَنْبِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ، وَ أَنْشَأْتَ مِنْ أَصْنَافِ خَلْقِكَ، أَنِّي أَشْهَدُ أَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ،

ستايش خداي را كه آغاز هستي است پيش از آفرينش و حيات بخشي، و پايان هستي است پس از نابودي هرچيز، دانايي كه از ياد مبرد آن را كه يادش كند، و كم نگذارد از آنكه شكرش را به جاي آورد، و نااميد نسازد آن را كه خواندش، و قطع نكند اميد آن كه به او اميد بست، بار خدايا! تو را گواه مي گيرم و تو براي گواهي كافي هستي، و گواه مي گيرم همه فرشتگانت و ساكنان آسمان هايت و نگهبانان عرشت و رسولان و پيامبراني كه برانگيختي، و انواع مخلوقات كه آفريدي (همه و همه را گواه مي گيرم) بر اينكه باور دارم كه همانا تويي خدا، شايسته پرستشي جز تو نيست،

وَحْدَكَ لا شَرِيكَ لَكَ وَ لا عَدِيلَ، وَ لا خُلْفَ لِقَوْلِكَ وَ لا تَبْدِيلَ، وَ أَنَّ مُحَمَّدا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ، أَدَّىٰ مَا حَمَّلْتَهُ إِلَى الْعِبَادِ وَ جَاهَدَ فِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَقَّ الْجِهَادِ، وَ أَنَّهُ بَشَّرَ بِمَا هُوَ حَقٌّ مِنَ الثَّوَابِ، وَ أَنْذَرَ بِمَا هُوَ صِدْقٌ مِنَ الْعِقَابِ، اللَّهُمَّ ثَبِّتْنِي عَلَىٰ دِينِكَ مَا أَحْيَيْتَنِي،

يگانه اي؛ شريكي نداري و بي همتايي و تخلف و تبديلي در گفتارت نيست، و اينكه محمّد ـ كه خدا بر او و خاندان او درود فرستد ـ بنده و فرستاده توست، رسالتي را كه بر عهده اش نهاده بودي به بندگانت ادا كرد، و در راه خدا به حق كوشيد، و به پاداشي كه حق است مژده داد، و از عذابي كه راست است بيم داد، خدايا! تا زنده ام مرا بر دين خود ثابت بدار،

 

بیشتر بخوانید:  زیباترین دعای روز جمعه

 

 

وَ لا تُزِغْ قَلْبِي بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنِي، وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً، إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَىٰ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَتْبَاعِهِ وَ شِيعَتِهِ، وَ احْشُرْنِي فِي زُمْرَتِهِ، وَ وَفِّقْنِي لِأَدَاءِ فَرْضِ الْجُمُعَاتِ، وَ مَا أَوْجَبْتَ عَلَيَّ فِيهَا مِنَ الطَّاعَاتِ، وَ قَسَمْتَ لِأَهْلِهَا مِنَ الْعَطَاءِ فِي يَوْمِ الْجَزَاءِ، إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ.

و دلم را پس از آنكه به نور هدايت روشن نمودي گمراه مكن، و از نزد خود رحمتي بر من ببخش چرا كه تنها تو بخشاينده اي، درود فرست بر محمّد و خاندان محمّد و مرا از پيروان و شيعيان او قرار ده، و در گروه او محشورم گردان، و بر انجام واجبات جمعه ها و طاعاتي كه در آن بر من لازم نمودي توفيقم ده، و عطايي كه در رستاخيز براي اهل جمعه قرار داده اي نصيبم گردان، چه همانا تويي قدرتمند حكيم.

دعای روز جمعه + متن و صوتی با صدای حاج مهدی سماواتی

داستانى عجيب از برزخ مردگان‏

صفحه اصلی حکایات عبرت آموز   

 

داستانى عجيب از برزخ مردگان‏

داستانى عجيب از برزخ مردگان‏

چند سال قبل در يكى از شهرهاى ايران مرد شريف و با ايمانى زندگى مى كرد.

فرزند اكبر و ارشد او همانند پدر بزرگوارش از پاكى و تقوا برخوردار بود. پدر و پسر از نظر مالى ضعيف بودند و هر دو در يك خانه متوسّطى زندگى مى كردند. براى آن كه آبرو و احترامشان محفوظ باشد و به مردم اظهار احتياج نكنند تا جائى كه ممكن بود در مصارف مالى صرفه جويى مى نمودند. از جمله موارد صرفه جويى آنها اين بود كه آب لوله كشى شهر را فقط براى نوشيدن و تهيّه غذا مصرف مى نمودند و براى شستشوى لباس، پركردن حوض و مشروب ساختن چند درختى كه در منزل داشتند از آب چاه استفاده مى كردند.

 

روى چاه، اطاق كوچكى ساخته بودند كه چاه را از فضولات خارج مصون دارد، به علاوه براى كسى كه مى خواهد از چاه آب بكشد سرپناه باشد تا درزمستان و تابستان او را از سرما و گرما و برف و باران محافظت نمايد. اين پدر و پسر براى كشيدن آب از چاه كارگر نمى آوردند و خودشان به طور تناوب اين وظيفه را انجام مى دادند.

 

روزى پدر و پسر با هم گفتگو كردند كه كاهگل سقف اطاقك روى چاه تبله كرده و ممكن است ناگهان از سقف جدا شود يا در چاه بريزد يا بر سر كسى كه از چاه آب مى كشد فرود آيد و بايد آن را تعمير كنيم و چون براى آوردن بنّا و كارگر تمكّن مالى نداشتند با هم قرار گذاشتند در يكى از روزهاى تعطيل با كمك يكديگر كاهگل تبله شده را از سقف جدا كنند، آنگاه گل ساخته سقف را تعمير نمايند.

 

روز موعود فرا رسيد، سر چاه را با تخته و گليم پوشاندند، كاهگل ها را از سقف كندند و در صحن خانه گل ساختند، پدر به جاى بنّا داخل اتاقك ايستاد و پسر به جاى كارگر به پدر گل مى داد تا كار تعمير سقف پايان پذيرفت. ساعت آخر روز، پدر متوجّه شد كه انگشترش در انگشت نيست، تصوّر كرد موقع شستن دست كنار حوض جا گذاشته است، آمد با دقّت گشت ولى آن را نيافت. دو روز هر نقطه اى را كه احتمال مى داد انگشتر آن جا باشد جستجو نمود و نيافت. از گم شدن انگشتر سخت متأثّر شد و از اين كه آن را بيابد مأيوس گرديد تا مدّتى با اهل خانه از گم شدن انگشتر، سخن مى گفت و افسوس مى خورد. پس از گذشت چندين سال از تعمير سقف و گم شدن انگشتر آن پدر بزرگوار بر اثر سكته قلبى از دنيا رفت.

 

پسر با ايمان گفت: مدّتى از مرگ پدرم گذشته بود، شبى او را در خواب ديدم، مى دانستم مرده، نزديك من آمد، پس از سلام و عليك به من گفت،: فرزندم! من به فلانى پانصد تومان بدهكارم، مرا نجات بده و از گرفتارى خلاصم كن. پسر بيدار شد، اين خواب را با بى تفاوتى تلقّى نمود و اقدامى نكرد. پس از چندى دوباره به خواب پسر آمد و خواسته خود را تكرار نمود و از پسر گله كرد كه چرا به گفته ام ترتيب اثرى ندادى. پسر كه در عالم رؤيا مى دانست پدرش مرده است به او گفت:

 

براى آن كه مطمئن شوم اين تو هستى كه با من سخن مى گوئى، يك علامت براى من بگو. پدر گفت: ياد دارى چند سال قبل سقف اتاقك روى چاه را كاهگل كرديم پس از آن انگشترم مفقود شد و هر قدر تفحّص كرديم نيافتيم؟ گفت: آرى، به ياد دارم، گفت: پس از آن كه آدمى مى ميرد بسيارى از مسائل ناشناخته و مجهول براى او روشن مى شود، من بعد از مرگ فهميدم انگشترم لاى كاهگل هاى سقف اتاقك مانده است، چون موقع كار ماله در دست چپم بود و كاهگل را به دست راست مى گرفتم، در يكى از دفعات كه به من گل دادى وقتى خواستم آن را با ماله از كف دستم جدا كنم و به سقف بزنم انگشترم با فشار لب ماله از انگشتم بيرون آمده و با گل ها، آن را به سقف زده ام و در آن موقع متوجّه خارج شدن انگشتر نشده بودم، براى آن كه مطمئن شوى اين منم كه با تو سخن مى گويم هر چه زودتر كاهگل ها را از سقف جدا كن و آنها را نرم كن انگشترم را مى يابى!

 

پسر بدون اين كه خواب را براى كسى بگويد صبح همان شب در اوّلين فرصت اقدام نمود، مى گويد: روى چاه را پوشانده، كاهگل ها را از سقف جدا كردم، در حياط منزل روى هم انباشتم، سپس آنها را نرم كرده و انگشتر را يافتم!

مبلغى كه پدرم در خواب گفته بود آماده نمودم به بازار آمدم و نزد مردى كه پدرم گفته بود رفتم، پس از سلام و احوال پرسى سؤال كردم، آيا شما از مرحوم پدرم طلبى داريد؟ صاحب مغازه گفت: براى چه مى پرسى؟

 

گفتم: مى خواهم بدانم، صاحب مغازه گفت: پانصد تومان طلب دارم، سؤال كردم: پدر من چگونه به شما مقروض شد؟ جواب داد: روزى به حجره من آمد و پانصد تومان از من قرض خواست، من مبلغ را به او دادم بدون آن كه از وى سفته و يا لااقل يادداشتى بگيرم، رفت، طولى نكشيد كه بر اثر سكته قلبى از دنيا رفت! پسر گفت: چرا براى وصول طلبت مراجعه نكردى؟ جواب داد: سندى در دست نداشتم و شايسته نديدم مراجعه كنم؛ زيرا ممكن بود گفته ام مورد قبول واقع نشود.

پسر متوفى مبلغ را به صاحب مغازه داد و جريان امر را براى او نقل كرد!

 

خاطره مؤلّف درباره برزخ مردگان

اين فقير الى اللَّه و تهيدست بى نوا، در سال 1345 شمسى، شب چهارشنبه اى از مسجد جمكران قم همراه با يكى از دوستانم كه در محبّت اهل بيت عليهم السلام آتشى شعله ور در قلب داشت نزديك ساعت دوازده شب وارد شهر قم شدم، شهر همچون وادى خاموشان بود، رفت و آمد در آن جريان نداشت، همراه دوستم منتظر تاكسى شديم تا به خانه ام نزديك مدرسه آيت اللَّه العظمى حجّت بروم.

 

از اتّفاق يك تاكسى رسيد، چهره راننده با اكثر رانندگان فرق مى كرد، نور عبادت از آن قيافه ساطع بود. هر دو سوار شديم، پرسيد: مقصد كجاست؟ دوستم گفت:

قبرستان. او هم ما را به وادى السّلام قم برد و گفت: من با شبگردان وادى دوستم، صبر كنيد در بزنم تا با هم وارد قبرستان شويم. در زد، شبگرد قبرستان درب را باز كرد، با تاكسى وارد قبرستان شديم و هر يك به سر قبرى خالى رفته و به تفكّر و انديشه در اوضاع خود پس از ورود به قبر پرداختيم.

 

در اين بين، عبا به دوشى در تاريكى قبرستان از كنار ما سه نفر عبور كرد. راننده تاكسى او را شناخت، وى را صدا كرد و گفت: تو مردى الهى هستى و از ابتداى ساخته شدن اين قبرستان اين جا بودى، هم ناظر امورى، هم شبگرد بعضى از شب ها و هم براى بعضى از اموات از طرف بازماندگانشان جهت فاتحه و قرآن در استخدامى، اسرارى از اين قبرستان و اموات آن اگر نزد تو هست جهت عبرت گيرى و پند آموزى براى ما بيان كن!

پاسخ داد: از اين قبرستان مسائلى بسيار مهم دارم كه يك بخش آن را براى شما حكايت مى كنم:

 

روزى از شهر همدان ميّتى به اين قبرستان آوردند. از افراد دنبال جنازه، فهميده مى شد كه متوفّى مردى مؤمن و با اخلاص و شخص متديّن و مطيع حضرت ربّ- جلّ و علا- بوده. چون وى را دفن كردند فرزندانش مرا صدا زدند و به من گفتند:

 

حاضرى در هر بعد از ظهر پنجشنبه به عنوان شب جمعه چند سوره قرآن براى پدر ما بخوانى و اين برنامه را تا زمانى معيّن ادامه دهى؟ و ما هم حق الزحمه تو را هر ماه كه مى آييم تقديم مى كنيم. پاسخم مثبت بود. چند ماه مطابق خواسته فرزندانش به وقت شب جمعه كنار قبر مى آمدم و براى متوفّى سوره هاى تعيين شده را مى خواندم. يك روز پنجشنبه در منزل كارگر داشتم نرسيدم به قبرستان بروم، فرداى آن روز كه جمعه بود سر قبر ميّت رفته و وظيفه خود را انجام دادم، ولى هفته بعد فرزندان آن مرد به قم آمدند و به من گفتند: شب جمعه پدر خود را در عالم رؤيا ديدم، از شما به خاطر خالى گذاشتن سفره اش از مائده الهى گلايه داشت، من داستان آن روز را بيان كرده و از آنان عذرخواهى كردم!


منبع : پایگاه عرفان

«أستغفر الله» راه ویژه گشایش در زندگی -2

«أستغفر الله» راه ویژه گشایش در زندگی

+ نوشته شده در دوشنبه بیست و هفتم بهمن 1393 ساعت 23:6 شماره پست: 472

راه ویژه گشایش در زندگی از زبان آیت‌الله بهجت 

بخشش گناه و از میان بردن اثرات سوء آن از ناحیه پرودگار عالم همواره برای مؤمنان موجب ایجاد گشایش‌های معنوی و مادی بوده است.
اکثر گرفتاری‌هایی که انسان به آن مبتلا می‌شود، به واسطه گناه است، زیرا به کار نگرفتن نعمت‌هاى خداوند در مسیرى که او مى‌پسندد و صرف کردن آن‌ها در معصیت خداوند نشانه کفران نعمت‌ها است.
خداوند راه توبه و استغفار را برای همه باز گذاشته است و می‌فرماید:

«وَ تُوبُوا اِلَى اللهِ جَمیعاً اَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»،

اى مؤمنان! همگى با هم به سوى خدا توبه کنید و باز گردید شاید رستگار شوید.(1)
همچنین راه بازگشت به سوى خویش را به بندگانش آموخته است و ابتدا دستور عذرخواهى و استغفار، سپس فرمان به توبه مى‌دهد:

«وَاسْتَغْفِرُوا اللهَ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا اِلَیْهِ»؛

از الله، پروردگارتان طلب آمرزش کنید، پس از آن توبه کرده و به سوى او باز گردید.(2)


با این وجود در آیاتی دیگر به اثرات استغفار در دنیا اشاره شده است مانند:

«اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفّاراً/یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً/وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوال وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنّات وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً»؛

از پروردگار خویش آمرزش طلبید که او بسیار آمرزنده است (اگر چنین کنید) او (باران) آسمان را پى‌درپى بر شما فرو مى‌فرستد و شما را با اموال و فرزندان بسیار کمک مى‌کند و باغ‌هاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیارتان قرار مى‌دهد.(3)
بنابراین دستور به استفغار از خود قرآن گرفته شده و در روایات نیز تأکید شده است.

 
*اثرات ذکر استغفار در روایات


ذکر استغفار در کلمات نورانى اهل بیت(ع) با تعابیر گوناگون آمده است و روایات در این زمینه متعدد و موثق هستند.
رسول خدا(ص):
-«مَنْ أَکْثَرَ الإِسْتِغْفارَ جَعَلَ اللهُ لَهُ مِنْ کُلِّ هَمّ فَرَجاً وَ مِنْ کُلِّ ضیق مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لایَحْتَسِبُ»؛ کسى که زیاد استغفار گوید و از خدا عذرخواهى کند، خداوند از هر غصه‌اى برایش گشایشى قرار دهد و از هر تنگنایى راه فرارى پیش پایش گذارد و او را از جایى که گمان ندارد روزى مى‌دهد.(4) 
- «أَکْثَرُوا مِنَ الإِسْتِغْفارِ، فى بُیوتِکُمْ وَ فى مَجالِسِکُمْ وَ عَلى مَوائِدِکُمْ وَ فى أَسْواقِکُمْ وَ فى طُرُقِکُمْ وَ أَیْنَما کُنْتُمْ فَاِنَّکُمْ لاتَدْرُونَ مَتى تَنْزِلُ الْمَغْفِرَةُ»؛

زیاد استغفار کنید، در خانه‌ها و مجالستان، سر سفره‌ها و در بازارهایتان، و در مسیر رفت‌و‌آمدهایتان و هر جا که بودید(استغفار کنید)، چرا که شما نمى‌دانید آمرزش خداوند چه زمانى نازل مى‌شود.(5)
امیرالمؤمنین(ع):
-«تَعَطَّروا بِالإِسْتِغْفارِ، فَلا تَفْضَحَنَّکُم رَوائِحُ الذُّنُوبِ»؛

با استغفار و آمرزش‌خواهى از خداوند خود را معطّر کنید تا بوى بد گناهان شما را رسوا نکند.(6)

فساد آوری و مصیبت زایی کفر و ظلم

 

 

 

 

 

فساد آوری و مصیبت زایی کفر و ظلم



آيات زير نیز به «فسادآورى و مصيبت‌زايى» كفر و ظلم و شرك تصريح دارد:

«ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ ايْدِى النَّاسِ»
به خاطر دستاورد (بد) مردم، فساد در خشكى و دريا ظاهر شده است.

اصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبما كَسَبَتْ ايْديكُمْ»
هر مصيبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست.

 

تبيين اين سنّت‌



چگونه ممكن است ايمان و صلاح قوى سبب بركت و آبادانى گردد و يا ظلم و كفر قوى سبب فساد و ويرانى شود؟
علامه طباطبايى در بيان اين سنت مى‌فرمايد:
به‌طور كلى همه اجزاى عالم مانند اعضاى يك بدن، به يكديگر متصل و مرتبط است به‌طورى كه صحت و سقم و انحراف و استقامت يك عضو در صدور افعال از ساير اعضا تأثير داشته و اين تفاعل در خواص و آثار در همه اجزا و اطراف آن جريان دارد و به بيان قرآن شريف تمامى اين اجزا به‌سوى خداى سبحان و هدفى كه براى آنها مقدر شده، در حركتند.
انحراف و اختلال حركت يك جزء از اجزاى آن- مخصوصاً اگر از اعضاى برجسته باشد- در ساير اجزا به‌طور نمايان اثر سوء مى‌گذارد و (در نتيجه قانون عمل و عكس‌العمل) آثارى هم كه ساير اجزاى اين عالم در اين جزء دارند، فاسد مى‌شود و خلاصه فسادى كه از جزء مزبور به ساير اجزاء راه‌يافته بود به خودش برمى‌گردد؛ بنابراين اگر امتى از راه فطرت (كه نظام آفرينش بر آن اساس استوار گرديده) منحرف گردد، اسباب طبيعى محيط به او هم مختل شده و آثار سوء اين اختلال به خود آن امت برمى‌گردد و خلاصه دود كجرويهايش به چشم خودش مى‌رود (همچنان كه اگر امتى بر مسير فطرت استوار بماند و يا بعد از انحراف به اين مسير بازگردد، اسباب طبيعى محيط به او هم به اعتدال فطرى بازمى‌گردد و در نتيجه اين اعتدال، صلاح و بركت نصيب مى‌گردد).

 

#جواب_يك_اشكال‌...

https://t.me/shahrenuraniquran

در حادثه کربلا با سه‌ نمونه شخصیت روبرو می‌شویم....

 

 

🏴••• •••🏴


▪️🍃در حادثه کربلا با سه‌ نمونه شخصیت روبرو می‌شویم....

🌹🍃اول: امام حسین (ع)
حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود.
تا آخر می‌‌ایستد.
خودش و فرزندانش کشته می‌شوند.
هزینه انتخابش را می‌‌دهد
 و به چیزی که نمی‌خواهد تن‌ نمی‌‌دهد.
از آب می‌گذرد، از آبرو نه‌

🔥دوم: یزید
 همه را تسلیم می‌خواهد.
مخالف را تحمل نمی‌‌کند.
سرِ حرفش می‌‌ایستد.
نوه‌ پیغمبر را سر می‌‌ٔبرد.
بی‌ آبرویی را به جان میخرد
 تا به چیزی که می‌‌خواهد برسد

👹سوم: عمرِ سعد
 به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است...

هم خدا را می‌خواهد هم خرما،
 هم دنیا را می‌خواهد هم اخرت.
هم می‌خواهد حسین (ع)را راضی‌ کند هم یزید را.
هم اماراتِ ری را می‌خواهد،هم احترامِ مردم را.
نه‌ حاضر است از قدرت بگذرد،نه‌ از خوشنامی.
هم آب می‌خواهد هم آبرو.
دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی‌ است
 که به هیچکدام از چیزهایی که می‌خواهد نمی‌‌رسد.
نه سهمی از قدرت می‌‌برد نه‌ از خوشنامی

⚠️ما آدمهایِ معمولی‌ راستش نه جرات و ارادهِ حسین (ع) شدن را داریم،
 نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را
 اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست!

🚫من بیش از همه از عمر سعد شدن میترسم...

#فرهنگی_ناب


🏴 @taghelon

و به یقین بازگشت (همه) به سوی پروردگار تو است!

 

عوامل پیدایش و ایجاد آرامش:

قرآن و روایات عوامل متعددی را برای آرامش بیان نموده اند که به تعدادی از آنها در ذیل اشاره می کنیم:

1) ذکر و یاد خدا:انسان، بى‏نهايت طلب است و كمال مطلق مى‏خواهد ولى چون هر چيزى غير از خداوند محدود است و وجود عارضى دارد، دل را آرام نمى‏گرداند. نماز، ذكر الهى مايه آرامش است. «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي» (الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ) سوره الرعد: آيه 28

(هدايت شدگان) كسانى هستند كه ايمان آورده و دلهايشان به ياد خدا آرام مى‏گيرد. بدانيد كه تنها با ياد خدا دلها آرام مى‏گيرد.

از طرفی قرآن مجید، زندگی توأم با اضطراب و رنج را نتیجه بی ایمانی و نداشتن پناهگاه معنوی می داند و می فرماید: هر كس از یاد خدا غفلت ورزد و اعراض كند، زندگی او تنگ و تاریك خواهد بود.

كسى كه از ياد خدا غافل است، آرامش ندارد و زندگى بدون آرامش زندگى نكبت بارى است.

 

« وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى »

 

2) ایمان و ذکر و یاد خدا:به تمام پریشانی هایی كه بر اثر دل باختگی در برابر تعلقات مادی پدید می آید، پایان می دهد.

 

3) علم و آگاهى: دستيابى به اطمينان و آرامش مى‏تواند عوامل گوناگونى داشته باشد، ولى در رأس آنها آگاهى و علم جلوه ويژه‏اى دارد كسى كه مى‏داند ذرّه‏ی مثقالى از كارش حساب دارد، «مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ»

نسبت به تلاش و فعّاليّتش دلگرم است.

4) لطف و رحمت الهى: كسى كه مى‏داند بر اساس لطف و رحمت الهى آفريده شده، «إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ» اميدوار است.

5) خدا دركمين ستمگران: كسى كه مى‏داند خداوند در كمين ستمگران است" وحق کسی ضایع نمی شود، «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ» آرامش دارد.

6) خدای حكيم و عليم :كسى كه مى‏داند خداوند حكيم و عليم است و هيچ موجودى را بيهوده خلق نكرده است «عَلِيمٌ حَكِيمٌ» خوش‏بين است.

7) عاقبت بخیری: كسى كه مى‏داند باعمل صالح" راهش روشن و آينده‏اش بهتر از گذشته است، «وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ وَ أَبْقى‏» قلبش مطمئن است.

 

8) انتخاب رهبری معصوم: كسى كه مى‏داند امام و رهبرش انسانى كامل، انتخاب شده از جانب خداوند و معصوم از هر لغزش و خطاست، «إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً» با آرامش دست دردست او می دهد .

پاداش اعمال :كسى كه مى‏داند كارِ نيك او از ده تا هفتصد بلكه تا بى‏نهايت برابر پاداش دارد ولى كار زشت

او يك لغزش به حساب مى‏آيد دلخوش است. «مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ» كسى كه مى‏داند خداوند نيكوكاران را دوست دارد، «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» به كار نيكش دلگرم مى‏شود.

9) ستارالعیوبی خدا: كسى كه مى‏داند كار خيرش آشكار و كار شرّش پنهان مى‏ماند، «يا من اظهر الجميل و ستر القبيح» شاد است.

 

10) آمادگی روحی: معمولاً حوادث ناگوار و غیره منتظره تأثیر زیادی در دوران زندگی آدمی می گذارد.

در صورتی كه اگر حادثه ای مترتب باشد، نگرانی كاهش می یابد. توجه به این اصل كه ناكامی ها با زندگی انسان از آغاز عجین شده و دنیا پیوسته فراز و نشیب دارد، انسان را برای تحمل شداید، شجاع می كند و در برابر حوادث سخت، صبور و مقاوم می سازد و به او آرامش خاطر می بخشد.

 

( امام علی(ع) می فرماید: دنیا سرایی است كه بلا و مصیبت آن را احاطه نموده و به مكر و فریب شناخته شده است. حالاتش ناپایدار است و كسانی كه در این منزلگاه فرود می آیند، از آفاتش به سلامت نخواهند ماند).

 

11) صبر: یكی از عوامل آرام بخش، استفاده از نیروی بزرگ صبر در برابر مشكلات زندگی است.

امام علی(ع) می فرماید: ضربات خرد كننده نگرانی را با صبر و تحمل در هم شكن. خویشتن را به صبر عادت ده كه خصلت نیكویی است و نگرانی و ترس و حوادث دنیا را به وسیلة آن بر خود هموار ساز.

حاج اسماعیل دولابی (ره) درباره رسیدن به آرامش می گوید:

اگر یک شخص غنی که به او اطمینان و اعتماد داری، به تو بگوید نگران نباش و غصّه ی بدهی هایت را نخور، خیالت راحت باشد، من هستم؛ ببین این حرف او چقدر به تو آرامش می بخشد و راحت می شوی!

خدای مهربان که غنی و تواناست به تو گفته است: ألَیسَ اللهُ بِِکافٍ عَبدَهُ، آیا خداوند برای کفایت امور بنده اش بس نیست؟ یعنی ای بنده ی من، برای همه ی کسری و کمبودهای دنیوی و اخروی ات من هستم. این سخن خدا چقدر انسان را راحت می کند و به او آرامش می بخشد؟؟ لذاست که فرمود: ألا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلوبُ، دل ها با یاد خدا آرامش می یابد.

 

 

12) تغافل: یكی از اصول اخلاقی كه نقش بسزایی در آرامش روان و رفع اضطراب دارد، تغافل است. تغافل به معنای نادیده گرفتن بعضی از امور ناچیز و بی ارزش است كه چه بسا اعتنای به آن ها منشأ مشكلات روحی می شود. حتی روان شناسان به این اصل توجه كرده و از آن به عنوان واپس زدگی یاد نموده اند.

در همین رابطه دیل كارنگی(یک نویسنده و سخنران آمریکایی توسعه دهنده درسهایی در زمینه پیشرفت شخصی) می گوید: ما صاحب آن خُلق سلیم و روح ملكوتی نیستیم كه بتوانیم دشمن خود را دوست بداریم، ولی برای خاطر سلامت و خوشی خود باید آن ها را ببخشیم و فراموششان كنیم. كنفوسیوس(کُنفُوسیوس مشهورترین فیلسوف، نظریه پرداز سیاسی و معلم چینی است که در چین باستان زندگی می‌کرد) می‌گوید: اگر كسی بدی بكند یا مال شما را برباید، اهمیتی ندارد، بلكه فراموش نكردن و دائماً به خاطر آوردن آن است كه شما را ناراحت می كند.

 

اسلام چهارده قرن پیش به این اصل مهم توجه داشته و بر آن تأكید ورزیده است.

لذا امام صادق(ع) می فرماید: صلاح زندگی و آمیزش با مردم محتوای پیمانه پُری است كه دو سوّمش فهم و یك سوّمش تغافل است.

 

13) نسبت سنجی: از جمله اموری كه در تسكین نگرانی مؤثر است، توجه به افراد زیر دست و مصیبت دیده می باشد. در همین رابطه امام صادق(ع) می فرماید: همواره به فروتر از خود نظر كن تا قدر نعمتهای الهی را بدانی و شكر گزار او باشی و شایستة افزایش نعمت گردی و به عطایش قرار و آرام یابی.

 

14) واقع بینی: این موضوع واقعا در بین مردم زیاد است که هرحرفی یا کاری را به خود تلقین کنیم آن کار به طور قطع به سمت ما می آید. در یك بررسی از علل نگرانی ها گفته شده است: چهل درصد مصیبت هایی است كه هرگز پیش نخواهد آمد؛ سی درصد مربوط به غم های گذشته و آینده است كه غمگساری همة جهانیان تغییری در آن ها نخواهد داد؛ دوازده درصد هراس بی اساس برای از دست دادن سلامتی است؛ ده درصد موضوعهای جزئی و بی اهمیت است و هشت درصد ممكن است واقعاً مایة تشویش و اضطراب باشد. پس از آن چه ما معمولاً بیش از همه می ترسیم، در واقع به ندرت پیش خواهد آمد

فرق كلّي حيوان با انسان در چیست ؟

صفحه اصلی پرسش و پاسخ

 

فرق كلّي حيوان با انسان در چیست ؟

فرق كلّي حيوان با انسان در چیست ؟

انسان يك گونه از حيوانات است. انسان در زير گروه حيوان قرار مي گيرد. حيوانات گونه هاي متفاوتي دارند و به گروه هاي مختلفي تقسيم ميشوند. امّا همه در حيوان بودن سهيم اند.

 

علماي منطق و فلسفه حيوان را به جسم متحرك بالاراده حسّاس تعريف كرده اند و انسان را به حيوان (جسم متحرك بالارادة حساس) ناطق تعريف نموده اند. فرق انسان با بقية حيوانات،اين است كه انسان قوة ناطقه و عاقله دارد، ولي حيوانات ديگر اين قوّه را ندارند، يعني نمي توانند مانند انسان تفكر و انديشه كنند و از جزئيات، كلياتي را كشف كنند يا از كليات، جزئياتي را درك كنند يا درس بخوانند و بر علمشان افزوده شود، ولي انسان با وجود قوة عاقله كه خداوند در نهاد او قرار داده، ميتواند به علوم بي شماري دست يابد، همان طور كه تا كنون به درجات بالايي از علوم دست يافته است.

 

امّا هيچ گونه از حيوانات چنين نيستند، از اين رو خداوند انسان را برترين و اشرف مخلوقات دانسته واو را به واسطة دادن اين قوّه مورد تكريم قرار داده است: و لقد كرّمنا بني آدم و حملنا هم في البرّ و البحر و رزقنا هم من الطّيّبات و فضّلناهم علي كثير ممّن خلقنا تفضيلاً؛ ما بني آدم راگرامي داشتيم و آنان را در خشكي و دريا حمل كرديم و از انواع روزي هاي پاكيزه بهآنان روزي داديم و بر بسياري از مخلوقات خود برتري داديم. بنابراين انسان گُل سر سبد موجودات است، چون توانايي ذاتي براي ترقي و تكامل و هدايت دارد. او ميتواند نه تنها بر كرة زمين بلكه بر كرات ديگر نيز دست يابد و سلطه پيدا كند.

 

تنها موجودي كه از نيروهاي مختلف مادي و معنوي، جسماني و روحاني تشكيل شده و در لابه لاي تضاد ها ميتواند پرورش پيدا كند و استعداد تكامل و پيشروي نامحدود دارد، انسان است. حديث معروفي كه از اميرمؤمنان (ع) نقل شده، شاهد روشني بر اين مدعا است: خداوند خَلْق عالَم را بر سه گونه آفريد: فرشتگان و حيوانات و انسان. فرشتگان عقل دارند بدون شهوت و غضب؛ حيوانات مجموعي از شهوت و غضبند و عقل ندارند؛ امّا انسان مجموعه اي است از هر دو، تا كدامين غالب آيد. اگر عقل او بر شهوتش غالب شود، از فرشتگان برتر است و اگر شهوتش بر عقلش چيره گردد، از حيوانات پست تر ميشود.


چون انسان عقل دارد، امام همان كاري را انجام ميدهد كه حيوان انجام مي دهد، يا حتي كاري كه حيوان انجام نميدهد، انجام مي دهد، پس پست تر از جيواني است كه قوّه عقل و انديشه ندارد.

برتري انسان بر ساير موجودات، به سبب جنبه هاي معنوي و انساني او است. به گفتة دانشمندان، انسان حتّي از نظر نيروهاي جسماني در بعضي از جهات از ساير جانداران قوي تر و نيرومند تر است. چون خداوند به انسان ويژگي هايي داده و او را برتر از موجودات ديگر قرار داده، انتظار و توقعات بيشتري از انسان دارد.

 

در آيات بعدي ميفرمايد: و من كان في هذه أعمي فهو في الاخرة أعمي و اضلّ سبيلاً؛ آنان كه در اين جهان (از ديدن چهرة حق) نابينا بودند، در آخرت نيز نابينا هستند و گمراه ترند. آنان كه گمراهي پيشه كردند و به بيراهه رفتند و در برابر اين همه الطاف الهي كه در وجود آنان قرار داده و نعمت ارزاني كرده، ناسپاسي و كفران نعمت مي كنند، مسلّماً از مسير هدايت دور شده اند. قرآن ميفرمايد: إنّا هديناه السبيل إمّا شاكراً و إمّا كفوراً؛ ما راه را بر انسان روشن كرديم. يا او شاكر وسر براه است و ياكفران كننده و ناسپاس. پرده هاي ضميم جهل و غرور و تعصب و لجاجت و شهوت، انسان را به جايي ميكشاند كه از حيوانات پست تر مي گرداند.

 

به تعبير آية شريفه: ولقد ذرأنا لجهنم كثيراً من الجنّ والانس لهم قلوب لا يفقهون بها و لهم أعين لا يبصرون بها و لهم آذان لا يسمعون بها أولئك كالانعام بل هم أضلّ اولئك هم الغافلون؛گروه بسياري از جنّ و انس را براي دوزخ آماده كرده ايم؛ آنان كه دل ها(عقل ها)يي دارند كه با آن نمي انديشند و چشماني كه با آن (حقيقت) را نمي بينند و گوش هايي كه با آن (حقيقت را) نمي شنوند. آنان چهار پايانند، بلكه گمراه تر! اينان همان غافلان اند (چرا كه با داشتن همه گونه امكانات هدايت باز گمراهند).

 

بارها در قرآن مجيد غافلان بيخبر به چهارپايان و حيوانات بي شعور تشبيه شدهاند، ولي نكتة تشبيه آنها به چهارپايان شايد اين باشد كه تنها به خور و خواب و شهوت مي پردازند، همانندملت هايي كه تحت شعار هاي فريبنده، آخرين هدف عدالت اجتماعي را رسيدن به آب و نام و زندگي مرفه مادي مي پندارند.

 

علي(ع) ميفرمايد: كالبهمية المربوطة همّها علفها أو المرسلة شغلها تقممها؛ همانند حيوانات پرواري كه تنها به علف ميانديشند و يا حيوانات ديگري كه در چراگاه رها شده اند و از اين طرف و آن طرف خرده علفي بر مي گيرند.
به تعبير ديگر: گروهي از غافلانِ دور افتاده از خدا و معنويت، مرفه اند، همچون گوسفندان پروار و گروهي نامرفه، مانند گوسفنداني كه در بيابان ها دنبال آب و علفي مي گردند. هر دو گروه هدفشان جز شكم نيست.


منبع : پاسخگو

فلسفه نماز چیست و ما چرا نماز می خوانیم؟ (پاسخ استاد انصاریان)

صفحه اصلی پرسش و پاسخ 

 

فلسفه نماز چیست و ما چرا نماز می خوانیم؟ (پاسخ استاد انصاریان)

فلسفه نماز چیست و ما چرا نماز می خوانیم؟ (پاسخ استاد انصاریان)

نماز از ارکان عبادات حق است ، بنابراین اول باید بدانیم چرا خداوند را عبادت می کنبم تا آنگاه فلسفه نماز نیز روشن گردد.

یکی از پایدارترین و قدیمی ترین تجلیات روح آدمی و یکی از  اصیل ترین ابعاد وجود آدمی ، حس نیایش و پرستش است ، هر زمان و مکانی که بشر وجود داشته است ، نیایش و پرستش نیز وجود داشته است .

 

پیامبران پرستش را نیاوردند و ابتکار نکردند ، بلکه نوع پرستش را یعنی نوع آداب و اعمالی که باید پرستش به آن شکل صورت گیرد به بشر آموختند .

احساس نیایش ، احساس و نیاز غریزی است به کمالی برتر که در او نقصی نیست و جمالی که در آن زشتی وجود ندارد ، انسان در حال پرستش از وجود محدود خویش می خواهد پرواز کند و به حقیقتی پیوند یابد که در آنجا نقص و کاستی و فنا و محدویت وجود ندارد و به قول –اینشتاین – دانشمند بزرگ عصر ما :

در این حال فرد به کوچکی آمال و اهداف بشری پی می برد و عظمت و جلالی را که در ماورای امور و پدیده ها در طبیعت و افکار تظاهر می نماید حس می کند .

 

لذا پرستش جزء غرائز ذاتی و فطری بشر است ، یعنی بشر فطرتا گرایش دارد که یک چیز را تقدیس و تنزیه کند و خویشتن را به او نزدیک کند پیام قرآن این است که

ای انسان ! رب خود ،پروردگار خود ،صاحب اختیار خودت را بپرست .

الذی خلقکم و الذین من قبلکم : کسی که شما و گذشتگان شما را آفریده است .

 

پرستش نوعی رابطه خاضعانه و ستایشگرانه و سپاسگرانه است که انسان با خدای خود برقرار می کند . عبادت و پرستش علاوه براینکه نیاز فطری بشر است ، راز آفرینش انسان نیز عبادت است و

ماخلقت الجن و الانس الا لیعبدون

(همانا جن و انس را نیافریدیم مگر برای اینکه مرا پرستش کنند ) 

عبادت یک پیمان الهی است که انسان در روز ازل با خدای خود پیمان عبودیت بسته است

الم اعهدالیکم یا بنی ان لاتعبد و الشیطان انه لکم عدو مبین ،و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم .

(ای بنی آدم ، آیا من با شما پیمان نبستم که شیطان را پرستش نکنید و مرا پرستش کنید که راه راست است و شما را به سعادت می رساند .) عبادت ماموریت انسان است .

 

وما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین ....؟ ( آیا مامور نشدید که فقط خدا را خالصانه پرستش کنید )

اکنون که روشن شد عبادت و پرستش از غرایز ذاتی و از نیازهای  فطری انسان است جایگاه نماز در پرستش و عبودیت روشن می شود :

نماز عالی ترین تجلی پرستش و عبادت است ، زیرا پرستش یا قولی است یا عملی .

و نماز هر دو را  در بر دارد چون اذکار نماز مانند قرائت حمد و سوره ، ذکر رکوع و سجود و تشهد عبادت قولی است و قیام و رکوع و سجود عبادت عملی است نماز رفیع ترین و با اهمیت ترین جایگاه را در عبادات دارد  و در راس آنها می باشد

نماز منبع تغذیه روح انسان وامداد الهی است

 

انسان با نماز می تواند قوت بگیرد و انرژی در جهت نیل به کمالات حاصل کند .

واستعینوا و بالصبر  الصلاه.... (از نماز استمداد کنید ...)

کسی که می خواهد یک مسلمان واقعی و مجاهد نیرومند باشد باید نماز خوان خالص و مخلص باشد علی (ع) در آخرین وصایایش که در واپسین لحظات عمر آن حضرت بود فرمود:

الله الله فی الصلوه فانها عمود دینکم :

( خدا را خدا را ، درباره نماز که نماز استوانه خیمه دین شماست

امام صادق(ع) در آخرین نفس های عمر با برکت خویش فرمودند :

لن تنال شفاعتنا مستخفا بالصلاه

(هرگز شفاعت ما به مردمی که نماز را سبک بشمارند، خواهد رسید ) .

نماز بنیان اعتقادی انسان را به مبداء و معاد تقویت می کند .

از حضرت علی (ع) سئوال شد : چرا ما دوبار سجده می کنیم . امیر مومنان (ع) این آیه را خواند :

منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تاره اخری .

یعنی سجده یاد آور قیامت و صحنه محشر و مبعوث شدن انسان است .

 

شخصی از امام صادق (ع) پرسید : برترین چیزهایی که بندگان با آن به پروردگارشان تقرب می جویند و نزدیک می شوند چیست ، حضرت فرمودند : بعد از معرفت و شناخت (خداوند متعال ) من بهتر از نماز نمی دانم . و همین اهمیت نماز است که نسبت به کوتاهی به آن شدیدا نهی شده است از رسول اکرم (ص) روایت شده که فرمود: مبادا  نماز خود را ضایع سازید ، زیرا هرکس که نماز خود را ضایع نماید خدا او را با قارون و فرعون و هامان محشور نماید ، و برخدا حق است که او را با منافقان در آتش افکند ، پس وای برکسی که بر نماز خود مواظبت و نگهبانی ننماید .

 

سبب عزت موجود نماز است نماز              زینت درگه معبود نماز است نماز

بی نماز از نظر لطف خدا محروم است         شرع را مقصد و مقصود نماز است نماز

شاه عطشان که همه عاشق و دیوانه اوست   گفت عز و شرف و جود نماز است نماز


منبع : پایگاه عرفان

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ



🕊🌹اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعلی اولاد الحسین عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ🌹🕊

🍃🌸اللهم عجل لولیڪ الفرج به حق لب تشنگان ڪربلا🌸🍃🌹

تفســــــــیر المــــــیزان

 

 

جلدمحتوافهرستدانلود

جلد اول

تفسیر آیات سوره حمد و

آیات 1 تا 182 سوره بقره

آیه ای
تفصیلی
جلد دومتفسیر آیات 183 تا 286 بقرهآیه ای
تفصیلی
جلد سومتفسیر آیات 1 تا 120 آل عمرانآیه ای

تفصیلی

جلد چهارمتفسیر آیات 121 تا 200  آل عمران

و آیات 1 تا 76 نساء

آیه ای

تفصیلی

جلد پنجمتفسیر آیات 77 تا 176 نساء و

آیات 1 تا 54 مائده

آیه ای

تفصیلی

جلد ششمتفسیر آیات 55 تا 120 مائدهآیه ای

تفصیلی

جلد هفتمتفسیر سوره انعامآیه ای

تفصیلی

جلد هشتمتفسیر سوره اعرافآیه ای

تفصیلی

جلد نهمتفسیر سوره انفال و توبهآیه ای

تفصیلی

جلد دهمتفسیر یونس و آیات 1 تا 99 هودآیه ای

تفصیلی

جلد یازدهمتفسیر آیات 100 تا 123 هود و

سوره یوسف و رعد

آیه ای

تفصیلی

جلد دوازدهمتفسیر سوره ابراهیم، حجر و نحلآیه ای

تفصیلی

جلد سیزدهمتفسیر سوره اسراء و کهفآیه ای

تفصیلی

جلد چهاردهمتفسیر سوره مریم، طه، انبیاء و حجآیه ای

تفصیلی

جلد پانزدهمتفسیر سوره مؤمنون، نور، فرقان، شعراء و نملآیه ای

تفصیلی

جلد شانزدهمتفسیر سوره قصص، عنکبوت، روم، لقمان، سجده، احزاب و سبأآیه ای

تفصیلی

جلد هفدهمتفسیر سوره فاطر، یس، صافات، ص، زمر، مومن (غافر) و فصلتآیه ای

تفصیلی

جلد هجدهمتفسیر سوره شوری، زخرف، دخان، جاثیه، احقاف، محمد، فتح، حجرات، ق و ذاریاتآیه ای

تفصیلی

جلد نوزدهمتفسیر سوره طور، نجم، قمر، الرحمان، واقعه، حدید، مجادله، حشر، ممتحنه، صف، جمعه، منافقون، تغابن، طلاق، تحریم، ملک، قلم، حاقهآیه ای

تفصیلی

جلد بیستمتفسیر سوره معارج، نوح، جن، مزمل، مدثر، قیامت، دهر(انسان)، مرسلات و جزء 30آیه ای

تفصیلی

 

10 هدف اصلی امام حسین(ع) برای قیام

فرهنگی » دین و اندیشه

10 هدف اصلی امام حسین(ع) برای قیام

خبرگزاری میزان- یکی از مهمترین اهداف قیام امام حسین (ع) تشکیل حکومت اسلامی بود. امام حسین (ع) برای اینکه صرفا به شهادت برسد به کربلا نیامد بلکه در پی اهدافی از جمله تشکیل حکومت اسلامی عزم کربلا کرد

 

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، امام حسین(ع) برای قیام کربلا اهداف بزرگی داشتند که در ادامه به 10 هدف اصلی ایشان اشاره خواهیم کرد:

اهداف قیام امام حسین(ع)

هدف اول: اصلاح امت

امام حسین (ع) در وصیتنامه‌ای کوتاه، اما بسیار پرمحتوا به برادرش محمد حنفیّه می‌نویسد:" من از سر هوا و هوس قیام نکردم و قصد افساد و ظلم به دیگران هم ندارم،( و در پی پست و مقام و مال دنیا هم نیستم) بلکه به منظور اصلاح امت جدّم قیام کرده‌ام."

هدف دوم: امر به معروف و نهی از منکر

هدف سوم: احیای سنت پیامبر اکرم (ص)

هدف چهارم: حمایت از حق و مبارزه با باطل

هدف پنجم: تشکیل حکومت اسلامی
هدف ششم: مبارزه با جهل

هدف هفتم: اجرای عدالت

هدف هشتم: مقام شفاعت عظما

هدف نهم: افشای چهره منافقان

هدف دهم: امتحان گسترده مسلمین
 

 نتیجه تصویری برای من قیام نکردم

 

ادامه نوشته

گلچینی از سخنان نورانی امام حسین(ع)(2)

مجله پاسدار اسلام دی 1387 - شماره 325

گلچینی از سخنان نورانی امام حسین(ع)(2)

 

 

48

1. ثواب گوش دادن به قرآن

... واستمع القرآن کتب الله له بکلّ حرفٍ حسنةٌ

(اصول کافی،ج 2،ص 611)

و هر کس گوش به قرآن دهد، خداوند در مقابل هر حرفی که شنیده است یک حسنه برایش ثبت می کند.

2. مخلوقات بدون پدر و مادر

وسبعةُ اشیاء لم تُخلق فی رحم فأولها آدم ثمّ حوّاءُ والغَرابُ وکبشُ إبراهیم (ع) و ناقةُ الله و عصا موسی (ع) والطیر الذی خلقه عیسی بن مریم(ع) (تحف العقول، ص174)

امام حسین (ع) ضمن جواب به سئوال های پادشاه روم فرمود: و اما هفت موجودی که بدون خلقت در رحم مادر آفریده شدند حضرت آدم، حوّا، کلاغ، قوچ حضرت ابراهیم و ناقه حضرت صالح و عصای حضرت موسی و پرنده ای که عیسی بن مریم آن را درست کرد.

3. ترس از خدا و شدائد آخرت

لا یَأمَنُ مِن یوم القیامةِ إلاّ مَن قَدْ خافَ اللهَ فِی الدُّنیا

(بلاغة الحسین، ص 285)

کسی از اهوال و شدائد قیامت در أمان نمی باشد، مگر آن که در دنیا ترس از خدا داشته باشد.

4. مرگ با عزت

مَوت فی عزّ خیردٌ من حیاة فی ذلّ(بلاغة الحسین، ص 282)

مرگ با عزت بهتر از زندگی ننگین است.

ادامه نوشته

 باز این چه شورش است که در خلق عالم است

شمارهٔ ۱ : باز این چه شورش است که در خلق عالم است

 

محتشم کاشانی

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیب‌بندها

 

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین

بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو

کار جهان و خلق جهان جمله در هم است

گویا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب

کاشوب در تمامی ذرات عالم است

گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست

این رستخیز عام که نامش محرم است

در بارگاه قدس که جای ملال نیست

سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

جن و ملک بر آدمیان نوحه می‌کنند

گویا عزای اشرف اولاد آدم است

خورشید آسمان و زمین نور مشرقین

پروردهٔ کنار رسول خدا حسین

 نتیجه تصویری برای باز این چه شورش است که در خلق عالم است

دانلود نوحه باز این چه شورش است که در خلق عالم است

ادامه نوشته

15 شعر برتر برای محرم

15 شعر برتر برای محرم

نتیجه تصویری برای حضرت قاسم ع

غزل شهریار به مناسبت عزاداری سالار شهیدان (ع)

شیعیان! دیگر هواى نینوا دارد حسین
روى دل با کاروان کربلا دارد حسین‏

از حریم کعبۀ جدّش به اشکى شُست دست
مروه پشت سر نهاد، امّا صفا دارد حسین‏

مى‌‏برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم
بیش از این‏‌ها حرمت کوى منا دارد حسین...

او وفاى عهد را با سر کند سودا ولى
خون به دل از کوفیان بی‌وفا دارد حسین‏...

آب را با دشمنان تشنه قسمت مى‌‏کند
عزّت و آزادگى بین تا کجا دارد حسین‏...

دست آخر کز همه بیگانه شد، دیدم هنوز
با دم خنجر نگاهى آشنا دارد حسین‏

شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا
جاى نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین‏

اشک خونین، گو بیا بنشین به چشم «شهریار»
کاندرین گوشه عزایى بى‏‌ریا دارد حسین

 

ادامه نوشته

کوفیان منتظر و در صدد آزارند

 

شعری حماسی از محسن کاویانی

منبع

 

کوفیان منتظر و در صدد آزارند
نکند داغ تو را روی دلم بگذارند
پسرم خیمه همین جاست مرا گم نکنی
پسرم دور نشو سنگ دلان بسیارند
پسرم دست خودت نیست اگر تنهایی
این جماعت همه از اسم علی بیزارند!
این جماعت همه امروز فقط آمده اند
داغ هفتاد و دو تا گل به دلم بگذارند
سنگ ها... هلهله ها... پیکر تو... یک لشگر...
وای این قوم چرا این همه خنجر دارند؟
آه، پرپر مزن آن قدر دلم می گیرد
عاشقان بر درت از اشک چو باران کارند
عصر امروز جوانان حرم جسمت را...
باید از هر طرف دشت بلا بر دارند
دیدی آخر تو به معراج رسیدی پسرم
باید این بار تو را پیش خودم بسپارند

زبانحال حضرت قاسم (ع ) شهید کربلا

زبانحال حضرت قاسم (ع ) شهید کربلا
شعر چاپ نشده از
کربلایی قادر خانبابائی شاعر اهلبیت ع – شهرستان ملکان

 

🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸

نتیجه تصویری برای حضرت قاسم ع
1
من بو دشت نینواده سینه سوزانم عمو
اکبرین الدن گدیبدی دیده گریانم عمو

یوخدو بیر کس تااولا همواره پشتیبان سنه
ایله مز رحم و مروت لشکر عدوان سنه
گلمیشم تاجان ورم بو چولده من عطشان سنه
مین دفعه اولسم دیریلسم جان گئنه قوربان سنه
من بوگون جدیم رسوله تازه مهمانم عمو


2
گلمیشم تامن وِرَم بو چولده عالی امتحان
بیر شجاعت گورسَدَم احسن دییه تا انس و جان
وای منه دوغراندی بو چولده سنین مظلوم بالان
یوخدو باکیم منده گر وِرسَم عمو مین دفعه جان
من سنه بو نینواده تشنه قوربانم عمو


3
یوخدو باکیم لحظه ای بو قوم کافردن عمو
انتقام اکبری آللام بو لشکردن عمو
راضیم باشیم کسیلسه قانلی پیکردن عمو
اذن میدان ور گِئچیم بو حالِ مضطر دن عمو
من شهادت عشقینه آماج پیکانم عمو


4
امر اِئدوبدور مجتبی ایثاری معنا ایلیرَم
گلمیشم تا درس و مشق عشقی ایفا ایلیرم
من بابام صلحین گرک قانیله امضا ایلیرم
جان ورَم اوز دینیمی جانیله احیاءایلیرَم
من فدای مکتب آیات قرانم عمو


5
اورگنیب قاسم شرافت حضرتِ عباسیدن
درس عزت آلمیشام اول معدن احساسیدَن
آیری سالما قاسمی بو چولده پر پر یاسیدن
قویما قاسم ای عمو دوشسون بوگون مقیاسیدن
من یتیم اولسامدا بیر آزاده انسانم عمو


6
قویما تا اولسون آنام شرمنده لیلادَن عمو
دویموشام اکبر اُلَندَن من بو دونیادن عمو
لایق اولسام عشقیوه گَل سالما سودادن عمو
راضی سن محروم اولام بو فیض عظمادن عمو؟
محضرینده اُولمَقه چوخدان شتابانم عمو


🌿🍀🌿🍀🌿🍀🌿🍀🍁🍁🍁🍁 

نتیجه تصویری برای حضرت قاسم ع

حفظ حرمت ها و تحریم بدعت ها بهره وری مؤثراز ماه محرم را گسترش دهیم

حفظ حرمت ها و تحریم بدعت ها بهره وری مؤثراز ماه محرم را گسترش دهیم

صدای مداح هیئت عزاداری همراه با انواع آهنگ و سازها به کمک بلندگوهای بسیار قوی در فضای خانه های اطراف و حتی محله های دورتر از آن می پیچید. گروه زنجیر زنان هیئت هم با تکان دادن زنجیرها و کوبیدن ضرباتی برطبل ها برای حرکت در خیابان های اطراف آماده می شوند... شمایل بزرگی روی داربست نزدیک هیئت چشم نوازی می کند. چراغ های رنگی کوچک و بزرگ به آن نورهای مختلفی می پاشند. چندین علم هم در حاشیه خیابان قرارگرفته و گروهی از جوانان برای علم کشی آماده می شوند اما اول باید علم بزرگ را به ابتدای خیابان برد... برنامه های سال های پیش هیئت از خاطرم می گذرد که چگونه علم بزرگ را در طول مسیر سوار بر سه پایه و به شکل مورب حمل می کردند!...
صدای مداح دوباره مرا به خود آورد با تعجب گوش می دادم که می خواند «تمام حرف دلم خلاصه در یک کلام که من سگ...»
متأسفانه اشعار بی محتوا، رفتار بدعت آمیز و برخی چشم و هم چشمی ها در مراسم عزاداری ها مانع از تقویت حس و حال معنوی شرکت کنندگان این گونه مراسم در ماه محرم و ایام تاسوعا و عاشورا شده است.
اگر چه این روند انتقاداتی را به دنبال داشته است اما بخشی از تحریفات در متن جامعه هم نفوذ کرده است که هرگونه تلاش برای اصلاح و بازسازی آن واکنش هایی را درپی دارد. در سال های اخیر شاهد رویکرد برخی هیئت های مذهبی و عزاداری به انواع شمایل، نورپردازی های مسحورکننده و تقویت سیستم صوتی مراسم بوده ایم اما کمتر توجهی به محتوا و مفهوم عبارات و گفتار در عزاداری ها صورت می گیرد! تحریفات چگونه به تاریخ عاشورا وارد شد و راهکارهای تحریف زدایی از فلسفه و فرهنگ عاشورایی چیست؟ در این سلسله گزارش برای ارائه پاسخی نسبی تلاش می کنیم.
تکاپو برای تحریف عاشورا

ادامه نوشته

معناي بدعت و تحریف در آموزه های دینی

خانه

معناي بدعت و تحریف در آموزه های دینی

 

معناي بدعت و تحریف در آموزه های دینی چیست؟

معناي لغوي بدعت، چيزي است كه بدون پيشينه و الگوي قبلي ايجاد گردد، يا گفتاري كه بدون پيشينه بر زبان جاري گردد، از اين رو خداوند بديع آسمان ها و زمين است (بديع السماوات و الارض) (1) بديع از ماده بدع است، به معناي نوآور. اما از لحاظ اصطلاحي ؛ يعني چيز تازه اي كه در قرآن و سنت ريشه ندارد؛ (2) يعني كم و زياد كردن دين، با نام دين و هر كاري كه با قصد دينداري انجام شود، در حالي كه دين آن را نگفته است. بدعت گذار كسي است كه فرمان خدا را ناديده گيرد و به دلخواه خود و با نام دين آن را پديد آورد.(3)
بدعت در اصطلاح شرع عبارت از افزودن چيزي بر دين يا كاستن چيزي از آن بدون دليل معتبر دركتاب و سنت. به تعبير فقهاء « ادخال ماليس من الدين في الدين » وارد كردن چيزي در دين كه درآن وجود ندارد. يعني كسي بيا يد چيزي را كه جز دين نيست به نام دين وارد در دين نمايد،به گونه اي كه مردم خيا ل كنند اين جز دين است يا چيزي كه جز دين هست كاري بكند كه مردم خيال كنند اين جز دين نيست.هر دو صورت بدعت و حرام است.
اما از جهت مصداق كه چه عملي بدعت است؟

ادامه نوشته

ماه محرم اولدی شفقدن چیخیب هلال

ماه محرم اولدی شفقدن چیخیب هلال

مرثیه در حق خامس آل ابا حضرت سیّد الشهدا

ماه محرم اولدی شفقدن چیخیب هلال،
قیلمیش عزا تؤکوب یوزه خون بیرله اشک آل.
اولاد مصطفی یه مدد قیلمامیش فرات،
کئچیرمسین می یئرلره آنی بو انفعال.
چوخدور حکایت الم شاه کربلا،
البته چوخ حکایت اولور موجب ملال.
عبرتله باخ، غم شهدا شرحین ائتمه یه
هر سبزه کربلاده آچیب دیر زبان حال.
تجدید ماتم شهدا قیلدی روزگار،
زار آغلا، ای کؤنول، بوگون اولدیقجا احتمال.

میدان چرخی جیلوگه دود آه قیل،
گردون دونی گونۀ ماتم سیاه قیل.

ماه محرم اولدی، مسرت حرام دیر،
ماتم بوگون شریعته بیر احترام دیر.
تجدید ماتم شهدا نفع سیز دئگیل،
غفل تسرای دهرده تنبیه عامدیر.
غوغای کربلا خبرین سهل سانما کیم،
نغز وفای دهره دلیل تمام دیر.
هر ذره اشک کیم، تؤکولور ذکر آل ایله،
سیارۀ سپهر علو مقام دیر.
هر مدد آه کیم، چکیلیر اهل بیت ایچون،
مفتاح روضۀ در دارالسلام دیر.

شاد اولماسین بو واقعه ده شاد اولان کؤنول،
بیر دم بلا و غصه دن آزاد اولان کؤنول.

تدبیر قطل آل ابا قیلدین، ای فلک،
فکر غلط، خیال خطا قیلدین، ای فلک.
برق سحاب حادثه دن تیغ لر چکیب،
بیر بیر هوالۀ شهدا قیلدین، ای فلک.
عصمت حرمسراسینه حرمت روا ایکن،
پامال خصم بی سر و پا قیلدین، ای فلک.
صحرای کربلاده اولان تشنه لب لره
ریگ روانی سیل بلا قیلدین، ای فلک.
تخفیف قدر شرع دن اندیشه قیلمادین،
اولاد مصطفی یه جفا قیلدین، ای فلک.
بیر رحم قیلمادین جگری قان اولانلارا،
قربتده روزگاری پریشان اولانلارا.

باسدیقدا کربلایه قدم شاه کربلا،
اولدی نشان تیر ستم شاه کربلا.
دشمن اوخونا غیر سپر گؤرمه ییب روا،
یاخمیشدی جانه داغ الم شاه کربلا.
دود دل پرآتشی اهل نظاره دن
ائتمیشدی پرده دار حرم شاه کربلا.
اولدوقجا عمر و راحت دل گؤرمه ییب دمی،
اولموش همیشه همدم غم شاه کربلا.
اعدا مقابلینده چکنده صف سپاه،
قیلمیشدی مدد آهی الم شاه کربلا.
یا شاه کربلا، نه روا بونجا غم سنه،
درد دمادام و الم دمبدم سنه.

ای دردپرور الم کربلا حسین،
وی کربلا بلالرینه مبتلا حسین.
غم پاره پاره باغرینی یاندیردی داغیله،
ای لالۀ هدیقی آل ابا حسین.
تیغ جفا ایله بدنین اولدی چاک چاک،
ای بوستان سبزۀ تیغ جفا حسین.
یاخدی وجودونو غم ظلمت سرای دهر،
ای شمع بزم بارگه کبریا حسین.
دور فلک ایچیردی سنه کاسه کاسه قان،
ای تشنۀ حرارت برق بلا حسین.
یاد ائت، فضولی، آل ابا حالین، ائیله آه
کیم، برق آهیله یاخیلیر خرمن گناه.

ولادت امام موسی کاظم علیه السلام [ ٢٠ ذوالحجه ]مبارک

Image result for ‫السلام علیک یا موسی کاظم  - متحرک‬‎

 داده خداوند جلى
حمیده را دسته گلى
آمد موسى طور انّما
روشن چشم رسول مصطفى
صادق آل مرتضى چشم تو روشن
ولى حق نور هدى چشم تو روشن
مولود این هفتم ولى
بادا مبارک بر على

کاظم الغیظ - ویژه نامه میلاد با سعادت امام موسی کاظم علیه السلام

 

ای آن که مَلک بوده به درگاه تو دائم
جبریل شده بر حرم و کوی تو خادم
در عشق نباشد به جز از مهر تو لازم
عالم به فدایت شود ای حضرت کاظم(ع)

خجسته میلاد امام کاظم (ع) بر شما مبارک باد

دعای روز پنجشنبه

 

 

دعای روز پنجشنبه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهرباني اش هميشگي است

 

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ اللَّيْلَ مُظْلِما بِقُدْرَتِهِ، وَ جَاءَ بِالنَّهَارِ مُبْصِراً بِرَحْمَتِهِ، وَ كَسَانِي ضِيَاءَهُ وَ أَنَا فِي نِعْمَتِهِ، اللَّهُمَّ فَكَمَا أَبْقَيْتَنِي لَهُ فَأَبْقِنِي لِأَمْثَالِهِ، وَ صَلِّ عَلَى النَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لا تَفْجَعْنِي فِيهِ وَ فِي غَيْرِهِ مِنَ اللَّيَالِي وَ الْأَيَّامِ، بِارْتِكَابِ الْمَحَارِمِ، وَ اكْتِسَابِ الْمَآثِمِ، وَ ارْزُقْنِي خَيْرَهُ وَ خَيْرَ مَا فِيهِ وَ خَيْرَ مَا بَعْدَهُ، وَ اصْرِفْ عَنِّي شَرَّهُ وَ شَرَّ مَا فِيهِ وَ شَرَّ مَا بَعْدَهُ، اللَّهُمَّ إِنِّي بِذِمَّةِ الْإِسْلامِ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ، وَ بِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ أَعْتَمِدُ عَلَيْكَ، وَ بِمُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَسْتَشْفِعُ لَدَيْكَ ،

 

سپاس خداي را كه شب تاريك را با قدرت خود برد، و روز روشن را به رحمتش آورد، و لباس پرفروغ آن را درحالي كه قرين نعمتش بودم بر تن من كرد، خدايا! همچنان كه مرا براي اين روز نگاه داشتي براي امثال آن نيز پابرجا بدار، و بر پيامبر اسلام محمّد و خاندان او درود فرست، و مرا در اين روز و شب ها و روزهاي ديگر به فاجعه انجام گناهان مبتلا مساز، خير اين روز و و خير آنچه در آن است و خير بعد از اين روز را روزي ام گردان، و شرّ اين روز و شرّ آنچه در آن است و شرّ بعد از آن را از من دور ساز، خدايا! من با گردن نهادن به دين اسلام به سوي تو وسيله مي جويم، و با حرمت نهادن به قرآن بر تو اعتماد مي كنم، و به سبب دوستي محمّد، بنده برگزيده ات كه (درود خدا بر او و خاندانش باد) نزد تو شفاعت مي طلبم،

ادامه نوشته

اللهم صل علی محمد و آل محمد

 

خداوند هيچ كس را جز به قدر توانايی ‏اش تكليف نمى‏ كند.


 
لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ


خداوند هيچ كس را جز به قدر توانايی ‏اش تكليف نمى‏ كند.
آنچه (از خوبى‏) به دست آورده به سود او،
و آنچه (از بدى‏) به دست آورده به زيان اوست‏.


 
 رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا


پروردگارا، اگر فراموش كرديم يا به خطا رفتيم بر ما مگير


 رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا


پروردگارا، هيچ بار گرانى بر (دوش‏) ما مگذار؛ همچنانكه بر (دوش‏) كسانى كه پيش از ما بودند نهادى‏.


 رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَآ


پروردگارا، و آنچه تاب آن نداريم بر ما تحميل مكن‏؛ و از ما در گذر؛ و
ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛


 أَنتَ مَوْلاَنَا
فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ﴿۲۸۶﴾


 سرور ما تويى‏؛
پس ما را بر گروه كافران پيروز كن‏.۲۸۶)بقره )



پرتوى از روايات

‏1. از پيامبر گرامى آورده ‏اند كه در شكوه و عظمت اين نيايش قرآنى فرمود:

«انّ‏اللّه سبحانه قال عند كلّ فصلٍ من هذاالدّعاء فعلت واستجبتُ و لهذا استحبّ‏الاَكثار من هذاالدّعاء.»

(76)خداى پرمهر بعد از هر بخش از اين دعا پاسخ مى‏دهد كه خواسته‏ ات را پذيرفتم و انجام دادم اى بنده نيايشگرم. پس زيبنده است كه اين آيات و اين دعا بسيار تلاوت شود.

2. همچنين از آن حضرت است:

«من قرأالآيتين من آخر سورة البقرة فى‏ليلته كفتاه.»(77)

هر كه دو آيه پايانى سوره مباركه بقره را هر شب با جان و دل تلاوت كند، به ‏اندازه اين است كه آن شب براى نيايش بيدار مانده است. چرا كه همان پاداش شب ‏زنده ‏دارى و عبادت را دارد.

3. و نيز روايت كرده ‏اند كه آن حضرت در سير آسمانى معراج، هنگامى كه به «سدرةالمنتهى» رسيد، دوسوّم نمازهاى پنجگانه و آيات پايانى سوره مباركه بقره در آن مقام پرفراز به آن گرانمايه جهان هستى ارزانى شد و خداوند گناهان امّت او - جز گناه شرك ‏گرايان و گناهان كبيره - را، مورد بخشايش قرار داد.

4. همچنين آورده ‏اند كه فرمود:

«فى آخر سورةالبقره آيات انهّنّ قرآن و انّهنّ دعاء و انّهنّ ير ضين‏الرّحمن.»

(78)در آيات پايانى سوره بقره، آيات جانبخشى است كه هم قرآن است و هم دعا و نيايش با خدا؛ و هم خشنودى و مهر آفريدگار بخشاينده را جلب مى‏كند.5

. و نيز نقل كرده ‏اند كه: روزى پيامبر خدا(ص) صدايى از آسمان شنيد. سر به ‏سوى آسمان برداشت كه ديد درى از آسمان گشوده شد و فرشته ‏اى فرود آمد و گفت

انّ‏اللّه يبّشرك بنورين لم‏يعظهما نبيّاً قبلك فاتحةالكتاب و خواتيم سورةالبقره لايقرأهما احدٌ الاّ اعطيته حاجته.»(79)

اى پيامبر خدا! مژده ‏ات باد به دو نور روشنگر كه به هيچ پيامبرى پيش از تو ارزانى نشده است.

پيامبرپرسيد:

«كدامين دو نور روشنگر؟»

فرمود: «سوره مباركه حمد و آيات پايانى سوره بقره».

آنگاه افزود كه خدا مى‏فرمايد:

«اين دو نور روشنگر را هر كه با اخلاص و ايمان تلاوت كند، خواسته ‏اش را مى‏پذيرم و برمى‏آورم».

آرى؛ شكوه و معنويت اين سوره مباركه و اين آيات به گونه ‏اى است كه به بيان يكى از ياران پيامبر، هر كه اين سوره را به ‏قصد عمل ‏كردن به آن مى ‏آموخت، در جامعه نوبنياد اسلامى از موقعيت بهتر و بيشترى برخوردار بود.پرتوى از سوره مباركه ‏در تفسير سوره مباركه بقره - كه دومين و طولانى‏ترين سوره قرآن است - در كران‏ تا كران آيات آن، از كنار درخشنده ‏ترين گوهرهاى ناب و انسان سازترين درسها و پيامها عبور كرديم و سراچه دل را برروى آنها گشوديم.

و اينك بجاست كه درسها و پيامهاى زندگي ساز فردى، فكرى، عقيدتى، انسانى، اخلاقى، حقوقى، اجتماعى، خانوادگى، اقتصادى و روحى و معنوى آن را در چند اصل كلّى و اساسى بيادگار نهيم.

در اين سوره مباركه، از تمامى حقايق و موضوعات سخن رفته بود
تفسیر مجمع البيان

فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا ۖ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ

 

۩۩۞ سبحانك اللهم وبحمدك ۞۩۩
-------------------------------------
لوحات قرآنية بدقة عالية جدا
-------------------------------------
الآية كاملة :
بسم الله الرحمن الرحيم
قَالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلَّا كَمَا أَمِنتُكُمْ عَلَىٰ أَخِيهِ مِن قَبْلُ ۖ فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا ۖ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ
لوحات قرآنية من سورة يوسف رقم 12 - الآية رقم 64
---------------------------------------
التفسير الميسر:
إنني أثق بحفظ الله، خير الحافظين وأرحم الراحمين
---------------------------------------
فارسي
پس خداوند بهترین نگهبان است ، و او مهربانترین مهربانان است
---------------------------------------
آردو
سو خدا ہی بہتر نگہبان ہے۔ اور وہ سب سے زیادہ رحم کرنے والا ہے
--------------------------------------

Surat Yusuf no. 12 , Ayat no. 64 Quranic Posters
------------------------------------
English
But Allah is the best guardian, and He is the most merciful of the merciful
---------------------------------------
Francais
Mais Allah est le meilleur gardien, et Il est Le plus Miséricordieux des miséricordieux
---------------------------------------
Malay
kerana Allah jualah Penjaga yang sebaik-baiknya, dan Dia lah jua Yang Maha Mengasihani dari sesiapa sahaja yang menaruh belas kasihan
---------------------------------------
Turkish
Ama Allah en iyi koruyandır, O merhametlilerin merhametlisidir
---------------------------------------
Bengali
অতএব আল্লাহ উত্তম হেফাযতকারী এবং তিনিই সর্বাধিক দয়ালু।
---------------------------------------
Indonesian
Maka Allah adalah sebaik-baik Penjaga dan Dia adalah Maha Penyanyang diantara para penyanyang
-------------------------
Swahili
Lakini Mwenyezi Mungu ndiye Mbora wa kulinda, naye ndiye Mbora wa kurehemu kuliko wenye kurehemu wote.
-----------------------------------------
Somali
Eebaa u khayrroon Dhawre waana Naxariis badane
----------------------------------------
Deutch
Allah ist besser als Behütender, und Er ist der Barmherzigste der Barmherzigen
---------------------------------------
Italian
È Allah il migliore dei guardiani, ed Egli è il Più misericordioso dei misericordiosi!
---------------------------------------
Chinese
真主是最善于保护的,也是最慈爱的。
------------------------------------------
Spanish
Allah es mejor protección y Él es el más Misericordioso de los misericordiosos

فرازی از دعای عرفه

پوستر دعای عرفه (6)

فایل لایه باز (psd): پوستر دعای عرفه بمناسبت روز عرفه

پوستر دعای عرفه


 
فرازی از دعای عرفه 
اَللّهُمَّ اجْعَلْ غِنایَ فی نَفْسی وَالْیَقینَ فی قَلْبی وَالاِْخْلاصَ فی عَمَلی وَالنُّورَ فی بَصَری وَالْبَصیرَهَ فی دینی وَمَتِّعْنی بِجَوارِحی وَاجْعَلْ سَمْعی
وَبَصَری اَلْوارِثَیْنِ مِنّی وَانْصُرْنی عَلی مَنْ ظَلَمَنی وَاَرِنی فیهِ ثاری وَمَاءرِبی وَاَقِرَّ بِذلِکَ عَیْنی اَللَّهُمَّ اکْشِفْ کُرْبَتی وَاسْتُرْ عَوْرَتی
وَاْغْفِرْ لی خَطیَّئَتی وَاخْسَاءْ شَیْطانی وَفُکَّ رِهانی،

خدایا قرار ده، بی نیازی را در ذاتم، و یقین را در دلم، و اخلاص را در عملم، و نور را در دیده ام، و بصیرت را در دینم و مرا به اعضایم
بهره مند کن، و گوش و چشمم را دو وارث من گردان، و مرا بر آن که به من ستم روا داشته پیروز فرما، و در رابطه با او انتقام
و هدفم را نشانم ده، و چشمم را بدین سبب روشن گردان.خدایا گرفتاری ام را برطرف کن، و زشتی ام را بپوشان،
و خطایم را بیامرز و شیطانم را بران و دینم را ادا کن،

دانلود: 

Image icon دانلود پوستر دعای عرفه (2.49 MB

 

 

عکس و تصویر #روزعرفه_روزنیایش_دعای_عرفه#سه_شنبه_۳۰مرداد۹ذی_الحجهعکس و تصویر #روزعرفه_روزنیایش_دعای_عرفه

عکس و تصویر #روزعرفه_روزنیایش_دعای_عرفه#سه_شنبه_۳۰مرداد۹ذی_الحجه

لبیک اللهم لک لبیک

 

 حج: تلبیه، لبیک اللهم لک لبیک

 عکس و تصویر لٙبیکٙ اللهم لٙبیکٙ، لٙبیک لاٙ شٙرِیکٙ لٙک لٙبیکٙ، إن الحٙمد ، والنعمٙة ٬ لٙک واٙلملک ...

«لَبَّیكَ الّلهُمَّ لَبَّیكَ،

لَبَّیكَ لاشَریكَ لَكَ لَبَّیكَ،

إنَّ الْحَمدَ وَ النِّعمَةَ لَكَ وَ الْمُلكَ،

لاشَریكَ لَكَ لَبَّیكَ.

 

(ترجمه:

خداوندا رو به سوی تو آورده‌ام و دعوت و ندای تو را اجابت می‌کنم، اجابت کردنی پس از اجابت کردن، شریک و یاوری نداری، رو به سوی تو آورده و مُقیم آستان بندگی تو می‌شوم، تمام حمد و ثنایم مخصوص تو است، همه نعمتها و پادشاهی عالَم از آنِ توست، هیچ شریکی نداری، دعوتت را لبیک گویم.)»

 

 

فرازی از دعای عرفه

عکس و تصویر یوم.العرفة

لَمْ تَرْضَ لى يا اِلهى نِعْمَةً دُونَ اُخرى وَرَزَقْتَنى مِنْ اَنواعِ الْمَعاشِ وَصُنُوفِ الرِّياشِ بِمَنِّكَ الْعَظيمِ الاَْعْظَمِ عَلَىَّ وَاِحْسانِكَ الْقَديمِ اِلَىَّ حَتّى اِذا اَتْمَمْتَ عَلَىَّ جَميعَ النِّعَمِ وَصَرَفْتَ عَنّى كُلَّ النِّقَمِ لَمْ يَمْنَعْكَ جَهْلى وَجُرْاءَتى عَلَيْكَ اَنْ دَلَلْتَنى اِلى ما يُقَرِّبُنى اِلَيْكَ وَوَفَّقْتَنى لِما يُزْلِفُنى لَدَيْكَ فَاِنْ دَعَوْتُكَ اَجَبْتَنى وَاِنْ سَئَلْتُكَ اَعْطَيْتَنى وَاِنْ اَطَعْتُكَ شَكَرْتَنى وَاِنْ شَكَرْتُكَ زِدْتَنى،

برايم نپسنديدى اى معبود من نعمتی را بدون نعمتى ديگر،

و از انواع وسايل زندگى، و اقسام بهره ها نصيب من فرمودى،

و اين بخاطر نعمت بخشی بزرگ و بزرگتر و احسان ديرينه ات بر من بود،

تا جايى كه همه نعمتها را بر من كامل نمودى،

و تمام بلاها را از من بازگرداندى،

نادانى و گستاخی ام بر تو، بازت نداشت،

از اين كه مرا به آنچه به تو نزديك مى كند راهنمايى كردى،

و به آنچه مرا به پيشگاهت مقرّب مى نمايد توفيق دادى،

پس اگر بخوانمت، اجابتم نمايى،

و اگر از تو درخواست نمايم، عطايم كنى،

و اگر اطاعتت كنم قدردانى فرمايى،

و اگر به شكرت برخيزم بر نعمتم بيفزايى،

 

متن کامل دعای عرفه از سایت erfan

فرازی از دعای عرفه : آرزوی امیدواران

 

فرازی از دعای عرفه : آرزوی امیدواران (+پوستر)

دعاگرافی با عنوان

"آرزوی امیدواران" بر اساس فرازی از دعای عرفه

متن

یا مُنتَهی اَمَلِ اَلراجِینَ
ای منتهای آرزوی امیدواران

منبع

فرازی از دعای عرفه

 

 

 

 

دانلودتصویر کوچک (700*700) پوستر (1230*1198)

 

گالری: