روستای قوزلو

زنبق بسیار زیبا و منحصر به فرد  31/2/95

 

 

دشت بسیار زیبا از لاله های گلگون و گیاهان سفید رنگ

اَللّهُمَّ عَرِّفْنى

           دعای زمان غیبت    

 

اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ

 

 

اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ

 

اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى

 

خدايا خود را به من بشناسان،

                              زيرا اگر خود را به من نشناسانى فرستاده ات را نشناخته ام،

خدايا فرستاده ات را به من بشناسان،

                              زيرا اگر فرستاده ات را به من نشناسانى حجّتت را نشناخته ام،

خدايا حجّتت را به من بشناسان،

                             زيرا اگر حجّتت را به من نشناسانى، از دين خود گمراه مى شوم.

هر طرف روي خداست

 هر طرف روي خداست


✨✨✨
✨پس از وفات رسول خدا (ص) بزرگ علمای نصاری به همراه صد تن از نصاری به مدینه آمده و از ابوبکر سوالاتی نمودند. ابوبکر پاسخ آنان را ندانسته، ایشان را به نزد حضرت امیر (ع) رهبری کرد.
✨✨✨
تازه واردین به محضر امیرالمومنین (ع) شرفیاب شده سوالات خود را مطرح کرده پاسخ کافی دریافت نمودند. یکی از پرسشهایشان این بود: بگو روی خدا به کدام طرف است؟
✨✨✨
علی (ع) مقداری هیزم و آتش خواست و هیزمها را مشتعل نموده، آنگاه به عالم نصرانی گفت: روی این آتش کدام طرف است؟ نصرانی گفت: تمام اطرافش روی آن است.
✨✨✨
حضرت علی (ع) فرمود: این آتش که یکی از آفریده ها و مصنوعات خداست روی معینی ندارد، پس چه رسید به خالق و آفریدگار آن که مشابهتی با آن نداشته با هم قابل قیاس نیستند.
✨✨✨
سپس فرمود: «ولله المشرق و المغرب فاینما تولوا فثم وجه الله ان الله واسع علیم» (بقره، 115) خاور و باختر از خداست، به هر طرف روی بیاورید آنجا روی خداست، همانا خدا گشایش دهنده و داناست.
✨✨✨✨
توحید، صدوق باب 28، نفی المکان، حدیث 16.✨
__________________________________

💠🌹💠 @D7Qnokar

ویژگی های مردم آخرالزمان

🌷🍃ویژگی های مردم آخرالزمان🍃🌷

 

📋پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند :

 

 زمانى بر امت من فرا می رسد كه از عالمان می گریزند

چنانچه گوسفند از گرگ فرار می کند

و کسی که بر حفظ ایمان صبر می کند

مانند اینست که آتش روشنی را در دست نگاه داشته است.

در این زمان؛

1⃣حاکمان👈بر جور،


2⃣عالمان ایشان بر 👈طمع‏


3⃣وعابدان ایشان بر👈ریا


4⃣تاجران ایشان بر👈خوردن ربا


5⃣زنان ایشان بر👈زینت دنیا استوارند.

 

💠عالمان را فقط به لباس نیكو ،

و قرآن را فقط به صوت نیکو می دانند

عبادت و خدا را فقط در ماه رمضان عبادت می کنند»۱

📚۰۱کاشف الاستار فی ترجمه جامع
📗الاخبار ص 183/به نقل از تبیان.
🍃💦🌷🍂🍃💦🌷🍂🍃💦🌷🍂🍃


 
🐚 @D7Qnokar 🐚 

اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ

اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ

وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ

اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ،

تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ

اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ

اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ

وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ

.بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ


التماس دعا

  

 

ساقلئقئمدا منی یاد ائت اخوی

ساقلئقئمدا منی یاد ائت اخوی

من اولندن سورا جئرما یَخَوی

ساقلئقئمدا منی دیندیر دیلیلن

گلمه ترحیمیمه تاج و گولیلن

ساقلئقئمدا الیوی چک باشیما

یاخما بورنون زئلئغن باش داشیما

تا وارام اوزمه الیمدن، الیوی

نه قرا گی؛ نه اوزاد سقلووی

قوی یانیئم من سنه سنده منه یان

سن منه جان ده؛ دیگیم من سنه جان

سالالما قبریمه شالوار؛ باقووئ

دایاما بوگرومه س...ک؛ داش...اقووئ

دیلیم اولسیدئ بوزاردئم تاقووی

الیم اولسیدئ کسردیم آقووئ

ساقلئقئمدا قولووی بوگنوما سال

گاهی گاهی بو سولان گونلومی آل

هئش گلیب قبریمه یاد ایتمه منی

باشیما چالما غلط فاتیحه‌نی

قالاما شمعیله سونقار گو...مه

اولموشم؛ یاخمامئشام بال گو...مه

کاش گورکان قویا قبریمه دلیک

منیله دفن اولا بیر جانلی چلیک

او آداملار کی گلیر فاتیحیه 

ساقلئقئمدا منه چیخمازدئ ییگه

اوزادئدیم کفن آتدان چلیگی

زور وئریدیم گنلردی دلیگی

بابا ساقلئقئدا منیم گول اؤزؤمه

مشتری اول سوزؤمه هم اوزؤمه

منی تشویق ائله طلعت لریله

گونلومی شاد ائله دعوت لرله

نه یالاندان چپی، قه قه لریله

مرسی، احسن، یاشا، به‌به لریله

ائل گرک قیمت اشعاری بیله

نیه ایراندا گورک شاعیر اوله

صنعت شعری چکیلر فیسادا

دوشدی بازاری فیصاحت کاسادا

بیر غزل کی گلیر عشقیله باشا

کیم آلئر غزلی بیرده باشا

سعدی، حافیظ، بابا طاهر، خیام

سحرین ائتدی ناهار، ناهارسئز اخشاما

کیمدی گیگدی اگنینه قیمتدی قبا

سالمادئ چیگنینه بیر تازه عبا

شهریارین ادی دیللرده گزیر

تازه حیدر بابا اللرده گزیر

بیر کیچیک ائوده گونون وئردی باشا

قالدئ بیر مانقالئ بیر حوقا ماشا

ای خدا وئر بیزه عقل و شعور

شاعری ائلمیک زینده به گور

استاد کریمی

حکایتی_شنیدنی

نهج البلاغه ( امام علی علیه السلام ) 


#حکایتی_شنیدنی

🔥 دیوانه ی واقعی!🔥

🔺روزی پیامبراکرم)ص(:
ازکوچه ای عبور می کرد،دیدندمردم اطراف دیوانه ای راگرفته وبه اونگاه می کنند.برای دیوانه ای که دچارصرع وحمله های عصبی شده است.

🔶پیامبر)ص(فرمود:))

این شخص، دیوانه نیست،آیا میخواهید دیوانه ی واقعی رابه شما معرفی کنم ؟

💭گفتند :آری،بفرمایید ای رسول خدا.

🌟فرمود:))

دیوانه ی واقعی کسی است که #متکبرانه_گام_برمیدارد،
دائما به پهلوهای خود نگاه می کند،پهلوهای خود رابه همراه شانه ها تکان می دهدوکبرو غرور ازتمام وجودش می بارد.

👌چنین شخصی دیوانه ی واقعی است،اما این که دورش جمع شده اید،بیماراست ونیازمند درمان


((روی خودرابانخوت ازمردم برمگردان ودرروی زمین باناز وتکبرراه مرو که خداوندهیچ متکبرخودپسندوفخرفروش رادوست ندارد.
🕳سوره لقمان آیه18 ))

📚تفسیرنمونه ج17،ص8؛به نقل از:بحارالانوار ج76،ص302
 

تله موش

تله موش

موش كه از حيوانات مزرعه انتظار همدردي داشت ، به سراغ گاو رفت.اما گاو هم با شنيدن خبر ، سري تكان داد و گفت:
« من كه تا حالا نديده ام يك گاوي توي تله موش بيفتد.!» او اين را گفت و زير لب خنده اي كرد و دوباره مشغول چريدن شد. سرانجام ، موش نااميد از همه جا به سوراخ خودش برگشت و در اين فكر بود كه اگر روزي در تله موش بيفتد ، چه مي شود ؟ در نيمه هاي همان شب ، صداي شديد به هم خوردن چيزي در خانه پيچيد ... زن مزرعه دار بلافاصله بلند شد و به سوي انباري رفت تا موش را كه در تله افتاده بود ، ببيند. او در تاريكي متوجه نشد كه آنچه در تله موش تقلا مي كرده ، موش نبود ، بلكه يك مار خطرناكي بود كه دمش در تله گير كرده بود.همين كه زن به تله موش نزديك شد ، مار پايش را نيش زد و صداي جيغ و فريادش به هوا بلند شد.صاحب مزرعه با شنيدن صداي جيغ از خواب پريد و به طرف صدا رفت ، وقتي زنش را در اين حال ديد او را فوراً به بيمارستان رساند.
بعد از چند روز ، حال وي بهتر شد.اما روزي كه به خانه برگشت ، هنوز تب داشت. زن همسايه كه به عيادت بيمار آمده بود ، گفت :
« براي تقويت بيمار و قطع شدن تب او هيچ غذايي مثل سوپ مرغ نيست ...» مرد مزرعه دار كه زنش را خيلي دوست داشت فوراً به سراغ مرغ رفت و ساعتي بعد بوي خوش سوپ مرغ در خانه پيچيد.
اما هرچه صبر كردند ، تب بيمار قطع نشد.بستگان او شب و روز به خانه آن ها رفت و آمد مي كردند تا جوياي سلامتي او شوند.
براي همين مرد مزرعه دار مجبور شد ، ميش را هم قرباني كند تا با گوشت آن براي ميهمانان عزيزش غذا بپزد.
روزها مي گذشت و حال زن مزرعه دار هر روز بدتر مي شد.
تا اين كه يك روز صبح ، در حالي كه از درد به خود مي پيچيد ، از دنيا رفت و خبر مردن او خيلي زود در روستا پيچيد.افراد زيادي در مراسم خاك سپاري او شركت كردند.
بنابراين ، مرد مزرعه دار مجبور شد ، از گاوش هم بگذرد و غذاي مفصلي براي ميهمانان دور و نزديك تدارك ببيند. حالا ، موش به تنهايي در مزرعه مي گرديد و به حيوانان زبان بسته اي فكر مي كرد كه كاري به كار تله موش نداشتند !
 
نتيجه : اگر شنيدي مشكلي براي كسي پيش آمده است و ربطي هم به تو ندارد ، كمي بيشتر فكر كن ؛ شايد خيلي هم بي ربط نباشد

ﭘﺴﺮﯼ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ شام ﺑﻪﺭﺳﺘﻮﺭﺍنی ﺑﺮﺩ ....

ﭘﺴﺮﯼ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ شام ﺑﻪﺭﺳﺘﻮﺭﺍنی ﺑﺮﺩ ....

 
ﭘﺴﺮﯼ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ شام ﺑﻪﺭﺳﺘﻮﺭﺍنی ﺑﺮﺩ ..

ﭘﺪﺭ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﯿﺮ ﻭ ﺿﻌﯿﻒ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ،
ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﺮ رﻭﯼﻟﺒﺎﺳﺶ ﻣﯿﺮﯾﺨﺖ..

ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺍﺭﻥ ﺑﺎ دیده ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺑﺴﻮﯼ ﻣﺮﺩﭘﯿﺮ ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ،
ﻭ ﭘﺴﺮ ﻫﻢ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺑﻮﺩ و درعوض غذا را به دهان پدر میگذاشت..

ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ پدر ﻏﺬﺍﯾﺸﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﭘﺴﺮ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺑﺮﺩ،
ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﺮﺩ، ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺷﺎﻧﻪ ﺯﺩ ﻭ ﻋﯿﻨﮏﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ تمیز و ﺗﻨﻈﯿﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ ..

ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺑﺎ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺑﺴﻮﯼ ﻫﺮ ﺩﻭ آنان ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ!!

ﭘﺴﺮ ﭘﻮﻝ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﺎ ﭘﺪﺭ ﺭﺍﻫﯽ
ﺩﺭب ﺧﺮﻭﺟﯽ ﺷﺪ.

ﺩﺭ این هنگام ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺯ ﺟﻤﻊ
ﺣﺎﺿﺮﯾﻦ بلند شد و ﺻﺪﺍ ﮐﺮﺩ:

ﭘﺴﺮ.. ﺁﯾﺎ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯿﮑنی ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ؟!

ﭘﺴﺮ ﭘﺎﺳﺦ داﺩ؛ خیر ﺟﻨﺎﺏ...فكر نمیكنم ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﻗﯽ ﮕﺬﺍﺷﺘﻪ باشم.

ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﭘﯿﺮ ﮔﻔﺖ :
ﺑﻠﻪ، ﭘﺴﺮم. ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ!

ﺩﺭﺳﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﭘﺴﺮﺍﻥ..
ﻭ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﭘﺪﺭﺍﻥ..
و ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ ﻣﻄﻠﻖ ﺑﺮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ
ﺣﺎﮐﻢ ﺷﺪ..!!

کاش سوره ای به نام "پدر" بود که این گونه آغاز میشد:

قسم بر پینه ی دستانت، که بوی نان میدهد
و قسم بر چشمان همیشه نگرانت...

قسم بر بغض فرو خورده ات که شانه ی کوه را لرزاند

و قسم بر غربتت،
وقتی هیچ بهشتی زیر پایت نیست..

(زنده باد همه ی پدران در قید حیات و شاد باد روح تمامی پدران عزیز سفر کرده..)
 
 
http://www.cloob.com/u/golkhan/122787818

مردین آیاغینا تیکان باتینجا

مردین آیاغینا تیکان باتینجا

نامردین گوزینه باتا یاخشی دی !

اولاد مینتینه قالسا گر

آتا توپراقلار  آلتیندار یاتا یاخشی دی !

 

هئچ بویوک کیچیگه سر سوزون آتماز

وطن بیلن اینسان وطن نن قاشماز

سوز دوشونن بشر قاینایب داشماز

اینسان دور مراما چاتا یاخشی دی !

 

حقیقتی بیلن اوزونو اوتمز

ائللرین اینانان اوزونو سومز

اشیلییپ چالیشان  دیزینه دویمز

غیرتلی باشینی قاتا یاخشی دی !

 

امیر همیشه ائلیندن دولان

سن نن یاخشیلیق دیر دونیادا قالان

آلاهی تانیان دانیشماز یالان

یالانچی آزار تو یاخشی دی !

 

     @bayatilar

میلاد حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک




ميلاد سرو بوستان ايستادگي،
 
زيباترين گل باغ حسين (ع)! 

جوان رعنا و رشيد حسين (ع)
 
يادگار علي (ع)
 
گلستاني از زيباترين گل هاي فداکاري!

و دريايي از آبيِ عطوفت، مبارک باد

 

توصیه‌های یک ناپدری به دخترش: او پیش از مرگ به خاطر...

توصیه‌های یک ناپدری به دخترش: او پیش از مرگ به خاطر سرطان مغز توصیه‌های خود را برای نادختری‌اش از توصیه به یاد گرفتن رانندگی گرفته تا شیوه‌ی برخورد هنگام شکست عشقی، در قالب یک نامه مکتوب و ماندگار کرد که نادختری‌اش در سال‌های نوجوانی و جوانی بتواند به آن‌ها رجوع کند.
تام آت‌واتر، ناپدری جوانی بود که در سال 2012 دکترها تشخیص دادند که سرطان مغز دارد. در همان حال او فهمید که نادختری‌اش «کِلی» هم که از سه ماهگی سرطان نوروبلاستوما داشته، بیماری‌اش دوباره عود کرده. این شد که سخت کار کرد تا 750 هزار دلار هزینه‌ی درمان دخترش را فراهم کند؛ او به این نتیجه رسیده بود که امید بیشتری هست که کلی زنده بماند و تا سالیان دراز از زندگی لذت ببرد. نامه‌ی او به دخترخوانده‌اش بسیار خواندنی است. ما آن را برای شما خلاصه کرده‌ایم.
کلی، عزیزم،
خیلی متاسفم که آن طور که دلم می‌خواهد شاهد بزرگ‌شدن‌ات نخواهم بود. لطفا نه زندگی را مقصر بدان و نه هیچ کس دیگر را، چرا که به سادگی، بسیاری از فاکتورهای زندگی به شانس وابسته است، همین! ای کاش تو مرا در حال رنج کشیدن نمی‌دیدی و شرایط طور دیگری بود، ولی کاری نمی‌توان کرد.
بیشتر پدر و دختر‌ها دهه‌های درازی پیش رو دارند که دور میز آشپزخانه بنشینند، از گرمای لیوان قهوه در دست‌شان لذت ببرند و پدرها، دختران خود را نصیحت خواهند کرد اما ما چنین فرصتی نداریم. قرار نیست من تو را اولین روز مدرسه برسانم، یا پس از اولین قرار عاشقانه‌ات به دنبالت بیایم، وقتی دل‌شکسته‌ای در آغوشت بگیرم و یا روز فارغ‌التحصیلی‌ات با تو شادی کنم.
اما با وجود آن که پدر خودت در اطراف خواهد بود، من تمام توصیه‌ها را یک‌جا تحویل تو می‌دهم و می‌روم. امیدوارم بیماری‌ات برنگردد و زندگی‌ات، شاد و طولانی باشد.

مدرسه- همه می‌گویند درس و مدرسه مهم است و باید سخت‌کوش و درسخوان بود؛ راست می‌گویند، من هم درسخوان بودم. امیدوارم تو هم خوب درس بخوانی ولی یادت باشد که لذت زندگی را فراموش نکنی.

پسرها- الان کوچکی و با طبیعت شیرین کودکانه‌ات، دختر و پسر برایت فرقی ندارد. ولی تو بزرگ می‌شوی، چند سال بعد پسرها را بدبو و مزاحم خواهی یافت و چند سال بعدتر، در دبیرستان می‌بینی که آن‌ها هم خوبند. دوست‌پسر خواهی داشت؛ زمانی که سن‌ات خیلی بیشتر باشد. آن روز من نیستم که درباره‌ی قصد و غرض دوست پسرت وسواس و دقت به خرج بدهم، پس تلاش می‌کنم امروز بگویم عاشق بودن یعنی چه. عاشق بودن شبیه زمانی است که من و مادرت با یکدیگر می‌خندیدیم و یکدیگر را در آغوش می‌گرفتیم. وقتی تمام گل دادن‌ها و هیجان‌های اولیه بگذرد، تنها همین خنده‌ها، آغوش‌ها و مهربانی‌ها می‌ماند.

پسری را انتخاب کن که از ارزش‌های اصیل برخوردار باشد و محترمانه رفتار کند. زمانی را تصور کن که دور میز برای صرف چای او را دعوت کرده‌ای و می‌خواهی او را به خانواده معرفی کنی.

متاسفانه یک روز قلبت خواهد شکست، روزی که دنیا روی سر آدم خراب می‌شود و انگار آخر همه چیز است. ولی آن روز نیز خواهد گذشت. اگر در عشق شکست خوردی همچنان مهربان باش. و اگر پسری- یک دوست خارج از رابطه‌ی خصوصی- باشد که هر بار که در رابطه‌‌ی شخصی‌ات شکست بخوری، صرفا به خاطر دوستی به تو اهمیت بدهد و کمک‌ات کند، فکر نکند وظیفه دارد. مهربانی‌ِ بی‌غرض‌اش را سپاسگزار باش، چرا که واقعا به تو اهمیت می‌دهد.

ازدواج- خیلی وقت‌ها به روز عروسی تو فکر می‌کنم و از شادی و اشک‌های آن روز قلبم آکنده می‌شود. متاسفانه نخواهم بود که تو را همراهی کنم. آهنگ خانوادگی‌مان را بخوان و بدان که روح من تو را همراهی خواهد کرد.

مامان- می‌دانم که گاهی با هم حرف‌تان خواهد شد، مخصوصا زمانی که نوجوان شوی. لطفا وقتی مادرت غمگین است او را در آغوش بگیر. به یکدیگر کمک کنید که از برهه‌های سخت زندگی در غیاب من عبور کنید. زمان نوجوانی، ممکن است فکر کنی دوستانت درست می‌گویند و حق با آن‌هاست. یادت باشد مادرت مجبور است تصمیم‌های دشواری درباره‌ی تو بگیرد، و در تمام آن‌ها علائق و سود تو را در نظر بگیرد. پس با او خوب رفتار کن.

خانواده- هیچ چیز مهم‌تر از خانواده نیست، و ارزش‌هایی که به ما منتقل می‌کنند؛ هیچ چیز.

دوستان- با آدم‌ها همان طور رفتار کن که با تو رفتار می‌کنند. با کسانی که به تو کمک می‌کنند مهربان باش و از قلدرمآبی پرهیز کن.

هدیه‌ها و مناسبت‌ها- لطفا در اولین سالی که در جشن تولدت کنارت نیستم، به یاد من هم شمعی روشن کن. دلم می‌خواست همان رقص میمونی خنده‌دار را سه نفری اجرا می‌کردیم و باسن‌هایمان را تکان می‌دادیم و از خنده ریسه می‌رفتیم. اگر شما برقصید من از آن بالا خواهم خندید! لطفا روز کریسمس به پدر و مادرم سر بزنید. خیلی خوشحال می‌شوند.

من تا بیست سالگی‌ات به ازاء هر سال یک هدیه برایت کنار گذاشته‌ام و آن‌ها را به دایه‌ات سپرده‌ام. دوست داشتم مو‌قع بازکردن‌شان می‌بودم و مثلا می‌دیدم که آیا به گروه موسیقی "وان دایرکشن" علاقه خواهی داشت و این موسیقی تو را به رقص دور اتاق وامی‌دارد یا نه.

شغل- زمانی به من گفتی که می‌خواهی «شاهزاده‌خانم-فضانورد» شوی که هم بتوانی لباس‌های خوشگل بپوشی و هم بتوانی سیاره‌های جدید کشف کنی! احتمالا خواهی فهمید که چنین شغلی وجود ندارد. ولی یادت باشد شغلی انتخاب کنی که از انجامش لذت ببری. گاهی ممکن است فکر کنی «فلان چیز» امکان ندارد. در همان حال به چیزهایی فکر کن که امکان «دارد.»
احتمالا بارها شغل عوض خواهی کرد که شغل مورد علاقه‌ات را پیدا کنی. اگر شغلت را دوست داشته باشی زندگی برایت خیلی خیلی ساده‌تر می‌شود.

رفتار- عادت کن که گفتن «متشکرم» ها و «لطفا» ها را از یاد نبری؛ این کار باعث می‌شود در زندگیت اقبال بیشتری داشته باشی. همیشه با مردم خوش‌معاشرت و خوش‌رفتار باش، مخصوصا با سالخورده‌ها. زبان تیز نداشته باش. پاسخ مهربانی مردم را با نامه‌های تشکر و هدیه فرستادن بده و با وقار رفتار کن. یادت باشد جوک‌هایی درباره‌ی پی‌پی (!) فقط تا پنج‌سالگی خنده‌دار است، دختره‌ی پررو!

رانندگی- پدرها به دخترهای نوجوان خود رانندگی یاد می‌دهند و من نیستم که تو را تمرین بدهم. لطفا در اولین فرصت رانندگی را خوب یاد بگیر، چرا که راه‌های پیش رویت را هموار خواهد کرد.

سفر به خارج- دخترم، این که کلیشه می‌گویند سفر چشم‌انداز زندگی آدم را وسیع می‌کند، فقط کلیشه نیست؛ راست می‌گویند. دنیا را ببین ولی نه با موتور سیکلت، چرا که خیلی خطرناک است. هر چه می‌توانی به خارج سفر کن و دنیا را ببین.

شاد و شادمانه باش- تو هرگز 50‌% (و نصفه نیمه) نمی‌خندی، 100% و تمام و کمال و با تمام بدن‌ات می‌خندی و خنده‌ات به شدت مسری است. نمی‌شود که بگویم وقتی نیستم همیشه شاد باش، چون امکان ندارد. وقتی که نیستم غمگین می‌شوی؛ کاش بودم، در آغوش می‌گرفتم‌ات تا غصه‌ات تمام شود. در نبود من خرس عروسکی که از خیریه برایت خریده‌ام در آغوش بگیر تا به سمت زندگی برگردی. نگذار در غم باقی بمانی.

خیریه را فراموش نکن- لطفا به خیریه‌ها کمک کن. خیریه‌ها به من و تو کمک کرده‌اند. از یاد نمی‌برم که مردم برای سلامتی تو فداکاری کرده‌اند، سالخورده‌هایی که کارت‌پستال دعا فرستادند، و همراه دعایشان یک اسکناس 10 یورویی بود، کسانی که بیشتر از این نمی‌توانستند پول بفرستند. افرادی مسابقه‌ی دو خیریه ترتیب دادند و کیلومترها دویدند، مردم سرهای خود را تیغ انداختند تا هزاران دلار هزینه‌ی سلامتی تو جور شود. یادت باشد که این دین را به جا بیاوری و باز پس بدهی. کارهای خوب، احساس شادی و سبکی به روح آدم می‌دهند. یادت باشد همیشه کسانی هستند که در شرایط بدتر از تو، به دیگران کمک می‌کنند.

شعار زندگی- «به تلاشت ادامه بده» این شعار زندگی‌ات باشد. اگر دوست داری، طور دیگری آن را می‌گویم که بهتر یادت بماند: «وادادن و دلسرد شدن، کارِ بازنده‌هاست». من تاحالا چند بار در زندگی‌ام پیش آمده که شکست بخورم ولی هرگز تسلیم نشدم و وا ندادم. کِلی، وانده.

به خودت باور داشته باش- درزندگی‌ات، افرادی به تو خواهند گفت که فلان کار را نمی‌توانی انجام بدهی، اصلا امکان ندارد. بعد تو سبک-سنگین می‌کنی که می‌شود؟ اصلا می‌خواهم آن کار را انجام بدهم؟ کارهای چالش برانگیز، در ذات‌شان خطرناک‌اند؛ پس تصمیم‌های هوشمندانه بگیر. آن‌هایی که به من می‌گفتند کاری امکان ندارد، در واقع دلشان نمی‌خواست من آن کار را انجام بدهم. اگر چیزی را بخواهی، تقریبا همیشه امکان‌پذیر است. بیشترین تلاشت را بکن. مطمئنم کارهای فراوانی هست که بتوانی از پس انجام‌شان بر بیایی.

می‌دانم که سربلندم می‌کنی.

در آخر می‌خواهم از تو سپاسگزاری کنم؛ ممنون که بودی. ممنون که بزرگ‌ترین تعریف را از من کردی، وقتی مرا «بابا» نامیدی. بزرگ‌ترین افتخار عالم نصیب من است که دخترم بودی. ممنون که درس‌های بزرگی درباره‌ی عشق و خوشبختی به من یاد دادی.

از زندگی‌ات لذت ببر، عجله نکن، من منتظر می‌مانم.

تمام عشقم برای تو، شاهزاده خانم و مامان،
امضا، بابا

طبقات بهشت ودرجات آن طبقات بهشت ودرجات آن ابواب و...

 
طبقات بهشت ودرجات آن 
طبقات بهشت ودرجات آن ابواب و اقسام جنت

طبق آیاتی كه بعدا ذكر می شود برای جنت 8 باب یا نوع ذكر شده كه عبارتنداز:
اول:جنت فردوس
دوم:جنت عالیه
سوم جنت نعیم
چهارم:جنت عدن
پنجم:جنت دارالسلام
ششم:جنت دارالخلد
هفتم:جنت الماوی
هشتم: جنت دارالمقام
البته در ذكر اقسام جنت مختصر اختلافی بین بزرگان و مفسران است كه مدخلیتی برای بحث ما ندارد.
 
جنت فردوس:

فردوس به معنای بالای بهشت، خلود و همیشگی و بستان آمده است. اما اینكه چه جور كلمه ای است مورد اختلاف لغت شناسان است:
بعضی این كلمه را رومی و به معنای بستان ترجمه كرده اند.
بعضی این كلمه را سریانی و به معنای تاكستان و باغ انگور ترجمه كرده اند. و اصلش را فرداس می دانند.
بعضی این كلمه را حبشی و بعضی نیز عربی میدانند اما فصل مشترك همه این است كه در این باغ انگور فراوان موجود است.
از رسول خدا(ص)نقل است كه فردوس را بالاترین درجه بهشت می دانند كه چشمه های چهارگانه(كوثر، رنجبیل، سلسبیل و كافور) از اینجا می جوشد و مكان استقرار چهار تن از متقین یعنی ابوذر، سلمان، مقدادو عمار است ( و البته رهروان این بزرگان )
این كلمه دوبار در قرآن ذكر شده است:
اول: سوره كهف آیه 107 : إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا در این آیه جایگاه و منزل مومنین و نیكوكاران، در فردوس معین شده است.
دوم: سوره مومنون آیه 11: الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ در اینجا بعداز اینكه صفات مومنین واقعی بیان می شود مژده و وعده می دهد كه اینان وارثان و دارندگان فردوس هستند.


جنت عالیه:

این كلمه به معنای بلند مرتبه، بهترین مكان و بهشتى است كه داراى مقامى عالى است ، و انسان در آن بهشت لذاتى دارد، كه نه چشمى دیده و نه گوشى شنیده باشد، و نه بر قلب كسى خطور كرده باشد.
این كلمه دوبار در قرآن ذكر شده است:
اول:سوره الحاقه آیه 23: فَهُوَ فى عِیشةٍ رَّاضِیَةٍ(21) فى جَنَّةٍ عَالِیَةٍ(22) قُطوفُهَا دَانِیَةٌ(23) كلُوا وَ اشرَبُوا هَنِیئَا بِمَا أَسلَفْتُمْ فى الاَیَّامِ الخَْالِیَةِ(24): در این آیات صفات اصحاب یمین ذكر شده و آنان كسانی هستند كه نامه اعمالشان را در دست راست دارند و پاداششان بهشت عالیه است و آنجا مكانی است كه زندگی به بهترین وجه رضایتمندی وجوددارد و از اوصافش می توان این موارد را ذكر كرد كه میوه های این بهشت ،همیشه در دسترس است و به سهولت می توان از آن استفاده كرد و خوردن و نوشیدن در آنجا هنیئ و مبارك و گوارا است و هیچگاه حالت تهوع و خستگی از آن بوجود نمی آید.
دوم: سوره غاشیه آیه 10: فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ : در اینجا حالت و صفات مومنین در روز حشر را بیان می كند كه صورتشان شاداب و خندان است به خاطر سعی و تلاشی كه در جهت رضایت خدا بكار برده اند، پاداششان بهشت عالیه است كه برای آن 6 صفت ذكر كرده اند كه عبارتند از: سخن بیهوده در آنجا نمی شنوند، چشمه ها روان ، تختها و اورنگهای بس بزرگ بری نشستن، جامهای چیده شده و پراز نوشیدنی گوارا،بالشتهای چیده شده برای تكیه دادن و لذت بردن و فرشهای زر باف كه در صحن آنجا گسترده شده است ( ترجمه آیات 11 تا 16 همین سوره).

جنت نعیم:

این كلمه به معنای نعمت و سرخوشی است و هر چیزی كه بتواند خیال آدمی را از هر گونه نگرانی بدور كند.
كلمه مورد نظر ما در قرآن 12 بار تكرار شده و وعدگاه مومنین و نیكوكاران و ابرار می باشد كه آیات و مصادیق آن عبارتند از:
اول: سوره مائده آیه 65: وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آمَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلأدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ: در این آیه جنات نعیم وعدگاهی است برای یهودیان و مسیحیان كه اگر به دین خالط كه همان دین اسلام است ایمان بیاورند و خداترس شوند، در نتیجه خداوند نیز گناهان سابقشان را آمرزیده و آنها را به جنات نعیم وارد خواهد نمود.
دوم:سوره یونس آیه 9: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ یَهْدِیهِمْ رَبُّهُمْ بِإِیمَانِهِمْ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ:در این آیه جنات نعیم مزد و پاداش مومنین و نیكوكارانی است كه به سبب داشتن ایمان خالص، لایق هدایت خاص الهی شده و جایگاهشان در چنین بهشتی است .
سوم: سوره حج آیه 56: الْمُلْكُ یَوْمَئِذٍ لِّلَّهِ یَحْكُمُ بَیْنَهُمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ:این آیه برای كسانی كه قصد بندگی خالص و ناب برای ذات حضرتش را دارند بسیار تاثیر گذار است زیرا در ابتدای آیه می فرماید:پادشاهی و فرمانروایی در روز حشر از اوست و حضرتش در میان بندگان داوری می كند و هركه را كه دارای ایمان و كردار پسندیده باشد بهشت نعیم ارزانی می دارد.
چهارم: سوره شعراء آیه 85: وَاجْعَلْنِی مِن وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِیمِ : در احتجاج و گفتگویی كه بین حضرت ابراهیم و عمویش آذرو قومش درمی گیرد، حضرت ابراهیم می فرماید: بارخدایا مرا از دارندگان بهشت نعیم قرار بده.
پنجم: سوره لقمان آیه 8: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِیمِ - خَالِدِینَ فِیهَا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا در این مورد نیز بهشت نعیم به مومنین و نیكوكاران تعلق گرفته است اما دو قید اضافی در آن وجود دارد اول اینكه این افراد در بهشت خالد و جاودانه هستند و این تاكید موكد است زیرا كسی كه وارد بهشت می شود از آن هیچگاه خارج نمی شوند اما شاید این سوال بوجود بیاید كه تا چه زمانی این افراد در بهشت خواهند ماند كه عبارت خالدین فیها زمان ابدی را معرفی می كند. و دوم اینكه هرآنچه خداوند توسط پیامبران به مردم وعده داده است تحقق پذیرفته و وعده الهی حق است .
ششم: سوره صافات آیه 43: فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ: در توصیف بندگانی كه توسط حضرت دوست خالص و پاك شده اند، وعده بهشت نعیم داده شده كه بر سریرها در برابر همدیگر [مى‏نشینند] با جامى از باده ناب پیرامونشان به گردش درمى‏آیند [باده‏اى] سخت‏سپید كه نوشندگان را لذتى [خاص] مى‏دهد نه در آن فساد عقل است و نه ایشان از آن به بدمستى [و فرسودگى] مى‏افتند و نزدشان [دلبرانى] فروهشته‏نگاه و فراخ‏دیده باشند (ترجمه آیات 44 تا 48 همین سوره).

هفتم و هشتم: سوره واقعه آیه 12: فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ ، و آیه 89: فَرَوْحٌ وَرَیْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِیمٍ : در هردو مورد بهشت نعیم پاداش مقربین ذكر شده است. در این سوره ابتدا مردم را به سه گروه اصحاب یمین و اصحاب شمال و اصحاب مقربون تقسیم می كند و در توصیف مقربین و تعریف آن می فرماید كه مقربین كسانی هستند كه در كارهای خیر از همدیگر سبقت می گیرند كه در اینجا علاوه بر بهشت نعیم دو چیز دیگر به این گروه داده می شود و آن روح و ریحان است كه آسایش و راحتی خاص می باشد زیرا در تمام اقسام ذكر شده آسایش و راحتی وجود دارد اما در اینجا علت ذكر این دو صفت (روح و ریحان)، حالت خاص می باشد.

نهم: سوره قلم آیه 34: إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ:بهشت نعیم برای متقین رقم زده شده است كه از جانب پروردگارشان به آنان عطا شده است.

دهم:سوره معارج آیه 38: أَیَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ أَن یُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِیمٍ:در این آیه به كسانی كه جزء نمازگزاران و مومنین نیستند، این پیام را می دهد كه هیچگونه چشم طمع به جنات نعیم نداشته باشید زیرا كه آنجا مكانی است برای همان كسانى كه بر نمازشان پایدارى مى‏كنندو كسانى كه روز جزا را باور دارندو آنان كه از عذاب پروردگارشان بیمناكند و كسانى كه بر نمازشان مداومت مى‏ورزند آنها هستند كه در باغهایى [از بهشت] گرامى خواهند بود (ترجمه آیات در همین سوره)

یازدهم: سوره انفطار آیه 13: إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ: در بهشت نعیم فقط خوبان راه دارند و این آیه عام است و تمام كسانی كه در بالا ذكر كردیم جزء ابرار و نیكان و خوبان هستند .

دوازدهم: سوره مطففین آیه 22: إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ: این ایه دقیقا مانند آیه 13 انفطار است اما در اینجا این افراد را معرفی می كند: براستى نیكوكاران در نعیم [الهى] خواهند بود و از چهره‏هایشان طراوت نعمت [بهشت] را درمى‏یابى.

[align=center][/align]


جنت عدن:

كلمه عدن مصدر و به معنای اقامت و استواری است یعنی در جایی ماندگار شدن و جنات عدن به بهشتهایی اطلاق می شود كه دارای استواری و ایمنی و ازبین نرفتنی باشد.

عدن در قلب و وسط بهشتهای دیگر قرار دارد (بهترین و مهمترین و عزیزترین مكان ).

طبق روایات رسیده از پیامبر اكرم(ص) اینگونه استنباط می شود كه جایگاه پیامبران و صدیقان و شهیدان در این بهشت است و كسانی كه محب علی(ع) و خاندان پاك ایشان می باشند در چنین بهشتی جای دارند.

اما اهمیت این بهشت در چیست كه برترین بهشت شناخته شده است؟ جواب این سوال را با آیه درخشان و حیرت آور بیان می كنم:در سوره توبه آیه 72: وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ: در جنات عدن چنین اوصافی وجود دارد : رضوان و خشنودی خدا و این خشنودی، بزرگ بلكه بزرگتر از هرچیزی است كه در تصور آیدو خشنودی خدا ، پیروزی بزرگ است و این فوز و پیروزی همان وصل است .

یعنی عاشق حق هنگامی به وصل دوست می رسد به بزرگترین فوز عالم میرسد و در آنجا،رضایت و خشنودی را در آغوش می گیرد و توصیف این حالت به هیچ زبانی نمی گنجد و این صحنه بدیع در جنات عدن اتفاق می افتد.

این كلمه 11 بار در قرآن ذكر شده است كه عبارتند از :

اول: سوره توبه آیه 72: وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَمَسَاكِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ : چند نكته در این آیه وجود دارد . اول اینكه مومنین (مرد و زن) در بهشتهای در شان خویش مسقر می شوند كه نشانه عمومی آن جاری بودن نهر در پای درختان انجاست .دوم تحقق وعده الهی است كه تخلف ناپذیر است . سوم مساكن و جایگاههای نیكو و پاكیزه ای كه متعلق به پاكیزان است و در عدن قرار دارد كه توضیح آن سطور بالا عنوان شد.

دوم: سوره رعد آیه 23: جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ وَالمَلاَئِكَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِم مِّن كُلِّ بَابٍ-سَلاَمٌ عَلَیْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ:در این آیه سه گروه وارد عدن می شوند كه پدران ، همسران و فرزندان آنها می باشد البته باقید مهم (من صلح) یعنی دارای صلاحیت باشند و اعمال و كارهای پسندیده ای كرده باشند كه در شان چنین بهشتی باشند (البته این سه گروه تفسیر خاص دیگری دارد كه به نظر منظور افراد خاصی می باشند كه باید در آیاتی همچون مباهله و طهارت آنرا جستجو كرد)این افراد بعد از ورود به بهشت ، با فرشتگانی روبه رو می شوند كه دو سخن مهم دارند اولا: به این گروه درود باش می گویند و ورودشان را خوشامد گفته و به آنها می گویند: علت این شان و عظمت شما این است كه صبر پیشه كرده اید ( اگر در تاریخ رجوع كنیم خواهیم دید كه پیامبر به چه كسی توصیه صبر نمود و اهل بیت برای احیای دین پیامبر چه مرارتهایی را تحمل كرده و در این را صبر ورزیده تا شهید شدند) ثانیا: این مكان مكان ابدی و بهترین عاقبت رقم زده شده برای اینان است.

سوم: سوره نحل آیه 31: جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ لَهُمْ فِیهَا مَا یَشَآؤُونَ كَذَلِكَ یَجْزِی اللّهُ الْمُتَّقِینَ-الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْكُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ:در این آیه عدن پاداش متقین است همان كسانی كه زمان تحویل امانت جان به ملائك قبض روح ، شاد بودند زیرا كه امانت الهی را پاك و طیب به صاحبش پس دادند لذا در آن هنگام ملائك به آنها سلام می دهند و می گویند : به خاطر كارهای نیكی كه كرده اید وارد بهشت عدن شوید.

چهارم: سوره كهف آیه 18: أُوْلَئِكَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَیَلْبَسُونَ ثِیَابًا خُضْرًا مِّن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَّكِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِكِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَحَسُنَتْ مُرْتَفَقًا: در این آیه اشاره به زیور الات و پوشاك متقین، در بهشت عدن دارد به نحوی كه آنها ،غرق در انواعو اقسام طلاجات و زیورلات شده و لباسهایی از بهترین ابریشم برتن نموده و بر تختهای مجلل خویش تكیه می دهند ، آری این بهترین جزاء و نیكو مكانی است.

پنجم: سوره مریم آیه 61: جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّهُ كَانَ وَعْدُهُ مَأْتِیًّا:در این آیه، جنات عدن پاداش بندگانی عنوان شده كه به حضرت دوست و غیب او ، ایمان دارند و این وعدگاه حق به آنهاست كه عطا شده است.

ششم:سوره طه آیه 76: جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى: در این آیه، عدن پاداش كسانی است كه خویشتن را تزكیه كرده و دل و جانشان فقط برای حضرت احدیت بوده و جانشان را از هر غیری پاك نموده اند

هفتم: سوره فاطر آیه 33: جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ: این آیه مانند مورد چهارم است.

هشتم: سوره ص آیه 50: جَنَّاتِ عَدْنٍ مُّفَتَّحَةً لَّهُمُ الْأَبْوَابُ-مُتَّكِئِینَ فِیهَا یَدْعُونَ فِیهَا بِفَاكِهَةٍ كَثِیرَةٍ وَشَرَابٍ-وَعِندَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ أَتْرَابٌ: در این آیه، به نوع لذات دنیوی موجود در آنجا اشاره دارد و انان بهترین نوشیدنی ها و خودنیها و زنان بكر و زیبا روی می باشد.

نهم: سوره غافر آیه 8: رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدتَّهُم وَمَن صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِیزُ الْحَكِیمُ:این آیه، دقیقا مانند مورد دوم است.

دهم: سوره صف آیه 61: یَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَیُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ: در این آیه موردی كه مهم است و در موارد دیگر ذكر نشد عبارت فوز و پیروزی بزرگ است كه در مساكن پاك به این افراد عطا می شود و هیچ پیروزی بزرگتر از وصل به حضرتش نیست و ما در شان توضیح این مورد نیستیم.

یازدهم: سوره بینه آیه 8: جَزَاؤُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَّضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ:در این آیه، جزاء و پاداش را جنات عدن معرفی می كند و در ادامه می فرناید : این بخاطر رضایتی است كه خدای تعالی از این افراد دارد و این خشنودی مانند مورد دهم به نكاتی اشاره دارد كه فقط باید به قوای درونی انرا درك نمود و برای فهمش از ذوات عالیه استمداد جست.



جنت دارالسلام



دار السلام به معنای مكان و خانه سلامت و ایمنی است و هر نعمت و جذابیتی كه در خیال گنجد، در این بهشت یافت می شود زیرا در اینجا سلامت و ایمنی و راحتی بطور كامل، برای بندگان نیك خدا فراهم شده است. دارالسلام به معناى آن محلى است كه در آن هیچ آفتى از قبیل مرگ ، مرض و فقر و هیچ عدم و فقدانى دیگر و هیچ غم و اندوهى آن افراد را تهدید نمى كند، و چنین محلى همان بهشت موعود است و جز آن نمى تواند باشد.

این بهشت دوبار در قران ذكر شده است:

اول:سوره انعام آیه 127: لَهُمْ دَارُ السَّلاَمِ عِندَ رَبِّهِمْ وَهُوَ وَلِیُّهُمْ بِمَا كَانُواْ یَعْمَلُونَ: حضرت علامه در توضیح این آیه می فرماید: دارالسلام به معناى آن محلى است كه در آن هیچ آفتى از قبیل مرگ ، مرض و فقر و هیچ عدم و فقدانى دیگر و هیچ غم و اندوهى واردین را تهدید نمى كند، و چنین محلى همان بهشت موعود است و جز آن نمى تواند باشد، مخصوصا بعد از آنكه مقید به قید(عند ربهم) شده است. اولیاى خدا در همین دنیا هم وعده بهشت و دارالسلام را كه خداوند به آنان داده احساس مى كنند، یعنى دنیا هم براى آنان دارالسلام است ، براى اینكه اینگونه افراد كسى را جز خداوند مالك نمى دانند، و در نتیجه مالك چیزى نیستند تا بترسند روزى از دستشان برود و یا از فقدان و از دست دادنش اندوهگین شوند، همچنانكه خداى تعالى در حقشان فرموده :الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون و در فكر هیچ چیزى جز پروردگار خود نیستند، و زندگیشان همه در خلوت با او مى گذرد، به همین جهت ایشان در همین دنیا هم كه هستند در دارالسلاماند، و خداوند ولى ایشان است و آنان را در مسیر زندگى به نور هدایت سیر مى دهد همان نورى كه از دلهایشان تابیده چشم عبرت بینشان را روشن ساخته است.

دوم:سوره یونس آیه 25: وَاللّهُ یَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلاَمِ وَیَهْدِی مَن یَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ:در این آیه اثبات می شود كه هركسی كه لایق هدایت الهی شود مكان و ماوای او دار السلام است.



جنت دار الخلد:

منزلگاه همیشكی برای مومنین و نیكوكاران است و یكبار در قرآن ذكر شده است.

سوره فصلت آیه 28 : قُلْ أَذَلِكَ خَیْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كَانَتْ لَهُمْ جَزَاء وَمَصِیرًا.



جنت دارالمقام:این منزلگاه نیز یكبار در قران ذكر شده و آن سوره فاطر آیه 35: الَّذِی أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِن فَضْلِهِ لَا یَمَسُّنَا فِیهَا نَصَبٌ وَلَا یَمَسُّنَا فِیهَا لُغُوبٌ است كه بدی و لغو از آن دور است.[/size]

نصیحت نامه

 

"" نصیحت نامه

آى اوغول، بو تازا دوسلار کی آلیب باشه سنی
قورخ او گوندن،باشون اوسته وئیرالار داشه سنی

دستماز تک بولارین دوسلیقی تئز باطل اولار
دئمه صوندان دئمه دون، من سالیرام باشه سنی

سنه هر کس دئدی دوستام،اونی بیل مطلبی وار
فکری سندن پلو آلسین ، چاغیر یر آشه سنی

دده سی خیرینه هرگز قئجله دال قاشیماز
بیری اوت یاندیراجاق، ایستیر ائده ماشه سنی

بد گونونده ، ساتار الساعه سنی بیر قیرانا
خوش گونونده او کی وئرمز ایکی قارداشه سنی

باخما دنیانین اوغول نازینه عیش عشرتینه
کامیاب ائتمیه جاق بو زن عیاشه سنی

ای(کریمی) آتاوین سوزلرینه ائیله عمل
نفس بیچاره ائدیب ، سالمیا داغ داشه سنی

#کریمی_مراغه_ای

https://telegram.me/joinchat/CSFx1Tz0jWFDFE7eCGRr6g

قضاوت زودهنگام

قضاوت زودهنگام

افسران - قضاوت زودهنگام
 
قضاوت زودهنگام ممنوع

دختر کوچولوی ملوس دو تا سیب در دو دست داشت.
در این موقع مادرش وارد اطاق شد. چشمش به دو دست او افتاد.
گفت، "یکی از سیباتو به من میدی؟"
دخترک نگاهی خیره به مادرش انداخت
و نگاهی به این سیب و سپس آن سیب. اندکی اندیشید.
سپس یک گاز بر این سیب زد و گازی به آن سیب.
لبخند روی لبان مادرش ماسید. سیمایش داد میزد
که چقدر از دخترکش نومید شده است.
امّا، دخترک لحظه‌ای بعد یکی از سیب‌ های گاز زده را به طرف مادر گرفت
و گفت، "بیا مامان این سیب شیرین‌تره!"
مادر خشکش زد.چه اندیشه‌ای به ذهن خود راه داده بود
و دخترکش در چه اندیشه ای بود....

هر قدر باتجربه باشید، در هر مقامی که باشید،
هر قدر خود را دانشمند بدانید، قضاوت خود را اندکی به تأخیر اندازید
و بگذارید طرف مقابل شما فرصتی برای توضیح داشته باشد.
#قضاوت

شعر میهن شهریار:

شعر میهن شهریار:


هاچان، بیرده،گورم سنی      (منتظرم دوباره ببینمت)
آنا یوردوم،آنا وطن                 (سرزمین و وطن مادریم)
گول اوزووه، حسرت قالیب    (به رخ زیبای تو حسرت موندم)
سن سیز، گلدیم جانا، وطن   (بدون تو دارم دق می کنم ای وطن)
مین داوادا،مین دویوشده      (در هزار دعوا و جنگ)
بولاشمیسان قانا،وطن         (به خون آمیخته شدی
کیم دور سنه،ایری باخا؟       (کی جرات داره به تو نگاه که)
کیم دور،سنی دانا،وطن؟      (کیه که به تو بی اعتنا باشه)
جانیم اولسون،سنه قربان    ( جونم فدای تو بشه)
آذربایجان، آذربایجان             (احتیاج به معنی نداره)


***
بسله میسن قوجاغیندا       (تو آغوشت بزرگ کردی)
حیدرخان تک،قهرمانلار        (قهرمان هایی مثل حیدخان)
دیواریندان،داشلاریندان       ( از دیوار و سنگ هات)
توکولوبدی،سئل تک،قانلار  (خون هایی مثل سیل می ریخت)
کوراوغلونون،نعره سیندن   (از نعره ی کوراوغلو(یعنی پسر فرد کور نام یک قهرمان آذربایجانی))
قورخوب، قاچار،شاهلار،خانلار (شاهان و خان ها ترسیده و فرار می کنند)
خلق میزه،ایلهام وئریر        (به مردم خودمون الهام میده)
آدلی،شانلی،ستارخانلار    (ستار خان مشهور)
ایگیت اوغلون،حسین باغوان   (پسران جسوری مانند حسین باغوان)
آذربایجان،آذربایجان                 (احتیاج به معنی نداره)
***
آخشام چاغی،اوبالاردا            (عصر هنگام در اونجا ها)
سرین سرین،یئل لر،اسر        (هوای خنک می وزد)
گدیک لری،دوتوپ دومان         (رفتنی ها رو دود گرفته)
دره لرده،قوزی،مئلر                (در دره ها بزغاله ها مع مع (صدای                                                                گوسفند) می کنند)
باغچالاردا،عاشق آلما            (در باغچه ها سیب های عاشق)
داغلاریندا،جیران، گزر             (در کوه ها آهو ها می گردد)
آلمالاری،آغاجلاردان               (سیب ها از درخت ها)
خمار گوزلی،قیزلار دره د        (دختران خمار چشم در دره ها)
هرطرفین،باغ دور، بستان      (هر طرفش باغ و بوستان است)
آذربایجان،آذربایجان                (احتیاج به معنی نداره)
***
تاریخ لره،سالدیم نظر               (به گذشته ها نگاه کرده)
وار سنده،مین لر،قهرمان          (در تو هزاران قهرمان است)
بابک لره، اولموش وطن           (وطن بابکی ها شده ای)
ستارخاننان، قالمیش نشان     (به ستار خان نشان است)
داوا گونی،میدان لاردا              (در روز جنگ در میدان ها)
دوشمن لره،قارشی دوران      (در برابر دشمان اسقامت کننده)
دوشمن،اگر ئولدورسه ده        (دشمن اگر بکشد هم)
ال چکمیرم ،سندن، اینان         (دست از تو نمی کشه کسانی که به تو باور دارند)
سن سن منه،روح وروان          (تویی تویی روح و جان من)
آذربایجان،آذربایجان

چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون


چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون

دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون

چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید

چو کشتی ام دراندازد میان قُلزُم پرخون

زند موجی بر آن کشتی که تخته تخته بشکافد

که هر تخته فروریزد ز گردش‌های گوناگون

نهنگی هم برآرد سر خورد آن آب دریا را

چنان دریای بی‌پایان شود بی‌آب چون هامون

شکافد نیز آن هامون نهنگ بحرفرسا را

کشد در قعر ناگاهان به دست قهر چون قارون

چو این تبدیل‌ها آمد نه هامون ماند و نه دریا

چه دانم من دگر چون شد که چون غرق است در بی‌چون

چه دانم‌های بسیار است لیکن من نمی‌دانم

که خوردم از دهان بندی در این دریا کفی افیون

مولانا

درددل قرآن با انسان ها ...:

درددل قرآن با انسان ها ...:

منم قرآن کلام حق چرامن رانمیخوانی🍃
چراغافل زمن هستی چراازمن گریزانی🍃
منم آن مونس قبرت منم نورشب سردت🍃
بیابامن بگودردت اگرداری پریشانی🍃
منم حبل متین حق منم پیغام دین حق🍃
به جنات برین حق مراباشدگلستانی🍃
برای مومنان شافی زدست کافران شاکی🍃
دلیل وحجت کافی منم درگاه سبحانی🍃
چوامواج خروشانم ضلالت رابسوزانم🍃
به همراه توهرآنم اگرداری مسلمانی🍃
منم سرچشمه ی عزت منم آن مظهروحدت🍃
منم برکت منم رحمت زسوی ذات رحمانی🍃
عمل برآیه های من تورا ماوا به جنات است🍃
منم شافع برای تواگرخواهان رضوانی🍃
خزان فصل نادانی رهاکن توبیابامن🍃
اگرمیلی تورا باشدبه فصل سبزوبارانی🍃
بیادرگاه معبودت که مشکل می گشایداو🍃
نقاب غصه رابرکش بیادرباغ ایمانی🍃
به دنیاومتاع آن مبند انسان دل خود را🍃
بیادرصحن امن من مرو در راه شیطانی🍃
منم پیغام جاویدان برای توده ی انسان🍃
ندیدید ای مسلمانان مگراعجازقرآنی🍃

«نفخه صور»

 

کلمه«نفخه صور» به معنای دمیدن است و بیشتر الفاظ قرآن مجید درباره‌ی نفخ صور در قیامت است که دوازده بار ذکر شده است.[1] و [2] نفخه صور در آیات (صیحه، زجره، صاخه (صیحه شدید)، راجفه و نقر) آمده است.

در روایات ما آمده

صور؛ شاخی از نور است و در آن روزنه‌هایی است به عدد ارواح بندگان.[3] که اسرافیل آن را به دهان دارد و در بیت‌المقدس در صور می‌دمد و قیامت می‌شود.[4] از شدت صیحه اسرافیل زمین از شرق به غرب رانده می‌شود.[5] و [6]

صور، شاخی است عظیم که دارای یک سر و دو طرف است. فاصله آن طرفی که به سمت زمین است با طرفی که به سوی آسمان است، همانند فاصله عمیق‌ترین نقطه زمین تا انتهای آخرین آسمان است.[7] و [8]

شاید مردمان عصر جاهلیت از احادیث مزبور چیزی نمی‌دانستند، اما علوم روز معنای حقیقی آن‌ها را برای ما روشن می‌کند؛

امواج صوتی نیرومندی که از صیحه اسرافیل تولید شده و به تمام اقطار عالم محیط و مسلط است، به وسیله صور، نور پخش می‌کند؛ به قدری شدید و فراگیر است که تمام موجودات ارضی و سماوی بر اثر ضربه کوبنده آن یکجا به هلاکت می‌رسند.

بر اثر نفخه صور اول، دل‌ها و جگرهای مردم پاره می‌شود.[9] و [10]

صیحه‌هایی که در گذشته بعضی از اقوام ظالم و گناهکار را هلاک کرده است؛ قوم شعیب[11]، قوم هود[12]، قوم صالح[13] که قرآن از آنان خبر داده؛ همه موضعی بوده‌اند و هر یک از آن‌ها باعث مرگ مردم یک شهر شده است، اما صیحه‌ای که در موقع انقراض عالم طنین افکن می‌شود، جهانی است و امواج کوبنده و مهلک آن سراسر کره خاک را فرامی‌گیرد.[14]

وقتی جهان در آستانه رستاخیز قرار گرفت؛

نفخ صور که به معنی دمیدن در شیپور است، تحقق می‌پذیرد

و این کار دو بار عملی می‌شود؛

در مرحله نخست آن‌که در آسمان‌ها و زمین است و به این نفخ صعق می‌گویند

و در مرحله دوم؛ مردم از قبرها به‌سوی محشر می‌شتابند که به آن نفخ بعث می‌گویند.[15] فاصله دو نفخه 40 یا 400 سال است.[16] وقتی صیحه اول نواخته بشود؛ آسمان‌ها، کوه‌ها، دریاها و هر آنچه هست، در شکم زمین دفن می‌شود.[17] و [18]

ادامه نوشته

آیریلیق


ترکی                                                                                                                                 ترجمه   
  

گئجه لر فیکریندن یاتا بیلمیرم                   از فکر تو شبا خوابم نمیبره
بو فیکری باشیمدان آتا بیلمیرم                 نمیتونم این فکر رو از سرم بیرون کنم
نئیله ییم که سنه چاتا بیلمیرم                 اینا رو میگم چون نمیتونم بهت برسم
آیریلیق، آیریلیق، آمان آیریلیق                  جدایی، جدایی، امان از جدایی
هر بیر دردن اولار یامان آیریلیق            
اوزوندور هیجرینده قارا گئجه لر                در هجر تو سیاه و درازند شبا
بیلمیرم من گئدیم هارا گئجه لر                 نمیدونم کجا برم من شبا
ووروبدور قلبیمه یارا گئجه لر                    قلب منو زخمی کرده شبا
آیریلیق، آیریلیق، آمان آیریلیق                  جدایی، جدایی، امان از جدایی 
هر بیر دردن اولار یامان آیریلیق                 از هر دردی بدتر جدایی

یادیما دوشنده آلا گوزلرین                        وقتی چشای رنگیت یادم میافته
گویده اولدوزلاردان آلام خبرین                  تو آسمونا از ستاره‌ها خبرشونو می‌گیرم
نئیله ییم کسیبدیر مندن نظرین                 چیکار کنم که نظرشو از من بریده
آیریلیق، آیریلیق، آمان آیریلیق                  جدایی، جدایی، امان از جدایی
هر بیر دردن اولار یامان آیریلیق                 از هر دردی بدتر جدایی


آیریلیق دردینی چکمه ین بیلمز                 درد جدایی رو هر کی نکشه نمیفهمه
یاردان آیری دوشن گوز یاشین سیلمز        پاک نمی‌کنن چشمی که از یارش جدامونده
دئییرلر اینتظار خسته سی اؤلمز               میگند بیمار انتظار نمی‌میره
آیریلیق، آیریلیق، آمان آیریلیق                   جدایی، جدایی، امان از جدایی
هر بیر دردن اولار یامان آیریلیق                 از هر دردی بدتر جدایی

نئجه کی ائلیمدن آیری دوشندن                چطور وقتی دور میشم از ایل و تبار
سورار بیربیرینی گوروب بیلندن                 میپرسم تک تکشونو از خبر دار
حسرتله سیزلار یار داییم بو غمدن             زاری می‌کند از حسرت این غم دائما یار
آیریلیق، آیریلیق، آمان آیریلیق                   جدایی، جدایی، امان از جدایی
هر بیر دردن اولار یامان آیریلیق                 از هر دردی بدتر جدایی

ایل لردی اوزاقام آرخام ائلیم دن               سالهاست از ایل و تبارم دورم
بلبلم دوشموشم آیری گولوم دن               بلبلم که از گلم دورم
جور ایله آییریب شیرین دیلیم دن               با جفا جدا کرده منو از زبان شیرینم
آیریلیق، آیریلیق، آمان آیریلیق                   جدایی، جدایی، امان از جدایی
هر بیر دردن اولار یامان آیریلیق                  از هر دردی بدتر جدایی

اولوبدور بیگانه یاریم_ یولداشیم                 یار و یاورم بیگانه گشته
سیرداشیم ,غریبه ساییلیر سئوگیم           عشق و همرازم به سان غریبه گشته
بوجاوان چاقیمدا آغاردیب باشیم                از جوانی مویم سپید گشته
آیریلیق، آیریلیق، آمان آیریلیق                   جدایی، جدایی، امان از جدایی
هر بیر دردن اولار یامان آیریلیق                  از هر دردی بدتر جدایی

منی آغلاداندان گولوش ایسته رم              از اونی که منو گریونده خنده میخوام
آیری دوشنیمله گوروش ایسته رم             با اونی که جدا افتاده‌ام دیدار میخوام
حصاری ییخماقا یوروش ایسته رم              برا فرو ریختن حصار یورش میخوام
آیریلیق، آیریلیق، آمان آیریلیق                   جدایی، جدایی، امان از جدایی
هر بیر دردن اولار یامان آیریلیق                  از هر دردی بدتر جدایی

سئوگیلیک اولوبدور شانی فرهادین             عاشقی شده شان فرهاد
سئوگی سی هاردادیر، هانی فرهادین        کجاست معشوق فرهاد
دییه ره ک چیخاجاق جانی فرهادین             موقع گفتنش در میاد جون فرهاد
آیریلیق، آیریلیق، آمان آیریلیق                    جدایی، جدایی، امان از جدایی
هر بیر دردن اولار یامان آیریلیق                   از هر دردی بدتر جدایی



آیریلیق یکی از ترانه‌های فولکلور و عامیانه آذربایجان به شمار می‌آید رجب ابراهیمی (فرهاد) آن را در ۱۳۳۵ خورشیدی سرود و استاد علی سلیمی آهنگ سازی آنها را انجام داد و خانم وارتوش(همسر استاد سلیمی) از رادیو تبریز ان را اجرا کرد.

ترانه آیریلیق با اجرای رشید بهبودف شهرت جهانی پیدا کرد و بعدها لطف یار ایمانوف وداریوش بزرگمرد موسیقی ایران زمین (به صورت تک آهنگ)وگوگوش (آلبوم: نیمه گمشده من)و منصور(در تک اهنگ ایریلیق)هم آن را اجرا کردند.

 

 

 آپارات

بو بلالی روزگارین من ایله وفاسی یوخدور

 

بو بلالی روزگارین من ایله وفاسی یوخدور

**************

فلکین غم و بلاسی مگر انتهاسی یوخدور؟

بیر اوتانماز، عار بیلمز، نه دئییم حیاسی یوخدور

بو سپهر دون و ناساز، ستمین ائدیبدیر آغاز

ائلمز حیا، اوتانماز، بیرینه وفاسی یوخدور

ائلیوب منی حواله گنه محنت و ملاله

نئیلیوم ؟ بو هرزه بختین منه بیر حماسی یوخدور

ستم و غمی توکنمز، اؤلورمده رحمه گلمز

بو زمانه نین منیم تک غمه مبتلاسی یوخدور

دوتوب اود گنه آلیشما، بئله چوخدا پیس دانیشما

بو سبب: سنینله آخر فلکین آراسی یوخدور

بو سوزی دانیشماز عاقل، اولا گر بلایه قابل

سؤله هانسی شخص کامل الم و بلاسی یوخدور

منی ده بیر اؤزگه لیلی ائله دی بو چؤلده رسوا

بو بلالی روزگارین من ایله وفاسی یوخدور

یوخ ائدن بیری نصیحت، ائله سین اونا مذمت

مگر ای منیم عزیزیم بو گونون صاباسی یوخدور؟

عجب آنلاماز ایمیش سن، سبیلین آغاردی بیلمه ن

نه جهت بو شوخ و شنگین سنه اعتناسی یوخدور

بو ظریف و شوخ و شیدا، ائله دی خیال گویا

آتیلیبدی باشدا بورکی اؤزونون لباسی یوخدور

دونو قالماییبدی بئلدن، شالی بئش قاریش غزیلدن

آیاقیندا کفش صاغری الینین حناسی یوخدور

بونو بیل بو قدر پولسوز، پلو و پالاس و جولسوز

یئرین اولسا باغ جنت گنه ده جلاسی یوخدور

بئلینی کسیبدی قاتما، دور آیاقه بوردا یاتما

ائله فیکر عؤمر کئچدی گیوون قفاسی یوخدور

ایشین اولدو ناله و آه، گذران دئییل بو بالله

داخی ایستمه بو عمری گئدیب اول صفاسی یوخدور

ایشیمیز عجب شولوغدور، بیری اهل درد یوخدور

بابا مدرسه گوروبسوز کی اونون خلاسی یوخدور؟

به خصوص اهل ****، کسه حق یئر اوسته نسلین

همه نابکار و بی دین بیری نین آتاسی یوخدور

هانی ایندی ملا جعفر؟ اونا خصم اولا پیمبر

ائلیوب یقین جزاده، بو عمل جزاسی یوخدور

گله لعنت خدایه، یئته دردی منتهایه

دوشه قیرخ ایکی بلایه، ائشیدم دواسی یوخدور

قوی ایته(ایتسین) سؤزون دانیشما، من اؤلوم گل اوستون آچما

گؤرورن کی سد(سید) نقیبین بو سؤزه رضاسی یوخدور

سن اؤزیوی ائتمه بی عار، سؤزی چوخ اوزاتما قورتار

ائله مه کلامی تکرار، نه چون؟ اقتضاسی یوخدور

بو کدورت و ملاله آلیب ایچ نئچه پیاله

عبث عمری وئرمه باده، بو جهان بقاسی یوخدور

سؤله ساقیا او مهرو، سالا مجلسه هیاهو

هانی مطرب غزل گو؟ نیی نین صداسی یوخدور

تلف اولدو عمر هی هی، دور اولان اوشاقلارا دئی

هانی دنبک و دف و نی؟ نیه بس نواسی یوخدور؟

اولا گوش نه فلک کر، قالا مات چرخ چنبر

دئمه سین کسی "مغنی" سسی نین غناسی یوخدور

مغنی

مراتب طهارت انسانی

مراتب طهارت انسانی

افسران - مراتب طهارت انسانی
 مراتب طهارت انسانی

یکی از شاگردان علامه حسن زاده آملی نقل می کند:

حضرت استاد(دام عزه) در یکی از روزها فرمودند: 

«طهارت دارای مراتبی است، طهارت ظاهری و باطنی و هر یک نیز
دارای درجاتی است

به قول عارف شبستری:

«موانع چون در این عالم چهار است
 
 
 طهارت کردن از آن هم چهار است

نخستین پاکی از احداث و انجاس
 
 
 دوم از معصیت و ز شر وسواس

سیم پاکی ز اخلاق ذمیمه است
 
که با آدمی همچون بهیمه است

چهارم پاکی سر است از غیر
 
 که اینجا منتهی می‌گرددش سیر

هر آن کو کرد حاصل این طهارات
 
 شود بی شک سزاوار مناجات»

منبع:کتاب صراط سلوک/صفحات35-
 

لا اله الا الله

 

خلوت ترین جشن تولد جهان در منزل صاحب خانه

خلوت ترین جشن تولد جهان

                                             در منزل

                                             صاحب خانه

تصاویر/ شیر نرِ ترسو

تصاویر/ شیر نرِ ترسو

سرانجــام روزے

ویسگون
 
عکس و تصویر سرانجــام روزے به حکمت همه اتفاقات زندگیتان پی خواهید برد. پس فعلابه سردرگمی هابخندید ازمیان ...

سرانجــام روزے 


به حکمت همه اتفاقات 


زندگیتان پی خواهید برد.

 

پس 


فعلابه سردرگمی هابخندید


ازمیان اشکهــا 


لبخند بزنید


و

 
همواره 


به خودتان یادآوری کنید 


پشت هر حادثه ای دلیلــے
                                           نهفته است ....

" السلام علیک یا ابا صالح المهدی "

 

سخنان بزرگان

امام حسين (ع)

دو چيزمردم رابيچاره می کند

يكي ترس از اين كه مبادا در آينده فقير و نيازمند ديگران گردند.


وديگري فخردرزندگی ومباهات بر ديگران.

 

«بحارالأنوار، ج 75، ص 54، ح 96»

 

امام سجّاد عليه السلام:

عبّاس را نزد خداوند منزلتى است كه در روز قيامت

همه شهيدان بر آن رشك مى برند.

بحار الأنوار، ج ۲۲، ص ۲۷۴

 

امام مهدی (عج) :

هيچ چيز مانند نماز بيني شيطان را به خاك نمي مالد

پس نماز بگزار و بيني شيطان را به خاك بمال .

بحارالأنوار ، ج 53

 

#حسین_جان

دوباره مثل همیشه خجالتم دادی...


برای عرض ارادت لیاقتم دادی...

 

تعجبم توکجا این حقیرساده کجا...


همیشه گفته ام آقا تو عزتم دادی...

 

همین که خط نکشیدی به نام من ممنون...


چه شدکه این همه شوق ارادتم دادی ...

 

وفا ندیده ای ازمن قبول اما ...


خودت به رحمت شاهانه عادتم دادی...

 

 السلام_علیک_یا_اباعبدالله

صحیفه سجادیه

 

میلاد امام سجاد (ع) مبارک باد

 

 

اي اهل دعا!روح دعا باد مبارڪ
در ديـدہ تجلاي خدا باد مبارڪ

جان در بدن عالم ايجاد مبارڪ
آمد بہ جهان حضرت سجاد،مبارڪ

 

زندگينامه امام سجاد (ع)

1.حضرت سجاد ( ع ) 
  2.پيام خون و شهادت 
  3.امام سجاد ( ع ) در دمشق 
  4.حرکت به مدينه 
  5.صحيفه سجاديه 

  •   

چهل حدیث گهربار از حضرت زین العابدین

حضرت سجاد

‏1 - قالَ الاْ مامُ عَلی بنُ الْحسَین، زَیْنُ الْعابدین عَلَیْهِ السَّلامُ: ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فیهِ مِنَ الْمُۆمِنینَ كانَ فی كَنَفِ اللّهِ، وَ أظَلَّهُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ فی ظِلِّ عَرْشِهِ، وَ آمَنَهُ مِنْ فَزَعِ ‏الْیَوْمِ الاْكْبَرِ: مَنْ أعْطی النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ ما هُوَ سائِلهُم لِنَفْسِهِ، و رَجُلٌ لَمْ یَقْدِمْ یَداً وَ رِجْلاً حَتّی یَعْلَمَ أنَّهُ فی طاعَةِ اللّهِ ‏قَدِمَها أوْ فی مَعْصِیَتِهِ، وَ رَجُلٌ لَمْ یَعِبْ أخاهُ بِعَیْبٍ حَتّی یَتْرُكَ ذلكَ الْعِیْبَ مِنْ نَفْسِهِ.(1)

سه حالت و خصلت در هر یك از مۆمنین باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قیامت در سایه رحمت عرش ‏الهی می‌باشد و از سختی‌ها و شداید محشر در امان است.

اوّل آن كه به  مردم  چیزی را دهد كه از آنان برای خویش می‌خواهد (آنچه برای خود می‌پسندد را به آنان عطا كند).

دوّم آن قدم از قدم برندارد تا آنكه بداند آن حركتش در راه اطاعت خداست یا معصیت و نافرمانی او

سوّم از برادر مومن خود (به عیبی كه در خود نیز دارد ) عیب جویی نكند تا آنكه آن عیب را از خودش دور سارد


‏2 - قال علیه السلام:  ثَلاثٌ مُنْجِیاتٌ لِلْمُۆْمِن: كَفُّ لِسانِهِ عَنِ النّاسِ وَاغتِیابِهِمْ، وَإ شْغالُهُ نَفْسَهُ بِما یَنْفَعُهُ لاَِّخِرَتِهِ وَدُنْیاهُ، وَطُولُ الْبُكأ ‏عَلی خَطیئَتِهِ .(2)

 

سه چیز موجب نجات انسان مومن خواهد بود:

 

نگهداری زبانش از حرف زدن درباره مردم غیبت آنان،

 

مشغول شدنش به خویشتن با كارهایی ‏كه برای آخرت و دنیایش ‍ مفید باشد.

 

و بسیار گریستن بر اشتباهاتش.‏

 

 

‏3 - قال علیه السلام: أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِیهِ كَمَلَ إِسْلَامُهُ وَ مُحِّصَتْ ذُنُوبُهُ وَ لَقِیَ رَبَّهُ وَ هُوَ عَنْهُ رَاضٍ وَفَاءٌ لِلَّهِ بِمَا یَجْعَلُ عَلَى نَفْسِهِ لِلنَّاسِ وَ صِدْقُ لِسَانِهِ مَعَ النَّاسِ وَ الِاسْتِحْیَاءُ مِنْ كُلِّ قَبِیحٍ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ النَّاسِ وَ حُسْنُ خُلُقِهِ .(3) 

 

چهار خصلت است كه در هركس باشد، ایمانش كامل، گناهانش بخشوده خواهد بود، و در حالتی خداوند را ‏ملاقات می‌كند كه از او راضی و خوشنود است:

 

‏1 - تقوای الهی با كارهایی كه برای مردم به به دوش می‌كشد.

‏2 - راست گوئی و صداقت با مردم .

‏3 - حیا و پاكدامنی نسبت به تمام زشتی‌های در پیشگاه خدا و مردم.

‏4 - خوش اخلاقی و خوش برخوردی با خانواده‌ی خود.‏

 

 

‏4 - قال علیه السلام: یَا ابْنَ آدَم، إ نَّكَ لا تَزالُ بَخَیْرٍ ما دامَ لَكَ واعِظٌ مِنْ نَفْسِكَ، وَ ما كانَتِ الْمُحاسَبَةُ مِنْ ‏هَمِّكَ، وَ ما كانَ الْخَوْفُ لَكَ شِعارا.(4)

 

ای فرزند آدم، همیشه در عافیت و خیر خواهی بود  مادامی كه از درون خود پند دهنده‌ای داشته باشی و محاسبه‌(نفس) از كارهای مهمت باشد و ترس از (عاقبت امور) سرلوحه‌ات گردد.

 

 

‏5 - قال علیه السلام: وَ أمّا حَقُّ بَطْنِكَ فَأنْ لا تَجْعَلْهُ وِعأ لِقَلیلٍ مِنَ الْحَرامِ وَلا لِكَثیرٍ، وَ أنْ تَقْتَصِدَ لَهُ فِی ‏الْحَلالِ.(5)

 

حقّی كه شكم بر تو دارد این است كه آن را ظرف چیزهای حرام - چه كم و چه زیاد - قرار ندهی و (نیز) در ‏چیزهای حلال میانه‌روی كنی.‏

 

‏بقیه احادیث