الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ

 منبع

 
001002 الحمد لله رب العالمين
۩۩۞ سبحانك اللهم وبحمدك ۞۩۩
-------------------------------------
لوحات قرآنية بدقة عالية جدا
-------------------------------------
بسم الله الرحمن الرحيم
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
لوحات قرآنية من سورة الفاتحة رقم 1 - الآية رقم 2
------------------------------------
التفسير الميسر:
الثناء على الله بصفاته التي كلُّها أوصاف كمال، وبنعمه الظاهرة والباطنة، الدينية والدنيوية، وفي ضمنه أَمْرٌ لعباده أن يحمدوه، فهو المستحق له وحده، وهو سبحانه المنشئ للخلق، القائم بأمورهم، المربي لجميع خلقه بنعمه، ولأوليائه بالإيمان والعمل الصالح.
-------------------------------------
آردو
سب طرح کی تعریف خدا ہی کو (سزاوار) ہے جو تمام مخلوقات کا پروردگار ہے
---------------------------------------
فارسي
ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است.
---------------------------------------
Surat Al-Fatiha no. 1 , Ayat no. 2 Quranic Posters
------------------------------------
English
[All] praise is [due] to Allah, Lord of the worlds
---------------------------------------
Francais
Louange à Allah, Seigneur de l›univers
---------------------------------------
Malay
Segala puji tertentu bagi Allah, Tuhan yang memelihara dan mentadbirkan sekalian alam
---------------------------------------
Turkish
Hamd, Alemlerin Rabbi Allah›a mahsustur
---------------------------------------
Bengali
যাবতীয় প্রশংসা আল্লাহ তাআলার যিনি সকল সৃষ্টি জগতের পালনকর্তা।
---------------------------------------
Indonesian
Segala puji bagi Allah, Tuhan semesta alam
------------------------------------------
Swahili
Sifa njema zote ni za Mwenyezi Mungu, Mola Mlezi wa viumbe vyote
-----------------------------------------
Somali
Mahad Eebaa iska leh ee barbaariyaha Caalamka ah (Koonka)
----------------------------------------
Chinese
一切赞颂全归真主,众世界 的主,
---------------------------------------
Deutsch
(Alles) Lob gehört Allah, dem Herrn der Welten
---------------------------------------
Italian
La lode [appartiene] ad Allah, Signore dei mondi
---------------------------------------
Spanish
Las alabanzas a Allah, Señor de los mundos

فرازی از دعای عرفه

پوستر دعای عرفه (6)

فایل لایه باز (psd): پوستر دعای عرفه بمناسبت روز عرفه

پوستر دعای عرفه


 
فرازی از دعای عرفه 
اَللّهُمَّ اجْعَلْ غِنایَ فی نَفْسی وَالْیَقینَ فی قَلْبی وَالاِْخْلاصَ فی عَمَلی وَالنُّورَ فی بَصَری وَالْبَصیرَهَ فی دینی وَمَتِّعْنی بِجَوارِحی وَاجْعَلْ سَمْعی
وَبَصَری اَلْوارِثَیْنِ مِنّی وَانْصُرْنی عَلی مَنْ ظَلَمَنی وَاَرِنی فیهِ ثاری وَمَاءرِبی وَاَقِرَّ بِذلِکَ عَیْنی اَللَّهُمَّ اکْشِفْ کُرْبَتی وَاسْتُرْ عَوْرَتی
وَاْغْفِرْ لی خَطیَّئَتی وَاخْسَاءْ شَیْطانی وَفُکَّ رِهانی،

خدایا قرار ده، بی نیازی را در ذاتم، و یقین را در دلم، و اخلاص را در عملم، و نور را در دیده ام، و بصیرت را در دینم و مرا به اعضایم
بهره مند کن، و گوش و چشمم را دو وارث من گردان، و مرا بر آن که به من ستم روا داشته پیروز فرما، و در رابطه با او انتقام
و هدفم را نشانم ده، و چشمم را بدین سبب روشن گردان.خدایا گرفتاری ام را برطرف کن، و زشتی ام را بپوشان،
و خطایم را بیامرز و شیطانم را بران و دینم را ادا کن،

دانلود: 

Image icon دانلود پوستر دعای عرفه (2.49 MB

 

 

عکس و تصویر #روزعرفه_روزنیایش_دعای_عرفه#سه_شنبه_۳۰مرداد۹ذی_الحجهعکس و تصویر #روزعرفه_روزنیایش_دعای_عرفه

عکس و تصویر #روزعرفه_روزنیایش_دعای_عرفه#سه_شنبه_۳۰مرداد۹ذی_الحجه

لبیک اللهم لک لبیک

 

 حج: تلبیه، لبیک اللهم لک لبیک

 عکس و تصویر لٙبیکٙ اللهم لٙبیکٙ، لٙبیک لاٙ شٙرِیکٙ لٙک لٙبیکٙ، إن الحٙمد ، والنعمٙة ٬ لٙک واٙلملک ...

«لَبَّیكَ الّلهُمَّ لَبَّیكَ،

لَبَّیكَ لاشَریكَ لَكَ لَبَّیكَ،

إنَّ الْحَمدَ وَ النِّعمَةَ لَكَ وَ الْمُلكَ،

لاشَریكَ لَكَ لَبَّیكَ.

 

(ترجمه:

خداوندا رو به سوی تو آورده‌ام و دعوت و ندای تو را اجابت می‌کنم، اجابت کردنی پس از اجابت کردن، شریک و یاوری نداری، رو به سوی تو آورده و مُقیم آستان بندگی تو می‌شوم، تمام حمد و ثنایم مخصوص تو است، همه نعمتها و پادشاهی عالَم از آنِ توست، هیچ شریکی نداری، دعوتت را لبیک گویم.)»

 

 

فرازی از دعای عرفه

عکس و تصویر یوم.العرفة

لَمْ تَرْضَ لى يا اِلهى نِعْمَةً دُونَ اُخرى وَرَزَقْتَنى مِنْ اَنواعِ الْمَعاشِ وَصُنُوفِ الرِّياشِ بِمَنِّكَ الْعَظيمِ الاَْعْظَمِ عَلَىَّ وَاِحْسانِكَ الْقَديمِ اِلَىَّ حَتّى اِذا اَتْمَمْتَ عَلَىَّ جَميعَ النِّعَمِ وَصَرَفْتَ عَنّى كُلَّ النِّقَمِ لَمْ يَمْنَعْكَ جَهْلى وَجُرْاءَتى عَلَيْكَ اَنْ دَلَلْتَنى اِلى ما يُقَرِّبُنى اِلَيْكَ وَوَفَّقْتَنى لِما يُزْلِفُنى لَدَيْكَ فَاِنْ دَعَوْتُكَ اَجَبْتَنى وَاِنْ سَئَلْتُكَ اَعْطَيْتَنى وَاِنْ اَطَعْتُكَ شَكَرْتَنى وَاِنْ شَكَرْتُكَ زِدْتَنى،

برايم نپسنديدى اى معبود من نعمتی را بدون نعمتى ديگر،

و از انواع وسايل زندگى، و اقسام بهره ها نصيب من فرمودى،

و اين بخاطر نعمت بخشی بزرگ و بزرگتر و احسان ديرينه ات بر من بود،

تا جايى كه همه نعمتها را بر من كامل نمودى،

و تمام بلاها را از من بازگرداندى،

نادانى و گستاخی ام بر تو، بازت نداشت،

از اين كه مرا به آنچه به تو نزديك مى كند راهنمايى كردى،

و به آنچه مرا به پيشگاهت مقرّب مى نمايد توفيق دادى،

پس اگر بخوانمت، اجابتم نمايى،

و اگر از تو درخواست نمايم، عطايم كنى،

و اگر اطاعتت كنم قدردانى فرمايى،

و اگر به شكرت برخيزم بر نعمتم بيفزايى،

 

متن کامل دعای عرفه از سایت erfan

فرازی از دعای عرفه : آرزوی امیدواران

 

فرازی از دعای عرفه : آرزوی امیدواران (+پوستر)

دعاگرافی با عنوان

"آرزوی امیدواران" بر اساس فرازی از دعای عرفه

متن

یا مُنتَهی اَمَلِ اَلراجِینَ
ای منتهای آرزوی امیدواران

منبع

فرازی از دعای عرفه

 

 

 

 

دانلودتصویر کوچک (700*700) پوستر (1230*1198)

 

گالری: 

معنای لبّیک چیست؟

 

پرسش
 
معنای لبّیک چیست؟

 

 

 

«لبّیک» به معنای پاسخ مثبت دادن، موافقت کردن و پذیرش دعوت یا قبول آن است؛[1] پذیرشی همراه با تکریم و تعظیم و تجلیل. این واژه در اصل «لَبَّینِ لَکَ» بوده که در اثر ادغام به صورت «لَبَّیک» درآمده است.[2]

 

این کلمه (که بخش اصلی تلبیه[3] احرام را تشکیل می دهد) به عنوان یکی از واجبات حج است که با گفتن آن، شخص حج گذار وارد احرام می شود.[4]

 

در مورد علت وجوب این عمل در اول مناسک حج، این مطلب در روایتی از امام کاظم(ع) آمده است که ایشان فرمودند: «هنگامی که مردم مُحرِم می شوند، خداوند آنها را صدا می زند و می فرماید: ای بندگان من! همان گونه که شما برای من احرام بستید، آتش جهنّم را بر شما حرام کردم. گفتن «لبیک اللهم لبیک» اجابت کردن خداوند در مقابل این گفته او است».[5] همچنین در روایات دیگری آمده است که این عبارت در پاسخ به آیه ای از قرآن است که به حضرت ابراهیم(ع) فرمود: «به مردم اعلام کن تا به حج و زیارت کعبه بیایند. مردم با گفتن این کلمه، به دعوت خداوند، جهت زیارت خانه او پاسخ مثبت می دهند».[6]

 

این واژه در میان دعاهای تکبیر های اول نماز نیز آمده است.[7] در برخی از دعا های دیگر مانند دو دعا از صحیفه سجادیه نیز وارد شده است.[8] در این موارد نیز به همان معنای پذیرفتن دعوت و پاسخ مثبت دادن به فراخوانی خداوند جهت انجام نماز، دعا و... است.

 

 


[1]. بستانی، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدی، مهیار، رضا، ص 749، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1375ش.

[2]. مقری فیومى، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، ج 2، ص 547، منشورات دار الرضی، قم، چاپ اول، بی تا.

[3]. تلبیه، به معنای گفتن لبّیک است که عبارت مخصوص آن در حج به این صورت است: لبیک اللهم لبیک لبیک لا شریک لک لبیک.

[4]. بهجت، محمد تقی، مناسک حج و عمره، ص 90، دفتر آیت الله بهجت، قم، چاپ سوم، 1424ق.

[5]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج12، ص 375، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق.

[6]. همان، ص 377.

[7]. در اول نماز گفتن شش تکبیر مستحب که با تکبیرة الاحرام واجب نماز، هفت تکبیر می شود. در بین این تکبیرها دعاهایی وارد شده که گفتن آنها مستحب است. یکی از این دعاها: «لَبَّیْکَ‏ وَ سَعْدَیْکَ‏ وَ الْخَیْرُ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ الشَّرُّ لَیْسَ إِلَیْکَ وَ الْمَهْدِیُّ مَنْ هَدَیْت‏... ».

[8]. صحیفه سجادیه، دعای 16 و 51.

 

اللَّهُمَّ لا تَحْرِمْنِي خَيْرَ مَا عِنْدَكَ لِشَرِّ مَا عِنْدِي

فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَرْحَمْنِي بِتَعَبِي

وَ نَصَبِي فَلا تَحْرِمْنِي أَجْرَ الْمُصَابِ عَلَى مُصِيبَتِهِ

خدايا محرومم مساز از خير آنچه نزد توست،

به خاطر شرّ آنچه پيش من است،

پس اگر با خستگى و واماندگی ام به من رحم نمیكنى،

از پاداش مصيبت ديده بر مصيبتش محرومم مكن.

عالم بی عمل

 

عالم بی عمل

 

عمل به گفتار

اگر بخواهیم از نظر روانى، تأثیر مستقیمی بر امر آموزش و پرورش داشته باشیم باید به علم خویش عمل کند و متعلمان، از یک طرف، گفته‏هاى معلم را می شنوند و از طرف دیگر به عملکرد او چشم مى‏دوزند که آیا کردار و گفتار با هم یکسان است یا نه؟
در فرهنگ اسلام، توأم بودن علم و عمل مورد توجّه و بسیار اهمیت دارد زیرا رفتار و عمل بهترین راه برای اثباتِ حقّانیتِ گفتار است و هرگونه شائبه‏اى را از ذهن دیگران بیرون می کند. امام صادق علیه السلام می فرماید: «کُونُوا دُعاةَ النَّاسِ بِاعْمالِکُمْ وَ لا تَکُونُوا دُعاةً بِالْسِنَتِکُمْ» با کردار خویش فراخوان مردم (به اسلام) باشید، نه اینکه (تنها) با زبانتان، آنها را فراخوانید. (14)
بر این مبنا اگر معلّم و مربّى به یافته‏هاى خویش عمل نکند، نه خودش و نه دیگران سودی نخواهند دید به گفته سعدى:
فقیهى، پدر را گفت: هیچ از این سخنان رنگین دلاویز متکلّمان، در من اثر نکند، به حکم آنکه نمى‏بینم مر ایشان را فعلى موافق گفتار.
ترک دنیا به مردم آموزند
خویشتن، سیم و غلّه اندوزند
عالمى که «گفت» باشد و بس
هر چه گوید، نگیرد اندر کس‏
عالم آن کس بود که بد نکند
نه بگوید به خلق و خود نکند
عالم که کامرانى و تن‏پرورى کند
او خویشتن، گم است، که را رهبرى کند؟ (15)
قرآن مجید، نکوهیده‏ترین تعبیر را نسبت به عالمان بى‏عمل به کار برده، در یک جا او را به «سگ» تشبیه کرده در سوره اعراف آیه 176 میفرماید: «فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ انْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ اوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ» مثل او مثل سگ است که اگر به او حمله کنى، زبان از دهان درآورد (و پارس کند) و اگر رهایش کنى باز، چنین کند.
در تفسیر این آیه آورده‏اند: «از بسیارى از روایات و کلمات مفسّران استفاده مى‏شود که منظور از این شخص، مردى به نام» بلعم باعورا بوده است که در عصر موسى علیه السلام زندگى مى‏کرد و از دانشمندان و علماى مشهور بنى اسرائیل محسوب مى‏شد و حتى موسى علیه السلام از وجود او به عنوان یک مبلغ نیرومند استفاده مى‏کرد و کارش در این راه آن‏ قدر بالا گرفت که دعایش در پیشگاه خدا به اجابت مى‏رسید. ولى بر اثر تمایل به فرعون و وعده و وعیدهاى او، از راه حق منحرف شد و همه مقامات خود را از دست داد تا آنجا که در صف مخالفان موسى علیه السلام قرار گرفت. (16)

ادامه نوشته

فرق دیوانه با احمق -

پیش فرض

فرق دیوانه با احمق -

مردی در هنگام رانندگی، درست جلوی حياط يک تيمارستان پنچر شد و مجبورشد همانجا به تعويض لاستيک بپردازدهنگامی که سرگرم اين کار بود، ماشين ديگری به سرعت ازروی مهره های چرخ که در کنار ماشين بودند گذشت و
آنها را به درون جوی آب انداخت و آب مهره ها را برد.


مرد حيران مانده بود که چکار کند.

تصميم گرفت که ماشينش را همانجارها کند و برای خريد مهره چرخ برود.
در اين حين، يکی از ديوانه ها که از پشت نرده های حياط تيمارستان نظاره گر اين ماجرا بود، او را صدا زد و گفت:
از ٣ چرخ ديگر ماشين، از هر کدام يک مهره بازکن و اين لاستيک را با ٣ مهره ببند و برو تا به تعميرگاه برسی.


آن مرد اول توجهی به اين حرف نکرد ولی بعد که با خودش فکر کرد ديد راست می گويد و بهتر است همين کار را بکند.
پس به راهنمايی او عمل کرد و لاستيک زاپاس را بست.
هنگامی که خواست حرکت کند رو به آن ديوانه کرد و گفت: «خيلی فکر جالب و هوشمندانه ای داشتی.
پس چرا توی تيمارستان انداختنت؟
ديوانه لبخندی زد و گفت: من اينجام چون ديوانه ام. ولی احمق که نيستم!!ا

روباه به گرگ گفت زندگیو یادم بده .

روباه به گرگ گفت زندگیو یادم بده .


گرگ گفت.
از بالای تپه بپر.
روباه گفت پام میشکنه.
گرگ گفت بپر من میگیرم.
روباه پرید ولی گرگ نگرفت و روباه پاش شکست.
روباه گفت چرا نگرفتی.
گرگ گفت درس اول .

اعتماد یعنی مرگ....

در ماجراي ملي شدن صنعت نفت


مي گويند زماني که قرار بود دادگاه لاهه براي رسيدگي به دعاوي انگليس در
ماجراي ملي شدن صنعت نفت تشکيل شود ،

دکتر مصدق با هيات همراه زودتر از موقع به محل رفت .

در حالي که پيشاپيش جاي نشستن همه ي شرکت کنندگان تعيين شده بود ، دکتر مصدق رفت و به نمايندگي هيات ايران روي صندلي نماينده انگلستان نشست .
قبل از شروع جلسه ، يکي دو بار به دکتر مصدق گفتند که اينجا براي نماينده
هيات انگليسي در نظر گرفته شده و جاي شما آن جاست ، اما پيرمرد توجهي
نكرد و روي همان صندلي نشست ..
جلسه داشت شروع مي شد و نماينده هيات انگليس روبروي دکتر مصدق منتظر ايستاده بود تا بلکه بلند شود و روي صندلي خويش بنشيند ، اما پيرمرداصلاً نگاهش هم نمي کرد .
جلسه شروع شد و قاضي رسيدگي کننده به مصدق رو کرد و گفت که شما جاي نماينده انگلستان نشسته ايد ، جاي شما آن جاست .
کم کم ماجرا داشت پيچيده مي شد و بيخ پيدا ميكرد که مصدق بالاخره به صدا در آمد و گفت :
شما فكر مي کنيد نمي دانيم صندلي ما کجاست و صندلي نماينده هيات انگليس کدام است ؟
نه جناب رييس ، خوب مي دانيم جايمان کدام است ..
اما علت اينكه چند دقيقه اي روي صندلي دوستان نشستم به خاطر اين بود تا
دوستان بدانند برجاي ديگران نشستن يعني چه ؟
او اضافه کرد که سال هاي سال است دولت انگلستان در سرزمين ما بيمه زده و کم کم يادشان رفته که جايشان اين جا نيست و ايران سرزمين آبا و اجدادي ماست نه سرزمين آنان ...
سكوتي عميق فضاي دادگاه را احاطه كرده بود و دكتر مصدق بعد از پايان
سخنانش كمي سكوت كرد و آرام بلند شد و به روي صندلي خويش قرار گرفت.
با همين ابتکار و حرکت ، عجيب بود که تا انتهاي نشست ، فضاي جلسه تحت
تاثير مستقيم اين رفتار بزرگ مرد تاریخ ایران قرار گرفته بود و در نهايت نيز انگلستان محکوم شد

سالروز شهادت جانسوز نهال گلشن دین،  نور دیده زهرا، سپهر دانش و بینش،  امام محمد باقر(ع) تسلیت باد

امام محمد باقر (ع):


دعای انسان پشت سر برادر دینی اش،

نزدیکترین و سریعترین دعا به اجابت است . . .

 

السلام علیک یا ابا جعفر یا محمد بن علی ایها الباقر یابن رسول الله انا توجهنا واستشفعنا وتوسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله

 

Image result for ‫محل شهادت امام محمد باقر‬‎

داستان اصلی و کرم : از صفحه 111 تا 115

درباره لیلی و مجنون آذربایجان

داستان اصلی و کرم : از صفحه 111 تا 115

 

 

 

            داستان اصلی و کرم : از صفحه 111 تا 115

 

 

صفحه : ۱۱۱

 

اسیر. بو، پاشایا توخوندو. آتینی سوردو دوز باغین ایچینه. اصلی آدام گلدیگینی گؤرجک، ایشین اوستو آچیلماسین دئیه، قاچیب گئتدی. پاشا آلدی کرمین باشی نین اوستونو، دئدی: - دئ گؤروم کیمسن؟ بورادا نه قاییریرسان؟ کرم دینمه دی. پاشا بیر ده سوروشدو. کرم یئنه ده جاواب وئرمه دی. پاشا بیر ده غضبله سوروشاندا سازی سینه سینه میندیریب دئدی: شیکایتیم واردی چرخی-فلکدن،

 زالیم فلک اَیدی، بوکدو بئلیمی.  

ازل بولبول کیمی فریاد ائدرکن، ایندی لال ائیله دی شیرین دیلیمی.

یاندی جیگریم، دؤندو بوریانا، اخدی چئشمیم یاشی، دؤندو عوممانا، گتیردیلر منی اولو دیوانا، باغلادیلار آیاغیمی، الیمی.

دردلی کرم قویدو باشی قادایا، یار ایله گئتمه دی خلوت اودایا، چوخ شوکورلر اولسون باری-خودایا، گؤزوم ایله گؤردوم اصلی یاریمی.

پاشا دیقتله قولاق آسیب گؤردو، یوخ، بوردا نه ایسه دئیه سن باشقا بیر مثله وار. دئدی: - آشیق، دئ گؤروم کیمسن؟ دردین ندی؟ کرم دینمه میش صوفی دئدی: - پاشا ساغ اولسون، بو، گنجهلی ضیاد خانین اوغلودو. نئچه ایلدی کی، کئشیشین قیزینا آشیقدی. اونون دالینجا دییار-دییار گزیر. آخیردا گلیب بوردا سئوگیلیسینی تاپیب. سئوگیلیسی ایله گؤروشمک ایسته ییردی کی، سیز گلیب چیخدینیز. پاشا سوروشدو: - قیز دا بونو ایسته ییرمی؟ صوفی دئدی: - بلی، سوروشا بیلرسینیز.

 

 

 

صفحه : ۱۱۲

 

 

پاشا او ساعات بیر عدالت دیوانی قوروب، کئشیشی ده، قیزینی دا چاغیرتدیردی. قیزا دئدی: - قیزیم، سن بو اوغلانی سئویرسنمی؟ اصلی خان پاشانین آیاقلارینا ییخیلیب دئدی: - سنه قوربان اولوم، پاشا، بو منیم سئوگیلیمدی. آتام منی اونا وئرمه ییب، بیزی فراق اودونا یاندیریر. پاشا اوزونو کئشیشه توتوب دئدی: - نییه قیزینی اونا وئرمیرسن؟ کئشیش دئدی: - اولا، من ائرمنییم، او موسلمان. ایکینجی ده منیم قیزیم نیشانلیدی. پاشا دؤندو، اصلیدن سوروشدو کی: - قیزیم، سن نیشانلیمیسان؟ اصلی دئدی: - پاشا، منی بورادا اؤزلری گوجله بیر اوغلانا نیشان قویوبلار. آنجاق من کرمدن باشقاسینا گئتمه یه جیم. پاشا دئدی: - کئشیش، بونلارا ظولم ائتدیگین بسدی. گرک قیزی وئره سن اونا. کئشیش گؤردو آیری یول یوخدو، دئدی: - باش اوسته! منه اوچ گون مؤهلت وئر، حاضیرلیق گؤروم. جاماات یئربیئردن قیشقیردی کی: - مؤهلت وئرمه، یئنه ده قاچاجاق. پاشا دئدی: - یوخ، قاچماز. سونرا اوزونو کئشیشه توتوب دئدی: - اوچ گون اصلینی بورادا، اؤز قیزلاریمین یانیندا ساخلایاجاغام. گئت، حاضیرلاش. اوچ گوندن سونرا تویلو. هامی پاشانین بو تدبیرینی بیندی. حاضیرلیق باشلاندی. ایندی هامی تویا حاضیرلاشماقدا اولسون، ائشیت کئشیشدن. کئشیش چوخ حیله گر، اؤزو ده سِحریکار ایدی. تئز قیزا قیرمیزی خارادان بیر دون حاضیرلاتدی. دؤشونه تیلسیملی بند دویمه لر تیکدیردی. اوچونجو گون اصلینین یانینا گلیب، اؤز الیله دونو اونا گئیدیردی، سونرا دا دئدی:

 

 

 

صفحه : ۱۱۳

 

 

- قیزیم، من چوخ شادام کی، سن اؤز مورادینا چاتدین. خوشباخت اول! آنجاق سننن آخیرینجی بیر خواهیشیم وار. بابالیم بوینونا، اگر بو دویمه لری اؤزون آچسان، قوی دویمه لری کرم آچسین. بلی، پاشانین امری ایله توی باشلاندی. قیرخ گون قیرخ گئجه چالدیلار، اوینادیلار، مجلیس کئچیردیلر، اصلینی کرمه وئردیلر. کرم گلین اوتاغینا گیریب گؤردو کی، اصلی خان آل خارایا بورونوب، اؤزونه ده یئتمیش یئددی قلم ایله بزک ووروب. کرم بو گؤزللیگی اصلی خاندا گؤرن کیم سازینی آلیب، گؤرک نه دئدی:

سئودیگیم باشدان آیاغا ال قیرمیزی گئیینیبدی. یاراشیر قددی-دالینا شال، قیرمیزی، گئیینیبدی. اتالیدی، آنالیدی، اؤردکلیدی، سونالیدی، قولاقلاری تانالیدی، لعل قیرمیزی گئیینیبدی. باده دولودو ایچمه یه، گول، فیدان، آغاج اکمه یه، واختی گلیبدی آچماغا، گول قیرمیزی گئیینیبدی. یاشا، سئودیجیگیم، یاشا، نه یازیلسا گه لر باشا، ال یاناقدا قوشا-قوشا، خال قیرمیزی گئیینیبدی. کرم دده گلدی سیزه، قدم باسدی ائوینیزه، مایل اولدو آلا گؤزه، ال قیرمیزی گئیینیبدی.

 

 

 

صفحه : ۱۱۴

 

 
سؤزونو تامام ائله ییب،
 اصلینین بوینونو قوجاقلادی.
 ایکی آشیق گؤروشوب، 
اؤپوشدولر. اصلی دئدی: - سان کرم،
 شوکور اولسون، چوخ صفادان سونرا آخیردا بیر
-بیریمیزه چاتدیق. بلی آداملار داغیلیب گئتدیلر.
 اوتاقدا تکجه کرمله اصلی قالدی. اصلی دئدی: -
 کرم جان، آتام بابال سالیب کی، دونومون دویمه
 لرینی سن آچاسان. کرم ایره لی گلدی. نه قدر 
ائله دی دویمه لری آچا بیلمه دی. اصلی ده نه قدر
 چالیشدیسا دویمه لری آچا بیلمه دی. آلدی کرم،
 گؤرک دویمه لره نه دئدی: امان فلک، داد ائیلرم الیننن،
 اچیلسین اصلیدن دویمه، من اؤلدوم. اصلی خان عاغلییار،
 کرم آلیشار، اچیلسین اصلیدن دویمه، من اؤلدوم. 
اغالار آغاسی، شاهلارین شاهی، 
منه کؤمک اولسون گؤیلرین ماهی،
 ایمانسیز کئشیشین بودو متاهی، اچیلسین اصلیدن دویمه،
 من اؤلدوم. کرم بئله اوخویاندا اصلی نین یاخاسینداکی
 دویمه سی نین بیری آچیلدی. الدی کرم: کئشیش قاباغیمدا
 بیر قارا دومان، چاغیررام مؤولانی حالیمدی یامان.
 موشکوللری آچان پئیغمبر، ایمام، اچیلسین اصلیدن دویمه،
 من اؤلدوم. کرم بئله دئینده دویمه نین بیری ده آچیلدی.
 آما او بیری دویمه او ساعات باغلاندی. کرم آغلایا-
آغلایا دئدی: اتان کئشیش، کیلسه لردن کندی وار. حیله گردی،
 بیلمک اولمور، فندی وار. 
بیر دویمه نین هشتاد سککیز بندی وار.
 
 

صفحه : ۱۱۵

 

اچیلسین اصلیدن دویمه، من اؤلدوم. بئله دئینده دویمه لر آخیرا کیمی آچیلدی. بیر دویمه قالاندا یئنه باشا کیمی دویملندی. آلدی کرم، دئدی: باهار اولجاق، داغلار، قارین اریسین! کرم، عؤمرون بو قوربتده چوروسون! دویمه کسن زرگار، الین قوروسون! اچیلسین اصلیدن دویمه، من اؤلدوم. دویمه لر یئنه ده بیر دویمه قالاناجان آچیلدی. کرم بیر بند ده اوخودو کی، اخیرینجی بند آچیلسین. ایش ترسینه اولدو. سؤز قورتاران کیمی یئنه دویمه لر باشا قدر دویملندی. بئله-بئله دویمه لر آچیلدی، باغلاندی، آخیرینجی دویمه آچیلاندا بیر اود چیخیب کرمین سینه سینه دوشدو. کرم باشلادی یانماغا. اصلی داد فغان ائله ییب اغلاماغا، اؤزونو یئییب تؤکمه یه باشلادی. کرم اصلینی بئله گؤرنده آلدی، گؤرک یانا-یانا نه دئدی: گل، اصلیم، گل، گل آغلاما! یانیرام، اصلیم، یانیرام!..

 جییریم اوددا داغلاما،  

یانیرام، اصلیم، یانیرام!.. بیر آتش دوشدو جانیما، انام یوخ، گلسین یانیما، ائللر آغلاسین حالیما، یانیرام، اصلیم، یانیرام!.. چکدیجگیم دردله الم، مننن عیبرت آلسین عالم، بئله چالینیبدی قلم، یانیرام، اصلیم، یانیرام!.. کرمم، سؤیله نیر آدیم،

 

کودتای 28 مرداد

کودتای 28 مرداد سال 1332، 

نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران است.

کودتا، سبب سقوط حکومت ملی ایران و استمرار رژیم استبداد سلطنتی شد ...

حدود 65 سال پیش  در چنین روزی سازمان مخفی اطلاعات انگلیس و آژانس اطلاعات مرکزی امریکا با کمک عوامل داخلی طرفدار محمدرضا پهلوی کودتایی علیه نخست وزیر وقت ایران برنامه ریزی و اجرا کردند که برای چند دهه جنبش عدالت و استقلال خواهی در ایران را به تعویق انداخت.

 
به گزارش مجله تاریخ فرادید، در 28 مرداد سال 1332 "کیم روزولت" مامور مخفی اداره اطلاعات امریکا سیا نقشه کودتایی که با همکاری اداره اطلاعات مخفی انگلیس و جمعی از افسران مخالف دولت و عوامل محمدرضا پهلوی طرح ریزی کرده بود را به اجرا در آورد و دولت مصدق که برای ملی کردن صنعت نفت حاضر به سازش با انگلیس نشده بود را از قدرت ساقط کرد.
 
در این تاریخ مصدق که به دنبال تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت، بیش از دو سال پیش به نخست وزیری رسیده بود در مذاکرات پی در پی با دولت بریتانیا حاضر به سازش نشد و حتی شکایت انگلیس به دیوان لاهه و شورای امنیت سازمان ملل متحد را نیز بی نتیجه گذاشت؛ پس از آن دولت انگلیس چاره را در برکناری نخست وزیر از سمت خود دید.
 
گرچه مصدق تا مدتی توانست در مقابل فشارهای عوامل داخلی و خارجی مقاومت کند اما انجام رفراندوم برای انحلال مجلس و تلاش برای تضعیف شاه باعث شد مخالفان داخلی و خارجی او برای برداشتنش متحد شوند ...
 
 
(تصاویر) کودتا علیه دولت مصدق

ایران جان

دانلود آهنگ جدید حجت اشرف زاده و حامد همایون و رضا صادقی و مهدی یغمایی به نام ایران جان

Download New Music Hojat Ashrafzadeh, Hamed Homayoun, Reza Sadeghi & Mehdi YaghmaeiIrane Jan

حجت اشرف زاده و حامد همایون و رضا صادقی ایران جان

متن آهنگ ایران جان حجت اشرف زاده و حامد همایون و رضا صادقی

ایران وطنم جانو تنم خاک رهایی مهد هنری مامن مردان خدایی
تیری به تنم تا نخورد از تن من جان و تن من هر دو فدای وطن من
روزی پدری رفت تا زنده بماند روزی پسری تا پاینده بماند
با یار بمانم منو با یار بمیرم  در عشق تو یک بار نه صد بار بمیرم
سر میدهم اما سر تسلیم ندارم من آرشم از تیر کسی بیم ندارم
بر خاک بیوفتم که تو آزاد بمانی از پای نیوفتم که تو آباد بمانی
سلمانم و با عشق در آمیخته کیشم دلبسته یاران خراسانی خویشم
ایران ای جان ای بیشه شیران آزاد بمان شاد بمان خاک من ایران
ایران ای جان ای بیشه شیران آزاد بمان شاد بمان خاک من ایران
ایران ای جان ای بیشه شیران آزاد بمان شاد بمان خاک من ایران
ایران ای جان ای بیشه شیران آزاد بمان شاد بمان خاک من ایران

 

بذار از عمق این قلب پر از عشق واسه زخمای تو مرهم بیارم
به روی خاک تو جون میدم اما محاله پای عشقت کم بیارم
من از خاک عزیزت پا گرفتم من از چشمای تو دنیارو دیدم
به اسم تو قسم حتی یه ذره از این خاکو به دنیایی نمیدم
یکی یکی شمردمو حماسه هات یه کوه شد نوشتم از تو ای وطن یه شعر پر شکوه شد
یکی یکی شمردمو حماسه هات یه کوه شد نوشتم از تو ای وطن یه شعر پر شکوه شد
پای عشق تو میمانم سرزمین من ایرانم خاک پاک تو میبوسم از شکوه تو میخوانم
بیا وطن بیا وطن خوشا به پای خاک تو فدا شدن بیا وطن بیا وطن خوشا در آسمان تو رها شدن
بیا وطن بیا وطن به نام پاک و آب و خاک تو قسم بیا وطن بیا وطن سه رنگ پرچم تو افتخار من
تویی تو جانم وطن وطن تو اشتیاقم وطن وطن تویی امیدم وطن وطن تویی وجودم وطن وطن
ایران ایران …

 

 

 

در زندگی یاد گرفتم:

25 безценни японски мъдрости

در زندگی یاد گرفتم:

با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند.

با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه می کند.

از حسود دوری کنم چون اگر دنیا را هم به او تقدیم کنم باز از من بیزار خواهد بود.

تنهایی را به بودن در جمعی که به آن تعلق ندارم ترجیح دهم و سه چیز را هرگز فراموش نمیکنم:

به همه نمی توانم کمک کنم.
همه چیز را نمی توانم عوض کنم
همه مرا دوست نخواهند داشت.

و تو قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنی
کفش های من را بپوش و از خیابان هایی گذر کن که من کردم
اشکهایی را بریز که من ریختم
سالهایی را بگذران که من گذراندم
روی سنگهایی بلغز که من لغزیدم
دوباره و دوباره برخیز و مجددا در همان راه سخت قدم بزن

هر قدر سنم بیشتر میشود کمتر به قضاوت...

تصویر مرتبط

 

سیمین بهبهانی هر قدر سنم بیشتر میشود کمتر به قضاوت...

منبع 
 
سیمین بهبهانی

هر قدر سنم بیشتر میشود کمتر به قضاوت مردم در مورد خودم اهمیت میدهم.

از این رو هر چقدر مسن تر میشوم بیشتر از زندگی لذت میبرم ...

حذف کردن آدمها از زندگیم به این معنی نیست که ،

از آنها متنفرم!!

معنای ساده اش این است که برای خودم احترام قائلم ...

هر کسی قرار نیست به هر قیمتی تا ابد با من بماند ...

لطف بسیار بزرگی در حق خودمان خواهیم کرد اگر کسانی که روحمان را،

مسموم میکنند را رها کرده و به آرامش پناه ببریم ...

زندگی به من آموخت که هر اشتباهی تاوانی دارد ،

وهر پاداشی بهایی ...

پنیر مجانی فقط در تله موش یافت میشود
 
 

گاهی خودت را مثل یک کتاب ورق بزن

گاهی خودت را مثل یک کتاب ورق بزن

گاهی خودت را مثل یک کتاب ورق بزن.

مثل یک کتاب که فرصت ویرایشش به پایان نرسیده،

آنگاه،

انتهای بعضی فکرهایت "نقطه" بگذار

که بدانی باید همانجا تمامشان کنی!

بین بعضی حرفهایت "کاما " بگذار

که بدانی باید با کمی تامل ادایشان کنی!

پس از بعضی رفتارهایت هم "علامت تعجب" بگذار

که بدانی هیچگاه به خودت مغرور نشوی!

خودت را هرچند شب یکبار ورق بزن تا فرصت ویرایش هست !

حتی بعضی از عقایدت را حذف کن و بعضی ها را پر رنگ !

حواست باشد ،یک روز این کتاب چاپ میشود و به دستت می دهند

و دیگر فرصت ویرایش آن به پایان رسیده !

حالا کتاب خودت را خودت بخوان

امروز تو خود برای حسابرسی از خودت کفایت میکنی

سخنان ناب

نتیجه تصویری برای آدم های بی عقده را دوست دارم....

.

 

 

نتیجه تصویری برای آدم های بی عقده را دوست دارم....

آدم های بی عقده را دوست دارم....

 

آدم های بی عقده را دوست دارم....

منبع
 

آدم های بی عقده را دوست دارم... آدم های سالم! بی کینه! بی خراش! بی خدشه! آدمهای متبحر در فراموشی ناجوانمردی ها.
آدم های نجیب با کاسه های خالی از حسادت و طعن و کنایه...
شهور به مهربانی های زلال!
آدمهایی که کلید شادی هاشان منوط به چرخش در قفل اندوه دیگران نیست.
مسیر درخششان از خاموشی ویرانه های اطرافیان نمی گذرد.
مستلزم لرزش دلی نیست، آرامش قلبشان!
که خیال خوشبختی شان به تماشای بدبیاری های همسایه، آسوده نمی شود!
که سرمشق سادگی در سطر سطر نگاهشان هویداست ...

برای اثبات و استدلال خوش قلبی شان به لکنت گرفتار می شوند!
برای خوش قلبی شان دلیل ندارند! آدم های بی دلیل بی ادعا!
که خنده هاشان کج نمی رود! بیراهه های تمسخر و تحقیر را نمی شناسد
و از جهان خودنمایی های رقت انگیز، صدها کهکشان و سال نوری دور و بی نیازند...
که به کوچکترها امکان قد کشیدن می‌دهند. که ریز دیدن عادتشان نیست.

آدم‌های غنی! آدم‌های قابل اعتماد! آدم‌های ساده امن! امن بی پشیمانی!
آدم‌های بی عقده! آدم‌هایی که امین احساس و باورند
هرجا که قدم بگذارند و هر زمان که اراده کنی!
تو کوه کوه دل بتکان پیش رویشان و مطمئن باش که حتی دانه ارزنی
به گوش هیچ موش ساکن جرز دیوار و هیچ نسیم خبرچینی نخواهد رسید...
آدم هایی که حتی در دل آزردگی‌هاشان هم بر ارابه انصاف سوارند
و به تلافی، رسوایت نمی‌کنند پیش چشم خلایق! آدم‌های بی تلافی!

آدم های بی‌عقده را دوست دارم...
آدم‌های بی خبر از چماق تکفیر و قضاوت...
آدم‌های آدم که حامل باریکه‌های نور ملکوتند برای زمین.

نتیجه تصویری برای آدم های بی عقده را دوست دارم....

مردم اغلب بی انصاف‌ بی منطق و خودمحورند ولی

دکتر شریعتی:


مردم اغلب بی انصاف‌ بی منطق و خودمحورند ولی آنان را ببخش.
اگر مهربان باشی تورا به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند ولی مهربان باش.
اگر موفق شوی دوستان دروغین و دشمنان حقیقی خواهی یافت ولی موفق باش.
اگر شریف و درستکار باشی فریبت می دهند ولی شریف و درستکار باش.
آنچه رادر طول سالیان سال بنا نهاده ای شاید یک شبه ویران کنند ولی سازنده باش.
اگر به شادمانی و آرامش دست یابی حسادت می کنند ولی شادمان باش.
نیکی های درونت را فراموش می کنند ولی نیکوکار باش.
بهترینهایت را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد
و در نهایت می بینی
هر آنچه هست میان تو و خداوند است نه میان تو و مردم!

تصویر مرتبط

الم نجعل له عينين و لسانا و شفتين و هديناه النجدين

الم نجعل له عينين و لسانا و شفتين و هديناه النجدين

كلمه (نجد) به معناى راهى است به سوى بلندى، و مراد از (نجدين ) راه خير و راه شر است و اگر راه خير و شر را نجد خوانده، براى اين بوده كه هر دو مستلزم رنج و مشقت است.

ولى بعضى از مفسرين آن را به دو پستان مادر تفسير كرده اند، كه از ظاهر لفظ به دور است.

نتیجه تصویری برای الم نجعل له عينين

(الم نجعل له عينين ) - يعنى آيا بدن او را مجهز به دو دستگاه عكاسى كه همه ديدنى ها را ببيند نكرديم ؟ تا بدين وسيله آن علم به ديدنى ها با آن وسعت كه دارد برايش حاصل شود، (و لسانا و شفتين ) يعنى آيا ما برايش زبان و دو لب قرار نداديم، تا به وسيله آنها تواناى بر سخن گفتن شود، آن هم با وسعت دامنه اى كه دارد و به وسيله سخن گفتن هر يك بر باطن و ضمير ديگرى آگاه گردد، علم خود را به او منتقل كند، و آن ديگرى از اين راه به امورى كه غايب از ديدگان است راه يابد.

(و هديناه النجدين ) - يعنى ما راه خير و شر را با الهامى از خود به او تعليم داديم، در نتيجه او به خودى خود و به الهام ما خير و شر را تشخيص مى دهد، پس آيه مورد بحث در معناى آيه زير است كه مى فرمايد : (و نفس و ما سويها فالهمها فجورها و تقويها).

در خلال اين آيات سه گانه حجتى نهفته است بر اثبات مضمون آيه ايحسب ان لم يره احد)، و آن مضمون اين است كه خداى تعالى اعمال بندگان و ضمائر آنان را مى بينند، خير آن را از شرش، و حسنه آن را از سيئه اش تشخيص مى دهد.

و حاصل حجت مذكور اين است كه خداى سبحان كسى است كه ديدنى ها را به وسيله دو چشم - يا به عبارتى دو عدسى - به انسانها نشان داد، و چگونه تصور مى شود كه هر ديدنى را به انسان نشان بدهد، ولى خودش آنها را نبيند، و نيز خداى تعالى كسى است كه هر انسانى را از راه سخن گفتن به منويات انسانهاى ديگر آگاه مى كند، و چگونه تصور دارد كه خود او از باطن بندگانش آگاه نباشد، و چگونه ممكن است براى بندگانش پرده از اسرارى بردارد كه براى خودش مستور باشد، و خداى عزوجل كسى است كه با الهام خود به انسان تشخيص خير و شر را داده، و آيا ممكن است با اين حال خود او خير و شر و حسنه و سيئه را تشخيص ندهد؟

نتیجه تصویری برای و لسانا و شفتين

حکایت شیرین سقراط

عصرايران دو » روانشناسی

 
روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و بود.

علت ناراحتی اش را پرسید. شخص پاسخ داد :

در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.

سقراط گفت : چرا رنجیدی ؟

مرد با تعجب گفت: خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است.

سقراط پرسید : اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد به خود می پیچد.

آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی ؟

مرد گفت : مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم. آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود.

سقراط پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟

مرد جواب داد : احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم.

سقراط گفت : همه این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی،‌آیا کسی که رفتارش نا درست است، روانش بیمار نیست ؟

بیماری فکری و روان نامش "غفلت" است. و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد.

پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر.

بدان که هر وقت کسی بدی می کند در آن لحظه بیمار است.
 
نتیجه تصویری برای روزی سقراط حکیم

قالوا اطيرنا بك و بمن معك قال طائركم عند اللّه بل انتم قوم تفتنون

قالوا اطيرنا بك و بمن معك قال طائركم عند اللّه بل انتم قوم تفتنون

گفتند: ما به تو و پيروانت فال بد زده ايم، گفت : فال بد (و نيك ) شما نزد خداست، بلكه شما گروهى هستيد كه مورد آزمايش قرار گرفته ايد(47)نمل

 

مقصود از (تطيّر) و (طائر) در گفتگوى صالح عليه السّلام و قوم ثمود:(قالوا اطيرنابك و بمن معك...)

كلمه : (اطيرنا) در اصل (تطيرنا) بوده، كه صيغه متكلم مع الغير از باب تفعل است، كه مصدرش تطير مى شود و تطير به معناى فال بد زدن به چيزى و شوم دانستن آن است، خواهى پرسيد، ثلاثى مجرد آن (طير) است كه به معناى مرغ است، پس چرا در باب تفعل معناى فال بد زدن را مى دهد؟ در جواب مى گوييم : چون مردم غالبا با مرغ فال مى زدند و لذا شوم دانستن چيزى را تطير خواندند و همچنين به طورى كه گفته اند بهره هر كسى را از شر، طائر او ناميدند.

پس اينكه مردم به صالح خطاب كردند كه (ما به تو تطير مى زنيم و به هر كس كه با توست ) معنايش اين است كه : تو و هم مسلكانت را شوم مى دانيم، چون مى بينيم از روزى كه تو قيام به دعوت خود كردى ما گرفتار محنتها و بلاها شديم، پس هرگز به تو ايمان نمى آوريم.

صالح در پاسخ تطير آنان فرمود: (طائرتان نزد خداست ) يعنى بهره تان از شر، و آن عذابى كه اعمال شما مستوجب آن است نزد خداست.

و به همين جهت دوباره از همين گفته خود اعراض نموده فرمود: (بلكه شما مردمى هستيد كه در حال آزمايشيد)، يعنى خداوند شما را با خير و شر مى آزمايد، تا مؤمن شما از كافرتان و مطيع شما از عاصيتان، متمايز و جدا گردد.

و معناى آيه اين است كه قوم صالح گفتند: ما به تو و به آنان كه با تو هستند فال بد مى زنيم، و هرگز به تو ايمان نياورده، و استغفار نمى كنيم. صالح فرمود: و طائرتان يعنى نصيبتان از شر نزد خدا است، و آن نامه اعمال شما است و من و آنهايى كه با من هستند اثرى در شما نداريم، تا اين ابتلاآت را به سوى شما سوق دهيم، بلكه اين خود شماييد كه در بوته آزمايش قرار گرفتهايد و با اين ابتلاآت امتحان مى شويد، تا مؤمنتان از كافرتان جدا و مطيعتان از عاصيتان متمايز گردد.

و چه بسا بعضى گفته اند كه : طائر به معناى شر نيست، بلكه به معناى آن علتى است كه يا به انسان خير برساند يا شر، چون قوم صالح يا همه عرب همانطور كه با طير فال بد مى زدند، با طير نيز فال خوب مى زدند، و همانطور كه بعضى مرغها را نحس مى دانستند، بعضى ديگر را نيز داراى ميمنت مى پنداشتند، پس طائر در نزد عرب به معناى هر چيزى است كه دنبالش يا خير بياورد يا شر، همچنان كه در قرآن كريم نامه اعمال را كه يا خير است يا شر طائر خوانده و فرموده : (و كل انسان الزمناه طائره فى عنقه و نخرج له يوم القيمة كتابا). و چون آنچه از خير و شر كه به انتظار آدمى است به قضاء و حكم خداى سبحان است و در نامهاى نوشته شده است، ناچار طائر همان كتابى خواهد بود كه مقدرات انسان در آن محفوظ شده است.

ليكن اين حرف صحيح نيست زيرا در ذيل آيه سوره اسرى آمده كه مراد از طائر نامه اعمال است، نه كتاب مقدرات، همچنان كه آيه بعدش كه مى فرمايد: (اقرء كتابك كفى بنفسك اليوم عليك حسيبا) بر اين گفته ما دلالت مى كند.

بعضى گفته اند: معناى جمله (بل انتم قوم تفتنون ) اين است كه شما مردمى هستيد كه عذاب خواهيد شد، ليكن آن معنا كه ما براى جمله مذكور كرديم مناسبتر است.

 

نتیجه تصویری برای قالوا اطيرنا بك و بمن معك قال طائركم عند اللّه بل انتم قوم تفتنون

داستان اصلی و کرم : از صفحه 106 تا 110

درباره لیلی و مجنون آذربایجان

داستان اصلی و کرم : از صفحه 106 تا 110

 

 

 

               داستان اصلی و کرم : از صفحه 106 تا 110

 

 

صفحه : ۱۰۶

 

 

- بو نه سؤزدو؟ کرم دئدی: - بو او دئین سؤزدو کی، کفنده کیهله اؤلمه ییب، دیریدی. هوسنییه خانیم یئریندن دیک قالخیب دئدی: - آفرین سنه، آشیق! داها منیم سنه سؤزوم یوخدو. سن دوغرودان دا حاق آشیغی ایمیشسن. قوی هامی بیلسین کی، کفنده کیدوغرودان دا اؤلو دئییل، دیریدی. پاشا کئشیشه دئدی: - کئشیش، گؤرورسن کی، بو دوغرودان دا حاق آشیغیدی. سن گل قیزی وئر بونا. کئشیش دئدی: - منیم اونا وئریله سی قیزیم یوخدو. کئشیش بئله دئینده وزیر ایره لی یئریگیب دئدی: - کئشیش، بودو، قیزین اؤزو ده منه یازیب کی، اونلار بیر-بیرینی سئویرلر. اگر قیز گلیب سنین اوزونه دورسا، نتیجه سی چوخ پیس اولاجاق. سن گل، قیزی وئر کرمه. کئشیش چار-ناچار راضی اولوب دئدی: - یاخشی، آنجاق منه اوچ گون مؤهلت وئرین کی، حاضیرلیق گؤروم. پاشا راضیلاشیب، کئشیشه اوچ گون مؤهلت وئردی. ایندی جاماات هامی تویو گؤزله مکده، کرمله صوفی ده سئوینمکده اولسونلار، ائشیت کئشیشدن. کئشیش ائوینه گلیب، هامینی یوخویا وئردی، گئجه یاری آغیردان، یونگولدن گؤتوروب یولا دوشدو، آستا قاچان نامرددی. سحر آچیلدی، گؤردولر کئشیش قاچیب. پاشا اونون دالینسا آتلی سالدی. چوخ گزیب دولاندیلار، تاپمادیلار کی، تاپمادیلار. کرم حالال-هوممت ائلیگیب، صوفی ایله یولا دوشدو. سحر یئلی اسیردی. کرم آلدی سازی، سحر یئلیننن گؤرک نه سیفاریش ائلیگیر: اگر گئدر اولسان بیزیم ائللره، سنه بیر سؤزوم وار، دور، سحر یئلی! منیم سالامیمی تئز یئتیر یارا، بو گون خان اصلیمی گؤر، سحر یئلی! قاباق گئدیب اسمه زولفون تئلینه، نظر قیل رویینده بیر جوفت خالینا، محبت نامه سین اؤزون الینه،

 

 

 

صفحه : ۱۰۷

  

بیر تنها یئرده تاپ، وئر سحر یئلی! کرم دئیر: بوردا قویساق سازلاری، خاطیریمه دوشدو شیرین سؤزلری، قارادی قاشلاری، آلا گؤزلری، سن ده مورادینا ایر، سحر یئلی! شهرلر، کندلر کئچدیلر، سالیم-سوراق ائله دیلر، اؤیرندیلر کی، کئشیش حلب شهرینه گئدیب. گونه بیر منزیل، طئییی-معنازیل، آز گئتدیلر، چوخ دایاندیلار، چوخ گئتدیلر، آز دایاندیلار، گونلرین بیرینده گلیب حلب شهرینه چاتدیلار. شهر بؤیوک، بونلار نابلد. اؤزلری ده یورولوب الدن دوشموشدولر. بیر باغین کناریندا اوتوردولار. کرمین عشقی یئنه ده سؤوشه گلدی. سازی کؤینکدن چیخاریب سینه سینه باسدی، آهسته-آهسته دئمه یه باشلادی: گیزلی سئودا چکیب، عشقه دوشنلر، بیر گون اولار هلبت عیانا چیخار. چکه لیم مؤحنتی صبر ایله، کؤنول، گؤرک بونون سونو نه یانا چیخار. فرهاد شیرین اوچون دلدی قایانی، مجنون لئیلی اوچون گزدی سهرانی، کرم اصلی دئییب گزر دونیانی، اشیق اؤز عشقینه مردانا چیخار. قارادی قاشلاری، گؤزو دولایی، یاخشی طبیب گرک وئرسین داوایی، اختارسالار هر طرفدن دونیایی، بئله آشیق آنجاق بیر دنه چیخار. بیزه بئله ایمیش تقدیرین ایشی. اخیتدی گؤزومدن قان ایله یاشی، الدی بو کرمی عشقین آتشی، بو سئودانین سونو عوریانا چیخار.

 

 

 

صفحه : ۱۰۸

  

بو باغ کیمین اولا، کیمین اولمایا؟ هلب پاشاسی نین دارغاسی گولخانین. دئمه کرم اوخویاندا گولخان بیر کناردا دایانیب قولاق آسیرمیش. کرمین اوخوماغی اونون چوخ خوشونا گلدی. یاخینا گئدیب باخدی کی، بو آشیق کیمدیسه چوخ دردلی آداما اوخشاییر. سوروشدو: - آشیق، کیمسن، هارالیسان، دردین ندی؟ صوفی کرمین باشینا گله نی گولخانا ناغیل ائله دی. گولخان دئدی: - آشیق، فیکیر ائلمه، هامان کئشیش عاییلهسی ایله برابر بورادادی. من سنی سئوگیلینه چاتدیرارام. گولخان بونو دئییب، بیر قاری چاغیردی. قارییا چوخلو پول وئریب دئدی: - گئدرسن فیلان ائوه. اورایا تزه بیر کئشیش گلیب. او کئشیشین اصلی آدیندا بیر قیزی وار... قاری دئدی: - تانیییرام، سن سؤزونو دئ! گولخان دئدی: - باخ، بو اوغلانی کی، گؤرورسن، هامان قیزین بوتاسیدی. آتاسی قیزی بونا وئرمک ایستمه ییب، قاچیب بورا گلیب. بو دا قیزی آختارا-آختارا گلیب چیخیب بورایا. ایندی سن گرک بونون گلمگینی قیزا خبر وئره سن. قاری پولو آلدی. «باش اوست»، - دئییب دوزلدی یولا. بو قاری ایمانلی ایپک قاری ایدی. یولدا فیکیرلشدی کی، بلکه بوردا حیله -مییله وار. یاخشیسی بودو کی، قوی قاباقسا اؤیره نیم، گؤروم قیز دوغرودان دا اوغلانی سئویر، یا یوخ.

 غرض قاری گئدیب چاتدی اصلی اولان ائوه.
 باخدی کی، اصلی پنجره نین قاباغیندا  

اوتوروب، باهار بولودو کیمی گؤزلریننن یاش آخیدیر. قاری سالام وئریب، علئیک آلاندان سونرا اوتوردو، باشلادی اوردان-بوردان صؤحبته. یاواش-یاواش گلیب چیخدی مطلب اوستونه. اصلی آچیب بوتون احوالاتی قارییا دانیشدی. قاری اونو سیناماق اوچون قصدن باشلادی اؤیود-نصیحت ائلمه یه کی: - نه ایسته ییرسن اوننان؟ او، موسلمان، سن ائرمنی. اوندان ال چک، گل سنی گؤزل بیر اوغلانا وئریم. اصلی قاریدان بو سؤزلری ائشیتجک ساچلاریننان اوچ تئل آییریب، سینه ساز ائله دی، آلدی، گؤرک نه دئدی: قاری ننه، گل ائیله مه مذمت،

 

صفحه : ۱۰۹

  

بولبولوم وار، گولشه نیم وار، گولوم وار.

 زالیم فلک وئریب دردین بولوننان،   

گؤیدن یئره اولوب، یامان زولوم وار. اغ اوستوننن باغلامیشام قارامی،

 طبیب سنسن، گل تئز باغلا یارامی،   

گؤزو یاشلی قویوب گلدیم کره می، یار یانیندا کاساد اولان دیلیم وار.

اصلییم، امگیم گئتدی بادلارا، الیشدیم، توتوشدوم، یاندیم اودلارا، قورخوم بودو، ملیک وئرسین یادلارا، سئوگیلیمدن آیری دوشن الیم وار.

قاری دئدی: - قیزیم، من سنی سیناییردیم. ایندی سنی کرمله باغچادا گؤروشدورسم راضی اولارسانمی؟ اصلی خان بو سؤزو ائشیدن کیمی گؤز یاشینی تؤکوب دئدی: - آمان ننه، دئ گؤروم، کرم هارادادی؟ قاری کرمین یئرینی اونا سؤیله ییب گئری قاییتدی، بو سؤزلری گولخانا سؤیله دی. گولخانلا کرم باغچایا گئتدیلر. قاری دا قاییدیب اصلی خانا خبر وئردی. اصلی خان اناسی نین یانینا گلیب دئدی: - آنا، اورگیم داریخیر، ایذن وئر، باغا چیخیم. اناسی اونا ایذن وئریب دئدی: - قیزیم، آنجاق چوخ لنگیمه، آتان گه لر، داعوا ائدر. قاری اصلی ایله وعده یئرینه گلمکده اولسون، ائشیت کرمدن. کرم بیر ده باخدی کی، اصلی قاری ایله گلیر. او، کرمی گؤردو، آما اونو باغبانا اوخشاتدی. چونکی کرم باغبانین بئلینه سؤیکه نیب دایانمیشدی. اصلی دؤنوب، باغین او بیری طرفینه گئتمک ایسته ینده کرم دئدی: ایلار، ایللر هسرتینی چکدیگیم، اوزو دؤنموش بیوفا یار، بئله باخ! گؤزللره سرخوش گزمک آر دئییل،

 

 

 

صفحه : ۱۱۰

  

اسیلیبدی گوموش کمر بئله، باخ! اوخودوم الیفی، یئتدیم یاسینه، شوخ ممه لر خوب یاراشیر یا سینه، کامیل اووچو بره سینه یا سینه،

 رنجبرینم، دایانمیشام بئله، باخ!   

کرم دئیر؛ کام آلمادیم دونیادا، صفا چکدیم، عؤمور وئردیم من بادا. مجنون کیمی دولانیرام دونیادا، قوجالمیشام، پیران اولدوم بئله، باخ! اصلی دؤنوب کرمی گؤردو. سئویندیگیننن دونوب یئریندسه قالدی. کرم باخدی کی، اصلی باشدان-آیاغا قارا گئیینیب. سازی دؤشونه باسیب دئدی: اول باهار، یاز آیلاری گلنده الایدیم، گئدیدیم باغلارا سنی. جومله قوشلار مورادینی آلاندا قالدیرایدیم یاشیل داغلارا سنی. جامالین خوبلوغو مات ائلر ماهی، گؤیلره دایانیر آشیغین آهی، گئیین آل-یاشیلی، گئیمه سییاهی، حاق نصیب ائیله سین آغلارا سنی. دردلی کرم دئیر: گئرچکدی سؤزوم، بو ملول کؤنلومو شاد ائلر اوزون، قیزاریب آلمالار، دینده اوزوم ائندیریدیم یاشیل باغلارا سنی. سن دئمه بو گون هلب پاشاسی گزمه یه چیخیبمیش. یولو بورادان دوشدو. باخدی کی، دارغانین باغیندا بیر جاوان اوغلان دردلی-دردلی اوخویور، بیر قیز دا قولاق

 

گل رز

http://animalworld.com.ua/news/Sad-roz-Peggi-Rokfeller

Сад роз Пегги Рокфеллер

Сад роз Пегги Рокфеллер

Сад роз Пегги Рокфеллер

Сад роз Пегги РокфеллерСад роз Пегги Рокфеллер

Сад роз Пегги Рокфеллер

Сад роз Пегги Рокфеллер

Сад роз Пегги Рокфеллер

Сад роз Пегги Рокфеллер

Сад роз Пегги Рокфеллер

Сад роз Пегги Рокфеллер

Сад роз Пегги Рокфеллер

Сад роз Пегги Рокфеллер

Сад роз Пегги Рокфеллер

 

رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغ

عکس و تصویر پروردگارا گناهان ما را بیامرز 🕋 روزی یک آیه از #قرآن_کریم 🕋 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا ...

 

192 رَبَّنا إِنَّکَ مَنْ تُدْخِلِ النّارَ فَقَدْ أَخْزَیْتَهُ وَ ما لِلظّالِمینَ مِنْ أَنْصار
193 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً یُنادی لِلْإیمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ کَفِّرْ عَنّا سَیِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ
194 رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِکَ وَ لا تُخْزِنا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعادَ

192ـ پروردگارا! هر که را تو (به خاطر اعمالش) به آتش افکنى، او را خوار و رسوا ساخته اى; و براى افراد ستمگر هیچ یاورى نیست!
193 ـ پروردگارا! ما صداى منادى (تو) را شنیدیم که به ایمان دعوت مى کرد که: «به پروردگار خود، ایمان بیاورید»! و ما ایمان آوردیم. پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و بدى هاى ما را بپوشان! و ما را با نیکان (و در مسیر آنها) بمیران!
194 ـ پروردگارا! آنچه را به وسیله پیامبرانت به ما وعده فرمودى، به ما عطا کن! و ما را در روز رستاخیز، رسوا مگردان! زیرا تو هیچ گاه از وعده خود، تخلف نمى کنى.

 

تفسیر المیزان - خلاصه (ربنا اننا سمعنا منادیا ینادی للایمان ان امنوا بربکم فامنا):(پروردگارا همانا ما صدای منادی که مردم را بسوی ایمان دعوت می نمود،شنیدیم و ایمان آوردیم )، آن منادی رسول خدا(ص ) است که مردم را به سوی ایمان ندا کرد و در باطن کلمه ایمان همه معارف الهی نهفته است و آنها ندای پیامبر(ص )را لبیک گفتند، و دعوت حق را اجابت کردند، تا از گناهان و بدیها ومردن درحال کفر و گناه برهند و به آمرزش و رحمت و بهشت خدا راغب گردیدند،(ربنا فاغفرلنا ذنوبنا و کفر عنا سیئاتنا و توفنا مع الابرار):(ای پروردگار ما، گناهان ما را بیامرز و بدیهای مارا بپوشان و هنگام مرگ ما را با نیکان محشور گردان )، در اینجا مؤمنان طلب وفای وعده الهی شامل آمرزش و رحمت را نمودند که رسول خدا به اذن پروردگار آن را برای مؤمنان ضامن شده بود.

آدم های ساده بوی ناب«آدم» می دهند

رفتار و اخلاق اجتماعی

آدم های ساده بوی ناب«آدم» می دهند

 آدم های ساده را دوست دارم همان ها که بدی کسی را باور ندارند، همانهای که برای همه لبخند دارند، همان هایی که همیشه هستند، برای همه هستند.

 

 آدم های ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعت ها تماشا کرد. آدم های ساده را دوست دارم بوی ناب آدم می دهند ساده که می شوی همه چیزخوب می شود خودت، غمت،مشکلت،غصه ات،هوای شهرت، آدم های اطرافت، حتی دشمنت. یک آدم ساده که باشی برایت فرقی نمیکند که تجمل چیست که قیمت تویوتا لندکروز چند است فلان بنز آخرین مدل ، چند ایربگ دارد مهم نیست نیاوران کجاست شریعتی و پاسداران و فرشته و الهیه کدام حوالی اند رستوران چینی ها گرانترین غذایش چیست ساده که باشی همیشه در جیبت شکلات پیدا میشود همیشه لبخند بر لب داری بر روی جدولهای کنار خیابان راه میروی زیر باران ، دهانت را باز میکنی و قطره قطره مینوشی آدم برفی که درست میکنی شال گردنت را به او میبخشی ساده که باشی همین که بدانی بربری و لواش چند است کفایت میکند نیازی به غذای چینی نیست آبگوشت هم خوب است ساده که باشی آدم های ساده را دوست دارم بوی ناب آدم می دهند.

منبع:ایمیلی از یک دوستwww.mousavichalak.ir

چگونه قضاوت کردن در مورد دیگران را متوقف کنیم؟  




چگونه قضاوت کردن در مورد دیگران را متوقف کنیم؟


توسط فاطمه فرشباف


قضاوت کردن در مورد دیگران


گاهی به‌صورت ناخودآگاه به ذهن همه‌ی ما افکاری در مورد دیگران و رفتار آنها خطور می‌کند. این قضاوت‌ها و داوری‌ها، هم موجب ایجاد دغدغه‌ی ذهنی برای‌مان خواهد شد و هم ممکن است ذهنیت بدی از دیگران در ما ایجاد کند. پس بهتر است حتی اجازه‌ی ورود این تفکرات را به ذهن خود ندهیم و از پیدایش آنها جلوگیری کنیم. در ادامه با ما همراه باشید تا با ارائه‌ی روش‌ها و راهکارهایی، قضاوت کردن در مورد دیگران را کمتر کنیم.


حتما بخوانید: ۱۰ ویژگی رفتاری افرادی که با دیگران همدلی می‌کنند

داشتن طرز فکر انتقادی یا داورانه می‌تواند کار و روابط شخصی شما را تحت فشار قرار دهد، همچنین باعث می‌شود طرز فکر شما به‌سختی عوض شود. این که نسبت به دیگران کمتر با طرز فکر انتقادی یا داورانه برخورد کنیم، زمان‌بر است و نیاز به تمرین دارد، با این حال روش‌هایی وجود دارد که می‌تواند دیدگاه‌های شما را تغییر دهد.

مثلا شما می‌توانید به خودتان بیاموزید که افکار داورانه‌ی خود را به چالش بکشید، بیشتر روی نقاط قوت دیگران تمرکز کنید و یاد بگیرید به‌جای انتقادهای مخرب و منفی، انتقاد سازنده داشته باشید. پس از مدتی، ممکن است تأثیرات این تمرین‌ها را ببینید؛ مثلا بیشتر از این که در مورد دیگران قضاوت یا انتقاد داشته باشید، از آن‌ها تعریف یا حتی تشویق‌شان می‌کنید!


روش اول: طرز فکر انتقادی‌تان را کمتر کنید


۱. اگر افکار داورانه به ذهن‌تان رسید، مکث کنید

مکث قبل از انتقاد دیگران - قضاوت کردن در مورد دیگران

افکار داورانه معمولا به‌صورت خودکار به ذهن‌مان خطور می‌کنند، پس باید یاد بگیرید که چگونه هر از گاهی آنها را متوقف کنید. سعی کنید نسبت به افکار داورانه دقت بیشتری نشان دهید، به بیان دیگر، زمانی که چنین افکاری به ذهن‌تان می‌آید، از بررسی کردن آنها خودداری کنید. هنگامی که متوجه می‌شوید افکار انتقادی و داورانه به ذهن‌تان خطور می‌کند، اولین کار، اعتراف کردن است! مثلا وقتی در ذهن خود می‌گویید: «نمی‌توانم باور کنم که او اجازه داده فرزندش با این لباس‌ها از خانه بیرون بیاید»، در این هنگام باید این افکار را متوقف کرده و اعتراف کنید که داشتید در مورد کسی قضاوت می‌کردید.
۲. افکار داورانه‌ی خود را به چالش بکشید

زمانی که افکار انتقادی و داورانه به ذهن‌تان آمد، باید سعی کنید آنها را به چالش بکشید. شما می‌توانید با فکر کردن در مورد فرض و گمان‌هایی که در مورد افراد ایجاد می‌کنید، افکارتان را به چالش بکشید. مثلا در مورد مثالی که در بالا ذکر شد، شما گمان می‌کنید که آن زن مادر بدی است یا این‌ که به حد کافی از کودک خود مراقبت نمی‌کند. با این حال ممکن است آن مادر روز پرمشغله‌ای را شروع کرده باشد و از این که فرزندش لباس کثیف یا موهای نامرتب دارد، خجالت بکشد.
۳. سعی کنید دیگران را درک کنید

احساس همدردی - قضاوت کردن در مورد دیگران

بعد از این که فرض و گمان‌های خود را در مورد وضعیت بررسی کردید، باید راهی پیدا کنید که از طریق آن، نسبت به فردی که در موردش قضاوت داشته‌اید، ابراز هم‌دردی و دل‌سوزی کنید. شما باید راهی بیابید که برای آن رفتار، بهانه پیدا کنید. مثلا در مورد مادری با فرزند کثیف و ژولیده، می‌توانید با خود بگویید بزرگ کردن بچه، کار سختی است و گاهی اوقات همه چیز آن‌طور که ما برنامه‌ ریزی کرده‌ایم، پیش نمی‌رود. می‌دانم بعضی اوقات فرزند من هم با لباس کثیف و موی به‌هم‌ریخته از خانه بیرون رفته است. در این روش شما با درک وضعیت، از قضاوت درباره‌ی افراد منصرف می‌شوید.
حتما بخوانید: چگونه مهربان باشیم؟
۴. نقاط قوت دیگران را شناسایی کنید

مثبت اندیشی - قضاوت کردن در مورد دیگران

در مورد رفتارهایی که در افراد دیگر دوست دارید یا حتی عاشق‌ آن هستید، بیشتر فکر کنید، چون به شما کمک می‌کند تا از قضاوت‌های عجولانه پرهیز کنید و به‌جای آن، به تحسین افراد بپردازید. سعی کنید در مورد خصوصیاتی که در افراد دیگر وجود دارد فکر کنید، به‌ویژه آنهایی که در زندگی‌تان تحسین می‌کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا از نقد یا قضاوت در مورد دیگران پرهیز کنید. مثلا به خودتان یادآوری کنید که همکارتان مهربان است و همیشه وقتی می‌خواهید چیزی به او بگویید، با تمام وجود به صحبت‌های شما گوش می‌کند. یا به خودتان بگویید که دوست‌تان خلاق است و گاهی سعی می‌کند شما را بخنداند. سعی کنید به‌جای تمرکز روی نکات منفی، روی صفات مثبت دیگران متمرکز شوید.
۵. کارهایی را که برای دیگران انجام داده‌اید فراموش کنید

کمک به دیگران - قضاوت کردن در مورد دیگران

اگر حس می‌کنید دیگران به شما مدیون هستند، شاید فکر کنید باید آنها را نقد کنید و این باعث رنجش شما می‌شود. به‌جای آن سعی کنید کمک‌هایی را که در حق دیگران انجام داده‌اید، فراموش کنید. حتی به این فکر کنید که دیگران چه کارها و کمک‌هایی برای شما انجام داده‌اند. اگر کمک خود به دیگران را فراموش نکنید، ممکن است از دوست خود آزرده‌خاطر شوید، چون به او پول قرض داده‌اید و او هنوز پس نداده است. به‌جای آن، به تمام رفتارهای خوبی که دوست‌تان در حق شما انجام داده‌ است، تمرکز کنید.
۶. اهداف خود را شفاف‌سازی کنید

شفاف کردن هدف - قضاوت کردن در مورد دیگران

گاهی اوقات برخی افراد به اهداف خود نمی‌رسند چون هدفی که در نظر گرفته‌اند، غیر عملی است. مثلا انتظار اینکه تمام رفتارهای انتقادی یا داورانه توسط افراد متوقف شود، هدف بسیار بزرگی است. کار کردن روی جنبه‌های مشخصی از یک هدف، آسان‌تر از در نظر گرفتن هدفی بزرگ‌تر و کلی‌تر است. در مورد اینکه می‌خواهید چه جنبه‌هایی از قضاوت و انتقاد در مورد دیگران را تغییر بدهید، فکر کنید. مثلا می‌خواهید بیشتر از قبل از آنها تعریف کنید؟ یا می‌خواهید روشی برای ارائه‌ی انتقاد سازنده بیابید؟ برای این که شانس خود را برای دستیابی به هدف‌تان افزایش بدهید، اهداف خود را تا حد امکان واضح‌تر و مشخص‌تر کنید.
حتما بخوانید: درمان خودخواهی با ۱۳ راهی که محبوبیت شما را افزایش می‌دهد
روش دوم: منتقدی سازنده باشید
۱. کمی صبر کنید

صبر کردن - قضاوت کردن در مورد دیگران

سعی کنید انتقاد خود را دقیقا بلافاصله بعد از کاری که فرد مورد نظر انجام می‌دهد، ابراز نکنید. اگر امکان دارد، ابتدا کمی از او تعریف کنید و بعد از آن انتقاد خود را مطرح کنید. این کار به شما فرصتی می‌دهد که در مورد بهترین روش ابراز انتقاد، کمی فکر کنید؛ همچنین شانس اینکه انتقاد شما بازخورد خوبی داشته باشد، بیشتر خواهد شد.

شاید حتی لازم باشد کمی صبر کنید تا انتقاد خود را زمانی به اشتراک بگذارید که کاملا ضروری باشد. مثلا اگر در مورد کسی که همین الان سخنرانی کرده است، انتقادی داشته باشید، بهتر است صبر کنید و یک تا دو روز قبل از سخنرانیِ بعدی‌اش انتقادتان را با او در میان بگذارید.
۲. انتقاد خود را با تحسین و تمجید همراه کنید

تحسین دیگران - قضاوت کردن در مورد دیگران

این روش با نام انتقاد ساندویچی شناخته می‌شود. برای استفاده از این روش، باید ابتدا نکته‌ی خوبی بگویید، سپس انتقاد خود را ابراز کرده و در آخر نیز سخن خود را با ذکر نکته‌ی خوب و مثبت دیگری به پایان برسانید. مثلا در مورد سخنرانی کسی بگویید سخنرانی تو فوق‌العاده بود! فقط من مشکل کوچکی داشتم و در بعضی از قسمت‌ها به دلیل سرعت بالای تو، نمی‌توانستم ادامه‌ی مطلب را درست بفهمم. اگر در سخنرانی بعدی، کمی آرام‌تر صحبت کنی، بسیار عالی می‌شود.
۳. انتقاد خود را با عبارت «من» شروع کنید، نه‌ عبارت «تو»

انتقاد از دیگران - قضاوت کردن در مورد دیگران

به‌جای این که جمله‌ی خود را با عبارت «تو» آغاز کنید، با کلمه‌ی «من» شروع کنید. وقتی انتقاد خود را با «تو» شروع می‌کنید، چنین به‌نظر می‌رسد که می‌خواهید جر و بحث کنید؛ در این صورت فرد مقابل نیز حالت دفاعی به خود می‌گیرد. مثلا به‌جای این که بگویید «تو همیشه وقتی صحبت می‌کنم حرفم را قطع می‌کنی»، می‌توانید چیزی شبیه این جمله بگویید: «وقتی کسی موقع حرف زدن من، حرفم را قطع می‌کند، احساس بیهودگی می‌کنم.»
حتما بخوانید: خودشیفتگی چیست و چه نشانه‌هایی دارد؟
۴. از طرف مقابل بخواهید در آینده رفتار متفاوتی داشته باشد

یکی دیگر از روش‌های خوبی که توسط آن می‌توانید انتقاد خود را ابراز کنید، این است که انتقاد خود را در قالب درخواستی برای آینده مطرح کنید. شدت این انتقاد کمتر از آن انتقادی است که دقیقا بعد از انجام کاری گفته شود یا از طرف مقابل بخواهید کاملا رفتارش را تغییر دهد.

مثلا به‌جای اینکه بگویید «تو همیشه جوراب‌هایت را روی زمین می‌گذاری»، می‌توانید بگویید: «می‌توانی بعدا جوراب‌هایت را برداری و در سبد بگذاری؟»

[yektanet.com]

برگرفته از: < https://www.chetor.com

شهادت_امام_جواد(ع)_تسلیت_باد

عکس و تصویر شهادت امام جواد علیه السلام تسلیت باد 🌹 🌹 🌹

شهادت مظلومانه جوانترین شمع هدایت و نهمین بحر کرامت ، باب المراد ، جواد الائمه حضرت امام محمد تقی (علیه السلام) تسلیت و تعزیت باد.

 

صلوات خاصه امام جواد علیه السلام

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى عَلَمِ التُّقَى وَ نُورِ الْهُدَى وَ مَعْدِنِ الْوَفَاءِ

پروردگارا درود فرست بر محمد بن على (حضرت امام جواد) كه نشانه و مثل اعلاى تقوى و خدا پرستى است و نور هدايت و ارشاد خلق و معدن اهل وفا

وَ فَرْعِ الْأَزْكِيَاءِ وَ خَلِيفَةِ الْأَوْصِيَاءِ وَ أَمِينِكَ عَلَى وَحْيِكَ

و پيرو ساير صاحبان تزكيه نفس و جانشين اوصياى پيغمبر اكرم و امين بر اسرار وحى توست

اللَّهُمَّ فَكَمَا هَدَيْتَ بِهِ مِنَ الضَّلاَلَةِ وَ اسْتَنْقَذْتَ بِهِ مِنَ الْحَيْرَةِ وَ أَرْشَدْتَ بِهِ مَنِ اهْتَدَى وَ زَكَّيْتَ بِهِ مَنْ تَزَكَّى‏

پروردگارا پس چنانكه خلق را تو بواسطه او از گمراهى به راه هدايت آوردى و از وادى حيرت جهالت نجات دادى و هر كه لايق هدايت بود بواسطه او ارشاد كردى و هر كس قابل تزكيه نفس بود روحش را تزكيه و صفا دادى

فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ وَ بَقِيَّةِ أَوْصِيَائِكَ إِنَّكَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ‏

پس اى خدا درود فرست بر او بهترين درودى كه بر احدى از اولياء و دوستان خاصت و ساير اوصياى پيغمبر اكرمت فرستادى كه تو اى خدا صاحب عزت و اقتدار و حكمت بى نهايتى.

 نتیجه تصویری برای صلوات خاص امام جواد#امام محمدتقی

در حال قنوت نماز، رعایت چه اموری مستحب است؟ پرسش

طبقه بندی موضوعی مستحبات نماز
 
خلاصه پرسش
 
در حال قنوت نماز، رعایت چه اموری مستحب است؟
 
پاسخ اجمالی
موارد زیر از مستحبات قنوت شمرده می‌شود:
1. اللّٰه اکبر گفتن قبل از قنوت.
2. در وقت تکبیر، دستها را تا نزدیک گوش بالا بردن.
3. در وقت قنوت، دستها را مقابل صورت و رو به آسمان قرار دادن.
4. چسباندن انگشتان دست به همدیگر، مگر دو انگشت شست که آنها را از انگشتان دیگر دور کند.
5. طولانی کردن قنوت. البته در نماز جماعت، باید حال مأمومین رعایت شود.
6. در قنوت هر ذکر و دعایی گفته شود، کافى است؛ ولی بهتر است دعاهایی که در قرآن کریم  آمده، مانند: «رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّار» خوانده شود،[1] همچنین خواندن کلمات فرج مستحب است و آن عبارت است از: «لٰا الٰهَ الَّا اللّٰهُ الْحَلٖیمُ الْکَرٖیمُ لٰا الٰهَ الَّا اللّٰهُ الْعَلِی الْعَظٖیمُ سُبْحٰانَ اللّٰهِ رَبِّ السَّماواتِ السَّبْعِ وَرَبِّ الْارَضینَ السَّبْعِ وَمٰا فیهِنَّ وَمٰا بَینَهُنَّ وَ ربِّ الْعَرْشِ الْعَظٖیمِ وَالْحَمْدُللّٰهِ رَبِّ ‌الْعٰالَمٖینَ» بعد از آن بگوید: «اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لَنٰا وَارْحَمْنٰا وَعٰافِنٰا وَاعْفُ عَنّٰا فِى الدُّنْیٰا وَالْاٰخِرَةِ إنّک على کلّ شی‌ء قدیر».
7. در نماز جماعت، امام قنوت را بلند و مأموم آن را آهسته بخواند. در نماز فرادا نیز بلند خواندن آن مستحب است.
8. همچنین مکروه است، بعد از قنوت، کف دو دست را بر صورت بکشد.[2]
 

[1] . بقره، 201.
[2]. ر.ک: عاملى، بهاءالدین، محمد بن حسین و ساوجى، نظام بن حسین، جامع عباسى و تکمیل آن، ص 135و 136، دفتر انتشارات اسلامى، قم، اول، 1429 ق؛ بهجت، محمد تقى، جامع المسائل، ج‌1، ص 407، دفتر معظم‌له، قم، دوم، 1426 ه‍ ق؛ توضیح المسائل (المحشی للامام الخمینی)، ج 1، ص 604، م 1119.