قصه من و فضای مجازی
قصه من و فضای مجازی
انتخاب خوب یا بد بودن فضای مجازی با خودتون، اما بیایم یه خورده به چیزهایی که شاید تو این مدت از دست دادیم و شاید دیگه بعضیاشونو نتونیم به راحتی به دست بیاریم فکر کنیم
اگر موافقین بیاین امروز راجع به همین دنیای مجازی خودمون صحبت کنیم و ببنیم آیا خوبه؟ یا بده؟ یا متوسطه؟ یا اگه متوسط چرا خوبه؟ یا اگه خوبه چرا بده؟ یا اصلا اگه بده چرا خوب نیست!؟ فکر کنم کامل متوجه شدید !!
بنده خودم واقعا کسی هستم که به هیچ وجه وقتمو تو این شبکه های اجتماعی نمیگذرونم (خوب مثل اینکه از اتاق مدیریت اشاره می کنن اگه از همین روز اولی بخوای خالی ببندی، خودتو با فرم اخراجت هر دو رو از پنجره پرت می کنیم بیرون!)
بله عرض می کردم، راستش بنده وقت زیادی رو تو شبکه های اجتماعی میگذرونم!
یعنی گاهی اینقدر من خودمو تو اتاق حبس می کنم و درگیر گوشیم میشم که حتی کار به جایی رسیده وقتی پدرم از سر کار بر می گرده و منو میبینه، به داداشم میگه باز این همسایه ها رو دعوت کردی خونه!
البته این رو هم گفته باشم متاسفانه بعضا دیده شده که این وقت گذرونی تو فضای مجازی مربوط به نوجوونا و جوونا نیست و بزرگترهامون رو هم تحت تاثیر قرار داده
مثلا بابای عزیز من اینقدر بعضی وقتها سرگرم فضای مجازیه که با وجود اینکه کولر خونمون بیشتر از نیم ساعت روشن بوده، هیچ اقدامی در راستای خاموش کردن کولر انجام نداده و این یکی دیگه واقعا یک فاجعه غیر قابل تحمله!!!
دیگه بذارید راجع به این دختر خانومایی صحبت نکنیم که وقتی باباشون خسته از سر کار بر میگرده و یا مامانشون بعد از یه خونه تکونی سخت از شدت خستگی دراز کشیده، تو اتاقشون زیر کولر لم دادن و در حال فرستادن انواع مطالب فوق احساسی راجع به صبر پدر و مهربونی مادرن و اینکه حاضرن همین الان سه چهارم عمرشونو به اونا اهدا کنن!!
آخه یکی نیست بگه بوسیدن روی گل مامان کجا و فرستادن شکلک بوس به گوشی مامان کجا، نه جدا، اصلا خودمونیم، کدوم یکی دلچسب تره ؟
دوستان شاید تو جامعه پیشرفته امروز، کنار گذاشتن کامل تکنولوژی و امکاناتش کار منطقی نباشه، اما یادمون باشه گاهی اوقات مرز بین افراط و تفریط یه خط باریکه، انتخاب خوب یا بد بودن فضای مجازی با خودتون، اما بیایم یه خورده به چیزهایی که شاید تو این مدت از دست دادیم و شاید دیگه بعضیاشونو نتونیم به راحتی به دست بیاریم فکر کنیم.