دیرزمانیست دلم هوای گریه دارد

دیرزمانیست دلم هوای گریه دارد

چرا نمی‌بارد به کوچه‌های غم‌گرفته‌ی دلم دوباره باران

چرا دگر نمی‌شود شبان من ستاره‌باران

 

خزان گرفته باغ را ببار ای باران

نمانده در جهان دگر بهار ای باران

به که گویم من

زمان نمی‌دهد سرورم چه‌کنم

اسیر دشت بی‌عبورم چه‌کنم

 

تو چاره‌کن غم مرا ای باران

دوباره نغمه‌ای سرا ای باران

 

مرگ باران در کویر تشنه ما را کشت

خشکی این دشت رود پرُصدا را کشت

آه ای باران

در این هوای بی‌هوایی

دلم گرفته از سکوت و بی‌صدایی

ببار بر سر من ای باران

 

بیا بیا تو نازنین باران

برس به سینه‌ی زمین باران

که دشت خشکیده‌ست

شادی از دلها بساط خود چیده‌ست

 

تو چاره‌کن غم مرا ای باران

دوباره نغمه‌ای سرا ای باران

محمد فتحی

 

صدا

آه شبانه

 

  1. صفحه اول
  2. لیست شاعران
  3. شاعر شفیعی کدکنی (م.سرشک)
  4. دفتر شعر زمزمه ها
  5. آه شبانه

آه شبانه

 

محمدرضا شفیعی کدکنی

دست به دست مدعی شانه به شانه می روی
آه که با رقیب من جانب خانه می روی
بی خبر از کنار من ای نفس سپیده دم
گرم تر از شراره آه شبانه می روی
من
به زبان اشک خود می دهمت سلام و تو
بر سر آتش دلم همچو زبانه می روی
در نگه نیاز من موج امید ها تویی
وه که چه مست و به یخبر سوی کرانه می روی
گردش جام چشم تو هیچ به کام ما نشد
تا به مراد مدعی همچو زمانه می روی
حال که داستان من بهر تو شد فسانه ای
باز بگو
به خواب خوش با چه فسانه می روی؟

 

عکس و تصویر دست به دست مدعی شانه به شانه می روی آه که با رقیب من جانب ...

 دانلود آهنگ آه شبانه از علیرضا قربانی

 متن آهنگ دست به دست اهورا رامش

 

قصه من و فضای مجازی

قصه من و فضای مجازی

انتخاب خوب یا بد بودن فضای مجازی با خودتون، اما بیایم یه خورده به چیزهایی که شاید تو این مدت از دست دادیم و شاید دیگه بعضیاشونو نتونیم به راحتی به دست بیاریم فکر کنیم

 

قصه من و فضای مجازی


اگر موافقین بیاین امروز راجع به همین دنیای مجازی خودمون صحبت کنیم و ببنیم آیا خوبه؟ یا بده؟ یا متوسطه؟ یا اگه متوسط چرا خوبه؟ یا اگه خوبه چرا بده؟ یا اصلا اگه بده چرا خوب نیست!؟ فکر کنم کامل متوجه شدید !!
بنده خودم واقعا کسی هستم که به هیچ وجه وقتمو تو این شبکه های اجتماعی نمیگذرونم (خوب مثل اینکه از اتاق مدیریت اشاره می کنن اگه از همین روز اولی بخوای خالی ببندی، خودتو با فرم اخراجت هر دو رو از پنجره پرت می کنیم بیرون!)
بله عرض می کردم، راستش بنده وقت زیادی رو تو شبکه های اجتماعی میگذرونم!
یعنی گاهی اینقدر من خودمو تو اتاق حبس می کنم و درگیر گوشیم میشم که حتی کار به جایی رسیده وقتی پدرم از سر کار بر می گرده و منو میبینه، به داداشم میگه باز این همسایه ها رو دعوت کردی خونه!
البته این رو هم گفته باشم متاسفانه بعضا دیده شده که این وقت گذرونی تو فضای مجازی مربوط به نوجوونا و جوونا نیست و بزرگترهامون رو هم تحت تاثیر قرار داده
مثلا بابای عزیز من اینقدر بعضی وقتها سرگرم فضای مجازیه که با وجود اینکه کولر خونمون بیشتر از نیم ساعت روشن بوده، هیچ اقدامی در راستای خاموش کردن کولر انجام نداده و این یکی دیگه واقعا یک فاجعه غیر قابل تحمله!!!

دیگه بذارید راجع به این دختر خانومایی صحبت نکنیم که وقتی باباشون خسته از سر کار بر میگرده و یا مامانشون بعد از یه خونه تکونی سخت از شدت خستگی دراز کشیده، تو اتاقشون زیر کولر لم دادن و در حال فرستادن انواع مطالب فوق احساسی راجع به صبر پدر و مهربونی مادرن و اینکه حاضرن همین الان سه چهارم عمرشونو به اونا اهدا کنن!!
آخه یکی نیست بگه بوسیدن روی گل مامان کجا و فرستادن شکلک بوس به گوشی مامان کجا، نه جدا، اصلا خودمونیم، کدوم یکی دلچسب تره ؟


دوستان شاید تو جامعه پیشرفته امروز، کنار گذاشتن کامل تکنولوژی و امکاناتش کار منطقی نباشه، اما یادمون باشه گاهی اوقات مرز بین افراط و تفریط یه خط باریکه، انتخاب خوب یا بد بودن فضای مجازی با خودتون، اما بیایم یه خورده به چیزهایی که شاید تو این مدت از دست دادیم و شاید دیگه بعضیاشونو نتونیم به راحتی به دست بیاریم فکر کنیم.

 

زندگی سریال ادامه داره    

****

زندگی سریال ادامه داره                                      عنوانشم :«گذشت روزگاره»

عادت زندگیت به هم می خوره                              ساعت زندگیت به هم می خوره

روزا می خوابی و شبا پا می شی                          مشتری دایم سیما می شی

دستات کمی دچارلرزش می شه                           قدم زدن برات یه ورزش می شه

کلاغا وقتی که می شن غزلخون                           شال وکلا کرده ، می ری خیابون

برای اینکه دوستاتو ببینی                                    می ری تو پارک و ساعتی  می شینی

تاکه نشون بدی که مونده مردی                           باچند تا نون تازه برمی گردی

*****

حرفای من ، روایت زندگی ست                   شعر که نه ، حکایت زندگی ست

گاهی اگه تلخ و اگه شیرینه                        تقدیر آدما فقط همینه

قصه ی ما قصه ی روزگاره                           گاهی زمستونه ، گاهی بهاره

درس زمونه سوختنه ، ساختنه                     نمی دونم بردنه یا باختنه ؟!

نشسته برف پیری رو سرامون                      ریخته همه کرکا مون و  پرامون

مونده ازون دویدنا برامون                             دندونای مصنوعی و عصامون...

+++++

جسا رت منو شما ببخشید                          گفتم کمی به لحظه ها بخندید

شاگردی تون برام یه افتخاره                         اسم شما همیشه ماندگاره

باغچه ی قلبمون اگر باصفاست                     کرامت دستای سبز شماست

 قربون اون نگاه بی ریاتون                              ازسر ما کم نشه سایه هاتون

 

کاشکی که لایق دعاتون بشم                       لایق بوسه ای به پاتون بشم ...

السلام عليك يَااَبَاالحَسَنِ

 

*السلام عليك يَااَبَاالحَسَنِ يَا مُوسَي بنَ جَعـفَرٍ*

 

*اَيُّهَا الکـاظِـمُ يَابنَ رَسُولِ اللهِ*

 

*يَا حُجَّةَ اللهِ عَلَي خَلقَهِ،يَا سَيِّـدنَاوَ مَـولَنا*


*اِنَّـا تَوَجَّـهنا وَ اسـتَشـفَعـنَا وَ تَوَسَّـلنَا بِکَ اِلَي اللهِ*


*وَ قَـدَّمناکَ بَينَ يَدَي حَاجاتِنا*


*يَاوَجيهاً عِندَاللهِ*


*اِشـفـَع لَناعِـنـدَاللهِ*

استقبال از ماه محرم

استقبال از ماه محرم
شاعر : کربلایی قادر خانبابائی _ شهرستان ملکان -1397

گینه دیلدن دیله دوشدی غم عظمای حسین
گینه باشلاندی غم و محنت کبرای حسین

گلیری خیل ملائک آقامین ماتمینه
ماخَلق اولدو پناهنده حسین پرچمینه
1

 

گینه عشاق حسین گَلدی عزاخانه لره
باخاجاق حضرت عباس بو دیوانه لره

گینه سو صحبتی عالمده اورک یاندیراجاق
کربلاده سو یولون قوم شرر باغله یاجاق
2

 

گینه باشلاندی ابوالفضل آقامین غملی سوزو
دییه سن خالق رحماندا عزا دوتموش اوزو

هامی بیر جوت قولونان بیردَنه گوزدن دانیشیر
آلتی آیلیق بالادان سوزیلی سوزدان دانیشیر
3

 

بیری شهزاده علی اکبره ای وای دئییری
بیری شش ماهه علی اصغره لای لای دئییری

بیری سوزیله سالیر یاده یتیم حسنی
سیخیری بزم عزا سینه ده قلب محنی
4

 

بیری گوز یاشی توکور قولسوز علمداره گوره
بیری سجاد آغامیز سید بیماره گوره

دآها آز قالدی یانا غم اودونا قلب رباب
دختر حضرت زهرا اولونا سینه کباب
5

نتیجه تصویری برای السلام علی الحسین

 

 

کربلاده سو یولو عترت اوچون باغلاناجاق
آلتی آیلیغ قوزو قوربانی سوسوز اوخلاناجاق

دوشه جک آهن عمودیله یئره ، قولسوز آقام
پارچالانمیش باشین آغوشه آلار ، مظلوم امام
6

 

دولاجاق قانه سو مَشکی قره یئللر اسه جک
او بیابان غمه احمد و حیدر گله جک

آلتی آیلیغ بالانی اوخلویاجاق لشگر کین
ولی سیراب اولاجاق بو قانیلان ریشه دین
7

 

سولاجاق باغ نبوت یئره گوللر دوشه جک
یئره گوللر هامیسی یکسره پرپر دوشه جک

بیر امامین قورو یرده کسه جکلر باشینی
توکه جَک شیعه بو ماتمده یئره گوز یاسین

قالاجاق ایستی قوم اوستونده او زهرا بالاسی
یئرده عوریان یارالی حضرت طاها بالاسی

قطعه قطعه اولاجاق یئرده پیمبر بالاسی
عشقی معنا ائده جک حیدر صفدر بالاسی
9

 

یاناجاق خیمه عترت قاچاجاقدیر بالالار
همان او خیمه ده عطشان یاناجاقدیر بالالار

الغرض زینب نالان گئده جک شامه اسیر
قول قولا باغلاناجاق ظلمیله اطفال صغیر
10

 

آغلا ای شیعه بو ماتمده چوخالت گوزیاشینی
کَسدیلر ظلمیله بیر ماه منور باشینی

وار نه قدَر عالم اِمکان آقاما آغلاگینان
سینه وی حضرت زهرایه گوره داغلاگینان



" شعر چاپ نشده از شاعر اهلبیت (ع) کربلایی قادر خانبابایی – شهرستان ملکان "

نتیجه تصویری برای حسینون نوحه سی

ولادت امام موسی کاظم علیه السلام [ ٢٠ ذوالحجه ]مبارک

Image result for ‫السلام علیک یا موسی کاظم  - متحرک‬‎

 داده خداوند جلى
حمیده را دسته گلى
آمد موسى طور انّما
روشن چشم رسول مصطفى
صادق آل مرتضى چشم تو روشن
ولى حق نور هدى چشم تو روشن
مولود این هفتم ولى
بادا مبارک بر على

کاظم الغیظ - ویژه نامه میلاد با سعادت امام موسی کاظم علیه السلام

 

ای آن که مَلک بوده به درگاه تو دائم
جبریل شده بر حرم و کوی تو خادم
در عشق نباشد به جز از مهر تو لازم
عالم به فدایت شود ای حضرت کاظم(ع)

خجسته میلاد امام کاظم (ع) بر شما مبارک باد

دعای روز پنجشنبه

 

 

دعای روز پنجشنبه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهرباني اش هميشگي است

 

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ اللَّيْلَ مُظْلِما بِقُدْرَتِهِ، وَ جَاءَ بِالنَّهَارِ مُبْصِراً بِرَحْمَتِهِ، وَ كَسَانِي ضِيَاءَهُ وَ أَنَا فِي نِعْمَتِهِ، اللَّهُمَّ فَكَمَا أَبْقَيْتَنِي لَهُ فَأَبْقِنِي لِأَمْثَالِهِ، وَ صَلِّ عَلَى النَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لا تَفْجَعْنِي فِيهِ وَ فِي غَيْرِهِ مِنَ اللَّيَالِي وَ الْأَيَّامِ، بِارْتِكَابِ الْمَحَارِمِ، وَ اكْتِسَابِ الْمَآثِمِ، وَ ارْزُقْنِي خَيْرَهُ وَ خَيْرَ مَا فِيهِ وَ خَيْرَ مَا بَعْدَهُ، وَ اصْرِفْ عَنِّي شَرَّهُ وَ شَرَّ مَا فِيهِ وَ شَرَّ مَا بَعْدَهُ، اللَّهُمَّ إِنِّي بِذِمَّةِ الْإِسْلامِ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ، وَ بِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ أَعْتَمِدُ عَلَيْكَ، وَ بِمُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَسْتَشْفِعُ لَدَيْكَ ،

 

سپاس خداي را كه شب تاريك را با قدرت خود برد، و روز روشن را به رحمتش آورد، و لباس پرفروغ آن را درحالي كه قرين نعمتش بودم بر تن من كرد، خدايا! همچنان كه مرا براي اين روز نگاه داشتي براي امثال آن نيز پابرجا بدار، و بر پيامبر اسلام محمّد و خاندان او درود فرست، و مرا در اين روز و شب ها و روزهاي ديگر به فاجعه انجام گناهان مبتلا مساز، خير اين روز و و خير آنچه در آن است و خير بعد از اين روز را روزي ام گردان، و شرّ اين روز و شرّ آنچه در آن است و شرّ بعد از آن را از من دور ساز، خدايا! من با گردن نهادن به دين اسلام به سوي تو وسيله مي جويم، و با حرمت نهادن به قرآن بر تو اعتماد مي كنم، و به سبب دوستي محمّد، بنده برگزيده ات كه (درود خدا بر او و خاندانش باد) نزد تو شفاعت مي طلبم،

ادامه نوشته

عید سعید غدیر خم

 Image result for ‫عید غدیر 1396‬‎

عید سعید غدیر خم

روز غدیر خم، روز حماسه جاوید، روز ولایت، روز امامت و عید بزرگ خداست.

در این روز گشایش رسیده و منزلت کسانی که شایسته آن بودند بلندی گرفت و برهان‌­های خدا روشن شد و از مقام پاک با صراحت سخن گفته شد و امروز روز کامل شدن دین و روز عهد و پیمان است1.

رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند: روز غدیر­خم برترین عیدهای امت من است و آن روزی است که خداوند بزرگ دستور داد؛ آن روز برادرم علی بن ابی طالب را به عنوان امام امتم منصوب کنم، تا بعد از من مردم توسط او هدایت شوند، و آن روزی است که خداوند در آن روز دین را تکمیل و نعمت را بر امت من تمام کرد و اسلام را به عنوان دین برای آنان پسندید2.

از همین روی رحمت الهی در روز غدیر خم جاری است به‌گونه‌ای که امام علی علیه السلام در خطبه مفصلی در روز عید غدیر در عظمت این روز می­‌فرمایند: خداوند در این روز چندین برابر دیگر عیدها پاداش دهد. این گونه پاداش جز در این روز (غدیر) دیگر نخواهید یافت. نیکویی کردن در این روز مال را بسیار و عمر را زیاد کند. در این روز به برادران و خاندان از مال خدا داده ببخشید، هر اندازه که بتوانید. همواره چهره خندان دارید. چون به یکدیگر رسیدید، شادمانی کنید، و خدا را بر نعمت‌هایش سپاس گویید. بروید و به آنان که امیدشان به شماست، نیکی بسیار کنید در خورد و خوراک، خود و زیردستانتان یکسان باشید. این یکسانی و مساوات را تا جایی که توانایی دارید عملی سازید، که پاداش یک درهم در این روز، صد هزار درهم است و برکت به دست خداست. روزه این روز را نیز خداوند مستحب قرار داده است و در برابر آن پاداشی بس بزرگ نهاده است. اگر کسی در این روز، نیاز برادران خود را برآورد، پیش از تمنا و درخواست و با میل و رغبت خوبی کند، پاداش او چنان باشد که این روز را روزه داشته است و شب آن را با عبادت به بامداد رسانیده است. هرکس در این روز به روزه­‌داری افطاری دهد، چنان است که گویی دسته دسته مردم را افطاری داده است. همین که به یکدیگر رسیدید همراه سلام، مصافحه کنید و نعمتی را که در این روز نصیب‌تان شده است به یکدیگر تبریک گویید. باید این سخنان را آن که بود و شنید به آن که نبود و نشنید، برساند. باید توانگران به سراغ مستمندان روند و قدرتمندان به دنبال ضعیفان، پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله مرا به این چیزها امر کرده است3.

سخنان مولای متقیان نشانگر عظمت والای عید غدیر و وظایف مومنان در این عید بزرگ است.

سید احمد سجادی.

Image result for ‫عید غدیر خم مبارک‬‎

پی‌نوشت‌ها:

1) بحار الانوار، جلد 97، ص 116

2) امالی شیخ صدوق، جلد 8، ص 125.

3) حکیمی، محمدرضا، حماسه غدیر، ص 71.

https://rasekhoon.net/speechceo/show/1105328/%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%BA%D8%AF%DB%8C%D8%B1-%D8%AE%D9%85/

آداب سخن گفتن در قرآن

 

آداب سخن گفتن در قرآن

 


 

قرآن كریم در بسیاری از آیات خود، اصول و آداب سخن گفتن را مورد اشاره قرار داده است كه در این مقاله، برخی از آن‌‌ها را ذكر می‌كنیم.

 


 

آداب سخن گفتن در قرآن

1- سلام و درود

«إِلاَّ قیلاً سَلاماً سَلاما» «سخنی جز سلام و درود نیست.»[1]

نوع و جنس گفتار ما باید به گونه‌ای باشد که طرف مقابل‌مان اذیت نشود. نوعِ کلام باید حیات بخش باشد و صدمه‌ای به طرف مقابل نرساند.

2- پرهیز از لغو

 «لا یَسْمَعُونَ فیها لَغْواً وَ لا تَأْثیماً» «در آنجا نه بیهوده‌ای می‌شنوند و نه [سخنی] گناه آلود.»[2]

گفتار ما لغو نباشد،‌ حرفی باشد که منفعت عقلایی اعم از معنوی یا مادی بر آن بار شود. گاهی اوقات زیاده‌گویی و تأکید و تکرار می‌تواند لغو باشد.

3- پرهیز از نسبت گناه و خطا به یکدیگر

«لا یَسْمَعُونَ فیها لَغْواً وَ لا تَأْثیماً» «در آنجا نه بیهوده‌ای می‌شنوند و نه [سخنی] گناه‌آلود.»[3]

با گفتارمان، نسبتِ گناه و خطا به یکدیگر ندهیم و فرافکنی نکنیم؛ چون در واقع گرفتار ظلمت نفس شده‌ایم.

4- بیان قاطع در کلام

«وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداً» « ... و سخنی استوار گویید.»‌[4]

گفتار باید قاطع باشد و دیگران را به تردید نیاندازد. مطالب باید مرجع معتبر داشته باشد.

5- بیان احساسات در کلام

«قُلْ أُوحِیَ إِلَیَ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقالُوا إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً»‌

«بگو: به من وحی شده است که تنی چند از جنّیان گوش فرا داشتند و گفتند: راستی ما قرآنی شگفت‌آور شنیدیم.» [5] «یَهْدی إِلَی الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِکَ بِرَبِّنا أَحَدا»‌ ‌[که] به راه راست هدایت می‌کند. پس به آن ایمان آوردیم و هرگز کسی را شریک پروردگارمان قرار نخواهیم داد.»‌[6]

شگفتی و احساس در کلام بیان شود، و صرف انتقال الفاظ بدون انتقال عواطف کافی نیست. آهنگ کلام باید تغییر کند.

6- پرهیز از تیزی و آزاردهندگی

«وَیْلٌ لِکُلِ هُمَزَةٍ لُمَزَة»‌ «وای بر هر بدگوی عیبجویی.» ‌[7]

در کلام باید از الفاظی استفاده کرده که هم پیام را منتقل کند و هم شنونده اذیت نشود و خدشه‌ای به او وارد نشود، به عبارتی نیش نداشته باشد.

7- پرهیز از تشبیهات نامناسب

«إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبا»‌ «داد و ستد صرفاً مانند رباست.»[8]

تشبیه در کلام نوعی هنر است، باید سعی کنیم تشبیهاتی که در گفتار وارد می‌کنیم صحیح و مناسب باشد، چون تشبیهات نامناسب، منجر به رفتار نامناسب می‌شود.

8- پرهیز از تحقیر دیگران

«وَ إِذْ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ یا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ فَارْجِعُوا وَ یَسْتَأْذِنُ فَریقٌ مِنْهُمُ النَّبِیَّ یَقُولُونَ إِنَّ بُیُوتَنا عَوْرَةٌ وَ ما هِیَ بِعَوْرَةٍ إِنْ یُریدُونَ إِلاَّ فِراراً»‌ «و چون گروهی از آنان گفتند: ای مردم مدینه، دیگر شما را جای درنگ نیست، برگردید. و گروهی از آنان از پیامبر اجازه می‌خواستند و می‌گفتند: خانه‌های ما بی حفاظ است» و [لی خانه‌هایشان] بی حفاظ نبود، [آنان] جز گریز [از جهاد] چیزی نمی‌خواستند.» [9]

منافقین به مۆمنین اهل مدینه «یا اهل یثرب» می‌گفتند، یثرب نمادی برای فحشا بوده، ولی پیامبر(ص) فرمودند:‌ «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» و این گونه، گذشته نامناسب آن‌ها را به رُخشان نکشیدند، پیام صحیح باید عاری از هر گونه تحقیر باشد، با کلام باید استعدادها بارور شود، نه اینكه افراد تحقیر شوند.

آداب سخن گفتن در قرآن

9- جملات کلام زیبا باشد

«وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» «و با مردم [به زبان] خوش سخن بگویید» [10]‌

ظاهر کلام باید زیبا باشد. اصطلاحاتی مثل نَمیری، گم نشو و ... ممکن است با احساس هم بیان شود، ولی بار زیبایی ندارد.

10- پرهیز از پیچیدگی در کلام

«یَفْقَهُوا قَوْلی» «‌[تا] سخنم را بفهمند» [11]

کلام باید رسا و واضح باشد و به صورت شفاف، مطلب را بیان دارد، اما بی‌پروا نباشد.

11- کلام روان باشد

«قَوْلاً مَیْسُوراً» «پس با آنان سخنی نرم بگوی.» [12]

کلام، نرم و روان و راحت و بی‌آزار و بی‌تکلف و دل شادکن باشد.

12- پرهیز از عبارات نامناسب

«لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْکافِرینَ عَذابٌ أَلیم»‌ «نگویید: «راعنا»، و بگویید: «انظرنا»، و [این توصیه را] بشنوید؛ و [گر نه] کافران را عذابی دردناک است.» [13]

«راعنا» در زبان عرب به معنای «مراعات ما را بکن» بود، ولی در زبان یهود به معنای استحمار به کار می‌رفت. خدا گفت:‌ از این عبارت که دیگران برداشت نامناسب دارند استفاده نکنید، به جای آن عبارت متعارف و صحیحی را بیان کنید که ذو وجهین نیست و یک معنا بیشتر از آن اراده نمی‌شود.

13- پرهیز از شکایت

«وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَن» «و اما چون وی را می‌آزماید و روزی‌اش را بر او تنگ می‌گرداند، می‌گوید: «پروردگارم مرا خوار کرده است.»[14]

خدا گروهی را با وسعت و گروهی را با تنگنا گرفتار می‌کند و در تنگنا، بعضی از نعمات از آن‌ها گرفته می‌شود. در این زمان افراد می‌گویند خدا مرا خوار کرده است، کلام بوی شکایت دارد، این لسان لسان ذم است، خدا مذمتشان می‌کند، کلام باید بوی حمد و ثنا داشته باشد، کلام نباید به نحوی باشد که نواقص ما در آن جلوه‌گر شود. «اً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا»‌ «می‌گویند: این همان است که پیش از این [نیز] روزیِ ما بوده.» [15]

14- کلام بار مثبت داشته باشد

«وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّث» «و از نعمت پروردگار خویش [با مردم] سخن گوی.» [16]

کلام نباید بار منفی داشته باشد و دیگران را اذیت کند. مثلاً هر گاه از حضرت آیت‌الله بهجت (ره) حال کسالتشان را می‌پرسیدند، ایشان می‌گفتند:‌ حال قسمت‌های سالم بدنم را بپرسید. این پاسخ بار مثبت دارد.

آداب سخن گفتن در قرآن

15- پرهیز از شلوغ کاری در کلام

«وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَکْثِر»‌ «و منت مگذار و فزونی مَطَلب.» [17]

گاهی در کلام، مطلبی را آنقدر بزرگ جلوه می‌دهیم که گویا ساعت‌ها برای دریافت آن وقت گذاشته‌ایم و زحمت کشیده‌ایم، در این زمان سخن ما با منت همراه می‌شود و منت، ناگوار است.

16- تعادل در کلام

«وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً»‌ «یا بر آن [نصف] بیفزای و قرآن را شمرده شمرده بخوان.» [18]

نحوه تکلم نباید چندان تند باشد که بعضی کلمات خورده شود و نامفهوم گردد و نباید چندان با فاصله باشد که جاذبه‌ای در آن نباشد.

17- پرهیز از درخواست نامناسب در کلام

«فَقالُوا رَبَّنا باعِدْ بَیْنَ أَسْفارِنا وَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَجَعَلْناهُمْ أَحادیثَ وَ مَزَّقْناهُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُور» «تا گفتند: پروردگارا، میان [منزل‌هایی] سفرهایمان فاصله انداز.» و بر خویشتن ستم کردند. پس آن‌ها را [برای آیندگان، موضوع] حکایت‌ها گردانیدیم، و سخت تارومارشان کردیم؛ قطعاً در این [ماجرا] برای هر شکیبای سپاسگزاری عبرت‌هاست.»‌[19]

جریان دو شهری است که چسبیده به یکدیگر بودند. مردم آن دو شهر می‌گفتند چه خبر است كه هر روز شما را ببینیم. از قدیم گفتند دوری و دوستی، اگر گاهی یکدیگر را نبینیم، دلمان برای هم تنگ می‌شود. میان آن دو شهر فاصله افتاد و آن‌ها تکه تکه شدند. پس باید به درخواست‌هایمان توجه داشته باشیم و از درخواست نامناسب بپرهیزیم، زیرا کلام، تیز و برنده است و اثر می‌گذارد.

منبع: سایت موسسه علمیه السلطان علی بن موسی‌الرضا علیه‌السلام

 

پی نوشت‌ها:

[1] سوره مبارکه واقعه، آیه 26 - [2] سوره مبارکه واقعه، آیه 25 - [3] سوره مبارکه واقعه، آیه 25

[4] سوره مبارکه احزاب، آیه 70 - [5] سوره مبارکه جن، آیه 1 - [6] سوره مبارکه جن، آیه 2

[7] سوره مبارکه همزه، آیه 1 - [8] سوره مبارکه بقره، آیه 275 - [9] سوره مبارکه احزاب، آیه 12

[10] سوره مبارکه بقره، آیه 83 - [11] سوره مبارکه طه، آیه 28 - [12] سوره مبارکه اسراء، آیه 28

[13] سوره مبارکه بقره، آیه 104- [14] سوره مبارکه فجر، آیه 16 - [15] سوره مبارکه بقره، آیه 25

[16] سوره مبارکه ضحی، آیه 11 - [17] سوره مبارکه مدثر، آیه 6 - [18] سوره مبارکه مزمل، آیه 4

[19] سوره مبارکه سبأ

 


 

باشگاه کاربران تبیان - ارسالی از: heaven_h

برگرفته از انجمن: قرآن و عترت

اللهم صل علی محمد و آل محمد

 

خلاصه افسانه آصلی و کرم

خلاصه افسانه آصلی و کرم +عکس


خلاصه‌ داستان اصلی و کرم در زمان‌های خیلی قدیم، حاکمی در سرزمینی حکم می‌راند به نام زیادخان و وزیری داشت به نام قاراملیک. سرزمینی که اینها حکم می راندند بیکران و بی‌حدومرز بود . هیچ غم و غصّه‌ای در آن دیار نبود جز اینکه هر دو صاحب فرزند نمی‌شدند. روزی زنان آن دو با هم بودند که صدای دوره گردی را شنیدند که تخم سیب طلایی می‌فروشد. همسر شاه تخم‌ها را خرید و آن‌ها را در باغچه کاشت. تخم‌ها سبز شدند و سر از خاک در آوردند و بزرگ شدند. روزی همسر زیادخان در باغ نشسته بود که خوابش برد و در خواب دید که در گرگ و میش سحرگاهی ، درختیسیبی طلایی در آورده است . از خواب بیدار شد و ماجرا را به همسر قاراملیک گفت. قرار گذاشتند صبح روزبعد به باغ بروند. طبق قرار به باغ رفتند و در کمال تعجّب دیدند که درختی سیبی طلایی در آورده.سیب را چیدند و دو نصف کردند هر کدام نصفی را خورد. همسر زیادخان گفت: اگر صاحب دختری شدی مال پسر من.بعد از مدّتی زیادخان صاحب پسری شد و قاراملیک صاحب دختری. قاراملیک با خود فکر کرد چرا باید تنها دخترش را به آن پسر بدهد؟ این فکرهمیشه با او بود به همین جهت کینه‌ آن پسر را به دل گرفت و از او بدش آمد. او به دنبال بهانه‌ای می‌گشت که از پیش شاه به جایی دیگر برود. به همین سبب روزی غمگین و آشفته پیش زیادخان رفت و گفت :‌ یگانه دخترم از دستم رفت، دیگر من هم طاقت ماندن ندارم. اگر اجازه بدهی ، من هم به دیاری دیگر بروم تا شاید این غم را فراموش کنم. شاه اجازه داد و او خانواده‌اش را برداشته، به دیاری دیگر رفت. پسر زیادخان بزرگ شد. قصد شکار کرد. برای شکار به صحرا رفت. هنگام برگشت گذرش به باغی افتاد. در باغ دختری را دید. یادش افتاد که این دختر بسیار زیبا را دیشب در خواب دیده. عاشق او شد و با دختر مشاعره کرد و قرار شد نام دختر« اصلی» و نام پسر «کرم» باشد. عشق« اصلی» روز به روز در دل «کرم» بیشتر شد و بی‌تابی کرد.پدر بی‌تابی فرزند را دید و علّت را پرسید و پسر همه‌ی ماجرا را به پدر گفت: زیادخان وزیر سابقش را فرا خواند و به او گفت: آیا دخترت زنده است؟ قاراملیک گفت: نه، امّا این دختر را از پیرزنی گرفته‌ام .شاه گفت: پس نامزد پسر من.قاراملیک ظاهراً اطاعت کرد و مهلت خواست. امّا خانواده‌اش را برداشت و به مکانی نامعلوم سفر کرد. خبر به «کرم» رسید. زار زار گریست. تاب نیاورد .سوار اسب شد و به طرف باغی رفت که اوّل بار معشوقش را در آنجا دیده بود. باغ را مورد خطاب قرار داد. و اشعار سوزناکی سرود. سرو را مخاطب قرار داد و شعر گفت و …. بعد از آن از هر کسی سراغ «اصلی» را گرفت و به دنبال اوبه سرزمین‌های دور و نزدیک سفرکرد. اما به او نرسید. با کوه هم سخن شد. با درناها در دل کرد. با طبیعت سخن گفت. طبیعت هم گاه گاهی با او مهربان شده، راه‌های سخت هموار شد. اما او به محبوبه‌اش نرسید. او باز سفر کرد .هر جا رفت سراغ «اصلی» را گرفت. از سیاه و سپید نشانی او راپرسید. هر کس که نشانی‌ای داد ،فوراً به آن نشانی رفت.رفت ورفت، تا به دنبال قاراملیک و خانواده‌اش به سرزمین حلب رسید. پاشای حلب از اوحمایت کرد و قول داد او را به معشوقش برساند. پاشای حلب قاراملیک را احضار کرد و از دخترش برای «کرم» خواستگاری کرد و به« کرم» هم پیام داد که برای جشن عروسی آماده شود. قاراملیک وقتی دید که همه‌ی زحمت‌هایش بر باد رفته، گفت: کاری کنم که تا قیامت از یادشان نرود. پیش پاشا رفت و گفت: در دنیا فقط همین یک دختر را دارم . آرزو دارم لباسش را خودم تهیه کنم .چند روزی مهلت می‌خواهم. پاشا مهلت داد. پس از اتمام مهلت، مجلس جشن بر پا شد. «کرم» که وارد مجلس شد. دید «اصلی» لباسی قرمز بر تن کرده. وقتی با دقت به لباس نگاه کرد. دید طلسم شده است و باید طلسم را باز کند. سازش را بر گرفت و شعرهایی خواند. اما دید دگمه‌های لباس از بالا که باز می شود دوباره از پایین بسته می‌شود.دراین حین «کرم» آتش گرفت.در میان شعله‌های آتش شعرو آواز خواند. خواندو سوخت .تا اینکه به خاکستر تبدیل شد. «اصلی» هم از خاکستر« کرم» آتش گرفت و درمیان آ‌تش شعر خواند. تا اینکه سرتاپایش شعله‌ور شد. اما فکر «کرم» لحظه‌ای از ذهنش دور نشد. او درمیان آتش پیوسته« کرم» رادید. سرانجام خودنیز به خاکستر تبدیل شد. خاکستر این دو جمع‌شد و سازی از میان بر خاست. ساز نیز شعله‌ور ‌شد . از خاکسترها دوباره شعله بالا رفت. در این لحظه شعله‌ی ساز دنیا را ‌گرفت.بدین ترتیب کرم واصلی و ساز، در خاکستر جاودانه شدند. قسمت‌هایی از متن داستان اصلی و کرم به ترکی از ویکی پدیا اصلی و کرم‌ داستان عاشقانهٔ ترکی که روایت‌های گوناگون از آن در فرهنگ و ادبیات کشورهای ایران (ترکهای ایران)، آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و برخی کشورهای آسیای میانه رواج دارد، در اوایل سدهٔ دهم قمری‌/ شانزدهم میلادی به وجود آمده و از همین زمان به بعد در میان مردم ایران، قفقاز، آسیای میانه و آسیای صغیر رواج یافته است‌. با این همه، برخی پژوهشگران بر این باورند که خاستگاه اصلی این افسانه آذربایجان بوده است‌. برخی دیگر معتقدند اصلی (معشوق‌) و کرم (عاشق‌)، قهرمانان داستان، در اواخر سده دهم قمری‌/شانزدهم میلادی می‌زیسته‌اند و این داستان در حدود یک قرن پس از آنها شکل گرفته است‌. در بیشتر روایات قفقاز، خاستگاه افسانهٔ اصلی و کرم شهر گنجه یاد شده است‌؛ اما بنا بر روایات مردم آسیای صغیر نقطهٔ آغاز داستان شهر اصفهان است‌. بانارلی، پژوهشگر معاصر ترک، می‌گوید اساس این داستان از شعرهای سراینده و نوازندهٔ آوازخوانی (عاشیق) به نام کرم دربارهٔ زندگی خود او بوده و به مرور زمان به صورت افسانه‌ای رواج یافته است‌. همچنین به روایت دیگری کرم پسر عنقال‌بیک، بیک اخلاط (شهری در آسیای صغیر) بوده‌است و در روایت ترکمنی که قرائن و شواهد به نزدیکی این روایت به واقعیت است، حوادث داستان در تبریز روی داده است‌.(وجود محله‌ای به نام قاراملیک در شهر تبریز و باغ منتسب به قاراملیک پدر اصلی) هرچند که این افسانه در میان مردم مناطق مختلف از جمله ترکمن‌ها، ترک‌ها، آذربایجانی‌ها، ازبک‌ها، ارمنی‌ها و قزاق‌ها به صورت‌های گوناگون نقل می‌شود، در تمامی آنها مایهٔ اصلی داستان و قهرمانان آن یکی است‌. در متن داستان اصلی و کرم، نظم و نثر در هم آمیخته است‌. «عاشیق‌ها» هنگام نقل داستان، قسمت‌های منظوم را همراه ساز به آواز می‌خوانند. سروده‌هایی از این داستان در برخی از جُنگ‌ها و مجموعه‌های خطی مضبوط است و روایاتی از آن نیز به چاپ سنگی انتشار یافته است‌. پس از ترویج چاپ سربی در دوران حکومت عثمانی، نخستین متن بازنویسی شدهٔ اصلی و کرم توسط احمد راسم (۱۳۵۱ ق / ۱۹۳۲ م) آمادهٔ چاپ شد. هنرمندان کشورهای مختلف براساس افسانه اصلی و کرم که در میان اقوام مختلف به صورت نماد و تمثیل عشق پاک درآمده‌است، منظومه‌ها، داستان‌ها و نمایشنامه‌های بسیاری ساخته و پرداخته‌اند. ناظم حکمت، شاعر معاصر ترک با الهام از این داستان منظومهٔ کرم گیبی را سروده‌است و خاچاطور آبوویان (۱۲۶۴ ق / ۱۸۴۸ م) نویسنده ارمنی داستان «دختر ترک‌» و نریمان نریمانف داستان‌«بهادر و سونا» را براساس آن نوشته‌اند. یکی از معروف‌ترین آثاری که براساس این افسانه پدید آمده، اپرای اصلی و کرم است که در ۱۹۱۲م توسط عزیر حاجی بیگوف (۱۳۰۳ ۱۳۶۷ ق / ۱۸۸۵ ۱۹۴۸ م) موسیقیدان و آهنگساز مشهور آذربایجانی تصنیف شده و شهرت جهانی پیدا کرده‌است. به هرحال آسلی و کرم از داستان‌های مشهور ترکها بخصوص آذربایجانیها است و جایگاهی بخصوص در ادبیات شفاهی ترکی آذربایجانی دارد. آسلی همان مریم نام دختری ارمنی، معشوقهٔ کرم عاشق داستان است که قاراملیک پدر مریم مانع این عشق می‌شود.

ادامه نوشته

چه کنیم؟

 
چه کنیم؟

"امروز روی تخت بیمارستان نشسته‌ام و منتظرم که هر دو سینه‌ام را درآورند. اما به طریق عجیبی احساس می‌کنم فوق‌العاده آدم خوش‌شانسی هستم. تا قبل از این هیچ مشکل جسمی نداشته‌ام. من زنی ۶۹ ساله در آخرین اتاق این راهرو قبل از بخش کودکان این بیمارستان هستم. طی چند سال گذشته ده‌ها بیمار سرطانی را دیده‌ام که با ویلچر یا تخت اینطرف و آنطرف برده می‌شوند. هیچکدام از این بیماران بیشتر از ۱۷ سال سن نداشتند.

"این جملات اولین سطرهای دفترچه خاطرات مادربزرگم بودند. ده سال پیش این صفحه را کپی گرفتم و آن را به دیوار اتاقم چسباندم تا یادم باشد همیشه چیزی هست که برای آن شکرگزار باشیم. و اینکه زندگی‌ام خوب بگذرد یا بد، هر روز باید شکرگزار از این زندگی از خواب بیدار شوم چون یک نفر جایی بخاطر زنده‌ماندنش شدیداً در کشاکش است. 

حقیقت این است که خوشبختی، نداشتن مشکل نیست، توانایی کنار آمدن با آنهاست. اگر ذهن شما مسئله‌ای برای متمرکز شدن روی آن نداشت، می‌دانید چقدر سرگردان می‌شد؟ همیشه نگاهتان به چیزهایی باشد که دارید نه چیزهایی که از دست داده‌اید. چون چیزهایی که زندگی از شما می‌گیرد مهم نیستند، آنچه اهمیت دارد این است که با چیزهایی که برایتان باقی مانده است چه می‌کنید.

در زیر به ۸ چیزی اشاره می‌کنیم که به شما در زمان سختی‌ها انگیزه می‌دهد

 ۱. درد بخشی از رشد کردن است.گاهی اوقات زندگی به این دلیل درها را به رویتان می‌بندد که وقت جلو رفتن است. و این چیز خوبی است چون معمولاً ما هیچوقت به خودمان تکان نمی‌دهیم مگر اینکه شرایط، ما را به آن مجبور کند. وقتی زندگی سخت می‌شود. به خودتان یادآور شوید که هیچ درد و غمی بی‌دلیل اتفاق نمی‌افتد. از چیزی‌هایی که اذیتتان کرده درس بگیرید ولی هیچوقت این درس‌ها را فراموش نکنید. فقط بخاطر اینکه با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنید به معنی این نیست که شکست خورده‌اید. افتادن اتفاق‌های خوب زمان می‌برد. صبور باشید و مثبت فکر کنید. همه چیز درست خواهد شد؛ البته شاید این اتفاق زود نیفتد اما بالاخره می‌افتد.یادتان باشد که دو نوع درد وجود دارد: دردی که آسیب می‌زند و دردی که تغییرتان می‌دهد. هر دو این دردها به رشد شما کمک می‌کنند

.۲. همه چیز در زندگی گذرا و موقتی است.هروقت باران می‌آید، بالاخره بند می‌آید. هروقت ضربه می‌خورید، بالاخره خوب می‌شوید. بعد از تاریکی همیشه روشنایی است. هر روز صبح طلوع خورشید همین را می‌خواهد به شما بگوید اما معمولاً یادتان می‌رود و در عوض فکر می‌کنید که شب همیشه باقی می‌ماند. اما اینطور نیست. هیچ‌چیز همیشگی نیست.پس اگر اوضاع زندگی خوب است از آن لذت ببرید چون همیشگی نیست. اگر اوضاع بد است، نگران نباشید چون این شرایط هم همیشه نمی‌ماند. فقط به این دلیل که در این لحظه زندگی‌تان سخت شده است به این معنی نیست که نمی‌توانید بخندید. فقط به این دلیل که چیزی اذیتتان می‌کند به این معنی نیست که نمی‌توانید لبخند بزنید. هر لحظه برای شما شروعی تازه و پایانی تازه است. هر لحظه فرصت جدیدی به شما داده می‌شود. فقط باید از این فرصت بهترین استفاده را بکنید

.۳. نگران بودن و شکایت کردن چیزی را عوض نمی‌کند.آنهایی که بیشتر از بقیه شکایت می‌کنند، کمتر از بقیه کار انجام می‌دهند. همیشه بهتر است که سعی کنید کاری بزرگ انجام دهید و شکست بخورید تا اینکه هیچکاری انجام ندهید و موفق شوید. اگر گم شوید، هیچ چیز تمام نمی‌شود؛ زمانی همه چیز تمام می‌شود که کاری انجام ندهید و فقط شکایت کنید. اگر به چیزی باور و اعتقاد دارید، تلاش کنید. اجازه ندهید سایه‌های گذشته، دریچه رو به آینده‌تان را تاریک کند. اینکه امروز را به شکایت کردن درمورد دیروز بگذرانید، آینده‌تان را روشن‌تر نمی‌کند. به جای آن دست به کار شوید. بگذارید درس‌هایی که گرفته‌اید زندگی‌تان را بهبود بخشند. تغییر ایجاد کنید و هیچوقت به عقب نگاه نکنید.و صرفنظر از اتفاق‌هایی که در این راه طولانی می‌افتد، یادتان باشد که شادی و خوشبختی واقعی فقط زمانی می‌آید که دست از شکایت کردن بخاطر مشکلاتتان بردارید و شروع به شکرگزاری برای مشکلاتی که ندارید کنید

.۴. جای زخم‌های شما نشانه قدرتتان هستند.هیچوقت بخاطر جای زخم‌هایی که زندگی رویتان گذاشته است خجالت نکشید. این جای زخم‌ها یعنی درد تمام شده و روی زخمتان بسته شده است. یعنی توانسته‌اید بر درد غلبه کنید، درسی بگیرید، قوی‌تر شوید و به جلو پیش روید. جای زخم، خالکوبی پیروزی است که باید به آن افتخار کنید. اجازه ندهید این زخم باعث شوند زندگی‌تان را با ترس سپری کنید. هیچوقت نمی‌توانید جای این زخم‌ها را از بین ببرید اما می‌توانید نگاه خودتان به آنها را تغییر دهید. می‌توانید به جای این زخم‌ها بعنوان نشانه قدرتتان نگاه کنید نه درد

.۵. هر مشکل کوچک، قدمی رو به جلو است.صبر کردن در زندگی به معنی منتظر ماندن نیست؛ صبر کردن توانایی داشتن نگرشی خوب در زمان تلاش برای رسیدن به رویاهایتان است. پس اگر می‌خواهید امتحان کنید، وقت گذاشته و تا آخر راه را بروید. درغیراینصورت، هیچ دلیلی برای شروع کردن نیست. این می‌تواند به معنی از دست دادن راحتی و ثباتتان و بر هم خوردن عادت‌های خواب و خوراکتان برای مدتی کوتاه باشد. می‌تواند به معنی قربانی کردن روابط و همه چیزهای آشنایی باشد که قبلاً در زندگی‌تان وجود داشت. می‌تواند به معنی قبول کردن تمسخرهای همسالان و دوستانتان باشد. می‌تواند به معنی ساعت‌های متمادی تنهایی باشد که البته تنهایی نعمتی است که می‌توان از آن برای خلق چیزهایی عالی استفاده کرد. تنهایی فضایی که لازم دارید را به شما می‌دهد. بقیه چیزها آزمایش کردن قطعیت شماست، اینکه چقدر آن هدف را می‌خواهید.و اگر آن را بخواهید، با وجود همه شکست‌ها، طردشدگی‌ها و مسائل دیگر انجامش می‌دهید. و هر قدمی که رو به آن برمی‌دارید از هر چه که فکرش را هم بکنید حالتان را بهتر می‌کند. می‌فهمید که مشکلات اتفاقاتی نیست که سر راه برایتان می‌افتد، چالش اصلی خود آن راه است. و ارزشش را دارد. پس اگر می‌خواهید امتحانش کنید، راه را تا آخر بروید. هیچ حسی در دنیا بهتر از این نیست… هیچ حسی در دنیا بهتر از این نیست که بفهمید زنده بودن یعنی چه

. ۶. منفی بودن دیگران مشکل شما نیست. وقتی چیزهای منفی دور و برتان را می‌گیرد، مثبت باشید. وقتی دیگران می‌خواهند باعث ناراحتی‌تان شوند، لبخند بزنید. این بهترین و ساده‌ترین راه برای حفظ انگیزه و تمرکزتان است. وقتی دیگران با شما بدرفتاری می‌کنند، خودتان باشید. هیچوقت اجازه ندهید تلخی یک نفر شخصیتتان را تغییر دهد. هیچ چیز را به خودتان نگیرید، حتی اگر دقیقاً منظور خودتان باشد. خیلی کم پیش می‌آید که آدمها بخاطر شما کاری را انجام داده باشند. آنها کارهایشان را بخاطر خودشان انجام می‌دهند.مهمتر از همه اینها، هیچوقت بخاطر اینکه کسی گفته به اندازه کافی خوب نیستید، خودتان را تغییر ندهید. زمانی تغییر کنید که می‌دانید آدم بهتری خواهید شد و آینده درخشان‌تری خوهید داشت. هر کاری که بکنید، چه درست و چه غلط، آدمها پشت سرتان حرف خواهند زد. پس قبل از اینکه نگران چیزی باشید که دیگران درموردتان می‌گویند، نگران کارهایی باشید که می‌کنید. اگر به چیزی واقعاً اعتقاد دارید، برای جنگیدن بخاطر آن نترسید. قدرت واقعی از غلبه بر چیزهایی به دست می‌آید که به نظر دیگران غیرممکن به نظر می‌رسد.از همه اینها گذشته، شما فقط یکبار زندگی می‌کنید. پس سعی کنید همان طوری زندگی کنید که دوست دارید

.۷. اگر قرار باشد اتفاقی بیفتد، بالاخره خواهد افتاد.قدرت واقعی زمانی می‌آید که چیزهایی زیادی برای گریه کردن بخاطرشان و شکایت کردن داشته باشید اما ترجیح دهید که لبخند بزنید و به جای این کارها بخاطر زندگی‌تان شکر کنید. همیشه در همه سختی‌هایی که با آن روبه‌رو می‌شوید، نقاط مثبتی هم وجود دارد اما باید بخواهید که دریچه قلب و ذهنتان را باز کرده و به استقبال آن بروید. نمی‌توانید به زور بخواهید بعضی اتفاق‌ها بیفتند. با تلاش در چنین جهتی فقط خودتان را خسته خواهید کرد. در بعضی نقاط فقط باید رها کنید و ببینید چه پیش می‌آید.در آخر، دوست داشتن زندگی به اعتماد به حس‌تان، ریسک کردن، از دست دادن به دست آوردن خوشبختی و درس گرفتن از تجربه های تان بستگی دارد. این سفری دور و دراز است. باید دست از نگرانی، سرگردانی و تردید بردارید، به دست‌پاچگی‌هایتان بخندید، در لحظه زندگی کنید و از چیزهایی که روزگار پیش پایتان قرار می‌دهد لذت ببرید. شاید در آخر دقیقاً به آن مقصدی که می‌خواستید نرسید اما مطمئن باشید همان جایی می‌رسید که باید می‌رسیدید

.۸. بهترین کاری که می‌توانید بکنید این است که به راهتان ادامه دهید.از دوباره بلند شدن از زمین نترسید، از دوباره تلاش کردن، دوباره دوست داشتن، دوباره زندگی کردن و دوباره آرزو کردن. اجازه ندهید یک درس سخت از روزگار دلتان را سخت کند. بهترین درس‌های زندگی را معمولاً در سخت‌ترین شرایط و از بدترین اشتباهاتتان یاد می‌گیرید. زمان‌هایی هست که به نظر می‌رسد همه چیز بد پیش می‌رود و احساس خواهید کرد که این شرایط سخت همیشه می‌ماند. اما اینطور نخواهد بود. وقتی احساس کردید که کم‌کم ناامید و دلسرد می‌شوید، یادتان باشد که همیشه برای درست شدن مسایل، اول همه چیز باید خراب شود. گاهی برای اینکه به بهترین وضعیت خودتان برسید، باید بدترین وضعیتتان را پشت سر بگذارید.بله، زندگی سخت است اما شما از آن سخت‌ترید. قدرت هر روز خندیدن را در خودتان ایجاد کنید. جرات داشتن احساسی متفاوت اما زیبا را در خودتان رشد دهید. سعی کنید لبخند را به لبان بقیه هم بیاورید. برای چیزهایی که قادر به تغییر آن نیستید، استرس نداشته باشید. ساده زندگی کنید. سخاوتمندانه دوست داشته باشید. صادقانه حرف بزنید. با دقت کار کنید و حتی اگر زمین خوردید، دوباره از جایتان بلند شوید. به رشد کردن ادامه دهید.هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوید سعی کنید این کارها را انجام دهید:

۱. مثبت فکر کنی.۲. سالم غذا بخورید.۳. ورزش کنید.۴. سخت کار کنید.۵. زیاد بخندید،۶. خوب بخوابید.و هر روز همه این کارها را تکرار کنید ...
  دل هر جا برود، فکر و دست و پا هم به دنبال آن می رود.

خداوند هيچ كس را جز به قدر توانايی ‏اش تكليف نمى‏ كند.


 
لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ


خداوند هيچ كس را جز به قدر توانايی ‏اش تكليف نمى‏ كند.
آنچه (از خوبى‏) به دست آورده به سود او،
و آنچه (از بدى‏) به دست آورده به زيان اوست‏.


 
 رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا


پروردگارا، اگر فراموش كرديم يا به خطا رفتيم بر ما مگير


 رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا


پروردگارا، هيچ بار گرانى بر (دوش‏) ما مگذار؛ همچنانكه بر (دوش‏) كسانى كه پيش از ما بودند نهادى‏.


 رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَآ


پروردگارا، و آنچه تاب آن نداريم بر ما تحميل مكن‏؛ و از ما در گذر؛ و
ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛


 أَنتَ مَوْلاَنَا
فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ﴿۲۸۶﴾


 سرور ما تويى‏؛
پس ما را بر گروه كافران پيروز كن‏.۲۸۶)بقره )



پرتوى از روايات

‏1. از پيامبر گرامى آورده ‏اند كه در شكوه و عظمت اين نيايش قرآنى فرمود:

«انّ‏اللّه سبحانه قال عند كلّ فصلٍ من هذاالدّعاء فعلت واستجبتُ و لهذا استحبّ‏الاَكثار من هذاالدّعاء.»

(76)خداى پرمهر بعد از هر بخش از اين دعا پاسخ مى‏دهد كه خواسته‏ ات را پذيرفتم و انجام دادم اى بنده نيايشگرم. پس زيبنده است كه اين آيات و اين دعا بسيار تلاوت شود.

2. همچنين از آن حضرت است:

«من قرأالآيتين من آخر سورة البقرة فى‏ليلته كفتاه.»(77)

هر كه دو آيه پايانى سوره مباركه بقره را هر شب با جان و دل تلاوت كند، به ‏اندازه اين است كه آن شب براى نيايش بيدار مانده است. چرا كه همان پاداش شب ‏زنده ‏دارى و عبادت را دارد.

3. و نيز روايت كرده ‏اند كه آن حضرت در سير آسمانى معراج، هنگامى كه به «سدرةالمنتهى» رسيد، دوسوّم نمازهاى پنجگانه و آيات پايانى سوره مباركه بقره در آن مقام پرفراز به آن گرانمايه جهان هستى ارزانى شد و خداوند گناهان امّت او - جز گناه شرك ‏گرايان و گناهان كبيره - را، مورد بخشايش قرار داد.

4. همچنين آورده ‏اند كه فرمود:

«فى آخر سورةالبقره آيات انهّنّ قرآن و انّهنّ دعاء و انّهنّ ير ضين‏الرّحمن.»

(78)در آيات پايانى سوره بقره، آيات جانبخشى است كه هم قرآن است و هم دعا و نيايش با خدا؛ و هم خشنودى و مهر آفريدگار بخشاينده را جلب مى‏كند.5

. و نيز نقل كرده ‏اند كه: روزى پيامبر خدا(ص) صدايى از آسمان شنيد. سر به ‏سوى آسمان برداشت كه ديد درى از آسمان گشوده شد و فرشته ‏اى فرود آمد و گفت

انّ‏اللّه يبّشرك بنورين لم‏يعظهما نبيّاً قبلك فاتحةالكتاب و خواتيم سورةالبقره لايقرأهما احدٌ الاّ اعطيته حاجته.»(79)

اى پيامبر خدا! مژده ‏ات باد به دو نور روشنگر كه به هيچ پيامبرى پيش از تو ارزانى نشده است.

پيامبرپرسيد:

«كدامين دو نور روشنگر؟»

فرمود: «سوره مباركه حمد و آيات پايانى سوره بقره».

آنگاه افزود كه خدا مى‏فرمايد:

«اين دو نور روشنگر را هر كه با اخلاص و ايمان تلاوت كند، خواسته ‏اش را مى‏پذيرم و برمى‏آورم».

آرى؛ شكوه و معنويت اين سوره مباركه و اين آيات به گونه ‏اى است كه به بيان يكى از ياران پيامبر، هر كه اين سوره را به ‏قصد عمل ‏كردن به آن مى ‏آموخت، در جامعه نوبنياد اسلامى از موقعيت بهتر و بيشترى برخوردار بود.پرتوى از سوره مباركه ‏در تفسير سوره مباركه بقره - كه دومين و طولانى‏ترين سوره قرآن است - در كران‏ تا كران آيات آن، از كنار درخشنده ‏ترين گوهرهاى ناب و انسان سازترين درسها و پيامها عبور كرديم و سراچه دل را برروى آنها گشوديم.

و اينك بجاست كه درسها و پيامهاى زندگي ساز فردى، فكرى، عقيدتى، انسانى، اخلاقى، حقوقى، اجتماعى، خانوادگى، اقتصادى و روحى و معنوى آن را در چند اصل كلّى و اساسى بيادگار نهيم.

در اين سوره مباركه، از تمامى حقايق و موضوعات سخن رفته بود
تفسیر مجمع البيان

رسید پیری و افسانه شباب گذشت

 

گذشت 


رسید پیری و افسانه شباب گذشت
چنان گذشت که گویی مگر به خواب گذشت
بهای عهد جوانی، شناختم روزی
که پیری آمد و نیرو شد و شباب گذشت
در انتخاب هدف، آن قدر دقیق شدم
که عمر طی شد و دوران انتخاب گذشت
به جست وجوی پل اندر کنار جو ماندم
ولیک عمر به دیوانگی ز آب گذشت
ز دیرجوشی طبع و ز زودرنجی دل
حیات من همه در عزلت و عذاب گذشت
درون حجب هنرپوش خود نهان گشتم
ز ضعف و هستی من جمله در حجاب گذشت

پژمان بختیاری

 داستان اصلی و کرم : از صفحه 116 تا 117

درباره لیلی و مجنون آذربایجان

داستان اصلی و کرم : از صفحه 116 تا 117

 

 

 

               داستان اصلی و کرم : از صفحه 116 تا 117

 

 

صفحه : ۱۱۶

 

عرشه چیخیبدی فریادیم، الیمنن گئتدی مورادیم، یانیرام، اصلیم، یانیرام!.. الوو تپه دن دیرناغا کرمی بورودو. اصلینین داد فریادینا جاماات تؤکولوب گلدی. هامیدان قاباق اصلینین تای-توشلاری ایچرییه دولوشدولار. آنجاق کرمین آلووونو سؤندورمک مومکون اولمادی. تامام یانیب کول اولدو. اصلی پریشان ساچلارینی سینه ساز ائله ییب، گؤز یاشینی تؤکه-تؤکه گؤرک قیزلارا نه دئدی: باخین، قیزلار، منیم موشکول حالیما، یاندی کرم، سالدی منی بو درده. ایدی قامتیمی بوکدو بئلیمی یاندی کرم، سالدی منی بو درده... بیزه هاقدان بیر عینایت اولورمو. ماجرامیز خوش روایت اولورمو؟ محشرده گؤروشمک قیسمت اولورمو؟ یاندی کرم، سالدی منی بو درده... من اصلییم، ایتیرمیشم مردیمی، بولبول اوچوب، خار آلیبدی یوردومو، اچین مزارینی، گؤروم اوزونو، یاندی کرم، سالدی منی بو درده... سؤز تامام اولدو. قیزلار پاشایا خبره قاچماقدا اولسونلار، اصلی ده تک- تنها آغلاماقدا، ائشیت کئشیشدن. کئشیش آروادینی چاغیریب دئدی: - گئت، کرمدن بیر خبر بیل. گرک او، یانیب کول اولا. کئشیشین آروادی قاچا-قاچا اؤزونو یئتیریب، بیر تهر پنجره دن اصلینی سسله دی. اصلی گؤردو گلن آناسیدی، گلدی پنجره یه. آناسی خبر آلدی - قیزیم، نییه آغلاییرسان؟ یوخسا کرم سنی آلدادیب قاچیب؟ اناسی بئله دئینده اصلی کرمین سازینی گؤتوروب، گؤرک آناسینا نه جاواب وئرجک:

 

 

 

صفحه : ۱۱۷

 

 

اللاه سیزه وئرسین بلالار، آنا، انا، کرم یاندی دئیین آغلارام! قان آغلاییر باغدا گوللر، لاله لر، انا، کرم یاندی دئیین آغلارام! منی آغلار قویدوز جاوان واختیمدا، قارالار یازدینیز منیم باختیمدا، اتام تارمار اولسون تاجی-تاختیندا انا، کرم یاندی دئیین آغلارام! گؤدک ائتدیز سیز اصلینین دیلینی، بولبول اولان بوراخارمی گولونو گؤزومله گؤرورم کرم کولونو، انا، کرم یاندی دئیین آغلارام! اصلی بونو دئییب، کرمین کولونو اوووجلاییب، باشینا تؤکدو. سن دئمه کولون ایچینده هله قور قالیبمیش اصلینین ساچی اود آلدی. آناسی اونو سؤندورمک اوچون قاپییا قاچدی کی، ایچری گیرسین. اصلی تئز قاپینی دالدان باغلادی. کئشیشین آروادی قیشقیردی. هامی تؤکولدو گلدی. نه قدر ائله دیلر قاپینی آچا بیلمه دیلر اصلی ده یانیب کول اولدو، کرمین کولونه قاریشدی. پاشا کئشیشین ده، آروادی نین دا تقصیرینی اوزوندن اوخویاندان سونرا هر ایکیسی نین بوینونو ووردوردو. کرم ایله اصلی نین کولونو ساندیغا ییغدیلار. قیرخ گون، قیرخ گئجه یاس ساخلاییب، کولو بیر قبیرده باسدیردیلار، اوستونده ده بیر گونبز تیکدیردیلر. صوفی ده اؤلونجه بو گونبزده موسوور قالدی.

   

 

 

متن آهنگ خدایا از مازیار فلاحی

متن آهنگ خدایا از مازیار فلاحی

نگاهم رو به سمت تو، شبم آیینه ی ماهه

دارم نزدیکتر میشم، یه کم تا آسمون راهه

به دستای نیاز من، نگاهی کن از اون بالا

من این آرامش محضو، به تو مدیونم این روزا

خدایا دوستت دارم، واسه هر چی که بخشیدی

همیشه این تو هستی که، ازم حالم رو پرسیدی

بازم چشمامو می بندم، که خوبی هاتو بشمارم

نمی تونم فقط میگم، خدایا دوستت دارم

تو دیدی من خطا کردم، دلم گم شد دعا کردم

کمک کن تا نفس مونده، به آغوش تو برگردم

تو حتی از خودم بهتر، غریبی هامو می شناسی

نمی خوام چتر دنیا رو، که تو بارون احساسی

خدایا دوستت دارم، واسه هر چی که بخشیدی

همیشه این تو هستی که، ازم حالم رو پرسیدی

بازم چشمامو می بندم، که خوبی هاتو بشمارم

نمی تونم فقط میگم، خدایا دوستت دارم

انسانی که هدفش خدمت به خداست، ممکن است انسان خوبی باشد،  اما انسانی که هدفش خدمت به انسان باشد، حتم

 

انسانی که هدفش خدمت به خداست،

ممکن است انسان خوبی باشد،

اما انسانی که هدفش خدمت به انسان باشد،

حتما انسان خوبی است.

زکریای رازی

نتیجه تصویری برای روز داروسازنتیجه تصویری برای روز داروساز

15ذی الحجه سالروز ولادت امام دهم مبارک

نتیجه تصویری برای ولادت امام علی النقی الهادی

15 ذی الحجه سالروز ولادت امام دهم شیعیان حضرت امام علی النقی علیه السلام است.

 امام  علی النقی (علیه السلام)  که به هادی نیز ملقب هستند، سال 212 هجری قمری در  مدینه به دنیا آمدند و از سال 220 ه.ق به مدت 34 سال امامت شیعیان را بر عهده داشتند.

بارگاه منور امام هادی (ع) در کنار فرزندشان امام حسن عسکری(ع)  در سامرا قرار دارد .

والپیپر و پوستر ولادت امام هادی (ع)

تصویر مرتبط

نتیجه تصویری برای ولادت امام علی النقی الهادی

یورش به خانه ی امام هادی

حوادث، وقایع، هجرت

یورش به خانه ی امام هادی

 

امام در شهر سامرا به سر میبرد اما شیطان صفتان بیکار ننشستند و نزد متوکل از امام سعایت و بدگویی نمودند که در خانه ایشان اسلحه و اموال بسیاری از شیعیان وجود دارد و احتمال دارد امام دست به قیامی مسلحانه علیه حکومت عباسی بزند، متوکل هراسان دستور داد شبانه گروهی از ترکان مسلح به خانهی امام هجوم برده و ایشان را دستگیر نمایند، آنان به منزل آن حضرت هجوم آوردند، در حالی که در اتاقی در بسته در حالی که میان او و زمین جز شن و سنگریزه فرشی نبود، و امام مشغول تلاوت این آیه بود:

«ام حسب الذین اجترحوا السیئات ان نجعلهم کالذین آمنوا و عملوا الصالحات سوآء محیاهم و مماتهم سآء ما یحکمون».

[۱۲] . [ صفحه ۲۲]

«آیا گناهکاران پنداشتند زندگی و مرگشان را مانند مومنان و صالحان قرار میدهیم، چقدر نادرست داوری میکنند».

ماموران حضرت را با همین حالت نزد متوکل بردند، و او که سرمست از خوشگذرانی بود همین که ایشان را دید جام شرابی به طرف آن حضرت دراز کرد،

امام فرمود:

به خدا سوگند هرگز شراب با خون و گوشتم آشنا نشده است.

متوکل از امام خواست شعری بخواند و اصرار نمود، امام این اشعار را خواند که شادی متوکل را به اندوه مبدل کرد:

«بر قله های بلند خانه کردند و مردانی به نگهبانی آنان مشغول شدند،

لیکن قله ها به آنان سودی نبخشید،

پس از سرفرازیها با خفت از آن جایگاههای استوار به زیر کشیده شدند

و در گورهایی – که چه بد منزل و مسکنی است – جای داده شدند،

بعد از خاکسپاری منادی بانگ زد:

آن تاجها،

زیورها

و پوششها

و تجملها به کجا رفت،

آن چهره های نازپرورده که همواره در پس پرده و حجاب پنهان شده بودند چه شدند،

عاقبت گورها سرنوشت شوم آنان را نشان دادند

و چهره های کرم خورده آنان را به نمایش گذاشتند،

مدت درازی خوردند و آشامیدند و اینک پس از خوردنها خورده شدند».

متوکل تکان خورده و مستی از سرش پرید و گریست، و دستور داد جامهای شراب را برچیدند، و با فروتنی گفت: آیا وامی به گردن داری،

فرمود: آری، و متوکل دستور داد وام آن حضرت را پرداخته و با احترام فراوان ایشان را به منزل فرستادند.

[ صفحه ۲۳]
برگرفته از کتاب صحیفه امام هادی علیه السلام نوشته: جواد قیومی اصفهانی

مقدمات قتل متوکل که موجب عبرت است

حوادث، وقایع، هجرت

مقدمات قتل متوکل که موجب عبرت است

 

مرحوم قزوینی از کتاب مروج الذهب نقل مینماید از بحتری که

روزی ما همنشینان متوکل نزد وی جمع بودیم سخن از شمشیرها به میان آمد یکی از حاضران به متوکل گفت:

شمشیری نزد یکی از اهالی بصره است که آن را از هند آوردهاند مانند ندارد و نظیر آن دیده نشده است.

متوکل دستور داد نامهای به والی بصره بنویسند که آن شمشیر را بیابد و به هر قیمتی شده بخرد. نامه را به پستچی داده و او را به بصره فرستادند. والی بصره نوشت که آن شمشیر را مردی از اهالی یمن خریده و به یمن برده، متوکل دستور داد که کسی به یمن برود و شمشیر را پیدا کند و آن را خریداری نماید نامهای نیز در این باره نوشت. بحتری گوید:

بعد از مدتی ما نزد متوکل بودیم که عبیدالله بن خاقان وارد گردید و شمشیر را آورد و گفت به ده هزار دینار از صاحبش خریدهام متوکل خوشحال گردید. خدا را حمد کرد که به آسانی به آن دست یافته، شمشیر را از غلافش بیرون کشید و آن را پسندید.

روز بعد به فتح بن خاقان گفت: غلامی را به من معرفی کن که از لحاظ دلاوری و شجاعت مورد اطمینان باشد تا این شمشیر را به او تحویل دهم که پیوسته بالای سر من ایستاده و از من محافظت نماید.

سخن متوکل تمام نشده بود که باغر ترک وارد گردید فتح بن خاقان گفت: از شجاعت باغر برای من تعریف کردهاند و او صلاحیت این کار را دارد. متوکل او را طلبید و شمشیر را به او داد و دستور داد که همه وقت نزد او باشد و از وی محافظت نماید و دستور داد تا درجه او را بالا برند و حقوقش را زیاد نمایند.

بحتری میگوید: به خدا سوگند آن شمشیر از نیام بیرون کشیده نشد مگر آن شبی که باغر با آن متوکل را به قتل رساند.

[۱۲۶] . [ صفحه ۸۹]
برگرفته از کتاب زندگانی عسکریین : امام علی النقی علیهماالسلام نوشته: عباس حاجیانی دشتی

۵ شهریور ولادت امام علی النقی الهادی علیه السلام [ ١٥ ذوالحجه ] مبارک باد

  • ۵ شهریور ولادت امام علی النقی الهادی علیه السلام [ ١٥ ذوالحجه ]
  • از دیدگاه شعرا, مولودی، مدایح و مراثی

    اشعار ولادت امام علی نقی، هادی (ع) – به نام نامی هادی که هادی دلهاست

     

    به نام نامی هادی که هادی دلهاست
    یگانه فاتح دلها امام بی همتاست

    امام مهر، امام وفا، امام عشق
    امام رأفت و رحمت امام خوبیهاست

    هدایتش همه جا را به زیر سایه بَرَد
    امامتش متعالی، زِعامتش یکتاست

    معلّم همه ی انبیاست آقایم
    که میوه ی دل و دلدار سیّد بَطحاست

    علیّ چارم ما، مرتضای دوّم اوست
    دهم امام تشیّع حقیقت عظماست

    فرشتگان مقرّب مقیم حجره ی او
    قسم به روح مقدّس سلاله ی زهراست

    نواده ی حسن مجتباست این آقا
    سلیل آل نبی، نور چشم آل عباست

    علیّ دیگر آل حسین آمده است
    که وارث همه ی روضه های عاشوراست

    قنوت حضرت سجّاد روی دستانش
    امین باقر علم نبی همین آقاست

    صراط صادق آل علی طریقه ی اوست
    شبیه موسیِ کاظم به وقت درد و بلاست

    ستاره ی سحر است و شکوه باغ جواد
    دوباره کوثر قرآن دوباره ابنِ رضاست

    دوباره جدّ غریبش ابالحسن آمد
    طلیعه ی حسن عسگری از او پیداست

    پدر بزرگ امام زمان ما یعنی…
    برای مهدی دین چاره ساز مشکل هاست

    بِچِش حلاوت ذکرش، بخوان به لب هادی
    که نام حضرت هادی عجیب روح افزاست

    ز آستینِ هنر پرورش ادب ریزد
    حیات طیّبه اش چون هزار دانشگاست

    هرآنکه طالب دریای معرفت از اوست
    کلاس جامعه اش رهگشای اهل ولاست

    به علم خویش بداند زبان حیوانات
    خدای قادر مطلق به علم او داناست

    بهشت مائده ای از ولای عظمایش
    شفیع هرچه ولایتمدار با تقواست

    گناه شیعه ببخشد خدا به مقدم او
    نوید باب غدیر است و آیه العظماست

    خدا به شیعه ی او عزّت و کرامت داد
    بیا که آینه ی هیبت خدا اینجاست

    به عصمتش قسم از او مقام می گیریم
    به هیبتش قسم از قهر او عدو رسواست

    بیا به محفل و کشکول سائلی بردار
    که عیدی قدمش استغاثه ی دلهاست

    نگو شمرده شمرده که حاجتت داند
    نگفته با خبر از حاجت و غم دلهاست

    عزیز فاطمه و ترک سائلان هرگز!
    بریز غم که وجودش مفرّح جانهاست

    مگر زیارت کرب و بلا نمی خواهی؟
    کلید کار بدست دعای این آقاست

    نظام عالم هستی از او درست شود
    بیا که پرچم صبح فرج از او برپاست

    شاعر : محمود ژولیده

    تصویر مرتبط

رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ

 

 

لوحات قرانية من سورة إبراهيم الأية 41
الرسم الإملائى
( 41 ) رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ
------------------------------------------------------------------------
فارسى
( 41 ) پروردگارا ! مرا و پدر و مادر مرا ، و مؤمنان را (در) روزی که حساب بر پا می شود بیامرز» .

014041 ربنا اغفر لي ولوالدي وللمؤمنين يوم يقوم الحساب

ادامه نوشته

فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا ۖ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ

 

۩۩۞ سبحانك اللهم وبحمدك ۞۩۩
-------------------------------------
لوحات قرآنية بدقة عالية جدا
-------------------------------------
الآية كاملة :
بسم الله الرحمن الرحيم
قَالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلَّا كَمَا أَمِنتُكُمْ عَلَىٰ أَخِيهِ مِن قَبْلُ ۖ فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا ۖ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ
لوحات قرآنية من سورة يوسف رقم 12 - الآية رقم 64
---------------------------------------
التفسير الميسر:
إنني أثق بحفظ الله، خير الحافظين وأرحم الراحمين
---------------------------------------
فارسي
پس خداوند بهترین نگهبان است ، و او مهربانترین مهربانان است
---------------------------------------
آردو
سو خدا ہی بہتر نگہبان ہے۔ اور وہ سب سے زیادہ رحم کرنے والا ہے
--------------------------------------

Surat Yusuf no. 12 , Ayat no. 64 Quranic Posters
------------------------------------
English
But Allah is the best guardian, and He is the most merciful of the merciful
---------------------------------------
Francais
Mais Allah est le meilleur gardien, et Il est Le plus Miséricordieux des miséricordieux
---------------------------------------
Malay
kerana Allah jualah Penjaga yang sebaik-baiknya, dan Dia lah jua Yang Maha Mengasihani dari sesiapa sahaja yang menaruh belas kasihan
---------------------------------------
Turkish
Ama Allah en iyi koruyandır, O merhametlilerin merhametlisidir
---------------------------------------
Bengali
অতএব আল্লাহ উত্তম হেফাযতকারী এবং তিনিই সর্বাধিক দয়ালু।
---------------------------------------
Indonesian
Maka Allah adalah sebaik-baik Penjaga dan Dia adalah Maha Penyanyang diantara para penyanyang
-------------------------
Swahili
Lakini Mwenyezi Mungu ndiye Mbora wa kulinda, naye ndiye Mbora wa kurehemu kuliko wenye kurehemu wote.
-----------------------------------------
Somali
Eebaa u khayrroon Dhawre waana Naxariis badane
----------------------------------------
Deutch
Allah ist besser als Behütender, und Er ist der Barmherzigste der Barmherzigen
---------------------------------------
Italian
È Allah il migliore dei guardiani, ed Egli è il Più misericordioso dei misericordiosi!
---------------------------------------
Chinese
真主是最善于保护的,也是最慈爱的。
------------------------------------------
Spanish
Allah es mejor protección y Él es el más Misericordioso de los misericordiosos

۱ شهریور روز بزرگداشت ابوعلی سینا و روز پزشک

تصویر مرتبط

“مادامی که تلخی زندگی دیگران را شیرین می کنی بدان که زندگی می کنی”
روز پزشک بر تمام پزشکان و دانشجویان پزشکی که قدم در این راه گذاشته اند مبارک باد

 

الهی

 
عکس و تصویر الهی ........... ادای شکر ترا هیچ زبان نیست ودریای فضل ترا هیچ کران نیست ورسر ...

الهی ...........


ادای شکر ترا هیچ زبان نیست

ودریای فضل ترا هیچ کران نیست

ورسر حقیقت تو بر هیچکس عیان نیست

هدایت کن بر ما رهی که بهتر از ان نیست .

 

http://wisgoon.com

حواسمان به چروک هایِ

عکس و تصویر شب خوش خورشید تووووووووووووووووووووووووووورا باید در نهایت پاکی داشت طووووووووووووووووووووووورا باید در نهایت طراوت دوست ...

حواسمان
به چروک هایِ دور چشم مادرانمان
و لرزش دست های پدرانمان باشد

حواسمان به تٙر شدن های گاه و بیگـاهِ چشم هایِ کم سو و دلتنگیِ شان باشد

حواسمان باشد آن ها خیلی زود پیــر می شوند
و خیلی زودتر از آنـچه فکـرش را می کنیـم از کنارمان می رونـد....

حواسمان باشد به دلگیـریِ غروب هایِ تنهاییِ شان...

حواسمـان باشد که آن ها تمامِ عمـر حواسشان به مـا، به آرام قد کشیدنمان، نیاز ها و نازهایمان بوده است....

آن ها یک روز آنقدر پیـر میشوند که
حتی اسم هایمان را هم فراموش می کنند....

حواسمان به گرانترین و بی همتا ترین عشق هایِ زندگیمان به "بابا" به "مامان" ها خیلی باشـد

یه چیزایی... اگه بشکنه،

یه چیزایی...
اگه بشکنه،

با هیچ چسبی نمیشه درستش کرد،مثل...
«دل ادما»


یه چیزایی...
اگه بریزه،

با هیچ چیزی نمیشه جمعش کرد،مثل...
«ابرو»


یه چیزایی...
رو اگه بخوری،

با هیچ چیزی نمی تونی بریزیش بیرون،مثل...
«مال بچه یتیم»


یه چیزایی...
رو نباید از دست داد،مثل...
«دوست واقعی»


یه چیزایی...
خیلی گرونه،مثل...
«تاوان»


یه چیزایی...
خیلی سخته،مثل...
«انسان بودن»


یه چیزایی...
تاوان دارد،مثل...
«اشتباه»


یه چیزی...
همیشه هوامون و داره،

مثل...


-خدا-

عکس و تصویر اگر خواهم غم دل با تو گویم،جا نمی یابم اگر جایی شود پیدا، تو را ...

http://wisgoon.com

هیچکس را در زندگی مقصر نمی دانم...

هیچکس را در زندگی مقصر نمی دانم...
از خوبان "خاطره"
و از بدان "تجربه"
می گیرم...!

بدترین ها "عبرت" میشوند...!
و بهترین ها "دوست"

حرف اشتباهیست که می گویند...
با هر کس باید مثل خودش رفتار کرد.
اگر چنین بود
از شخصیت هر کس چیزی باقی نمی ماند.
هر کس هر چه به سرت آورد فقط خودت باش.

اگر جواب هر جفایی بدی بود،
داستان زندگی ما خالی از آدم های خوب بود.

اگر نمیتوانی آدم خوبه زندگی کسی باشی
اگر برای یاد دادن تنها همان خوبی هایی که خودت بلدی ناتوانت کردند،
اگر همان اندک مهربانیت را از بر نشدند
اگر خوبی کردی و بدی دیدی...
کنار بکش!!!
اما بد نشو...

زیرا این تنها کاریست که از دستت بر می آید.
مهم نیست با تو چه کردند
تو قهرمان زندگی خودت بمان
تو آدم خوبه ی زندگی خودت باش
با وجدانت آسوده بخواب
سرت را پیش خدایت بالا بگیر
و به خاطر همه چیز شاکر باش...

زندگی تولد دارد . . .
زندگی مرگ دارد . . .
زندگی حساب دارد . . .
زندگی کتاب دارد . . .
زندگی خوب دارد . . .
زندگی بد دارد . . .
زندگی اصول دارد . . .
زندگی قانون دارد . . .
زندگی تاوان دارد . . .
زندگی امتحان دارد . . .
زندگی شادی دارد . . .
زندگی غم دارد . . .
زندگی بذل دارد . . .
زندگی بخشش دارد . . .
زندگی عهد دارد . . .
زندگی پیمان دارد . . .
زندگی سختی دارد . . .
زندگی آسانی دارد . . .
زندگی شکست دارد . . .
زندگی پیروزی دارد . . .
زندگی عمل دارد . . .
زندگی عکس العمل دارد . . .


بزرگترین اقیانوس جهان، اقیانوس آرام است
پس آرام باش تا بزرگ شوی...

http://wisgoon.com

داستان اصلی و کرم : از صفحه 111 تا 115

درباره لیلی و مجنون آذربایجان

داستان اصلی و کرم : از صفحه 111 تا 115

 

 

 

            داستان اصلی و کرم : از صفحه 111 تا 115

 

 

صفحه : ۱۱۱

 

اسیر. بو، پاشایا توخوندو. آتینی سوردو دوز باغین ایچینه. اصلی آدام گلدیگینی گؤرجک، ایشین اوستو آچیلماسین دئیه، قاچیب گئتدی. پاشا آلدی کرمین باشی نین اوستونو، دئدی: - دئ گؤروم کیمسن؟ بورادا نه قاییریرسان؟ کرم دینمه دی. پاشا بیر ده سوروشدو. کرم یئنه ده جاواب وئرمه دی. پاشا بیر ده غضبله سوروشاندا سازی سینه سینه میندیریب دئدی: شیکایتیم واردی چرخی-فلکدن،

 زالیم فلک اَیدی، بوکدو بئلیمی.  

ازل بولبول کیمی فریاد ائدرکن، ایندی لال ائیله دی شیرین دیلیمی.

یاندی جیگریم، دؤندو بوریانا، اخدی چئشمیم یاشی، دؤندو عوممانا، گتیردیلر منی اولو دیوانا، باغلادیلار آیاغیمی، الیمی.

دردلی کرم قویدو باشی قادایا، یار ایله گئتمه دی خلوت اودایا، چوخ شوکورلر اولسون باری-خودایا، گؤزوم ایله گؤردوم اصلی یاریمی.

پاشا دیقتله قولاق آسیب گؤردو، یوخ، بوردا نه ایسه دئیه سن باشقا بیر مثله وار. دئدی: - آشیق، دئ گؤروم کیمسن؟ دردین ندی؟ کرم دینمه میش صوفی دئدی: - پاشا ساغ اولسون، بو، گنجهلی ضیاد خانین اوغلودو. نئچه ایلدی کی، کئشیشین قیزینا آشیقدی. اونون دالینجا دییار-دییار گزیر. آخیردا گلیب بوردا سئوگیلیسینی تاپیب. سئوگیلیسی ایله گؤروشمک ایسته ییردی کی، سیز گلیب چیخدینیز. پاشا سوروشدو: - قیز دا بونو ایسته ییرمی؟ صوفی دئدی: - بلی، سوروشا بیلرسینیز.

 

 

 

صفحه : ۱۱۲

 

 

پاشا او ساعات بیر عدالت دیوانی قوروب، کئشیشی ده، قیزینی دا چاغیرتدیردی. قیزا دئدی: - قیزیم، سن بو اوغلانی سئویرسنمی؟ اصلی خان پاشانین آیاقلارینا ییخیلیب دئدی: - سنه قوربان اولوم، پاشا، بو منیم سئوگیلیمدی. آتام منی اونا وئرمه ییب، بیزی فراق اودونا یاندیریر. پاشا اوزونو کئشیشه توتوب دئدی: - نییه قیزینی اونا وئرمیرسن؟ کئشیش دئدی: - اولا، من ائرمنییم، او موسلمان. ایکینجی ده منیم قیزیم نیشانلیدی. پاشا دؤندو، اصلیدن سوروشدو کی: - قیزیم، سن نیشانلیمیسان؟ اصلی دئدی: - پاشا، منی بورادا اؤزلری گوجله بیر اوغلانا نیشان قویوبلار. آنجاق من کرمدن باشقاسینا گئتمه یه جیم. پاشا دئدی: - کئشیش، بونلارا ظولم ائتدیگین بسدی. گرک قیزی وئره سن اونا. کئشیش گؤردو آیری یول یوخدو، دئدی: - باش اوسته! منه اوچ گون مؤهلت وئر، حاضیرلیق گؤروم. جاماات یئربیئردن قیشقیردی کی: - مؤهلت وئرمه، یئنه ده قاچاجاق. پاشا دئدی: - یوخ، قاچماز. سونرا اوزونو کئشیشه توتوب دئدی: - اوچ گون اصلینی بورادا، اؤز قیزلاریمین یانیندا ساخلایاجاغام. گئت، حاضیرلاش. اوچ گوندن سونرا تویلو. هامی پاشانین بو تدبیرینی بیندی. حاضیرلیق باشلاندی. ایندی هامی تویا حاضیرلاشماقدا اولسون، ائشیت کئشیشدن. کئشیش چوخ حیله گر، اؤزو ده سِحریکار ایدی. تئز قیزا قیرمیزی خارادان بیر دون حاضیرلاتدی. دؤشونه تیلسیملی بند دویمه لر تیکدیردی. اوچونجو گون اصلینین یانینا گلیب، اؤز الیله دونو اونا گئیدیردی، سونرا دا دئدی:

 

 

 

صفحه : ۱۱۳

 

 

- قیزیم، من چوخ شادام کی، سن اؤز مورادینا چاتدین. خوشباخت اول! آنجاق سننن آخیرینجی بیر خواهیشیم وار. بابالیم بوینونا، اگر بو دویمه لری اؤزون آچسان، قوی دویمه لری کرم آچسین. بلی، پاشانین امری ایله توی باشلاندی. قیرخ گون قیرخ گئجه چالدیلار، اوینادیلار، مجلیس کئچیردیلر، اصلینی کرمه وئردیلر. کرم گلین اوتاغینا گیریب گؤردو کی، اصلی خان آل خارایا بورونوب، اؤزونه ده یئتمیش یئددی قلم ایله بزک ووروب. کرم بو گؤزللیگی اصلی خاندا گؤرن کیم سازینی آلیب، گؤرک نه دئدی:

سئودیگیم باشدان آیاغا ال قیرمیزی گئیینیبدی. یاراشیر قددی-دالینا شال، قیرمیزی، گئیینیبدی. اتالیدی، آنالیدی، اؤردکلیدی، سونالیدی، قولاقلاری تانالیدی، لعل قیرمیزی گئیینیبدی. باده دولودو ایچمه یه، گول، فیدان، آغاج اکمه یه، واختی گلیبدی آچماغا، گول قیرمیزی گئیینیبدی. یاشا، سئودیجیگیم، یاشا، نه یازیلسا گه لر باشا، ال یاناقدا قوشا-قوشا، خال قیرمیزی گئیینیبدی. کرم دده گلدی سیزه، قدم باسدی ائوینیزه، مایل اولدو آلا گؤزه، ال قیرمیزی گئیینیبدی.

 

 

 

صفحه : ۱۱۴

 

 
سؤزونو تامام ائله ییب،
 اصلینین بوینونو قوجاقلادی.
 ایکی آشیق گؤروشوب، 
اؤپوشدولر. اصلی دئدی: - سان کرم،
 شوکور اولسون، چوخ صفادان سونرا آخیردا بیر
-بیریمیزه چاتدیق. بلی آداملار داغیلیب گئتدیلر.
 اوتاقدا تکجه کرمله اصلی قالدی. اصلی دئدی: -
 کرم جان، آتام بابال سالیب کی، دونومون دویمه
 لرینی سن آچاسان. کرم ایره لی گلدی. نه قدر 
ائله دی دویمه لری آچا بیلمه دی. اصلی ده نه قدر
 چالیشدیسا دویمه لری آچا بیلمه دی. آلدی کرم،
 گؤرک دویمه لره نه دئدی: امان فلک، داد ائیلرم الیننن،
 اچیلسین اصلیدن دویمه، من اؤلدوم. اصلی خان عاغلییار،
 کرم آلیشار، اچیلسین اصلیدن دویمه، من اؤلدوم. 
اغالار آغاسی، شاهلارین شاهی، 
منه کؤمک اولسون گؤیلرین ماهی،
 ایمانسیز کئشیشین بودو متاهی، اچیلسین اصلیدن دویمه،
 من اؤلدوم. کرم بئله اوخویاندا اصلی نین یاخاسینداکی
 دویمه سی نین بیری آچیلدی. الدی کرم: کئشیش قاباغیمدا
 بیر قارا دومان، چاغیررام مؤولانی حالیمدی یامان.
 موشکوللری آچان پئیغمبر، ایمام، اچیلسین اصلیدن دویمه،
 من اؤلدوم. کرم بئله دئینده دویمه نین بیری ده آچیلدی.
 آما او بیری دویمه او ساعات باغلاندی. کرم آغلایا-
آغلایا دئدی: اتان کئشیش، کیلسه لردن کندی وار. حیله گردی،
 بیلمک اولمور، فندی وار. 
بیر دویمه نین هشتاد سککیز بندی وار.
 
 

صفحه : ۱۱۵

 

اچیلسین اصلیدن دویمه، من اؤلدوم. بئله دئینده دویمه لر آخیرا کیمی آچیلدی. بیر دویمه قالاندا یئنه باشا کیمی دویملندی. آلدی کرم، دئدی: باهار اولجاق، داغلار، قارین اریسین! کرم، عؤمرون بو قوربتده چوروسون! دویمه کسن زرگار، الین قوروسون! اچیلسین اصلیدن دویمه، من اؤلدوم. دویمه لر یئنه ده بیر دویمه قالاناجان آچیلدی. کرم بیر بند ده اوخودو کی، اخیرینجی بند آچیلسین. ایش ترسینه اولدو. سؤز قورتاران کیمی یئنه دویمه لر باشا قدر دویملندی. بئله-بئله دویمه لر آچیلدی، باغلاندی، آخیرینجی دویمه آچیلاندا بیر اود چیخیب کرمین سینه سینه دوشدو. کرم باشلادی یانماغا. اصلی داد فغان ائله ییب اغلاماغا، اؤزونو یئییب تؤکمه یه باشلادی. کرم اصلینی بئله گؤرنده آلدی، گؤرک یانا-یانا نه دئدی: گل، اصلیم، گل، گل آغلاما! یانیرام، اصلیم، یانیرام!..

 جییریم اوددا داغلاما،  

یانیرام، اصلیم، یانیرام!.. بیر آتش دوشدو جانیما، انام یوخ، گلسین یانیما، ائللر آغلاسین حالیما، یانیرام، اصلیم، یانیرام!.. چکدیجگیم دردله الم، مننن عیبرت آلسین عالم، بئله چالینیبدی قلم، یانیرام، اصلیم، یانیرام!.. کرمم، سؤیله نیر آدیم،