بایگانی

  مرد فقیر و عارفی + نوشته شده در دوشنبه ششم مرداد 1393 ساعت 1:29 شماره پست: 280
 
   
روزی مرد فقیری از عارفی سوال کرد "چرا من اینقدر فقیر هستم؟عارف پاسخ داد: چونکه تو یاد نگرفته ای که بخشش کنیمرد پاسخ داد : من چیزی ندارم که بتوانم از آن بخشش کنمعارف پاسخ داد: چرا! محدود چیزهایی دارییک صورت که میتوانی لبخند بر آن داشته باشییک دهان که می توانی از دیگران تمجید کنییک قلب که می توانی بروی دیگران بگشایی
چشمانی که میتوانی با آنها به دیگران با نیات خوب نگاه کنییک بدن که با آن می توانی به دیگران کمک کنی
در واقع هیچ یک از ما هرگز فقیر نیست. فقر واقعی فقر روحی ست.
 
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
+ نوشته شده در شنبه چهارم مرداد 1393 ساعت 1:12 شماره پست: 278

 
عکس بالا : شکوفه های درخت الوالوچه قرمز و الوچه قرمز یا گوجه قرمز قبل از یخ زدگی و سرمای 93/1/12
برگ درختان سبز در نظر هوشیار 
هر ورقش دفتری است معرفت کردگار
عکس پائین : همان درختان عکس بالا و همان محل  هستند که در تیر ماه 1393 گرفته شده اند درخت الوچه قرمز هیچکدام از شکوفه های خودرا تبدیل به الوچه قرمز نکرد و لیکن درخت الو قرمز که شکوفه های سفید دارد سرا پا میوه است 
  نردبان خدا + نوشته شده در جمعه سوم مرداد 1393 ساعت 20:10 شماره پست: 277

گاهی وقتها از نردبان بالا میرویم تا دستهای خدارا بگیریم . . .
غافل از اینکه خدا این پایین ایستاده و نردبان را محکم گرفته
که ما نیفتیم!
   
ای لطیف تر از هر لطیف
+ نوشته شده در جمعه سوم مرداد 1393 ساعت 18:26 شماره پست: 276
.. يَا أَلْطَفَ مِنْ كُلِّ لَطِيفٍ ...
... ای لطیف تر از هر لطیف ...
دعای جوشن کبیر- بند ۳۳
    خداحافظ ای بزرگترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا. + نوشته شده در جمعه سوم مرداد 1393 ساعت 14:32 شماره پست: 275
  
خداحافظ ای بزرگترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا.خداحافظ ای گرامی ترین اوقاتی که ما را همنشین و یار بودی.ای بهترین ماه در همه روزها و ساعت ها.خداحافظ ای ماه دست یافتن به آرزوها ای ماه سرشار از اعمال شایسته بندگان خدا.خداحافظ ای همدم ما که چون بیایی شادمانی و آرامش بر دل ما آوری و چون بروی رفتنت دردناک.خداحافظ ای که با بودنت شیطان از من رهانیده و فردا که می روی با وسوسه های شیطان چه کنم؟خداحافظ ای ماه توبه ای ماه آشتی ماه سرور و شادمانی مومنان.خدا حافظ ای همسایه ای که با بودنت دل های ما رقیق شده بود و از گناهانمان کاسته بود.ولی نمی دانم با رفتنت چگونه خودم را حفظ کنم.خداحافظ ای ماهی که تا تو بودی امنیت و سلامتی حکم فرما بود و چون بروی چنگال های شیطان ناامنی و بیماری دوباره سر درآورد.خداحافظ که با برکات بسیار آمدی و ما را از آلودگی ها شستی..خداحافظ که از روزه بودن با تو خستگی احساس نمی کردیم.خداحافظ که هنوز نیامده بودی شادمان منتظرت بودیم و هنوز نرفته ای از رفتنت اندوهناک.خداحافظ با آن فضل و کرمت که با رفتنت از آن محروم خواهیم شد...پس بیا و در آن لحظات پایانی ات به ما چیزی عنایت کن که آنچه را از تو کسب کردیم از دست ندهیم. که ترس از حبط عمل همواره قرین من شده است.

خداحافظ ای ماه عشق و عبادت          خداحافظ ای ماه نزدیکی بر آرزوها                    خداحافظ ای ماه مهمانی حق تعالی                              خداحافظ ای دوریت سخت و جانکاه                                        خداحافظای بهترین ماه الله
منبع  
وای بر احوال برگ بی درخت
+ نوشته شده در پنجشنبه دوم مرداد 1393 ساعت 1:36 شماره پست: 274
گر درختی از خزان بی برگ شد
یا کرخت از سورت سرمای سخت
هست امیدی که ابر فرودین
برگها رویاندش از فر بخت
بر درخت زنده بی برگی چه غم ؟
وای بر احوال برگ بی درخت
 
محمد رضا شفيعي كدكني 
  باز آ + نوشته شده در پنجشنبه دوم مرداد 1393 ساعت 1:29 شماره پست: 273
باز آ
ای روشَنایِ دیده ام ، آرام جان خسته امدر انتظار مقدَمَت ، دل را به لطفت بسته امبازآ دوباره در بَرَم ، شوری فتاده در سرمباز آ مرا اینجا ببین ، وقت غروب دیگرمپر می زند هر دم دلم ، مشتاقم از روی کَرمبخشی منِ دلداده را ، یکدم حضورِ «حاضرم»تو مُنتهای حاجتی ، در عین قدرت رحمتیشایسته باشد گر کنی ، حاجت روایم ای سخیثور و ثریا را بگو ، شمس و قمرها را بگواندر زمین و آسمان ، رب رحیـــما را بگــوجویای اویم هرزمان ، عشقش گرفته درمیانصبرم دوصد چندان کنم ، کاید به بالینم عیانچله نشینم بهر تو ، افتاده ام در بند تو  بازآ و بازم می رهان ، چون کس ندارم غیرِ توحور و پری شاد آمده ، آزادِ آزاد آمدهآنکو که حول عرش رب ، یارش به دیدار آمده
خوش باش حالا بنده ای ، کز حوریان هم برتریگر سرنهی بر امر رب ، از این و آنَت می رهیدزدان ره اندر کمین ، من مانده ام اینجا غمینباز آ کنارم ای خدا ، با تو شوم از متّقیــنذکر تو آرامم کند ، دیدار تو شادم کند  اُدعونی اَستَجِب لَکُم ، خواهم که آزادم کند ...
 خدایا دوستت دارم....     
شعرغزه؛ درد غزه
+ نوشته شده در سه شنبه سی و یکم تیر 1393 ساعت 15:49 شماره پست: 272
جنگآتش بوی خونشهر همرنگ جنون*حاکمان در امان قربانی کودکانمرگ نزدیک غیرت، تعصب : تعطیل*نفت تنها شکم می آوردنه عزت، نه تعصب، نه مردانگیراستی شرم را بی بها می فروشند.*دیگر بنی آدم اعضا یکدیگر نیستند.که اگر بودند خون به جای شیر کودکان غزه را سیراب نمی کرد.*ای حماس، جهاد ، فتح کودکی شیر نیوشیده می میرد و خون شیر مرگش می شود.و قبر گهواره همیشگی اشمی فهمیدآی مرتجعین حکومت های مسلط مسلمانانکودکی شیر نیوشیده می میرد و خون شیر مرگش می شودمی فهمیدجای تان گرم است می توانید بخوابید*آی سازمان بی ملل، شورای ضد امنیتآی آلت دست حکومت های غاصبکودکی شیر نیوشیده می میرد و خون شیر مرگش می شودمی فهمیدکاغذهای قطعنامه ها تان تمام شده است.یا که می ترسید از کودکان شیر نخورده امروز شما را فردا سنگ نثار کنند*آی انساناز چه زنده ای که زندگی را آنقدر بها اندک است که در غزه حتی به دنیا نیامده ها را می کشندپس برای چه زنده ایاینکه شاهد نوشیدن خون به جای شیر باشی*کجاست مردانگیشرف را بها چند استو چرا تمام سازمان های بشری تعطیل اند*آریدیگر بنی آدم اعضا یکدیگر نیستند.که اگر بودند خون به جای شیر کودکان غزه را سیراب نمی کرد.و گلوله کودکان را خوابو قبر گهواره ابدی آنان نمی شد
 
منبع 
داغ دل ماست غزه امروزچون كرب‌و‌بلاست غزه امروزگويا كه دوباره آل طه(عليهم السلام)مجروح دوصد بلاست امروزخون مي‌چكد از دو چشم زهرا(سلام‌الله عليها)در كون و مكان عزاست امروزخيزيد ز شرق و غرب عالمدرد است سكوت و صبر امروزاي اهل تشيع و تسننقرآن به زمين فتاده امروزبا غيرت اهل حق بتازيدصهيون بگرفته خانه امروززودآ كه دوباره پر بگيرندمرغان بهشت غزه، امروز!                                                      طاهره تندرو صالح
  تصاویری دیدنی از علاقه والدین در قلمرو حیوانات + نوشته شده در دوشنبه سی ام تیر 1393 ساعت 15:3 شماره پست: 271
تصاویری دیدنی از
علاقه والدین در قلمرو حیوانات
...
نکته‌ی جالب ... ظهور همان طیف عواطف و احساساتی است که انسان از آن‌ها بهره‌مند است. عشق، محبت، نگرانی و حس وظیفه برای مراقبت دائمی از کودکان تا زمانی که خود قادر به نگهداری از خویش باشند. وظیفه‌ای که گویی حتی با به ثمر رسیدن کودکان نیز به اتمام نرسیده و همچون افسونی دائمی والدین را همراهی می‌کند...
 
تصاویری دیدنی از علاقه والدین در قلمرو حیوانات
عشق والدین به فرزندان هیچ حد و مرزی نمی‌شناسد، این مسئله هم در مورد ما انسان‌ها صدق می‌کند و هم در مورد دیگر جانورانی که روی این کره خاکی زندگی می‌کنند. در ادامه توجه شما را به تصاویری جلب می‌کنیم که از این احساسات دلگرم کننده برداشته شده است، تصاویری که خود گویای همه چیز هستند. با نگاهی به این تصاویر شاید خاطراتی برای‌مان زنده شود، لحظاتی از دوران کودکی‌مان که قدر مسلم برای والدین همیشه نگران، استرس زا و پر تنش بوده است. لحظاتی که شاید بسیاری از ما را به یاد شیطنت‌ها و حمایت‌ بی‌دریغ والدین بیندازد یا شاید در این میان والدین نیز لحظات تلخ و شیرین کودکی فرزندان‌شان را به خاطر آورند، لحظاتی که مملو از همان محبت‌هایی است که همگی طی دوران طفولیت خود، بیش و کم و بی منت از والدین‌مان دریافت کرده‌ایم، و اما چرا ؟ چون گویی در قلمرو حیوانات هم شاهد بروز رفتارها و احساساتی مشابه هستیم.نکته‌ی جالبی که در این تصاویر بخوبی مشهود است ظهور همان طیف عواطف و احساساتی است که انسان از آن‌ها بهره‌مند است. عشق، محبت، نگرانی و حس وظیفه برای مراقبت دائمی از کودکان تا زمانی که خود قادر به نگهداری از خویش باشند. وظیفه‌ای که گویی حتی با به ثمر رسیدن کودکان نیز به اتمام نرسیده و همچون افسونی دائمی والدین را همراهی می‌کند. اما پیش از آنکه همراه با شما به مرور این تصاویر بپردازیم لازم است نکته‌ای را یادآوری کنیم:بوم شناسان به طور معمول جانوران را بر اساس نوع برخورد و مسئولیت‌های‌شان به عنوان والدین، به دو گروه K و R تقسیم بندی می‌کنند. گروه k شامل حیواناتی همچون فیل، گربه‌سانان و البته انسان‌ است که تعداد فرزند کمتری داشته، اما در مقابل مدت زمان طولانی‌تری را صرف مراقبت و نگهداری از آنان می‌کنند و به نحوی می‌توان گفت در این گروه کودکان دیرتر به استقلال دست می‌یابند. این در حالی است که والدین گروه دوم کمیت را به کیفیت ترجیح داده و فرزندان بیشتری دارند، اما در عین حال دوران کوتاه‌تری را به مراقبت از آنان اختصاص داده و در نتیجه فرزندان خیلی سریع به مرحله استقلال از والدین خود وارد می‌شوند  و این عکس‌های دیدنی از دنیای حیوانات:
           
راه مستقیم (دعای مشترک شیعه و سنی در نماز)
+ نوشته شده در دوشنبه سی ام تیر 1393 ساعت 1:30 شماره پست: 270
شیعه و سنی به عنوان برادرانی که از دین، قرآن و فرمایشات محمد مصطفی صلی‌الله علیه و آله و سلّم پیروی می‌کنند؛ هردو هدفی مشترک را در نمازشان پی می‌گیرند اما راه رسیدن به خدا راهزنی دارد که باید مراقب او بود.     به گزارش افکارنیوز، سحرگاه 19 ماه مبارک رمضان سال 40 هجری بود که پس از ضربت وارد کردن شقی‌ترین مردم بر سر مبارک امیرالمؤمنین علی(ع)، ندای جبرئیل، آن مَلَک مقرب خداوند در آسمان طنین‌انداز شد که: «تهدمت و الله أرکان الهدى، و انطمست و الله نجوم السماء و أعلام التقى، و انفصمت و الله العروة الوثقى، قُتل ‏ابن عم محمد المصطفی». ‏‏ (بحار الأنوار ج 42 ص 282 ب 127)‏
آری نه تنها وجود هدایت بستگی به وجود راهنمایی چون علی علیه‌السلام دارد بلکه ایشان خودِ راه هدایت به سوی خداوند و راه رسیدن به منبع تمام کمالات و نیکی‌هاست.

راه راست، راه بنده راستین خدا، علی علیه‌السلام است
در کتاب شواهدالتنزیل روایتی از قول حذیفه آمده است که رسول اکرم فرمودند: اگر ولایت علی(ع) را پذیرا شوید او را هدایت کننده و هدایت شده می‌یابید و با هدایت اوست که می‌توانید راه هدایت را بپویید.
همچنین در همان کتاب حاکم حسکانی از عالمان مشهور اهل سنت در تأویل این آیه به نقل از ابن عباس آورده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم به علی بن ابی طالب علیه‌السلام فرمودند: «تویی راه آشکار و تویی راه راست و تویی پیشوای مؤمنان».
ما هرروز حداقل 10 مرتبه از خداوند می‌خواهیم تا ما را پیرو علی علیه‌السلام قرار دهد؛

 
«اهْدِنَا الصِّرَ طَ الْمُستَقِیمَ‏؛
(خداوندا!) ما را به راه راست هدایت فرما».
راه مستقیم، راه خداست. «انّ ربّى عَلَى صراطٍ مستقیم» هود، 56.
راه مستقیم، راه انبیاست. «انّک لَمِن المُرسَلین عَلَى صراطٍ مُستَقیم» یس، 3 - 4.
راه مستقیم، راه بندگى خداست. «و أنِ اعبُدونى هذا صِراطٌ مُستَقیم» یس، 61.
راه مستقیم، توکّل و تکیه بر خداست. «مَن یَعتَصِم بِاللّه فَقَد هُدىَ الى صِراطٍ مُستَقیم» آل‏‌عمران، 101
راه مستقیم، یکتاپرستى و تنها یارى خواستن از اوست.(بنا بر اینکه الف و لام در «الصراط» اشاره به همان راه یکتاپرستى در آیه قبل باشد).
راه مستقیم، کتاب خداوند است.(بنابر روایتى در تفسیر مجمع‏‌البیان، ج‏1، ص 58).
راه مستقیم، راه فطرت سالم است.(بنابر روایتى از امام صادق ‏علیه‌السلام در تفسیر صافى، ج‏1، ص 86).
و همه اینها «راه علی» است.
مراقب راهزن قسم خورده باشید
اما سخن آخر اینکه راهی که از آن به راه خدا، انبیای خدا، بندگان خدا، توکل و تکیه بر خدا، یکتاپرستی، راه کتاب خدا و راه فطرت سالم یاد شد؛ راهزنی دارد که باید بسیار مراقب او بود چرا که خداوند او را دشمن انسان معرفی کرده و خواسته است که انسان او را دشمن بدارد چرا که او قسم خورده که تمام انسان ها را گمراه کند و بر سر راه مستقیم بنشیند.
توجه کنید قرآن در آیه 16 سوره مبارکه «أعراف» نقشه این دشمن قسم خورده انسان را برملا کرده است؛ 
«قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ؛
 گفت: پس به خاطر این که مرا به بیراهه افکندى، من هم براى [گمراهى‏] آنها حتما بر سر راه راست تو خواهم نشست».
امام صادق(ع) فرمود:
راهی که ابلیس گفت: «من بر سر راه مستقیم تو می‌نشینم» راه علی است.(شواهدالتنزیل ج 1، ص 79، ح 95)
  فضیلت مسجد کوفه + نوشته شده در یکشنبه بیست و نهم تیر 1393 ساعت 19:3 شماره پست: 269   فضیلت مسجد کوفه
 
مسجد مقدس کوفه در عراق، یکی از برترین مساجد جهان اسلام است. مسجدی که زمینش یکی از زمین‌های برگزیده الهی است. طبق روایات، مسجد کوفه محل قبولی توبه حضرت آدم(ع)، منزل حضرت نوح(ع)، محل ادای نماز  بسیاری از پیامبران الهی از جمله حضرت ابراهیم(ع)، محل فرود و نمازخواندن حضرت محمد(ص) در شب معراج و بالاخره محراب شهادت امیرالمونین علی(ع) است. نماز مسافران در مسجد کوفه، همچون مسجدالحرام، کامل است و البته طبق روایات، این مسجد یکی از مکان‌هایی است که محل ترد هرروزه فرشتگان الهی و یکی از مکان‌هایی است که دعا در آن‌ها مستجاب است. در شب‌های قدر و همزمان با سالروز ضربت خوردن  امیرالمومنین علی(ع) در محراب مسجد کوفه، این مسجد پر می‌شود از مسلمانانی که مراسم احیای شب‌های قدر خود را در این مکان مقدس برگزار می‌کنند. 
 
 
 
 
آگاه باش كوفه يكى از آن چهار شهرى است كه حق تعالى آن را اختيار فرموده و طور سينين تفسير به آن شده،و در روايت آمده:كوفه حرم خدا،و حرم رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و حرم امير مؤمنان عليه السّلام است،و يك درهم صدقه در آن،به صد درهم در جاى ديگر حساب مى‏شود و دو ركعت نماز در آن به صدر ركعت محاسبه مى‏گردد.
 
 
فضيلت مسجد كوفه زياده از آن است كه ذكر شود،و در بيان شرافت آن كافى است كه يكى از چهار مسجدى است‏ كه شايسته است براى درك فيوضاتشان به شتاب به سوى آنها كوچ كردن،و يكى از محل‏هايى است كه مسافر بين‏ قصر و اتمام نماز در آن مخيّر است.و نماز واجب در آن برابر حجّ مقبول و معادل هزار نماز است كه در جاى ديگر بجا آورده شود
 
.در روايات وارد شده:مسجد كوفه محّل نماز پيامبران است،و جايگاه نماز حضرت مهدى(عج) خواهد شد،و در روايتى است كه هزار پيامبر و هزار جانشين پيامبر در آن،نماز بجا آورده‏اند،

و از بعضى روايات‏ استفاده مى‏شود،كه مسجد كوفه از مسجد اقصى كه در بيت المقدس قرار دارد افضل است.ابن قولويه از حضرت امام باقر عليه السّلام‏ روايت كرده:اگر مردم بدانند مسجد كوفه چه اندازه فضيلت دارد،هر آينه از شهرهاى دور،تهيه زاد و راحله كنند،و به‏ سوى اين مسجد بيايند،و نيز فرمود:نماز واجب در آن،برابر است با حجّ مقبول،و نماز مستحب برابر است با عمره‏ مقبوله،به بيان روايت ديگر نماز واجب و مستحبّ در آن همانند حج و عمره‏اى است كه با رسول خدا صلّى اللّه و عليه و آله بجا آورده‏ باشند.

شيخ كلينى و غير او را از مشايخ عظام روايت كرده‏اند،از هارون بن خارجه كه امام صادق عليه السّلام به من فرمود:اى هارون بين تو و مسجد كوفه چه اندازه مسافت است،يك ميل ميشود؟گفتم:نه،فرمود:همه نمازهاى خود را در آنجا مى‏خوانى؟گفتم نه،فرمود: اگر من نزديك آن مسجد بودم اميد داشتم از من يك نماز در آن فوت نمى‏شد،هيچ مى‏دانى كه فضيلت آن مكان چيست؟نبوده‏ بنده صالحى و نه پيامبرى مگر آنكه در مسجد كوفه نماز گذارده،حتى در شبى كه رسول خدا را به معراج مى‏بردند،جبرئيل به آن حضرت عرضه داشت‏ مى‏دانى كجايى؟اكنون در برابر مسجد كوفه ‏اى،فرمود:از پروردگارم اجازه بخواه تا در آن مسجد بروم و دو ركعت نماز بگذارم،جبرئيل از حضرت حق اذن خواست،حق تعالى مرحمت فرمود،پس آن حضرت را فرود آورد و در آن دو ركعت نماز گذارد،
 
بدرستى كه جانب راست‏ آن باغى است از باغهاى بهشت و وسط آن باغى از باغهاى بهشت و پشت آن باغى از باغهاى بهشت،همانا نماز واجب در ان برابر است‏ با هزار نماز،و نماز مستحب در ان برابر است با پانصد نماز،و نشستن در ان،بدون تلاوت قرآن و ذكر،عبادت است و اگر مردم بدانند چه اندازه‏ فضيلت در آن است به جانب آن بيايند گرچه به روش كودكان،خود را به زمين كشند

و در روايت ديگر آمده:نماز واجب در ان برابر حج است، و نماز مستحبّ به اندازه عمره در ذيل زيارت هفتم حضرت امير عليه السّلام اشاره فضيلت اين مسجد شريف گذشت، و از پاره‏اى‏ روايات معلوم ميشود كه جانب راست اين مسجد از جانب چپ آن افضل است.
منبع 1
منبع 2 از مسجد کوفه چه مي دانيم  
این نکات را فراموش نکنید!
+ نوشته شده در جمعه بیست و هفتم تیر 1393 ساعت 1:36 شماره پست: 268 این نکات را فراموش نکنید!
1. براى این كه اعمال و عبادات ما مقبول درگاه حق تعالى واقع گردد، باید موانع قبولى عبادت ها و اجابت دعاها را برطرف ساخت ؛ مثلا اگر حقوقى - اعم از مالى و عرضى - از دیگران به گردن ما هست ، یا آن را به صاحبانش ‍ برگردانیم و یا از آنها طلب بخشش كنیم و حلالیت بطلبیم .
امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند:
اگر بر اثر غلبه شهوات و هواهاى نفس و مغلوب شدن قواى عقلانى ، مرتكب معصیتى شدیم ، استغفار كنیم و تصمیم بگیریم كه دیگر بار گرد آن گناه نگردیم .
تاكنون كردى گنه ، دیگر مكن                        تیره كردى آب را دیگر مكن
و اگر روحمان بیمار است و داراى بیمارى هاى روانى ، از قبیل : كینه ، حسد، بخل و... هستیم ، خود را مداوا كرده و به جاى آنها بذر حلم و بردبارى ، ایثار و گذشت ، جود و بخشش در دل‌هایمان كشت نماییم ، زیرا كه ((شب قدر)) فرصتى است طلایى براى شست و شوى آینه دل ؛ چه شیرین است كه به حرمت این شب ، خوبى ها جاى بدى ها، صلح و صفا جاى اختلاف و تفرقه ، برّ و احسان جاى ظلم و ستم ، احسان به والدین جاى عاق والدین ، صله رحم جاى قطع رحم و... را بگیرد؛ فرصتى است تا با اداى زكات و صدقات ، قدمى در جهت عمران و آبادانى خانه عقبى برداشت و از همین جاست كه برخى از مؤمنان و متدیّنان ، خمس و زكات خود را در این شب تادیه مى كنند تا از ثواب بیشترى بهره مند شوند.
گفتنى است چنان كه ثواب اعمال نیكو در این شب دوچندان است ، كیفر معصیت هم در این شب، بیشتر است ، چرا كه حرمت این شب مبارك هتك شده است؛ لذا در تاریخ مى خوانیم كه على (علیه السلام ) به نجاشى شاعر، كه در ماه رمضان شراب خورده بود، زیاده از حد شرابخوار، تازیانه زد. هیچ یك از شما نباید در مقام حاجت خواهى از خدا بر آید، مگر این كه نخست به تمجید و ثناى خدا و درود فرستادن بر پیامبر با كرامت اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) بپردازد و سپس از پروردگار خود، حاجتهایش ‍ را مسئلت نماید
در مقام پاسخ به سوال نجاشى كه عرض كرد: یا على ! این زیاده براى چیست ؟ فرمودند:
 
((براى هتك احترام ماه خدا.))(1)
2. از آن جا كه شب قدر، شب دعا و نیایش است ، ضرورى است جهت اجابت دعاها، امور زیر را رعایت كنیم :
الف ) ابتدا نمودن به تمجید و تحمید خداوند (متعال ) و صلوات بر پیامبر (صلى الله علیه و آله) و آل او.
حارث بن مغیره مى گوید: از امام صادق شنیدم كه فرمودند:
((هیچ یك از شما نباید در مقام حاجت خواهى از خدا بر آید، مگر این كه نخست به تمجید و ثناى خدا و درود فرستادن بر پیامبر با كرامت اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) بپردازد و سپس از پروردگار خود، حاجتهایش ‍ را مسئلت نماید.))(2)
محمد بن مسلم از امام صادق (علیه السلام ) نقل كرده كه فرمود: در كتاب على (علیه السلام ) آمده است :
((ستایش خدا قبل از سوال و تقاضا از اوست ؛ لذا وقتى خداوند را مى خوانى ، او را تمجید كن . گفتم : چگونه او را تمجید كنم ؟
فرمودند: بگو، اى كسى كه از رگ گردن به من نزدیكترى ، اى كسى كه هر چه را بخواهى انجام مى دهى ، اى آن كه بین انسان و قلبش حائل مى شود، اى كسى كه بر دیدگاه بلند مستقرى ، اى فردى كه چیزى همانندش ‍ نیست .))(3)
امام صادق (علیه السلام ) در حدیث دیگرى فرمود:
((هرگاه فردى از شما به دعا كردن بپردازد، دعاى خود را با درود و تحیت بر محمد (صلى الله علیه و آله و سلم ) شروع كند، زیرا صلوات بر پیامبر مقبول درگاه خداوند قرار مى گیرد و چنین نیست كه خداوند بخشى از این دعا را بپذیرد و قسمت دیگر آن را رد كند.))(4)
ب ) مقدم داشتن دیگران بر خود در دعا
امام صادق (علیه السلام ) فرمود:
((هر كس چهل تن از برادران دینى اش را بر خود مقدم دارد و درباره آنان دعا كند و پس از آن درباره خویش دعا نماید، دعاى او مستجاب خواهد شد.))(5)
پ ) توام بودن دعا با الحاح و اصرار.
 با كمال ادب ، حاجت هاى خود را بر زبان آورد و با متانت و آهسته او را بخواند، زیرا كه فرموده است :
پروردگارتان را با حالت زارى و پنهانى بخوانید.(6)
ج)حضور یافتن در مكان هاى مقدس 
همچون مساجد و شركت در اجتماع نیایش گران ، ضمن این كه بر ثواب اعمال شب قد مى افزاید، باعث كفاره گناهان و عمران خانه آخرت نیز مى شود.
هر كه در این خانه شبى راز كرد                     خانه فرداى خود آباد كرد
و خداوند سبحان فرمود:
با كسانى باش كه خداى خود را صبح و شام مى خوانند.
و در روایت آمده است :
به توده مردم بپیوندید كه دست خدا بر سر جمعیت است .(7)
ت ) قبل از دعا در محضر خدا اعتراف به گناهان خود كرده و استغفار نماید.
ث ) به هنگام دعا دست هاى خود را بالا ببرد.
ج ) پدر و مادر، فرزندان خود را دعا كنند و فرزندان نیز والدین خود را دعا كنند كه چنین دعایى مستجاب است .(8) امام صادق (علیه السلام ) فرمودند: اگر یكى از شما بخواهد كه خداوند حاجتش را بر آورد، باید امیدش را از دیگران قطع كند و به غیر خداوند امیدى نداشته باشد و هنگامى كه خداوند، این وضع را در قلبش ببیند، آن چه او طلب كند اجابت مى شود؛ بنابراین شما خود به حساب خویش برسید، پیش از آن كه به حسابتان برسند، زیرا در قیامت، پنجاه توقفگاه وجود دارد كه هر یك هزار سال است
نكته قابل ذكر این كه :
 
باید از انجام عبادات و اعمالى كه در كتاب و سنت ، وارد نشده است، خوددارى كرد، زیرا كه فرموده اند:
((قلیل فى سنة خیر من كثیر فى بدعة .)) قطع امید از دیگران
یكى از مسائل مهم كه در دعا و به اجابت رسیدن آن موثر است ، قطع امید از غیر خداست ، از این رو ادب دعا اقتضا مى كند كه قبل از آن چند بار با قرائت :
اءمن یجیب المضطر اذا دعاه و یكشف السوء.(9)
این معنا را متواضعانه اعلام نموده و زمینه توجه و فضل الهى را فراهم نماید.
امام صادق (علیه السلام ) فرمودند:
((اگر یكى از شما بخواهد كه خداوند حاجتش را بر آورد، باید امیدش را از دیگران قطع كند و به غیر خداوند امیدى نداشته باشد و هنگامى كه خداوند، این وضع را در قلبش ببیند، آن چه او طلب كند اجابت مى شود؛ بنابراین شما خود به حساب خویش برسید، پیش از آن كه به حسابتان برسند، زیرا در قیامت ، پنجاه توقفگاه وجود دارد كه هر یك هزار سال است .))(10)
 
پی نوشت ها:
1.وسائل الشیعه ، ج 18، ص 474.
2.وسائل الشیعه ، ج 4، ابواب الدعاء، باب 31، حدیث 1.
3.وسائل الشیعه ، ج 4، ابواب الدعاء، باب 31، حدیث 3.
4.شیخ طوسى ، الامالى ، ج 1، ص 157.
5.شیخ طوسى ، الامالى ، باب 5، ح 4.
6.اعراف (7)، آیه 55.
7.محمد رضا حكیمى و دیگران ؛ الحیاة ، ج 1، ص 238.
8.شرایط دیگرى نیز در كتب مربوطه ، از قبیل عدة الداعى و وسائل الشیعه آمده است كه علاقه مندان به آنها رجوع فرمایند.
9.نمل (27)، آیه 62.
10.وسائل الشیعه ، ج 1، باب 96، جهاد النفس ، روایت 2.
بخش عترت و سیره تبیان 
منبع:
شب قدر (اعمال و فضیلت)
ناصر باقرى بیدهندى
( بدون دخل و تصرف )   شهادت شفیع شیعیان و مولای متقیان، علی علیه السلام تسلیت باد + نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم تیر 1393 ساعت 14:49 شماره پست: 267
 
 


علی‌ابن ابیطالب(ع) شخصیتی است که از کودکی تحت تعلیم و تربیت پیامبر بزرگ می‌شود و در هر مکانی یار و یاور پیامبر می‌شود تا جایی که صدای نزول وحی بر پیامبر را می‌شنود و به اراده خداوند متعال بر شان نزول، ناسخ، منسوخ، محکم، متشابه و دیگر علوم قرآنی عالم می‌شود. استقرار این علم الهی در سینه مقدس او به گونه‌ای است که خداوند در آیاتی وی را به آن معرفی و ستوده است. در آنجا که می‌فرماید:
((و یقول الذین کفروا لست مرسلا قل کفی بالله شهیدا بینی و بینکم و من عنده علم الکتاب))
سوره رعد آیه 43
((و کافران می‌گویند که تو پیامبر نیستی، بگو خدا میان من و شما گواهی بسنده است و نیز آن که دانش کتاب ( قرآن ) نزد اوست. ))
(( ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مر ضات الله، ان الله رؤوف بالعباد ))
سوره بقره آیه207
(( و از مردم کسانی هستند که جان و نفسشان را درراه رضای خدا‌ می‌دهند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است. ))
 
(( و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمؤمنین و لا یزید الظالمین الا خسارا ))
سوره الاسراء آیه 82.
 
(( و از قرآن آن چه را که مایه شفا و رحمت برای مؤمنین است نازل می‌کنیم و ستمکاران را جز خسران نمی‌افزاید. ))
على «رحمت ‏خدا» است. و چه شیرین است‏ سخن حق كه مى‏فرماید:
«قل بفضل الله و برحمته فبذلك فلیفرحوا هو خیر ما یجمعون،
بگو به فضل خدا و به رحمتش امیداور باشند و این سان خرسند شوند كه این بهتر است از آنچه جمع مى‏كنند.»
ابن عباس مى‏گوید: مقصود از فضل الله، رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم
و مقصود از «رحمته‏» على علیه السلام است
.
  ابر رحمت در مصیبت على(ع)
 
على امشب چرا بهر عبادت بر نمى‏خیزد؟
 
چرا شیر خدا از بهر طاعت ‏بر نمى‏خیزد؟
 
 
خداجوئى كه از یاد خدا یكدم نشد غافل
چه رو داده كه از بهر عبادت بر نمى‏خیزد
 
از آن ضربت كه بر فرق على زد زاده ملجم
یقین دارم كه از جا، تا قیامت‏ بر نمى‏خیزد
 
به محراب دعا در خون شناور گشته شیر حق
دگر بهر دعا آن ابر رحمت‏بر نمى‏خیزد
 
ز كینه ابن ملجم آتشى افروخت در عالم
كه زین آتش بجز دود ندامت‏بر نمى‏خیزد
 
 
 
طبیب آن زخم سر را دید و گفتا با غم و حسرت
 
على دیگر از این بستر سلامت ‏بر نمى‏خیزد
 
نهد سر هر كسى بر آستان مرتضى(خسرو)
 
ازاین درگاه تا روز قیامت ‏بر نمى‏خیزد
  بخش عترت و سیره تبیان
 
سید محمد خسرو نژاد(خسرو)
 
   
موانع رشد و رستگاری (دام های شیطان )
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم تیر 1393 ساعت 12:53 شماره پست: 258
موانع رشد و رستگاری 
 
دام های 
شیطان  این موجود که دشمن انسان است و خود را از آدمیان برتر می پندارد،سوگند یاد کرده که فرزندان آدم را فریب دهد انتقام رانده شدن از درگاه الهی بگیرد. کار او وسوسه کردن و دادن وعده های دروغین است و جز همین وسوسه ، راه نفوذ دیگری ندارد . در واقع راه نفوذ او همان هوس ها و نفس اماره ی خود انسان است .این انسان که با دل بستگی به دنیا ، فریب شیطان را می خورد و آمال و امیال پوچ و بی سر انجام را سر لوحه ی کردارش قرار می دهد .
شیطان معمولا از راه های زیر،انسان را به نافرمانی از خدا وسوسه می کند. 1-آراستن و زیبا نشان دادن گناهان 2-سرگم کردن انسان ها به آرزوهای دور و دراز دنیایی 3-غافل کردن از یاد خدا و کارهایی که به یاد خدا می اندازد مانند نماز 4-ایجاد دشمنی و کینه میان افراد
 
اکنون ببینید این شیطان در روز قیامت که کار از کار گذشته و فرصتی برای توبه نمانده است به گناه کاران چه می گوید .
وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الأَمْرُ إِنَّ اللّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدتُّكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُم مِّن سُلْطَانٍ إِلاَّ أَن دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلاَ تَلُومُونِي وَلُومُواْ أَنفُسَكُم مَّا أَنَاْ بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَآ أَشْرَكْتُمُونِ مِن قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۲۲﴾ ابراهیم 
 
و چون كار از كار گذشت [و داورى صورت گرفت] شيطان مى‏گويد در حقيقت‏ خدا به شما وعده داد وعده راست و من به شما وعده دادم و با شما خلاف كردم و مرا بر شما هيچ تسلطى نبود جز اينكه شما را دعوت كردم و اجابتم نموديد پس مرا ملامت نكنيد و خود را ملامت كنيد من فريادرس شما نيستم و شما هم فريادرس من نيستيد من به آنچه پيش از اين مرا [در كار خدا] شريك مى‏دانستيد كافرم آرى ستمكاران عذابى پردرد خواهند داشت (۲۲)
  وَ قالَ الشَّيْطانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ و هنگامى كه كار از كار گذشت، شيطان مى‏گويد...به باور همه مفسران منظور از شيطان در اينجا ابليس است كه در روز رستاخيز با دوستداران و رهروان خود اين گونه صريح و روشن سخن مى‏گويد.امّا به باور «ابن عباس» و «حسن» منظور اين است كه: هنگامى كه خدا ميان مردم داورى فرمود و بهشتيان به سوى بهشت پرطراوت و زيبا خراميدند و دوزخيان به سوى آتش شعله ‏ور آن سرازير شدند، شيطان با مردم سخن آغاز مى‏كند و چنين مى‏گويد.روشن است كه شيطان كوچكتر از آن است كه به اراده خود سخن گويد، بلكه به فرمان خدا لب به سخن مى‏گشايد، با اين بيان آنچه او مى‏گويد به اذن خداست.و «مقاتل» آورده است كه: براى شيطان منبرى از آتش مى گذارند و او از فراز آن منبر آتشين دوزخيان را مخاطب مى‏سازد و مى‏گويد:إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ هان اى دوزخيان! خدا به شما در مورد فرا رسيدن روز سهمگين رستاخيز، زنده شدن مردگان، حسابرسى روز قيامت و پاداش و كيفر امروز وعده داد و وعده ‏اش نيز درست و بر اساس حق بود... وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ و من نيز به شما به دروغ وعده دادم كه هيچ يك از اينها در كار نخواهد بود، و اينك در وعده ‏ام با شما تخلّف ورزيدم.به باور پاره ‏اى منظور اين است كه: من به شما وعده دادم كه اگر به وسوسه من گناه كنيد كيفرى نخواهد بود، امّا به شما دروغ گفتم.امّا به باور پاره‏اى منظور اين است كه: هر آنچه به شما گفتم، اينك وفا نخواهم كرد. وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُكُمْ من هيچ سلطه و چيرگى بر شما نداشتم جز اين كه شما را به گناه و زشتى فرا خواندم و شما خود به دعوت من پاسخ مثبت داديد و آمديد.فَاسْتَجَبْتُمْ لِي و آن گاه با اجابت دعوت من راه گناه و نافرمانى خدا را در پيش گرفتيد.به باور برخى منظور اين است كه: من، نه شما را اجبار كردم و نه بر دعوت و وسوسه و گفتارم دليل روشنگر و قانع‏كننده‏اى داشتم. با اين بيان استثنا منقطع مى‏باشد و مفهوم سخن او اين است كه من تنها شما را وسوسه كردم و شما وسوسه و دعوت مرا پاسخ مثبت داديد و با اختيار خود راه زشتى و گناه را در پيش گرفتيد و گام سپرديد. فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ پس مرا براى كيفر دردناكى كه به خاطر بدانديشى و زشتكارى گريبانگيرتان شده است سرزنش نكنيد، بلكه خود را سرزنش كنيد كه از فرمان خدا و دعوت پيامبران سرپيچى نموديد و بى هيچ دليل و برهانى به دنبال من گام سپرديد.ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ اينك نه من فريادرس شما هستم و نه شما فريادرس من.إِنِّي كَفَرْتُ بِما أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ شما تاريك انديشان و بيدادگران و نگون بختان گمراه مرا در پرستش و عبادت و فرمانبردارى، همتا و شريك خدا قرار مى‏داديد، امّا من اينك نفرت خود را از اين رفتار بى خردانه و و اپسگرايانه شما اعلان مى‏كنم و به آن كفر مى‏ورزم و هرگز خود را شريك و همتاى خدا نمى‏دانم.به باور «فرّاء» و بسيارى ديگر، تقدير آيه اين گونه است كه: «انّى كفرت بما اشركتمونى به من قبل» من در زمان آدم، به خاطر سجده نكردن براى او به فرمان خدا، شرك ورزيدم و شما مرا همتاى خدا قرار داديد، اينك من نفرت خود را از همه تاريك انديشى هاو بيدادگرى‏ها و اشتباهات خود و شرك ‏گرايى شما اعلام مى‏دارم. إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ. راستى كه بيدادگران عذابى دردناك خواهند داشت.اين فراز، از ديدگاه پاره ‏اى ادامه گفتار شيطان است، امّا به باور برخى سخن خداست كه به پيروان شيطان هشدار مى‏دهد. به باور ما اين ديدگاه، بهتر به نظر مى‏رسد.يك نكته ظريف‏از آيه شريفه اين نكته ظريف دريافت مى‏گردد كه شيطان تنها مى‏تواند مردم را وسوسه و اغوا كند و نه فراتر از آن؛ بنابراين كيفر او نيز تنها به خاطر همين وسوسه‏ گرى و همين دعوت است نه چيز ديگر و اين‏كه بسيارى براى فريب خود و ديگران، گناه خود را به گردن شيطان مى‏گذارند، پايه و اساس درستى ندارد و نشانگر حماقت و نادانى و نداشتن شهامت است كه براى گناه خود مقصّر مى‏سازند و گناهكار ديگرى مى‏تراشند.
منبع کتاب قرآن و تعلیمات دینی(2)ص48 
تفسیر مجمع البيان   شب قدر + نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم تیر 1393 ساعت 5:13 شماره پست: 266

بسم الله الرحمن الرحیم 
v انا انزلناه فی لیلة القدر v و ما ادراک ما لیلة القدر v لیلة القدر خیر من الف شهر v تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر v سلام هی حتی مطلع الفجربه نام خداوند بخشایشگر مهربان v ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل کردیم v و تو چه می‌دانی شب قدر چیست؟! v شب قدر بهتر از هزار ماه است v فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان هر امری را نازل می‌کنند vشبی است سرشار از سلامت تا طلوع سپیده.
 (قرآن کریم، سوره قدر)

از عرش صدای ربنا می آیدآواز خوش خدا خدا می آیدفریاد که درهای بهشت باز کنیدمهمان خدا سوی خدا می آید .

  شب قدر ، شب راز و نیازشب قدر؛ شــــب توبهشب قدر،بال گشودن فرشتگان و عرشیان،روی زمین دیدنی است.ستارگان با نورافشانی زیبای‌شان اشک‌ های سوز و توبه بندگان گنه‌کار را در اوج نگاه‌های ‌شان و در آسمان عشق منعکس می ‌کنند.آری، دست‌های نیاز سوی خداوند بلند شده استتا از عطر رحمت او سرشار شوند.اطرافم را می‌ نگرم.همه جا پر شده است از بوی رحمت و مهربانی و عشق خداوندی.همه جا لبریز ناله سوزناک عاشقان الهی است.نواهای عاشقانه با آوایی عطشناک،تشنگی روح‌های سرگردان در کویر دنیا را سر می‌دهند و با ناله‌های بک یا الله»، عاشقی و نیاز را به اوج می‌رسانند.امشب، مهتاب مثل همیشه نیست،او نیز نورانی‌تر شده تا با تابش رحمت الهی بر دل‌های تاریک و سیاه چندین ساله، آن‌ها را روشن و الهی کند.پروردگارا!در این شب،چشم به آسمان دوخته‌ام و سر بر آستان کبریایی تو.بارالها! تسبیح‌گوی توام و چشم در چشم افق دوخته‌ام و در مدار نگاهم نظاره‌گر کهکشان مهربانی توام.یا نور!هیچ یاریگری نیست جز مهربانی تو.پس دستم بگیر.هیچ تکیه‌گاهی نیست جز پناهگاه مودّت و رحمت تو.مرا نزد خویش بپذیر. قطرات اشک و ناله‌های سوزناک،آرام آرام دلم را به سویت می‌کشاند.مهربانا!می‌دانم که شب قدر را فرصتی برای دل‌سوختگانو عاشقان راهت قرار داده‌ای و من باید این پلکان صعود را در این شب زیبا و نورانی بپیمایم.باید راهی به سوی آسمان بیابم.باید خود را به ابدیت نزدیک کنم. باید هم‌چون فرشتگان، گرداگرد امام هستی بگردم. باید بروم به سوی نورانیت.باید وجودم را در اینه خوبی‌ها منعکس کنم.باید در این شب،خود را پیدا کنم که سال‌هاست گم‌کرده راهم و اسیر پندارهای خویش.باید در این جاده تنهایی گام بردارم،عاشقانه ناله بک یا الله»سر دهم و بند بند یا غیاث المستغیثین»را بر لوح دلم حک کنم.باید رنگ خدا گیرم که شب قدر،شب زیبایی‌هاست،شب آسمانی شدنشب هم‌نشینی با فرشتگان است.
 منبعhttp://www.askquran.ir/
 
   
....... پروفسور مجید سمیعی........
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و چهارم تیر 1393 ساعت 5:36 شماره پست: 265
 
دختر بچه پولهایش را برداشت و رفت مغازه ی سر کوچه
آقا معجزه داری؟ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯼ ﻭﺍﺳﻪ ﭼﯽ ﻋﺰﯾﺰﻡ؟!ﯾﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺪﯼ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﻮﯼ ﺳﺮ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮﻡ ﮔﻨﺪﻩ ﺗﺮ ﻣﯽ ﺷﻪ !
ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﯽ ﮔﻪ ﻓﻘﻂ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻪ ﻧﺠﺎﺗﺶ ﺑﺪﻩ ، ﻣﻨﻢ ﻫﻤﻪ ﭘﻮﻝ ﻫﺎﻡ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﺗﺎ ﺍﻭﻧﻮ ﺑﺮﺍﺵ ﺑﺨﺮﻡ
ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺑﺒﺨﺶ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻢﮐﻤﮑﺖ ﮐﻨﻢ ، ﻣﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻧﻤﯽ ﻓﺮﻭﺷﯿﻢ.ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﺷﮏ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ :ﻭﻟﯽ ﺍﻭﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﻩ ، ﺗﻮﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﯾﻪ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺑﻬﻢ ﺑﺪﯾﺪ .
ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩﺳﺘﯽ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺭﻭ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺻﺪﺍﺋﯽ ﮔﻔﺖ :ﺑﺒﯿﻨﻢ ﭼﻘﺪﺭ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺭﯼ؟ﭘﻮﻝ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺷﻤﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻦ ﻋﺎﻟﯿﻪ ، ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺧﺮﯾﺪ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮﺕ !ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﮔﺮﻡ ﻭ ﺻﻤﯿﻤﯽ ﺩﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ
ﻣﻨﻮ ﺑﺒﺮ ﺧﻮﻧﻪ ﺗﻮﻥ ﺗﺎ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﺖ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺗﻬﯿﻪﮐﻨﻢ؟ !
ﺍﻭﻥ ﻣﺮﺩ ﻓﻮﻕ ﺗﺨﺼﺺ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﻣﻐﺰ ﺑﻮﺩ ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﻋﻤﻞ ﺑﺪﻭﻥ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻫﯿﭻ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺍﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪ.ﻫﺰﯾﻨﻪ ﻋﻤﻞ ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﭘﻮﻝ ﺧﺮﺩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﯾﮏ ﮐﻮﺩﮎ .
ﻣﺪﺗﯽ ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﭘﺴﺮﮎ ﺻﺤﯿﺢ ﻭ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ.
دکتر ارنست گروپ رئیس سابق بیمارستان هانوفر المان ....چندی پیش این خاطره رو در یک کنفرانس علمی مطرح کرد ....و اون مرد جراح کسی نبود جز                             
....... پروفسور مجید سمیعی........
 منبع 

 
  شهـريار يالان دونيا، يالان دونيا! + نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم تیر 1393 ساعت 2:59 شماره پست: 263
شهـريار
يالان دونيا، يالان دونيا!      
 سنين بهرن ييه ن كيمدير
كيمينكي سن؟ ييه ­ن كيمدير؟سنه دوغرو ديه ن كيمدير؟يالان دونيا، يالان دونيا!
سني فرزانه لر آتديقاپيب، ديوانه لر توتديكيمي آلدي، كيمي ساتديساتان دونيا، آلان دونيا
آتي ازل داغا سالديقيورولدوقجا دالي قالديقآتي ساتديق، اولاغ آلديقيهر اولدي پالان دونيا
بيري آينا ، بيري پاس ديربيري آيدين، بيري كاس ديرگجه توي دور، گونوز ياس ديرگول آچديقجا، سولان دونيا
ايگيت ارين باشين يئيه­نگوجالار بوزباشين يئيه­نقبيرلرين داشين يئيه­ناءوزو يئنه قالان دونيا!
نه قاندين، كيم گول اكن دير؟كيم قيليج تك قان توكن دير؟تيمور هله كوره كن ديرچنگيز جانين، آلان دونيا
يامان قورقو! ييغيلايدين!طوفانلاردا بوغولايدين!نه اولايدي بير داغيلايدينبيزي درده سالان دنيا
چاتيب، سندن كوءچن كچدياجل جامين، ايچن كچدياولان اولدو، كئچن كئچدينه ايستردين اولان دونيا
بوغولايدين، دوغان يئردهدوغوب خلقي بوغان يئردهاوغول نعشين اوغان يئردهآنا زولفون يولان دونيا 
 
           شهـريار
   
میلاد اولین گل بوستان علی و زهرا مبارک باد
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم تیر 1393 ساعت 0:59 شماره پست: 264        خجسته ميلاد ماه درخشان نيمه رمضان ٬‌ دومين کوکبدرخشان آسمان امامت و ولايت ٬کريم آل طاها و ياسين ميوه باغ وصل مولا علي وفاطمه سلام الله عليهماحضرت امام حسن مجتبي عليه السلام بر دوستدارنو شيفتگان خاندان عصمت و طهارت مبارک باد            امام حسن مجتبی(ع) نشانه هاى مكارم اخلاق «مَكارِمُ الاْخْلاقِ عَشَرَةٌ: صِدْقُ اللِّسانِ وَ صِدْقُ الْبَأْسِ وَ إِعْطاءُ السّائِلِ وَ حُسْنُ الخُلْقِ وَ الْمُكافاتُ بِالصَّنائِعِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ وَ التَّذَمُّمُ عَلَى الْجارِ، وَ مَعْرِفَةُ الْحَقِّ لِلصّاحِبِ وَ قِرْىُ الضَّیفِ وَ رَأْسُهُنَّ الْحَیاءُ.»مكارم و فضائل اخلاق ده چیز است:1 ـ راستگویى، 2 ـ راستگویى در وقت سختى و گرفتارى، 3 ـ بخشش به سائل، 4 ـ خوش خُلقى، 5 ـ پاداش در مقابل كارها و ابتكارات، 6 ـ پیوند با خویشان، 7 ـ حمایت از همسایه، 8 ـ حق شناسى درباره دوست و رفیق، 9 ـ میهمان نوازى، 10 ـ و در رأس همه اینها شرم و حیاست   در هیاهوی زندگی امروز انگار بسیاری از واژه ها, دیگر رنگ باخته . برادری, شرف, بزرگواری ... گویی به زمان دیگری تعلق دارند. به زمانی كه پدری درعین بی نیازی, می پرسد آنچه را كه می داند و پسر می گوید با آنكه می داند پدر بی نیاز است از شنیدن آن, تا كه شاید زمانی دیگر خسته ای چون من, تو, ما, بیگانگی خویش را با این كلمات بشكند ...* امیر المومنین علیه السلام : فرزندم درستی چیست ؟حسن بن علی علیه السلام: پدر, درستی, از میان برداشتن بدی ها بوسیله ی نیكی هاست .* شرف چیست ؟نیكی كردن به خویشاوندان و تحمل بدی ایشان .* جوانمردی چیست ؟پاكدامن بودن ...* پستی چیست ؟به چیزهای خرد نظر داشتن و از اندك چیزی دریغ ورزیدن .* كرم چیست ؟بخشیدن قبل از خواستن ...* فرومایگی چیست ؟راحت خود را خواستن و به همسر بی اعتنایی كردن .* جود چیست ؟بذل و بخشش در حال تنگ دستی و توانگری.* بخل چیست ؟آنچه كه داری را شرافت(خود) پبنداری و آنچه كه انفاق می كنی را تلف شده بدانی.* برادری چیست ؟وفاداری در سختی و آسایش.* ترس چیست ؟دلیری بر دوست و گریز از دشمن .* غنیمت چیست ؟گرایش به تقوی و پارسایی در دنیا , كه نیكو غنیمتی است .* بردباری چیست ؟خشم را فرو خوردن و خویشتن دار بودن .* بی نیازی چیست ؟دلخوش بودن به قسمت الهی , اگر چه اندك باشد ...* فقر چیست ؟حریص بودن بر هر چیزی ...* ذلت چیست ؟وحشت از حقیقت و راستی ...* رنج بیهوده چیست ؟سخن گفتن در باره ی چیزی كه به دردت نمی خورد .* بزرگواری چیست ؟در عین تنگدستی بخشیدن و گذشت از بدی ها .* خردمندی چیست ؟حفظ آن چیزی كه به تو سپرده شده ...* بلند مرتبگی چیست ؟انجام زیبایی ها و دوری از زشتی ها .* دوراندیشی چیست ؟بسیار بردبار و بودن و با نزدیكان با نرمی رفتار كردن .* سفاهت چیست ؟پیروی از فرو مایگان و همنشینی با گمراهان ...* محرومیت چیست ؟از دست دادن بهره ای كه به تو داده شده است ...* نادانی چیست ؟شتاب در دستیابی به فرصت ها قبل از اینكه امكان پذیر باشد و نیز خودداری از پاسخ گویی(نسبت به آنچه می دانی) و چه نیكو یاوری است سكوت در بسیاری از مواقع, هر چند كه سخنور باشی.(تحف العقول؛ صفحه 225) تبیان      قال حسن بن علی(ع): إنّ هذا القرآن يجى‏ء يوم القيامة قائداً و سائقاً يقود قوماً الى الجنّة أحلّوا حلاله و حرّموا حرامه و آمنوا بمتشابهه و يسوق قوماً الى النّار ضيّعوا حدوده و احكامه و استحلّوا محارمه‏امام حسن مجتبی(ع): این قرآن در روز قیامت می آید در حالی که راهبر است و پیش برنده، مردمی را که حلال خدا را حلال، و حرام خدا را حرام گرفته اند و به متشابهات قرآن، ایمان آورده اند، به بهشت رهنمون می شود و مردمی را که حدود و احکام الهی را تباه کرده اند و حرام های خدا را حلال گرفته اند، به آتش می راند. ارشاد القلوب ص 79   قال رجل للحسن بن علی(ع): أنا من شیعتکم فقال الحسن بن علی(ع): یا عبدالله سلطانیان ان کنت لنا فی أوامرنا و زواجرنا مطیعاً فقد صدقت، و ان کنت بخلاف ذلک فلا تزدفی ذنوبک بدعواک مرتبة شریفة لست من أهلها لاتقل لنا أنا من شیعتکم ولکن قل أنا من موالیکم و محبّیکم و معادی أعدائکم، و أنت فی خیر و الی خیر امام حسن عسکری(ع) فرمود: شخصی به حسن بن علی(ع) گفت: من از شیعیان شما هستم. آن حضرت فرمود: ای بنده خدا ! اگر در امر و نهی ما فرمانبری، راست می گویی، و اگر نیستی، با ادّعای منزلت بزرگی که اهل آن نیستی، بر گناهان خود میفزا. نگو من از شیعیان شما هستم، بلکه بگو من از یاوران و دوستداران شما، و دشمن دشمنان شما هستم. و تو در خیر، و به سوی خیر می باشی. بحارالانوار 68: 156    قال الحسن بن علی(ع): أن أحسن الحسن الخلق الحسن امام حسن(ع) فرمود: نیکوترین نیک ها، خُلق نیک است بحارالانوار 71: 386 ح 30    قال الحسن بن علی(ع): عجب لمن یتفکّر فی مأکوله کیف لایتفکّر فی معقوله فیجنّب بطنه ما یؤذیه و یودع صدره ما یُردیه امام حسن مجتبی(ع) فرمود: شگفت از کسی که در(سلامت) خوراک خود می اندیشد، چگونه در(سلامت افکار و) اندیشه های خود نمی اندیشد؟ پس شکم خود را از آنچه آزارش دهد، باز می دارد و در سینه(وجان) خود، افکاری می سپارد که نابودش می کند.بحارالانوار 1: 218 ح 43    قال الحسن بن علی(ع): یابن آدم انّک لم تزل فی هدم عمرک منذ سقطت من بطن أمّک فخذ ممّا فی یدیک لما بین یدیک فانّ المؤمن یتزّود والکافر یتمتّع و کان(ع) یتلو بعد هذه الموعظه(وَ تَزَوَّدُوا فَاِنَّ خَیرِ الزَّادِ التَّقوَی) امام حسن مجتبی(ع) فرمود: ای فرزند آدم! از آن روزی که زاده شدی، پیوسته در تباه عمر خود بوده ای، اینک باقی مانده را برای آخرت خود دریاب که مؤمن، توشه بر می دارد و کافر، سرگرم بهره کنونی خود است. و امام حسن(ع) پس از این اندرز،(این آیه را) تلاوت می فرمود:(وَ تَزَوَّدُوا فَاِنَّ خَیرِ الزَّادِ التَّقوَی) و برای خود توشه برگیرید، به راستی که بهترین توشه، پرهیزکاری است.     و قیل للحسن: من أحسن النّاس عیشاً ؟ قال: من أشرک النّاس فی عیشه وقیل من شرّالنّاس عیشاً ؟ قال: من لا یعیش فی عیشه أحد از امام حسن(ع) پرسیدند: زندگانی چه کسی بهتر است ؟ فرمود: کسی که مردم را در زندگانی خود سهیم کند و پرسیدند: زندگانی چه کسی بدترین است ؟ فرمود: کسی که در(سایه) زندگی او، هیچ کسی زندگی نکند. تاریخ یعقوبی 2: 135   و قیل له(ع) کیف أصبحت یابن رسول الله(ص) قال: أصبحت ولی ربّ فوقی، والنّار أمامی، والموت یطلبنی، و الحساب محدق بی، و أنا مرتهن بعملی لا أجد ما أحبّ، ولا أدفع ما أکره، والامور بید غیری فان شاء عذبنی و ان شاء عفاعنّی فأیّ فقیرأفقر منّی و به آن حضرت گفته شد: ای فرزند رسول خدا ! چگونه صبح کردی ؟ فرمود: صبح کردم در حالی که پروردگاری بالای سر و آتشی پیش رو دارم، و مرگ مرا می جوید، در حالی که حساب خداوندی دیده به من دوخته است و من در گرو عمل خویشم که آنچه دوست دارم،(در اعمال خود) نمی یابم و آنچه دوست ندارم، از خود نمی رانم و کارها در اختیار دیگری است، اگر خواهد عذاب کند و اگر خواهد بگذرد. پس چه کسی نیازمند تر از من است ؟(بحارالانوار 78: 112 ح 7   قال الحسن(ع): النّعمة محنة فان شکرت کانت نعمة، فان کفرت صارت نقمة امام حسن(ع) فرمود: نعمت ها، بلا(و مایه آزمون خداوندی) هستند. پس اگر سپاس گفتی، نعمت خواهند بود و اگر ناسپاسی کردی، کیفر خواهند شد.      درسهایی بی نظیر برای زندگی + نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم تیر 1393 ساعت 0:41 شماره پست: 259 درسهایی بی نظیر برای     زندگی

 برای یاد گرفتن آنچه می خواستم بدانم احتیاج به پیری داشتم ، اکنون برای خوب به پا کردن آنچه که می دانم ، احتیاج به جوانی دارم . . . ژوبرت
 باد می وزد …میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادیتصمیم با تو است . . . زیباترین حکمت دوستی ، به یاد هم بودن است ، نه در کنار هم بودن . .. .دوست داشتن بهترین شکل مالکیتو مالکیت بدترین شکل دوست داشتن است . . .خوب گوش کردن را یاد بگیریم…گاه فرصتها بسیار آهسته در میزنند . . .اگر یک روز هیچ مشکلی سر راهم نبود ، میفهمم که راه را اشتباه رفته ام . . . مهم بودن خوبه ولی خوب بودن خیلی مهم تره . . . فراموش نکن قطاری که از ریل خارج شده ، ممکن است آزاد باشدولی راه به جائی نخواهد برد . . . انتخاب با توست ، میتوانی بگوئی : صبح به خیر خدا جانیا بگوئی : خدا به خیر کنه ، صبح شده . . زندگی کتابی است پر ماجرا ، هیچگاه آن را به خاطر یک ورقش دور نینداز . . . مثل ساحل آرام باش ، تا مثل دریا بی قرارت باشند ..همیشه خواستنی ها داشتنی نیست ، همیشه داشتنی ها خواستنی نیست . . .بیا لبخند بزنیم بدون انتظار هیچ پاسخی از دنیا . . .به کم نور ترین ستاره ها قانع باش ، که چشم همه به سوی پر نور ترین ستاره هاست . . .فکر کردن به گذشته ، مانند دویدن به دنبال باد است . . . آدمی ساخته افکار خویش است ، همان خواهد شد که به آن می اندیشد . . .امروز را برای ابراز احساس به عزیزانت غنمینت بشمارشاید فردا احساس باشد اما عزیزی نباشد . . .اگر صخره و سنگ در مسیر رودخانه زندگی نباشدصدای آب هرگز زیبا نخواهد شد . . . کسی را که امیدوار است هیچگاه نا امید نکن ، شاید امید تنها دارائی او باشد . . .شاد بودن تنها انتقامی است که میتوان از دنیا گرفت ، پس همیشه شاد باش . . .  هیچ گاه از دوست داشتن انصراف نده ، حتی اگه بهت دروغ گفت بازم بهش فرصت جبران را بده. برای آنان که مفهوم پرواز را نمیفهمند ، هر چه بیشتر اوج بگیری کوچکتر میشوی . . .اگر روزی عقل را بخرند و بفروشند ما همه به خیال اینکه زیادی داریمفروشنده خواهیم بوداز انسانها غمی به دل نگیر؛ زیرا خود نیز غمگین اند؛با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند؛ پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند . . . تاریک ترین ساعت شب درست ساعات قبل از طلوع خورشید استپس همیشه امید داشته باش . . .چه خوب می شد اگر ، اطلاعات را با عقل اشتباه نمی گرفتیم و عشق را با هوس و حقیقت را با واقعیت
19 راهکار موفقیت از زبان پائولو کوئیلو
پائولو کوئیلو را نویسنده عوام یا نویسنده گوگلیست می خوانند چرا که وی طرفدار انتشار نسخه اینترنتی کتاب هایش است و در بین مردم عامه در سراسر جهان شهرت دارد.وی زندگی و جوانی سختی را پشت سر گذاشته و در حال حاضر کمتر کسی از اهالی کتاب و رمان هستند که نشناسندش. اگرچه منتقدانی هم دارد که کتاب هایش را فاقد ارزش هنری میدانند. اما بی شک جملات سحر انگیزش با وجود ترجمه های ناقص و غیر حرفه ای بر مخاطب ایرانی اثر کرده و طرفداران زیادی دارد و کتاب هایش جزو پرفروش ترین کتابهای 20 سال اخیر است.آثار کوئیلو به اعتراف خودش، تحت تاثیر شیوه ی زندگی پر فراز و نشیب او بوده است. در برخی از این آثار، زندگی خود را بیان می کند و در برخی دیگر، تاثیراتی را که از آن زندگی گرفته است.جملات زیر از کتاب "کیمیاگر" پائولو کوئیلو انتخاب شده اند:1. بزرگترین دروغ عالم: در مرحله ای از زندگی کنترل آنچه بر سرمان می آید از دستمان خارج می شود و سرنوشت هدایت آن را بر عهده می گیرد.2. در مرحله ای از زندگی آدمها، هر چیزی روشن و امکان پذیر است. آنها نه از خیالبافی و نه از آرزوی کارهایی که می خواهند در زندگیشان رخ دهد، هراسی ندارند. اما با گذشت زمان، نیرویی مرموز آنها را متقاعد می کند که دسترسی به افسانه شخصی شان غیر ممکن است.3. هرکس که باشی یا هر کاری که انجام دهی وقتی واقعاً از صمیم قلب چیزی را بخواهی، آنگاه این خواسته تو از روح جهان سرچشمه می گیرد و تو مأمور انجام آن بر روی زمین می شوی.4. یکنواختی ایام برای آدمها باعث می شود متوجه چیزهای خوبی که هر روز با طلوع خورشید در زندگیشان اتفاق می افتد، نشوند.5. خداوند برای هرکس در زندگی مسیری قرار داده است که باید آن را طی کند. کافی است نشانه هایی را که خداوند بر سر راهت قرار داده، بخوانی.6. هرگز قبل از اینکه چیزی را بدست آوری، وعده آن را به کس دیگری نده.7. همه ی اتفاقات بین طلوع و غروب خورشید رخ می دهد.8. همه ی آدمها دنیا را همان جور که می خواهند ببینند، می بینند، نه آنجوری که هست.9. همیشه باید بدانی که چه می خواهی؟10. چیزهایی هست که از عهده ی آن بر می آییم اما نمی خواهیم آنها را انجام دهیم.11. گاهی نمی توان مسیر جریان رودخانه را عوض کرد.12. هرگز از رویاهایت صرف نظر نکن، به دنبال نشانه ها برو...13. از پیچ و خم های زیادی عبور کرده ایم ولی همواره به سوی مقصد خویش پیش می رویم.14. از گذشته درس بگیر، در حال زندگی کن و به فکر آینده باش.15. آدمها از اینکه به دنبال مهمترین رؤیاهایشان بروند می ترسند زیرا احساس می کنند شایسته آن رؤیاها نیستند و قادر نخواهند بود به آنها برسند.16. همه آنهایی که سعادتمندند خدا را در دل دارند و سعادت در یک دانۀ شن صحرا هم پیدا می شود.17. سپیده درست بعد از تاریکترین ساعات شب می دمد.18. اگر بزرگترین گنجهای عالم را در اختیار داشته باشی و از آنها برای دیگران حرف بزنی ، به ندرت حرفت را باور می کنند.19. وقتی سعی کنیم از اینکه هستیم بهتر باشیم موجودات دور و بر ما هم بهتر می شوند.



منبع    تک درختی، تيره بختم + نوشته شده در شنبه بیست و یکم تیر 1393 ساعت 1:29 شماره پست: 261

 
تصنیف: " تک درختی "اهنگساز: عباس شاپوریاواز: غلامحسین اشرفیتنظیم: میثم مروستیشاعر: اسماعیل نواب صفا
تک درختی تیره بختم
که در سکوت صحرا
فریاد من
شکسته در گلویم
تک درختی بی پناهم
که دشت آرزوها
گردید آخر
مزار آرزویم
 
خشک وبی بارم ، پس ثمرم کو
آن شادابی ، آن برگ وبرم کو
دور از یاران ، بی توشه وبرگم
هم خانه ی محنت ، هم سایه ی مرگم
بر رخسارم
 غبار غم نشسته
طو فان از من
 چه شاخه ها شکسته
 
چو نهال زهر آلوده
همه کس از من بگریزد
نه کسی بامن بنشیند
نه کسی با من آمیزد
گویم غم خود را با خار بیابان
در سینه نهفتم اسرار بیابان
 
در دل شب سکوت صحرا بود غم افزا؛ آه
 از تو جدا بگویم ای مه حدیث خود با ماه
 
تک درختی تیره بختم
که در سکوت صحرا
فریاد من
شکسته در گلویم
تک درختی بی پناهم
که دشت آرزوها
گردید آخر
مزار آرزویم
تك درخت در آپارات
    راز عشق شقایق + نوشته شده در جمعه بیستم تیر 1393 ساعت 1:14 شماره پست: 260 راز عشق شقایق
 
 شقایق گفت با خنده ؛ نه تب دارم ، نه بیمارماگر سرخم چنان آتش ، حدیث دیگری دارم گلی بودم به صحرایی ، نه با این رنگ و زیبایی نبودم آن زمان هرگز ، نشان عشق و شیدایی 

 
  راز عشق شقایق
 شقایق گفت با خنده ؛ نه تب دارم ، نه بیمارماگر سرخم چنان آتش ، حدیث دیگری دارم گلی بودم به صحرایی ، نه با این رنگ و زیبایی نبودم آن زمان هرگز ، نشان عشق و شیدایی 
یکی از روزهایی ، که زمین تب دار و سوزان بود و صحرا در عطش می سوخت ، تمام غنچه ها تشنه و من بی تاب و خشکیده ، تنم در آتشی می سوخت ز ره آمد یکی خسته ، به پایش خار بنشسته
و عشق از چهره اش پیدای پیدا بودز آنچه زیر لب می گفت : شنیدم ، سخت شیدا بودنمی دانم چه بیماری به جان دلبرشافتاده بود ، اما طبیبان گفته بودندش
اگر یک شاخه گل آرد ، ازآن نوعی که من بودمبگیرند ریشه اش را ، بسوزانندشود مرهم برای دلبرش ، آندم شفا یابدچنانچه با خودش می گفت ، بسی کوه و بیابان را

بسی صحرای سوزان را ، به دنبال گلش بودهو یک دم هم نیاسوده ، که افتاد چشم او ناگه به روی منبدون لحظه ای تردید ، شتابان شد به سوی من

به آسانی مرا با ریشه از خاکم جدا کرد و به ره افتاد و او می رفت ، و من در دست او بودم و او هرلحظه سر را رو به بالاها شکر می کرد ، پس از چندی
هوا چون کوره آتش ، زمین می سوخت و دیگر داشت در دستش تمام ریشه ام می سوخت به لب هایی که تاول داشت گفت : چه باید کرد؟

در این صحرا که آبی نیست به جانم ، هیچ تابی نیست اگر گل ریشه اش سوزد که وای بر من برای دلبرم ، هرگز دوایی نیست

واز این گل که جایی نیست ، خودش هم تشنه بود امانمی فهمید حالش را ، چنان می رفت ومن در دست او بودم ، و حالا من تمام هست او بودم
دلم می سوخت ، اما راه پایان کو ؟ نه حتی آب ، نسیمی در بیابان کو ؟
و دیگر داشت در دستش تمام جان من می سوخت که ناگه روی زانوهای خود خم شد ، دگر از صبر او کم شد دلش لبریز ماتم شد ، کمی اندیشه کرد ، آنگه

مرا در گوشه ای از آن بیابان کاشت نشست و سینه را با سنگ خارایی زهم بشکافت ، زهم بشکافت

اما ! آه صدای قلب او گویی جهان را زیرو رو می کرد زمین و آسمان را پشت و رو می کرد و هر چیزی که هرجا بود ، با غم رو به رو می کرد
نمی دانم چه می گویم ؟ به جای آب ، خونش را به من می داد و بر لب های او فریاد بمان ای گل ، که تو تاج سرم هستی دوای دلبرم هستی ، بمان ای گل
و من ماندم نشان عشق و شیداییو با این رنگ و زیباییو نام من شقایق شدگل همیشه عاشق شد   
شاعر: فریبا شش بلوکی  

بایگانی


نازلی قیزیم
+ نوشته شده در یکشنبه نهم شهریور 1393 ساعت 0:19 شماره پست: 310
نازلی قیزیم جیران بالام ...
 آچ قاپینی گلدی بابا ...
 آچ قاپینی گلدی بابا، گلدی بابا ... 
قوللارووی سال بوینوما ... 
یورقون جانیم سنه فدا ... 
آچ قاپینی گلدی بابا، گلدی بابا ... 
اویمین ایشیقی چیراغی سن‌سن ... 
قلبیمین یاپراغی بوداغی سن‌سن ... 
سن اولماسان دونیانی من نینیرم ... 
گونلومون اومیدی دایاغی سن‌سن ... 
سن‌سن سن‌سن دنیام ... سن‌سن عمروم رویام ... 
آتا آنا اوشاقلارا پناهدی ... 
الاه اوزی هامیا تکیه‌گاهدی ... 
اوشاق بیر غنچه‌دیر آنا باغبان ... 
آتا بیر زحمت‌کش مهربان انسان
 
 ترجمه فارسی:
دختر نازنین و فرزند همچو آهویم ... در را باز کن پدر آمد ... در را باز کن پدر آمد، پدر آمد ... دستانت را به گردنم بینداز ... جان خسته‌ام فدای تو... در را باز کن پدر آمد، پدر آمد... روشنایی و چراغ خانه‌ام تویی... برگ و شاخه قلب من تویی...تو نباشی دنیا را من می‌خواهم چکار؟ ... امید و تکیه‌گاه دلم تویی... دنیای من تویی تویی... عمر و رویای من تویی... پدر و مادر پناه فرزندان هستند... خداوند خودش تکیه‌گاه همه است... فرزند یک غنچه است، مادر باغبان ... پدر یک انسان مهربان زحمتکش
سرود آذری «گلدی بابا»(بابا آمد){کیفیت عالی} از آلبوم «گلدی بابا» با صدای «جمشید نجفی»، آهنگساز: «صمد نوریان»، تنظیم: «علی درخشان»از سایت تبیان خواص ذكر "لاحول ولا قوة الا بالله" + نوشته شده در جمعه هفتم شهریور 1393 ساعت 1:36 شماره پست: 282 خواص ذكر "لاحول ولا قوة الا بالله"
اذكاری كه توصیه شده‌اند، علاوه بر آن كه باعث غفلت‌زدایى از انسان مى‌شوند، معارف الهى را نیز آموزش مى‌دهند و ره‌توشه معرفتى مسافران به سوى خدا را فراهم مى‌كنند، چنانكه ذكر شریف «لا حول ولا قوة الا بالله العلى العظیم» كه از گنجینه‌هاى آسمانی می‌باشد:
«قال الله تعالى لنبیه صلى الله علیه و آله و سلم فی لیلة المعراج: اعطیتك كلمتین من خزائن عرشی لا حول و لا قوة الا بالله و لا منجا منك الا الیك(1) معناى بلند و فواید فراوانى دارد.
امام باقر(سلام الله علیه) در تفسیر این ذكر فرمودند:
آنجا كه قدرتى را به جا صرف كرده و خدا را اطاعت كرده‌اید، این قدرت بر اطاعت، از ناحیه خداست و آنجا كه معصیت نكرده‌اید، در حقیقت، عنایت الهى بین شما و آن معصیت حائل شده است. پس :
لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم
یعنى: لا حول لنا عن معصیة الله الا بعون الله و لا قوة لنا على طاعة الله الا بتوفیق الله عزوجل.(2)
گاهى انسان را به گناه دعوت مى‌كنند، اما مانعى در مسیرش پدید مى‌آید. او نمى‌داند راهى كه به آن دعوت شده است، راه گناه است و یا نمى‌داند چرا راه‌بندان شد، اما بعد مى‌فهمد او را به مجلس گناه دعوت كرده بودند و این راه‌بندان، همان حول الهى بود كه بین او و گناه حائل شد. این كه ما در نماز مى‌گوییم: «بحول الله و قوته اقوم و اقعد» به این معنا نیست كه فقط در حال نماز كه برمى‌خیزیم و می‌نشینیم، بقوة الله است؛ بلكه به این معناست كه همه حركات و سكنات ما، در نماز و در غیر نماز به قوت الهى است.
پیامبر اكرم(صلى الله علیه و آله) این ذكر شریف را ذكر فرشتگان حامل عرش معرفى كرده است: تسبیح حملة العرش(3) و در برخى روایات تفسیرى آمده است كه فرشتگان حامل عرش نیز كه ذات اقدس خداوند از آنان به الذین یحملون العرش(4) یاد مى‌كند، هنگامى كه حمل عرش الهى، یعنى مقام فرمانروایى خدا، برایشان دشوار بود ذكر «لا حول ولا قوة الا بالله العلى العظیم» را به آنان آموختند: "اعلمكم كلمات تقولونها یخف بها علیكم. قالوا: و ما هی؟ قال: تقولون: بسم الله الرحمن الرحیم ولا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم و صلى الله على محمد و آله الطیبین فقالوها فحملوه.(5)
پیامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) در روایتى درباره آداب و اذكار بیرون آمدن از خانه چنین فرمودند: كسى كه هنگام خروج از منزل بگوید بسم الله الرحمن الرحیم دو فرشته مى‌گویند: هدایت شدى . و اگر بگوید لا حول و لا قوة الا بالله مى گویند: حفظ شدى . و اگر بگوید توكلت على الله مى گویند: بى‌نیاز شدى.
در این هنگام شیطان مى گوید: چگونه مى توانم در بنده اى كه هدایت شده ، حفظ گردیده و بى نیاز شده است ، نفوذ كنم .
شاید چنین ذكرى براى فرشتگان دفع سختی و دشواری باشد. لیكن، «بحول الله و قوته اقوم و اقعد» در نماز مصداقى از آن اصل كلى است. زیرا «لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم»؛ یعنى، هیچ جا منع و همچنین قدرت و توانى نیست مگر به عنایت ذات اقدس خداوند و اختصاصى به نماز یا غیر نماز و نیز اختصاصى به انسان و غیر او ندارد.
 
  خواص ذكر "لاحول ولا قوة الا بالله"
اذكاری كه توصیه شده‌اند، علاوه بر آن كه باعث غفلت‌زدایى از انسان مى‌شوند، معارف الهى را نیز آموزش مى‌دهند و ره‌توشه معرفتى مسافران به سوى خدا را فراهم مى‌كنند، چنانكه ذكر شریف «لا حول ولا قوة الا بالله العلى العظیم» كه از گنجینه‌هاى آسمانی می‌باشد:
«قال الله تعالى لنبیه صلى الله علیه و آله و سلم فی لیلة المعراج: اعطیتك كلمتین من خزائن عرشی لا حول و لا قوة الا بالله و لا منجا منك الا الیك(1) معناى بلند و فواید فراوانى دارد.
امام باقر(سلام الله علیه) در تفسیر این ذكر فرمودند: آنجا كه قدرتى را به جا صرف كرده و خدا را اطاعت كرده‌اید، این قدرت بر اطاعت، از ناحیه خداست و آنجا كه معصیت نكرده‌اید، در حقیقت، عنایت الهى بین شما و آن معصیت حائل شده است. پس لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم یعنى: لا حول لنا عن معصیة الله الا بعون الله و لا قوة لنا على طاعة الله الا بتوفیق الله عزوجل.(2)
گاهى انسان را به گناه دعوت مى‌كنند، اما مانعى در مسیرش پدید مى‌آید. او نمى‌داند راهى كه به آن دعوت شده است، راه گناه است و یا نمى‌داند چرا راه‌بندان شد، اما بعد مى‌فهمد او را به مجلس گناه دعوت كرده بودند و این راه‌بندان، همان حول الهى بود كه بین او و گناه حائل شد. این كه ما در نماز مى‌گوییم: «بحول الله و قوته اقوم و اقعد» به این معنا نیست كه فقط در حال نماز كه برمى‌خیزیم و می‌نشینیم، بقوة الله است؛ بلكه به این معناست كه همه حركات و سكنات ما، در نماز و در غیر نماز به قوت الهى است.
پیامبر اكرم(صلى الله علیه و آله) این ذكر شریف را ذكر فرشتگان حامل عرش معرفى كرده است: تسبیح حملة العرش(3) و در برخى روایات تفسیرى آمده است كه فرشتگان حامل عرش نیز كه ذات اقدس خداوند از آنان به الذین یحملون العرش(4) یاد مى‌كند، هنگامى كه حمل عرش الهى، یعنى مقام فرمانروایى خدا، برایشان دشوار بود ذكر «لا حول ولا قوة الا بالله العلى العظیم» را به آنان آموختند: "اعلمكم كلمات تقولونها یخف بها علیكم. قالوا: و ما هی؟ قال: تقولون: بسم الله الرحمن الرحیم ولا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم و صلى الله على محمد و آله الطیبین فقالوها فحملوه.(5)
پیامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) در روایتى درباره آداب و اذكار بیرون آمدن از خانه چنین فرمودند: كسى كه هنگام خروج از منزل بگوید بسم الله الرحمن الرحیم دو فرشته مى‌گویند: هدایت شدى . و اگر بگوید لا حول و لا قوة الا بالله مى گویند: حفظ شدى . و اگر بگوید توكلت على الله مى گویند: بى‌نیاز شدى.
در این هنگام شیطان مى گوید: چگونه مى توانم در بنده اى كه هدایت شده ، حفظ گردیده و بى نیاز شده است ، نفوذ كنم .
شاید چنین ذكرى براى فرشتگان دفع سختی و دشواری باشد. لیكن، «بحول الله و قوته اقوم و اقعد» در نماز مصداقى از آن اصل كلى است. زیرا «لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم»؛ یعنى، هیچ جا منع و همچنین قدرت و توانى نیست مگر به عنایت ذات اقدس خداوند و اختصاصى به نماز یا غیر نماز و نیز اختصاصى به انسان و غیر او ندارد.
در اینجا به ذكر برخی روایات در باب این ذكر عظیم می‌پردازیم:
  تاخیر زمان مرگ
امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: آن كس كه هزار بار بگوید «لا حول ولا قوة الا بالله» خداى تعالى زیارت كعبه را روزى‌اش خواهد نمود و اگر مرگش نزدیك باشد، خدا آن را به تاخیر خواهد انداخت تا حج را روزى‌اش سازد.(6)
  گنجى از بهشت
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: بسیار «لا حول و لا قوة الا بالله» بگویید كه آن از گنج‌هاى بهشت است.(7)
  دور شدن هفتاد بلا
راوى مى‌گوید شنیدم كه امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: كسى كه بگوید "لا حول ولا قوة الا بالله العلى العظیم" خداى عزوجل به خاطر آن هفتاد نوع بلا را از او دور مى‌گرداند كه كمترین آنها خفه شدن است.(8)
  رفع درد و اندوه
از پیغمبر اكرم(صلی الله علیه و آله) روایت شده است كه فرمودند: ذكر "لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم" گنجى از گنج‌هاى بهشت است و آن باعث شفا یافتن از نود و نه درد است كه آسان‌ترین آنها اندوه است.(9)
  داروى نود و نه بیمارى
از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روایت شده است كه فرمودند: گفتن ذكر «لا حول ولا قوة الا بالله العلى العظیم» دارویى است كه نود و نه بیمارى را بهبود مى‌بخشد كه آسان‌ترین آنها اندوه است و معناى این كلمه چنین است هیچ حركت و نیرویى جز به سبب و خواست خدا پدید نیامد.(10)
  رفع شدن بلایا
از امام صادق(علیه‌السلام) روایت شده كه فرمود: هر گاه نماز صبح و مغرب را خواندى، هفت بار بگو: "بسم الله الرحمن الرحیم، لا حول ولا قوة الا بالله العلى العظیم" زیرا هر كس آن را بگوید، به او جنون و جذام و برص، و هفتاد نوع از انواع بلایا نرسد.(11)
  توصیه پیامبر به على(علیه‌السلام)
بكیر مى‌گوید: از امیرالمومنین(علیه‌السلام) شنیدم كه مى‌فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به من فرمود: اى على! آیا به تو كلماتى نیاموزم؟ هر گاه كه در سختى و بلایى در افتى، بگو بسم الله الرحمن الرحیم، لا حول ولا قوة الا بالله العلى العظیم؛ زیرا خداوند عزوجل به وسیله آن انواع بلا را از تو دور می‌كند.(12) امام رضا(علیه‌السلام) فرمود: هر كس پس از نماز صبح صد بار بگوید: «بسم الله الرحمن الرحیم، لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم»؛ به اسم اعظم خدا از سیاهى چشم به سفیدى آن نزدیك‌تر شده و به راستى كه در مدار اسم اعظم قرار گرفته است. درمان بیمارى و ندارى
اسماعیل بن عبدالخالق گوید: مردى از اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله) مدتی بود كه به خدمت ایشان نرسیده بود.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به او فرمود: چه چیزى باعث شد كه دیر نزد ما بیایی؟ عرض كرد: بیمارى و ندارى .
پیامبر فرمود: آیا به تو دعایى یاد بدهم كه خدا به وسیله آن بیمارى و ندارى را از تو رفع كند؟ عرض كرد: بله یا رسول الله .
پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: بگو «لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم، توكلت على الحى الذى لا یموت و الحمدلله الذى لم یتخذ(صاحبة و لا) ولدا و لم یكن له شریك فى الملك و لم یكن له ولى من الذل و كبره تكبیرا.»
آن فرد ذكر را گفت و زمانی نگذشت كه نزد پیغمبر(صلی الله علیه و آله) بازگشت و عرض كرد: یا رسول الله خداوند بیمارى و ندارى را از من رفع نمود.(13)
  صد بار بعد از نماز صبح
امام رضا(علیه‌السلام) فرمود: هر كس پس از نماز صبح صد بار بگوید: «بسم الله الرحمن الرحیم، لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم»؛ به اسم اعظم خدا از سیاهى چشم به سفیدى آن نزدیك‌تر شده و به راستى كه در مدار اسم اعظم قرار گرفته است.(14)
 
سفارش حضرت على(علیه‌السلام) به كمیل
امام على(علیه‌السلام) خطاب به كمیل بن زیاد مى‌فرماید: اى كمیل! هر روز نام خدا را بر زبان جارى كن و بگو: «لا حول و لا قوة الا بالله»؛ بر خدا توكل كن، ما را یاد كن، نام ما ببر و بر ما درود فرست.
اى كمیل! به هنگام غذا نام خدایى را كه با اسمش هیچ دردى زیان نرساند و نامش براى هر بدى و دردى درمان است به زبان آور.
اى كمیل! به هنگام هر سختى بگو: «لا حول و لا قوة الا بالله» تا خدا آن را كفایت كند. و به هنگام نعمت بگو: الحمدلله تا زیاد شود و چون روزى‌ات دیر رسد، استغفار كن تا خدا گشایش دهد.(15)
  ذكر هنگام بیرون آمدن از خانه
پیامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) در روایتى درباره آداب و اذكار بیرون آمدن از خانه چنین فرمودند: كسى كه هنگام خروج از منزل بگوید بسم الله الرحمن الرحیم دو فرشته مى‌گویند: هدایت شدى . و اگر بگوید لا حول و لا قوة الا بالله مى گویند: حفظ شدى . و اگر بگوید توكلت على الله مى گویند: بى‌نیاز شدى.
در این هنگام شیطان مى گوید: چگونه مى توانم در بنده اى كه هدایت شده ، حفظ گردیده و بى نیاز شده است ، نفوذ كنم .(16)
  توسل به امام جواد(علیه‌السلام)
براى شفا یافتن هر مریضى دو ركعت نماز حاجت و توسل به حضرت جواد الائمه(علیه‌السلام) خوانده شود و بعد 146 مرتبه بگوید: «ما شاء الله لا حول و لا قوة الا بالله.» اگر در ساعتى كه منسوب به آن حضرت است باشد، بسیار مفید و ساعت آن را هم از نماز عصر تا دو ساعت بعد از آن تشخیص داده‌اند كه مورد استجابت است.(17)
  دورى شیطان
از حضرت رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده كه فرمود: شیطان بر دو قسم است: شیطان جنى، كه با گفتن «لاحول و لا قوة الا بالله العلى العظیم» از شما دور مى‌شود.
و شیطان انسى، كه با فرستادن صلوات بر محمد و آلش «اللهم صل على محمد و آل محمد» از شما دور مى‌شود. (18)
  ذكرهاى موثر در دنیا و آخرت
امام باقر(علیه‌السلام) فرمودند: شخصى به نام شبیه هذلى، حضور پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) آمده و عرض كرد: اى پیامبر خدا! پیرمردى هستم كه سنم بالا است و كارهایى مانند نماز، روزه، حج و جهاد را كه قبلا انجام می‌دادم، اكنون نمى‌توانم انجام دهم. اى رسول خدا! سخنى به من بیاموز كه ثواب خداوند را نصیبم سازد و بر من آسان گیر اى رسول خدا!
حضرت فرمودند: سخنت را تكرار كن و او تكرار كرد. و به همین ترتیب تا سه بار سخن خود را تكرار كرد. آنگاه پیامبر(صلی الله علیه و آله) به او فرمودند: اطراف تو هیچ درخت و گلى نبود، مگر این كه دلشان به حالت سوخت و برایت گریه كردند. پس از نماز صبح ده بار بگو «سبحان الله العظیم و بحمده و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم»؛ (خداى بزرگ را منزه می‌دانم و به ثناى او مشغولم و هیچ توان و نیرویى جز با یارى خداى بزرگ بلند مرتبه بزرگ نیست) كه همانا خداوند بزرگ با این ذكر تو را از كورى، دیوانگى، جذام، فقر و زیر آوار ماندن محفوظ مى‌دارد.
عرض كرد: اى رسول خدا،این ذكر براى دنیا بود، براى آخرت چه؟ پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند: اللهم اهدنى من عندك، وافض ‍ على من فضلك وانشر على من رحمتك و انزل على من بركاتك؛ (خداوندا! مرا از جانب خود راهنمایى نما و از فضل خویش بهره‌مند ساز، از رحمت خود بر من فرو ریز و از بركات خود بر من نازل فرما.)
حضرت صادق(علیه‌السلام) فرمودند: این دستورات را گویى او با دستانش گرفت و رفت. آنگاه پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: بدانید كه همانا اگر او در روز قیامت بیاید و این اذكار را عمدا ترك نكرده باشد، خداوند هشت در بهشت را به روى او باز مى‌كند كه از هر درى كه خواست وارد شود.(19)
  برطرف شدن حاجات
امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: كسى دعا مى‌كند و در پایان مى‌گوید «ماشاء الله، لاحول و لا قوة الا بالله» حاجتش برآورده شود.(20)
 
پی‌نوشت‌ها:
1- بحارالانوار، ج90، ص 186 .
2- بحارالانوار، ج90، ص187.
3- بحارالانوار، ج90، ص191.
4- سوره غافر، آیه 7.
5- بحارالانوار، ج 55، ص33.
6- مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 396.
7- كنز العمال ، ج 1، ص 544.
8- ثواب الاعمال ، ص 349.
9- مستدرك الوسایل ، ج 1، ص 395.
10- مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 396.
11- اصول كافى ، ج 6، ص 195.
12- اصول كافى ، ج 6، ص 311.
13- اصول كافى ، ج 6، ص 249.
14- سفینة البحار، ج 1، ص 661.
15- تحف العقول ، ص 182.
16- ثواب الاعمال ، ص 349
17- داروخانه معنوى ، ص 48.
18- امید درماندگان ، ج 2، ص 223و 234.
19- ثواب الاعمال ، ص 341 و 342.
20- ثواب الاعمال ، ص 23
                                                                                                                        سایت تبیان
                                                                                                                                        
   
۶ شهریور - ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختران [ ١ ذوالقعده ] مبارکباد
+ نوشته شده در پنجشنبه ششم شهریور 1393 ساعت 0:50 شماره پست: 309
*السلام علیک یا فاطمه معصومه*« یا فاطمه یا معصومه اشفعی لی فی الجنة بحق
مولای صاحب الزمان» خجسته سالروز ولادت کریمه اهل بیت(ع)، شفیعه روزجزا،عمه ی سادات ، زینب ثانی، نشونی بهشت بی نشونه ی شیعه، خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها برامام زمان عج و تمامی پیروان وشیفتگان مکتب اهل بیت علیهم السلام مبارک باد.

به جـــان پاک تو ای دختر امام، ســلام♥ به هر زمان و مـکان و به هر مقام، سـلامتویـی که شــاه خراسان بود بــرادر تــو ♥ بـــر آن مقام رفیــع و بـر این مقام، ســلامبه هر عدد که تکلم شـود به لیل و نهار ♥ هــــزار بـار فـــزون تـر ز هـر کـلام، ســلامصبح تا شب و از شام، تا طلیعه صبــح ♥ بر آستـانه قــدسـت علی الـدوام، ســلامدر آســـمان ولایــت، مــه تمــامی تـــو ♥ زپای تا به ســرت ای مـــه تـمـام، ســلاممنم که هر سر مویم به هر زمان گویـد ♥ به جـان پــاک تـو ای دخــتـر امـام، ســلام

 
  حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام دختر امام هفتم؛ یعنی امام موسی کاظم علیه السلام و خواهر امام رضا علیه السلام، بانویی بسیار پرهیزکار و باتقوا بود. امام رضا علیه السلام خواهرش، حضرت معصومه علیهاالسلام را بسیار دوست داشت. آن حضرت بعد از شهادت پدرش امام کاظم علیه السلام ، و مسافرت امام رضا علیه السلام از شهر مدینه به مشهد، قصد مسافرت کرد تا نزد امام رضا علیه السلام بیاید؛ اما در بین راه بیمار شد و در شهر قم از دنیا رفت. شهر قم زیارتگاه آن حضرت است و همواره تعداد زیادی از مسلمانان ایران و کشورهای دیگر برای زیارت او به قم می آیند.دو لقب آسمانیمعصومهحضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام مستغرق در عبادت، و از آلایش به معاصی و زشتیها پیراسته و عصمت مادرش زهرا (سلام الله علیها) در او تجلی نموده است. براساس پاره ای از روایات، لقب معصومه از سوی امام رضا (علیه السلام) به این بانوی عظیم الشان اعطا گردید. علامه مجلسی دراین باره می گوید: امام رضا (علیه السلام) درجایی فرمودند: «من زار المعصومه بقم کمن زارنی » هرکس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده است.کریمه اهل بیتحضرت معصومه علیهاالسلام در زبان علما و فقهای شیعه به لقب «کریمه اهل بیت » یاد می شود. از میان بانوان اهل بیت، این نام زیبا تنها به او اختصاص یافته است.بر اساس رویای صادق و صحیح نسب شناس گرانقدر مرحوم آیت الله سیدمحمود مرعشی نجفی (م 1338 ه .) این لقب از طرف امام صادق (علیه السلام) بر حضرت معصومه علیهاالسلام اطلاق شده است. در این رویا امام صادق (علیه السلام) به آیت الله نجفی که با دعا و راز و نیاز تلاش پی گیری را برای یافتن قبر مطهر حضرت زهرا (سلام الله علیها) آغاز کرده بود، خطاب فرمود: «علیک بکریمه اهل بیت » ; بر تو باد به کریمه اهل بیت.حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام مستغرق در عبادت، و از آلایش به معاصی و زشتیها پیراسته و عصمت مادرش زهرا (سلام الله علیها) در او تجلی نموده است. براساس پاره ای از روایات، لقب معصومه از سوی امام رضا (علیه السلام) به این بانوی عظیم الشان اعطا گردید 
پیامبر اعظم(ص): بهترین فرزندان شما دختران هستند.[5]پیامبر اعظم(ص): هرکه را دختری است، خداوند یاری دهنده او، برکت بخش به او و آمرزنده او خواهد بود.[6]پیامبر اعظم(ص): مهر ویژه خداوند بر پدر دختران باد. دختران مبارک و دوست داشتنی­اند و پسران بشارت دهندگانند و دختران باقیات صالحاتند.[7]پیامبر اعظم(ص): هر خانه­ای که در آن دختر باشد، هر روز دوازده برکت و رحمت از آسمان ارزانی­اش می­شود و زیارت فرشتگان از آن خانه قطع نمی­گردد، در حالی که در هر شبانه روز برای پدر آن دختران عبادت یکسال نوشته می­شود.[8]پیامبر اعظم(ص): هر کس سرپرستی دو یا سه دختر را داشته باشد، با من در بهشت خواهد بود.[9]در روایات آمده است: به پیامبر خدا(ص) بشارت تولد دختری دادند. حضرت با نگاهی به چهره اصحاب دریافت که آنها از این خبر ناخرسندند؛ از این روی فرمود: شما را چه شده، گلی به من داده شده که او را ببویم و روزی­اش بر عهده خداوند متعالی است.[10]  امام صادق(ع): پسران نعمتند و دختران حسنه و نیکی، و خداوند از نعمت­ها می­پرسد، ولی بر نیکی­ها پاداش می­دهد.[11]امام صادق(ع): آن­که سرپرستی دو دختر را عهده دار شود، این کار او را از آتش و عذاب باز خواهد داشت.[12]امام صادق(ع): آن­گاه که مردی صاحب دختری شد، خداوند فرشته­ای به سوی نوزادش روانه می­کند که بال بر سر و سینه او کشد و گوید: کودکی ضعیف آفریده شده است. انفاق کنندگان بر او از سوی خداوند یاری خواهد شد.[13]امام رضا(ع): خداوند بر دختران مهربان­تر از پسران است و هر کسی بانویی از محارم خود را شاد کند، روز قیامت از سوی خداوند شاد می­گردد.[14]        افزایش معرفت به خداوند: + نوشته شده در پنجشنبه ششم شهریور 1393 ساعت 0:0 شماره پست: 308
 
برنامه ريزی برای اخلاص
براى رسيدن به حقيقت بندگى و اخلاص، چندین برنامه  را مى توان در پيش گرفت:
قسمت  دوم :
افزایش معرفت به خداوند:
 افزایش معرفت به خداوند :
به هر میزان كه معرفت و ایمان ما به خداوند بیشتر شود و او را عمیقتر
بشناسیم  ، انگیزه  ما براى پرستش و بندگى نیز افزایش مى یابد. دعوت قرآن
كریم به تفكر و تعقل در آیات و نشانه هاى الهى به همین مقصود است. بنابراین
بر ما الزم است اوقاتى را به تفكر در آیات و نشانه هاى الهى در خلقت اختصاص
دهیم و هنگام دیدن هریک از مخلوقات پیرامون خود سعى كنیم حكمت و قدرت
عظیم خالق آن را به یاد آوریم و فراموش نكنیم كه:
 
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است
دل ندارد كه ندارد به خداوند اقرار
اینهمه نقش عجب بر در و دیوار وجود
هر كه فكرت نكند نقش بود بر دیوار
سعدی
کسی که جهان را این گونه ببیند به جائی می رسد که خواهد گفت :
به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
سعدی
اما اگر كسى پرده غفلت را كنار نزند، همچنان نابینا خواهد ماند و از نور روى دوست بهره اىنخواهد برد.
مهر رخسار تو میتابد ز ذرّات جهان
هر دو عالم پر ز نور و دیده نابینا چه سود؟
 

 
   
وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَی اللِه فَهُوَ حَسبُهُ.
+ نوشته شده در یکشنبه دوم شهریور 1393 ساعت 15:25 شماره پست: 307
وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَی اللِه فَهُوَ حَسبُهُ..
حکایت از شاگردی حاتم اصم 

... آورده‌اند که حاتم اصم از شاگردان و مریدان شقیق بلخی بود رحمة‌الله علیهما:
 
 
روزی شقیق به وی گفت ای حاتم! چه مدت است که تو در صحبت منی و سخن من می‌شنوی؟ گفت سی و سه سال است؛ گفت در این مدت چه علم حاصل کرده‌ای و چه فایده از من گرفته‌ای؟ گفت هشت فایده حاصل کرده‌ام. شقیق گفت انا لله و انا الیه راجعون؛ ای حاتم! من جمله عمر در سر و کار تو کرده‌ام و تو را بیش از هشت فایده حاصل نشده است؟ گفت ای شیخ! اگر راست خواهی چنین است و بیش از این نمی‌خواهم و مرا از علم این قدر بس است زیرا که مرا یقین است که خلاص و نجات من در دو جهان در این هشت فایده است. شقیق گفت ای حاتم!
بگو که این هشت فایده، خود چیست؟
گفت فایده اول آن است که در این خلق جهان نگاه کردم و دیدم که هر کسی محبوبی و معشوقی اختیار کرده‌اند و آن محبوبان و معشوقان بعضی تا مرض موت با ایشانند و بعضی تا موت و بعضی تا لب گور؛ و پس همه از ایشان باز گردیدند و ایشان را فرداً وحیداً باز گذاشتند و هیچ یکی با ایشان در گور نرفت و مونس وی نشد؛ پس من اندیشه کردم و با خود گفتم که محبوب، آن نیک است که با محب در گور رود و در گور مونس وی باشد و چراغ گور وی باشد و در قیامت و منازل آن با وی باشد. پس احتیاط کردم و آن محبوب که این صفت دارد، اعمال صالح باشد، پس من آن را محبوب خویش ساختم تا با من در گور آید و مونس من گردد و چراغ گور من باشد و در منازل قیامت با من باشد و هرگز از من نگردد.
  
شقیق گفت احسنت وزه. یا حاتم! نیکو گفتی فایده دوم بیار تا چیست؟ گفت ای استاد فایده دوم آن است که در این خلق نگاه کردم و دیدم که همه خلق پیروی هوی کردند و بر مراد نفس رفتند و پس در این آیه اندیشه کردم (و هر کس در پیشگاه او از جلالش بترسد و از هوای نفس دوری جست؛‌ همانا بهشت جایگاه اوست. «نازعات، آیه 40 و 41») و یقین داشتم که قرآن حق و صدق است؛ پس به خلاف نفس به در آمدم و بر مجاهده وی کمر بستم و او را در بوته مجاهده نهادم و یک آرزوی وی ندادم تا در طاعت خدای تعالی آرام گرفت.

شقیق گفت بارک‌الله علیک نیکو کردی؛ فایده سیم بیار. گفت ای استاد فایده سیم آن است که در این خلق نگاه کردم و دیدم که هر کسی سعیی و رنجی در این دنیا برده بودند و از این حطام دنیاوی چیزکی حاصل کرده بودند و بدان خرم و شادمانه بودند که مگر چیزی حاصل کرده‌اند، پس من در این آیه تأمل کردم که (آن چه نزد شماست همه نابود خواهد شد و آن چه نزد خداست باقیست... «نحل، آیه96») پس محصولی که از دنیا اندوخته بودم در راه خدای تعالی نهادم و به درویشان ایثار کردم و به ودیعت به خدای سپردم تا در حضرت حق سبحانه و تعالی باقی باشد و توشه و زاد و بدرقه راه آخرت باشد.آن چه نزد شماست همه نابود خواهد شد و آن چه نزد خداست باقیست...
  
شقیق گفت بارک‌الله یا حاتم نیکو کردی و نیکو گفتی: فایده چهارم بگو تا چیست؟ گفت ای شیخ فایده چهارم آن است که در خلق جهان نگاه کردم و قومی را دیدم که پنداشتند که شرف و عزت آدمی و بزرگواری شخص در کثرت اقوام و عشایر است تا لاجرم قومی بدین افتخار و مباهات کردند و قومی پنداشتند که عزت و شرف و بزرگواری شخص در مال است و اولاد، و بدان فخر و مباهات کردند و قومی پنداشتند که شرف و بزرگواری در خشم راندن و زدن و کشتن و خون ریختن است و بدان افتخار و مباهات نمودند و قومی پنداشتند که شرف آدمی در اتلاف مال و تبذیر است. پس بدان افتخار و مباهات کردند؛ پس من در این آیه تأمل کردم که (... گرامی‌ترین شما نزد خدا، پرهیزگارترین شماست...«حجرات، آیه 13») دانستم که حق و صدق این است و این همه پنداشتها و گمانهای خلق خطاست؛ پس تقوی اختیار کردم تا در حضرت حق تعالی از جمله گرامیان باشم.
  
شقیق گفت احسنت یا حاتم! نکو گفتی، فایده پنجم بگو. گفت ای استاد فایده پنجم آن است که در خلق نگاه کردم و دیدم که هر قومی یکدگر را نکوهش می‌کردند؛ چون بدیدم همه از حسد بود که بر یکدگر می‌بردند به سبب مال و جاه و علم، پس من در این آیه تأمل کردم که (... ما خود روزی آنها را در حیات دنیا تقسیم کرده‌ایم... «زخرف، آیه 32») پس دانستم که این قسمت در ازل رفته است و کس را در این اختیاری نیست؛ پس بر کس حسد نبردم و به قسمت خدای تعالی راضی گشتم و با هر که در جهان صلح کردم.
    
شقیق گفت یا حاتم نیکو کردی، فایده ششم بیار، گفت ای استاد فایده ششم آن است که در خلق دنیا نگاه کردم و دیدم که هر قومی یکدگر را دشمن داشتند هر کسی به سببی و غرضی که با یکدگر دارند، پس در این آیه تأمل کردم که (شیطان دشمن شماست و شما نیز او را دشمن گیرید. «فاطر، آیه 6») دانستم که گفته حق تعالی حق است و جز شیطان و اتباع وی را دشمن نمی‌باید داشت، پس شیطان را دشمن داشتم و او را فرمان نبردم و نپرستیدم، بلکه فرمان حق تعالی بردم و او را پرستیدم و بندگی او کردم که راه راست و صراط‌المستقیم این است، چنان که خدای تعالی فرموده (ای اولاد آدم؛ آیا با شما پیمان نبستم که شیطان را نپرستید زیرا که او دشمن آشکار شماست و تنها مرا پرستش کنید که این راه مستقیم است؟ «یس، آیه 60 و 61»)
  
شقیق گفت یا حاتم نیکو گفتی، فایده هفتم بیار. گفت ای استاد فایده هفتم آن است که در خلق نگاه کردم و دیدم که هر کسی در طلب قوت و معاش خود کوششها و سعیهای بلیغ می‌نمودند و بدین سبب در حرام و شبهت می‌افتادند و خود را خوار و بی‌مقدار می‌داشتند؛ پس من در این آیه تأمل کردم که (هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست، جز آن که روزیش بر خداست... «هود، آیه 6») پس دانستم که قرآن راست است و حق؛ و من یکی‌ام از جمله دابه‌های روی زمین، پس به خدای تعالی مشغول شدم و دانستم که روزی من برساند زیرا که ضمان کرده است.
 
شقیق گفت نیکو گفتی، فایده هشتم بیار. گفت ای استاد فایده هشتم آن است که در این مردم نگاه کردم و دیدم که هر کسی اعتماد به کسی و چیزی کرده‌اند، یکی به زر و سیم و یکی به کسب و پیشه و حرفت و یکی به مخلوقی همچون خود، پی من در این آیه تأمل کردم که (... و هر کس بر خدا توکل کند، خدا او را کفایت خواهد کرد... «طلاق، آیه 3») پس توکل به خدای تعالی کردم و او مرا بسنده است و نیکو وکیلی است. 
 امام محمد غزالی
منبع:تبیان   السّلامُ علیک یا جَعفَرِ بنِ مُحمّد اَیُّها الصَّادِق + نوشته شده در پنجشنبه سی ام مرداد 1393 ساعت 14:18 شماره پست: 306
۳۱ مرداد
[ ٢٥ شوال ]  
شهادت امام جعفر صادق
علیه السلام
 موسس مذهب جعفري ، به
پيشگاه مقدس امام زمان(عج) و همه
شيعيان آن حضرت تسليت باد.
 
اي پرچمدار شيعه و رئيس مذهب جعفري، اي بلند اختر! در شب هجران تو، عالم دگرگون شده است. اي ششمين نور سرمدي، تاريخ از كدام مصيبت تو شكوه كند، آري تاريخ، شرمنده از حكايت غربت توست. السلام عليک يا جعفر بن محمد الصادق، يابن رسول الله نام:جعفر (به معنى نهر جارى پرفايده)كنيه: ابو عبداللّهلقب: صادقپدر: حضرت محمد بن على (ع)مادر: معروف به ام فروه، دختر قاسم بن محمد بن ابى بكرتاريخ ولادت: يكشنبه ۱۷ربيع الاول ، سال ۸۳ هجرىمكان ولادت:مدينهمدت عمر مبارک : ۶۵ سالعلت شهادت: مسموميتقاتل ملعون: منصور دوانيقى (خليفه عباسى) زمان شهادت: يكشنبه ۲۵ شوال ، سال ۱۴۸ هجرىمدفن مطهر: قـبـر شريفش در قبرستان بقيع (واقع در مدينه منوره) در كنار قبر پدر و جدّ و عمويش امام حسن مجتبى (عليه السلام) مى باشد. دلم هواى بقیع دارد و غم صادقعزا گرفته دل من ز ماتم صادقدوباره بیرق مشكى به دست دل گیرم زنم به سینه كه آمد محرم صادقسلام من به بقیع و به تربت صادق سلام من به مدینه به غربت صادقسلام من به مدینه به آستان بقیعسلام من به بقیع و كبوتران بقیعسلام من به مزار معطّر صادق كه مثل ماه درخشد به آسمان بقیعسلام من به ششم ماه فاطمىّ بقیع سلام من به گل یاس هاشمىّ بقیع     تقويت روحيۀ حق پذيری : + نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم مرداد 1393 ساعت 1:10 شماره پست: 305
برنامه ريزی برای اخلاص
 
براى رسيدن به حقيقت بندگى و اخلاص، چندین برنامه  را مى توان در پيش گرفت:
 
قسمت اول :
تقويت روحيۀ حق پذيری :
 
 اولين قدم براى ورود به بندگى و اخلاص «حق پذيرى» است.
 
كسى كه درمقابل ّحق تسليم و خاضع است، به آسانى وارد مسير بندگى مى شود و به سرعت راه موفقيت
 
 رامى پيمايد.
 
 
افراد حق پذير، تابع دليل هستند و وقتى عقل آنان حقيقتى را يافت، به دنبال آن مى روند. اما كسانى كه راه
 
ورود بهحق را بر خود بسته اند و به جاى پيروى از عقل ، از ٰ هوی و هوس  پيروى مى كنند، وقتى خيرخواهى
 
اطرافيان ودوستان را 
 
مى شنوند ، دست به انكارمى زنند و مى گويند   «دلم نمى خواهد.»   اينان توجه نمى كنند كه دل را دو ندا
 
به سوى خود دعوت مى كند ، ندايى از عقل و ندايى از هوس.
 
کسانی که به ندای هوس پاسخ داده اند ، روز قیامت با مشاهده ی حقیقت ، در حالی که راهی برای جبران
  
نمانده است ، حسرت زده و پشیمان ، می گویند :
وَقَالُوا                                                     و گويند
لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ                       اگر می شنيدیم  [و پذيرفته] بوديم يا تعقل می کردیم
مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ﴿ ملک ۱۰﴾            در [ميان] دوزخيان نبوديم (۱۰ملک )
سَعیر  : جهنم ، آتش فروزان     
  
     
    لبخند به زندگی + نوشته شده در دوشنبه بیست و هفتم مرداد 1393 ساعت 0:20 شماره پست: 304
 
گاﻫﯽ ﺍﺭﺯﺵ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﺕ ﺑﮕﺬﺭﯼ  ﺗﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻟﺒﺎﯼ ﯾﮑﯽ ﻫﺪﯾﻪ ﮐﻨﯽ  ﮔﺎﻫﯽ ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﺑﺎ ﯾﻪ ﮐﺎﺭ ﮐﻮﭼﯿﮏ ﻫﻤﻮﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﻭ ﺑﮑﺎﺭﯼ ﺭﻭ ﻟﺒﺎﺵ  ﮔﺎﻫﯽ ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺑﺨﻨﺪﻭﻧﯽ  ﺍﻭﻥ ﻭﻗﺖ ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﻣﯿﺨﻨﺪﻩ  ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﮕﺬﺭ …  ﻓﻘﻂ ﮔﺎﻫﯽ …

 

 
دانشجویی به استادش گفت: استاد! اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم. استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت: آیا مرا می بینی؟ دانشجو پاسخ داد: نه استاد! وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم. استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت: تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را نخواهی دید!    صبر + نوشته شده در جمعه بیست و چهارم مرداد 1393 ساعت 15:36 شماره پست: 303
ای کسانی که ایمان آورده اید از صبر و نماز کمک بگیرید،به راستی که خداوند با صابران است...
*سوره مبارکه بقره، آیه 153*
    خدا + نوشته شده در جمعه بیست و چهارم مرداد 1393 ساعت 15:5 شماره پست: 302

 
خدا آن حس زیبائیست که در تاریکی صحرا
زمانی که هراس مرگ میدزدد سکوتت را
یکی آهسته می گوید
کنارت هستم ای تنها
و دل آرام می گیرد   هوالرزاق + نوشته شده در یکشنبه نوزدهم مرداد 1393 ساعت 23:44 شماره پست: 301
آیه 58 سوره ذاریات: 
"إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ"
 
همانا خداوند روزی دهنده است و قوت و روزی همه بدست اوست
و صاحب روزی و قدرت است
 
 
زندگي
+ نوشته شده در شنبه هجدهم مرداد 1393 ساعت 15:20 شماره پست: 299

گفته بودم زندگي زيباستگفته و ناگفته اي بس نكته ها كاينجاستآسمان بازآفتاب زرباغهاي گلدشتهاي بي در و پيكرسر برون آوردن گل از درون برفتاب نرم رقص ماهي در بلور آببوي عِطر خاك باران خورده كهسارخواب گندمزارها در چشمه مهتابآمدن ، رفتن ، دويدنعشق ورزيدن در غم انسان نشستنپا به پاي شادمانيهاي مردم پاي كوبيدنكار كردن ، كار كردنآرَميدنچشم اندازبيابانهاي خشك و خسته را ديدنجرعه هايي از سبوي تازه آب پاك نوشيدنگوسفندان را سحرگاهان به سوی کوه راندنهمنفس با بلبلان کوهی آواره خواندندر تله افتاده آهو بچگان را شير دادن و رهانيدننيمروز خستگي را در پناه دره ماندنگاهگاهيزير سقف اين سفالين بامهاي مَه گرفتهقصه هاي در هم غم را ز نم نم هاي بارانها شنيدنبي تكان گهواره رنگين كمان رادر كنار بام ديدنيا شب برفيپيش آتشها نشستندل به رؤياهاي دامنگير و گرم شعله بستنآري آري زندگي زيباستزندگي ، آتشگهي ديرنده پابرجاستگر بيفروزيش ، رقص شعله اش در هر كران پيداستور نه خاموش است و خاموشي گناه ماستپیر مرد آرام و با لبخند کنده ای در کوره افسرده جان افکند چشم هایش در سیاهی های کومه جست و جو می کرد زیر لب آهسته با خود گفتگو می کردزندگي را شعله بايد برفروزندهشعله ها را هيمه سوزندهجنگلي هستي تو اي انسان جنگل اي روييده آزادهبي دريغ افكنده بر روي كوهها دامانآشيانها بر سرانگشتان تو جاويدچشمه ها در سايبانهاي تو جوشندهآفتاب و باد و باران بر سرت افشانجان تو خدمتگزار آتشسر بلند و سبز باش اي جنگل انسانزندگانی شعله می خواهد صدا سر داد عمو نوروز شعله ها را هیمه باید روشنی افروز زندگي را شعله بايد بر فروزندهشعله را هيمه سوزندهآري آري زندگي زيباستزندگي ، آتشگهي ديرنده پابرجاستگر بيفروزيش ، رقص شعله اش در هر كران پيداستور نه خاموش است و خاموشي گناه ماست«سياوش کسرايی»
 
زندگي صحنه يكتاي هنرمندي ماستهر كسي نغمه خود خواند و از صحنه رودصحنه پيوسته به جاستخرم آن نغمه كه مردم بسپارند به ياد
ژاله اصفهانی 

 

شب آرامي بودمي روم در ايوان، تا بپرسم از خودزندگي يعني چه؟مادرم سيني چايي در دستگل لبخندي چيد ،هديه اش داد به منخواهرم تكه ناني آورد ، آمد آنجالب پاشويه نشستپدرم دفتر شعري آورد، تكيه بر پشتي دادشعر زيبايي خواند ، و مرا برد، به آرامش زيباي يقين:با خودم مي گفتمزندگي، راز بزرگي است كه در ما جاريستزندگي فاصله آمدن و رفتن ماسترود دنيا جاريستزندگي ، آبتني كردن در اين رود استوقت رفتن به همان عرياني؛ كه به هنگام ورود آمده ايمدست ما در كف اين رود به دنبال چه مي گردد؟!!!هيچزندگي ، وزن نگاهي است كه در خاطره ها مي ماندشايد اين حسرت بيهوده كه بر دل داريشعله گرمي اميد تو را، خواهد كشزندگي درك همين اكنون استزندگي شوق رسيدن به همانفردايي است، كه نخواهد آمدتو نه در ديروزي، و نه در فرداييظرف امروز، پر از بودن توستشايد اين خنده كه امروز، دريغش كرديآخرين فرصت همراهي با، اميد استزندگي ياد غريبي است كه در سينه خاكبه جا مي ماندزندگي ، سبزترين آيه ، در انديشه برگزندگي، خاطر دريايي يك قطره، در آرامش رودزندگي، حس شكوفايي يك مزرعه، در باور بذرزندگي، باور درياست در انديشه ماهي، در تنگزندگي، ترجمه روشن خاك است، در آيينه عشقزندگي، فهم نفهميدن هاستزندگي، پنجره اي باز، به دنياي وجودتا كه اين پنجره باز است، جهاني با ماستآسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماستفرصت بازي اين پنجره را دريابيمدر نبنديم به نور، در نبنديم به آرامش پر مهر نسيمپرده از ساحت دل برگيريمرو به اين پنجره، با شوق، سلامي بكنيمزندگي، رسم پذيرايي از تقدير استوزن خوشبختي من، وزن رضايتمندي ستزندگي، شايد شعر پدرم بود كه خواندچاي مادر، كه مرا گرم نمودنان خواهر، كه به ماهي ها دادزندگي شايد آن لبخندي ست، كه دريغش كرديمزندگي زمزمه پاك حيات ست ، ميان دو سكوتزندگي ، خاطره آمدن و رفتن ماستلحظه آمدن و رفتن ما ، تنهايي ستمن دلم مي خواهدقدر اين خاطره را دريابيم
شعر  از سهراب سپهری   کارهایی که هرگز نباید در حق خودتان انجام دهید + نوشته شده در پنجشنبه شانزدهم مرداد 1393 ساعت 15:49 شماره پست: 288

 
کارهایی که هرگز نباید در حق خودتان انجام دهید
    
هر روز ۱۴۴۰ دقیقه است. این یعنی ما در هر روز ۱۴۴۰ بار فرصت داریم که یک تاثیر مثبت بگذاریم. متاسفانه بسیاری از ما به راحتی این فرصت ها را از کف می دهیم و حتی متوجه از بین رفتن شان نمی شویم. چرا؟
چون درگیر روزمرگی شده ایم! اما در واقع همان روزمرگی های زندگی واقعی است که انسان ها را از رسیدن به کمال دور نگه می دارد. خوشبختانه راه حل هایی وجود دارد که هر روزتان را به تازگی، اشتیاق و اراده مزین می کند. در اینجا لیستی از 30 کاری را عنوان می‌کنیم که هیچوقت نباید در حق خودتان انجام دهید.  1. با آدم‌های نادرست نشست و برخاست نکنید. زندگی کوتاه‌تر از آن است که بخواهید وقتتان را با کسانی بگذرانید که خوشبختی را از شما می‌گیرند. اگر کسی بخواهد که در زندگی‌اش باشید، برای شما جا باز خواهد کرد. نباید برای پیدا کردن جایی در زندگی کسی بجنگید. هیچوقت برای بودن با کسی که ارزش شما را نادیده می‌گیرد اصرار نکنید. و یادتان باشد، آنهایی که در زمان خوشی کنار شما می‌مانند مهم نیستند، مهم کسانی هسند که در ناخوشی‌ها و ناملایمات زندگی کنارتان هستند. آنها دوستان واقعی شما هستند. 2. از مشکلاتتان فرار نکنید. باید با مشکلاتتان روبه‌رو شوید. البته این کار ساده نخواهد بود. هیچکس در دنیا نیست که بتواند همه کارها را بی‌نقص انجام دهد. هیچکدام از ما قادر نیستیم که مدام در حال حل کردن مشکل باشیم. درواقع، ما جوری ساخته شده‌ایم که ناراحت، ناامید و شکست‌خورده شویم. چون این معنی واقعی زندگی کردن است. روبه‌رو شدن با مشکلات، درس گرفتن از آنها، سازگاری و حل آنها به مرور زمان.  3. به خودتان دروغ نگویید. به هر کس دیگری در دنیا می‌توانید دروغ بگویید به جز خودتان. زندگی ما زمانی بهتر می‌شود که از فرصت‌ها استفاده کنیم و سخت‌ترین و اولین فرصتی که می‌توانیم از آن استفاده کنیم این است که با خودمان صادق باشیم. 4. نیازهای خودتان را پنهان نکنید. دردناک‌ترین مسئله این است که وقتی شدیداً درگیر دوست داشتن کسی هستید، خودتان را فراموش کنید و یادتان برود که شما هم فردی خاص هستید. بله، باید به دیگران کمک کنید اما به خودتان هم همینطور. اگر قرار باشد که زمانی بیاید که به خودتان برسید و چیزهایی که به آن علاقه
دارید را دنبال کنید، آن زمان همین حالاست.
 5. سعی نکنید کسی باشید که نیستید. یکی از بزرگترین چالش‌های زندگی این است که در دنیایی که تلاش می‌کند شما را مثل بقیه کند، خودتان باشید. همیشه کسانی هستند که از شما زیباتر، باهوش‌تر، جوان‌تر، و ... باشند اما این افراد هیچوقت شما نیستند. خودتان را تغییر ندهید تا آدمها دوستتان داشته باشند. خودتان باشید و مطمئن باشید آنهایی که باید، دوستتان خواهند داشت. 6. درگیر گذشته نشوید. اگر بخواهید دوباره و دوباره فصل قبلی کتاب زندگی‌تان را بخوانید، هیچوقت نخواهید توانست فصل جدید زندگیتان را شروع کنید. 7. از اشتباه کردن نترسید. اینکه کاری انجام دهید اما اشتباه کنید ده مرتبه بهتر از این است که هیچ کاری انجام ندهید. هر پیروزی پشت سر خود مجموعه‌ای از شکست‌ها داشته است و هر شکستی پلی به سمت موفقیت است.  8. خودتان را بخاطر اشتباهات گذشته‌تان سرزنش نکنید. ممکن است فرد نادرستی را در گذشته دوست داشته‌اید و بخاطر مسائل نادرستی گریه کرده‌اید اما هر اتفاق بدی هم که بیفتد، یک چیز مسلم است: اینکه اشتباهات به ما کمک می‌کنند فرد یا چیزهایی را پیدا کنیم که برایمان مناسب هستند. همه ما اشتباه می‌کنیم، دچار مشکل می‌شویم و خیلی وقت‌ها افسوس گذشته را می‌خوریم. اما باید بدانید که شما اشتباهاتتان نیستید، مشکلاتتان هم نیستید و الان اینجایید و قدرت این را دارید که بتوانید روز و آینده‌تان را
آنطور که می‌خواهید بسازید. هر اتفاق کوچکی که قبلاً در زندگی‌تان افتاده است شما را برای این لحظه آماده می‌کرده است. 9. سعی نکنید خوشبختی را بخرید. خیلی از چیزهایی که آرزو داریم داشته باشیم گران هستند. اما حقیقت این است که چیزهایی که واقعاً ما را خوشحال و راضی می‌کنند کاملاً رایگان‌اند: مثل عشق، خنده و تلاش در جهت علایقمان. 10. سعی نکنید برای خوشبختی‌تان به دیگران تکیه کنید. اگر با کسی که درونتان است خوشبخت و شاد نباشید، با هیچ رابطه بادوامی هم خوشحال و راضی نخواهید بود. باید ابتدا ثبات زندگی خودتان را بسازید تا
بعد بتوانید آن را با کسی قسمت کنید. 11. وقت تلف نکنید. زیاد فکر نکنید چون اینکار فقط مشکل‌تراشی می‌کند. موقعیت‌ها را ارزیابی کنید و تصمیمات قاطع بگیرید. هیچوقت نمی‌توانید چیزی که شهامت رویارویی با آن را ندارید تغییر دهید. پیشرفت نیازمند خطر کردن است.  12. فکر نکنید آماده‌ نیستید. هیچکس هیچوقت وقتی فرصتی پیش می‌آید، 100% آماده نیست. چون بیشتر موقعیت‌های عالی زندگی ما را مجبور می‌کند که فراتر از محدوده امنمان قدم برداریم و این یعنی احساس راحتی نخواهیم داشت. 13. به دلایل نادرست درگیر هیچ ارتباطی نشوید. روابط باید هوشمندانه انتخاب شوند. تنها بودن خیلی بهتر از این است که با فردی نادرست باشید. هیچ نیازی به عجله کردن نیست. اگر قرار باشد اتفاقی بیفتد، می‌افتد، آن هم در زمان درست خود، با فردی مناسب شما و به بهترین دلایل. زمانی عاشق شوید که آمادگی آن را داشته باشید نه وقتی که تنها هستید. 14. بخاطر اینکه روابط قبلی تان موفقیت‌آمیز نبوده‌اند، روابط جدید را رد نکنید. در زندگی می‌فهمید که ملاقات شما با هر فردی دلیلی دارد. بعضی از آنها آزمایشتان می‌کنند، بعضی از شما سوءاستفاده می‌کنند و بعضی به شما درس می‌دهند. اما از همه اینها مهم‌تر، بعضی از آنها بهترین اتفاق‌ها را برایتان به ارمغان می‌آورند. 15. سعی نکنید با همه رقابت کنید. نگران کارهایی که دیگران از شما بهتر انجام می‌دهند نباشید. سعی کنید هر روز رکورد خودتان را بالا ببرید. موفقیت مبارزه‌ای است بین خودتان و خودتان. 16. به دیگران حسادت نکنید. حسادت هنر شمردن نعمت‌های دیگران به جای نعمت‌های خودتان است. از خودتان بپرسید: "من چه چیزهایی دارم که بقیه حسرت آن را می‌‌خورند؟" 17. دست از شکایت کردن و دلسوزی برای خودتان بردارید. مشکلات زندگی به دلیلی پیش می‌آیند. برای عوض کردن مسیر شما به سمتی که باید بروید، ممکن است همان موقع علت یک اتفاق را نفهمید و ممکن است برایتان خیلی سخت باشد اما اگر به گذشته و اتفاقات بد دیگری که برایتان افتاده بود نگاه کنید، خواهید دید که اکثر آنها شما را به سمت فضا، فرد، تفکر و موقعیت بهتر سوق داده‌اند. پس لبخند بزنید! بگذارید همه بدانند که امروز خیلی قوی‌تر از دیروز هستید. 18. کینه‌توزی نکنید. زندگیتان را با نفرت پیش نبرید چون آخر کار خودتان را خیلی بیشتر از کسانی که از آنها نفرت دارید، اذیت خواهید کرد. بخشش این نیست که بگویید، "کاری که در حق من کردی اشکالی ندارد." بخشش گفتن این است: "من اجازه نمی‌دهم کاری که در حقم کردی خوشبختی من را برای همیشه نابود کند". بخشش بهترین راهکار است. کینه‌ها را دور بریزید، به دنبال آرامش باشید و خودتان را آزاد کنید. و یادتان باشد، بخشش فقط برای دیگران نیست، برای خودتان هم هست. اگر لازم بود، خودتان را هم ببخشید و سعی کنید دفعه بعد بهتر رفتار کنید. 19. نگذارید دیگران شما را تا سطح خودشان پایین بکشند. برای راحتی کسانیکه نمی خواهند خودشان را
بالا بکشند، استانداردهایتان را پایین نیاورید. 20. وقتتان را برای توضیح دادن خودتان برای دیگران تلف نکنید. دوستانتان به آن نیازی ندارند و دشمنانتان
هم حرف‌های شما را باور نخواهند کرد. همان کاری را بکنید که ته دلتان می‌گوید درست است. 21. هیچوقت بدون وقفه انداختن کاری را پشت سر هم انجام ندهید. وقت نفس کشیدن دقیقاً همان زمانی است که وقتی برای آن ندارید. اگر مدام پشت سر هم به کارتان ادامه دهید، همیشه چیزهای یکسانی به دست خواهید آورد. گاهی لازم است از کارتان دست بکشید تا همه چیز را واضح‌تر ببینید. 22. زیبایی لحظات کوچک را نادیده نگیرید. از چیزهای کوچک لذت ببرید چون یک روز به عقب نگاه می‌کنید و می‌فهمید که چیزهای بزرگی بوده‌اند. بهترین قسمت زندگی‌تان همان لحظات کوچک و بی نام و نشانی است که به کسی که برایتان مهم است لبخند می‌زنید. 23. سعی نکنید همه چیز ایدآل و بی‌نقص باشد. دنیای واقعی به ایدآل‌گراها جایزه نمی‌دهد، به کسانی پاداش می‌دهد که کار انجام می‌دهند. 24. آسان‌ترین راه را دنبال نکنید. زندگی آسان نیست، مخصوصاً وقتی برای به دست آوردن چیز باارزشی برنامه‌ریزی می‌کنید. راه آسان را انتخاب نکنید. کاری غیرعادی انجام دهید. 25. اگر همه چیز بر وفق مرادتان نیست، تظاهر نکنید که اینطور است. هیچ اشکالی ندارد که هر از گاهی خرد شوید. لازم نیست همیشه وانمود کنید که قوی هستید و نیازی هم نیست که مداوم ثابت کنید که همه چیز خوب پیش می‌رود. نگران اینکه بقیه چه فکر می‌کنند هم نباشید. اگر لازم است گریه کنید. هر چه زودتر
این کار را بکنید، زودتر قادر خواهید بود دوباره لبخند بزنید. 26. دیگران را بخاطر مشکلاتتان مقصر نکنید. اینکه تا چه اندازه بتوانید به آرزوهایتان دست پیدا کنید به این بستگی دارد که تا چه اندازه مسئولیت زندگی‌تان را قبول می‌کنید. وقتی دیگران را بخاطر اتفاقاتی که برایتان می‌افتد مقصر بدانید یعنی از مسئولیت شانه خالی می‌کنید و به دیگران قدرت نفوذ به آن بخش از زندگی‌تان را می‌دهید. 27. لازم نیست برای همه، همه‌کس باشید. اینکار غیرممکن است و فقط خسته‌تان خواهد کرد. اما لبخند
زدن به دیگران می‌تواند دنیا را تغییر دهد. شاید نه کل دنیا را، ولی دنیای آن آدمها را مطمئناً تغییر خواهد داد. 28. زیاد نگران نباشید. نگرانی مشکلات آینده را حل نخواهد کرد، فقط لذت‌های امروز را هم از شما خواهد گرفت. یک راه اینکه بفهمید چیزی ارزش نگران بودن را دارد یا نه این است که از خودتان بپرسید، "این مسئله
در یک سال آینده مهم خواهد بود؟ در سه سال آینده چطور؟ در پنج سال چه؟" اگر اینطور نبود، پس ارزش
نگران بودن را ندارد. 29. روی چیزی که نمی‌خواهید اتفاق بیفتد متمرکز نشوید. روی چیزهایی متمرکز شوید که می‌خواهید
اتفاق بیفتند. تفکر مثبت از لازمه‌های هر موفقیت است. اگر هر روز صبح با این فکر بیدار شوید که اتفاقی فوق‌العاده در زندگی‌تان خواهد افتاد و به آن توجه دقیق کنید، خواهید دید که حق با شما بوده است. 30. قدرناشناس نباشید. زندگی‌تان خوب باشد یا بد، هر روز شکرگزار بخاطر آن از خواب بیدار شوید. مطمئن باشید کسی در جایی دیگر از جهان وضعیتی بسیار بدتر از شما دارد. بجای اینکه به چیزهایی که ندارید فکر کنید، سعی کنید به چیزهایی فکر کنید که دارید و دیگران افسوس آن را می‌خورند.
     
و در خدا، همه چیز را
+ نوشته شده در پنجشنبه شانزدهم مرداد 1393 ساعت 1:10 شماره پست: 296
در کنکاش خویشتن، حقیقت را کشف کردم،
در کنکاش حقیقت، عشق را!
در کنکاش عشق، خدا را یافتم،
و در خدا، همه چیز را

منبع
 
 
 
 لحظه ای دور از هیا هو های کاذب در خود بیاندیشیم.  
ما همه مسافر این جهانیم! 
پیش از گفتن، گوش فرا دار. پیش از نگاشتن، اندیشه کن. 
 پیش از خرج کردن، کسب کن. 
پیش از انتقاد، صبر کن. پیش از دعا، ببخش. 
 پیش از دست کشیدن، سعی کن. 
در کنکاش خویشتن، حقیقت را کشف کردم. 
 در کنکاش حقیقت، عشق را کشف کردم. 
در کنکاش عشق، ایمان به خدا را یافتم. 
 و در ایمان، همه چیز را یافتم. 
در گذر از دریای زندگی،از طوفان و آبهای خروشان نپرهیز. 
تنها بگذار تا بگذرند. 
تنها کشتی خود را بران هموراه بیاد داشته باش،دریای آرام  
هرگز دریانوردی ماهر نمیسازد. 
مهمترین چیز در هر رقابتی، نه پیروز شدن، بلکه شرکت کردن است. 
همچنین، مهمترین چیز در زندگی، نه چیرگی، که تلاش است. 
نکته اساسی نه فتح کردن، که نیک پیکار کردن است. 
هنگامی که اشتباهی میکنی، مدتها برای نظاره دوباره به آن به گذشته بازنگرد. 
عبرتی را که از آن گرفته ای به یاد داشته باش، و به پیش رو بنگر. 
اشتباهات، آموزشهای خِرد هستند، گذشته قابل تغییر نیست. 
آینده هنوز در اختیار توست. 
مردم آنچه را که گفته ای فراموش خواهند کرد. 
آنان آنچه را که انجام داده ای به فراموشی خواهند سپرد. 
اما هرگز از یاد نخواهند برد که باعث شده اید 
 چه احساسی نسبت به خود داشته باشند. 
امروز شروع کن، با هر کس که به او بر میخوری جوری رفتار کن که گویی،  
دیگر هرگز فرصت ملاقات ایشان  را نخواهی داشت. 
محبت، مهر و درک و توجه خود را به ایشان نیز تعمیم بده، 
 بدون هیچ چشمداشتی برای قدردانی. 
زندگی ات هرگز مانند گذشته نخواهد بود. 
امروز، روزی نوست! 
بسیاری این روز را درخواهند یافت. 
بسیاری آن را سرشار خواهند زیست. 
چرا تو از آنان نباشی؟ 
  
منبع
    این چنین شیری خدا کی آفرید؟ + نوشته شده در سه شنبه چهاردهم مرداد 1393 ساعت 1:3 شماره پست: 289 این چنین شیری خدا کی آفرید؟    
مردی  طبق رسم  گذشتگان نزد دلاکی که خالکوبی هم می­کرد رفت و گفت :
«آمده­ام تا نقش شیر را در پشت و شانه­ام خالکوبی نمایی طوری که کبودی آن پررنگ و خوش­رنگ باشد.
دلیل این­که در این میان عکس شیر را برگزیده ­ام به این خاطر است که نیرومند شوم و دشمنانم همان­گونه که از شیر می­ترسند از من نیز هراس داشته باشند. چرا که خلق و خوی شیر دارم و می­خواهم آن عکس نمایانگر خلق و خویم باشد :
طالعم شیر است نقش شیر زن          جهد کن رنگ کبودی سیر زنتا شود پشتم قوی در رزم و بزم       با چنین شیر ژیان در عزم جزم
استاد دلاک مشغول کار شد. همین که سوزن بدست گرفت و به سوزن زدن در شانه مرد پرداخت، ناگهان پهلوان جدید ناله سرداد و گفت : «ای استاد از کجای شیر آغاز کرده ­ای ؟»استاد گفت : «از دم شیر شروع کرده ­ام»پهلوان قصه  گفت
: «من نمی­توانم درد این سوزن را تحمل کنم دم شیر را رها کن ! شیر بی­دم را هم شیر می­گویند !»
شیر بی­دم باش گوای شیر ساز       که دلم سستی گرفت از زخم گاز
استاد دم را رها کرد و عضو دیگر شیر را خالکوبی کرد. باز فریاد پهلوان قصه  بلند شد که :
«این نقطه کجای شیر است ؟»استاد گفت : «این­جا گوش شیر است»پهلوان نالید :
گفت تا گوشش نباشد ای حکیم          گوش را بگذار و کوته کن گلیم
استاد خالکوب نقش گوش را رها کرد و نقطه ­ی دیگر را گرفت و به خالکوبی پرداخت. باز مرد قصه ما تحمل درد سوزن را نکرد و فریاد زد :«این­جا کجای شیر است ؟»استاد گفت : «این­جا نقش شکم شیر است»مرد قصه ما گفت : «این نقطه را نیز رها کن شکم نمی­خواهد»استاد دلاک حیران شد و سوزن را بر زمین کوبید و گفت : «آیا به راستی هیچ­کس چنین شیری دیده است ؟!»
 
برزمین زد آن دم اوستاد
گفت در عالم کی این را فتاد؟
شیر بی دم و سر و اشکم که دید؟
این چنین شیری خدا کی آفرید؟
چون نداری طاقت سوزن زدن
از چنین شیر ژیان پس دم مزن
ای برادر صبر کن بر درد نیش
تا رهی از نیش نفس گبر خویش
هر که مرد اندر تن او نفس گبر
مر ورا فرمان برد خورشید و ابر
گر همی خواهی که بفروزی چو روز
هستی همچون شب خود را بسوز
 
منبع
   
بدون شرح
+ نوشته شده در سه شنبه چهاردهم مرداد 1393 ساعت 0:52 شماره پست: 294
برای کاری به شهر بناب (بیست کیلومتری شمال ملکان ) در همسایگی شهرمان رفته بودم و آنجا به باغچه های سبزی فروشی سری زدم  گل های زیبا مربوط به همان سبزی فروشی است که با اجازه صاحب سبزی فروشی گرفتم ( گل های اکبر خانی )
 


  داستان آموزنده سنگ یا برگ ! + نوشته شده در دوشنبه سیزدهم مرداد 1393 ساعت 0:52 شماره پست: 292 داستان آموزنده سنگ یا برگ !  
 
مرد جوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود. استادی از آنجا می‌گذشت. او را دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش نشست. مرد جوان وقتی استاد را دید بی اختیار گفت: «عجیب آشفته‌ام و همه چیز زندگی‌ام به هم ریخته است. به شدت نیازمند آرامش هستم و نمی‌دانم این آرامش را کجا پیدا کنم؟"»
استاد برگی از شاخه افتاده روی زمین کند و آن را داخل نهر آب انداخت و گفت: «به این برگ نگاه کن. وقتی داخل آب می‌افتد خود را به جریان آن می‌سپارد و با آن می‌رود.»
سپس استاد سنگی بزرگ را از کنار جوی آب برداشت و داخل نهر انداخت. سنگ به خاطر سنگینی‌اش داخل نهر فرو رفت و در عمق آن کنار بقیه سنگ ها قرار گرفت. استاد گفت: «این سنگ را هم که دیدی. به خاطر سنگینی‌اش توانست بر نیروی جریان آب غلبه کند و در عمق نهر قرار گیرد. حال تو به من بگو آیا آرامش سنگ را می‌خواهی یا آرامش برگ را؟»
مرد جوان مات و متحیر به استاد نگاه کرد و گفت: «اما برگ که آرام نیست. او با هر افت و خیز آب نهر بالا و پائین می‌رود و الان معلوم نیست کجاست!؟ لااقل سنگ می‌داند کجا ایستاده و با وجودی که در بالا و اطرافش آب جریان دارد اما محکم ایستاده و تکان نمی‌خورد. من آرامش سنگ را ترجیح می دهم!»
استاد لبخندی زد و گفت: «پس چرا از جریان‌های مخالف و ناملایمات جاری زندگی‌ات می‌نالی؟ اگر آرامش سنگ را برگزیده‌ای پس تاب ناملایمات را هم داشته باش و محکم هر جایی که هستی آرام و قرار خود را از دست مده.»
استاد این را گفت و بلند شد تا برود. مرد جوان که آرام شده بود نفس عمیقی کشید و از جا برخاست و مسافتی با استاد همراه شد. چند دقیقه که گذشت موقع خداحافظی، مرد جوان از استاد پرسید: «شما اگر جای من بودید آرامش سنگ را انتخاب می‌کردید یا آرامش برگ را؟»
استاد لبخندی زد و گفت: «من در تمام زندگی‌ام، با اطمینان به خالق رودخانه هستی، خودم را به جریان زندگی سپرده‌ام و چون می‌دانم در آغوش رودخانه‌ای هستم که همه ذرات آن نشان از حضور یار دارد از افت و خیزهایش هرگز دل‌آشوب نمی‌شوم. من آرامش برگ را می‌پسندم.»منبع:yekibood.ir  
بایاتی لار
+ نوشته شده در پنجشنبه نهم مرداد 1393 ساعت 6:21 شماره پست: 287
بایاتی لار
آغلارام اؤز گونومهگوله رم اؤز گونومهفلک الیمه دوشستهسالارام اؤز گونومه
 
آراز اولوب آخاردیمیاخاما گول تاخایدیمایتگین گئدن یاریمیآختارایدیم تاپایدیم
 آچ ساچینی تئل باغلاکمرین بئله باغلانا هر کسه سؤزون دئینه نامرده بئل باغلا 
آلچالار آی آلچالاربویاسی یاشیل چالارمنی گیزلی قویلاییندوشن گؤرسه ال چالار*
گون چیخدی یانی – یانیآلیشدی یارین جانیدستونلا دشمنییامان گونونده تانی 
آی دوغدو قلب ایله ندیگون دوغدو قلب ایله ندیقرآن گتیر ال چالیمبو قلب او قلب ایله ندی*
آخشام دی گون قارالدیگول تک رنگیم سارالدییاریم چیخیب گئده ندندنیا باشیما دارالدی 
او تای دان باخان گؤزلیاندیریب یاخان گؤزلبیر جه منه رحم ائیلهائویمی ییخان گؤزل*
باغچا بار آلدی گئتدیهئیوا نار آلدی گئتدیمن ده قال هوش باشیظالیم یار آلدی گئتدی    
                                               عکس گلها (اختصاصی)          
 منبع   تفاوت در پادش و جزا + نوشته شده در چهارشنبه هشتم مرداد 1393 ساعت 16:25 شماره پست: 291
برخی از سنت های الهی :
 
تفاوت در پادش و جزا
از آنجا که خداوند با فضل خود با بندگان رفتار می کند ،
کار نیک را چند برابر
و کار بد را فقط به اندازه ی خودش پاداش و جزا می دهد .
خداوند میفرماید : 
انعام 160
مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ          هر كس كار نيكى بياورد 
 فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا         ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت 
وَمَن جَاء بِالسَّيِّئَةِ         و هر كس كار بدى بياورد 
فَلاَ يُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا        جز مانند آن جزا نيابد 
وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ           و بر آنان ستم نرود 
   
" انتخاب " دشوارترین لحظات برای انسان است .
+ نوشته شده در چهارشنبه هشتم مرداد 1393 ساعت 16:4 شماره پست: 290
" انتخاب " دشوارترین لحظات برای انسان است .
 

" انتخاب " دشوارترین لحظات برای انسان است .
وقتی " لحظه انتخاب " فرا می رسد ، وسوسه ها و تردید ها هم به سراغ تو می آیند ، و آن جلوه ای را که در یک " برق معنویت " دیده ای ، از نظر و نگاهت محو می سازند .
" چگونه بودن " یکی از همین انتخاب های دشوار است .
شخصیت تو در گرو همین تصمیم ها و برگزیدن هاست .
این تویی که خمیر مایه " هستی " خود را ، با دو دست " انتخاب " خویش ، شکل می دهی و می سازی .
یک شب ، در خلوت خویش ، رو به آینه حقیقت بنشین و با خودت ، بی واسطه و بی ریا حرف بزن .
تو کیستی ؟
چیستی ؟
کجایی ؟
چه می کنی ؟
چگونه ای ؟
تو مختاری ؛
 
پس ناچار باید انتخاب کنی .
بزرگی آدم ها به بزرگی انتخاب های آنهاست .
تو می خواهی بزرگ باشی یا کوچک ؟
این دیگر با خود توست ،
اما این را هم بدان که انتخاب تو همواره با توست ،
تا ابد ،
تا همیشه . . .
 
برگرفته از کتاب " گامی در مسیر : از جواد محدثی ، با اندکی تصرف و اضافات
     عید سعید فطر بر شما مبارک + نوشته شده در سه شنبه هفتم مرداد 1393 ساعت 5:25 شماره پست: 279
در این بهار رحمت و غفران و مغفرتخوشبخت آن کسی است که بخشیده می شودخدایا! مرا در زلال مهربانی‏ات تطهیر کن!بگذار پروانه‏ وار، بر مدار روشن کرامتت بچرخم!
عید سعید فطر بر شما مبارک

 
خدایا! از کثرت گناه،پای آمدنم نیست به حریم تو.چه بسیار مرا خوانده‏ ای و نیامدم، نواختی و گریختم، عهد بستی و شکستم!من با تلی از گناهان کوچک و بزرگ آمده ‏ام.نگاهم به بن ‏بست رسیده، روزنه‏ ای نیست،نوری نیست.دست‏هایم،سرگردان آسمان‏ها شده ‏اند.هوای عصیان،ذره ذره وجودم را از هم می‏پاشد. دیگر در محدوده خودم نمی‏گنجم. بوته خاری شده‏ ام رها در هر سو، خلیده در چشم‏های جهان، رانده شده از تمام درها؛ نه جایی دارم برای آسودن،نه شانه‏ ای برای گریستن.شب در من مچاله شده است.همه از من گریزانند.بوی تند گناهانم، هوا را مسموم می‏کند.راهی نیست،جز جاده‏ ای روشن خانه تو.به قدم‏هایم قدرت بازگشت بده تا یک‏بار دیگر،سر بر دامان مهربانی‏ ات بگذارم.کاش برگی زرد و خشکیده بودم بر دورترین شاخه هستی.اما لحظه ‏ای از قلمرو اطاعت تو،پا فراتر نمی‏گذاشتم!کاش رودخانه ‏ای بودم خروشان که هروله کنان،تمام جهان را به جست‏جوی تو می ‏آمدم!کاش پرنده ‏ای بودم آشیان گزیده بر درختان دوردست،تا هر صبح و شام، به آوازی از تسبیح تو جان اهالی را زنده می‏کردم!خدایا! مرا در زلال مهربانی‏ات تطهیر کن!بگذار پروانه ‏وار، بر مدار روشن کرامتت بچرخم!در من هزار هزار فانوس مغفرت روشن کن!هزار پنجره از اشتیاق، به روی جانم باز کن!کوتاهی دستانم را به بلندی ستاره‏ ای اجابت برسان.زنگار برگیر از آیینه وجودم!بر بدی‏هایم لباس عفو بپوشان!بر عیب‏هایم پرده بپوشان!به زانوانم توان ایستادن بده!مرا کمال ببخش تا شایسته سجده فرشتگان گردم.
ترجمه دعاي وداع با ماه رمضان :
 
دعاي وداع با ماه رمضان برگرفته از
صحيفه سجاديه امام سجاد عليه السلام خدایا اى کسى که در برابر احسان به خلق مزد نمى ‏خواهى، و اى کسى که از بخشش پشیمان نمى‏ شوى، و اى کسى که مزد بنده خود را افزون از عمل ى ‏بخشى و برابر نمى‏ دهى، نعمتت بى ‏سابقه استحقاق، و عفوت به آئین تفضل، و عقوبتت عدل، و قضایت خیر است اگر عطا کنى عطایت را به منت آلوده نمى‏سازى، و اگر منع کنى منعت از روى ستم نیست. هر که ترا شکر گزارد جزاى شکر مى‏ دهى، و حال آنکه تو خود او را به شکر ملهم ساخته ‏اى و هر که سپاس ترا بجا آورد پاداش مى‏ بخشى در صورتى که تو خود سپاس به او آموخته‏ اى، پرده مى ‏پوشى بر آنکه اگر مى‏خواستى او را رسوا مى ‏ساختى، و بخشش مى ‏کنى بر کسى که اگر مى‏ خواستى از او دریغ مى ‏داشتى،در حالى که آن دو از جانب تو سزاوار رسوائى و منعند. ولى تو کارهاى خود را بر پایه تفضل بنا نهاده ‏اى، و قدرتت را بر آئین گذشت روان ساخته‏ اى، و آنکه را عصیان تو کرده به حلم تلقى نموده ‏اى، و آنکه را در باره خود قصد ستم کرده مهلت داده ‏اى. تو ایشان را به مداراى خود مهلت مى ‏دهى تا مگر باز گردند، و در مؤاخذه ایشان شتاب نمى‏ کنى تا مگر توبه کنند تا کسى از ایشان که بر خلاف رضاى تو مستوجب هلاک شده به مهلکه در نیفتد، و کسى از ایشان که به سوء استفاده از نعمت تو سزاوار بدبختى شده بدبخت نگردد مگر بعد از آنکه راه هر بهانه بر او بسته شود و حجت از هر حجت بر او تمام گردد.و این اتمام حجت پر تو کرمى از آفتاب عفو تو است اى خداى کریم و میوه منفعتى از بوستان شفقت تو است اى خداى حلیمتوئى که براى بندگانت درى بسوى عفو خود گشوده اى، و آن را توبه نامیده‏ اى و بر آن در راهنمائى از وحى خود قرار داده‏ اى تا آن را گم نکنند، پس تو خود که منزه و جاوید است نامت، فرموده ‏اى «بسوى خدا توبه‏اى خالص و پیراسته از نفاق کنید. تا مگر پروردگارتان گناهانتان را محو کند، و شما را به بهشتى که نهرها از زیر درختان آن روان است در آورد.».در آن روز که خدا پیغمبر خود را و آنان را که به او ایمان آورده ‏اند خوار نمى ‏گذارد، و در حالى که نورشان پیش رویشان و از سمت راستشان روان است مى ‏گویند: اى پروردگار ما، نور ما را براى ما کامل ساز و ما را بیامرز، زیرا که تو بر هر چیز توانائى پس بعد از گشودن در، و به پا داشتن راهنما، عذر آن کس که از ورود به آن منزل غفلت ورزد چه خواهد بود؟! «گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست؟» .و توئى که در معامله، بر عطاى خود به بندگان، افزوده‏ اى؛ تا در تجارتهاشان، با تو سود برند، و در کوچ کردن بسوى تو کامیاب گردند، و از تو بهره‏اى افزون یابند و به همین سببتو خود که مبارک نام و بلند مقامى فرموده ‏اى: «هر که کار نیکى بجا آورد پس مزدش ده برابر آن است و هر که کار بدى را مرتکب شود پس جز بمانند کارش کیفر داده نمى ‏شود» و نیز فرموده‏ اى: «مثل کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى ‏کنند؛ مانند دانه‏اى است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه صد دانه باشد، و خدا این شمار را براى هر که بخواهد مضاعف مى ‏سازد» و نیز فرموده ‏اى: «کیست آنکه به خدا قرض الحسنه ‏اى دهد تا خدا آن را برایش چندین برابر سازد؟» و همچنین نظائر این وعده‏ ها از افزایشهاى حسنات که در قرآن نازل فرموده ‏اى. و توئى که بوسیله تشویقت که متضمن بهره بندگان است آنان را به امورى هدایت فرموده ‏اى که اگر آن را از ایشان مى‏پوشیدى چشمهاشان آن را درک نمى‏ کرد، و گوشهاشان آن را فرا نمى‏ گرفت، و دست اندیشه ایشان به آن نمى‏ رسیداز این رو فرموده ‏اى: «مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم، و مرا سپاس بگزارید و کفران مکنید» و نیز فرموده ‏اى: «هر آینه اگر شکر کنید شما را فزونى دهم، و اگر کفران کنید همانا که عذاب من سخت است.» و نیز فرموده ‏اى: «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم،آنانکه از خواندن من کبر مى ‏ورزند زود است که به خوارى به دوزخ در آیند.».پس دعاى خود را عبادت و ترکش راتکبر نامیده‏ اى،و بر ترک دعا به دخول دوزخ با خوارى تهدید فرموده ‏اى. و به این سبب بندگان ترا به نعمتت یاد کردند، و به فضیلت شکر گزاردند، و بر حسب فرمانت ترا خواندند، و براى افزودن احسانت در راه تو صدقه دادند، و تنها راه نجاتشان از خشم تو و دست یافتنشان بر رضاى تو در آن بود. و اگر مخلوقى مخلوق دیگر را بمانند آنکه تو بندگانت را به خود راهنمائى کرده ‏اى، بسوى خود راهنمائى مى ‏کرد مورد ستایش مى ‏بود.پس ترا سپاس تا آنجا که راهى در سپاس تو یافت شود، و تا آنجا که براى سپاس لفظى که در ستایش تو بکار رود و معنائى که به سپاس منصرف گردد باقى باشد. اى کسى که احسان و فضل را بر بندگانت انعام فرموده‏ اى،و ایشان را به نعمت و عطا فرا گرفته‏ اى، چه آشکار است در زندگى ما نعمت تو! و چه سرشار است بر ما احسان انعام تو! و چه بسیار ما را به نیکى و احسان خود اختصاص داده ‏اى ما را به دین برگزیده و آئین پسندیده و راه آسان خود رهبرى فرموده ‏اى، و به تقرب نزد خویش، و رسیدن به کرامت خویش بینا ساخته ‏اى.خدایا و تو ماه رمضان را از جمله آن وظائف ممتاز و فرائض مخصوص قرار داده ‏اى: همان ماه رمضان که آن را از همه ماهها اختصاص بخشیده‏ اى، و از همه زمانها و روزگارها برگزیده ‏اى،و بر همه اوقات سال برترى داده‏ اى،به سبب قرآن و نورى که در آن فرو فرستاده‏ اى و به سبب آنکه ایمان را در آن ماه مضاعف ساخته ‏اى، و روزه را در آن ماه واجب کرده ‏اى، و بپا خاستن براى عبادت را در آن ترغیب فرموده‏ اى، و شب قدر را در آن تجلیل نموده‏ اى: آن شب قدر را که خود از هزار ماه بهتر است. ما را به سبب آن بر سایر امتها تفضیل داده‏ اى، و به فضیلت آن بجاى اهل ملتها برگزیده ‏اى از این رو روزش را بفرمان تو روزه داشتیم. و شبش را بیارى تو به عبادت برخاستیم. در حالى که بوسیله صیام و قیامش خود را در معرض آن رحمتى که ما را بر آن عرضه کرده‏ اى در آوردیم، و آن را وسیله ثواب تو قرار دادیم. و تو به عطاى خواسته ‏ها قادرى و به آنچه از فضل و احسانت مسئلت شود بخشنده ‏اى و به هر کس که آهنگ قرب تو کند نزدیکى. و این ماه در میان ما ستوده زیست، و با ما پسندیده مصاحبت کرد و بهترین سودهاى جهانیان را بهره ما ساخت، و آنگاه به هنگام پایان یافتن وقت و سرآمدن مدت و کامل شدن شماره اش از ما جدا شد،  ادامه ترجمه دعاي وداع با ماه رمضان پس ما آن را مانند کسى وداع مى‏ کنیم که فراقش بر ما دشوار آمده و روى بر تافتنش ما را به وحشت افکنده، و او را بر ذمه ما پیمانى نگاه داشتنى، و حرمتى رعایت کردنى، و حق گزاردنى لازم شده. از این رو همگى مى‏ گوئیم: سلام بر تو اى بزرگترین ماه خدا، و اى عید دوستان خدا سلام بر تو اى گرامى‏ ترین مصاحب از میان اوقات، و اى بهترین ماه در ایام و ساعات. سلام بر تو. اى ماهى که بر آمدن کامها در آن آسان و اعمال نیک در آن منتشر و فراوان است.سلام بر تو اى همنشینى که چون پدید آید احترامش بزرگ، و چون ناپدید شود فقدانش دردناک است. و اى مایه امیدى که فراقش رنج افزا است. سلام بر تو اى همدمى که چون رو آورد مایه انس شد، و شادى انگیخت، و چون سپرى شد، وحشت افزود، و متألم ساخت. سلام بر تو اى همسایه‏اى که دلها در جوار آن رقت گرفت، و گناهان در آن کم شد.سلام بر تو اى یارى دهنده اى که ما را در مبارزه شیطان یارى داد، و اى رفیقى که راههاى احسان را هموار ساخت.سلام بر تو، چه بسیارند آزاد شدگان خدا در دوران تو، و چه نیکبخت است به سبب تو کسى که احترامت را منظور داشته است. سلام بر تو که چه زداینده بودى گناهان را! و چه پوشنده بودى انواع عیبها را!سلام بر تو، چه طولانى بودى بر گناهکاران!و چه با هیبت بودى در دلهاى مؤمنان. سلام بر تو اى ماهى که روزها با تو سر همسرى ندارند، سلام بر تو که از هر جهت موجب سلامتى. سلام بر تو، که همنشینیت مکروه، و معاشرتت نکوهیده نیست. سلام بر تو، همچنانکه با ارمغان برکات بر ما وارد شدى،و آلودگى گناهان را از ما فرو شستى. سلام بر تو، که وداع با تو از روى خستگى، و ترک روزه‏ات از سر ملالت نیست. سلام بر تو، که پیش از آمدن در آرزوى تو بودیم، و پیش از رفتن از اندیشه فراقت محزونیم.سلام بر تو، چه بسا بدیها که به یمن تو از جانب ما گشته، و چه خوبیها که به برکت تو بر ما روان شده!سلام بر تو، و بر شب قدرى که از هزار ماه بهتر است. سلام بر تو، دیروز چه سخت به تو دل بسته بودیم، و فردا چه بسیار بتو مشتاق خواهیم بود! سلام بر تو، و بر فضیلتت که از آن محروم شدیم، و برکات گذشته‏ات که از ما ربوده شد .خدایا، ما اهل این ماهیم که ما را به آن تشریف بخشیدى، و ما را براى حق‏شناسى آن توفیق دادى. در آن زمان که بدبختان قیمت وقتش را نشناختند. و به علت بدبختى خود از فضل آن محروم ماندند. و توئى سرپرست ما در شناختن فضیلتش، که ما را براى آن برگزیدى، و وظائفش که ما را به آن رهبرى کردى. و ما با اعتراف به تقصیر به توفیق تو صیام و قیامش را عهده ‏دار شدیم. و اندکى از بسیار را بجا آوردیم .خدایا، پس از سر اعتراف به بدکردارى و به آیین اقرار بر سهل انگارى حمد تو مى ‏گوئیم و پشتیمانى قطعى دلها، و عذر صادقانه زبانهامان را بتو اختصاص مى ‏دهیمپس ما را بر تقصیرى که بما اصابت کرده، اجرى عطا کن که به نیروى آن خیرى را که دلخواه ما است دریابیم و اندوخته‏ هائى را که مورد علاقه شدید ما است به عوض بستانیم. و عذر ما را در تقصیر از پرداخت حق خود بپذیر، و آینده عمر ما را به ماه رمضان دیگر برسان. و چون ما را به ماه رساندى بر انجام عبادتى که زیبنده تو باشد یارى ده، و بر قیام به طاعتى که لایق موجب تدارک حق تو در آن دو ماه که از ماههاى زمان است، بدست ما جارى کن.خدایا، هر معصیت صغیره یا کبیره‏اى که در این ماه پیرامون آن گشته ‏ایم، یا گناهى که به آن آلوده شده‏ایم، یا خطائى که مرتکب گشته ‏ایم: از روى عمد یا فراموشى، به ستم کردن بر خود یا به هتک حرمت دیگرى، پس بر محمد و آلش رحمت فرست، و ما را از آن در پرده ستارى خود بپوشان، و به عفوت از ما در گذر، و ما را در آن ماه نصب العین شماتت کنندگان مساز. و زبان طعنه زنندگان را بر ما مگشاى، و ما را به مهربانى بى ‏پایان و فضل کاستى ناپذیرتبه کارى بگمار که سبب فرو نهادن و پوشاندن آن چیز شودکه در آن ماه بر ما نمى‏ پسندى .خدایا، بر محمد و آلش رحمت فرست، و مصیبت رفتن ماه ما را جبران کن، و روز عید و روزه گشودنمان را بر ما مبارک ساز و آن را از بهترین روزهائى قرار ده که بر ما گذشته است: جالبترین روزها براى عفو، و پاک کننده‏ترین روزها براى گناه و گناهان پنهان و آشکار ما را بیامرز.خدایا، با بیرون رفتن این ماه، ما را از گناهانمان بیرون آور، و همراه خارج شدنش ما را از بدیهامان خارج ساز. و ما را از خوشبخت‏ترین اهل این ماه بوسیله این ماه، و از پرنصیب‏ترین ایشان در این ماه و از بهره ‏مندترین ایشان در این ماه قرار ده .خدایا، هر کس که این ماه را چنانکه شایسته رعایت است رعایت کرده، و حرمتش را چنانکه شرط نگهدارى است نگاه داشته، و به حدودش چنانکه شایسته قیام است بپاخاسته، و از گناهان خود، چنانکه حق پرهیزکارى است، پرهیز کرده، یا بوسیله تقربى بتو نزدیکى جسته: که تو را از خود راضى، و رحمتت را به او معطوف ساخته، پس مانند آنچه به او بخشیده ‏اى از توانگرى خود بما ببخش، و چندین برابر آن را از فضل خود بما عطا کن. زیرا که فضل تو کاستى نمى ‏گیرد، و خزانه ‏هایت نقصان نمى ‏پذیرد، بلکه افزون مى ‏شود، و کانهاى احسان تو، فانى نمى ‏شود، و همانا که بخشش گوارا، بخشش تو است.خدایا بر محمد و آلش رحمت فرست، و مانند ثوابهاى آن کس را براى ما بنویس که تا روز رستاخیز در آن ماه روزه داشته، یا در عبادت تو کوشیده است .خدایا، در این روز که آن را براى مؤمنان عید و شادى، و براى اهل ملت خود روز اجتماع و تعاون قرار دادى، پیش تو توبه مى ‏کنیم: از هر گناهى که مرتکب شده ‏ایم، یا هر کار بدى که از پیش فرستاده ‏ایم، یا اندیشه بدى که در دل داشته‏ ایم: توبه کسى که خیال بازگشت به گناه در دل ندارد، و پس از توبه به خطا باز نمى ‏گردد: توبه خالصى که از شک و ریب پیراسته باشد. پس آن را از ما بپذیر، و از ما خشنود شو، و ما را بر آن ثابت بدار .خدایا،ترس از عذاب وعید، و شوق به ثواب موعود را روزى ما ساز، تا لذت آنچه را که از تو مسألت مى‏کنیم وشدت اندوه آنچه را که از آن بتو پناه مى‏بریم در یابیم. و ما را نزد خود از توبه کنندگانى قرار ده که محبتت را بر ایشان لازم ساخته ‏اى، و بازگشتشان را به طاعت خود، پذیرفته ‏اى. اى عادلترین عادلان.خدایا، بر محمد پیغمبر ما و آل او رحمت فرست، همچنانکه بر فرشتگان مقرب خود رحمت فرستادى. و بر او و آلش رحمت فرست، همچنانکه بر پیغمبران مرسلت رحمت فرستادى و بر او و آلش رحمت فرست، همچنانکه بر بندگان صالحت رحمت فرستادى، و بهتر از آن اى پروردگار جهانیان: چنان رحمتى که برکتش بما برسد، و نفعش بما عاید شود و به موجب آن دعایمان مستجاب گردد، زیرا که تو کریمتر کسى هستى که بر او توکل کنند و بخشنده ‏تر کسى هستى که از فضلش مسئلت نمایند.و تو بر هر چیز قدرت بى ‏نهایت دارى. آمين يارب العالمين   الوادع ای ماه نیکوی خداماه قرآن و عبادات و دعابلبل از هجر گلستان سر دهدناله ها و شیون و افغان کنداز فراق یار نیک مهربانروز و شب نالد چو نی در این جهانگفتمش این ناله و فریاد چیستاین فراق و این وداع از بهر کیستگفت بهر یار از جان بهترممونس شبهای تار و یاورمگفت آید سال دیگر در برتکم بکن شور و نوا اندر سرتگفتمش آیا کند عمرم وفا ؟تا که آید یار نیک با صفاگفت آید سال نو ماه صیامتا که بنمائی دگر باره قیامتا برای حق کنی صوم و صلوةنفس گردد تزکیه بهر حیوةای خدا ای راز دار مومنانای پناه و ملجاء درماندگاناز معاصی شرمسارم ای الهتوشه ای نبود مرا غیر بُکاای خدا عواهم که بخشائی مرااز ذنوب و از گناه و از خطابار دیگر کن نصیب و بهر ماماه قرآن و عبادات و دعابا دلی پر آه و جانسوز و گدازگفت این اشعار (محمود) از نیازبرگرفته از کتاب نیاز المومنینتالیف : حاج سید محمود محمدی    
 
    ۴۷ کلیـد میانبـر برای تـمام مـرورگرها + نوشته شده در دوشنبه ششم مرداد 1393 ساعت 5:2 شماره پست: 285 مطلب بصورت موقت و بدون نمایش در وبلاگ ثبت شده است
۴۷ کلیـد میانبـر برای تـمام مـرورگرها 
با توجه به رشد روز افزون اینترنت در میان کاربران کامپیوتر و تبدیل مرورگر به یکی از ابزارهای اصلی برای بسیاری از ما، سرعت عمل در کار با این نرم افزار، می تواند کمک فراوانی به صرفه جویی در وقت باشد. تقریبا تمام مرورگرهای مهم و مطرح امروزی از تعداد زیادی کلیدهای میانبر مشترک پشتیبانی می کنند که این موضوع کار با آنها را سریع تر و آسان تر می سازد. فرقی ندارد شما از فایرفاکس موزیلا استفاده می کنید، سراغ گوگل کروم رفته اید، به اینترنت اکسپلورر وفادارید یا اینکه دوستدار سافاری اپل و اپرا هستید. در هر صورت این میانبرهای صفحه کلید می توانند برای تان مفید و کاربردی بوده و باعث صرفه جویی در وقت تان شوند. البته هر مرورگر برخی میانبرهای اختصاصی خودش را هم دارد. اما یادگیری موارد مشترک به شما کمک می کند تا به راحتی میان مرورگرهای مختلف جابجا شده و به آسانی از قابلیت های همه آنها روی کامپیوترهای مختلف بهره ببرید. پس در ادامه مطلب با ما همراه باشید، تا به لیستی نسبتا کامل از میانبرهای صفحه کلید و کارکردهای موس در مرورگرها بپردازیم.  تب هاCtrl+1-8 : با این کلیدهای میانبر می توانید بین تب های مرورگر جابجا شوید. البته تنها به هشت تب اول از سمت چپ محدود خواهید بود و برای بقیه تب ها کاربردی نخواهد داشت. Ctrl+9 : بلافاصله به آخرین تب سمت راست در پنجره مرورگر منتقل می شوید.

Ctrl+Tab : به تب بعدی منتقل می شوید. به عبارت دیگر به تب سمت راست منتقل می شوید. Ctrl+Page Up هم در اغلب مرورگرها، به جز اینترنت اکسپلور، کار مشابهی انجام می دهد. Ctrl+Shift+Tab : به تب قبلی یا همان تب سمت چپ منتقل می شوید. در اغلب مرورگرها، به جز اینترنت اکسپلورر، کلیدهایCtrl+Page Down هم چنین کاری را انجام می دهند.

Ctrl+W یا Ctrl+F4 : بستن تب جاری. Ctrl+Shift+T : دوباره باز کردن تب بسته شده. کاری همانند راست کلیک کردن در بالای پنجره مرورگر و انتخاب گزینه Reopen closed tab. Ctrl+T : باز کردن تب جدید. Ctrl+N : باز کردن پنجره مرورگر جدید. Alt+F4 : بستن پنجره جاری (حاوی تمامی تب ها). این میانبر در تمامی اپلیکیشن ها کاربرد دارد.  کاربردهای موس روی تب هاوسط کلیک روی تب : بستن تب. وسط کلیک یا Ctrl+چپ کلیک : انجام این کار بر روی یک لینک، باعث باز شدن آن درون یک تب جدید در پس زمینه می شود. اما شما در تب جاری باقی مانده و به تب جدید منتقل نمی شوید. Shift+چپ کلیک : باز کردن لینک در پنجره جدید مرورگر. Ctrl+Shift+چپ کلیک : باز کردن لینک در تب جدید و انتقال شما به آن تب. مانند اینکه روی لینک راست کلیک کرده و عبارت Open Link in New Tab را انتخاب کنید.  هدایت و ناوبریBackspace یا Alt+مکان نمای چپ : برگشت به صفحه قبل. Alt+مکان نمای راست یا Shift+Backspace : رفتن به صفحه بعدی. F5 : بارگذاری دوباره صفحه Ctrl+F5 : بارگذاری صفحه و حذف کش . با این کار کل محتوای سایت از ابتدا دانلود می شود. Escape : توقف انجام کار. Alt+Home : باز کردن هوم پیج پیش تعریف شده مرورگر.

 زومCtrl و + یا Ctrl+حرکت رو به جلو چرخک وسط موس : زوم کردن Ctrl و - یا Ctrl+حرکت رو به عقب چرخک وسط موس : برگشت زوم و کوچک کردن صفحه Ctrl+0 : بازگشت زوم به سطح پیش فرض صفحه. F11 : حالت نمایش تمام صفحه.

 اسکرول کردنSpace یا Page Down : اسکرول فریم به فریم رو به پایین. Shift+Space یا Page Down : اسکرول فریم به فریم رو به بالا. Home : پریدن به بالای صفحه. End : پریدن به پایین صفحه. کلیک وسط موس روی صفحه : اسکرول با حرکت موس.

 آدرس بارCtrl+L یا Ctrl+D یا F6 : تمرکز روی آدرس بار و انتقال مکان نما به آن، لذا شما می توانید تایپ را شروع کنید. Ctrl+Enter : اضافه کردن پیشوند www. و پسوند .com به متن درون آدرس بار و سپس بارگذاری سایتی با آن آدرس. برای مثال اگر شما در آدرس بار تنها عبارت google را تایپ کرده و Ctrl+Enter را بزنید، سایت www.google.com باز می شود. Alt+Enter : آدرس سایتی را که درون آدرس بار تایپ کرده اید، درون یک تب جدید باز می کند.  جستجوCtrl+K یا Ctrl+E : تمرکز روی باکس جستجوی مرورگر. در صورتی مرورگر باکس جستجوی اختصاصی جداگانه نداشته باشد، این کار مکان نما را به آدرس بار منتقل می کند. توجه داشته باشید در اینترنت اکسپلورر Ctrl+K پاسخگو نیست و باید از Ctrl+E استفاده کنید. Alt+Enter : نتیجه جستجوی تایپ شده درون کادر جستجو را در تب جدیدی نمایش خواهد داد. Ctrl+F یا F3 : کادر جستجوی درون متنی مرورگر را باز می کند تا به جستجوی عبارتی خاص در همان تب جاری بپردازید. Ctrl+G یا F3 : با استفاده از کادر جستجوی درون متنی مرورگر، درون همان تب جاری به دنبال نتایج بعدی مرتبط با عبارت جستجو می گردد. Ctrl+Shift+G یا Shift+F3 : به دنبال نتایج قبلی مرتبط با عبارت جستجو می گردد.

 تاریخچه و بوک مارک هاCtrl+H : باز کردن صفحه تاریخچه وبگردی یا browsing history Ctrl+J : باز کردن صفحه تاریخچه دانلود یا download history Ctrl+D : اضافه کردن وب سایت حاضر به لیست بوک مارک ها Ctrl+Shift+Del : باز کردن پنجره پاکسازی تاریخچه وبگردی

 دیگر کارکردهاCtrl+P : چاپ صفحه جاری Ctrl+S : ذخیره صفحه جاری روی کامپیوتر Ctrl+O : باز کردن یک فایل از روی کامپیوتر Ctrl+U : باز کردن پنجره نمایش سورس کد صفحه جاری. البته این قابلیت در IE کار نمی کند. F12 : باز کردن Developer Tools. البته در فایرفاکس نیازمند نصب افزونه فایرباگ است.

۴۷ کلیـد میانبـر برای تـمام مـرورگرها
با توجه به رشد روز افزون اینترنت در میان کاربران کامپیوتر و تبدیل مرورگر به یکی از ابزارهای اصلی برای بسیاری از ما، سرعت عمل در کار با این نرم افزار، می تواند کمک فراوانی به صرفه جویی در وقت باشد. تقریبا تمام مرورگرهای مهم و مطرح امروزی از تعداد زیادی کلیدهای میانبر مشترک پشتیبانی می کنند که این موضوع کار با آنها را سریع تر و آسان تر می سازد. فرقی ندارد شما از فایرفاکس موزیلا استفاده می کنید، سراغ گوگل کروم رفته اید، به اینترنت اکسپلورر وفادارید یا اینکه دوستدار سافاری اپل و اپرا هستید. در هر صورت این میانبرهای صفحه کلید می توانند برای تان مفید و کاربردی بوده و باعث صرفه جویی در وقت تان شوند. البته هر مرورگر برخی میانبرهای اختصاصی خودش را هم دارد. اما یادگیری موارد مشترک به شما کمک می کند تا به راحتی میان مرورگرهای مختلف جابجا شده و به آسانی از قابلیت های همه آنها روی کامپیوترهای مختلف بهره ببرید. پس در ادامه مطلب با ما همراه باشید، تا به لیستی نسبتا کامل از میانبرهای صفحه کلید و کارکردهای موس در مرورگرها بپردازیم.  تب هاCtrl+1-8 : با این کلیدهای میانبر می توانید بین تب های مرورگر جابجا شوید. البته تنها به هشت تب اول از سمت چپ محدود خواهید بود و برای بقیه تب ها کاربردی نخواهد داشت. Ctrl+9 : بلافاصله به آخرین تب سمت راست در پنجره مرورگر منتقل می شوید.

Ctrl+Tab : به تب بعدی منتقل می شوید. به عبارت دیگر به تب سمت راست منتقل می شوید. Ctrl+Page Up هم در اغلب مرورگرها، به جز اینترنت اکسپلور، کار مشابهی انجام می دهد. Ctrl+Shift+Tab : به تب قبلی یا همان تب سمت چپ منتقل می شوید. در اغلب مرورگرها، به جز اینترنت اکسپلورر، کلیدهایCtrl+Page Down هم چنین کاری را انجام می دهند.

Ctrl+W یا Ctrl+F4 : بستن تب جاری. Ctrl+Shift+T : دوباره باز کردن تب بسته شده. کاری همانند راست کلیک کردن در بالای پنجره مرورگر و انتخاب گزینه Reopen closed tab. Ctrl+T : باز کردن تب جدید. Ctrl+N : باز کردن پنجره مرورگر جدید. Alt+F4 : بستن پنجره جاری (حاوی تمامی تب ها). این میانبر در تمامی اپلیکیشن ها کاربرد دارد.  کاربردهای موس روی تب هاوسط کلیک روی تب : بستن تب. وسط کلیک یا Ctrl+چپ کلیک : انجام این کار بر روی یک لینک، باعث باز شدن آن درون یک تب جدید در پس زمینه می شود. اما شما در تب جاری باقی مانده و به تب جدید منتقل نمی شوید. Shift+چپ کلیک : باز کردن لینک در پنجره جدید مرورگر. Ctrl+Shift+چپ کلیک : باز کردن لینک در تب جدید و انتقال شما به آن تب. مانند اینکه روی لینک راست کلیک کرده و عبارت Open Link in New Tab را انتخاب کنید.  هدایت و ناوبریBackspace یا Alt+مکان نمای چپ : برگشت به صفحه قبل. Alt+مکان نمای راست یا Shift+Backspace : رفتن به صفحه بعدی. F5 : بارگذاری دوباره صفحه Ctrl+F5 : بارگذاری صفحه و حذف کش . با این کار کل محتوای سایت از ابتدا دانلود می شود. Escape : توقف انجام کار. Alt+Home : باز کردن هوم پیج پیش تعریف شده مرورگر.

 زومCtrl و + یا Ctrl+حرکت رو به جلو چرخک وسط موس : زوم کردن Ctrl و - یا Ctrl+حرکت رو به عقب چرخک وسط موس : برگشت زوم و کوچک کردن صفحه Ctrl+0 : بازگشت زوم به سطح پیش فرض صفحه. F11 : حالت نمایش تمام صفحه.

 اسکرول کردنSpace یا Page Down : اسکرول فریم به فریم رو به پایین. Shift+Space یا Page Down : اسکرول فریم به فریم رو به بالا. Home : پریدن به بالای صفحه. End : پریدن به پایین صفحه. کلیک وسط موس روی صفحه : اسکرول با حرکت موس.

 آدرس بارCtrl+L یا Ctrl+D یا F6 : تمرکز روی آدرس بار و انتقال مکان نما به آن، لذا شما می توانید تایپ را شروع کنید. Ctrl+Enter : اضافه کردن پیشوند www. و پسوند .com به متن درون آدرس بار و سپس بارگذاری سایتی با آن آدرس. برای مثال اگر شما در آدرس بار تنها عبارت google را تایپ کرده و Ctrl+Enter را بزنید، سایت www.google.com باز می شود. Alt+Enter : آدرس سایتی را که درون آدرس بار تایپ کرده اید، درون یک تب جدید باز می کند.  جستجوCtrl+K یا Ctrl+E : تمرکز روی باکس جستجوی مرورگر. در صورتی مرورگر باکس جستجوی اختصاصی جداگانه نداشته باشد، این کار مکان نما را به آدرس بار منتقل می کند. توجه داشته باشید در اینترنت اکسپلورر Ctrl+K پاسخگو نیست و باید از Ctrl+E استفاده کنید. Alt+Enter : نتیجه جستجوی تایپ شده درون کادر جستجو را در تب جدیدی نمایش خواهد داد. Ctrl+F یا F3 : کادر جستجوی درون متنی مرورگر را باز می کند تا به جستجوی عبارتی خاص در همان تب جاری بپردازید. Ctrl+G یا F3 : با استفاده از کادر جستجوی درون متنی مرورگر، درون همان تب جاری به دنبال نتایج بعدی مرتبط با عبارت جستجو می گردد. Ctrl+Shift+G یا Shift+F3 : به دنبال نتایج قبلی مرتبط با عبارت جستجو می گردد.

 تاریخچه و بوک مارک هاCtrl+H : باز کردن صفحه تاریخچه وبگردی یا browsing history Ctrl+J : باز کردن صفحه تاریخچه دانلود یا download history Ctrl+D : اضافه کردن وب سایت حاضر به لیست بوک مارک ها Ctrl+Shift+Del : باز کردن پنجره پاکسازی تاریخچه وبگردی

 دیگر کارکردهاCtrl+P : چاپ صفحه جاری Ctrl+S : ذخیره صفحه جاری روی کامپیوتر Ctrl+O : باز کردن یک فایل از روی کامپیوتر Ctrl+U : باز کردن پنجره نمایش سورس کد صفحه جاری. البته این قابلیت در IE کار نمی کند. F12 : باز کردن Developer Tools. البته در فایرفاکس نیازمند نصب افزونه فایرباگ است.
 
خدا و عشق
+ نوشته شده در دوشنبه ششم مرداد 1393 ساعت 1:39 شماره پست: 284
خداوعشق
 

     دلم عجیب گرفته… دل‌گیرم از آدمک‌هایی که تنها سایه‌ای هستند از تمام آنی که می‌نمایند دل‌گیرم از نقاب‌هایی که بر چهره می‌کشند دل‌گیر از صورتک‌ها…   من نمی‌فهمم… به خدا که من نمی‌فهمم… نمی‌دانم چرا آدم‌ها تنها برایِ یک تجربه، یک تصور، یک خیال، یک عطش برای سر دادنِ ترانه‌ی تشنگی، وخیالِ خامِ آنچه هیچ‌گاه نیستند، زندگی آدم دیگری را به بازی می‌گیرند؟! به خدا من نمی‌فهمم… نمی‌فهمم چگونه شد که در این عصر آهن و اصطکاک این‌چنین تصوارت آهنین و قلب‌های سخت و ذهن‌های جامدی شکل گرفت… این همه آهن، این همه سختی، این همه جهل، این همه صورتک… و این همه من، تنها، خسته، رویارو…   آی آدم‌ها! آدم‌ها، آدم‌ها، آدمک‌ها… آی آدم‌هایی که بی‌چراغ دوست می‌دارید آدم‌هایی که به هوسِ سرک کشیدن به یک دیوارِ کوتاه بی‌نیاز از چهارپایه و نردبان سر خم می‌کنید و آرامشِ آن‌سویِ دیوار را می‌ستانید : به خدا آن آدمِ ساده که دیوارِ دلش کوتاه است، وسیله‌ی برای ابراز و ارضای عقده‌ها و آرزوهایِ تو نیست! تو را به خدا، اینقدر سرک نکشید در این عصرِ صورتک‌های دروغین دنیا بیش از همیشه به سادگیِ ساده‌ها محتاج است تو را به خدا اینقدر آزارشان ندهید بگذارید سادگیِ دوست‌داشتن‌های بی دلیل افسانه‌ای در قصه‌های کودکی‌مان نباشد بگذارید که سال‌ها بعد سادگانِ دل‌داده پاکیِ دوست‌داشتن‌های بی‌دلیل و عشق‌های جاودانه را تنها در انیمیشنِ سیندرلا جستجو نکنند!   به خدا، دوست داشتن یک وظیفه نیست دوست داشتن یک اجبار نیست چیزی نیست که همه حتماً باید روزی به آن برسند دوست داشتن یک موهبت است دوست داشتن یک عطیه‌ی الهی‌ست دوست داشتن یک لیاقت است دوست داشتن چیزی نیست که هر کسی را بدان راه باشد.   بشمار تعداد مجنون ها را، بشمار تعداد لیلی‌ها بشمار آن‌ها که سارا ماندند، آنان که لیلا شدند به خدا که انگشت شمارند آن‌هایی که دوست داشتن دانستند و عاشق ماندند.   بشمار لولیدن‌ها در هم، بشمار صدای فنر تخت‌ها را بشمار سر دادنِ ترانه‌ی تشنگی و عطشِ نوشیدن را بشمار دل‌های در خاک غلتیده، اشک‌های بر گونه لغزیده بشمار مجنونِ در راه مانده، سارای در چاه درافتاده، لیلای از چشم افتاده… به خدا که بسیارند مدعیانِ بی‌خبر و هوس‌های زود گذر.   دوست‌داشتن یا عشق… دوست داشتن فراتر از عشق است دوست داشتن گرم کردن و عشق سوزاندن است دوست داشتن آرامشِ ساحل و عشق تلاطمِ دریاست اما، برای آنکه تارش از عشق باشد و پودش از دوست‌داشتن دوست دارد عشق را و عاشقانه دوست می‌دارد.   دوست داشتن، شب‌بیداریِ تب دارِ یک مادر، عشق، نوشیدنِ شیره‌ی جانِ مادر است   من هنوز، اینجا برای تو از پشت این دیوار سخن می‌گویم از پشتِ دیوارِ خودخواهی و جهل از این ورِ پرچینِ کوتاهِ دلم از سرزمینِ دوست داشتن‌های بی دلیل و از قلب همان مهدی که هنوز چشم‌هایش خیس می‌شود در سوگِ زخم روییده بر آرنجِ یک کودک، بر بالِ کبوتر پسری که هنوز یادش هست شوقِ آن دو چشمِ خیس که با آن می‌نگریست دخترک مهدکودک را پسری، که رازِ بی چتر در باران راه رفتن می‌داند و بویِ نیلوفر را از هفت فرسخی، در دلِ مرداب باز می‌شناسد من هنوز از پشت دیوار آدمک‌ها سخن می‌گویم از سایه روشن خاطراتِ شیرینِ کودکی‌هایمان   باور کنید که عشق حماقت است! عشق، حماقتیست از سرِ اختیار عشق، آسودگی و لذت از سرِ سرخوشی نیست عشق لذتِ رسیدن و دست توی دست نیست عشق حرارتِ هم‌آغوشی و لب روی لب نیست عشق لذت از فدا شدنِ کسی برای وجودت نیست عشق نجوای عاشقانه‌ی: «عزیزم! تو یک فرشته‌ای» نیست! عاشق که باشی، ساکتی نمی‌دانی عاشقی یا آدمی عشق به جای تو سخن می‌گوید عاشقِ ساکتِ مظلوم…   عشق لذتی‌ست که از درد کشیدن می‌بری! می‌بینی؟ هیچ انسانی در جستجویِ درد نیست آخر، هر انسانی که عاشق نیست! عشق حماقتی‌ست که به جان خریده‌ای و تو حماقت می‌کنی و درد می‌کشی حماقتی از سر دانایی حماقتی خود خواسته حماقتی ماوراءِ درکِ آدمک‌ها تو، دانسته عاشق می‌شوی می‌زند و می‌بخشی، پس می‌زند و پیش می‌کشی، ویران می‌کند و می‌سازی آزار می‌دهد و دوست می‌داری باز   تو که خط به خط نامه‌هایت را به شعر‌های سهراب گره می‌زدی! سهراب می‌گفت:«عشق صدای فاصله‌هاست…» و تو از فاصله‌ها می‌نالی…! تو از عشق، هیچ نمی‌دانی.   عشق لذتِ رسیدن نیست عشق گذر سال‌هاست به انتظارِ لحظه‌ای دیدن عاشق ساده دل‌خوش می‌شود به نامه‌ای به صدایی به خاطره‌ای شاید…   دوست داشتنِ آدمی از جنسِ خاک، پله‌ایست کشیده از زمین روبه آسمان تنها آنگاه خدای نادیدنی را خدای‌وار دوست خواهی داشت، که آدمی دیدنی را دوست توانی داشت.
 
تو که از عشق و دوست داشتنِ آدمی بیزاری، تو که از دردِ عشق و جدایی نمی‌دانی، و فقط از سختی و رنج و درد می‌نالی، چگونه بهشت و خدایت را در سجاده‌ات جستجو می‌کنی!؟ خدا چوب دستیِ دستانِ ضعیف تو نیست! که کوچکیِ وجودت را پشت بزرگیِ خدا قایم می‌کنی که برایِ لحظه‌های ناتوانی‌ و حقارتی که دچاری خدایی مثلِ خودت آنچنان احمق برای خود ساخته‌ای.   آی آدمکِ کوکی تو که با درد بیگانه‌ای دخترکِ خوشبختِ بی‌درد! عشق یعنی درد! تو که طاقتِ دوست داشتن در تو نیست در حریمِ عشق، حرفی از نقاب‌ نیست در این قصه، مجالی برای ایفایِ نقشِ تو نیست در خشت خشت بهشت، جایی برای احمق‌ها نیست.   خدای عاشقانِ خسته، دل شکسته! تو می‌دانی چقدر سخت است ساده بودن و ساده ماندن در دنیای آدمک‌ها، نقش‌ها، نقاب‌ها، ادعاها و چه جرم بزرگیست سادگی‌! که اینگونه تنِ نحیفِ عشق به درد می‌آید… تو را قسم به اشک‌های لرزانِ آن دلِ ساده که ساده شکست تو را قسم به نگاهِ نگرانِ چشم‌های منتظر به راه تو را قسم به سادگیِ آن “اسمِ سه حرفی” تو را به “عشق”، به “اشک”، تو را به “خدا” قسم هوایِ سادگانِ عاشق‌ات را داشته باش…
 
 
عکس ها اختصاصیمنبع : http://mehdi.mirani.ir/page/4/#ixzz38hmoBibR اگه هیچ کس نیست، خدا که هست   

به تو فکر کردم، که بارون بباره…

+ نوشته شده در دوشنبه سیزدهم بهمن 1393 ساعت 22:20 شماره پست: 463

به تو فکر کردم، که بارون بباره…

 

وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْث.
و به خاطر شما باران فرو می‏ریزد.
زیارت جامعه کبیره

 
بایاتی لار
+ نوشته شده در دوشنبه سیزدهم بهمن 1393 ساعت 0:5 شماره پست: 458

داغلار مارالا قالدی،

اوتو سارالا قالدی.

سرین چشمه، گؤی یایلاق

یئنه مارالا قالدی.

عزیزیم سؤزه قالدی،

بیر شیرین سؤزه قالدی.

یاد قووولدو داغلاردان،

ائل-اوبا بیزه قالدی.

داغلاردا تالام قالدی،

بیچمه‌دیم، لالام قالدی.

داغیلسین قوربت اؤلکه،

اوردا بیر بالام قالدی.

  

باغچادا باریم قالدی،

درمه‌دیم، ناریم قالدی.

اؤزوم یاد ائله دوشدوم،

وطنده یاریم قالدی.

  

آرازدا آخار قالدی،

ترلان اوچدو، سار قالدی.

ائلیمدن آیری دوشدوم،

گؤزلریم باخار قالدی.

 

گئتدی آرخا دولاندی،

سولار چارخا دولاندی.

دوشمن ائلین گوجوندن

قورخا-قورخا دولاندی.

 

 

تناسب میان ظاهر و باطن در آراستگی

+ نوشته شده در دوشنبه سیزدهم بهمن 1393 ساعت 0:4 شماره پست: 462

 

ظاهر هر کس تجلی اندیشه و باور اوست و اندیشه ها ، اخلاق و روحیات ، اعمال و ظواهر را می سازند و شکل میدهند . مثلا آن کس که نظم و برنامه ریزی را قبول دارد ، اگر واقعا به آن ایمان و باور داشته باشد ، دست به برنامه ریزی می زند و هر کاری را در زمان خاص خود انجام می دهد .

از سوی دیگر ، رفتارهای ظاهری نیز به تدریج بر باطن انسان تأثیر می گذارد و روحیه ی فرد را تغییر می دهد . شما می توانید نمونه های فراوانی را بیابید که چگونه برخی اعمال ، سبب تغییر اخلاق و حتی طرز تفکر افراد شده است .

البته ممکن است انسان های ریا کار خود را درمیان جمع خوب جلوه دهند ، در حالی که باطن زشتی داشته باشند . اما این ظاهر زیبا عاریتی و موقتی است و نمی تواند از چشمان تیز بین انسان خردمند مخفی بماند . بالاخره ، باطن زشت آن آشکار میشود و خود را نشان می دهد .

برخی نیز برای توجیح ظاهر نامناسب خود به این جمله متوسل می شوند که « دل باید پاک باشد ، ظاهر چندان اهمیتی ندارد! » اما خوب است آنان توجه کنند که دل پاک و با حیا و عفیف ، ظاهر پاک و با عفاف را به دنبال می آورد و همانطور که گفته اند ، «از کوزه همان برون تراود که در اوست. » مگر می شود کسی حقیقتی را از صمیم قلب دوست داشته باشد ، اما هر روز کاری بر ضد آن انجام دهد ؟

حقیقت این است که دل به هر جا رود عمل هم به همان جا می رود .

 

منبع : کتاب دین و زندگی دوم دبیرستان

 
«خداوند زيباست و زيباي ها را دوست دارد»
+ نوشته شده در یکشنبه دوازدهم بهمن 1393 ساعت 22:59 شماره پست: 461

 «خداوند زيباست و زيباي ها را دوست دارد»

رسول الله صلى الله عليه وسلم مي فرمايند: 

 "إنّ الله جميلٌ يحب الجمال"  

 خداوند زيباست و زيباي ها را دوست دارد.

منظور از روایت:« إِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَال»

 


منظور از روایت:« إِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَال»
پرسش:
در روایت آمده که«خدا زیباست و زیبایی را دوست می دارد». منظور از روایت، مخصوصاً قسمت "زیبایی را دوست می دارد" چیست و منظور چه نوع زیبایی هست؟
پاسخ:

در آیات قرآن مجید و کلمات پیشوایان بزرگ دین، گاهی تعبیراتی درباره خداوند دیده می شود که در ابتداء انسان تصور می کند با این حقیقت مسلم که «خداوند از جسمیت و عوارض جسم بودن به کلی منزه است و هرگز دیده نمی شود» منافات دارد مانند «دست خدا بالای همه دستهاست»، «خداوند بینا و شنواست» و «خداوند کارهای شما را می بیند». در تاریخ و عقاید اسلامی، به جمعیتی برخورد می کنیم که آنها را "مجسمه" می نامند و همان طور که از اسم آنها پیداست، این افراد به جسمیت خدا عقیده داشتند. علت پیدایش این عقیده نیز چیزی جز مطالعه سطحی در آیات و روایات فوق نبود، ولی با توجه به آیات و احادیث فراوانی که صریحا هر گونه عوارض جسم و خواص و آثار آن را از خداوند نفی میکند و ذات مقدس او را ذات بی مثال و غیر قابل تصوری معرفی می نماید، روشن میشود که منظور از آیات و روایات دسته اول، آنچه در بدو امر به نظر می رسد نبوده است، بلکه منظور یک نوع تشبیه و مجاز است.

توضیح این که: می دانیم که الفاظ و کلمات برای رفع احتیاجات روزانه وضع شده اند و بر محور موضوعاتی که مربوط به زندگی روزمره است دور می زند، از طرفی حقایقی که مربوط به مبدأ و معاد و خداوند و صفات اوست، ناچار باید با همین الفاظ بیان شود، لذا چاره ای جز این نیست که این الفاظ را که مربوط به همین امور عادی است، گرفته و با مناسبات و تشبیهاتی در معانی جدیدی که شایسته عالم ماوراء طبیعت است به کار بریم، مثلا وقتی می خواهیم بگوییم خداوند از تمام گفتگوها و صداها با خبر است، چاره ای نداریم جز این که بگوییم خداوند هر سخنی را می شنود، در این جا منظور از "کلمه شنیدن" شنیدن با گوش نیست، بلکه با خبر بودن از تمام سخنان است، همچنین در مورد دیدن و امثال آن، منظور همان "نتیجه" دیدن و مانند آن است.

بنابراین اگر گفته شود خداوند "زیبا" است، منظور زیبایی جسمی نیست بلکه منظور کمال واقعی است؛ زیرا خداوند وجودی است که تمام کمالاتی را که به تصور ما بیاید یا نیاید داراست، البته چنین وجودی زیباست. [i]

اما اینکه خداوند چه نوع از زیبایی را در انسانها دوست دارد(یحب الجمال)، باید گفت که زیبایی سیرت محبوب خداست نه صورت.

گواهی براین آیه چهار سوره منافقین میباشد که نشانههایی از منافقین را ارائه داده و میفرماید:

«وَ إِذا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسامُهُمْ»

«هنگامی که آنها را می‏بینی، جسم و قیافه آنان تو را در شگفتی فرو می‏برد»

ظاهری آراسته و قیافه های جالب دارند.

علاوه بر این چنان شیرین و جذاب سخن می گویند:

«وَ إِنْ یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ»

«و اگر سخن بگویند، به سخنانشان گوش فرا می‏دهی».

این از نظر ظاهر و اما از نظر باطن می فرماید:

«کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ»

«اما گویی چوبهای خشکی هستند که به دیوار تکیه داده شده‏اند»

روشن است که این تعبیر برای مذمت و سرزنش و تحقیر این گروه ذکر شده [ii]در حالی که ظاهری آراسته و قیافههائی جالب دارند.

و در روایات آمده است که رسول خدا (ص) فرمود:

«إن الله لا ینظر إلی صورکم و لکن ینظر إلی قلوبکم و أعمالکم»

«یعنی خداوند به صورتهای شما نگاه نمی کند بلکه به قلوب شما نظر می کند»[iii].


[i] پاسخ به پرسشهای مذهبی، ص 42-43.

[ii] تفسیر نمونه، ج 24، ص 152-154

[iii] شرح‏نهج‏البلاغة، ج 2، ص181، فصل فی ذکر الآیات و الأخبار الواردة.

منبع: پایگاه حوزه 
 
 

سونونجو پئیغمبرین تعریفی

+ نوشته شده در یکشنبه دوازدهم بهمن 1393 ساعت 22:47 شماره پست: 460

سونونجو پئیغمبرین تعریفی 

نه بیر تاخت ایسته‌دی محمّد, نه تاج,

قیلینجلا چوخ آلدی شاهلاردان خراج.

یوخ, یوخ, سهو ائلدیم, او بؤیوک نبی

هم تاخت صاحبیدی, هم تاج صاحبی.

اونون تاختی ایدی بوتون بو افلاک,

باشی‌نین مقدس تاجییدی "لؤولاک".

ملک سیمالییدی, اللهتانییان,

بیزه ده اللهی او وئردی نیشان.

بیزلری جننته اودور آپاران,

جهنم اودوندان اودور قورتاران.

پارلاییب نور ساچدی بو کایناتدا,

بنزردی ظلماتدا آبی-حیاتا

اؤجا قالخماسایدی عرشین تاغیندان,

کیمدی کایناتین سیررینی آچان?

معنوی بیر تؤهفه او وئریب بیزه,

عرشین سووقاتینی گؤندریب بیزه.

یولونون تورپاغی اولان باشیمیز

دیمز باشینداکی بیر توکه یالنیز.

بیزیم حالیمیزا قلبدن یاناراق

گوندوز گونش اولدو, گئجه‌لر چیراق.

هر سینیق اوره یین اودور پناهی,

اودور باغیشلادان هر بیر گوناهی.

داهیدیر, بؤیوکدور او داهیلردن,

اوستوندور, یوکسکدیر هر پئیغمبردن.

جننتدن تورپاغا گلدیسه ائدم,

او قویدو تورپاقدان جننته قدم.

آیتک چیخدی یوسیف قویودان اگر,

نور ساچدی قویودان او, آیا قدر.

خیزرا آبی-حیات اولدوسا قیسمت,

حیات چشمه‌‌سیندن کئچدی محمّد.

یونیسی اوددوسا بالیق بیر زامان,

اونا سجده ائتدی بالیقلا ایلان.

داووددان یادیگار تک بیر زیرئه وار,

محمّد یوز زیرئه قویوب یادیگار.

سولئیمانین تاختی گئتدیسه بادا,

محمّد ابدی قالدی دونیادا.

عیسینین بئشیی گؤیه قوووشدو,

محمّدسه اوزو گؤیلره اوچدو.

تور داغی موسایا اولدوسا ائیوان,

محمّدین قصری یاراندی نوردان.

شمی‌نین اونونده دوروب چیراقلار,

سندن ایشیق ایستر, سندن پای اومار.

شفاف بیر چشمه‌سن, تمیز بیر بولاق

اوزونو سویونلا یویوب بو تورپاق.

بو قورو تورپاغین صداسی سنسن,

بو خسته دونیانین شفاسی سنسن.

حکیمسن, آیدیندیر دوشونجن, زکان,

الینده اللهین حؤکمو بیر درمان.

مخلوقون گؤزونه سن ایشیق وئردین,

گؤیده ملکلره یاراشیق وئردین.

آدین مؤهور کیمی سؤزه زینتدیر,

جامیندان هر قطره‌ ابدیتدیر.

اوندان بیرجه اودوم ایچرسه هر کس,

دونیادا درد بیلمز, اذیت بیلمز.

ائله ائت کی, اولسون او دادلی شربت

بو یازیق بنده‌یه - منه ده قیسمت.

 

 

 
بوی گل و سوسن و یاسمن آید
+ نوشته شده در یکشنبه دوازدهم بهمن 1393 ساعت 10:57 شماره پست: 71

بوی گل سوسن و یاسمن آید /عطر بهاران كنون از وطن آید 
جان زتن رفتگان سوی تن آید /رهبر محبوب خلق از سفر آید
دیو چو بیرون رود فرشته درآید/دیو چو بیرون رود فرشته درآید
بگذرد این روزگار تلخ تر از زهر/بار دگر روزگار چون شكر آید

 
تووحید
+ نوشته شده در یکشنبه دوازدهم بهمن 1393 ساعت 0:10 شماره پست: 459

تووحید

“دئ کی، او، اللهدیر” اونون سؤزودور،

آلقیشا، سنایا لاییق اؤزودور.

او، تکدیر، قئیریسی تک اولا بیلمز،

همیشه مؤوجوددور، دوغماز-تؤره‌مز.

آدی حاق اهلینه گون تک ایاندیر،

ابدی یاشایان، قادیر اولاندیر.

آدی باشلانغیجدیر عهده، ایناما،

قورآن دا آدییلا یئتدی تاماما.

اونون خاریجینده یوخدور بیر مکان،

اونون صیفتیندن یوخدور بیر نیشان.

ووجودو جؤوهردن، عرضدن اوزاق،

وارلیغی سههتدن، مرزدن اوزاق.

تایی اولمامیشدیر مؤوجود اولالی،

او، مؤوجود اولدوقجا دیَیشمز حالی.

قودرتی آغ سودان، قارا تورپاقدان

آی، گونش یاراتدی، نورلاندی جاهان.

خیلقتین مغزیدیر، قالان پرده‌دیر،

دونیادا نه وارسا، اودور بیرببیر.

وارلیغی ایدراکین فؤوقونده دورور،

ذاتینا ایریشمز بو عاجیز شعور.

کیم اونون ذاتینا ال آتسا اگر،

 

 
وفات کریمه اهل بیت حضرت معصومه (س) تسلیت باد
+ نوشته شده در جمعه دهم بهمن 1393 ساعت 23:57 شماره پست: 454

«ألسَّلاَمُ عَلَيکِ يَا فَاطِمَةَ المَعصُومِة(س)»


رحلت غریبانه بنت موسي بن جعفر ؛

اخت الرضا ؛

برترین بانوی زمان خود،

کریمه اهل بیت،
حضرت فاطمه ی معصومه (س)، تسلیت باد


مرا از قم به مشهد راه دور است 
اگر چه خواهرت سنگ صبور است

فداي عصمت معصومه گردم 
كه ايوانش سراپا غرق نور است

مرغ دلم راهي قم ميشود
در حرم امن تو گم ميشود

عمه سادات سلام علیک 
روح عبادات سلام عليک

كوثر نوري به كوير قمی 
آب حيات دل اين مردمي 

عمه سادات بگو كيستي 
فاطمه يا زينب ثانيستي

از سفر كربلا آمدي 
يا كه به دنبال رضا آمدي

من چه كنم شعله داغ تورا 
درد وغم شاه چراغ تورا 

كاش شبي مست حضورم كني 
باخبر از وقت ظهورم كني

كاش جاروكشي صحن نصيبم ميشد 
دل من خادم مولاي قريبم ميشد


مرحوم آقاسی 


به جـــان پاک تو اي دختر امام، ســلام     

     به هر زمان و مـکان و به هر مقام، سـلام

تويـي که شــاه خراسان بود بــرادر تــو        

  بـــر آن مقام رفيــع و بـر اين مقام، ســلام

به هر عدد که تکلم شـود به ليل و نهار     

     هــــزار بـار فـــزون تـر ز هـر کـلام، ســلام

صبح تا شب و از شام، تا طليعه صبــح        

  بر آستـانه قــدسـت علي الـدوام، ســلام

در آســـمان ولايــت، مــه تمــامي تـــو     

      ز پاي تا به ســرت اي مـــه تـمـام، ســلام

به پيشگــاه تو اي خواهـــر شه کـَـونين    

      ز فـرد فـرد خليـق، به صبح و شام ســلام

منم که هر سر مويم به هر زمان گويـد    

      به جـان پــاک تـو اي دخــتـر امـام، ســلام

 


زيارت نامه حضرت معصومه (علیها السلام) 

در كتب مزارات كیفیت زیارت حضرت معصومه (علیها السلام) را چنین نقل نموده‌اند كه چون به نزدیك قبر مطهر رسیدی بایست در بالای سر حضرت رو به قبله. 
پس ذكر "الله اكبر" را 34 مرتبه و ذكر "سبحان الله" را 33 مرتبه و ذكر "الحمدلله" را 33 مرتبه بگو .

پس اتمام این اذكار، زیارتنامه را بخوان :

اَلـسَّلامُ عَـلى آدَمَ صَـفْوَةِ الله ِ؛
سـلام بـر حـضـرت آدم بـرگزیده خـدا 

اَلسَّلامُ عَلى نوُح نَبِىِّ الله ِ ؛
سلام بر حضرت نوح پیامبر خدا 

اَلسَّلامُ عَلى ا ِبْراهیمَ خَلیل ِ الله ؛ 
سلام بر حضرت ابراهیم دوست خدا 

اَلسَّلامُ عَلى موُسى كَلیم ِالله ِ ؛ 
سلام بر حضرت موسى هم صحبت خدا 

اَلسَّلامُ عَلى عیسى روُح ِ الله ِ؛
سلام بر حضرت عیسى روح الله 

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا خَیْرَ خَلْقَ الله ِ ؛ 
سلام بر تو اى رسول خدا 

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا صَفِىَّ الله ِ ؛ 
سلام بر تو اى برگزیده خدا 

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا مُحَمّدَ بْن عَبْد ِالله ِ، 
خاتَمَ النَّبِیّینَ ؛ سلام بر تو اى محمّد بن عبداللّه خاتم پیامبران 

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ عَلىَّ بْنَ اَبى طالِب ، 
وَصِىَّ رَسوُل ِ اللّه ؛ سلام بر تو امیر مؤمنان علىّ بن ابى طالب 
وصىّ رسول خدا .

اَلسَّلامُ عَلَیْك ِ یا فاطِمَةُ سَیِّدَةَ نِساءِ الْعالَمینَ ؛ 
سلام بر تو اى فاطمه، اى بزرگ بانوى بانوان اسلام 

اَلسَّلامُ عَلَیْكُما یا سِبْطَىْ نَبِىِّ الرَّحْمَة ؛ 
سلام بر شما اى دو سبط پیامبر رحمت، 

وَ سَیِّدَىْ شَباب ِ أَهْل ِ الْجَنَّة ِ ؛ 
و اى دو سرور جوانان اهل بهشت 

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَیْن ؛ 
سلام بر تو اى على بن حسین 

سَیِّدَ الْعابِدینَ وَ قُرَّةَ عَیْن ِ النّاظِرینَ ؛ 
اى سرور عبادت پیشگان اى فروغ دیده بینندگان 

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ، باقِرَ الْعِلْم ِ بَعْدَ النَّبِىِّ ؛ 
سلام بر تو اى محمّد بن على، اى شكافنده علم بعد از پیامبر 

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد الصّادِقَ الْبارَّ الْامینَ ؛ 
سلام بر تو اى جعفر بن محمّد، اى راستگوى نیكوكار امین 

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا موُسَى بْنَ جَعْفَر الطّاهِرَ الطُّهْرَ ؛ 
سلام بر تو اى موسى بن جعفر، اى پاك و پاكیزه 

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا عَلِىِّ بْنَ موُ سَى الرِّضَا الْمُرْتَضى ؛ 
سلام بر تو اى على بن موسى اى پسندیده 

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِى التَّقِىَّ ؛ 
سلام بر تو اى محمّد بن على اى خویشتندار

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا عَلِىِّ بْنَ مُحَمَّد النَّقِىَّ النّاصِحَ الْأَمینَ ؛ 
سلام بر تو اى على بن محمّد اى پاك سرشت و خیرخواه و امین،

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا حَسَنَ بْنَ عَلِىٍّ ؛ 
سلام بر تو اى حسن بن على

اَلسَّلامُ عَلَى الْوَصِىِّ مِنْ بَعْدِه ِ ؛ 
سلام بر وصى بعد از او 


اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى نُورِكَ وَ سِراجِكَ، وَ وَلِىِّ وَلِیِّكَ ؛ 
بار خدایا صلوات بفرست بر نور و چراغ روشنگرت، بر ولىّ 

وَ وَصِیِّكَ، وَ حُجَّتِكَ ولیّت، عَلى خَلْقِكَ ؛ 
بر وصىّ وصیّت، بر حجّت خود بر بندگانت . 

اَلسَّلامُ عَلَیْك ِ یا بِنْتَ رَسوُل الله ؛ 
سلام بر تو اى دختر رسول خدا 

اَلسَّلامُ عَلَیْك ِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ وَ خَدیجَةَ ؛ 
سلام بر تو اى دختر فاطمه و خدیجه 

اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ اَمیر ِالْمُؤْمِنینَ ؛ 
سلام بر تو اى دختر امیر مؤمنان 

اَلسَّلامُ عَلَیْك ِ یا بِنْتَ الْحَسَن ِ وَ الْحُسَیْنِ ؛
سلام بر تو اى دختر امام حسن و امام حسین 

اَلسَّلامُ عَلَیْك ِ یا بِنْتَ وَلِىِّ الله ِ ؛
سلام بر تو اى دختر ولىّ خدا 

اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا اُخْتَ وَلِىِّ الله ؛ 
سلام بر تو اى خواهر ولىّ خدا 

اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا عَمَّةَ وَلِىِّ اللهِ ؛ 
سلام بر تو اى عمه ولىّ خدا 

اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ موُسَى بْنِ جَعْفَر ؛ 
سلام بر تو اى دختر موسى بن جعفر 

وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ ؛ 
رحمت و بركات خدا بر تو باد. 

اَلسَّلامُ عَلَیْك، عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَ بَیْنَكُمْ فِى الْجَنَّة ؛ 
سلام بر تو، خداوند آشنایى برقرار كند میان ما و شما 

وَ حَشَرَنا فى زُمْرَتِكُمْ، وَ أَوَرَدْنا ؛ 
و ما را در زمره شما محشور كند، و ما را 

حَوْضَ نَبِیِّكُمْ، وَ سَقانا بِكَأْس جَدِّكُمْ مِنْ یَد ِ؛ 
بر حوض پیامبر شما وارد كند، و ما را با كاسه جدّ شما از دست 

عَلِى ِّ بْن ِ اَبى طالِب، صَلَواتُ الله عَلَیْكُمْ ، 
علىّ بن ابى طالب سیراب كند ـ صلوات خدا بر شما باد 

أَسْئَلُ الله أَنْ یُر ِیَنا فیكُمُ السُّروُرَ وَ الْفَرَجَ ، 
از خداوند مى‎خواهم كه سرور و فرج شما را به ما بنمایاند، 

وَ أَنْ یَجْمَعَنا وَ إِیّاكُمْ فى زُمْرَة ِ جَدِّكُمْ مُحَمَّد ، 
ما و شما را در زمره جدّ بزرگوارتان حضرت محمّد ـ كه 

صَلَّى اللهُ عَلَیْه ِ وَ آلِه ِ، وَ أَنْ لا یَسْلُبَنا ؛ 
درود خدا بر او و آلش باد ـ گرد آورد، و معرفت شما را 

مَعْرفَتَكُمْ، إِنَّهُ وَلِىِّ قَدیرٌ ؛ 
از ما نگیرد، كه او صاحب اختیار و مقتدر است . 

أَتَقَرَّبُ إِلَى الله بِحُبِّكُمْ وَ الْبَرإَة ِ مِنْ أَعْدائِكُمْ ؛ 
به سوى خداوند تقرّب مى‎جویم با محبّت شما و بیزازى از دشمنان شما

وَ التَّسْلیم ِ إِلَى الله ِ، راضِیاً بِه ِ غَیْرَ ؛ 
و با تسلیم شدن به فرمان خدا، از روى رضایت، نه 

مُنْكِر وَ لا مُسْتَكْبِر وَ عَلى یَقین ِ ما أَتى بِه ِ؛ 
انكار و نه استكبار، و با یقین به آنچه 

مَحَمَّدٌ وَ بِهَ راض، نَطْلُبُ بِذلِكَ وَجْهِكَ ؛ 
حضرت محمّد (ص) آورده و به آن راضى هستم، با این عقیده عنایت تو را مى‎طلبم 

یا سَیِّدى، اَللّهُمَّ وَ رِضاكَ وَ الدّارَ الْآخِرَةِ؛ 
اى سرور من، خدایا رضایت ترا و سراى آخرت را خواستارم . 

یا فاطِمَةُ اِشْفَعى لى فِى الْجَنَّةِ ؛ 
اى فاطمه(معصومه) در مورد بهشت از من شفاعت كن ، 

فَاِنَّ لَكَ عِنْدَاللهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ؛ 
كه ترا نزد خدا مقام رفیعى است. 

اَللّْهُمّ اِنى اَسْئَلُكَ أَنْ تَخْتِمَ لى بِالسَّعادَةِ ؛ 
خداوندا من از تو مى‎خواهم كه عاقبت امر مرا به سعادت ختم كنى ، 

فَلا تَسْلُبْ مِنّىِ ما أَنَا فیهِ، وَلاحُولَ وَ لا قُوَةَ؛ 
پس عقایدى كه دارم از من نگیر، كه هیچ نیرو و قدرتى 

إِلا بالّله الْعَلِىِّ الْعَظیم ِ ؛ 
جز خداوند بزرگ و والا نیست .

اَللّهُمَ اسْتَجِبْ لَنا، وَ تَقَبَّلْهُ بِكَرَمِكَ وَ عِزَّتِكَ ؛ 
خداوندا دعایم را مستجاب كن، و آن را به كرم و عزت 

وَ بِرَحْمَتِكَ وَ عافِیَتَكَ، وَ صَلَّى الّلهُ عَلى مُحَمَّد؛ 
و رحمت و عافیت خود از من قبول فرما، بر محمّد و همه 

وَ آلِه ِ أَجْمَعینَ، وَ سَلَّمَ تَسْلیما؛ 
اهل بیت او صلوات فراوان و درود بى پایان بفرست 

یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ . 
اى بخشنده‎ترین بخشندگان .

نگاهي گذرا بر زندگينامه حضرت معصومه (س)

 
وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ
+ نوشته شده در جمعه دهم بهمن 1393 ساعت 15:2 شماره پست: 453

 

 

خداوند در سوره لقمان آیه 6 می فرماید:

  اعوذبالله‌من‌الشیطان‌الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ

وَیَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ»

   بعضی ، از مردم خریدار سخنان بیهوده اند ،

تا به نادانی مردم را از راه خدا گمراه کنند

و قرآن را به مسخره می گیرند

نصیب اینان عذابی است خوارکننده

 
ولادت فرخنده خورشيد سامرا ٬امام حسن عسگري(ع) مبارکباد
+ نوشته شده در چهارشنبه هشتم بهمن 1393 ساعت 22:34 شماره پست: 452

تو آمدی و کوچه های مدینه را باران شکوفه پوشاند؛
آمدی و آینه ها، به پابوسی ات،
آب های جهان را
به انعکاس برخاستند.
آمدی، تو یازدهمین چراغ پرفروغ ولایت باشی.

  میلاد با سعادت یازدهمین اختر تابناک امامت

و ولایت ، پدر بزرگوار حضرت بقية الله الاعظم

حضرت امام حسن عسگری (ع)

بر تمام دوستداران آن حضرت تبریک و تهنیت باد 

  

 

ستاره ی عشق تاخت به چرخ نیلوفری مهر جمالش ربود دل ز مه مشتری
کوکب اقبالِ او، خیمه بر افلاک زد ز خیل انجم گرفت کوکبه مهتری
شاد برویش سپهر، محو رخش ماه و مهر زهره نهان کرد چهر، خجل شد از دلبری
طرّه ی مشکین اوست آیت شق القمر طلعت زیبای اوست حجّت پیغمبری
قامت رعنای وی سد ره و طوبی ماست نرگس مخمور او جام می کوثری
والی ملک وجود، قبله ی اهل سجود منبع احسان و جود، خسرو دین عسگری
بر آسمان ها رسید مژده ی آن ماه رو مُلک و مَلَک در نشاط زهره به رامش گری
بشارتِ حُسن او فلک به آفاق برد کزین اُفق بر دمد مهرِ جهان پروری
شاه ملایک خدم، دانش و ایمان حشم بر همه عالم عَلَم زد به سخن گستری
دفتر تفسیر او کاشف اسرار عشق درس و اشارات آن مخزن هر گوهری

(حکیم الهی قمشه ای)

 


شناخت مختصری از زندگانی امام عسگری (ع)

امام عسکری، یازدهمین پیشوای شیعیان، در سال 232 ه. ق چشم به جهان گشود (1). پدرش امام دهم، حضرت هادی-علیه السلام-و مادرش بانوی پارسا و شایسته، «حدیثه » ، است (2) که برخی، از او بنام «سوسن » یاد کرده اند (3). این بانوی گرامی، از زنان نیکوکار و دارای بینش اسلامی بود و در فضیلت او همین بس که پس از شهادت امام حسن عسکری-علیه السلام-پناهگاه و نقطه اتکای شیعیان در آن مقطع زمانی بسیار بحرانی و پر اضطراب بود (4).

از آنجا که پیشوای یازدهم به دستور خلیفه عباسی در «سامراء» ، در محله «عسکر» سکونت (اجباری) داشت، به همین جهت «عسکری » نامیده می شود. (5) از مشهورترین القاب دیگر حضرت، «نقی » و «زکی » (6) و کینه اش «ابو محمد» است. او 22 ساله بود که پدر ارجمندش به شهادت رسید. مدت امامتش 6 سال و عمر شریفش 28 سال بود، در سال 260 ه به شهادت رسید و در خانه خود در سامراء در کنار مرقد پدرش به خاک سپرده شد. (7)

پی نوشتها:

1) کلینی، اصول کافی، تهران، مکتبة الصدوق، 1381 ه. ق، ج 1، ص 503-شیخ مفید، الارشاد، قم، مکتبة بصیرتی، ص 335-ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، قم، کتابفروشی مصطفوی، ج 4، ص 422-طبرسی، اعلام الوری، الطبعة الثالثة، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ص 367. مسعودی و علی بن عیسی اربلی تولد حضرت را در سال 231 دانسته اند.

2) شیخ مفید، همان کتاب، ص 335-طبرسی، همان کتاب، ص 366.

3) کلینی، همان کتاب، ص 503-علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، تبریز، مکتبة بنی هاشمی، 1381 ه. ق، ص 192.

4) و کانت من العارفات الصالحات و کفی فی فضلها انها کانت مفزع الشیعة بعد وفاة ابی محمد (حاج شیخ عباس قمی، الانوار البهیة، مشهد، کتابفروشی جعفری، ص 151) .

5) صدوق، علل الشرایع، قم، مکتبة الطباطبائی، ج 1، باب 176، ص 230-نیز صدوق، معانی الاخبار، تهران، مکتبة الصدوق-مؤسسة دار العلم، 1379 ه. ق، ص 65.

6) ابو جعفر محمد بن جریر الطبری، دلائل الامامة، الطبعة الثالثة، قم، منشورات الرضی، 1363 ه. ش، ص 223.

7) شیخ مفید، الارشاد، قم، مکتبة بصیرتی، ص 345-شیخ عبد الله الشبراوی، الاتحاف بحب الاشراف، ط 2، قم، منشورات الرضی، 1363 ه. ش، ص 178-179

منبع: سیره پیشوایان
كلام نور


قالَ الاِْمامُ الْعَسْكَرى(عليه السلام):

1- پرهيز از جدال و شوخى 

«لا تُمارِ فَيَذْهَبَ بَهاؤُكَ وَ لا تُمازِحْ فَيُجْتَرَأَ عَلَيْكَ.»: 

جدال مكن كه ارزشت مى رود و شوخى مكن كه بر تو دلير شوند. 

2- تواضع در نشستن 

«مَنْ رَضِىَ بِدُونِ الشَّرَفِ مِنَ الَْمجْلِسِ لَمْ يَزَلِ اللّهُ وَ مَلائِكَتُهُ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ حَتّى يَقُومَ.»: 

هر كه به پايين نشستن در مجلس خشنود باشد، پيوسته خدا و فرشته ها بر او رحمت فرستند تا برخيزد. 

3- هلاكت در رياست و افشاگرى 

«دَعْ مَنْ ذَهَبَ يَمينًا وَ شِمالاً، فَإِنَّ الرّاعِىَ يَجْمَعُ غَنَمَهُ جَمْعَها بِأَهْوَنِ سَعْى وَ إِيّاكَ وَ الاِْذاعَةَ وَ طَلَبَ الرِّياسَةِ، فَإِنَّهُما يَدْعُوانِ إِلَى الْهَلَكَةِ.»: 

آن كه را به راست و چپ رود واگذار! به راستى چوپان، گوسفندانش را به كمتر تلاشى گِرد آوَرَد. مبادا اسرار را فاش كرده و سخن پراكنى كنى و در پى رياست باشى، زيرا اين دو، آدمى را به هلاكت مى كشانند.  

4- گناهى كه بخشوده نشود 

«مِنَ الذُّنُوبِ الَّتى لا تُغْفَرُ : لَيْتَنى لا أُؤاخَذُ إِلاّ بِهذا. ثُمَّ قالَ: أَلاِْشْراكُ فِى النّاسِ أَخْفى مِنْ دَبيبِ الَّنمْلِ عَلَى الْمَسْحِ الاَْسْوَدِ فِى اللَّيْلَةِ الْمُظْلِمَةِ.»: 

از جمله گنـاهانى كـه آمرزيده نشود ايـن است كه [آدمى ] بگويد: اى كاش مرا به غير از اين گناه مؤاخذه نكنند. سپس فرمود: شرك در ميان مردم از جنبش مورچه بر روپوش سياه در شب تار نهان تر است.  

5- نزديكتر به اسم اعظم 

«بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ أَقْرَبُ إِلَى اسْمِ اللّهِ الاَْعْظَمِ مِنْ سَوادِ الْعَيْنِ إِلى بَياضِها.»: 

«بسم اللّه الرّحمن الرّحيم» به اسم اعظم خدا، از سياهى چشم به سفيدىاش نزديكتر است. 
 
6ـ دوستـى نیكـان و دشمنــى بـدان 
حب الابرار للابرار ثواب للابرار،و حب الفجار للابرار فضیله للابرار و بغض الفجار 
للابـرار زیـن للابـرار ، و بغض الابـرار للفجـار خزى علـى الفجار.6
دوستـى نیكـان به نیكـان ، ثـوابست بـراى نیكـان. 
و دوستـى بـدان به نیكان ، فضیلت است براى نیكان، 
و دشمنى بدان با نیكان ، زینت است بـراى نیكان، 
و دشمنـى نیكـان بـا بـدان، رسـوایـى است بـراى بـدان. 
7ـ سلام نشانه تواضع 
مـن التـواضع السلام علـى كل مـن تمر به، و الجلـوس دون شـرف المجلس.7
از جمله تواضع و فروتنى سلام كردن بر هر كسى است كه بر او مى گذارى، و نشستن در پایین مجلس است. 
 
8ـ خنده بیجا 
من الجهل الضحك من غیر عجب.8
خنده بیجا از نادانى است. 
9ـ همسایه بد 
مـن الفـواقـر التـى تقصـم الظهر جار ان راى حسنه اطفـاهــا و ان راى سیئه افشاها.9
از بلاهاى كــمـر شكــن ، همــسایـه اى اسـت كـه اگــر كـردار خـوبى رابینـد نهانـش سـازد و اگـر كـردار بـدى را بینـد آشكـارش نمـایـد. 
عبـادت كــردن بـه زیـادى روزه و نـمـاز نیـست، بلكه ( حقیقت) عبادت، زیاد در كار خدا اندیشیدن است
 
10ـ پندى گویا و جامع 

اوصیكـم بتقـوى الله و الورع فـى دینكم و الاجتهاد لله و صدق الحدیث و اداء الامانه الـى مـن ائتمنكـم مـن بـر او فـاجـر و طـول السجـود و حسـن الجـوار . 
فبهذا جاء محمـد(ص) صلـوا فـى عشائرهـم واشهدوا جنائـزهـم و عودوا مـرضاهـم و ادوا حقوقهم، فان الرجل منكـم اذا ورع فى دینه و صدق فى حدیثه و ادى الامانه و حسـن خلقه مع النـاس قیل: هذا شیعى فیسـرنى ذلك. 
اتقـوا الله و كونوا زینا و لا تكونا شینا، جروا الینا كل موده وادفعوا عنا كل قبیح ، فانه ما قیل فینا من حسـن فنحـن اهله و ما قیل فینا مـن سـوء فما نحـن كذلك. لنا حق فى كتاب الله و قرابه من رسول الله و تطهیر مـن الله لایدعیه احد غیرنا الا كذاب. 
اكثروا ذكر الله و ذكر الموت و تلاوه القرآن و الصلاه على النبـى (ص) فان الصلاه على رسول الله عشر حسنات احفظوا ما وصیتكم به و استـودعكم الله و اقرء علیكـم السلام.10
شما را به تقـواى الهى و پارسایـى در دینتان و تلاش براى خدا وراستگویـى و امانتـدارى درباره كسـى كه شما را امیـن دانسته ـ نیكـوكار باشد یا بـدكارـ و طول سجود و حسـن همسایگى سفارش مى كنـم، محمد(ص) براى همیـن آمده است. در میان جماعتهاى آنان نماز بخـوانید و بـر سر جنازه آنها حاضر شـویـد و مریضانشان را عیادت كنید، و حقوقشان را ادا نمایید زیرا هر یك از شما چون در دینـش پارسا و در سخنـش راستگـو و امانتدار و خـوش اخلاق بامردم باشد، گفته مى شـود : ایـن یك شیعه است، و ایـن كـارهـاست كه مـرا خـوشحـال مـى سـازد. 
تقواى الهى داشته باشید، مایه زینت باشید نه زشتى، تمام دوستى خـود را به سوى ما بكشانید و همه زشتـى را از ما بگردانید، زیرا هر خـوبـى كه درباره ما گفته شود ما اهل آنیم و هر بدى درباره ما گفته شـود ما نه آنیـم، در كتاب خدا براى ما حقـى و قرابتـى از پیامبر خداست و خـداونـد ما را پاك شمرده ، احـدى جز ما مدعى ایـن مقام نیست، مگر آن كه دروغ مـى گـوید. زیاد به یاد خدا باشید و زیاد یاد مرگ كنید و زیاد قـرآن را تلاوت نماییـد و زیاد بر پیغمبـر (ص) سلام و تحیت بفـرستیـد. زیـرا صلـوات بـر پیـامبـر خــدا(ص) ده حسنه دارد. 
آنچه را به شما گفتـم حفظ كنیـد و شمـا را به خدا مـى سپارم و سلام بر شمـا. 

  
11ـ اندیشه در كار خدا 
لیست العباده كثـره الصیام و الصلـوه و انمـا العباده كثره التفكـر فى امر الله.11
عبـادت كــردن بـه زیـادى روزه و نـمـاز نیـست، بلكه ( حقیقت) عبادت، زیاد در كار خدا اندیشیدن است. 
  
12ـ پلیدى خشم 
الغضب مفتاح كل شر.12
خشم و غضب كلید هر گونه شر و بدى است. 
 
13ـ ویژگیهاى شیعیان 
شیعتنـا الفئه النـاجیه والفـرقه الزاكیه صـاروا لنـا رادئا و صـونا و على الظلمه البا و عونا سیفجـر لهم ینابیع الحیـوان بعد لظى مجتمع النیـران امـام الـروضه.13پیـروان ما ، گـروههاى نجات یابنـده و فـرقه هاى پاكـى هستنـد كه حافظان (آییـن) ماینـد، و ایشـان در مقـابل ستمكـاران ، سپـر و كمك كـار ما (هستند). 
به زودى چشمه هاى حیات ( منجى بشریت) بعـد از گدازه توده هاى آتـش! پیش از ظهور براى آنان خواهد جوشید. 
 

14ـ ناآرامى كینه توز 
اقل الناس راحه الحقود.14
كینه توز ناآرام ترین مردمان است. 
شما عمر كاهنده و روزهاى برشمرده اى دارید، و مرگ به ناگهان مىآید، هر كس تخم خیرى بكارد به خوشى بدرود، و هر كس تخـم شرى بكارد به پشیمانى بدرود، هر كه هر چه بكارد همان براى اوست.كندكار را بهره از دست نرود و آزمنـد آنچه را مقـدرش نیست در نیابـد، هر كه به خیرى رسـد خدایش داده و هر كه از شـرى رهـد خـدایـش رهانده


 
15ـ پارسا ترین مردم 
اورع الناس من وقف عند الشبهه، اعبد الناس من اقام على الفرائض ازهد الناس مـن تـرك الحـرام ، اشـد النـاس اجتهادا مـن تـرك الذبوب.15
پـارسـاتـریـن مـردم كسـى است كه در هنگـام شبهه تـوقف كنـد. 
عابـدتـریـن مـردم كسـى است كه واجبـات را انجـام دهـد. 
زاهـد تـریـن مـردم كسـى است كه حـرام را تـرك نمـاید. 
كـوشنـده تـریـن مـردم كسـى است كه گنـاهـان را رهـا سازد. 
 
16ـ وجود مومن 
المـومـن بـركه علـى المـومـن و حجه علـى الكـافـر.16
مـومـن بـراى مـومـن، بـركت و بـر كـافـر ،اتمام حجت است. 
 
17ـ محصول اعمال 
انكـم فى آجال منقـوصه وایام معدوده و الموت یاتى بغبه، من یزرع خیرا یحصد غبطه و مـن یزرع شرا یحصـد ندامه، لكل زارع ما رزع لایسبق بطـىء بحظه، ولا یدرك حـریص ما لـم یقـدر له، مـن اعطـى خیـرا فالله اعطـاه، و مـن وقـى شـرا فالله وقاه.17
شما عمر كاهنده و روزهاى برشمرده اى دارید، و مرگ به ناگهان مىآید، هر كس تخم خیرى بكارد به خوشى بدرود، و هر كس تخـم شرى بكارد به پشیمانى بدرود، هر كه هر چه بكارد همان براى اوست.كندكار را بهره از دست نرود و آزمنـد آنچه را مقـدرش نیست در نیابـد، هر كه به خیرى رسـد خدایش داده و هر كه از شـرى رهـد خـدایـش رهانده. 
 
18ـ شناخت احمق و حكیم 
قلب الاحمق فـى فمه و فـم الحكیـم فى قلبه.18
قلب احمق در دهـان او و دهـان حكیم در قلب اوست. 
 
19ـ تلاش براى رزق 
مقـدر لا یشغلك رزق مeمـون عن عمل مغروض.19
رزق و روزى ضمـانت شـده، تـو را از كـار واجب بـاز نـدارد. 
 
20ـ عزت حقگرایى 
مـا ترك الحق عزیز الا ذل ، ولا اخذ به ذلیل الا عز.20
هیچ عزیزى را رها نكند مگر آن كه ذلیل گردد و هیچ ذلیلى به حق نیاویزد مگر آن كه عزیز شود. 
 
21ـ دوست نادان 
صدیق الجاهل تعب.21
دوست نادان ، مایه رنج است. 
 
22ـ بهترین خصلت 
خصلتـان لیـس فـوقهمـا شـىء :الایمـان بـالله و نفع الاخـوان.22
دو خصلت است كه بهتر و بالاتراز آنها چیزى نیست: ایمان به خدا و سود رساندن به برادران . 
 
23ـ نتیجه جسارت بر پدر 
جراه الـولـد علـى والـده فـى صغره تـدعوا الـى العقـوق فـى كبـره . 23
جرات و دلیرى فرزنـد بر پدرش در كـوچكى ، سبب عاق و نارضایتى پدر در بزرگى مى شود. 
 
24ـ بهتر از حیات و بدتر از مرگ 
خیـر مـن الحیاه ما اذا فقـدته ابغضـت الحیاه و شر من الموت ما اذا نزل بك احببت الموت.24
بهتر از زندگى چیزى است كه چون از دستش دهى از زندگى بدت آید،و بدتر از مرگ چیزى است كه چـون به سـرت آیـد مـرگ را دوست بـدارى. 
 
25ـ وابستگى و خوارى 
مـااقبح بـالمـومـن ان تكون له رغبه تذله.25
چه زشت است بـراى مـومـن ، دلبستگـى به چیزى كه او را خـوار دارد. 
هر كه در نهان، برادر خود را پند دهد او را آراسته، و هر كه آشكارا برادرش را پند دهد او را كاسته

 
26ـ نعمت بلا 
ما من بلیه الا ولله فیها نعمه تحیط بها.26
هیچ بلایـى نیست مگـرایـن كه در آن از طـرف خـدا نعمتى است. 
 
 
27ـ اكرام بدون افراط 
لا تكرم الرجل بما یشق علیه.27
هیچ كـس را طـورى اكـرام مكـن كه بـر او سخت گذرد. 

 
28ـ ارزش پند پنهان 
مـن وعظ اخـاه سـرا فقـد زانه، و مـن وعظه علانیه فقـد شـانه.28
هر كه در نهان، برادر خود را پند دهد او را آراسته، و هر كه آشكارا برادرش را پند دهد او را كاسته . 
 
29ـ تواضع و فروتنى 
التواضع نعمه لایحسد علیها.29
تـواضع و فـروتنـى، نعمتـى است كه بـر آن حسـد نبـرنـد. 
 
30ـ سختى تربیت نادان 
ریـاضه الجـاهل و رد المعتـاد عن عادته كـالمعجز.30
پـرورش دادن نـادان و تـرك دادن معتـاد از عادتـش ، مـاننـد معجزه است. 
  
31ـ شادى بیجا 
لیـس مـن الادب اظهار الفـرح عند المحزون.31
اظهار شـادى نزد غمـدیـده، از بـى ادبـى است. 
 
32ـ جمال ظاهر و باطن 
حسـن الصـوره جمـال ظاهـر، و حسـن العقل جمـال البـاطـن
صـورت نیكـو، زیبـایـى ظاهـرى است، و عقل نیكـو ، زیبـایى بـاطنى است. 
 
...
 
بهتر نیست اطراف مان را بهتر بشناسیم
+ نوشته شده در سه شنبه هفتم بهمن 1393 ساعت 23:42 شماره پست: 451

هر روز با دوچرخه اش از کنارمان میگذرد و سلام می کند و با یک لحن داش مشدی می گوید آقا بفرما در خدمت باشیم، فلانی کیفین نجه دی( حالت چطوره )

:قوربانام آممد

از کوچکی می شناسمش

با پدر مرحومش همه جا می رفتند

با هم به قهوه خانه، جشن ،عزا ، ...

با هم به نانوائی ...

در مغازهاجاره ای  با پدرش تعمیر گاری و ... میکردند

پدرش به شوخی می گفت این گل پسر با من  به زنم شریک است

و از او در نبود من مواظبت خواهد کرد و او می گفت : بابا شوخی مکن مردم سوءاستفاده می کنن

من مادرم را دوست دارم

از کودکی از بچه های کند ذهن و عقب مانده بود و در دنیای بی خبری اش بود و همانگونه هم بزرگ شده است ...

با همه از کوچک و بزرگ سلام و احوالپرسی گرمی می کند و رد می شود.

دیروز یکی به من گفت که این ( منظورش همان گل پسر 30 سال قبل و مرد آرام و همان ریختی گذشته را )

خودش را به آب و آتیش میزنه تا نون پنیری برای خانوادهاش تهیه کند آن هم به وسع خود

از ما خیلی مردتره

از بعضی مردها مردتره

بعضی مردها با داشتن مکنت و محنت دست به جیب شان نمی کنند و خانواده شان در اوج داشتن تمول مالی عذاب می کشند و در مرارت اند

اما این  هیچ نداره و هرچه هم که در بیاره و تلاش بکنه مثل یک پرنده به منقارش میگیره  فقط راه خونشو   بلده

فقط

سی سال است که من او را می شناسم ولی امروز اون دوستم یک جوری دیگه او را برایم شناساند

اصلا" اینجوری فکر نکرده بودم راست هم می گفت .

بهتر نیست اطراف مان را بهتر بشناسیم !!!

 

مهربانی را بکار

+ نوشته شده در سه شنبه هفتم بهمن 1393 ساعت 23:23 شماره پست: 450

مهربانی را بکار
بالای هر زمینی…
و زیر هر آسمانی ….
و اگر جای دانه هایی که کاشتی را فراموش کردی،
روزی باران جایشان را به تو نشان خواهد داد …
تو نمیدانی کی و کجا آن را خواهی یافت!
اما بی شک کار نیک هر جا که کاشته شود
روزی به بار می نشیند

 

 

 

خانه ی دل بتکانم از غم

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم بهمن 1393 ساعت 0:10 شماره پست: 474

 

یاد من باشد فردا دم صبح
جور دیگر باشم
بد نگویم به هوا ، آب ، زمین
مهربان باشم با مردم شهر
و فراموش کنم هر چه گذشت
خانه ی دل بتکانم از غم
و به دستمالی از جنس گذشت ،
بزدایم دیگر، تار کدورت از دل
مشت را باز کنم، تا که دستی گردد
و به لبخندی خوش
دست در دست زمان بگذارم
یاد من باشد فردا دم صبح
به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم
و به انگشت ، نخی خواهم بست
تا فراموش نگردد فردا
زندگی شیرین است، زندگی باید کرد
گرچه دیر است ولی
کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ، شاید
به سلامت ز سفر برگردد
بذر امید بکارم در دل
لحظه را دریابم
من به بازار محبت بروم فردا صبح
مهربانیِ خودم عرضه کنم
یک بغل عشق از آنجا بخرم

 
«أستغفر الله» راه ویژه گشایش در زندگی
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و هفتم بهمن 1393 ساعت 23:6 شماره پست: 472

راه ویژه گشایش در زندگی از زبان آیت‌الله بهجت 

بخشش گناه و از میان بردن اثرات سوء آن از ناحیه پرودگار عالم همواره برای مؤمنان موجب ایجاد گشایش‌های معنوی و مادی بوده است.
اکثر گرفتاری‌هایی که انسان به آن مبتلا می‌شود، به واسطه گناه است، زیرا به کار نگرفتن نعمت‌هاى خداوند در مسیرى که او مى‌پسندد و صرف کردن آن‌ها در معصیت خداوند نشانه کفران نعمت‌ها است.
خداوند راه توبه و استغفار را برای همه باز گذاشته است و می‌فرماید:

«وَ تُوبُوا اِلَى اللهِ جَمیعاً اَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»،

اى مؤمنان! همگى با هم به سوى خدا توبه کنید و باز گردید شاید رستگار شوید.(1)
همچنین راه بازگشت به سوى خویش را به بندگانش آموخته است و ابتدا دستور عذرخواهى و استغفار، سپس فرمان به توبه مى‌دهد:

«وَاسْتَغْفِرُوا اللهَ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا اِلَیْهِ»؛

از الله، پروردگارتان طلب آمرزش کنید، پس از آن توبه کرده و به سوى او باز گردید.(2)

 


با این وجود در آیاتی دیگر به اثرات استغفار در دنیا اشاره شده است مانند:

«اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفّاراً/یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً/وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوال وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنّات وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً»؛

از پروردگار خویش آمرزش طلبید که او بسیار آمرزنده است (اگر چنین کنید) او (باران) آسمان را پى‌درپى بر شما فرو مى‌فرستد و شما را با اموال و فرزندان بسیار کمک مى‌کند و باغ‌هاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیارتان قرار مى‌دهد.(3)
بنابراین دستور به استفغار از خود قرآن گرفته شده و در روایات نیز تأکید شده است.

 
*اثرات ذکر استغفار در روایات


ذکر استغفار در کلمات نورانى اهل بیت(ع) با تعابیر گوناگون آمده است و روایات در این زمینه متعدد و موثق هستند.
رسول خدا(ص):
-«مَنْ أَکْثَرَ الإِسْتِغْفارَ جَعَلَ اللهُ لَهُ مِنْ کُلِّ هَمّ فَرَجاً وَ مِنْ کُلِّ ضیق مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لایَحْتَسِبُ»؛ کسى که زیاد استغفار گوید و از خدا عذرخواهى کند، خداوند از هر غصه‌اى برایش گشایشى قرار دهد و از هر تنگنایى راه فرارى پیش پایش گذارد و او را از جایى که گمان ندارد روزى مى‌دهد.(4) 
- «أَکْثَرُوا مِنَ الإِسْتِغْفارِ، فى بُیوتِکُمْ وَ فى مَجالِسِکُمْ وَ عَلى مَوائِدِکُمْ وَ فى أَسْواقِکُمْ وَ فى طُرُقِکُمْ وَ أَیْنَما کُنْتُمْ فَاِنَّکُمْ لاتَدْرُونَ مَتى تَنْزِلُ الْمَغْفِرَةُ»؛

زیاد استغفار کنید، در خانه‌ها و مجالستان، سر سفره‌ها و در بازارهایتان، و در مسیر رفت‌و‌آمدهایتان و هر جا که بودید(استغفار کنید)، چرا که شما نمى‌دانید آمرزش خداوند چه زمانى نازل مى‌شود.(5)
امیرالمؤمنین(ع):
-«تَعَطَّروا بِالإِسْتِغْفارِ، فَلا تَفْضَحَنَّکُم رَوائِحُ الذُّنُوبِ»؛

با استغفار و آمرزش‌خواهى از خداوند خود را معطّر کنید تا بوى بد گناهان شما را رسوا نکند.(6)


 


 

بخشش گناه و از میان بردن اثرات سوء آن از ناحیه پرودگار عالم همواره برای مؤمنان موجب ایجاد گشایش‌های معنوی و مادی بوده است.
اکثر گرفتاری‌هایی که انسان به آن مبتلا می‌شود، به واسطه گناه است، زیرا به کار نگرفتن نعمت‌هاى خداوند در مسیرى که او مى‌پسندد و صرف کردن آن‌ها در معصیت خداوند نشانه کفران نعمت‌ها است.
خداوند راه توبه و استغفار را برای همه باز گذاشته است و می‌فرماید: «وَ تُوبُوا اِلَى اللهِ جَمیعاً اَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»، اى مؤمنان! همگى با هم به سوى خدا توبه کنید و باز گردید شاید رستگار شوید.(1)
همچنین راه بازگشت به سوى خویش را به بندگانش آموخته است و ابتدا دستور عذرخواهى و استغفار، سپس فرمان به توبه مى‌دهد: «وَاسْتَغْفِرُوا اللهَ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا اِلَیْهِ»؛ از الله، پروردگارتان طلب آمرزش کنید، پس از آن توبه کرده و به سوى او باز گردید.(2)
با این وجود در آیاتی دیگر به اثرات استغفار در دنیا اشاره شده است مانند: «اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفّاراً/یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً/وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوال وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنّات وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً»؛ از پروردگار خویش آمرزش طلبید که او بسیار آمرزنده است (اگر چنین کنید) او (باران) آسمان را پى‌درپى بر شما فرو مى‌فرستد و شما را با اموال و فرزندان بسیار کمک مى‌کند و باغ‌هاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیارتان قرار مى‌دهد.(3)
بنابراین دستور به استفغار از خود قرآن گرفته شده و در روایات نیز تأکید شده است.


*اثرات ذکر استغفار در روایات
ذکر استغفار در کلمات نورانى اهل بیت(ع) با تعابیر گوناگون آمده است و روایات در این زمینه متعدد و موثق هستند.
رسول خدا(ص):
-«مَنْ أَکْثَرَ الإِسْتِغْفارَ جَعَلَ اللهُ لَهُ مِنْ کُلِّ هَمّ فَرَجاً وَ مِنْ کُلِّ ضیق مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لایَحْتَسِبُ»؛ کسى که زیاد استغفار گوید و از خدا عذرخواهى کند، خداوند از هر غصه‌اى برایش گشایشى قرار دهد و از هر تنگنایى راه فرارى پیش پایش گذارد و او را از جایى که گمان ندارد روزى مى‌دهد.(4) 
- «أَکْثَرُوا مِنَ الإِسْتِغْفارِ، فى بُیوتِکُمْ وَ فى مَجالِسِکُمْ وَ عَلى مَوائِدِکُمْ وَ فى أَسْواقِکُمْ وَ فى طُرُقِکُمْ وَ أَیْنَما کُنْتُمْ فَاِنَّکُمْ لاتَدْرُونَ مَتى تَنْزِلُ الْمَغْفِرَةُ»؛ زیاد استغفار کنید، در خانه‌ها و مجالستان، سر سفره‌ها و در بازارهایتان، و در مسیر رفت‌و‌آمدهایتان و هر جا که بودید(استغفار کنید)، چرا که شما نمى‌دانید آمرزش خداوند چه زمانى نازل مى‌شود.(5)
امیرالمؤمنین(ع):
-«تَعَطَّروا بِالإِسْتِغْفارِ، فَلا تَفْضَحَنَّکُم رَوائِحُ الذُّنُوبِ»؛ با استغفار و آمرزش‌خواهى از خداوند خود را معطّر کنید تا بوى بد گناهان شما را رسوا نکند.(6)

   


امام باقر(ع):
-از پدرانش نقل مى‌کنند که پیامبر(ص) فرمود: «خوشا به حال آنکه روز قیامت در نامه عملش زیر هر گناهى استغفر الله باشد».(7)

 


*شرایط تحقق استغفار حقیقی


البته واضح است که صرف لقلقه زبان موجب گشایش درهای بخشش خداوند نمی‌شود و عزم بر ترک گناه و نداشتن اصرار بر تکرار گناه از عوامل مهم در تأثیرگزاری ذکر استغفار است.
در نهج البلاغه آمده است: کسى در حضور على(ع) مى‏‌گفت: استغفرالله، حضرت فرمود: مادرت بر تو بگرید، آیا مى‏دانى «استغفار» چیست؟ استغفار درجه «علیین» و نامى است که بر شش معنا اطلاق مى‏‌شود:
1-پشیمانى از گذشته، 
2- عزم بر ترک و بازگشت از آن براى همیشه، 
3- اداى حقوق دیگران، تا خدا را پاک ملاقات کنى و بر (ذمه) تو بدهکارى نباشد. (حق الناس، خمس، زکات و...)، 
4-هر فریضه که ضایع کرده‌‏اى، ادا کنى (مثل نماز، روزه و نذر واجب و...)،
5-گوشتى که از حرام بر بدن تو رویده، با حزن و اندوه آب کنى تا پوستت به استخوان بچسبد و گوشت تازه میان آن‌ها بروید. ممکن است کسى از راه درآمد، حرام به عیش و نوش و تن‏پرورى بپردازد و یا بر اثر هر لذت حرامى، چاق و فربه شود، در این صورت حزن و اندوه گناهان گذشته باید به گونه‌‏اى بر وجود او آتش زند که خواب و قرار را از وى بستاند، البته این حال براى هر توبه کننده‏اى حاصل نمى‏‌شود و این در واقع مرتبه‌‏اى از مراتب کمال توبه و استغفار است.
6- سختى طاعت را بر بدنت بچشانى، چنان که شیرینى گناه را به آن چشاندى، طاعت حق و طوق بندگى مولا، سختى‏‌ها و محدویت‌‏هایى دارد، زیرا یک سلسله اوامر و نواهى هست که بر نفس اماره ناخوشایند است، در مقابل انجام گناه بر وفق مراد نفس اماره همسو با راحتى جسم است، پس همان گونه که نفس بر وفق مراد خود و بدن بر حسب طبعش، در راحتى و آسایش به سر مى‏‌برد و لذت گناه را مى‏‌چشید، باید سختى طاعت و مشقت پذیرش قید و بندهاى الهى و دینى را نیز بچشد.
وقتى تمام این شرایط تحقق یافت آنگاه بگو: استغفرالله. (8)

 


*بهترین زمان برای استغفار/راه‌حلی برای گشایش در زندگی+پاسخ آیت‌الله بهجت
توصیه شده است که بهترین وقت استغفار، سحرگاهان به ‌ویژه سحر شب جمعه است تا جایی که استغفار کنندگان در سحرگاهان مورد مدح خداوند عالمیان قرار می‌گیرند.
همچنین طبق روایات ذکر استغفار از جمله تعقیبات نماز صبح و نماز عصر است که مرحوم حاج شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان به آن اشاره کرده است.
آیت‌الله محمدتقی بهجت آن عارف بالله در پاسخ به سؤال فردی که در امور مختلف از جمله اشتغال و ازدواج دچار گرفتاری شده بود، این چنین بیان کردند: زیاد از روی اعتقاد کامل بگویید: «أستغفر الله»، هیچ چیز شما را منصرف نکند غیر از ضروریات و واجبات تا کلیه ابتلائات رفع شود، بلکه بعد از رفع آن‌ها هم بگویید، برای اینکه امثال آن‌ها پیش نیاید و اگر دیدید رفع نشد، بدانید یا ادامه نداده‌اید، یا آنکه با اعتقاد کامل نگفته‌اید.(9)
 
*پی‌نوشت‌ها:
1-نور/31
2-هود/3
3-نوح/10 تا 14
4-وسائل الشیعه،ج 7، ص 176
5-مستدرک الوسائل،ج 5،ص 319
6-مستدرک‌الوسائل،ج 5،ص 318
7-وسائل الشیعه، ج 16،ص 69
8-نهج‌البلاغه،کلمه 417
9-برگرفته از سایت مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت‌الله بهجت

  

 

مواد غذایی سرطان‌زایی که هر روز می‌خوریم!

+ نوشته شده در شنبه بیست و پنجم بهمن 1393 ساعت 23:22 شماره پست: 471

مواد غذایی سرطان‌زایی که هر روز می‌خوریم!


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


 

 .

 جدی بگیریم بقیه در ادامه مطلب


مواد غذایی

سرطان‌زایی

که هر روز می‌خوریم!


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

 


برخی از مواد غذایی که هر روزه مصرف می‌کنیم، سرطان‌زا هستند و ما هیچ توجهی به این موضوع نداریم. با این حال با توجه به شناسایی ۱٫۵ میلیون فرد مبتلا به سرطان در سال گذشته، زمان آن فرا رسیده که این موضوع را جدی بگیریم. در ادامه ایمیل چند ماده غذایی که ممکن است حاوی مواد سرطان‌زا باشند یا احتمالاً یکی از علل ابتلا به سرطان محسوب می‌شوند را به شما دوستان معرفی می‌کنیم.

1. پاپ‌کورن‌های ماکروویوی
شاید تاکنون به این فکر نکرده‌اید که بسته‌های کوچک پاپ‌کورنی که به راحتی در ماکروویو آماده می‌شوند، برای سلامتی مضر هستند؛ اما باید بدانید که این خوراکی محبوب که در ماکروویو آماده می‌شود، بسیار مضر است. قبل از هر چیزی در مورد کیسه این خوراکی صحبت می‌کنیم. طبق مطلب Wikipedia، کیسه‌های رایج پاپ‌کورن‌های ماکروویوی دارای یک ماده شیمیایی به نام perfluorooctanoic acid هستند. این ماده سمی است و در ظروف تفلون نیز وجود دارد. طبق یک تحقیق جدید، این ماده با نازایی در زنان نیز ارتباط دارد. چندین تحقیق در مورد حیوانات آزمایشگاهی و انسان‌ها نشان دادند که قرار گرفتن در معرض این ماده، احتمال ابتلا به سرطان کلیه، مثانه، کبد، پانکراس و بیضه را به شدت افزایش می‌دهد.

حالا در مورد محتویات این خوراکی ماکرویوی صحبت می‌کنیم. اگرچه هر تولید‌کننده‌ای از محتویات متفاوتی برای تولید این پاپ‌کورن‌ها استفاده می‌کند؛ اما بیشتر آن‌ها از روغن دانه سویا که یک محصول به دست آمده از طریق دست‌کاری ژنتیکی است و یک سری مواد نگه‌دارنده مانند propyl gallate استفاده می‌کنند؛ یک ماده شیمیایی که باعث ایجاد مشکلاتی در معده و تحریک پوست می‌شود. با این حال، تولیدکننده‌ها صراحتاً نمی‌گویند که از محصولات دست‌کاری شده در ژنتیکشان استفاده می‌کنند؛ زیرا دولت الزامی برایشان نگذاشته است. حتی اگر از چنین محصولی استفاده نکنند، مطمئن باشید ذرت مورداستفاده، ارگانیک یا طبیعی نیست. همچنین یک ماده شیمیایی به نام diacetyl در خود پاپ‌کورن به کار می‌رود که باعث ایجاد بیماری‌های ریوی در کارمندان کارخانه تولیدکننده پاپ‌کورن می‌شود.

2. میوه‌های غیرطبیعی
میوه‌هایی که به صورت طبیعی به دست نیامده‌اند، حاوی یک سری مواد آفت‌کش مانند آترازین، thiodicarb، organophosphates و میزان زیادی کود حاوی نیتروژن هستند. آرترازین در کشورهای اروپایی ممنوع شده است. این ماده برای از بین بردن علف هرز به کار می‌رود؛ اما باعث ایجاد مشکلات جدی در انسان می‌شود؛ به ویژه در قابلیت باروری انسان. طبق یک تحقیق که در سال ۲۰۰۹ صورت گرفت، نوزاد زنان بارداری که آب حاوی آرترازین نوشیده‌اند، وزن کمتری داشت.

مواد غذایی متعارف نیز میزان قابل‌توجهی از این مواد شیمیایی و هورمون‌هایی که برای رشد بیشتر میوه‌ها و سبزی‌ها مصرف می‌شود، دارند. سیب احتمالاً بیشتر از سایر میوه‌ها در معرض آفت‌کش‌ها قرار می‌گیرد و ۹۸ درصد سیب‌هایی که آزمایش شدند، این مواد را داشتند. میوه‌هایی که ۹۰ درصد از این آفت‌کش‌ها رویشان باقی مانده بود عبارت‌اند از پرتقال، توت‌فرنگی و انگور.
شستن این میوه‌ها صد‌درصد آفت‌کش باقی‌مانده را از بین نمی‌برد.

3. گوجه‌فرنگی کنسروی
در واقع بیشتر غذاهای کنسروی موجب نگرانی هستند؛ زیرا محتوای خود قوطی کنسرو خطرناک است. بیشتر این قوطی‌ها از ماده‌ای شیمیایی به نام bisphenol-A ساخته شده‌اند. طبق یک تحقیق در سال ۲۰۱۳، این ماده شیمیایی نحوه عملکرد ژن‌های مغز موش‌ها را تحت تأثیر قرار داد. حتی سازمان غذا و داروی آمریکا نیز قبول کرده که این ماده مشکل‌ساز است.

گوجه‌فرنگی به دلیل میزان بالای اسیدی که دارد، بسیار خطرناک است؛ زیرا باعث می‌شود این ماده شیمیایی از قوطی خارج شده و با گوجه‌فرنگی ترکیب شود. در واقع میزان این ماده شیمیایی احتمالاً بسیار زیاد است و نباید از این غذاهای کنسروی به کودکان بدهید. به همین دلیل بهتر است از غذاهای کنسروی استفاده نکنید. یا در منزل خودتان غذا بپزید یا از غذاهایی که در شیشه بسته‌بندی شده‌اند، استفاده کنید.

4. گوشت فرآوری شده
گوشت فرآوری شده چیست؟ فهرست این نوع گوشت دراز است؛ اما محدود به سوسیس، هات‌داگ، بیکن، بیشتر گوشت‌های آماده مانند سوسیس دودی نمی‌شود. محققان نویسنده در نشریه BMC Medicine، اظهار داشتند نمک زیاد و مواد شیمیایی در تهیه گوشت‌های فرآوری شده مصرف می‌شوند که برای سلامتی مضر هستند. طبق این تحقیق، از هر ۱۷ نفر شرکت‌کننده در تحقیق، ۱ نفر جان خود را از دست داد و افرادی که روزانه ۱۶۰ گرم یا بیشتر گوشت فرآوری شده مصرف می‌کردند، در مقایسه با افرادی که روزانه ۲۰ گرم یا کمتر از این مواد غذایی می‌خوردند، در طول ۱۲ سال ۴۴ درصد بیشتر احتمال مرگ داشتند.

در این تحقیق که حدود ۱۳ سال طول کشید، افرادی از ۱۰ کشور اروپایی شرکت داشتند. تمام انواع گوشت فرآوری شده میزان زیادی مواد شیمیایی و نگه‌دارنده مانند نیترات سدیم دارند که باعث می‌شود اشتها برانگیز و تازه به نظر برسند؛ اما سرطان‌زا هستند. گوشت‌های دودی نیز به همان اندازه مضر هستند: زیرا در فرآیند دودی شدن، دوده جذب می‌کنند. درست شنیدید همان دوده‌ای که مواد دخانی دارد.

5. ماهی سالمون پرورشی
اگرچه به نظر می‌رسد ماهی یکی از سالم‌ترین مواد غذایی است؛ اما ماهی سالمون پرورشی جزو این غذاهای سالم نیست. این ماهی‌های پرورشی از طریق رژیم‌های غذایی غیرطبیعی تغذیه می‌شوند و دارای مواد شیمیایی، آنتی‌بیوتیک، مواد آفت‌کش و مواد سرطان‌زای دیگر هستند. این ماهی‌ها در محیط‌های بسیار شلوغی پرورش می‌یابند و این امر باعث می‌شود که ۴ برابر بیشتر شپش دریایی داشته باشند. به این ماهی‌ها مواد شیمیایی داده می‌شود تا رنگ گوشتشان، صورتی مایل به قرمز باشد.

در حالت عادی گوشت ماهی سالمون همین رنگ است؛ اما به دلیل غذایی که به ماهی‌های پرورشی می‌دهند، این رنگ مشاهده نمی‌شود. همچنین به دلیل این نوع رژیم غذایی، امگا ۳ کمتری در این ماهی‌ها وجود دارد. علاوه بر این تحقیقات نشان دادند، سالمون پرورشی دارای میزان زیادی جیوه و دی‌اکسید‌های عامل سرطان هستند.

6. چیپس سیب‌زمینی
این چیپس‌ها دارای مزه‌ای خوب و قیمت ارزان هستند؛ اما تأثیر منفی آن‌ها بر روی بدن به لذت خوردنشان نمی‌ارزد. چربی و کالری این چیپس‌ها زیاد است. همچنین چیپس‌های سیب‌زمینی دارای مزه مصنوعی، مواد نگه‌دارنده مختلف و رنگ هستند. این خوراکی در دمای بالا تولید می‌شود و این دما باعث می‌شود که ماده‌ای سرطان‌زا به نام acrylamide ایجاد شود که در سیگار نیز وجود دارد.

7. روغن‌های هیدروژنه
تمام روغن‌های هیدروژنه گیاهی هستند. روغن‌های گیاهی را نمی‌توان به صورت طبیعی به دست آورد و باید از طریق شیمیایی از منبعشان خارج شود. سپس تغییراتی روی آن‌ها داده می‌شود تا موردپسند مشتری قرار گیرد. این روغن‌ها معمولاً بوزدایی شده و رنگ به آن‌ها اضافه می‌شود تا اشتهاآور باشند. تمام روغن‌های گیاهی دارای میزان زیادی اسیدهای چرب امگا ۶ هستند. میزان زیاد امگا ۶ باعث ایجاد مشکلات سلامتی مانند بیماری‌های قلبی و افزایش سرطان‌های مختلف به ویژه سرطان پوست می‌شود. بدن به میزان متعادلی از امگا ۳ و امگا ۶ نیاز دارد.

روغن‌های هیدروژنه برای تولید غذاهای فرآوری شده و حفظ ظاهر این غذاها به مدت طولانی استفاده می‌شوند. این روغن‌ها بر روی ساختار و انعطاف‌پذیری غشای سلولی انسان تأثیر می‌گذارند که با سرطان ارتباط دارد.

8. غذاهای نمکین، شور یا دودی
غذاهایی که با استفاده از نیترات یا نیتریت به عمل می‌آیند، همانند نگه‌دارنده یا افزودن رنگ به گوشت هستند. اگرچه نیترات به‌خودی‌خود عامل ایجاد سرطان نیست؛ اما تحت شرایط خاصی این مواد شیمیایی زمانی که داخل بدن قرار می‌گیرند، به ترکیبات N-nitroso تغییر می‌یابند. این ترکیبات با افزایش احتمال ابتلا به سرطان ارتباط دارند.

دودی کردن غذاهایی مانند گوشت یا مغزهای میوه باعث می‌شود تا این غذاها میزان قابل‌توجهی از دوده‌ای که از طریق دود ایجاد می‌شود، جذب کنند. دوده یک ماده سرطان‌زا است. گوشت‌هایی همچون بیکن، سوسیس و سالامی میزان زیادی نمک و چربی دارند. غذاهایی که شور می‌شوند نیز نمک زیادی دارند. شواهد محکمی وجود دارد که نشان می‌دهد مصرف این نوع غذاها، به شدت احتمال ابتلا به سرطان روده بزرگ و سرطان معده را افزایش می‌دهد. میزان ابتلا به سرطان معده در جاهایی مثل ژاپن که رژیم غذایی متعارف دارای غذاهای نمکین یا دودی است، بیشتر است.

9. آرد سفید فرآوری شده
حتماً شنیده‌اید که آرد سفید خوب نیست؛ اما نمی‌دانید که تا چه اندازه برای سلامتی مضر است. اصلاح غلات مواد مغذی طبیعی آن‌ها را از بین می‌برد. آسیاب‌ها دیگر منتظر نمی‌مانند تا آرد به مرور زمان سفید شود، بلکه با یک نوع ماده شیمیایی به نام گاز کلر آن را سفید می‌کنند. گاز کلر یک محرک خطرناک است که تنفس آن خوب نیست و تنفس میزان زیاد ممکن است مرگ‌آور باشد.

آرد سفید در بسیاری از غذاهای فرآوری شده وجود دارد. آرد سفید فرآوری شده دارای میزان زیادی glycemic است که به سرعت سطح شکر و انسولین خون را بالا می‌برد. این امر یکی از علل اصلی دیابت است. لازم به ذکر نیست که این امر باعث گسترش سلول‌های سرطانی می‌شود؛ زیرا مستقیماً به سلول‌ها غذا می‌رساند. تومورهای سرطانی عمدتاً از شکر خون تغذیه می‌کنند. با اجتناب از غلات فرآوری شده مانند آرد سفید می‌توانید از ابتلا به سرطان در امان باشید یا حداقل جلوی رشد تومورهای سرطانی را بگیرید.

10. موادی که ژنتیک آن‌ها دست‌کاری شده
این مواد که اغلب GMO نامیده می‌شوند، غذاهایی هستند که از طریق مواد شیمیایی اصلاح شده و با استفاده از مواد شیمیایی رشد کرده‌اند. در یک تحقیق، به موش‌های آزمایشگاهی غذاهای GMO به ویژه سیب‌زمینی که ژن آن دست‌کاری شده بود، داده شد. تنها در ۱۰ روز اول آغاز این پروژه، سیستم ایمنی همه موش‌ها دچار مشکل و آسیب شد، سلول‌های قبل از سرطان رشد کردند و مغزها و کبدهای موش‌ها کوچک‌تر شد.

طبق تنها تحقیقی که بر روی انسان‌ها در این زمینه انجام شده است، ژن‌های خارجی که در این نوع غذاها وجود دارند، به DNA باکتری در سیستم گوارشی انسان منتقل می‌شوند. متأسفانه تقریباً تمام غلات مانند دانه‌های سویا، گندم و ذرت از طریق دست‌کاری ژنتیک به وجود آمده‌اند.

11. شکرهای اصلاح شده
این نوع شکر نه تنها باعث کاهش میزان انسولین در خون می‌شود، بلکه سلول‌های سرطانی این ماده غذایی را بیشتر ترجیح می‌دهند و از طریق تغذیه آن، رشد می‌کنند. به نظر می‌رسد که سرطان‌ها ذائقه شیرینی دارند. این یک واقعیت است. برنده جایزه نوبل پزشکی، German Otto Warburg، در سال ۱۹۳۱ برای اولین بار کشف کرد که تومورها و سرطان‌ها از شکر به عنوان غذا استفاده می‌کنند و بزرگ می‌شوند. سلول‌های سرطانی برای تکثیر ترجیح می‌دهند از شیرین‌کننده‌های غنی از فروکتوز مانند شربت ذرت که فروکتوز زیادی دارد، تغذیه کنند.

این بدین دلیل است که شربت ذرت توسط سلول‌های سرطانی به راحتی و سریعاً سوزانده و مصرف می‌شود. به همین دلیل انواع کیک، کلوچه، نوشابه گازدار، آب‌میوه، سس‌ها، غذاهای آماده و فرآوری شده که سرشار از شکر اصلاح شده هستند، سرطان‌زا محسوب می‌شوند.

12. شیرین‌کننده‌های مصنوعی
بیشتر افراد یا برای کاهش وزن یا به دلیل بیماری دیابت از شیرین‌کننده‌های مصنوعی استفاده می‌کنند. طبق چندین تحقیق در این زمینه، افرادی که از این نوع شیرین‌کننده استفاده می‌کنند، چاق می‌شوند. همچنین این نوع شیرین‌کننده تقریباً کمکی به بیماران دیابت نمی‌کند. شواهد محکمی وجود دارد که نشان می‌دهد مواد شیمیایی که در این نوع شیرین‌کننده‌ها به کار رفته است، به ویژه اسپرتیم، در بدن به یک سم کشنده به نام DKP تبدیل می‌شود. زمانی که معده شما این ماده را فرآوری می‌کند، یک سری مواد شیمیایی تولید می‌شود که باعث سرطان هستند، به ویژه تومورهای مغزی.

13. مواد غذایی رژیمی
غذاهای رژیمی از جمله غذاهای منجمد یا بسته‌بندی که با برچسب رژیمی یا کم‌چرب وجود دارند، دارای اسپرتیم هستند که در مورد قبلی راجع به آن صحبت کردیم. چند تحقیق وجود دارد که نشان می‌دهند این ماده باعث ایجاد بسیاری از بیماری‌ها مانند سرطان، نقص مادرزادی و مشکلات قلبی است. این نوع مواد غذایی به صورت شیمیایی فرآوری شده و از محتویات اصلاح شده، سدیم زیاد و رنگ‌های مصنوعی ساخته شده‌اند. هرگز از یاد نبرید که هر چیز مصنوعی، غذای واقعی نیست.

14. گوشت قرمز
شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد مصرف گوشت در واقع چیز خوبی است؛ اما به شرطی که به میزان کم و در دفعات کمتر و از گوشت حیواناتی باشد که از علف تغذیه کرده‌اند. با این حال، طبق یک تحقیق ۱۰ ساله، اگر هر روز گوشت قرمز بخورید، حتی اگر میزان آن کم باشد، احتمال مرگ‌ومیر در اثر سرطان در مردان تا ۲۲ درصد و در زنان تا ۲۰ درصد افزایش می‌یابد. یک تحقیق دیگر نیز نشان داد که مصرف زیاد گوشت قرمز منجر به سرطان سینه، پروستات و روده می‌شود.

15. نوشیدنی‌های گازدار
طبق یک تحقیق جدید، افرادی که روزانه بیش از یک نوشیدنی گازدار مصرف می‌کنند، بیشتر در معرض سکته قلبی قرار دارند. این نوشیدنی‌ها که سرشار از شکر هستند، منبع خالص کالری هستند که باعث افزایش وزن می‌شود. مصرف بیش‌ از اندازه این نوشیدنی‌ها باعث می‌شود که دچار التهاب و مقاومت به انسولین شوید. این نوشیدنی‌ها دارای یک سری رنگ و مواد شیمیایی هستند و به همین دلیل باعث ایجاد سرطان می‌شوند.

 


منبع: naturalon
ترجمه: پریا اقدامی



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

 

 
آماده باشی از نوع دیگر
+ نوشته شده در جمعه بیست و چهارم بهمن 1393 ساعت 10:21 شماره پست: 470

آماده باشی از نوع دیگر

امام سجاد (عليه السلام ) می فرمايند :

 «القبر روضة من رياض الجنة او حفرة من حفر النار .»

 يعنی : قبر باغی از باغ های بهشت است يا حفره و گودالی از گودال های آتش جهنم .

و اين بدن نازنين است که بی جان روی تخت است و با خود هيچ ندارد ! 

 جوانی و توان وی چه شد ؟

پس کو اتومبيل و خانه و باغ و مزرعه و کارخانه و شرکت و رياست و مقام او ؟

 پس زيور آلات و مال و ثروت و حساب های بانکی وافتخارات مادی وی کجاست ؟

پس زن و فرزند و دوستان و همنشينان و خدم و حشم وی کجايند ؟

پس جوانی و توان او کجا رفت ؟

 پس امر و دستور و باید ها و نباید های وی چه شد ؟

چرا دستوری از وی صادر نمی شود و چرا و چرا و چرا  ... 

پس زبان گويای وی چه شد ؟

چرا سخن نمی گويد ؟ 

 چشم نمی گشاید و گوش مادی او نمی شنود ؟

چرا حرکت ندارد ؟

 اکنون بی جان و بی اختيار روی تخت غسال خانه قرار دارد.

 

 

  حضرت علی (ع ) در يكي از فرمايشات خود مي فرمايند:

إن المرء قد يسره درك ما لم يكن ليفوته و يسوئه فوت ما لم يكن ليدركه، فليكن سرورك بما نلت من آخرتك وليكن همك فيها لما بعد الموت (غررالحكم ج1 / 241)

 يعني: گاهي انسان از به دست آوردن چيزي كه درك آن برايش مقدرشده، خوشحال مي شود و از دست دادن چيزي كه فقدان آن برايش مقدر شده، او را ناراحت مي كند، پس بايد خوشحالي تو براي چيز هايي باشد كه از  آخرتت به دست آورده اي و ناراحتي تو به خاطر از دست دادن چيزهايي از آخرتت باشد و بايد همتت را دردنيا براي زندگاني پس از مرگت به كار ببندي.

امام هادی در آن مجلس اشعاری تکان دهنده سرودند که از نظر خوانندگان محترم می گذرد :

باتوا علی قلل الأجبال تحرسهم                    علب الرجال فما أغنتهم القلل

و أستنزلوا بعد عز عن معاقلهم                    فأودعوا حفرا فیا بئس ما نزلوا

ناداهم صارخ من بعد ما قبروا                     أین الأسـرة و التیجان و الحلل

    أین الوجوه التی کانت منـعمة                       من دونها تضرب الأستار و الکلل

فأصفح القبر عنهم حین سائلهم                       تلک الوجوه علیها الدود یقتتل

     فطالما أکلوا الـدهر و ما شــربوا                      فأصبحوا بعد طول الأکل قد أکلوا

   و طالــما عمـروا الدور لتسکنهم                        فخلفوها علی الأعداء و إنتقلوا    

           أضــحت منـــازلهم قفزا معطلة                        و ساکنوها الی الأجداث إرتحلوا       

  اشعار پر محتوا امام هادی در مجلس متوکل عباسی به حقایقی اشاره کرده اند که چه بسا نزد همگان به ویژه حکام و صاحب منصبان مورد غفلت قرار گرفته و گاهی در همه عمر فراموش می شود ! مضمون فرمایش آن حضرت در این اشعار این است : 

" مردان گردن کلفت و قدرتمند بر فراز قله های بلند و دژهای مرتفع از این حکام پاسداری می کردند!

اما پس از آن همه عزت و شوکت از آن دژها به پایین کشیده شدند

و در حفره هایی جای گرفتند که بسیار جایگاه بدی برای آنان بود !

پس از دفن آنان در گور ندا کننده ای ندا می دهد که تاجه و تخت ها و زیور آلات شما چه شد ؟ !

صورت های زببا و شاداب و پر طراوت کجا رفت ؟

صورت هایی که برای حفظ آنها از حشرات و گرد و غبار در پس پرده های زیبا قرار می گرفت ؟!

پس قبر از سوی آنان به این پرسش پاسخ می دهد که این صورت ها اکنون جولانگاه کرم ها و حشرات شده است !

و چه بسا آنان خوراکی ها و نوشیدنی های متنوع و گوارایی میل کردند اما اکنون و پس از آن همه خوردن ونوشیدن خود به خوراکی برای کرم ها تبدیل شده اند!

و چه بسا خانه ها و کاخ هایی ساختند تا در آن زندگی نمایند اما همه را برای دشمنان خود جای گذاشتند و خود به جهانی دیگر انتقال یافتند !

در حال حاضر خانه های انان خالی مانده و به ویرانه ای تبدیل شده است و ساکنان آن ها به سوی گور های خود روانه شده اند !"

 پس از سرودن این اشعار تکان دهنده همه اهل مجلس متوکل گریستند و حتی خود متوکل که انسانی سنگ دل و دشمن اهل بیت ( علیهم السلام ) بود اشک از دیدگانش جاری شد و پس از این جریان دستور داد امام هادی را با احترام به منزلشان باز گردانند.

                    اگر شيـري اگر ميــري اگــر مور    

              گـذر بايــد كنـي آخـــر لــب گــور       

                   دلا رحمي به جـان خويشتن كن  

                كه مورانت نهند خوان و كنند سور  

                                                        (بابا طاهر)

 

وَ لَا تُخْزِنِی یَوْمَ یُبْعَثُونَ یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَ لَا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ

« آیه 87 تا 89 سوره شعرا »

  [پروردگارا] و مرا رسوا مساز، روزی که بر انگیخته می‌شوند؛

روزی که مال و فرزندان نفعی ندارد،

مگر [برای] آن‌که با قلب سلیم به نزد خدا بیاید.

 

مولاى بزرگوار، امیرالمۆمنین علیه السّلام در روایتى ارزشمند خطاب به فرزند بزرگوار خود مى فرمایند:

  همانا تو در منزلى هستى، ناپایدار که باید از آن رخت بربندى. تنها چند روزى در آن خواهى زیست، راه تو، راه آخرت است و تو شکار مرگى که نه تو را از آن گریز است و نه گزیر. (مرگ) در پى هر که باشد، خواه و ناخواه، او را دریابد. از آن بترس در حالى که تو سرگرم گناهى باشى، گرفتارت سازد، به این امید که پس از آن توبه خواهى کرد، و مرگ میان تو و توبه ات حائل شود که در این صورت خود را تباه ساخته باشى

(تحف العقول، ص 124)

  

 

اي وطن

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم بهمن 1393 ساعت 23:1 شماره پست: 465

   

اي وطن دونياده سن شأنيم ووقاريمسان منيم 


مسكنيم، يوردوم، يووام دوغما دياريمسان‌ منيم


سنده ‌بـوي ‌آتديم اوجالديم ‌اي ‌آنامدان مهربان   


شادليقيم، ذوقوم سئوينجيم ‌غمگساريم ‌سان ‌منيم

 

 


آمده موسم فتح ايمان
 شعله سر زد افق، نور ايمان

 در دل بهمن سرد تاريخ
 لاله سر زد ، ز خون شهيدان
 لاله ها قامت سرخ عشقند
سرنوشت تو با خون نوشتند
 پيكر پاكت اي جان به كف را
 از ازل با شهادت سرشتند
 بهمن خونين جاويدان
 تا ابد زنده بادا قرآن
 بهمن خونين جاويدان
تا ابد زنده ياد شهيدان

 

 


وطنم ای شکوه پابرجا

در دل التهاب دورانها

کشور روزهای دشوار

زخمی سربلند بحرانها

ایستادی به جنگ رودررو

خنجر از پشت می زند دشمن



گویی از ما در نهان بر ما

وطنم پشت حیله را بشکن

 

وطنم ای شکوه پابرجا

در دل التهاب دورانها



رگت امروز تشنه عشق است

دل رنجیده خون نمی خواهد

دل تو تا ابد برای تپش

دگر عشق و جنون نمی خواهد

 

شرم بر من اگر حریم تو

پیش چشمان من شکسته شود

وای بر من اگر نبینم چشم

رو به رویای عشق بسته شود

 

وطنم ای شکوه پابرجا

در دل التهاب دورانها

کشور روزهای دشوار

زخمی سربلند بحرانها

 

از تب سرد موجهای خزر

تا خلیجی که فارس بوده و هست

می شود با تو دل به دریا زد

می شود با تو دل به دنیا بست

می شود با تو دل به دریا زد

می شود با تو دل به دنیا بست

وطنم

 


کد پخش آنلاین این آهنگ برای وبلاگ یا وب سایت


دانلود آهنگ جدید


 


 

 

 

 

 
بایاتی لار
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم بهمن 1393 ساعت 22:29 شماره پست: 469
مطلب بصورت موقت و بدون نمایش در وبلاگ ثبت شده است

باشيمدا كلاهيم وار

سنين تك پناهيم وار

گوزگوردي ،گويول سئودي

منيم نه گناهيم وار؟

 

سؤزي سؤزدن آلان وار

زولفون اوزه سالان وار

گئديرسن تئز قاييت گل

گؤزي يولدا قالان وار

 

حيط لري گولبسر

ايچينده گوللر اسر

من سني چوخ ايستيرم

سن مني بير مختصر

 

داغلار باشي قويون دير

آي قيز بو نه اويون دير

سنه موشتولوق وئريم

آچيلان آي تويون دير

 

درديوي دئ بيله نه

ايش باشينا گلنه

سيريوي دئمه كونلوم

هر اورويوه گوله نه

 

آلما آلديم نار گلدي

كؤينك بيچديم دار گلدي

كؤلگه دوشدو ائيوانا

دئديم ياغين يار گلدي

 

اوتاي بوتاي بيزيمدي

عقيق دوزوم دوزوم دي

عميم قيزي اولماسا

داييم قيزي بيزيم دي

 

قويونو يايديم جه يه نه

سوتونو ساغديم له يه نه

بير ساچيمي دؤرد ائله ديم

بلكه قيزلار بيه نه

 

انديم گلديم جاجيخدان

يول سالديم يونجاليخدان

ديليم آغزيم يانايدي

بير سؤز دئديم آجيخدان

عشق و محبت الهی

+ نوشته شده در یکشنبه نوزدهم بهمن 1393 ساعت 23:6 شماره پست: 467

 اعوذبالله‌من‌الشیطان‌الرجیم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

... وَمِنَ النَّاسِ ( و برخى از مردم)

مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَادًا ( در برابر خدا همانندهايى [براى او] برمى‏گزينند )

يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللّهِ ( و آنها را چون دوستى خدا دوست مى‏دارند )

وَالَّذِينَ آمَنُواْ ( ولى كسانى كه ايمان آورده ‏اند)

أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ ... (به خدا محبت بيشترى دارند)

صدق الله العلي العظيم

عشق و محبت الهی

افسردگی،

خمودی،

ترس و جبن را از بین می‌برد

عشق و محبت الهی

و نشاط، تحرک، شجاعت و قدرت می بخشد.

سنگین و تنبل را چالاک و زرنگ،

بخیل را بخشنده،

کم طاقت را شکیبا می کند

و بالاخره آدمی را از خود خواهی و نفع پرستی بیرون آورده

و به ایثار و از خود گذشتگی می رساند؛

قوا ی خفته‌ی او را بیدار

و نیروهای بسته و مهار شده ی وجودش را آزاد می کند،

همت و اراده را قوی،

غل و غش ها را پاک

و اندیشه اش را خلاق می کند.

خلاصه عشق به خدا چون اکسیری است که مرده را حیات می بخشد

و زندگی حقیقی به وی عطا می‌کند.

 
سلام به "آنها" که تمام نمی شوند.
+ نوشته شده در شنبه هجدهم بهمن 1393 ساعت 23:44 شماره پست: 466

 سلام به "آنها" که همیشه دم دست هستند…

 


آدم هایی که عجله ندارند.


"آنها" که «گوش» هستند.


"آنها" که هوای گفتگو دارند.


"آنها" که کلمه به کلمه با تو هستند.


"آنها" که وقتی تلفنی با آنها حرف می زنی مرتب

نمی گویند: باشه باشه…که یعنی خداحافظ !


جانم در می رود برای "آنها" که نیمه راه نیستند.

نیمه تمام نیستند.


پلاک موقت نیستند. یک روزه نیستند.


"آنها" که مدام هستند.


"آنها" که جنس روابط شان همیشگی است…


سلام به "آنها" که تمام نمی شوند.

 

 

نه !!! یه شاخه گل نه 

این همه گل با احترام تقدیم همه اونها

 

 

باياتي لار

+ نوشته شده در جمعه هفدهم بهمن 1393 ساعت 0:1 شماره پست: 457

باغلاريندا اوزوم وار،

گئتمه دايان سوزوم وار،

گوزلريندن قورخورام،

قاشلاريندا گوزوم وار.

                                 

 

عاشيقين هاراييندان،

 ائل ياتماز هاراييندان،

 گونده بير كرپيچ دوشور،

 عومورومون ساراييندان .

 

                                                                      

 

دومانلي داغلار گويلوم،

 نيسكيللي باغلار گويلوم،

 نه آچيلار،نه گولر،

هميشه آغلار گويلوم.

                                 

من عاشيقام هر آيلار،

 هر اولدوزلار هر آيلار،

باشيم جلاد الينده ،

 ديليم سني هارايلار.

                                  

 

 

 من عاشيقام هر آيلار

 هر اولدوزلار ،هر آيلار

 بوردا بير گول بيتيبدي،

 سوسوزوندان هارايلار.

                                    

 

تصاویر(اختصاصی)

1- انگور سیاه ، یکی از زیبا ترین و خوردنی ترین گونه انگور

2- طبیعت زیبای بهاری قبل از باران

3- خورشید در یک روز زیبا و نزدیک به غروب جاده خروجی تبریز

4-درخت الوچه قرمز بدون بار و آلوچه یا گوجه سبز پر بار در سال 93

5-طبیعت زیبای شهر بانه عکس مربوط به3یا 4 سال قبل

6- ساحل زیبا و خلوت شهر آستارا

7- انگور زیبای کشمش (بیدانه ) و روزی مردم شهر ملکان برای کسب درامد  

 

 
قیزلار کورپوسی
+ نوشته شده در پنجشنبه شانزدهم بهمن 1393 ساعت 23:13 شماره پست: 464

قیزلار کورپوسی 

 

 

منظره ای زیبا از پل مشهور در شهرستان ملکان ، واقع در ما بین روستای قلی کندی و روستای قلعه جوق بنام محلی " قیزلار کورپوسی" ( پل دختران ) بر روی رودخانه موردی یا موردؤ چايي

این محل به علت داشتن طبیعت زیبا و بهاری همیشه دوستداران زیادی برای بازدید خود دارد .

 

بایگانی

 
برزخ در کلام پیشوایان
+ نوشته شده در چهارشنبه هجدهم تیر 1393 ساعت 1:32 شماره پست: 257

ﻣﻨﺰﻟﮕﺎه ﺑﻌﺪ

 

 برزخ        در کلام پیشوایان

 

1ــ 

در ﺟﻨﮓ ﺑﺪر، وﻗﺘﯽ ﺑﺰرﮔﺎن ﻟﺸﮑﺮ ﮐﻔﺎر ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ و ﺳﭙﺎه اﺳﻼم ﭘﻴﺮوز ﺷﺪ، رﺳﻮل ﺧﺪا آن ﮐﺸﺘﮕﺎن را ﻧﺪا داد: ای ﻓﻼن، ای ﻓﻼن، آﻧﭽﻪ ﭘﺮوردﮔﺎرﻣﺎن ﺑﻪ ﻣﺎ وﻋﺪه داده ﺑﻮد، ﺣﻖ ﻳﺎﻓﺘﻴﻢ؛ آﻳﺎ ﺷﻤﺎ ﻧﻴﺰ آﻧﭽﻪ ﭘﺮوردﮔﺎرﺗﺎن وﻋﺪه داده ﺑﻮد، ﺣﻖ ﻳﺎﻓﺘﻴﺪ؟

ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ: ای رﺳﻮل ﺧﺪا، آﻳﺎ اﻳﺸﺎن را ﻣﯽ ﺧﻮاﻧﯽ درﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﺮدﮔﺎن اﻧﺪ؟

ﻓﺮﻣﻮد: ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺟﺎﻧﻢ در دﺳﺖ اوﺳﺖ، اﻳﺸﺎن ﺑﻪ اﻳﻦ ﮐﻼم از ﺷﻤﺎ ﺷﻨﻮاﺗﺮﻧﺪ، و ﻓﻘﻂ ﺑﺮ ﭘﺎﺳﺦ دادن ﺗﻮاﻧﺎ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ(فیض کاشانی ، المحجه البیضاء، ج 8، ص 298)

2 ــ 

ﺷﺨﺼﯽ از اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ (ع) درﺑﺎره ی وﺿﻊ ﻣﺆﻣﻨﺎن ﭘﺲ از ﻣﺮگ ﭘﺮﺳﻴﺪ:

آﻳﺎ ﻣﺆﻣﻦ ﺑﻪ دﻳﺪار ﺧﺎﻧﻮاده ی ﺧﻮﻳﺶ ﻣﯽ آﻳﺪ؟

ﻓﺮﻣﻮد: آری.

ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﭼﻘﺪر؟

ﻓﺮﻣﻮد: ﺑﺮﺣﺴﺐ ﻣﻘﺪار ﻓﻀﻴﻠﺖ ﻫﺎﻳﺶ. ﺑﺮﺧﯽ از آﻧﺎن ﻫﺮ روز و ﺑﺮﺧﯽ ﻫﺮ دو روز و ﺑﺮﺧﯽ ﻫﺮ ﺳﻪ روز 

شخص سوال کننده می گوید در لثنای کلام حضرت دریافتم که می فرمود: کمترین آنان هر جمعه 

آن شخص می پرسد : این دیدار در چه ساعتی است ؟

امام فرمود : در هنگام ظهر یا اوقاتی دیگر، پس خداوند فرشته ای را با او وارونه می کند تا چیزهایی را به او نشان دهد که شاد شود و چیزهایی را که غمگینش می سازد ، از وی بپوشاند.

( کافی ، کلینی ، کتاب الجنائز، باب ان المیت یزوراهله، روایت 5)

3- 

امام صادق(ع)فرمود:

«هنگامی که مرده ای را در قبر می گذارند،شخصی بر او ظاهر می شود و به او می گوید:

ای فلان،ما(در دنیا)سه چیز بودیم،

رزق تو که با پایان یافتن مهلت تو قطع شد(و اینک همراه تو نیست)،

خانواده ات که تو را رها کردند و بازگشتند

و من که عمل تو هستم که با تو می مانم،آگاه باش که من در میان این سه،در نزد تو از همه بی ارزش تر و سبک تر بودم» (حیات جاودانه ، امیر دیوانی ، ص 233به نقل از کافی ، کتاب الجنائز ، باب ان المیت یمثل له ماله ، روایت 1) 

 4-  

رسول خدا(ص) می فرماید:

«هر کس سنت نیکی را در جامعه جاری سازد،تا وقتی که در دنیا مردمی به آن سنت عمل می کنند،ثواب آن اعمال را به حساب این شخص هم می گذارند،بدون این که از اجر عامل آن کم کنند و هر کس سنت زشتی را بین مردم باب کند،تا وقتی که مردمی بدان عمل کنند،گناه آن را به حساب او نیز می گذارند،بدون این که از گناه عامل آن کم کنند.» ( تفسیر المیزان ، ذیل آیه ی 12 سوره یس )

5- 

امام صادق(ع)فرمود:

«شش چیز است که مومن،بعد از مرگ نیز از آن ها بهره مند می شود:

فرزند صالحی که برای او طلب مغفرت کند،

کتاب قرآنی که از آن قرائت شود،

چاه آبی که حفر کرده(و به مردم آب می دهد)،

درختی که کاشته است،

آبی که برای خیرات جاری کرده و روش پسندیده ای که بنا نهاده و دیگران پس از وی،آن را ادامه می دهند.» ( بحارالانوار ، ج 6 ، ص 294 )

 6-  

از امام صادق (ع ) در باره ی ارواح مومنان سوال شد ؛ فرمود :

به صورت بدن های خود در بهشت اند ؛ به طوری که اگر مومنی را ببینی ، می گویی فلان کس است .

سپس حضرت فرمود :

وقتی خداوند روح مومن را می گیرد ، او را در کالبدی مانند کالبد دنیا قرار می دهد . پس ، می خورند و می آشامند و وقتی کسی بر یکی از آنان وارد می شود او را به صورتی که در دنیا بوده است ، می شناسد .( التهذیب ، طوسی ، ج 1 ، باب 23 ، ص 466 ، روایت 171)

   منبع : قران و تعلیمات دینی 2

 

 

بوئیدن گل توسط موش صحرایی

+ نوشته شده در سه شنبه هفدهم تیر 1393 ساعت 5:22 شماره پست: 255

بوئیدن گل توسط موش صحرایی + تصاویر

 

تصاویر زیر توسط "ژولیان گارمان" از یک موش صحرایی در حالی گرفته شده که در حال بوئیدن گلی در صحرا است.

 
چرا روز قیامت را یوم «فزع اکبر» می نامند؟
+ نوشته شده در سه شنبه هفدهم تیر 1393 ساعت 5:21 شماره پست: 254
به حقیقت، علی و پیروانش در روز قیامت بر تپه ‏ای از مشک که بوی خوشش فضا را عطرآگین می‏کند قرار دارند. مردم فزع می‏کنند و آن‏ها هراسی ندارند.
 
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،نامهای زیادی به علل گوناگون و مختلف برای قیامت ذکر کرده اند و علت نام گذاری هر یک هم متفاوت است.

 

یکی از نامهای روز قیامت یوم الفزع است. چرا قیامت را فزع اکبر نامیده اند.


فزع :

یعنی روزی که هر کس در آسمان‏ها و زمین است به هراس می ‏افتد: «و یوم یُنفَخُ فی الصّور فَفزِع من فی السَّموات و مَن فی الأرض إلّا من شاء الله و کلٌّ أتوه داخِرین»[1]

[و روزی که در صور دمیده شود، پس هر که در آسمان‏ها و زمین است به هراس افتد مگر کسی که خدا بخواهد و جملگی با زبونی رو به سوی او آورند].

اما بهترین دلیل برای نام گذاری قیامت به این اسم (فزع اکبر) که همان وحشت بزرگ در روز قیامت است، آیات سوره تکویر می باشد که در احوالات و وقایع روز قیامت آمده. البته آیاتی که در مورد روز قیامت بیان شده بسیار است که فقط به فرمایشات خداوند تبارک و تعالی در سوره تکویر بسنده می کنیم:


در آن هنگام که خورشید در هم پیچیده شود، (1)

و در آن هنگام که ستارگان بی‏ فروغ شوند، (2)

و در آن هنگام که کوه‏ها به حرکت درآیند، (3)

و در آن هنگام که با ارزش‏ترین اموال به دست فراموشی سپرده شود، (4)

و در آن هنگام که وحوش جمع شوند، (5)

و در آن هنگام که دریاها برافروخته شوند، (6)

و در آن هنگام که هر کس با همسان خود قرین گردد، (7)

و در آن هنگام که از دختران زنده به گور شده سؤال شود: (8)

به کدامین گناه کشته شدند؟! (9)

و در آن هنگام که نامه ‏های اعمال گشوده شود، (10)

و در آن هنگام که پرده از روی آسمان برگرفته شود، (11)

و در آن هنگام که دوزخ شعله‏ ور گردد، (12)

 إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ  وَإِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ  وَإِذَا الْجِبَالُ سُيِّرَتْ  وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ  وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ  وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ  وَإِذَا الْمَوْؤُودَةُ سُئِلَتْ  بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ  وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ  وَإِذَا السَّمَاء كُشِطَتْ  وَإِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ  


این وقایع و اتفاقاتی که در روز قیامت رخ می دهد همه باعث وحشت و فزع انسانها می گردد و این وحشت و فزع است که باعث شده روز قیامت را به فزع اکبرنام گذاری کنند.


در این میان انسان‏های کامل، هراس و اندوهی ندارند:

«لا یحزنهم الفزع الأکبر»[2] [دلهرة بزرگ، آنان را غمگین نمی‏کند].

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: 

«إنّ علیّاً و شیعته یوم القیامة علی کثبان المسک الأوفر، یفزع النّاس و لا یفزعون و یحزن النّاس و لا یحزنون و هو قول الله عزّوجلّ: «لا یحزنهم الفزع الأکبر» [3]

[به حقیقت، علی و پیروانش در روز قیامت بر تپه ‏ای از مشک که بوی خوشش فضا را عطرآگین می‏کند قرار دارند. مردم فزع می‏کنند و آن‏ها هراسی ندارند. مردم اندوهگین ‏اند و آنان اندوهی ندارند و این معنای قول پروردگار عزّوجلّ است که فرمود: «لا یحزنهم»[4].


[1] . نمل/ 87.

[2] . انبیاء/ 103.

[3] . تفسیر برهان 3/ 74.

[4] . برگرفته از سایت پاسخگو وابسته به نهاد مقام معظم رهبری.

  

 

وصیت حضرت خدیجه (س) به رسول خدا به مناسب فرارسیدن سالروز وفات اش

+ نوشته شده در سه شنبه هفدهم تیر 1393 ساعت 5:8 شماره پست: 253

حضرت خدیجه (س) هنگام وفات چه وصیتی به رسول خدا کرد؟

   

حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد. پیغمبر (ص) به عیادت وی رفت و فرمود: ای خدیجه، اما علمت ان الله قد زوجنی معک فی الجنه: آیا می دانی که خداوند تو را دربهشت نیز همسرم ساخته است!؟

آنگاه از خدیجه دل جویی و تفقد کرد؛ او را وعده بهشت داد ودرجات عالی بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود.

چون بیماری خدیجه شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم: من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن.

پیامبر (ص) فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی. در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را درراه خدا مصرف کردی.

عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید؛ و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد. چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از زنان قریش به اوآزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر اوفریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده ای داشته باشد.

اما وصیت سوم را شرم می کنم برایت بگویم. آن را به فاطمه عرض می کنم تا او برایت بازگو کند. سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود: نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو: مادرم می گوید: من از قبر در هراسم؛ از تو می خواهم مرا درلباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی.

پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر (ص) عرض کرد. پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه فرستاد و او بسیار خوشحال شد. هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت. 

ناگهان جبرئیل درحالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله، خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید: ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده بگیریم. 

  

منبع 

 
راه های بهره مندی از یاری خدا
+ نوشته شده در سه شنبه هفدهم تیر 1393 ساعت 1:33 شماره پست: 252

راه های بهره مندی از یاری خدا 

 

دعا و نیایش

 

يكى از بهترين و نزديكترين راههاى ارتباط انسان با خدا، يعنى نيايش و دعا و مناجات، به ‏تصوير كشيده مى‏شود و به شرايط و رازهاى برآورده ‏شدن خواسته ‏ها و دريافت پاسخ دعاها اشاره مى‏رود و نشان داده مى‏شود كه همه عبادتها و برنامه ‏ها، قالب و ظاهرى دارند، امّا روح همه آنها تقرّب به خداست.

«و اذا سألك عبادى عنّى فانّى قريبٌ»
روى سخن اين آيه شريفه، پيامبر نيايش و مهر است؛ مى‏فرمايد: «هان اى پيامبر ما! هرگاه بندگانم درباره من از تو بپرسند، به آنان بگو: من بسيار نزديك هستم...».
با تعمّق در آيه شريفه، اين حقيقت دريافت مى‏شود كه از پيامبر گرامى (ص) درباره صفات خدا پرسيده ‏اند؛ چرا كه پاسخ رسيده است: من به آنان نزديك هستم. و بدينوسيله روشن مى‏سازد كه خدا جسم نيست و مكان ندارد، زيرا اگر مكان داشت، به نيايشگران نزديك نبود.
عدّه ‏اى معتقدند تفسير آيه مباركه اين است كه من در پاسخ به دعا و اجابت خواسته ‏هاى آنان، درصورتيكه مصلحت آنان باشد، بسرعت و بسيار فورى عمل مى‏كنم. و پاره ‏اى نيز با نفى اين ديدگاه، مى‏گويند: منظور اين است كه «من ندا و نيايش كسى را كه مرا بخواند، بسان كسى كه نزديك باشد، مى‏شنوم».

«اجيب دعوةالدّاع اذا دعان»
و دعاى دعاكننده و نيايشگر را - هنگامى كه مرا بخواند و راز دل و خواسته خود را به من بگويد - اجابت مى‏كنم.

«فليستجيبوا لى»
 
از پيامبر گرامى (ص) نقل كرده ‏اند كه فرمود:
«اعجزالنّاس من عجز عن‏الدّعاء و ابخل‏النّاس من بخل بالسّلام.»
ناتوان‏ترين مردم كسى است كه از دعا و نيايش با خدا ناتوان باشد و خود را از اين نعمت گران محروم سازد؛ و تنگ‏چشم‏ترين انسانها كسى است كه در سلام به ديگران بخل ورزد.

«وليؤمنوا بى لعلّهم يرشدون»
و بايد به من ايمان آورند؛ باشد كه راه يابند
در تفسير اين جمله، از ششمين امام نور (ع) نقل كرده ‏اند كه فرمود:

منظور اين است كه مردم باايمان بايد يقين بياورند كه تنها من توانايى آن را دارم كه خواسته ‏هايشان را برآورم و نيايش هايشان را بشنوم.
چگونه؟
 


راه های بهره مندی از یاری خدا 

 

دعا و نیایش

 

يكى از بهترين و نزديكترين راههاى ارتباط انسان با خدا، يعنى نيايش و دعا و مناجات، به ‏تصوير كشيده مى‏شود و به شرايط و رازهاى برآورده ‏شدن خواسته‏ ها و دريافت پاسخ دعاها اشاره مى‏رود و نشان داده مى‏شود كه همه عبادتها و برنامه‏ ها، قالب و ظاهرى دارند، امّا روح همه آنها تقرّب به خداست.

«و اذا سألك عبادى عنّى فانّى قريبٌ»
روى سخن اين آيه شريفه، پيامبر نيايش و مهر است؛ مى‏فرمايد: «هان اى پيامبر ما! هرگاه بندگانم درباره من از تو بپرسند، به آنان بگو: من بسيار نزديك هستم...».
با تعمّق در آيه شريفه، اين حقيقت دريافت مى‏شود كه از پيامبر گرامى (ص) درباره صفات خدا پرسيده‏ اند؛ چرا كه پاسخ رسيده است: من به آنان نزديك هستم. و بدينوسيله روشن مى‏سازد كه خدا جسم نيست و مكان ندارد، زيرا اگر مكان داشت، به نيايشگران نزديك نبود.
عدّه‏اى معتقدند تفسير آيه مباركه اين است كه من در پاسخ به دعا و اجابت خواسته‏هاى آنان، درصورتيكه مصلحت آنان باشد، بسرعت و بسيار فورى عمل مى‏كنم. و پاره‏اى نيز با نفى اين ديدگاه، مى‏گويند: منظور اين است كه «من ندا و نيايش كسى را كه مرا بخواند، بسان كسى كه نزديك باشد، مى‏شنوم».

«اجيب دعوةالدّاع اذا دعان»
و دعاى دعاكننده و نيايشگر را - هنگامى كه مرا بخواند و راز دل و خواسته خود را به من بگويد - اجابت مى‏كنم.

«فليستجيبوا لى»
در تفسير اين جمله از آيه شريفه، ديدگاههاى مفسّران متفاوت است:
1. برخى برآنند كه منظور اين است كه: در آنچه آنان را بدان فراخوانده ‏ام، بايد فراخوان مرا پاسخ مثبت دهند.
2. و بعضى مى‏گويند: مقصود اين است كه: بايد گوش به فرمان حق باشند؛ دستورات او را با همه وجود بكار بندند و از آنچه او نهى فرموده و هشدار داده است، دورى جويند.
3. دسته‏اى ديگر در تفسير اين جمله از آيه شريفه گفته ‏اند كه: بايد با فرمانبردارى خالصانه و همه‏ جانبه از من، دعوت زندگيساز مرا پاسخ دهند.
4. و پاره‏ اى نيز اين جمله از آيه شريفه را بدينگونه معنا كرده‏ اند كه: بندگانم بايد مرا بخوانند.
از پيامبر گرامى (ص) نقل كرده‏اند كه فرمود:
«اعجزالنّاس من عجز عن‏الدّعاء و ابخل‏النّاس من بخل بالسّلام.»
ناتوان‏ترين مردم كسى است كه از دعا و نيايش با خدا ناتوان باشد و خود را از اين نعمت گران محروم سازد؛ و تنگ‏چشم‏ترين انسانها كسى است كه در سلام به ديگران بخل ورزد.

«وليؤمنوا بى لعلّهم يرشدون»
و بايد به من ايمان آورند؛ باشد كه راه يابند
در تفسير اين جمله، از ششمين امام نور (ع) نقل كرده ‏اند كه فرمود: منظور اين است كه مردم باايمان بايد يقين بياورند كه تنها من توانايى آن را دارم كه خواسته‏هايشان را برآورم و نيايشهايشان را بشنوم.
چگونه؟
با توّجه به آنچه در تفسير اين آيه شريفه آمد، اين پرسش به ذهن متبادر مى‏شود كه ما در زندگى روزمرّه شاهديم كه بسيارى از مردم خداى را مى‏خوانند و دعا مى‏كنند، امّا خواسته ‏هاى آنان برآورده نمى‏شود. اين موضوع چگونه با آيه شريفه سازگار است؟
پاسخ‏
واقعيت اين است كه دعاى خالصانه و از دل برخاسته هيچ انسانى، چنانچه خواسته‏اش با حكمت پروردگار هماهنگ و در راستاى حقّ و عدالت باشد و براى نيايشگر و ديگران تباهى ايجاد نكند، بى‏پاسخ نمى‏ماند. خداوند چنين دعايى را مى‏شنود و خواسته مطرح ‏شده در آن را براساس حكمت خويش، گاه بيدرنگ و گاه ديرتر، برمى‏آورد. امّا نبايد فراموش كرد كه دعاى شايسته و بايسته شرايطى دارد كه از جمله آنها اين است كه نبايد تنها از زبان برخيزد، بلكه بايد از ژرفاى جان سرچشمه گيرد و زبان ترجمان دل باشد.

پرسشى ديگر
وقتى مى‏دانيم كه آفريدگار هستى براساس حكمت خويش كارها را تدبير مى‏كند و خواسته‏ ها را برمى ‏آورد و آنچه بايد، انجام مى‏دهد، پس دعاى ما و اجابت او چه مفهومى دارد؟
پاسخ‏
در پاسخ اين پرسش، دقّت در دو نكته‏اى كه خواهد آمد، ضرورى است:
1. دعا و نيايش، عالى‏ترين جلوه پرستش و نشان‏ دهنده روح فرمانبردارى از آفريدگار هستى است؛ و نيايشگر حقيقى، پرستنده واقعى خدا و كارش عبادت است. درنتيجه، دعا و نيايش، مفهومى بلند و سازنده دارد، خواه خواسته انسان برآورده شود يا نشود.
2. بسيار اتّفاق مى‏افتد كه پرستش و نيايش شرايط و مصلحتى پديد مى‏آورد كه ازطريق آن، خواسته انسان با حكمت پروردگار هماهنگ مى‏شود و آنگاه خداوند آن را برآورده مى‏سازد.
در اين مورد، از پيامبر گرامى (ص) نقل كرده‏اند كه فرمود:

«ما من مسلم دعااللّه بدعوةٍ ليس فيها قطيعة رحمٍ ولا اثمٍ الّا اعطاه‏اللّه بها احدى خصالٍ ثلاث: امّا اَنْ يعجّل دعوته؛ و امّا اَنْ يؤخّر له فى‏الآخرة؛ و امّا اَنْ يدفع من‏السّوء مثله.»
هر انسان توحيدگرايى خداى را بخواند، چنانچه در دعاى خويش قطع رحم يا گناهى نخواهد، آفريدگار هستى يكى از اين سه نعمت را به او ارزانى مى‏دارد:
1. دعاى او بيدرنگ اجابت مى‏شود؛
2. در سراى آخرت به خواسته‏اش مى‏رسد.
3. درپرتو آن دعا و نيايش، رويداد تلخ و گرفتارى سختى كه قرار بود برايش اتّفاق بيفتد، برطرف مى‏شود.

 


و نيز از آن حضرت روايت كرده ‏اند كه فرمود:

«... فانّى احبّ لاازال اسمع صوته...»
بسيار مى‏شود كه بنده‏اى از بندگان خدا دعا مى‏كند و خواسته‏اى از بارگاه خدا مى‏خواهد؛ امّا بدان دليل كه آفريدگارش او را دوست دارد، به فرشته امين پيام مى‏دهد كه در برآوردن خواسته بنده‏ام شتاب مكن، چرا كه من دوست دارم هماره صداى نيايش او را بشنوم. و نيز چه بسيار اتّفاق مى‏افتد كه بنده‏اى دعا مى‏كند و از آنجا كه خداوند بر او خشم گرفته است، به فرشته امين دستور مى‏دهد كه خواسته‏اش را برآورد، چرا كه نمى‏خواهم صداى او را بشنوم.

همچنين از امير مؤمنان (ع) نقل كرده‏ اند كه فرمود:

«ربّما اخّرت عن‏العبد اجابةالدّعا ليكون اعظم لأجرالسّائل...»
گاه براى آنكه پاداش دعا كننده پرشكوه‏تر شود و او بهتر و كاملتر به آرزوى خويش برسد، برآمدنِ خواسته‏ اش به تأخير مى‏افتد.

و نيز از «ابراهيم بن ادهم» - يكى از دانشوران مسلمان - پرسيدند: چرا هنگامى كه دعا مى‏كنيم، خواسته ‏هايمان برآورده نمى‏شود؟
و او پاسخ داد: بدان دليل كه شما مردم خداى را شناخته‏ ايد، با وجود اين، فرمانش را در زندگى بكار نمى‏گيريد؛ به پيامبر ارادت داريد، امّا او را الگو و سرمشق زندگى خود قرار نمى‏دهيد؛ قرآن را دريافت داشته ‏ايد، ولى مقرّراتش را اجرا نمى‏كنيد؛ نعمتهاى رنگارنگ خدا را مى‏خوريد، لكن سپاس ارزانى ‏دارنده آنها را بجا نمى‏آوريد؛ به بهشت اعتقاد داريد، بااينحال براى بدست‏آوردنش نمى‏كوشيد؛ از آتش دوزخ آگاهيد، مع ‏الوصف براى نجات از آن تلاش نمى‏كنيد؛ شيطان را شناخته‏ ايد، امّا با او كارزار نمى‏كنيد بلكه مطيع او هستيد...
پرتوى از اين آيه شريفه‏
از شورانگيزترين و پرشكوه‏ترين راههاى ارتباط انسان با آفريدگارش، دعا و نيايش و راز و نياز با آن بى‏ نياز است.

 

 


نيايش نه ‏تنها از ظريف‏ترين جلوه‏هاى پرستش و عبادت است، بلكه روح و جان و محتواى غنى و پربار آن، دليل نمايان توحيدگرايى و يكتاپرستى و از نشانه‏هاى عشق به خدا و رابطه بسيار نزديك و دوستانه با اوست.
نيايش، بهترين و برترين كار شايسته،
دلنشين‏ترين سخن و پسنديده‏ترين حال و هوا،
كليد بخشايش خدا به بندگان شايسته،
عامل هر نيكى و خير و بركت،
نردبان ترقّى و تكامل،
سلاح ايمان‏ آوردگان و راه و رسم پيامبران،
و پيوند قلب و جان با سرچشمه هستى است.
به همين جهت است كه وقتى بندگان خدا از پيامبر او مى‏پرسند كه چگونه او را بخوانند، با او راز و نياز كنند و خواسته‏ها و نيازهاى خويش را به بارگاه او برند، در پاسخ پرسش آنان اين آيه شريفه فرود مى‏آيد كه:
«وَ اِذا سَأَلَكَ عِبادى‏ عَنّى‏ فَاِنّى‏ قَريبٌ اُجيبُ دَعْوَةَالدّاعِ اِذا دَعانِ...»
و هنگامى كه بندگانم از تو درباره من بپرسند، بگو: من به آنان بسيار نزديك هستم و دعاى هر نيايشگرى را كه مرا بخواند، مى‏شنوم و به آن پاسخ خواهم داد...

منبع تفسیر مجمع البيان

 

آداب رفتار با كوچكترها (خردسالان)

+ نوشته شده در یکشنبه پانزدهم تیر 1393 ساعت 20:43 شماره پست: 251

 آداب رفتار با كوچكترها (خردسالان)

 

رفتار با خردسالان همانند برخورد با بزرگ سالان آداب خاصي دارد  :

يك ـ مهرورزي 
از آداب برخورد با خردسالان جامعه، ترحم و مهرباني به آنان است؛ زيرا خردسالان روحيه لطيف و زودرنجي دارند. آنان در برابر كوچكترين رفتار تُند و خشن، از خود واكنش نشان ميدهند و از انسان دوري مي جويند. ازاين رو، اگر قصد هدايت آنان به سوي نيكي و بازداشتن از پليدي و زشتي را داريم, بايد با آنان مشفقانه و با مهرباني برخورد كنيم. چنانكه رسول خدا صلی الله علیه و آله مي فرمايد: 
لَيسَ مِنّا مَن لَم... يَرحَم الصَّغيرَ؛ هر كه به كوچكتر رحم نكند از ما نيست».1

دوـ چشم پوشي از اشتباه 
افراد خردسال جامعه ممكن است اشتباه ها و سركشي هايي داشته باشند، كه شايد موجب ناراحتي و ايجاد مشكلات براي بزرگ ترها شود. در اين گونه موارد بايد به آنها آگاهي داد و از اشتباه هايشان درگذشت، چنان كه امام سجاد(ع) مي فرمايد:
«وَ امّا حقُ الصَّغير... العفوُ عَنهُ؛ و حق خردسال... گذشت و چشم پوشي از اوست2
 همچنين بنا به فرموده رسول خدا صلی الله علیه و آله :
«عَرامَةُ الصّبيَّ فِي صِغَرِه زيادةٌ فِي عَقْلِه في كبيره؛ سركشي خردسال در دوران كودكي، مايه فزوني عقل او در دوران بزرگ سالي است».3

سه ـ پرده پوشي بر لغزش 
در زندگي روزانه اجتماعي, افراد خردسال جامعه ممكن است آگاهانه يا ناآگاهانه لغزش هايي داشته باشند. اين لغزش ها را بايد به حساب خامي و جواني و ناآگاهي آنها گذاشت و از فاش كردن اسرار و لغزش هاي آنان خودداري كرد؛ زيرا فاش شدن اسرار و لغزش ها, آنان را در تكرار آنها گستاخ تر خواهد كرد و زشتي كار را از بين خواهد برد. در حالي كه با پردهپوشي لغزش، اميد به توبه او بيشتر است. چنانكه امام سجاد(ع) فرموده است: 
و أمّا حقّ الصَّغير … السَّتْرُ علي جَرائِر حِداثَتِه؛ فانَّه سَببٌ لِلتُوبه.4 
و امّا حق خردسال … پرده پوشي بر لغزش هاي كودكانه اوست كه موجب توبه او شود.

چهارـ پرهيز از تحريك آنان 
از ديگر آداب برخورد با خردسالان, دوري از تحريك كردن آنهاست. به تعبير ديگر, بزرگ ترها در برخورد با كوچكترها نبايد به گونهاي رفتار كنند كه آنان حُرمت بزرگترها را نگه ندارند. امام سجاد(ع) در ضمن حقوق كوچكترها مي فرمايد:
«وَ المدارَأهُ له و تركُ مُماحَكَته؛ و حق خردسال... كنار آمدن و دوري از تحريك كردن اوست».5
بايد يادآور شد در كشمكش هايي كه گاه و بيگاه در كوچه و خيابان بين خردسالان و بزرگ سالان به وجود مي آيد، فقط خردسالان نيستند كه زمينهساز اين مشكل شدهاند، بلكه بزرگترها نيز در تحريك آن نقش داشتهاند و دارند. «به دانشمندي گفتند: فلان عالم با كودكي نزاع مي كند. او گفت: اگر عالم و دانا بود، كارش به نزاع با كودك نمي كشيد.» در واقع، بهترين روش برخورد با رفتارهاي كودكان و خردسالان, مدارا و دوري از تحريك كردن و درگيري با آنان است.

پنج ـ كمك كردن 
افراد خردسال به دليل توان محدود جسمي و فكري, در بسياري از امور نياز به كمك و ياري بزرگترها دارند. ازاين رو، در زندگي روزانه, بزرگ ترها نبايد كمك خود را از آنها دريغ كنند. امام سجاد(ع) در بيان ديگر حقوق كوچك ترها فرموده است:
«المعونَةُ لَه؛ حق خردسال... كمك به وي است».6


 
شش ـ عمل كردن به وعده داده شده 
از ديگر آداب برخورد با خردسالان و كودكان, عمل كردن به وعده هاي داده شده است كه موجب دوستي و صميميت بيشتر آنان با بزرگ سالان مي شود. رسول خدا صلی الله علیه و آله مي فرمايد: «كودكان خود را دوست بداريد، به آنها ترحم كنيد و به وعده خود به آنان وفا كنيد».7
 
دعا ی اَللّـهُمَّ اَدْخِلْ عَلى اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ که پس از هر نماز برای آمرزش گناهان تا ر
+ نوشته شده در یکشنبه پانزدهم تیر 1393 ساعت 20:36 شماره پست: 250

بسم الله الرحمن الرحیم

اَللّـهُمَّ اَدْخِلْ عَلى اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ
اى خدا تو بر اهل قبرها نشاط و شادمانى عطا كن
اَللّـهُمَّ اَغْنِ كُلَّ فَقیرٍ
خدایا فقیران را بى نیاز گردان
اَللّـهُمَّ اَشْبِعْ كُلَّ جائِعٍ
خدایا گرسنگان را سیر گردان
اَللّـهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْیانٍ
خدایا برهنگان را لباس بپوشان

اَللّـهُمَّ اقْضِ دَیْنَ كُلِّ مَدینٍ

خدایا بدهى بدهكاران را ادا فرما
اَللّـهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبٍ
خدایا سوگواران را دل شاد ساز
اَللّـهُمَّ رُدَّ كُلَّ غَریبٍ
خدایا هر غریبى را به وطن باز رسان
اَللّـهُمَّ فُكَّ كُلَّ اَسیرٍ
خدایا هر اسیرى را آزادى بخش
اَللّـهُمَّ اَصْلِحْ كُلَّ فاسِدٍ مِنْ اُمُورِ الْمُسْلِمینَ
خدایا فسادگران در كار مسلمانان را اصلاح فرما
اَللّـهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَریضٍ
خدایا بیماران را شفا عنایت كن
اللّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنا بِغِناكَ
اى خدا به غناى خود جلو فقر ما را ببند
اَللّـهُمَّ غَیِّر سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِكَ
خدایا بدى هاى ما را به خوبى صفات خودت تغییر ده
اَللّـهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ وَاَغْنِنا مِنَ الْفَقْرِ
خدایا دیَن ما را ادا فرما و نادارى ما را به دارایى و بى نیازى بدل گردان
اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ 
كه تو بر هر چیز توانایى

صوتی 

تو باورکن

+ نوشته شده در جمعه سیزدهم تیر 1393 ساعت 4:46 شماره پست: 249

تو باور کن ....

زندگی زیباست، تماشاییست!

چرا زیبا نمیبینیم؟

چرا گاهی به پای این همه خوبی نمیشینیم؟

چرا با هم نمیخندیم؟

مگر دنیا چه کم دارد؟

ببین این آسمان آبیست!

ببین دنیای ما آکنده از پاکیست!

و خوبی تا ابد پاینده می ماند ....

تو باور کن

همین کافیست ...!

 

منبع

 
روزه وگرما
+ نوشته شده در پنجشنبه دوازدهم تیر 1393 ساعت 0:40 شماره پست: 248
روزه وگرما !!! واي!!!

 

(به بهانه ماه مبارك رمضان و گرماي شديد)

  

اگر انسان با ديد بصيرت بنگرد ، مي بيند كه اين سختي ها بجز خير براي انسان چيزي ندارد.نمونه اش همين روزه ، آنهم در اين هواي گرم؛ درست است كه سختي دارد اما:  إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا

داستانك:

پس از آنکه حضرت مریم علیها السّلام از دنیا رفت، حضرت عیسی علیه السّلام جنازه ی او را پس از تجهیز به خاک سپرد، سپس روح مادرش را دید و گفت: «مادر! آیا هیچ آرزویی داری؟»
مریم علیها السّلام پاسخ داد: «آری، آرزویم این است که در دنیا بودم و شب های سرد زمستانی را با مناجات و عبادت در درگاه خدا به بامداد می رساندم و روزهای گرم تابستان را روزه می گرفتم»

  منبع: داستان هایی از یاد خدا، صفحه 28

 

 

ثواب روزه گرفتن در گرما و در حال تشنگى‏

 

 

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام

مَنْ صَامَ يَوْماً فِي الْحَرِّ فَأَصَابَهُ ظَمَأٌ وَكَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ أَلْفَ مَلَكٍ يَمْسَحُونَ وَجْهَهُ وَ يُبَشِّرُونَهُ حَتَّى إِذَا أَفْطَرَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَا أَطْيَبَ رِيحَكَ وَ رَوْحَكَ مَلَائِكَتِي اشْهَدُوا أَنِّي قَدْ غَفَرْتُ لَه‏

 

يونس بن ظبيان از امام صادق عليه السّلام روايت كرده است:

كسى كه در گرما يك روز را روزه بدارد و تشنگى را تحمل كند، خداوند هزار فرشته را بر او مى‏گمارد تا دستهاى خود را بر روى او كشيده و او را بشارت دهند، و پس از آنكه افطار كرد خداوند مى‏فرمايد: چقدر خوش بويى! اى فرشتگان من گواه باشيد كه من او را آمرزيدم.

 منبع :ثواب الاعمال و عقاب الاعمال صفحه 148

منبع منبرک

 

ملکانون موردی چاری

+ نوشته شده در دوشنبه نهم تیر 1393 ساعت 17:0 شماره پست: 247

ملکانون موردی چاری

 

ملکانون موردی چاری

آخئری شهره ساری

نه گوزلدور گزماقا

یاریلا چای کناری

 

 

گئنه ای کاش یاز اولا

قئشین عومری آز اولا

بیر الینده بایاتی

بیر الینده ساز اولا

 

شیروانشاهلو داغلاری

آغارور قئش چاغلاری

اولارا سالام وئرور

قلعه جوقین باغلاری

 

 

گئنه ای کاش یاز اولا

قئشین عومری آز اولا

بیر الینده بایاتی

بیر الینده ساز اولا

 

 

چار باشیندا آغاجلار

ساچئنی سووا ساللّار

سهد داغی آخارسو

ملکانا تحفه یوللّار

 

گئنه ای کاش یاز اولا

قئشین عومری آز اولا

بیر الینده بایاتی

بیر الینده ساز اولا

  

 

 

 

نه گوزلدور باغلارین

یاشیللاشوب داغلارین

قدیم قلعه یه بنزیر

چولدکی چارداقلارین

 

شعر از استاد کریم زاده 

تصاویر کلا" اختصاصی و در طول سالیان گرفته ام و بعضی هاشون مربوط به سالهای قبل است .

 

 

عنوان وبلاگ: بازنشسته ای از ملکان
آدرس وبلاگ: http://malekankarmand.blogfa.com
توضیحات:  
نام نویسنده: ناصر میم ملکی
تاریخ تهیه نسخه پشتیبان: سه شنبه پنجم اسفند 1393 ساعت 23:42
آنا گؤروشو
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و هشتم اسفند 1393 ساعت 18:30 شماره پست: 455

گـــــئجه گؤردوم يوخودا شهر چراغــــــان اولدو

                              گـــــــؤردوگوم يــــــــئر،نظريمده يئكه ميدان اولدو

گؤرمــــــه ميشديم من او ميداني باخيرديم،بيردن

                              آنامـــــــــين قامــــــتي ميــــــــداندا نمايـــــان اولدو

نئــــچه ايلدن سورا گؤرسندي، ايشقلاندي گؤزوم

                              يــــــئتيشيب روحــــــو، منيم روحوما مهمان اولدو

آنامـــــــــين روحـــــــو منيم روحومولا بيرلشدي

                              ائــــــله بيل بير دانــــــــا جسميمده ايكي جان اولدو

چوخ سئوينديم اونو گوردوم اوره گيم چــيرپيندي

                              والـــــــه اولـــدوم، اودا گؤرچك مني  شادان اولدو

دئـــــــديم اي گـــؤزلريمين نورو آنا! هاردايدين؟

                             غــــــم هــــــــــجرينده اينان كي اوره گيم قان اولدو

اونـــدا كي سن واريـــــدين آنلاماديم قدريوي من

                              ســــــن گئـــــــده نــــدن سورا دنيا منه زندان اولدو

ده گـــؤروم توختـاميسان، ايندي يئرين راحتدير؟

                              دوداغــــــي قاچـــــدي باشين توولادي خندان اولدو

گــــؤزلريـن تيكدي منـــــــه حســـرتيله آه چكيب

                              پـوزولـــــوب حالــــــــــــي قهرلندي، پريشان اولدو

دئــــــــدي: من راحــــــــتم! آمما نــگرانم سنده ن

                              ســــــؤزو آغـــزيندا ،دولوب گؤزلري گيريان اولدو

آغـــــلايا - آغــــــلايا  دؤنــــدو ابــــــديت يولونا

                             يـــــولا دوشــــــــــدو او قدر گئتدي كي پنهان اولدو

قــــيشقرانـــدا: آنـــــا گئتمـــه مني يالقيز قويـــما!

                             هـــــاراييمدان،يــــــوخودان جمـــله هـــراسان اولدو

آييلاندان سورا گؤردوم كي گئديب يوخــدور آنام

                              وصل رؤويـــــاسي قوتولـــــدو يئنه هــــــجران الدو

قبر ائـــــوينده اؤلـــــــولرده نــگران دير بيزده ن

                              فلــــــــكين چــرخي چونوب گؤر نئجه دوران اولدو

منــــي دؤنياده هئچ آرواد سئوه بيلمز آنــــــا تك

                              بيـــــر دانايـــــدي آنــــام، افســوس اودا بيجان اولدو

يادينا جمـــــــــعه گؤنـــو دوشدو«سخا»نين آناسي

                             بـــــاشلاييب بو غـــــــــــزلي يازدي غزلخوان اولدو

 


 غملی گون کاش چوخ اولایدی ...
آناسیز گون اولمایایدی ...!

 

✯☾
هارا گئدسون دالونجاق مَنده گلّم { آنا جان }
محبّــت گـولّـرین مـــن اوردا درّم
دریب او گولّـری قلبیـمده سـرّم
✯☾
محبّت دریاسی ، مهربان آنا
✯☾
من یاتمامیش یاتمییبسان باخیبسان
سسیم گلیب منه طرف آخیبسان
اولدوغوننـان دوداقـیمه یاخیبسان
✯☾
محبّت دریاسی ، مهربان آنا
✯☾
بیرگؤزون ایشلییب بیرگؤزون باخیب
گاهداندا گؤزیاشون یاناخدان آخیب
نئنیم کی غم اوخین منیلن تاخیب
✯☾
محبّت دریاسی ، مهربان آنا
✯☾
من آغلادیم سن ده منّن آغلادون
یارا جیسمیم محبّت له ساغلادون
عاشیق لرین اَلین والله باغلادون
✯☾
محبّت دریاسی ، مهربان آنا
✯☾
من قاچمیشام سنده منّن قاچیبسان
قیید میشم قولّلاروی آچیبسان
بالام دئییب قوجاقیوه باسیبسان
✯☾
محبّت دریاسی ، مهربان آنا
✯☾
کاسـیبلیغین داشی یامـان دَیَنده
قضو قدر، غـم سیرفاسین سَـرَنده
گَـؤردوم بیــزه اؤز جانــووی وِرَنده
✯☾
محبّت دریاسی ، مهربان آنا
✯☾
گئجه گوندوز حتّی هامـی یاتاندا
یاغیشدا طـوفاندا قـاردا بوراندا
روزیـگار آ تا نـی آغــلار ســالاندا
✯☾
محبّت دریاسی ، مهربان آنا

 

[عنوان ندارد]

+ نوشته شده در دوشنبه چهارم اسفند 1393 ساعت 23:49 شماره پست: 481

مطلب بصورت موقت و بدون نمایش در وبلاگ ثبت شده است

 

 
روز پرستار
+ نوشته شده در دوشنبه چهارم اسفند 1393 ساعت 22:34 شماره پست: 480


 واژه ي زيباي "پرستار" يعني: 

 

پ: پيمان خون بستن براي مهر و ايثار

 

ر: رفتن به سوي خدمت خلق

 

س: سربلند و ساده زيست و سختکوش

 

ت: تکميل کننده کار طبيبان

 

ا: الگوي او مظهر تقوا، زينب کبري(س)

 

 ر: راضي و خوشنود از رحمت خدا. 

 
روز پرستار، روز

جاری عاطفه ها،

روز درخشیدن ایمان در قلب های مهربان،

روز افتخار انسان به انسانیّت

گرامی باد.

خسته نباشی پرستار!
 
لبخندهایتان، بوی گل های سرخ را در هوا می پراکند. همیشه چشمانی منتظر، بر در خیره اند تا تو با لباسی سپید، از راه برسی و لبخندهایت را تعارفشان کنی.
همیشه در دستانت دوا می آوری و بر لبانت ذکر شفا. آرامش، زیباترین هدیه ای است که به چشم های نگران دردمندان می دهی.
 
روز و شبت را یکی کرده ای تا زخم های هم نوعانت را التیام ببخشی و مهربانی ات را مرهم زخم هایشان کنی. خواب را بر خویش حرام کرده ای تا بیمارانت آرام بخواند.
همیشه با چشم هایت حرف می زنی تا مبادا کلمات، آرامش دلخواه بیماران را به هم بزند!
همیشه در صدای قدم هایت موجی از شوق است که در چشم دلتنگ هایی که بر تخت های بیمارستان خوابیده اند، موج می زند.
آرام و قرار نداری تا مبادا یکی از این همه عزیزانی که پرستاری شان می کنی، ناآرام شود!
 
صدای پایت، آشناترین صدایی است که بیماران می شناسند. راهروهای بیمارستان، بوی امیدواری تو را می فهمند؛ بوی امیدواری که در شتاب قدم هایت موج می زند.
 تمام پرنده های زخمی را مرهم می کنی تا آسمان پرواز را فراموش نکند.
 همیشه بر تمام زخم ها مرهم می شوی، با مردم همدم. هم بار غم مردم را میکشی و هم مرهم زخم هایشان می شوی و هم محرم اسرارشان.
 زندگی و شادی را توأمان و پیشکش تمام همراهان منتظر می کنی که در راهروی انتظار، با قلب هایی آکنده از امید، قدم می زنند.
 
خسته نباشی پرستار! 
خسته نباشی سنگ صبور!
لبخندهای شفا یافته گان،پیشکش زحمات بی پایانت!
همیشه شاد باشی
و خستگی ناپذیر!
 
 
ولادت شیر زن واقعه کربلا حضرت زینب سلام الله علیها و روز پرستار مبارک باد
+ نوشته شده در یکشنبه سوم اسفند 1393 ساعت 0:6 شماره پست: 479

 

بو گِئجَه دَهرَه قدم قویدون ای بحر کرم

 

دیلَّری شاد اِیلَدون، قلبیدَن رفع اولدی غم
 
گَلمیشوخ درگاهن ای دختر میر اُمَم
 
چَکمَروخ بیز سَندَن، اَل شیر یزدانه قسم
 
یوخدی قدرت ای خانم شانیویَ یازسون قلم
 
سَسلَروخ بیز یک صدا مفخر آل عبا
 
زینب ای درده دوا
 
آدیوا جانلار فدا
 
 
امشب ای بحر کرم حضرت زینب (س)، قدم بر دنیا قرار دادی
با آمدنت، روانها شاد گشتند و غم و غصه از قلبها رفت 
ای دختر میر امم! آمده ایم به درگاه 
قسم به شیر یزدان، ما دست از دامن تو برنخواهیم داشت
ای مایه افتخار آل عبا! ما همگی یک صدا تو را می خوانیم
خانم من! قلم آنقدر توان و قدرت ندارد که بتواند در شان شما بنویسد

                               زینب ای درمان هر دردی

                     جانها به قربان نام تو

                

«يا عماد من لا عمادله و يا سند من لاسند له يا من سجد لك سواد الليل و بياض النهار و شعاع الشمس و خفيف الشجر و اوي الماء يا الله يا الله يا الله.» 

اي پناهگاه كسي كه جز تو پناهي ندارد.

اي تكيه‌گاه كسي كه جز تو پشتوانه‌اي نمي‌شناسد

اي خدايي كه سياهي شب

و سپيدي روز

و روشنايي خورشيد

و صداي آرام درخت

و آب

براي تو سجده مي‌كنند.

اي خدا!

اي خدا!

اي خدا.....

 
زندگی كلبه دنجی ست كه در نقشه خود...
+ نوشته شده در یکشنبه سوم اسفند 1393 ساعت 0:4 شماره پست: 478
 
زندگی كلبه دنجی ست كه در نقشه خود...
دو سه تا پنجره روبه خیابان دارد...
گاه با خنده عجین است و گهی با گریه...
گاه خشك است و گهی شرشر باران دارد...
زندگی مرد بزرگیست كه در بستر مرگ...
به شفابخشی یك معجزه ایمان دارد...
زندگی حالت بارانی چشمان تو است...
كه در آن قوس و قزح های فراوان دارد...
زندگی آن گل سرخی ست كه تو می بویی...
یك سرآغاز قشنگی ست كه پایان دارد...
زندگی كن...
جان من، سخت نگیر...
رونق عمر جهان، چندصباحی گذر است...
قصه بودن ما...
برگی از دفتر افسانه ایه، راز بقاست...
دل اگر می شكند...
گل اگر می میرد...
واگر باغ بخود رنگ خزان می گیرد...
همه هشدار به توست...
جان من، سخت نگیر...
زندگی كوچ همین چلچله هاست...
به همین زیبایی...
به همین كوتاهی...
 
  :لبخند زندگی
 
وقتی کســـــی در کنـــــــارت هست خوب نگــــــاهش کــــن
+ نوشته شده در شنبه دوم اسفند 1393 ساعت 23:56 شماره پست: 477

  

وقتی کســـــی در کنـــــــارت هست

خوب نگــــــاهش کــــن

بـــــه تمــــــــام جــــزئیــــــاتــــــــش

به لبخنـــــد بین حرف هایش

به سبــــــــک ادایـــــــــ کلمـــــــــاتــــــــش

به شیــــــــوه ی راه رفتنــــــــش، نشستنـــــــش

به چشـــــم هایش خیره شو

دست هـــــــایش را به حافظــــــه ات بسپار

گاهی آدم ها انقدر سریع میروند ،

که حسرت یک نگاه سَرسَری را هم به دلت میگذارند...

 


 
وقتی کسی در کنارت هست، خوب نگاهش کن :
به تمام جزئیاتش
به لبخند بین حرف هایش
به سبک ادای کلماتش
به شیوه ی راه رفتنش، نشستنش
به چشم هاش خیره شو
دستهایش را به حافظه ات بسپار
گاهی آدم ها آنقدر سریع می روند که حسرت یک نگاه سرسری را هم به دلت میگذارند ...
همیشه دیر می فهمیم ، خیلی دیر ... !
که چیزی در حال تمام شدن است :
یک لحظه آفتاب در هوای سرد غنیمت می شود ... !
خدا در مواقع سختیها تنها پناه می شود ... !
دیدن یک دوست و آشنا در تنهایی و غربت آرزو می شود ... !
یک عزیز وقتی که از دست رفت، همه کس و عزیز می شود ... !
یک دوست وقتی از دست می رود خوبیهایش عیان می شود ... !
پاییز وقتی که تمام شد به نظر قشنگ و قشنگ تر می شود ... !
یک لحظه آزادی ، وقتی که دربند باشی غنیمت میشود ... !
سلامتی وقتی که در بستر بیماری باشید آرزو میشود ... !
یک لبخند وقتی که دل شکسته ی رویا میشود ... !
امروز تمام چیزها و آدمهای اطرافمان را خوب نگاه کنیم و قدرشان را بدانیم ...
زندگی آنقدر ها هم طولانی نیست ...
تقدیم به دوستانی که هیچوقت کسی جایشان را پر نمی کند ...
 
 
 

بدون شرح

+ نوشته شده در جمعه یکم اسفند 1393 ساعت 15:19 شماره پست: 476

 

مرا شيوه چشم تو کافي است

 

رياضت کش به بادامي بسازد

 

 
مسخره كردن بندگان خدا اکیدا" ممنوع
+ نوشته شده در جمعه یکم اسفند 1393 ساعت 15:8 شماره پست: 473

مسخره كردن بندگان خدا 

 

( اکیدا" ممنوع )

 

  

 

 

مسخره كردن مردم چه نسبت به قيافه و شكل ، يا به خاطر فقر و تهى دستى ، و يا به علّت دين دارى و ايمان ، و يا به سبب شغل و كار ، و يا به خاطر هر موقعيت و وضعى ، گناهى بزرگ و معصيت و خطايى است كه عقوبت و مكافات دنيايى و آخرتى به دنبال دارد .

مسخره كردن مردم در حقيقت توهين به شخصيت ايشان و تحقير و خوار شمردن آنهاست .

قرآن مجيد از مسخره كنندگان به عنوان منافق ، ستمكار و مفسد ياد مى كند و آنان را مستحق عذاب دردناك مى داند .

سوره بقره - آیه 14

( وَإِذا لَقُواْ الَّذِينَ آمَنوا قَالوا آمَنّا وَإِذا خَلَوا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالوا إِنّا مَعَكُم إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِءُونَ 

« اينان هنگامى كه با اهل ايمان ديدار كنند مى گويند ايمان آورديم و چون با شياطينشان « كه سردمداران كفر و شركند » خلوت كنند مى گويند با شماييم و هدف ما از برخورد با مؤمنان مسخره كردن آنان است » .

 

سوره حجرات آیه 11:

یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لَا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَی أَن یَکُونُواْ خَیْراً مِّنْهُمْ وَلَا نِسَآءٌ مِّن نِّسَآءٍ عَسَی أَن یَکُنَّ خَیْراً مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُواْ أَنفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُواْ بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یَتُبْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ.

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، مبادا گروهی (از شما) گروهی دیگر را مسخره کند، چه بسا که مسخره‌شدگان، بهتر از مسخره‌کنندگان باشند؛ و زنان نیز، زنان دیگر را مسخره نکنند، شاید که آنان بهتر از اینان باشند؛ و در میان خودتان عیب‌جویی نکنید و یکدیگر را با لقب‌های بد نخوانید. (زیرا) فسق (و بدنام بودن) پس از ایمان، بد رسمی است، (و سزاوار شما نیست.) و هرکس (از این اعمال) توبه نکند، پس آنان همان ستمگرانند.

رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود : خداى تبارك و تعالى فرموده :

مَن أَهَانَ لِى وَلِيّاً فَقَد أَرْصَدَ لِمُحَارَبَتِى(2) .

« هركه به دوستى از من اهانت كند ، يقيناً به جنگ با من كمين كرده !! »

امام صادق (عليه السلام) فرمود :

هنگامى كه قيامت شود ، يك منادى ندا كند : روگردانان از دوستان من كجايند ؟ پس گروهى كه صورتشان گوشت ندارد برخيزند . در آن وقت گفته شود : اينان كسانى هستند كه اهل ايمان را آزردند و با آنان به دشمنى برخاستند و نسبت به آنها عناد ورزيدند و آنان را با درشتى و سرسختى در دينشان سرزنش كردند . سپس فرمان رسد كه آنها را به دوزخ برند .

رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود : خداى عز و جل فرموده :

قَد نَابَذَنِى مَن أَذَلَّ عَبدِى المُؤْمِنَ(3) .

« كسى كه بنده ى مؤمن مرا خوار كند ، آشكارا به جنگ با من برخاسته !! »

1 ـ بقره : 14 .

2 ـ 3 ـ كافى : 2 / 351 ، باب من آذى المسلمين . . .  ، حديث 2 و 6 .

 

آرى ، به ريشخند گرفتن مردم و مسخره كردن آنان ، در حقيقت توهين كردن به آنان و آزار دادن روحى و كوچك شمردن آنهاست .

قرآن مجيد به شدت مردان و زنان را از اين كه به مسخره كردن يكديگر اقدام كنند نهى مى كند و مسخره كنندگانى كه از اين كار زشت خود توبه نمى كنند ستمكار مى داند .

امام صادق علیه السّلام می فرمایند:

«هیچ انسانی رو در رو به مؤمنی طعن نزند و او را مسخره نکند، جز اینکه به بدترین مرگ ها هلاک شود و پس از مرگ درخواست بازگشت به خیر کند (یعنی تمنّا کند او را به دنیا باز گردانند تا جبران مافات نماید.)

(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال،شیخ صدوق ترجمه غفاری، ص 286)

 

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:

دوزخیان با همه شکنجه و عذابی که دارند از آزار چهار طایفه در رنجند و عذاب می برند. اینان را از حمیم جهنّم می چشانند و فریادشان به واویلا و واثبورا بلند است....

یکی از آن چهار طایفه چرک و خون از دهانش جاری است. جهنمیان می پرسند که این دور از رحمت، حال و وضعش چیست؟ و چه کرده که به این عذاب دچار شده که ما با همه گرفتاری های خود، از آن در زحمتیم؟ گویند: این دور از رحمت کارش مسخرگی و ادای این و آن در آوردن بود و می نگریست هر کلام زشتی که می دیدید ادای آن را در می آورد.

(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال،شیخ صدوق ترجمه غفاری،ص 297)

 

 


ای کسانی که ایمان آورده‌اید، مبادا گروهی (از شما) گروهی دیگر را مسخره کند، چه بسا که مسخره‌شدگان، بهتر از مسخره‌کنندگان باشند.

 


قرآن

سوره حجرات آیه 11:

یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لَا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَی أَن یَکُونُواْ خَیْراً مِّنْهُمْ وَلَا نِسَآءٌ مِّن نِّسَآءٍ عَسَی أَن یَکُنَّ خَیْراً مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُواْ أَنفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُواْ بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یَتُبْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ.

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، مبادا گروهی (از شما) گروهی دیگر را مسخره کند، چه بسا که مسخره‌شدگان، بهتر از مسخره‌کنندگان باشند؛ و زنان نیز، زنان دیگر را مسخره نکنند، شاید که آنان بهتر از اینان باشند؛ و در میان خودتان عیب‌جویی نکنید و یکدیگر را با لقب‌های بد نخوانید. (زیرا) فسق (و بدنام بودن) پس از ایمان، بد رسمی است، (و سزاوار شما نیست.) و هرکس (از این اعمال) توبه نکند، پس آنان همان ستمگرانند.

 

* ایمان، با مسخره کردن بندگان خدا، سازگار نیست. «یا ایّها الّذین آمنوا لایسخر»

* کسی که مردم را از توهین به دیگران باز می‌دارد، نباید در شیوه‌ی سخنش توهین باشد. «لایسخر قوم من قوم» (نفرمود: «لاتسخروا» یعنی شما که مسخره‌کننده هستید.)

* مسخره کردن، کلید فتنه، کینه و دشمنی است. «لایسخر قوم...» (بعد از بیان برادری و صلح و آشتی در آیات قبل، از مسخره کردن نهی شده است)

ریشه‌ مسخره کردن، احساس خودبرتربینی است که قرآن این ریشه را می‌خشکاند و می‌فرماید: نباید خود را بهتر از دیگران بدانید، شاید او بهتر از شما باشد.

 

* ریشه‌ی مسخره کردن، احساس خودبرتربینی است که قرآن این ریشه را می‌خشکاند و می‌فرماید: نباید خود را بهتر از دیگران بدانید، شاید او بهتر از شما باشد. «عسی ان یکونوا خیرا»

* ما از باطن و سرانجام مردم آگاه نیستیم، پس نباید ظاهربین، سطحی‌نگر و امروزبین باشیم. «عسی‌ان‌یکونوا خیراً...»

* عیب‌جویی از مردم، در حقیقت عیب‌جویی از خود است. «و لاتلمزوا انفسکم»

* نقل عیب دیگران، عامل کشف عیوب خود است. «و لاتلمزوا انفسکم»

* بد صدا زدن، یک طرفه باقی نمی‌ماند؛ دیر یا زود، مسئله به دو طرف کشیده می‌شود. «لاتنابزوا بالالقاب» («تنابزوا» برای کار طرفینی است)

مسخره کردن و بد نام بردن، گناه است و توبه لازم دارد. البته توبه، تنها به زبان نیست، بلکه توبه‌ی تحقیر کردن، تکریم نمودن است.

 

* مسخره کردن و بد نام بردن، گناه است و توبه لازم دارد. «و من لم یتب فاولئک هم الظالمون» (البته توبه، تنها به زبان نیست، بلکه توبه‌ی تحقیر کردن، تکریم نمودن است.)

* مسخره کردن، تجاوز به حریم افراد است و اگر مسخره کننده توبه نکند، ظالم است. «فاولئک هم الظالمون»

* در شیوه‌ی تبلیغ، آنجا که مسئله‌ای مهم است یا مخاطبان متنوع هستند، باید مطالب تکرار شود. «قوم من قوم... ولانساء من نساء»

منبع: باشگاه خبرنگاران 

 

 

بایاتی لار

+ نوشته شده در جمعه یکم اسفند 1393 ساعت 13:25 شماره پست: 468

 

آغ الما قيزل آلما

تاقچايا دوزول آلما

بيلسئديم يار گوندريب

ساخلارديم يوز ايل آلما

 

آبي دونون آستانا

كهليك گيريب بوستانا

قور خورام ياغيش ياغا

قارا تئل لر ايسلانا

 

يار قاپيني آچيبدي

نيه رنگين قاچيبدي

دور گل، بيزيم باخچايا

گور نه گوللر آچيبدي؟

 

داغ باشيني ساري گؤردي

گؤز قامشادي تار گؤردي

جفاسيني من چكديم

صفاسيني اغيار گؤردي

 

داغدا دومان يئري وار

قاشدا كمان يئري وار

بير جوت نار ايتيرميشم

سنده گمان يئري وار

 

اليمده علميم وار

قيزيلدان قلميم وار

ياخيندان گوره نميرم

اوزاقدن سلاميم وار
 


این همه نقش عجب
+ نوشته شده در چهارشنبه نهم مهر 1393 ساعت 16:18 شماره پست: 329
این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود
هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار
کوه و دریا و درختان همه در تسبیح‌اند
نه همه مستمعی فهم کنند این اسرار
"سعدی"
  آثار نيكي و احترام به والدين + نوشته شده در دوشنبه هفتم مهر 1393 ساعت 22:35 شماره پست: 326 مطلب بصورت موقت و بدون نمایش در وبلاگ ثبت شده است
آثار نيكي و احترام به والدين
 
نيكي و احترام به پدر و مادر و راضي و خشنود نمودن آنان، آثار و فوايد بسيار مهم و ارزنده و سعادت دنيوي و اخروي را در پي خواهد داشت . در اينجا به برخي از آنها اشاره مي كنيم: 1 - خشنودي خداوند و غفران الهي
  2 - طول عمر
  پيامبر(ص)در اين باره مي فرمايد: « اي فرزند آدم! به پدر و مادرت نيكي كن و صله رحم داشته باش تا خداوند، كارت را آسان و عمرت را طولاني بگرداند.  امام باقر (ع) نيز با تحسين كساني كه والدين خود را مورد احترام و نيكي قرار مي دهند مي فرمايد: «خوشا به حال كسي كه به پدر و مادر خود نيكي كند، زيرا خداوند بر عمر او مي افزايد»... 3 - فراواني روزي
 در آيه 14 سوره لقمان، شكر والدين هم رديف شكر خدا آمده است:«أَنِ اشْكُرْ لِي وَ لِوالِدَيْكَ؛ [به انسان توصيه كرديم]كه شكرگزار من و پدر و مادرت باش!» امام رضا(ع) در اين باره مي فرمايد:«خدا امر فرموده به شكرگذاري از خودش و براي والدين، پس اگر كسي والدين را شكر نكند، خدا را هم شكر نمي كند. 4- آسان شدن مرگ
  خداوند در قرآن كريم در وصف مرگ پرهيزگاران مي فرمايد: «همانها كه فرشتگان [مرگ]روحشان را مي گيرند در حالي كه پاك و پاكيزه اند به آنها مي گويند: «سلام بر شما! وارد بهشت شويد به خاطر اعمالي كه انجام مي داديد!»(نحل/32) امام صادق(ع) راحتي در هنگام مرگ و آسان شدن سكرات موت را از ديگر آثار احترام و نيكي به والدين برشمرده و مي فرمايد: «كسي كه دوست دارد خداي متعال سختي هاي مرگ را بر او آسان سازد، نسبت به خويشان و نزديكان و پدر و مادرش نيكوكار باشد و اگر چنين كند خداي متعال سختي هاي مرگ را بر او آسان مي كند» 5 - ورود به بهشت و برخورداري از درجات بالاي بهشتي
  «براي هر يك برابر اعمالي كه انجام داده اند درجاتي است، كه پروردگار تو از آنچه مي كنند غافل نيست.»(انعام/132) اگر احترام به پدر و مادر در نزد خدا در مرتبه اي بسيار بالا قرار دارد، پس چه پاداشي بهتر و ارزشمندتر از بهره مندي از بهشت و درجات بالاي آن براي انسان مي تواند وجود داشته باشد؟ امام باقر(ع) در مورد مؤمنان برخوردار از جايگاه والاي بهشتي مي فرمايد: «اگر مؤمني چهار ويژگي در خود داشته باشد خداوند او را در بالاترين و شريف ترين جايگاه قرار خواهد داد: كسي كه يتيمي را پناه داده و بر او پدرانه نظر افكند، كسي كه ضعيفي را مورد ترحم قرار دهد و در حد كفايت به او كمك كند، كسي كه به والدين خود انفاق و با آنان مدارا كند، و[آن كه]به ايشان نيكي كرده واز نگران ساختن آنها اجتناب نمايد.» 6 - همنشيني با نيكان
  7 - اجابت دعاي والدين در حق فرزندان
  8 - موجب نيكي فرزندان
امام صادق(ع) مي فرمايد: «به پدرانتان نيكي كنيد تا فرزندانتان به شما نيكي كنند.» (بحارالانوار/ج71/ص65) 
 
مطالب تکمیلی و زیبا را در ادامه مطلب مطالعه فرمائید:
منبع 
آثار نيكي و احترام به والدين
 
نيكي و احترام به پدر و مادر و راضي و خشنود نمودن آنان، آثار و فوايد بسيار مهم و ارزنده و سعادت دنيوي و اخروي را در پي خواهد داشت . در اينجا به برخي از آنها اشاره مي كنيم: 1 - خشنودي خداوند و غفران الهي
خشنودي خداوند يكي از مهم ترين نتايج نيكي و احترام به والدين است چنان كه امام صادق (ع) مي فرمايد: «حسن سلوك و نيكي به والدين از حسن شناخت و معرفت عبد به خداوند تعالي است، زيرا هيچ عبادتي انسان را به سرعت نيكي به پدر و مادر به خشنودي خداوند تعالي نمي رساند آن هم احساني كه محض تحصيل رضاي پروردگار باشد.» بدين جهت خداوند در سوره اسراء بعد از آنكه انسان را به نيكي كردن و احترام به پدر و مادر دستور مي دهد، مي فرمايد: «پروردگارتان به آنچه در درون شماست، آگاه تر [از خودتان]است. اگر صالح باشيد، قطعاً او آمرزنده توبه كنندگان است.»(اسراء/25) بنا بر اين از آنجا كه گاهي در باره حفظ حقوق پدر و مادر و احترام آنها و تواضعي كه بر فرزند لازم است ممكن است لغزش هايي پيش بيايد كه انسان آگاهانه يا ناآگاه به سوي آن كشيده شود . چنانچه بلافاصله پشيمان شود و در مقام جبران برآيد، مسلماً مشمول عفو خدا خواهد شد. 2 - طول عمر
يكي ديگر از آثار احترام به والدين، طولاني شدن عمر انسان است .پيامبر(ص)در اين باره مي فرمايد: « اي فرزند آدم! به پدر و مادرت نيكي كن و صله رحم داشته باش تا خداوند، كارت را آسان و عمرت را طولاني بگرداند. پروردگارت را فرمان ببر تا خردمند به شمار آيي و از او نافرماني نكن كه نادان شمرده مي شوي.» همچنين مي فرمايد:«در آنچه خداي متعال در «الواح» به موسي(ع) داد، از جمله چنين بود:... مرا و پدر و مادرت را سپاسگزاري كن، تا تو را از نابود شدن ها حفاظت كنم و اجلت را به تأخير بيندازم و به تو زندگي اي پاك ببخشم و تو را از اين زندگي به سوي بهتر از آن، ببرم.» امام باقر (ع) نيز با تحسين كساني كه والدين خود را مورد احترام و نيكي قرار مي دهند مي فرمايد: «خوشا به حال كسي كه به پدر و مادر خود نيكي كند، زيرا خداوند بر عمر او مي افزايد» 3 - فراواني روزي
خداوند متعال «رزاق» است؛ تمامي موجودات بر سفره لطف و احسان او حضور دارند و از نعمت هاي او چه مادي و چه معنوي بهره مند مي شوند. وظيفه ما در قبال اين همه نعمتي كه خداوند به ما عطا كرده اين است كه هميشه و در همه حال سپاسگزار او باشيم. در حقيقت شكر نعمت عامل بسيار مؤثري در افزايش نعمت ها و الطاف الهي است كه خداوند با صراحت بدان اشاره فرموده است: « و پروردگارتان اعلام كرد كه اگر مرا سپاس گوييد، بر نعمت شما مي افزايم و اگر كفران كنيد، بدانيد كه عذاب من سخت است.» پدر و مادر نيز از جمله بزرگترين نعمت هايي هستند كه خداوند به بندگانش ارزاني داشته است و بايد خدا را به خاطر وجود اين نعمت هاي گرانقدر شاكر بود . در آيه 14 سوره لقمان، شكر والدين هم رديف شكر خدا آمده است:«أَنِ اشْكُرْ لِي وَ لِوالِدَيْكَ؛ [به انسان توصيه كرديم]كه شكرگزار من و پدر و مادرت باش!» امام رضا(ع) در اين باره مي فرمايد:«خدا امر فرموده به شكرگذاري از خودش و براي والدين، پس اگر كسي والدين را شكر نكند، خدا را هم شكر نمي كند. 4- آسان شدن مرگ
مرگ يك رخداد طبيعي در زندگي انسان است و در روايتي از امام رضا(ع) به عنوان يكي از وحشتناك ترين مراحل زندگي انسان معرفي شده است. در حالي كه مرگ براي انسان مؤمن و صالح آسان و بنا به سخن امام علي(ع) ارزشمندترين هديه براي او مي باشد آن جا كه فرمود: «أفضل تحفة المومن الموت» خداوند در قرآن كريم در وصف مرگ پرهيزگاران مي فرمايد: «همانها كه فرشتگان [مرگ]روحشان را مي گيرند در حالي كه پاك و پاكيزه اند به آنها مي گويند: «سلام بر شما! وارد بهشت شويد به خاطر اعمالي كه انجام مي داديد!»(نحل/32) امام صادق(ع) راحتي در هنگام مرگ و آسان شدن سكرات موت را از ديگر آثار احترام و نيكي به والدين برشمرده و مي فرمايد: «كسي كه دوست دارد خداي متعال سختي هاي مرگ را بر او آسان سازد، نسبت به خويشان و نزديكان و پدر و مادرش نيكوكار باشد و اگر چنين كند خداي متعال سختي هاي مرگ را بر او آسان مي كند» 5 - ورود به بهشت و برخورداري از درجات بالاي بهشتي
از جمله آثار اخروي كه در نتيجه احترام به پدر و مادر براي انسان حاصل مي شود ،رسيدن به بهشت و بهره مندي از نعمتهاي فراوان آن است. خداوند در قرآن سعادت و شقاوت انسان را بسته به اعمال او مي داند و براي هر يك از اعمال انسان درجه و مرتبه اي قرار داده است: «براي هر يك برابر اعمالي كه انجام داده اند درجاتي است، كه پروردگار تو از آنچه مي كنند غافل نيست.»(انعام/132) اگر احترام به پدر و مادر در نزد خدا در مرتبه اي بسيار بالا قرار دارد، پس چه پاداشي بهتر و ارزشمندتر از بهره مندي از بهشت و درجات بالاي آن براي انسان مي تواند وجود داشته باشد؟ امام باقر(ع) در مورد مؤمنان برخوردار از جايگاه والاي بهشتي مي فرمايد: «اگر مؤمني چهار ويژگي در خود داشته باشد خداوند او را در بالاترين و شريف ترين جايگاه قرار خواهد داد: كسي كه يتيمي را پناه داده و بر او پدرانه نظر افكند، كسي كه ضعيفي را مورد ترحم قرار دهد و در حد كفايت به او كمك كند، كسي كه به والدين خود انفاق و با آنان مدارا كند، و[آن كه]به ايشان نيكي كرده واز نگران ساختن آنها اجتناب نمايد.» 6 - همنشيني با نيكان
يكي از پيامدهاي نيك احترام به والدين، همنشيني با نيكان در آخرت است. بزرگترين آرزو و خواسته اهل ايمان، همنشيني با «ابرار» چه در دنيا و چه در آخرت است . آنان از خدا مي خواهند كه با نيكان بميرند و با ايشان محشور شوند: «پروردگارا! گناهان ما را بيامرز و زشتي هاي ما را بپوشان و ما را با نيكان بميران.» كسي كه به خدا ايمان داشته باشد، براي جلب رضايت خداي متعال و برخورداري از فضل و رحمت الهي تمام سعي و تلاش خود را به كار مي گيرد و با اعمال شايسته ،راه رسيدن به رستگاري را مي پيمايد . يكي از آن اعمال نيك، احترام به پدر و مادر است كه سعادت آخرت و همنشيني با نيكان را به دنبال خواهد داشت . پيامبر اكرم(ص) در بيان نيكي به پدر و مادر و نتيجه آن در آخرت و روز قيامت مي فرمايد: «كسي كه براي پدر و مادرش حج انجام دهد و يا بدهكاري آنها را بپردازد، خداوند او را در روز قيامت با نيكان بر مي انگيزد.» 7 - اجابت دعاي والدين در حق فرزندان
انسان موجودي است كه هميشه به خداوند محتاج است و همواره در تمام كارها بايد به او متوسل شود و از او كمك بخواهد . دعا بهترين وسيله ارتباط بين خدا و انسان است . خداوند بزرگ بندگان خود را به دعا كردن سفارش نموده و وعده استجابت به آنان داده است. چنانكه درسوره بقره مي فرمايد: «دعاي دعا كننده را، به هنگامي كه مرا مي خواند، پاسخ مي گويم.» البته خداوند متعال براي دعا و استجابت آن و همچنين براي درخواست كنندگان آن شرايطي قرار داده است كه بايد به آن شرايط عمل نمود. در اين خصوص پدر و مادر از جمله كساني هستند كه دعايشان در حق فرزندان خوش رفتار مستجاب مي شود . در اهميت دعا براي فرزندان همين بس كه حضرت امام سجاد(ع) در صحيفه سجاديه، دعاي 25 را به فرزندان خود اختصاص مي دهد و از خداوند نيك بختي آ نها را مي خواهد. امام صادق(ع) در اهميت دعاي والدين در حق فرزندان مي فرمايد: «خداوند دعاي سه كس را رد نخواهد كرد: دعاي پدر در حق فرزند در هنگام نيكي به او، دعاي پدر بر ضد فرزند(نفرين) هنگامي كه مورد عاق او واقع شود و دعاي مظلوم بر ظالم.» 8 - موجب نيكي فرزندان
والدين از نظر اخلاقي و تربيتي بر فرزندان خود تأثير زيادي دارند. پدر و مادر اولين كساني هستند كه فرزندان در تمام مراحل زندگي،آنها را به عنوان الگوي خود قرار مي دهند. بنا بر اين كسي كه انتظار ادب و معرفت و حق شناسي از فرزندانش دارد، بايد همين حالت را نسبت به پدر و مادر خودش و بزرگترها نشان دهد، تا كوچكترها هم از او بياموزند.اگر كسي پدر و مادرش را احترام كرد نتيجه آن را در احترام فرزندانش به خود خواهد ديد. اگر فرزند ببيند كه پدر و مادرشان نيكي به والدين را سرلوحه زندگي خود قرار داده اند و به آن اهتمام مي ورزند، او هم نسبت به آنان چنين خواهد كرد. امام صادق(ع) مي فرمايد: «به پدرانتان نيكي كنيد تا فرزندانتان به شما نيكي كنند.» (بحارالانوار/ج71/ص65) 
چقدر بخشنده ایم ؟
+ نوشته شده در یکشنبه ششم مهر 1393 ساعت 22:37 شماره پست: 325
 خود را بسنجیم : 
 
چقدر بخشنده ایم 
 

سوره : آل عمران آیه : 134
متن عربی آیه : 

الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاء وَالضَّرَّاء
وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ
وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ
وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ
 
آنهايى كه از مال خود به فقرا در حال وسعت و تنگدستى انفاق كنند
و خشم و غضب فرو نشانند
و از بدى مردم درگذرند
(چنين مردمى نيكوكارند) و خدا دوستدار نيكوكاران است
 تفسیر الميزان از تبیان

 
تفسیر مجمع البيان
 
 
«الّذين ينفقون فى ‏السّرّاء والضّرّاء»
همان ان كه در گشايش و تنگنا، انفاق مى‏كننددر تفسير دو واژه «سرّا» و «ضرّا» دو نظر ارائه شده است:1. بعضى اين دو واژه را به ‏معناى «تنگدستى و گشايش» گرفته ‏اند.2. و برخى آن دو را به «شادمانى و اندوه» معنا كرده ‏اند و معتقدند آيه شريفه بيانگر اين واقعيت است كه اين فراز و نشيبها وحالات گوناگون روحى، هرگز آنان را از انفاق در راه خدا باز نمى‏دارد.
«والكاظمين ‏الغيظ والعافين عن ‏النّاس»
و آنان كه به ‏هنگام جوشش خشم، آن را فرو مى‏برند و از كسانى كه به آنان خسارت و آزار رسانده ‏اند، انتقام نمى‏گيرند و بجاى آن‏شكيبايى پيشه مى‏سازند.و نيز آنان كه از گناه و لغزش مردم درصورتيكه نظام جامعه گسيخته نشود، مى‏گذرند.
«واللّه يحبُ ‏المحسنين»
 
آيه شريفه بيان مى‏دارد كه هر كه اينگونه شد و به اين ويژگيها آراسته گرديد، نيكوكار است؛ و خداوند نيكوكاران را دوست دارد و به آنان پاداشى عظيم مى‏دهد.به ‏اعتقاد دسته ‏اى از مفسّران، ممكن است احسان و نيكى، خود يكى ديگر از ويژگيهاى پرواپيشگان و شرط تقوى‏ باشد. و در تفسير واژه «احسان»، برخى برآنند كه منظور اين است كه به كسانى نيكى كنى كه در مورد تو بدرفتارى كرده ‏اند؛ چرا كه نيكى به كسانى كه به تو نيكى كرده ‏اند، نوعى دادوستد و معامله است، نه نيكى و نيكوكارى.
پرتوى از روايات‏
نخستين ارزشى كه آفريدگار هستى آن را از ويژگيهاى اهل بهشت شمرده و مردم را بدان ترغيب فرموده، خصيصه انسانى و اخلاقى بخشندگى و سخاوت است. در اين مورد، روايات ارزنده و انسانسازى نيز رسيده است كه به برخى از آنها نظر مى‏افكنيم:
1.از پيامبر گرامى آورده ‏اند كه فرمود: السّخاءُ شجرة فی‏الجّنة اغصانها فى ‏الدّنيا من تعلّق بغصن من اغصانها قادته الى‏الجنّة والبخل شجرة فى‏النّار اغصانها فى‏الدّنيا فمن تعلّق بغصن من اغصانها قادته الى‏النّارّ.»(201)
بخشندگى و سخاوت، درخت پرميوه‏اى است در بهشت كه شاخه و برگ آن تا دنيا گسترش يافته است؛ هر كه به شاخه‏اى از آن درآويزد، او را به بهشت پرطراوت خدا راه مى‏نمايد. و بخل و تنگ ‏چشمى، درختى است از درختهاى دوزخ كه شاخساران آن تا دنيا امتداد يافته است؛ هر كه به شاخه‏اى از آن چنگ زند، او را به دوزخ راه خواهد نمود.
2. اميرمؤمنان(ع) فرمود: «الجنّةُ دارالاسخياء.»(202)
بهشت، خانه و قرارگاه سخاوتمندان است.
3. و نيز فرمود:
«السّخى قريب من‏اللّه قريب من‏الجنّة قريب من‏النّاس و بعيد من‏النّاروالنجيل بعيد من‏اللّه بعيد من‏الجنة بعيد من‏النّاس و قريب من‏النّار.»(203)
بخشنده، به خدا و بهشت و مردم نزديك و از آتش دوزخ دور است؛ و بخيل، به عكس او، از خدا و بهشت و مردم دور و به آتش دوزخ بسيار نزديك است.
ارزش انسانى و اخلاقى ديگر
آفريدگار هستى در ادامه آيه شريفه ، فروبردن خشم را نيز از ويژگيهاى ديگر بهشتيان و پرواپيشگان عنوان مى‏سازد.1. از پيامبر گرامى آورده ‏اند كه فرمود: «من كظم غيظه و هو قادر على انفاذه ملأهُ‏اللّه يوم‏القيامه آمناً و ايماناً.»(204)
هر كه خشم خود را فرو برد درحاليكه مى‏تواند انتقام بگيرد، خداوندوجود او را در روز رستاخيز، سرشار از شادمانى، امنيّت و ايمان مى‏سازد.
2. همچنين روايت كرده‏اند كه فرمود: «كاظم‏الغيظ كضارب‏السّيف فى سبيل‏اللّه فى وجه عدوّه.»(205)
فرو برنده خشم همانند كسى است كه با شمشير آخته روياروى دشمنان خدا ايستاده و درراه او شمشير مى‏زند.
3. و نيز فرمود: «ليس‏الشّديد بالصّرعه انمّا الشّديدالّذى يملك نفسه عندالغضب ثمّ ذكرالعافين عن‏النّاس...»(206)
قهرمان آن نيست كه در ميدان كشتى پيروز شود، بلكه كسى است كه به‏هنگام غضب زمام نفس خويش را به‏كف داشته باشد. و آنگاه اين آيه شريفه را تلاوت كرد كه: «والعافين عن النّاس...»
4. همچنين از آن حضرت است كه: «انّ هؤلاء فى امّتى قليل الّا من عصم‏اللّه.»(207)
اين دسته از مردم، در جامعه و امّت من بسيار اندكند و فقط خدا بايد آنان را مدد رساند؛ امّا در جامعه ‏هاى پيشين شمار آنها بسيار بوده است.
  نكته ‏اى ظريف و درسى انسانساز در اين آيه شريفه هست و آن اينكه:
«گذشت از لغزشهاى ديگران، اگرچه واجب نيست، بسيار مورد رضاى خداست».
پيامبر گرامى(ص) در اين خصوص فرموده است:«ما عفا رجلٌ مظلمة قط الّا زادهُ‏اللّه بها عزّاً.»
هيچ انسانى از حقّ خويش درمورد ديگرى نگذشت، جز اينكه خدا به بركت آن عمل انسانى، شكوه و عزّتى به او ارزانى داشت.
نيكوكاران و از پى آن، خداوند از نيكوكاران سخن بميان مى‏آورد و بروشنى مى‏فرمايد كه آنان را دوست دارد.نيكوكار، انسان شايسته ‏اى است كه فقط بخاطر خدا نعمتى خالص به ديگرى مى‏بخشد و براى خشنودى او كارهاى شايسته انجام مى‏دهد.
در اين مورد آورده ‏اند كه روزى يكى از كنيزان چهارمين امام نور، با ظرفى، آب بر دست آن بزرگوار مى‏ريخت كه ظرف آب از دستش افتاد و آب جوشان، دستهاى آن حضرت را سوزاند. امام چهارم سربلند كرد و نگاهى به كنيز انداخت؛ كه آن بنده هوشمند خدا گفت:
خداوند مى‏فرمايد:« والكاظمين ‏الغيظ».حضرت فرمود: خشم خويش را فرو بردم.گفت: مى‏فرمايد « والعافين عن ‏النّاس»فرمود: گذشت كردم.گفت: مى‏فرمايد « واللّه يحبّ ‏المحسنين».فرمود: برو كه تو را در راه خدا آزاد ساختم
    خداوند هيچ كس را جز به قدر توانايی ‏اش تكليف نمى‏ كند. + نوشته شده در جمعه چهارم مهر 1393 ساعت 22:58 شماره پست: 323

 
لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ
خداوند هيچ كس را جز به قدر توانايی ‏اش تكليف نمى‏ كند.
آنچه (از خوبى‏) به دست آورده به سود او،
و آنچه (از بدى‏) به دست آورده به زيان اوست‏.
 
 رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا
پروردگارا، اگر فراموش كرديم يا به خطا رفتيم بر ما مگير
 رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا
پروردگارا، هيچ بار گرانى بر (دوش‏) ما مگذار؛ همچنانكه بر (دوش‏) كسانى كه پيش از ما بودند نهادى‏.
 رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَآ
پروردگارا، و آنچه تاب آن نداريم بر ما تحميل مكن‏؛ و از ما در گذر؛ و
ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛
 أَنتَ مَوْلاَنَا
فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ﴿۲۸۶﴾
 سرور ما تويى‏؛
پس ما را بر گروه كافران پيروز كن‏.۲۸۶)بقره )

پرتوى از روايات‏1. از پيامبر گرامى آورده ‏اند كه در شكوه و عظمت اين نيايش قرآنى فرمود:«انّ‏اللّه سبحانه قال عند كلّ فصلٍ من هذاالدّعاء فعلت واستجبتُ و لهذا استحبّ‏الاَكثار من هذاالدّعاء.»(76)خداى پرمهر بعد از هر بخش از اين دعا پاسخ مى‏دهد كه خواسته‏ ات را پذيرفتم و انجام دادم اى بنده نيايشگرم. پس زيبنده است كه اين آيات و اين دعا بسيار تلاوت شود.2. همچنين از آن حضرت است:«من قرأالآيتين من آخر سورة البقرة فى‏ليلته كفتاه.»(77)هر كه دو آيه پايانى سوره مباركه بقره را هر شب با جان و دل تلاوت كند، به ‏اندازه اين است كه آن شب براى نيايش بيدار مانده است. چرا كه همان پاداش شب ‏زنده ‏دارى و عبادت را دارد.3. و نيز روايت كرده ‏اند كه آن حضرت در سير آسمانى معراج، هنگامى كه به «سدرةالمنتهى» رسيد، دوسوّم نمازهاى پنجگانه و آيات پايانى سوره مباركه بقره در آن مقام پرفراز به آن گرانمايه جهان هستى ارزانى شد و خداوند گناهان امّت او - جز گناه شرك ‏گرايان و گناهان كبيره - را، مورد بخشايش قرار داد.4. همچنين آورده ‏اند كه فرمود:«فى آخر سورةالبقره آيات انهّنّ قرآن و انّهنّ دعاء و انّهنّ ير ضين‏الرّحمن.»(78)در آيات پايانى سوره بقره، آيات جانبخشى است كه هم قرآن است و هم دعا و نيايش با خدا؛ و هم خشنودى و مهر آفريدگار بخشاينده را جلب مى‏كند.5. و نيز نقل كرده ‏اند كه: روزى پيامبر خدا(ص) صدايى از آسمان شنيد. سر به ‏سوى آسمان برداشت كه ديد درى از آسمان گشوده شد و فرشته ‏اى فرود آمد و گفت:«انّ‏اللّه يبّشرك بنورين لم‏يعظهما نبيّاً قبلك فاتحةالكتاب و خواتيم سورةالبقره لايقرأهما احدٌ الاّ اعطيته حاجته.»(79)اى پيامبر خدا! مژده ‏ات باد به دو نور روشنگر كه به هيچ پيامبرى پيش از تو ارزانى نشده است. پيامبرپرسيد: «كدامين دو نور روشنگر؟» فرمود: «سوره مباركه حمد و آيات پايانى سوره بقره». آنگاه افزود كه خدا مى‏فرمايد: «اين دو نور روشنگر را هر كه با اخلاص و ايمان تلاوت كند، خواسته‏اش را مى‏پذيرم و برمى‏آورم».آرى؛ شكوه و معنويت اين سوره مباركه و اين آيات به گونه ‏اى است كه به بيان يكى از ياران پيامبر، هر كه اين سوره را به ‏قصد عمل ‏كردن به آن مى ‏آموخت، در جامعه نوبنياد اسلامى از موقعيت بهتر و بيشترى برخوردار بود.پرتوى از سوره مباركه‏در تفسير سوره مباركه بقره - كه دومين و طولانى‏ترين سوره قرآن است - در كران‏ تا كران آيات آن، از كنار درخشنده ‏ترين گوهرهاى ناب و انسان سازترين درسها و پيامها عبور كرديم و سراچه دل را برروى آنها گشوديم. و اينك بجاست كه درسها و پيامهاى زندگي ساز فردى، فكرى، عقيدتى، انسانى، اخلاقى، حقوقى، اجتماعى، خانوادگى، اقتصادى و روحى و معنوى آن را در چند اصل كلّى و اساسى بيادگار نهيم.در اين سوره مباركه، از تمامى حقايق و موضوعات سخن رفته بود
تفسیر مجمع البيان
   
۳ مهر شهادت امام محمد تقی علیه السلام [ ٢٩ ذوالقعده ]
+ نوشته شده در چهارشنبه دوم مهر 1393 ساعت 23:19 شماره پست: 324
شهادت مظلومانه نهمين حجت حق 
 جوانترين امام شيعه
بر شيعيان و عزادارن حضرتش تسیلت باد 

يا أبا جعفريا محمد بن علي أيها التقي الجواد يا ابن رسول الله يا حجة الله على خلقه ياسـيدنا ومولاناإنا توجهنا واسـتشفعنا وتوسـلنا بك إلى اللهوقدمناك بين يدي حاجاتنايا وجيها عند الله اشـفع لنا عند الله

  
ای خورشیدِ شهید!بوی کلماتِ سوخته می‌آید از دهانِ آسمان.عطر شهادتِ تو در هفت آسمان می‌پیچد.هان، ای «معتصم»! باز در تاریکیِ کدام کوچه جنایت قدم می‌زنی که کاسه چشمانت را به دست گرفته‌ای و به خفاشان، خون تعارف می‌کنی؟هان، ای «امُّ الفضل»!دلت خانه شیطان!دست‌هایت مارهایی نابکار!چشم‌هایت لانه زنبورها!ای از نسلِ خودکامگیِ عباسیان!ای دُختِ شیطان!به کدامین جُرمِ ناکرده، قلبِ سخاوتِ زمین و آسمانها را با انگورِ زهرآلود، خاموش کردی؟!«معتصم» ـ شیطان مجسم ـ تو را مسحور کدام وعده دست نیافتنی کرده است؟!«ام الفضل»، ای دُخت شیطان!شیطان شدن، عاقبتِ نحس توست. اگرچه در خانه نورانی‌ترین بنده خدا و در سرایِ باب الحوائجِ دلها باشی.آری:«عاقبت، گرگ زاده گرگ شود گرچه با آدمی بزرگ شود» ای باب الحوائج، یا جواد الائمه!ای بهارِ نُهُم، تو را شهید کردند؛در حالی که هنوز بیش از 25 گُل در باغِ عمرت شکوفا نشده بود.آسمان، یتیمی‌اش را با ستارگانی از جنسِ خون می‌گرید.زمین، بر مدارِ اندوه می‌چرخد و سیاره های درد، منظومه‌ای از عزا را پدید می‌آورند.ای خورشیدِ شهید! کدام فرشته است که اشکبارت نیست؟! کدام انسان؟کدام جنگل؟! کدام کوهستان؟کدام دشت؟ کدام دریا؟ کدام صحرا؟کدام رودخانه؟ کدام پرنده؟کدام آسمان و کدام کهکشان است که سوگوارت نباشد؟!غـم آمـد و شـادی مـرا راند از منسیلابِ بزرگِ اشـک، افشانـد از من دردِ تو چنان کاست ز جانم که فقط مُشتی پر و بال در قفس ماند از من 
  صلوات بر امام جواد(ع)اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍخدايا درود فرست بر محمد
  وَاَهْلِ بَيْتِهِ وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ الزَّكِىِّ التَّقِىِّ وَالْبَرِّ الْوَفِىِّ و خاندانش و درود فرست بر محمد بن على آن امام پاكيزه و با تقوى و نيكوكار با وفا
  وَالْمُهَذَّبِ النَّقِىِّ هادِى الاُْمَّةِ وَوارِثِ الاَْئِمَّةِ وَخازِنِ الرَّحْمَةِ و مبراى بى عيب و راهنماى امت و وارث امامان و خزينه دار رحمت (حق )
  وَيَنْبوُعِ الْحِكْمَةِ وَقآئِدِ الْبَرَكَةِ وَعَديلِ الْقُرْآنِ فِى الطّاعَةِ وَواحِدِ و سرچشمه حكمت و پيشواى خير و بركت و همطراز قرآن در وجوب اطاعت و يكى از
  الاَْوْصِيآءِ فِى الاِْخْلاصِ وَالْعِبادَةِ وَحُجَّتِكَ الْعُلْيا وَمَثَلِكَ الاَْعْلى اوصياء در جهت اخلاص و عبادت و حجت والاى تو و نمونه برتر
  وَكَلِمَتِكَ الْحُسْنى الدّاعى اِلَيْكَ وَالدّآلِّ عَلَيْكَ الَّذى نَصَبْتَهُ عَلَماً و نشانه نيكوى تو كه (مردم را) به تو دعوت كرد و بر تو راهنمائى فرمود آنكس كه او را منصوب كردى (چون ) پرچمى
  لِعِبادِكَ وَمُتَرْجِماً لِكِتابِكَ وَصادِعاً بِاَمْرِكَ وَناصِراً لِدينِكَ وَحُجَّةً براى (هدايت ) بندگانت و مترجمى براى كتاب (قرآن ) و با صداى بلند فرمان تو را برساند و دينت را يارى كرد و حجتى
  عَلى خَلْقِكَ وَنوُراً تَخْرُقُ بِهِ الظُّلَمَ وَقُدْوَةً تُدْرَكُ بِهَا الْهِدايَةُ است بر خلق و نورى است كه تاريكيها بدو شكافته شود و پيشوائى است كه هدايت بوسيله او بدست آيد
  وَشَفيعاً تُنالُ بِهِ الْجَنَّةُ اَللّهُمَّ وَكَما اَخَذَ فى خُشوُعِهِ لَكَ حَظَّهُ
  و شفيعى است كه به شفاعتش به بهشت توان رسيد خدايا چنانچه او از فروتنى در برابرت بهره خود را گرفت
  وَاسْتَوْفى مِنْ خَشْيَتِكَ نَصيبَهُ فَصَلِّ عَلَيْهِ اَضْعافَ ما صَلَّيْتَ عَلى و ازمقام خشيت وترسى كه از تو داشت نصيبش را دريافت داشت پس درود فرست بر او چندين برابر آنچه درود فرستى بر
  وَلِي ارْتَضَيْتَ طاعَتَهُ وَقَبِلْتَ خِدْمَتَهُ وَبَلِّغْهُ مِنّا تَحِيَّةً وَسَلاماً
  يكى از دوستانت كه اطاعتش را پسنديدى و خدمتش را پذيرفتى و برسان به او از جانب ما تحيت و سلامى
  وَآتِنا فى مُوالاتِهِ مِنْ لَدُنْكَ فَضْلاً وَاِحْساناً وَمَغْفِرَةً وَرِضْواناً اِنَّكَ و بده به ما بواسطه دوستى او فضل و احسان و آمرزش و خوشنودى خود را كه براستى تو
  ذوُ الْمَنِّ الْقَديمِ وَالصَّفْحِ الْجَميلِ داراى بخششى ديرينه و چشم پوشى نيكوئى هستى   همسر امام جواد چگونه مرد؟ام فضل دختر مأمون و همسر امام جواد علیه السلام پس از مرگ پدرش، همراه با برادرش جعفر و عمویش معتصم، خلیفه عباسی، هم دست شدند و توطئه شهادت امام جواد علیه السلام را طرح ریزی کردند. در نهایت، چنین تصمیم گرفته شد که ام فضل آن حضرت را مسموم کند. ام فضل پس از شهادت امام، به پاس این عمل خود به دار الحکومه معتصم راه یافت و همین، ردپای معتصم را در به شهادت رساندن امام جواد علیه السلام آشکار می‌سازد.معتصم، خلیفه عباسی و جعفر، پسر مأمون، سمی را در انگور تزریق کردند و برای ام فضل فرستادند. ام فضل نیز آن را در میان کاسه ای گذاشت و جلو امام جواد علیه السلام نهاد و از آن انگور بسیار توصیف کرد. سرانجام آن حضرت از انگور خورد و طولی نکشید که آثار سم را در خود احساس کرد. در همان حال ام فضل پشیمان شد و گریه کرد. حضرت به او فرمود: «چرا گریه می‌کنی؟ اکنون گریه تو سودی ندارد. این را بدان که به سبب این جنایت، به چنان دردی مبتلا می‌شوی که هرگز علاج ندارد و چنان به تنگدستی افتی که جبران پذیر نباشد». بر اثر نفرین آن حضرت، ام فضل به دردی بیمار شد که همه اموالش را در راه معالجه آن مصرف کرد، ولی سودی نبخشید و با نکبت بارترین وضع به هلاکت رسید. برادرش جعفر نیز در حال مستی به چاه افتاد و جسد بی جانش را از چاه بیرون آوردند.   امام جواد (ع) می فرماید:برترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است .کمال الدین، ص 377نعمتی که برای آن شکرگزاری نشود ، مانند گناهی است که آمرزیده نگردد .مسند الامام الجواد ، ص 243از رفاقت با شرور بپرهیز که مانند شمشیر، ظاهری خوب و اثری بد دارد. بحارالانوار، ج 17، ص 214كسی كه به سخن گوینده‌ای گوش فرا دارد با این عمل وی را بندگی كرده است. اگر گوینده سخن از خدا می‌گوید او خدا را بندگی كرده و اگر ناطق ( سخن گو ) از زبان شیطان و افكار شیطانی سخن می‌گوید ، شیطان را بندگی نموده است.الحدیث جلد 2 صفحه 129بدان که از دید خداوند پنهان نیستی، پس بنگر که چگونه ای.تحف العقول، ص 455عزّت مؤمن در بى‏نیازى او از مردم است.بحارالأنوار،ج75،ص 109،ح‏12سه چیز است که هر کس آن را مراعات کند ، پشمیان نگردد : 1 -پرهیز از عجله ، 2 - مشورت کردن ، 3 - و توکل بر خدا در هنگام تصمیم گیری .مسند الامام الجواد ، ص 247همواره به تأخیر انداختن انجام کارها ، سرگردانی است .تحف العقول ، ص 480در ظاهر دوست خدا و در باطن دشمن او مباش .مسند الامام الجواد ، ص 245چهار چیز یاری دهنده انسان در کار است : سلامت ، بی نیازی ، دانش و توفیق .مسند الامام الجواد ، ص 246کسی که آگاه به ظلم است و کسی که کمک کننده بر ظلم است و کسی که راضی به ظلم است ، هر سه شریکند یک جرعه نور قال الامام محمد تقی الجواد علیه السلام:.المؤمن يحتاج الي توفيق من الله، و واعظ من نفسه، و قبول ممن ينصحهامام محمدتقی علیه السلام فرموده اند : مؤمن نياز دارد به توفيقي از طرف خدا، و به پندگويي از طرف خودش، و به پذيرش از كسي كه او را نصيحت كند.تحف العقول، ص 480     منبع    به سوی تو، به شوق روی تو + نوشته شده در شنبه بیست و نهم شهریور 1393 ساعت 17:34 شماره پست: 318

به سوی تو، به شوق روی تو
به طرف کوی توسپیده دم آیممگر تو را جویمبگو کجایی؟
نشان تو گه از زمین گاهیز آسمان جویمببین چه بی پرواره تو می پویمبگو کجایی.....کی رود رخ ماهت از نظرمبه غیر نامت کی نام دگر ببرماگر تو را جویمحدیث دل گویمبگو کجایی؟به دست تو دادمدل پریشانمدگر چه خواهیفتاده ام از پابگو که از جانمدگر چه خواهییکدم از خیال مننمی روی ای غزال مندگر چه پرسی ز حال منتا هستم مناسیر کوی توامبه آرزوی تواماگر تو را جویمحدیث دل گویمبگو کجایی؟به دست تو دادمدل پریشانمدگر چه خواهیفتاده ام از پابگو که از جانمدگر چه خواهی

مهران زاهدی 
کورس سرهنگ زاده 
 
به سوی تو، به شوق روی تو، به طرف کوی توسپیده‌دم آیم، مگر تو را جویم، بگو کجایی؟نشان تو، گه از زمین گاهی، ز آسمان جویمببین چه بی‌پروا، ره تو می‌پویم، بگو کجایی؟
کی رود رخ ماهت از نظرم نظرمبه غیر نامت کی نام دگر ببرماگر تو را جویم، حدیث دل گویم، بگو کجایی؟به دست تو دادم، دل پریشانم، دگر چه خواهی؟فتاده‌ام از پا، بگو که از جانم، دگر چه خواهی؟
یک دم از خیال من، نمی‌روی ای غزال مندگر چه پرسی ز حال منتا هستم من، اسیر کوی توام، به آرزوی تواماگر تو را جویم، حدیث دل گویم، بگو کجایی؟
 
 
قصه عشق
+ نوشته شده در جمعه بیست و هشتم شهریور 1393 ساعت 23:38 شماره پست: 322
 
سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواندکه نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت به رقص درآیی قصه عشق ،
انسان بودن ماست 
...
 گل زیبای : باد صباح
    هفته دفاع مقدس گرامی باد (31 شهریور 1359 ) + نوشته شده در جمعه بیست و هشتم شهریور 1393 ساعت 14:42 شماره پست: 321 دارا و سارا
 
(به بهانه آغاز هفته دفاع مقدس )
هنگام جنگ دادیم صدها هزار دارا شد کوچه های ایران مشکین ز اشک ساراسارا لباس پوشید ، با جبه ها اجین شددر فکه و شلمچه ، دارا به روی مین شدچندین هزار دارا ، بسته به سر سربند یا تکه تکه گشتند یا که اسیر و در بندسارای دیگری در مهران شده شهیدهدارا کجاست ؟ او در ، اروند آرمیدهدوخته هزار سارا چشمی به حلقه ی دراز یک طرف و دیگر چشمی ز خون دل ، ترسارا سوال می کرد ، دارا کجاست اکنون؟دیدن شعله ها را در سنگرش به مجنونخون گلوی دارا آب حیات دین استروحش به عرش جسمش ، مفقود در زمین استدر آن زمانه رفتند صد ها هزار دارادر این زمانه گشتند ده ها هزار «دارا»هنگام جنگ دارا گشته اسیر و در بنددارای این زمان با بنزش رود به دربنددارای آن زمانه بی سر درون کرخهسارای این زمانه در کوچه با دوچرخهدر آن زمانه سارا با جبهه ها اجین شددر این زمانه ناگه ، چادر« لباس جین» شدبا چفیعه ای که گلگون از خون صد چو داراستسارا ، خود از برای ، جلب نظر بیاراستآن مقنعه ور افتاد جایش فوکل در آمد سارا به قول دشمن از املی در آمددارا و گوشواره ، حقا که شرم دارد !در دست هایش امروز او بند چرم داردبا خون و چنگ و دندان دشمن زخانه راندیماما به ماهواره تا خانه اش کشاندیمیا رب تو شاهدی بر اعمالمان یکایکبدم المظلوم یا الله ، عجل فرجه ولیکجای شهید اسم خواننده روی دیوار آن ها به جبهه رفتند ، اینها شدند طلبکار
شعر از مرحوم ابوالفضل سپهر – كتاب دفتر سرخ صفحه 155

 
چفیه بر دوشم ، دو بالم شده بود ، چه سبکبال می رفتم ، کم کم داشتم شهدا را می شناختم در هر شناخت قسمتی از جانم عروج می کرد . سرزمین ها برای آشنا بود .همه جا را می شناخت ،من نمی شناختم .اشک هایم با چفیه خشک می کردم ،  گویا با اشک نیز آشنا بود ، پیاده شوید : اینجا هویزه است به دیدار شهیدان علم الهدی و ملا زمانی و … می رویم ،همه چشم ها پر از اشتیاق بود ، چشم های گنهکار به دیدار شهید میرود ، چقدر با شهیدان خودمانی بودم ، آگاه زهر بگوی و مگوی هم بودیم ، شهدا چه راحت ، شهدا چه راحت در کنار هم خوابیده بودند ،به نظر می رسید که ما خواب آنها را بهم زدیم .ولی چه زیبا تحویلمان گرفتند ، گوش به درد دلمان دادند ، چگونه گریه کنم ،از کدام درد ناله کنم ، از گذشته ی خودم یا از فراق شهداء؟از کدام یک بیشتر بگویم از شلمچه ،طلائیه ، اروند یا هویزه ، باید برگردیم های های گریه می کنم ،چگونه برگردم از سرزمین ملکوتی به گودال ذلت ،بر مگردیم دلم برای شهدا ء بهانه می گیرد تا به کی این دوری را تحمل کنم .غم دوری از شهداء سخت است اما راهی نیست .شهدا شرمنده ایم....  اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجــهم
ای وطن ای مادر تاریخ ساز ای مرا بر خاک تو روی نیاز ای دریغ از تو که ویران بینمت بیشه را خالی ز شیران بینمت خاک تو گر نیست,جان من مباد زنده در این بوم و بر یک تن مباد

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُواْ زَحْفًا فَلاَ تُوَلُّوهُمُ الأَدْبَارَ ﴿۱۵﴾ وَمَن يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفًا لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيِّزًا إِلَى فِئَةٍ فَقَدْ بَاء بِغَضَبٍ مِّنَ اللّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿۱۶﴾ سوره انفال اى اهل ايمان! هنگامي كه با كافران در حالى كه بر ضد شما لشكركشى مي كنند روبرو مي شويد ، به آنان پشت نكنيد [و نگريزيد.] ﴿۱۵﴾ و هر كس در آن موقعيت به آنان پشت كند [و بگريزد] سزاوار خشمي از سوى خدا شود و جايگاهش دوزخ است ودوزخ بازگشت گاه بدى است ﴿۱۶﴾
 

سلام بر آنهایی که از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم...سلام بر دلاورانی که قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم...سلام بر مجاهدانی که به خاک افتاند تا ما به خاک نیفتیم...هفته دفاع مقدس بر همگان خجسته باد سلام بر آنان که نه اهل نان بودند و نه اهل نام
هنوز هم می‏توان در دشت خونین خوزستان صدای عشق را شنید؛ صدایی که عشاق را مجذوب می‏کند؛ همان صدایی که در زمان دفاع مقدس، رزمندگان را به سوی خود فرا می‏خواند.هنوز می‏توان در جای جای این خطه، ایثارگری و دلدادگی را حس کرد.هنوز می‏توان صدای عاشقان را از عمق سنگرها و بیابان‏ها و آهنگ عارفانه‏ی نماز شب را از این سرزمین شنید؛ گرچه از غرش تانک‏ها، توپ‏ها و هواپیماهای دشمن خبری نیست.هنوز می‏توان مقاومت دلیرانه‏ی رزمندگان را در «سه راه شهادت» مشاهده کرد.هنوز می‏توان صدای خنده‏ی عاشقان را که به سوی معبود خود پر کشیدند، شنید.هنوز می‏توان تشنگی دلاورانی که عرصه را بر مزدوران تنگ کرده، همانند مقتدای خود، حسین گونه جام شهادت را نوشیدند، احساس نمود.و هنوز صدای رزمندگان اسلام در فکه، طلاییه، هویزه، بستان، سوسنگرد، شلمچه، خرمشهر و پادگان دو کوهه شنیده می‏شود. شلمچه، سرزمین گل یاس است و عطری خاص هنوز در فضای این منطقه به مشام می‏رسد. شلمچه دیر گاهی است منزلگاه عشاق است؛ آنجا خانه ‏ی دلدار و محور احرار بوده و هست.خرمشهر، سند ایستادگی و پایمردی ایران است و شهدای زیادی با خون خود بر پای این سند مهر زده ‏اند. هنوز آثار خشم دشمن و آثار دفاع جانانه در شهر هویدا است.«پادگان دو کوهه» هنوز پر ازدحام است؛ همان گونه که در سال‏های دفاع مقدس و زمان عملیات پر استقبال بود.وارد پادگان که می‏شوی، نوای دل‏انگیز نوحه و زیارت عاشورا. همه را به سمت حسینیه ‏ی شهید همت می‏کشاند.سلام بر همه ‏ی شهیدان جانبازان، ایثارگران و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس.سلام بر بچه‏ های بی‏پلاک و با پلاک! سلام بر پلاک‏های برگشته از زیر خاک!سلام بر بچه ‏های بی‏ادعایی که دیروز گفتند: روی مین‏ ها سیاه که ما را نه طلبیدند.سلام بر آنانی که در میان شعله‏ هایی از جنس آه سوختند، و نه اهل «نان» بودند و نه اهل «نام».سلام بر پاهای تاول زده‏ی بچه‏ های صخره ‏های «ماووت».سلام بر مظلومیت بچه ‏هایی که در ارتفاعات «شاخ شمیران» پاره‏های پیکرشان آسمانی شد.شقایقسلام بر لحظه های سرخ برگ‏ریزان ؛
سلام بر شور شب‏های قلاویزان.سلام بر روزهای آتش و باروت و گلوله؛
سلام بر شهیدان غریب چنگوله. چه مردان بزرگی بودند، آنان که شبانه از سیم‏های خار‏دار گذشتند.چه مردان سبزی بودند آنان که لحظه
‏هایی پر از عصمت و اخلاص آفریدند و نگاهشان آبروی روزهای روشن فردا بود.چه مردان بزرگی بودند آنان که جاده‏ های عرفان را در نور دیدند و یک شبه ره صد ساله پیمودند.آنان چه زیبا عطش و سنگلاخ را تجربه کردند چه روزهای سرشار از صمیمیت و چه شب‏های پر از نیایشی! کاش آن شب‏های بی‏برگشت برگردندتا شهیدان غریب دشت برگردندکاشکی یک بار دیگر از خم کانالضربتی ‏های گروه گشت برگردند
  بچه ‏های رفته تا «شلمچه» و «مجنون؛ بچه‏ های شکست حصر آبادان؛بچه‏ های «گریه در جشن حنابندان»! شما هرگز فراموش نمی‏شوید.
هنوز لحظه‏ هایمان را به نامتان متبرک می‏کنیم. هنوز در این کوچه‏ ها، طنین گام‏هایتان جاری است و رهگذران عاشق، سرمست از جرعه ‏ی زلال روح آسمانی ‏تان، عشق و ایمان و مهربانی را زمزمه کرده و آرزو می‏کنند که: ای کاش هیچ نسلی حماسه‏ ی حضور را فراموش نکند.
   
دقت در صحبت
+ نوشته شده در جمعه بیست و هشتم شهریور 1393 ساعت 14:18 شماره پست: 320 دقت در صحبت  
 
قرآن درباره‏ ى چگونگى سخن گفتن با مردم، دستورهايى دارد، از جمله:
سخنى نرم. «قَولًا مَيسوراً»
سخنى ملايم. «قولًا لَيّناً»
سخنى آسان. «قولًا كريماً»
 سخنى استوار. «قولًا سَديداً»
سخنى معروف. «قولًا مَعروفاً»
 سخنى رسا. «قولًا بَليغاً»
و ...
انسان بايد در هنگام صحبت، رعايت همه ي مسائل را داشته باشد ؛ بسيار اتفاق مي افتد كه شخصي حرف خوبي ميزند ، اما چون دقت در كلام ندارد، تاثير كلامش كم مي شود و گاه نتيجه ي معكوس مي دهد
لطيفه:
شخصي براي جلسه اي به روستايي رفت
يكي از اهالي روستا ميكروفون را آورد تا دست آن شخص دهد ، اما سيم ميكروفون كوتاه بود
به آن شخص گفت : آقا صبر كنيد تا بروم و سيمِ رابط بياورم
شخصي از گوشه اي صدا زد : ايشان جلو برود تا به ميكروفون برسد؛ آخر "بار را كه كنار خر نمي برند ؛ خر را كنار بار مي برند "
منبع    وقتی زندگی خوب پیش نمی‌رود؛ چه کنیم؟ + نوشته شده در جمعه بیست و یکم شهریور 1393 ساعت 23:20 شماره پست: 319
 وقتی زندگی خوب پیش نمی‌رود؛
 
 
چهکنیم؟

"امروز روی تخت بیمارستان نشسته‌ام و منتظرم که هر دو سینه‌ام را درآورند. اما به طریق عجیبی احساس می‌کنم فوق‌العاده آدم خوش‌شانسی هستم. تا قبل از این هیچ مشکل جسمی نداشته‌ام. من زنی ۶۹ ساله در آخرین اتاق این راهرو قبل از بخش کودکان این بیمارستان هستم. طی چند سال گذشته ده‌ها بیمار سرطانی را دیده‌ام که با ویلچر یا تخت اینطرف و آنطرف برده می‌شوند. هیچکدام از این بیماران بیشتر از ۱۷ سال سن نداشتند."این جملات اولین سطرهای دفترچه خاطرات مادربزرگم بودند. ده سال پیش این صفحه را کپی گرفتم و آن را به دیوار اتاقم چسباندم تا یادم باشد همیشه چیزی هست که برای آن شکرگزار باشیم. و اینکه زندگی‌ام خوب بگذرد یا بد، هر روز باید شکرگزار از این زندگی از خواب بیدار شوم چون یک نفر جایی بخاطر زنده‌ماندنش شدیداً در کشاکش است. حقیقت این است که خوشبختی، نداشتن مشکل نیست، توانایی کنار آمدن با آنهاست. اگر ذهن شما مسئله‌ای برای متمرکز شدن روی آن نداشت، می‌دانید چقدر سرگردان می‌شد؟ همیشه نگاهتان به چیزهایی باشد که دارید نه چیزهایی که از دست داده‌اید. چون چیزهایی که زندگی از شما می‌گیرد مهم نیستند، آنچه اهمیت دارد این است که با چیزهایی که برایتان باقی مانده است چه می‌کنید.در زیر به ۸ چیزی اشاره می‌کنیم که به شما در زمان سختی‌ها انگیزه می‌دهد:۱. درد بخشی از رشد کردن است.گاهی اوقات زندگی به این دلیل درها را به رویتان می‌بندد که وقت جلو رفتن است. و این چیز خوبی است چون معمولاً ما هیچوقت به خودمان تکان نمی‌دهیم مگر اینکه شرایط، ما را به آن مجبور کند. وقتی زندگی سخت می‌شود. به خودتان یادآور شوید که هیچ درد و غمی بی‌دلیل اتفاق نمی‌افتد. از چیزی‌هایی که اذیتتان کرده درس بگیرید ولی هیچوقت این درس‌ها را فراموش نکنید. فقط بخاطر اینکه با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنید به معنی این نیست که شکست خورده‌اید. افتادن اتفاق‌های خوب زمان می‌برد. صبور باشید و مثبت فکر کنید. همه چیز درست خواهد شد؛ البته شاید این اتفاق زود نیفتد اما بالاخره می‌افتد.یادتان باشد که دو نوع درد وجود دارد: دردی که آسیب می‌زند و دردی که تغییرتان می‌دهد. هر دو این دردها به رشد شما کمک می‌کنند.۲. همه چیز در زندگی گذرا و موقتی است.هروقت باران می‌آید، بالاخره بند می‌آید. هروقت ضربه می‌خورید، بالاخره خوب می‌شوید. بعد از تاریکی همیشه روشنایی است. هر روز صبح طلوع خورشید همین را می‌خواهد به شما بگوید اما معمولاً یادتان می‌رود و در عوض فکر می‌کنید که شب همیشه باقی می‌ماند. اما اینطور نیست. هیچ‌چیز همیشگی نیست.پس اگر اوضاع زندگی خوب است از آن لذت ببرید چون همیشگی نیست. اگر اوضاع بد است، نگران نباشید چون این شرایط هم همیشه نمی‌ماند. فقط به این دلیل که در این لحظه زندگی‌تان سخت شده است به این معنی نیست که نمی‌توانید بخندید. فقط به این دلیل که چیزی اذیتتان می‌کند به این معنی نیست که نمی‌توانید لبخند بزنید. هر لحظه برای شما شروعی تازه و پایانی تازه است. هر لحظه فرصت جدیدی به شما داده می‌شود. فقط باید از این فرصت بهترین استفاده را بکنید.۳. نگران بودن و شکایت کردن چیزی را عوض نمی‌کند.آنهایی که بیشتر از بقیه شکایت می‌کنند، کمتر از بقیه کار انجام می‌دهند. همیشه بهتر است که سعی کنید کاری بزرگ انجام دهید و شکست بخورید تا اینکه هیچکاری انجام ندهید و موفق شوید. اگر گم شوید، هیچ چیز تمام نمی‌شود؛ زمانی همه چیز تمام می‌شود که کاری انجام ندهید و فقط شکایت کنید. اگر به چیزی باور و اعتقاد دارید، تلاش کنید. اجازه ندهید سایه‌های گذشته، دریچه رو به آینده‌تان را تاریک کند. اینکه امروز را به شکایت کردن درمورد دیروز بگذرانید، آینده‌تان را روشن‌تر نمی‌کند. به جای آن دست به کار شوید. بگذارید درس‌هایی که گرفته‌اید زندگی‌تان را بهبود بخشند. تغییر ایجاد کنید و هیچوقت به عقب نگاه نکنید.و صرفنظر از اتفاق‌هایی که در این راه طولانی می‌افتد، یادتان باشد که شادی و خوشبختی واقعی فقط زمانی می‌آید که دست از شکایت کردن بخاطر مشکلاتتان بردارید و شروع به شکرگزاری برای مشکلاتی که ندارید کنید.۴. جای زخم‌های شما نشانه قدرتتان هستند.هیچوقت بخاطر جای زخم‌هایی که زندگی رویتان گذاشته است خجالت نکشید. این جای زخم‌ها یعنی درد تمام شده و روی زخمتان بسته شده است. یعنی توانسته‌اید بر درد غلبه کنید، درسی بگیرید، قوی‌تر شوید و به جلو پیش روید. جای زخم، خالکوبی پیروزی است که باید به آن افتخار کنید. اجازه ندهید این زخم باعث شوند زندگی‌تان را با ترس سپری کنید. هیچوقت نمی‌توانید جای این زخم‌ها را از بین ببرید اما می‌توانید نگاه خودتان به آنها را تغییر دهید. می‌توانید به جای این زخم‌ها بعنوان نشانه قدرتتان نگاه کنید نه درد.۵. هر مشکل کوچک، قدمی رو به جلو است.صبر کردن در زندگی به معنی منتظر ماندن نیست؛ صبر کردن توانایی داشتن نگرشی خوب در زمان تلاش برای رسیدن به رویاهایتان است. پس اگر می‌خواهید امتحان کنید، وقت گذاشته و تا آخر راه را بروید. درغیراینصورت، هیچ دلیلی برای شروع کردن نیست. این می‌تواند به معنی از دست دادن راحتی و ثباتتان و بر هم خوردن عادت‌های خواب و خوراکتان برای مدتی کوتاه باشد. می‌تواند به معنی قربانی کردن روابط و همه چیزهای آشنایی باشد که قبلاً در زندگی‌تان وجود داشت. می‌تواند به معنی قبول کردن تمسخرهای همسالان و دوستانتان باشد. می‌تواند به معنی ساعت‌های متمادی تنهایی باشد که البته تنهایی نعمتی است که می‌توان از آن برای خلق چیزهایی عالی استفاده کرد. تنهایی فضایی که لازم دارید را به شما می‌دهد. بقیه چیزها آزمایش کردن قطعیت شماست، اینکه چقدر آن هدف را می‌خواهید.و اگر آن را بخواهید، با وجود همه شکست‌ها، طردشدگی‌ها و مسائل دیگر انجامش می‌دهید. و هر قدمی که رو به آن برمی‌دارید از هر چه که فکرش را هم بکنید حالتان را بهتر می‌کند. می‌فهمید که مشکلات اتفاقاتی نیست که سر راه برایتان می‌افتد، چالش اصلی خود آن راه است. و ارزشش را دارد. پس اگر می‌خواهید امتحانش کنید، راه را تا آخر بروید. هیچ حسی در دنیا بهتر از این نیست… هیچ حسی در دنیا بهتر از این نیست که بفهمید زنده بودن یعنی چه. ۶. منفی بودن دیگران مشکل شما نیست. وقتی چیزهای منفی دور و برتان را می‌گیرد، مثبت باشید. وقتی دیگران می‌خواهند باعث ناراحتی‌تان شوند، لبخند بزنید. این بهترین و ساده‌ترین راه برای حفظ انگیزه و تمرکزتان است. وقتی دیگران با شما بدرفتاری می‌کنند، خودتان باشید. هیچوقت اجازه ندهید تلخی یک نفر شخصیتتان را تغییر دهد. هیچ چیز را به خودتان نگیرید، حتی اگر دقیقاً منظور خودتان باشد. خیلی کم پیش می‌آید که آدمها بخاطر شما کاری را انجام داده باشند. آنها کارهایشان را بخاطر خودشان انجام می‌دهند.مهمتر از همه اینها، هیچوقت بخاطر اینکه کسی گفته به اندازه کافی خوب نیستید، خودتان را تغییر ندهید. زمانی تغییر کنید که می‌دانید آدم بهتری خواهید شد و آینده درخشان‌تری خوهید داشت. هر کاری که بکنید، چه درست و چه غلط، آدمها پشت سرتان حرف خواهند زد. پس قبل از اینکه نگران چیزی باشید که دیگران درموردتان می‌گویند، نگران کارهایی باشید که می‌کنید. اگر به چیزی واقعاً اعتقاد دارید، برای جنگیدن بخاطر آن نترسید. قدرت واقعی از غلبه بر چیزهایی به دست می‌آید که به نظر دیگران غیرممکن به نظر می‌رسد.از همه اینها گذشته، شما فقط یکبار زندگی می‌کنید. پس سعی کنید همان طوری زندگی کنید که دوست دارید.۷. اگر قرار باشد اتفاقی بیفتد، بالاخره خواهد افتاد.قدرت واقعی زمانی می‌آید که چیزهایی زیادی برای گریه کردن بخاطرشان و شکایت کردن داشته باشید اما ترجیح دهید که لبخند بزنید و به جای این کارها بخاطر زندگی‌تان شکر کنید. همیشه در همه سختی‌هایی که با آن روبه‌رو می‌شوید، نقاط مثبتی هم وجود دارد اما باید بخواهید که دریچه قلب و ذهنتان را باز کرده و به استقبال آن بروید. نمی‌توانید به زور بخواهید بعضی اتفاق‌ها بیفتند. با تلاش در چنین جهتی فقط خودتان را خسته خواهید کرد. در بعضی نقاط فقط باید رها کنید و ببینید چه پیش می‌آید.در آخر، دوست داشتن زندگی به اعتماد به حس‌تان، ریسک کردن، از دست دادن به دست آوردن خوشبختی و درس گرفتن از تجربه های تان بستگی دارد. این سفری دور و دراز است. باید دست از نگرانی، سرگردانی و تردید بردارید، به دست‌پاچگی‌هایتان بخندید، در لحظه زندگی کنید و از چیزهایی که روزگار پیش پایتان قرار می‌دهد لذت ببرید. شاید در آخر دقیقاً به آن مقصدی که می‌خواستید نرسید اما مطمئن باشید همان جایی می‌رسید که باید می‌رسیدید.۸. بهترین کاری که می‌توانید بکنید این است که به راهتان ادامه دهید.از دوباره بلند شدن از زمین نترسید، از دوباره تلاش کردن، دوباره دوست داشتن، دوباره زندگی کردن و دوباره آرزو کردن. اجازه ندهید یک درس سخت از روزگار دلتان را سخت کند. بهترین درس‌های زندگی را معمولاً در سخت‌ترین شرایط و از بدترین اشتباهاتتان یاد می‌گیرید. زمان‌هایی هست که به نظر می‌رسد همه چیز بد پیش می‌رود و احساس خواهید کرد که این شرایط سخت همیشه می‌ماند. اما اینطور نخواهد بود. وقتی احساس کردید که کم‌کم ناامید و دلسرد می‌شوید، یادتان باشد که همیشه برای درست شدن مسایل، اول همه چیز باید خراب شود. گاهی برای اینکه به بهترین وضعیت خودتان برسید، باید بدترین وضعیتتان را پشت سر بگذارید.بله، زندگی سخت است اما شما از آن سخت‌ترید. قدرت هر روز خندیدن را در خودتان ایجاد کنید. جرات داشتن احساسی متفاوت اما زیبا را در خودتان رشد دهید. سعی کنید لبخند را به لبان بقیه هم بیاورید. برای چیزهایی که قادر به تغییر آن نیستید، استرس نداشته باشید. ساده زندگی کنید. سخاوتمندانه دوست داشته باشید. صادقانه حرف بزنید. با دقت کار کنید و حتی اگر زمین خوردید، دوباره از جایتان بلند شوید. به رشد کردن ادامه دهید.هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوید سعی کنید این کارها را انجام دهید:۱. مثبت فکر کنید.۲. سالم غذا بخورید.۳. ورزش کنید.۴. سخت کار کنید.۵. زیاد بخندید،۶. خوب بخوابید.و هر روز همه این کارها را تکرار کنید ...
  دل هر جا برود، فکر و دست و پا هم به دنبال آن می رود. + نوشته شده در جمعه بیست و یکم شهریور 1393 ساعت 0:42 شماره پست: 317
دل هر جا برود، فکر و دست و پا هم به دنبال آن می رود.
    به گزارش افکارنیوز،     دل هر جا برود، فکر و دست و پا هم به دنبال آن می رود. دلت را به سوی خدا و خوبان خدا بفرست ، همه ی وجودت اصلاح می شود.برای اینکه دلت نزد خدا برود   چیزی را که دوست داری در راه خدا بده،   ... دلت هم همراه آن به نزد خدا می رود.       خداوند نور آسمان ها و زمين است + نوشته شده در سه شنبه هجدهم شهریور 1393 ساعت 23:39 شماره پست: 316
 
 
رؤیت خدا با چشم،غیر ممکن است.زیرا چشم،یک ساختار مادی و جسمانی دارد و فقط از اشیای مادی می تواند عکسبرداری کند؛آن هم نه هرگونه اشیای مادی بلکه فقط آن دسته ای که منعکس کننده ینور،با طیف خاصی باشند.یعنی چشم حتی توانایی دیدن همه ی اشیای مادی را ندارد،چه رسد بهموجودات غیرمادی(مانند فرشتگان)وچه رسد به وجود مقدس خداوند که هیچ شکل و تصویری وهیچ طولوعرض وارتفاعی ندارد.و این قبیل ندیدن اختصاص به دنیا ندارد،در آخرت نیز با این چشم مادی نمی توان خدا را دید.
 
         لا تُدرِکُهُ الابصارُ                 چشم ها او را درنمی یابند 
         وَ هُوَ یُدرِکُ الابصارَ            و اوست که دیدگان را درمی یابد 
         وَ هُوَ اللطیفُ الخبیرُ          و او لطیفِ آگاه است. 
انعام،103 
اما مرتبه ای از دیدن وجود دارد که مرتبه ای متعالی است و نه تنها امکان پذیر است بلکه از برترین هدف های زندگی می باشد.این مرتبه،بوسیله ی«قلب»است.
تجلی گه خود کرد خدا دیده ی ما را
در این دیده درآیید و ببینید خدا را
خدا در دل سودازدگان است،بجویید
مجویید زمین را و مپویید سما را
بلا را بپرستیم و به رحمت بگزینیم
اگر دوست پسندید،پسندیم بلا را
طبیبان خداییم و به هر درد دواییم
به جایی که بُوَد درد،فرتیم دوا را
ببندید در مرگ و ز مردن مگریزید
که ما باز نمودیم در دار شفا را
حجاب رخ ِمقصود،من و ما و شمایید
شمایید ببینید من و ما شما را

دیوان حکیم صفای اصفهانی
 
شمس مغربی به گونه ای دیگر آن جست و جو کننده را مورد خطاب قرار می دهد تا با دیده ی حقیقت بین،هستی را تماشا و تجلی خداوند را در جهان مشاهده کند:
 
نخست دیده طلب کن،پس آنگهی دیدار
 
از آن که یار کند جلوه بر اولواالابصار
 
تو را که دیده نباشد،کجا توانی دید
 
به گاه عرض ِتجلی،جمال چهره ی یار
 
اگرچه جمله ی پرتو،فروغ حُسن وی است
 
ولی چو دیده نباشد،کجا شود نظّار1
 
تو را که دیده نباشد چه حاصل از شاهد2
 
تو را که گوش نباشد چه سود از گفتار
 
تو را که دیده بُوَد پر غبار،نتوانی
 
صفای چهره ی او دید با وجود غبار
 
اگرچه آیینه داری برای حُسن ِرُخَش
 
ولی چه سود که داری همیشه آیینه ی تار
 
بیا به صیقل توحید آیینه بزدای
 
غبار شرک،که تا پاک گردد از زنگار
 
اگر نگار تو آیینه ای طلب دارد
 
روان3،تو دیده ی دل را به پیش او می دار4
 1- نظاره کننده
2- زیبا رو
3- روان شو ، زود ، فی الحال
4- دیوان شمس مغربی 
سعدی شیرازی نیز با الهام از قرآن کریم که می فرماید خداوند از رگ گردن نیز به ما نزدیک تر 
است،دوری از دیدار جمال حق را به کاهلی ها و کوتاهی های خود نسبت می دهد و می گوید:
 
دوست نزدیک تر از من به من است
وین عجب که من از وی دورم
چه کنم با که توان گفت که دوست
در کنار من و من مهجورم 

اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ
خداوند نور آسمان ها و زمين است
 
 
 
  
منبع :دین وزندگی پیش دانشگاهی
    ارزش و ثواب آیة الكرسى + نوشته شده در دوشنبه هفدهم شهریور 1393 ساعت 0:12 شماره پست: 315 ارزش و ثواب آیة الكرسى   
آیة الکرسی یکی از بزرگترین و با فضیلت ترین آیات قرآن کریم است. در روایات، برای تلاوت آیة الكرسى، فضایل و برکات بسیار و نتایج مادی و معنوی فراوانی برشمرده شده است. برخی آیات نام خاصی دارند که آن نام، از متن آیه گرفته شده است. مانند کرسی که در آیه ذیل قرار دارد و این آیه، آیة‎الکرسی نامگذاری شده است. در این مطلب برخی از خواص و نتایج تلاوت این آیه را از این روایات ذکر می‎نماییم.
«اللهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الأَرْضِ مَن ذَاالَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ.»(بقره/255)
خداست كه معبودى جز او نیست زنده و برپا دارنده است. نه خوابى سبك او را فرو مى‏گیرد و نه خوابى سنگین. آنچه در آسمان‎ها و آنچه در زمین است، از آنِ اوست. كیست آن كس كه جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت كند؟ آنچه در پیش روى آنان و آنچه در پشت سرشان است مى‏داند. و به چیزى از علم او، جز به آنچه بخواهد، احاطه نمى‏یابند. كرسىِ او آسمان‎ها و زمین را در برگرفته، و نگهدارى آنها بر او دشوار نیست، و اوست والاىِ بزرگ .
   نورانیت در قبر
امام صادق(علیه‎السلام) فرمودند: وقتی مؤمنی، ثواب قرائت آیة الكرسى را به اهل قبور هدیه کند، خداوند برای هر حرفى از این آیه، فرشته‎ای قرار می‎دهد كه خداوند را براى قاری آن، تا روز قیامت تسبیح كند. و به وى پاداش شصت پیامبر را دهد و خدا در هر قبرى از شرق تا غرب، چهل شمع از نور قرار می‎دهد و قبرهاى آنها را وسعت دهد. (1)
 
نتیجه قرائت آیة الكرسى
از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) روایت شده است كه فرمودند: هر كس آیة الكرسى را بعد از هر نماز واجب بخواند، چیزى مانع از ورودش به بهشت نخواهد شد، مگر مرگ. (کنایه از این که وقتی مرگش برسد به بهشت می‎رود. البته باید به این نکته توجه کرد که صرف تلاوت این آیه ملاک نیست بلکه در مورد کسی است که مراقب اعمالش است.) و کسی بر قرائت آن، مواظبت نمى‎كند، مگر آن كس كه صدیق و راستگو باشد.(2)
از امیرالمؤ منین على(علیه‎السلام) روایت شده است كه پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) هر گاه غم و اندوهى برایش ایجاد می‎شد، بعد از خواندن آیة الكرسى این دعا را مى‎خواند و مى‎فرمود: مسلمانى نیست كه این دعا را سه بار بخواند، مگر آن كه درخواست خود را به دست آورد.
یا حَىُّ یا قَیِوم، یا حَیّا لایَموت، یا حَىَّ لا اِلهَ اِلا انت كاشِفَ الهَمّ، مُجیبَ دَعوة المُضطَرین، اَسالُكَ بِانَّ لكَ الحَمد لا اِله اِلا انت، المَنّان، بَدیع السموات والارض، ذوالجلال و الاكرام، رَحمان الدنیا والاخرة و رَحیمها ربِّ ارحَمنى رَحمَةً تُغنینى بِها عَن رَحمةٍِ مِن سِواكَ یا ارحمَ الراحمین
  اثر تلاوت آیة الکرسی هنگام خواب
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: هر كس آیة الکرسی را در هنگام خواب قرائت کند، خدا او را و خانه‎اش و خانه همسایگانش را، ایمن خواهد کرد.(3)
  باعث قبولى نماز می‎شود
از پیغمبر گرامى(صلی الله علیه و آله) روایت شده است كه فرمودند: هر كس آیة الكرسى را بعد از هر نماز واجب بخواند، نمازش مورد قبول قرار مى‎گیرد و در امان خدا خواهد بود. (4)
  ثواب آیة الكرسى بعد از وضو
از امام باقر(علیه‎السلام) روایت شده كه فرمودند: هر كس بعد از وضو گرفتن یك بار آیة الكرسى بخواند، خدا ثواب چهل سال عبادت را به او عطا كند و مقامش، چهل درجه بالا می‎رود. (5)
  جهت رفع حاجت
از امیرمؤمنان على(علیه‎السلام) روایت شده است كه فرمودند: هر گاه یكى از شما حاجتى داشت، صبح پنج‎شنبه در طلب آن برود، زیرا رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) در دعا گفت: خدایا، در بیرون رفتن امتم در بامداد پنج‎شنبه بركت قرار ده و چون از منزل برون رفت، آیات سوره آل عمران و آیة الكرسى و سوره قدر را بخواند.(6)
  قرائت آیة الكرسى بعد از هر نماز
از پیغمبر اكرم(صلی الله علیه و آله) روایت شده است كه فرمودند: هر كس آیة الكرسى را بعد از هر نماز بخواند، هفت آسمان شكافته گردد و به هم نیاید تا خدا به سوى خواننده‎اش نظر رحمت افكند و پس از آن فرشته‎اى را برانگیزد كه از آن هنگام تا فرداى آن روز، كارهاى خوبش را بنویسد و كارهاى بدش را محو نماید.(7)
  دفع آفت از مال و جان
امام زین العابدین(علیه‎السلام) نقل مى‎نماید كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند: كسى كه چهار آیه اول سوره بقره، آیة الكرسى، و دو آیه بعد از آن و سه آیه آخر این سوره را قرائت نماید، خودش و مالش دچار هیچگونه آفتى نخواهد شد، شیطان به او نزدیك نشده و قرآن را فراموش نخواهد كرد. (8) امام رضا(علیه‎السلام) فرمود: كسى كه به هنگام خواب آیة الكرسى بخواند، ان شاءالله از فلج شدن ترسى نخواهد داشت. و هر كس آن را پس از هر نمازى بخواند، هیچ گزنده زهردارى به او آسیب نخواهد رساند.
حفاظت از گزندها
امام کاظم(علیه‎السلام) فرمود: هر كس آیة الكرسى را بعد از هر نماز واجب بخواند، به او هیچ گزند و ضرری نرسد.(9)
  كفاره گناهان
امام صادق(علیه‎السلام) فرمود: هر كس بعد از نماز جمعه، وقتى كه سلام مى‎دهد، حمد را یك بار، سوره توحید را هفت بار، سوره فلق هفت بار، سوره ناس را هفت بار و آیة الكرسى، آیه سخره؛ ان ربكم الله الذى خلق السموات (10) و آیه ما قبل آخر سوره توبه؛ لقد جاءكم رسول من انفسكم را بخواند، كفاره گناهان او از آن جمعه تا جمعه دیگر خواهد بود.(11)
   ارزش آیة الكرسى در نماز مستحبى
امام صادق(علیه‎السلام) فرمود: كسى كه در هر ركعت از نماز مستحبى خود، سوره توحید، قدر و آیة الكرسى را بخواند، خداوند عمل او را بهترین اعمال خواهد دانست، مگر كسى كه مانند او و بیش از او این عمل را انجام دهد.(12)
  ذكر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در بستر خواب
از محمد بن مروان روایت شده است كه امام صادق(علیه‎السلام) فرمود: آیا به شما گزارش ندهم آنچه را كه شیوه رسول گرامى خدا(صلی الله علیه و آله) بود كه هرگاه ایشان به بستر خواب می‎رفت، چه مى‎فرمودند؟ گفتم: چرا. فرمود: آیة الكرسى را مى‎خواند و مى‎گفت: آمنت بالله و كفرت بالطاغوت؛ بار خدایا! مرا در خواب و بیدارى‎ام حفظ فرما.(13)
  آیة الکرسی، مانع بیمارى
امام رضا(علیه‎السلام) فرمود: كسى كه به هنگام خواب آیة الكرسى بخواند، ان شاءالله از فلج شدن ترسى نخواهد داشت. و هر كس آن را پس از هر نمازى بخواند، هیچ گزنده زهردارى به او آسیب نخواهد رساند.(14)
  دورى از بلاها و گناهان
به روایت دیگر، هر كس آیة الكرسى را بعد از هر نماز واجب بخواند، نمازش قبول گردد و در امان خدا باشد و خدا او را از بلاها و گناهان نگاه دارد.(15) از امام باقر(علیه‎السلام) روایت شده كه فرمودند: هر كس بعد از وضو گرفتن یك بار آیة الكرسى بخواند، خدا ثواب چهل سال عبادت را به او عطا كند و مقامش، چهل درجه بالا می‎رود. آیة الكرسى در تنهایى
از معصوم رسیده است که فرمود: هر كس تنها در خانه‎اى شب را به سر برد، باید آیة الكرسى را بخواند و باید بگوید: بارخدایا! هراسم را آرام كن و ترسم را بیاساى و در تنهایى كمكم كن .(16)
  آغاز سفر با آیة الكرسى
امام صادق(علیه‎السلام) فرمود: سفر را با دادن صدقه و یا با خواندن آیة الكرسى آغاز كن .(17)
  هنگام عزیمت به سفر
از  موسى کاظم(علیه‎السلام) روایت شده است: اگر فردى عازم سفر است، بر در خانه‎اش رو به مسیرى كه مى‎رود، بایستد و سوره حمد و آیة الكرسى را به سمت مقابل، چپ و راست بخواند.(18)
  دعاى بعد از آیة الكرسى
از امام صادق(علیه‎السلام) نقل است كه فرمودند: هر كس در سفر، آیة الكرسى را در هر شب بخواند، خود و همراهانش سالم بمانند و سپس بگوید:
اللهم اجعل مسیرى عبرا و صمتى تفكرا و كلامى ذكرا؛ خداوندا! سیر مرا وسیله عبرت، و سكوتم را وسیله تفكر، و سخنم را ذكر قرار ده. (19)
  ذكرى براى رفع همّ و غم
از امیرالمؤ منین على(علیه‎السلام) روایت شده است كه پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) هر گاه غم و اندوهى برایش ایجاد می‎شد، بعد از خواندن آیة الكرسى این دعا را مى‎خواند و مى‎فرمود: مسلمانى نیست كه این دعا را سه بار بخواند، مگر آن كه درخواست خود را به دست آورد.
یا حَىُّ یا قَیِوم، یا حَیّا لایَموت، یا حَىَّ لا اِلهَ اِلا انت كاشِفَ الهَمّ، مُجیبَ دَعوة المُضطَرین، اَسالُكَ بِانَّ لكَ الحَمد لا اِله اِلا انت، المَنّان، بَدیع السموات والارض، ذوالجلال و الاكرام، رَحمان الدنیا والاخرة و رَحیمها ربِّ ارحَمنى رَحمَةً تُغنینى بِها عَن رَحمةٍِ مِن سِواكَ یا ارحمَ الراحمین.(20)
  
پی‎نوشت‎ها:
1- اجساد جاویدان، ص 124.
2- مستدرك الوسائل، ج 1، ص 343.
3- همان .
4- مصابیح الدجى، ص 1029.
5- لئالى الاخبار، ج 1، ص 208.
6- قول ثابت، ص 41.
7- لئالى الاخبار، ج 3، ص 357.
8- ثواب الاعمال، ص 223.
9- مصابیح الدجى، ص 1011.
10- سوره اعراف، آیه 54.
11- ثواب الاعمال، ص 83.
12- ثواب الاعمال، ص 73.
13- اصول كافى، ج 6، ص 207.
14- ثواب الاعمال، ص 223.
15- مصابیح الدّجى، ص 1012.
16- اصول كافى، ج 6، ص 311 .
17- فروع كافى، ج 4، ص 283 .
18- مكارم الاخلاق، ص 245 .
19- مكارم الاخلاق، ص 254 .
20- طرائف الحكم، ج 2، ص 21 .
 
                                                                                       گروه دین و اندیشه سایت تبیان
                                                                                       مهری هدهدی     lمناظر زیبا از طبیعت + نوشته شده در شنبه پانزدهم شهریور 1393 ساعت 23:45 شماره پست: 314
منـاظر فـوق العاده زیبا از طبیعت زیبـا و دیدنی
 

منـاظر فـوق العاده زیبا از طبیعت
زیبـا و دیدنی
تا خدا هست جایی برای نا امیدی نیست
پرشیـن استـار   میلاد شمس الشموس + نوشته شده در جمعه چهاردهم شهریور 1393 ساعت 0:50 شماره پست: 313
 
میلاد
شمس الشموس ،انیس النفوس ،غریب الغربا
امام رضا علیه السلام
مبارک باد     با نام رضا به سينه ها گل بزنيدبا اشك به بارگاه او پل بزنيدفرمود كه هر زمان گرفتار شديد بردامن ما دست توسل بزنيد السلام اي حضرت سلطان عشقيا علي موسي الرضا اي جان عشقالسلام اي بهر عاشق سرنوشتالسلام اي تربتت باغ بهشت هر چند حال و روز زمين و زمان بد استيك تكه از بهشت در آغوش مشهد استحتي اگر به آخر خط هم رسيده ايآنجا براي عشق شروعي مجدد استامام رضاعلیه السلام: هرگز بر کسي خشم نگير، از کسي چيزي مخواه و هرچهبراي خودت مي خواهي براي ديگران نيز بخواه. هر کس در مجلسي نشيند که امر ما در آن زنده مي شود، در روزيکه قلب ها مي ميرند، قلبش نخواهد مرد اولين عملي که از انسان محاسبه و بررسي مي شود نماز است، چنانچهصحيح و مقبول واقع شود بقيه ي اعمال و عبادات قبول ميگردد وگرنه مردود خواهند شد
ـتصاویر اختصاصی
خلق و خوی والا
ابراهیم بن عباس:«هرگز ندیدم که جضرت رضا ‌ـ علیه السلام‌ ـ به احدی با کلامش جفا کند.هرگز کلام کسی را قطع نمی‌کرد تا از سخن، فارغ شود.هرگز ـ اگر قدرت داشت ـ از برآوردن حاجتِ کسی روی برنمی‌گرداند.هرگز پایش را پیش همنشین، دراز نمی‌کرد.هرگز پیش همنشینان، تکیه نمی‌داد.هرگز غلامان و خدمت‌کاران را فحش و ناسزا نمی‌گفت.هرگز تف نمی‌کرد. هرگز قهقه سر نمی‌داد و خنده‌اش تبسّم بود.در خلوت و تنهایی، سفره‌اش را می‌گسترد و همه غلامان، حتّی دربان و کارپردازخانه را هم بر سفره می‌نشانید.?شب‌ها کم می‌خوابید و بسیار بیدار بود و بیشتر وقت‌ها شب‌ را تا صبح بیدار می‌ماند.روزه زیاد می‌گرفت. همیشه در هر ماه، سه روز ـ اوّل و وسط و آخر ماه ـ را روزه می‌گرفت و می‌فرمود: این، روزه همه دهر است.حضرت بسیار، کار خیر و صدقه پنهانی داشت،‌ و بیشتر در شب‌های تاریک ... .»

   چند حدیث تربیتی
عن الرضا ـ علیه السلام ـ :« من لقی فقیراً مسلماً فسلّم علیه خلافَ سلامِهِ علی الأغنیاء لقی الله عزوجلّ یومَ القیامه و هو علیه غضبان.»«هرکس به یک مسلمان فقیر طوری سلام دهد که متفاوت باشد با سلامش بر ثروتمندان،‌ خداوند او را در روز قیامت به گونه‌ای ملاقات می‌کند که خدا بر او خشمناک است.»«لا تبذل لأخوانک مِن نفسِک ما ضَررهُ علیک اکثرُ مِن نفعِه لهم.»«از خود، به اندازه‌ای برای برادرانت بذل مکن که زیانش بر تو،‌ بیش از سودش برای آنان باشد (مایه گذاشتن از آبرو و امکانات).»«مؤمن تا سه صفت در او نباشد مؤمن نیست، این‌ها یک صفت از پروردگار و دیگری از پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ‌ و سومی از امام ـ علیه السلام ـ است؛ امّا صفتی که از اوصاف پروردگار می‌باشد رازداری یا کتمان سرّ است? چنان که فرموده است: (عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه أحداً إلاّ من ارتضی من رسول) امّا صفت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ مدارا و سازگاری با مردم است؛ زیرا خداوند عزّوجلّ پیامبرش را به مدارا با مردم دستور داده و فرموده است: (خذ العفو وأمر بالعرف وأعرض عن الجاهلین) و امّا صفت امام عبارت است از شکیبایی در سختی و رنجوری چنان که خداوند عزّوجلّ فرموده است: (والصابرین فی البأساء والضرّاء).»به نقل آن حضرت از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ :«من حقّ الضّیفِ اَن تَمشِیَ مَعه فَتخرجَهُ مِن حَریمک اِلی الباب.»«از جمله حقوق مهمان بر تو آن است که (هنگام رفتنش) او را تا دم در همراهی کنی... .»در مورد نعمت شناسی و نیکی به مردمعلی بن شعیب:«خدمت امام رضا ـ علیه السلام ـ رسیدم. به من فرمود:یاعلی! مَن احسن الناسِ معاشاً؟قلت: انتَ یا سیّدی اعلم به منّی.فقال ـ علیه السلام ـ : من حسن معاش غیره فی معاشه.یا علی! مَن اسوءُ الناسِ معاشاً؟قلت: انت اعلم.?قال: من لم یعِش غیره فی معاشه.یاعلی! اَحسِنوا جوار النِّعم فانَّها وحشیّهٌ، ما نَأت عن قومٍ فعادت الیهم.یاعلی! اِن شرّ الناس من مَنع رفده واَکل وحدَه و جَلّد عبدَه.»«ای علی! چه کسی از نظر زندگی بهتر است؟گفتم: شما به آن‌ها داناترید. سرورم!فرمود: هرکس که زندگی دیگری در زندگی او نیکو باشد.ای علی! چه کسی از نظر زندگی بدتر است؟گفتم: شما داناترید.فرمود: کسی که دیگری، در معاش او زندگی نداشته باشد.ای علی! همسایگی نعمت‌ها را نیکو سازید، زیرا نعمت‌ها وحشی و گریزپای‌اند،‌ هرگز از قومی دور نشدند که برگردد.ای علی!‌ بدترین مردم کسی است که بخشش خود را از دیگران منع کند. و تنها بخورد و برده خود را تازیانه بزند.»?
 

حدیث از امام رضا
 مِنْ اَخْلٰاقِ الاَنْبِیاءِ التَّنَظُّفُ(نظافت از اخلاق پیغمبران است)نظافت موجب پاکیِّ جسم است نظافت مایه آرام جان استامام هشتمین فرمود با خلق: نظافت شیوه پیغمبران است

صاحِبُ النِّعْمَهِ یَجِبُ اَن یُوَسِّعَ علیٰ عیٰالِهِ
(توانگر را واجب است که در معاش خانواده‌اش توسعه بخشد)توانگر را بود واجب که می‌بخشد زن و فرزند را از مال دنیادهد وسعت به امر زندگانی به شکر نعمت حیِّ توانا

مَنْ لَمْ یَشْکُرِ المُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقینَ لَمْ یَشْکُرالله عَزَّوَجَلَّ(کسی که شکر انعام مردمان نگذرد، شکر خدای تعالی نکرده باشد)شنیده ام که علی بن موسی کاظم خدیو طوس، بفرمود نکته ای زیبا:کسی که نیکویی خلق را نداشت سپاس نکرده است سپاس خدای بی‌همتا
 
اَلْایمٰانُ اَداءُ الفَرائِضِ وَاجتِنٰابُ الْمحارِمِ(ایمان، انجام فرایض است، و پرهیز از محرمات)فرمود رضا امام هشتم: انجام فرایض است ایماندوری ز محرّمات و زشتی پرهیز ز ناصواب و عصیان
 
 لَمْ یَخْنکَ الْاَمینُ، وَلٰکِنْ ائْتَمَنْتَ الْخائِنَ(امین به تو خیانت نکرده، ولی تو خائن را امین شمرده‌ای)کسی که بیم ندارد زکردگار علیم ورا به خدمت خلق خدا مکن تعیین امین نکرده خیانت، تو از ره غفلت امین شمرده خیانت شعارِ بدآیین
 
اَلْاَخُ الْاَکْبَرُ بِمَنْزِلَهِ الاَبْ(برادر بزرگتر به منزله پدر است)برادر چو دانا شد و آزموده ورا با پدر می‌شمارش برابربگفتا امامِ بحق، نورِ مطلق به جای پدر هست: مِهمتر برادر
 
صَدیقُ کلِّ امْرِءٍ عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُهُ(دوست هر کس عقل اوست، و دشمنش نادانی وی)به نزدیک نادان بود تارگیتی زدانش بکن گیتیِ تار، روشنبفرمود فرزند موسی بن جعفر: ترا عقل: یار است و جهل است: دشمن
  
لتَّودُّدُ اِلَی النٰاسِ نِصْفُ الْعَقْلِ(اظهار دوستی به مردم، نیمی از خرد است)همیشه در پی تیمار بینوایان باش کمک به خلف، زکردار خالق احداستامام راست دراین رهگذر، کلامی نغز: که در محبت با خلق، نیمی از خرد است
 
اَلتَّوکُّلُ اَنْ لَاتَخٰافَ اَحَداً الّا الله(توکل آن است که جز از خدا نترسی)بزن بر لطف حق دست توکل که لطف ایزدی باشد ترا بستوکل آن بود کاندر دو عالم: به غیر از حق نترسی از دگر کس 
 
اَفْضَلُ مٰا تُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ کَفُّ الاَذَیٰ عَنْهٰا(بهترین صله رحم، خودداری از آزار آنان است)فرمود رضا، ولی مطلق گنجینه علم و فضل و احسانبهتر صله رَحِم به گیتی ست خودداری، از گزند ایشان
 
اَحْسَنُ النّاسِ مَعٰاشاً مَنْ حَسُنَ مَعٰاشُ غَیْرِهِ فی مَعٰاشِهِ(بهترین مردم در زندگی آن کس است که دیگران در پرتو زندگیش بخوبی زیند)بهترین رهرو به راه زندگی ست آن که همچون شمع، روشنگر بودمردمان در پرتوش راحت زیند زندگی در خدمتش بهتر بود
 
اَلْعَقْلُ حِباءٌ مِنَ الله، وَالاَدَبُ کُلْفَهٌ(خرد بخشش الهی است، ولی ادب با کوشش شخص، به دست می آید)رضا، سبط پاک رسول امین که نتوان سر از خدمتیش تافتنبگفتا: خرد بخشش ایزدی ست ادب را به کوشش توان یافتن
 
لَیْسَ لِبَخیلٍ راحهٌ، ولالِحَسُودٍ لَدَّهٌ(بخیا را راحت و حسود را لذت، نیست)بُخل رنج است و حسادت محنت است از ولیّ آموز درس عبرتی:راحتی در بخل نتوان یافتن در حَسَد هرگز نیابی لذّتی
 
 
مٰا الْتَقَتْ فِئتٰانِ قَطُّ الّا نُصِرَ اَعْظَمُهٰا عَفْواً(از دو گروه متخاصم خدا آن را که عفوش بیشتر است، نصرت می دهد)عفو آیین بزرگان باشد بخشش آیینه دور اندیش استدو گروهی که به جنگند و ستیز نصرت آن راست که عفوش بیش است
 
عَوْنُکَ لِلضَّعیفِ اَفْضَلُ مَنِ الصَّدَقَهِ(کمک کاری به ضعیف، افضل از صدقه است)سخنی دارم از امام همام که مفید است بهر هر طبقهدستگیری زناتوان و ضعیف بیقین بهتر است از صدقه
 
اَلمُؤمِنُ اِذَا اَحسَنَ اِسْتَبْشَرَ وَ اِذا اَسٰاءَ اِسْتَغْفَرَ(مؤمن چنان است که اگر نیکی کند خرسند گردد، و اگر بد کند بخشایش طلبد)گرز بخت بد به کس بد کرده ای هان! مشو نومید از درگاه ربّ!مؤمن ار نیکی کند شادان شود ورکند بد، می‌کند بخشش طلب
 
 
اَلْمُسْلِمُ، اَلَّذی سَلِمَ المُسِلمُونَ مِنْ لِسانِهِ وَ یَدِهِ(مسلمان کسی است که مسلمانان از زبان و دستش به سلامت باشند)شنو پند فرزند موسی بن جعفر امام بحق، ماه برج امامتکسی هست مسلم که باشند مردم زدست و زبانش به امن و سلامت
 
لَیْسَ مِنّٰا مَنْ لَمْ یأمَنْ جٰارُهُ بوائِقَهُ(کسی که همسایه از شر وی ایمن نباشد، از ما نیست)به همسابه نیکی کن ای نیکمرد که همسایه را بر تو حقها بوداز آن کس که همسایه ایمن نبود بفرمود مولا: نه از ما بود
 
 
اَلتَّوٰاضُعُ اَنْ تُعْطِیَ النٰاسَ مِن نَفسِکَ مٰا تُحِبُّ اَنْ یُعطوکَ مِثلَهُ(فروتنی آن بود که به مردمان کنی که خواهی با تو آن کنند)چنان سرکن ای دوست با نیک و بد: که باشد ز تو نیک و بد در امانتواضع چنان کن به خلق خدای که خواهی کند خلق با تو چنان
  
اَلصَّفْحُ الجَمیلُ، اَلْعَفْوُ مِنْ غیرِ عِتابٍ(نیکو در گذشتن، آن باشد که کس را بدون عتاب ببخشایی)عفو چون کرده ای، خطاب مکن! کار بی جا و ناثواب مکن!وه چه نیکوست، عفو بی منت عفو کردی اگر، عتاب مکن!
 
 
لاَیَأبیَ الْکَرامَهَ اِلّا الحِمارُ(هدیه را که در آن منت نباشد جز احمق، رد نمی کند)بشنو کلام نغز فرزند پیمبر گفتار او روشنگر دلهای تار است:جز مردم احمق نتابد رخ زاحسان هرکس کند احسان مردم رد، حمار است
 
اَلسَّخِیُّ یَأکُلُ مِنْ طَعٰامِ النّاسِ لِیَأکُلُوا مِنْ طَعٰامِهِ(سخاوتمند از طعام مردم می خورد تا از طعامش بخورند)سخی می خورد نان زخوان کسان که مردم برغبت زخوانش خورندبخیل از سر بخل نان کسی نیارد خورد تا که نانش خورند
 
صَدیقُ الْجٰاهِلِ فِی التَّعَبِ(دوست مردم نادان در رنج باشد)به نادان مکن دوستی، چون ترا گدازد زکردار خود روز و شببگفتا علی بن موسی الرّضا: رفاقت به نادان غم است و تعب
 
 
اَفْضَلُ الْعَقْلِ مَعرِفَهُ الْاِنْسَانِ بِرَبِّهِ(والاترین خرد معرفت آدمی به پروردگار است)زخاطر مبر شکر یزدان پاک که شکر نِعَم، نعمت افزون کندبهین دانش، ای دوست! آن دانشی است که‌ات رهبری سوی بیچون کند
 
مَنْ رَضِیَ بِالْیَسیِر مِنَ الْحَلٰالِ خَفَّتْ مَئُونَتُهُ(کسی که به حلال اندک خشنود باشد زندگیس آسان گذرد)رضا باش برداده کردگار که خشنودی از حق بود بندگیاگر شاد گردی به اندک حلال سبک بگذری از پُل زندگی
 
مستی کودکانه‏
+ نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم شهریور 1393 ساعت 9:33 شماره پست: 312 مستی کودکانه‏ یادم آمدشوق روزگار کودکیمستی بهار کودکییادم آمدآن ‌همه صفای دل که بودخفته در کنار کودکیرنگ گل،جمال دیگردر چمن داشتآسمان،جلال دیگرپیش من داشتشور و حال کودکیبر نگردد، دریغاقیل و قال کودکیبر نگردد، دریغابه چشم منهمه رنگیفریبا بوددلِ دور از حسد منشکیبا بودنه مرا سوز سینه بودنه دلم جای کینه بودشور و حال کودکیبر نگردد، دریغاقیل و قال کودکیبر نگردد، دریغاروز و شب،دعای منبوده با خدای منکز کَرم کندحاجتم رواآنچه مانده ازعمر من به جاگیرد و پس دهد به من دمیمستی کودکانه‏ی مراشور و حال کودکیبر نگردد، دریغاقیل و قال کودکیبر نگردد، دریغاسروده‌ي معینی کرمانشاهی آهنگ سرود کودکی با صدای علیرضا افتخاری لینک دانلود موزیک     عکس کودکی ام (ناصر.م ملکی)سال 1342  

بایگانی

   
حسین جان اي آبروي دو عالم
+ نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم آبان 1393 ساعت 7:40 شماره پست: 354

فرصت بدرود
کز اين دو راه منزل چون بگذريم
ديگر نتوان به هم رسيدن
نتوان به هم رسيدن
دل آسمان خون چکان شد از اين غم
زمين يکسر آتشفشان شد از اين غم
نه فرصت که پيراهن تو ببويم
نه مرهم که بر دل گذارم
نه مهلت که در ماتم تو بمويم
نه رخصت که شيون برآرم
ببين پشت سر مانده بر جا
خيمه ها همه خاکستر و خون
ببين پيش رو مانده تنها، کاروان اسيران محزون
مران کاروان، يکدم بمان ديگر مزن زنگ عزا را
که گم کرده ام در دشت غم آيينه خون خدا را
حسین جان  اي آبروي دو عالم
نگين سليمان به حلقه خاتم
پس از تو خدا را چه چاره کنم
ز زخم تن تو به ريگ بيابان
ز داغ دل خود به آتش سوزان
ز غم شکوه با سنگ خاره کنم
تو با رفتنت با رخي گلگون
من و تا قيامت دلي پرخون
مران کاروان يکدم بمان ديگر مزن زنگ عزا را
که گم کرده ام در دشت غم آيينه خون خدا را
 
 از مرحوم قيصر امين پور 
دانلود و گوش دادن با صدای استاد محمد اصفهانی
  گوش دادن با صدای استاد محمد اصفهانی   مسجد امام علی (ع ) malekan + نوشته شده در دوشنبه دوازدهم آبان 1393 ساعت 21:21 شماره پست: 353
دسته عزاداران حسینی ملکان ( سینه زنان و زنجیرزنان ) مسجد امام علی (ع ) تاسوعای حسینی 93/8/12




   
سلام بر حسین
+ نوشته شده در جمعه نهم آبان 1393 ساعت 21:19 شماره پست: 351
آفرين‌! بر‌ كشته‌ شدن‌ در راه‌ خدا!همه آزادگان جهان، باید درس شجاعت را از حسین(ع) بیاموزند:این فریاد حماسی حسین(ع) است؛ بشنوید:أَ فَبِالْمَوْتِ تُخَوِّفُنِي‌؟! هَيْهَاتَ؛ طَاشَ سَهْمُكَ، وَخَابَ ظَنُّكَ!آيا مرا از مرگ‌ مي‌ترساني‌؟هيهات‌؛ تيرت‌ به‌ خطا رفت‌! و گمانت‌ واهي‌ و تباه‌ شد! لَسْتُ أَخَافُ الْمَوْتَ.من‌‌ كسي‌ نيستم‌ كه‌ از مرگ‌ بترسم‌!إنَّ نَفْسِي‌ لاَكْبَرُ مِنْ ذَلِكَ، وَهِمَّتِي‌ لاَعْلَي‌ مِنْ أَنْ أَحْمِلَ الضَّيْمَ خَوْفـًا مِنَ الْمَوتِ؛نفس‌ من‌ بزرگتر از اینها است‌،و همّت‌ من‌ عالي‌تر است‌ از آنكه‌ از ترسِ مرگ‌، بار ستم‌ و ظلم‌ را بدوش‌ بكشم‌؛وَهَلْ تَقْدِرُونَ عَلَي‌ أَكْثَرَ مِنْ قَتْلِي‌؟!و‌اي بر شما! بيشتر از كشتن‌ من‌ چه می توانید بکنید؟!مَرْحَبـًا بِالْقَتْلِ فِي‌ سَبِيلِ اللَهِ!آفرين‌! بر‌ كشته‌ شدن‌ در راه‌ خدا!وَلَكِنَّكُمْ لاَتَقْدِرُونَ عَلَي‌ هَدْمِ مَجْدِي‌ وَمَحْوِ عِزَّتِي‌ وَشَرَفِي‌؛وليكن‌ شما توانائي‌ بر نابودي‌ عظمت من‌،و محو و نيستي‌ عزّت‌ و شرف‌ من‌ را نداريد!فَإذًا لاَ أُبَالِي‌ مِنَ الْقَتْل!پس‌ در اين‌ صورت‌، من‌ باكي‌ از كشته‌ شدن‌ ندارم‌!
بخشی از بیانات امام حسین(ع) در پاسخ به تهديد حُرّ و بيان آمادگي براي شهادتأَلاَ تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لاَيُعْمَلُ بِهِ، وَأَنَّ الْبَاطِلَ لاَيُتَنَاهَي‌ عَنْهُ!؟ لِيَرْغَبِ الْمُؤْمِنُ فِي‌ لِقَآءِ اللَهِ مُحِقًّا؛ فَإنِّي‌ لاَأَرَي‌ الْمَوْتَ إلاَّ سَعَادَه، وَلاَ الْحَيَوه مَعَ الظَّالِمِينَ إلاَّ بَرَمـًا. لمعات الحسین(ع)آيا نمي‌بينيد كه‌ به‌ حقّ عمل‌ نمي‌شود؟!و از باطل‌ جلوگيري‌ به‌ عمل‌ نمي‌آيد؟!در اين‌ صورت‌ حتماً بايد مؤمن‌ حقّ جو، طالب‌ ديدار خدا و لقاي‌ حقّ بوده‌ باشد.من‌ مرگ‌ را جز سعادت‌ نمي‌بينم‌،و زندگي‌ با ستمكاران‌ را جز ملالت‌ و خستگي‌ و كسالت‌ نمي‌نگرم‌.
فَإنی لا أَرَی المَوتَ إلَّا السَّعادَةَ وَ الحَیاة مَعَ الظّالِمینَ إلّا بَرماًی به درستی که من مرگ را جز سعادت نمی بینم و زندگی با ستمکاران را جز محنت نمی دانم. (تحف العقول ، ص 245) فرا رسيدن محرم، ايام سوگوارى و شهادت عزيز زهرااقا اباعبدالله الحسين وهفتاد دو شقايق پرپرشده دشت کربلا ٬ ماه مصيبت و اسارت آل الله٬ برعزادارن حسينى تسليت باد
حدیث (16) امام حسین علیه السلام فرمودند:إنَّ أجوَدَ النَّاسِ مَن أعطیَ مَن لا یرجُو.بخشنده‌ترین مردم کسی است که به آنکه چشم امید به او نبسته، بخشش ‌کند. (کشف ‌الغمّة، ج2، ص30 )
حدیث(17) امام حسین علیه السلام فرمودند:مَن صَامَ ثَلَاثَةَ أَیامٍ مِن شَعبَانَ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ وَ کانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) شَفِیعَهُ یومَ القِیامَةِهر کسی که سه روز از ماه شعبان را روزه بگیرد؛ بهشت بر او واجب می شود و در قیامت نیز پیامبر(ص) شفیع او خواهد بود (الامالی ، ص 23)
حدیث(18) امام حسین علیه السلام فرمودند:إنَّ حَوائِجَ النّاسِ إلَیکم مِن نِعَمِ اللهِ عَلَیکم فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَنیاز مردم به شما از نعمتهای خدا بر شما است، از این نعمت افسرده و بیزار نباشید (نزهه الناظر،ص 81)
حدیث(19) امام حسین علیه السلام می فرمایند:يَظهَرُ اللَّهُ قائِمَنا فَيَنتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَخداوند قائم ما را از پس پرده غیبت بیرون مى‏ آورد و آن‏گاه او از ستم‏گران انتقام مى‏ گیرد (إثباة الهداة ، ج 5 ، ص 196)
حدیث(20) امام حسین علیه السلام می فرمایند:أنَا قَتیلُ العَبَرَةِ لايَذكُرُنی مُؤمِنٌ إلّا استَعبَرَمن کشته اشکم ؛ هر مؤمنى مرا یاد کند ، اشکش روان شود (کامل الزیارات ، ص 108)
حدیث (21) امام حسین علیه السلام می فرمایند:اَللّهُمَّ لا تَسْتَدْرِجنى بِالاِحسانِ وَ لا تُؤَدِّبْنى بِالْبَلاءخدایا! با غرق کردن من در ناز و نعمت، مرا به پرتگاه عذاب خویش مَکشان و با بلایا (گرفتارى‏ها) ادبم مکن (الدُّرًّةُ البَاهرة من الأصدَاف الطّاهِرة،ص 23)
حدیث (22) امام حسین علیه السلام می فرمایند:مِن دَلائِلِ عَلاماتِ القَبولِ : الجُلوسُ إلى‏ أهلِ العُقولِاز نشانه‏ هاى خوش‏نامى و نیك‏بختى ، همنشینى با خردمندان است. (بحارالأنوار، ج 75، ص 119)
حدیث (23) امام حسین علیه السلام می فرمایند: اَ يُّهَا النّاسُ نافِسوا فِى المَکارِمِ وَ سارِعوا فِى المَغانِمِ وَ لا تَحتَسِبوا بِمَعروفٍ لَم تَجعَلوا اى مردم در خوبى‏ها با یکدیگر رقابت کنید و در بهره گرفتن از فرصت‏ها شتاب نمایید و کار نیکى را که در انجامش شتاب نکرده‏اید، به حساب نیاورید. (بحارالأنوار، ج 75، ص 121) یئل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینین پرچمیدیده ی دوران یاتار یاتماز حسینین پرچمیبو حسینین ده عزیزان پرچمی اوچ رنگیدیگنبدی اوسته قرمز یادگار جنگیدیهم یاشیل پرچم دییر عباس اونون سرهنگیدیسن قرا پرچم گوتور بو زینبین فرهنگیدی  شريف ترين مردم شخصي از امام حسين پرسيد: شريف ترين مردم کيست؟امام فرمود: آن کس که پيش از اندرز ديگران، خود پند گيرد و پيش از بيدار باش ديگران، خود بيدار شود.عرض کرد: شهادت مي دهم که چنين کسي سعادتمند است.              ·ايمان و يقينشخصي از امام حسين پرسيد: فاصله ميان ايمان و يقين چقدر است؟ فرمود: چهار انگشت.گفت: چگونه؟ فرمود: ايمان آن است که آن را مي شنويم و يقين آن است که آن را مي بينيم و فاصله بين گوش و چشم چهار انگشت است.پرسيد: ميان آسمان و زمين چقدر است؟ فرمود: يک دعاي مستجاب.پرسيد : ميان مشرق و مغرب چقدر است؟ فرمود: به اندازه ي سير يک روز آفتاب.پرسيد: عزت آدمي در چيست؟ فرمود: بي نيازيش از مردم.پرسيد: زشت ترين چيزها چيست؟ فرمود: در پيران هرزگي و بيعاري است، در قدرتمندان،درنده خويي، در شريفان، دروغگويي، در ثروتمندان، بخل است و در عالمان حرص.  
زيارت عاشوراي آنلاينبا صداي استاد فرهمند
 
 متن زیارت عاشورا :اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خِيَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِيَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ و َابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ سلام بر تو اى ابا عبداللّه سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى برگزيده خدا و فرزند برگزيده اش سلام بر تو اى فرزند امير مؤ منان و فرزند آقاى اوصياء اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانيان سلام بر تو اى که خدا خونخواهيش کند و فرزند چنين کسى و اى کشته اى که انتقام کشته گانت نگرفتى اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكُمْ مِنّى جَميعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُسلام بر تو و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر شما همگى از جانب من سلام خدا باد هميشه تا من برجايم و برجا است شب و روزيا اَباعَبْدِاللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصيبَةُ بِكَ عَلَيْنا وَ عَلى جَميعِ اَهْل ِالاِْسْلامِ اى ابا عبداللّه براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظيم گشت مصيبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام و َجَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصيبَتُكَ فِى السَّمواتِ عَلى جَميعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَيْكُمْ اَهْلَ الْبَيْتِ و گران و عظيم گشت مصيبت تو در آسمانها بر همه اهل آسمانها پس خدا لعنت کند مردمى را که ريختند شالوده ستم و بيدادگرى را بر شما خاندان وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ و َاَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتى رَتَّبَكُمُ اللَّهُ فيها و خدا لعنت کند مردمى را که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از آن مرتبه هائى که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدينَ لَهُمْ بِالتَّمْكينِ مِنْ قِتالِكُمْ و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند و خدا لعنت کند آنانكه تهيه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْياعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِياَّئِهِم بيزارى جويم بسوى خدا و بسوى شما از ايشان و از پيروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان يا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ اى اباعبداللّه من تسليمم و در صلحم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قيامت وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِيادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَيَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ و خدا لعنت کند خاندان زياد و خاندان مروان را و خدا لعنت کند بنى اميه را همگى و خدا لعنت کند فرزند مرجانه (ابن زياد) را وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِكَ خدا لعنت کند عمر بن سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند مردمى را که اسبها را زين کردند و دهنه زدند و به راه افتادند براى پيكار با توبِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِكَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَكَ پدر و مادرم بفدايت که براستى بزرگ شد مصيبت تو بر من پس مى خواهم از آن خدائى که گرامى داشت مقام تو را وَ اَکْرَمَنى بِكَ اَنْ يَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِكَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ و َآلِهِ و گرامى داشت مرا بخاطر تو که روزيم گرداند خونخواهى تو را در رکاب آن امام يارى شده از خاندان محمد صلى اللّه عليه و آله اَللّهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَكَ وَجيهاً بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ خدايا قرار ده مرا نزد خودت آبرومند بوسيله حسين عليه السلام در دنيا و آخرت يا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللَّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ وَ اِلى اميرِالْمُؤْمِنينَ وَ اِلى فاطِمَةَ وَ اِلَى الْحَسَنِ اى اباعبداللّه من تقرب جويم به درگاه خدا و پيشگاه رسولش و اميرالمؤ منين و فاطمه و حسن وَ اِلَيْكَ بِمُوالاتِكَ وَ بِالْبَراَّئَةِ [مِمَّنْ قاتَلَكَ وَ نَصَبَ لَكَ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِعَلَيْكُمْ وَ اَبْرَءُ اِلَى اللّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ] مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِكَ وَ بَنى عَلَيْهِ بُنْيانَهُ وَ جَرى فى ظُلْمِهِ وَ جَوْرِهِ عَلَيْكُمْ وَ على اَشْياعِكُمْ شما بوسيله دوستى تو و بوسيله بيزارى از کسى که با تو مقاتله کرد و جنگ با تو را برپا آرد و به بيزارى جستن از آسى آه شالوده ستم و ظلم بر شما را ريخت و بيزارى جويم بسوى خدا و بسوى رسولش از کسى که پى ريزى کرد شالوده اين کار را و پايه گذارى کرد بر آن بنيانش را و دنبال کرد ستم و ظلمش را بر شما و بر پيروان شما بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَ اَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ ثُمَّ اِلَيْكُمْ بِمُوالاتِكُمْ وَ مُوالاةِ وَلِيِّكُمْ بيزارى جويم بدرگاه خدا و به پيشگاه شما از ايشان و تقرب جويم بسوى خدا سپس بشما بوسيله دوستيتان و دوستى دوستان شما وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْداَّئِكُمْ وَ النّاصِبينَ لَكُمُ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْياعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ و به بيزارى از دشمنانتان و برپا کنندگان (و آتش افروزان ) جنگ با شما و به بيزارى از ياران و پيروانشان اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ وَ وَلِىُّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْ من در صلح و سازشم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با کسى که با شما در جنگ است و دوستم با کسى که شما را دوست دارد و دشمنم با کسى که شما را دشمن دارد فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِكُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِياَّئِكُمْ وَ رَزَقَنِى الْبَراَّئَةَ مِنْ اَعْداَّئِكُمْ و درخواست کنم از خدائى که مرا گرامى داشت بوسيله معرفت شما و معرفت دوستانتان و روزيم کند بيزارى جستن از دشمنانتان را اَنْ يَجْعَلَنى مَعَكُمْ فِى الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَاَنْ يُثَبِّتَ لى عِنْدَآُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِى الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ به اينكه قرار دهد مرا با شما در دنيا و آخرت و پابرجا دارد براى من در پيش شما گام راست و درستى (و ثبات قدمى ) در دنيا و آخرت وَ اَسْئَلُهُ اَنْ يُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ اَنْ يَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمامٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ [بِالْحَقِّ] مِنْكُمْ و از او خواهم که برساند مرا به مقام پسنديده شما در پيش خدا و روزيم کند خونخواهى شما را با امام راهنماى آشكار گوياى [به حق] که از شما (خاندان ) است وَ اَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّكُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَكُمْ عِنْدَهُ اَنْ يُعْطِيَنى بِمُصابى بِكُمْ اَفْضَلَ ما يُعْطى مُصاباً بِمُصيبَتِهِ مُصيبَةً ما اَعْظَمَه و از خدا خواهم به حق شما و بدان منزلتى که شما نزد او داريد ، که عطا کند به من بوسيله مصيبتى که از ناحيه شما به من رسيده بهترين پاداشى را که مى دهد به يك مصيبت زده از مصيبتى که ديده وَ اَعْظَمَ رَزِيَّتَها فِى الاِْسْلامِ وَ فى جَميعِ السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْكَ صَلَواتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ براستى چه مصيبت بزرگى و چه داغ گرانى بود در اسلام و در تمام آسمانها و زمين خدايا چنانم کن در اينجا که ايستاده ام از کسانى باشم که برسد بدو از ناحيه تو درود و رحمت و آمرزشى اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْياىَ مَحْيا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ خدايا قرار ده زندگيم را زندگى محمد و آل محمد و مرگم را مرگ محمد و آل محمد اَللّهُمَّ اِنَّ هذا يَوْمٌ تَبرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَيَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الَْآکبادِ اللَّعينُ ابْنُ اللَّعينِ عَلى لِسانِكَ وَ لِسانِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ خدايا اين روز روزى است که مبارك و ميمون دانستند آنرا بنى اميه و پسر آن زن جگرخوار (معاويه ) آن ملعون پسر ملعون (آه لعن شده ) بر زبان تو و زبان پيامبرت که درود خدا بر او و آلش باد فى کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فيهِ نَبِيُّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ در هر جا و هر مكانى که توقف کرد در آن مكان پيامبرت صلى اللّه عليه و آله اَللّهُمَّ الْعَنْ اَباسُفْيانَ وَ مُعوِيَةَ وَ يَزيدَ بْنَ مُعاوِيَةَ عَلَيْهِمْ مِنْكَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدينَ خدايا لعنت کن ابوسفيان و معاويه و يزيد بن معاويه را که لعنت بر ايشان باد از جانب تو براى هميشهوَ هذا يَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِيادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَيْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِ و اين روز روزى است که شادمان شدند به اين روز دودمان زياد و دودمان مروان بخاطر کشتنشان حضرت حسين صلوات اللّه عليه را اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَيْهِمُ اللَّعْنَ مِنْكَ وَ الْعَذابَ [الاَْليمَ] اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَيْكَ فى هذَا الْيَوْمِ وَ فى مَوْقِفى هذا خدايا پس چندين برابر کن بر آنها لعنت خود و عذاب دردناك را خدايا من تقرب جويم بسوى تو در اين روز و در اين جائى که هستم وَ اَيّامِ حَياتى بِالْبَراَّئَهِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَيْهِمْ وَ بِالْمُوالاتِ لِنَبِيِّكَ وَ آلِ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ اَلسَّلامُ و در تمام دوران زندگيم به بيزارى جستن از اينها و لعنت فرستادن بر ايشان و بوسيله دوست داشتن پيامبرت و خاندان پيامبرت که بر او و بر ايشان سلام باد پس مى گوئى صد مرتبه : اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ خدايا لعنت کن نخستين ستمگرى را که بزور گرفت حق محمد و آل محمد را و آخرين کسى که او را در اين زور و ستم پيروى کرد اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ وَ شايَعَتْ وَ بايَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً خدايا لعنت کن بر گروهى که پيكار کردند با حسين عليه السلام و همراهى کردند و پيمان بستند و از هم پيروى کردند براى کشتن آن حضرت خدايا لعنت کن همه آنها را پس مى گوئى صد مرتبه : اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ سلام بر تو اى ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر تو از جانب من سلام خدا باد هميشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد اين زيارت را خداوند آخرين بار زيارت من از شما اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ سلام بر حسين و بر على بن الحسين و بر فرزندان حسين و بر اصحاب و ياران حسين پس مى گوئى : اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَ ابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَ الرّابِعَ خدايا مخصوص گردان نخستين ستمگر را به لعنت من و آغاز کن بدان لعن اولى را و سپس دومى و سومى و چهارمى را اَللّهُمَّ الْعَنْ يَزيدَ خامِساً وَ الْعَنْ عُبَيْدَ اللَّهِ بْنَ زِيادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبى سُفْيانَ وَ آلَ زِيادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى يَوْمِ الْقِيمَةِ خدايا لعنت کن يزيد را در مرتبه پنجم و لعنت کن عبيداللّه پسر زياد و پسر مرجانه را و عمر بن سعد و شمر و دودمان ابوسفيان و دودمان زياد و دودمان مروان را تا روز قيامت پس به سجده مى روى ومى گوئى : اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرينَ لَكَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى عَظيمِ رَزِيَّتى خدايا مخصوص تو است ستايش سپاسگزاران تو بر مصيبت زدگى آنها، ستايش خداى را بر بزرگى مصيبتم اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَيْنِ الَّذينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ  خدايا روزيم گردان شفاعت حسين عليه السلام را در روز ورود (به صحراى قيامت ) و ثابت بدار گام راستيم را در نزد خودت با حسين عليه السلام و ياران حسين آنانكه بى دريغ دادند جان خود را در راه حسين عليه السلام
التماس دعا     سلام بر حسین + نوشته شده در چهارشنبه هفتم آبان 1393 ساعت 22:40 شماره پست: 350

 
باز باران با محرممیخورد بر بام قلبمیادم آمد کربلا رادشت پرشور و بلا راگردش یک ظهر غمگینگرم و خونین،لرزش طفلان نالانزیر تیغ و نیزه ها رابا صدای گریه های کودکاناندر آن صحرای سوزانمی دود طفلی سه سالهپر زنالهدل شکستهپای خستهباز بارانقطره قطره می چکداز چوب محملخاکهای چادر زینبکه کم کم میشود گلباز باران با محرم....حسرت کربلا....  
نوحه
+ نوشته شده در دوشنبه پنجم آبان 1393 ساعت 23:35 شماره پست: 349
نوحه اصغریم ای شیرین زبانیم
اصغریم ای شیرین زبانیم ای منیم روحیله روانیم یات بالام ایله استراحتخسته سن بار گول ستانیم اغلاما آغلاما قوربان او آخان گوزلریوهسینه مه حسرتلی باخان گوزلریوهبالام لای لای گولوم لای لایبالام لای لای گولوم لای لایاوت توتوب یانیرام بالام لایدردیوی قانیرام بالام لایایستیرم سسلیم ابوالفضل شرمیدن قالیرام بالام لای لای لای ای دردی آلاسین درده سالانلای لای ای حسرتی اورکلرده قالان بالام لالی لای گولوم لای لایآچمادین دیل ، غمیم چوخ اولدی قلبیمه ، نیسگیلین اوخ اولدی هر یئری سودان اوتری گزدیم حیف اوللا حاصیلیم یوخ اولدی عف ایله اللریوی ، گر باغلامیسام منده سن تک سحرجان آغلامیشام آغلاما قوربان او آخان گوزلریوهسینه مه حسرتلی باخان گوزلریوهبالام لای لای گولوم لای لایعلی بوش بشیگ یاندیرار آنانی خیمه نی هی دوروب دولانی دییرم آه و حسرتیله آختارون قره گوز بالامی اورگیم ایستیری سسین، آغلا بالام اللرین باغلی دییر آغلا بالام اورگیم ایستیر سسین آغلا بالاملالی لای ای حسرتی اورکلرده قالانبالام لای لای گولوم لای لایبالام لای لای گولوم لای لای ااصغریم ای شیرین زبانیم - ترکی - بسیارسوزناک و زیبا...از آپارات

  مداحی ترکی و زیبای عشقینده دیوانه منم یا حسین
عشقینده دیوانه منم
دیرم شام و سحر، یا حسین
شمعیوه پروانه منم
یانارام شام و سحر، یاحسین
محرمین گلدی آقا
آدون توشوب دیللره
 درده دوا، ابی عبدالله
قلب صفا، ابی عبدالله
گوزل آقا، ابی عبدالله
گوزل آقا، ابی عبدالله
مظلوم حسین
غریب حسین
عطشان حسین
تو عشقت دیوانه منم
هی میگم شام و سحر، یا حسین
دورشمعت پروانه منم
میسوزم شام و سحر، یاحسین
محرمت اومد آقا
اسمت شده وردلب
دوای درد، ابی عبدالله
صفای قلب، ابی عبدالله
زیبا آقام ، ابی عبدالله
زیبا آقام، ابی عبدالله
کرببلا عطری گلیر
نظر إد شاه شهیدان حسین
قول زیارت ورسن بیزه
ای شاه لب عطشان حسین
 سن آقاسان سن آقاسان
سن آقاسان یا حسین
 حسین آقا ابی عبدالله
عطر کربلا میاد
نظری شاه شهیدان حسین
 قول زیارت هی میدی به ما
ای شاه لب عطشان حسین
تو آقایی تو آقایی
تو آقایی یا حسین
صوتی از تبیان
صوتی وتصویری از آپارات
 نوحه های دیگری که به راحتی می توانید آنها را باز کرده و گوش دهید.   سلام بر حسین بن علی ( ع ) + نوشته شده در پنجشنبه یکم آبان 1393 ساعت 23:55 شماره پست: 348

 
باز از بام جهان بانگ اذان لبریز استمثنوی باردگر از هیجان لبریز استدشمن از وادی قرآن ونماز آمده استلشکر ابرهه از سوی حجاز آمده استصبرکن! سنگ که سجیل شود می فهمیدآسمان غرق ابابیل شود می فهمیدهان بترسید که این لشکر بسم الله استهان بترسید که طوفان طبس درراه استصبراین طایفه وقتی که به سر می آیددگر ازپیروجوان معجزه برمی آیدبانگ هیهات حسینی است رسیده است از راههر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله ..
حمیدرضا برقعی.. 
السلام علیک یا ابا عبدالله 
 


 منبع   
سلام بر حسین بن علی ( ع )
+ نوشته شده در پنجشنبه یکم آبان 1393 ساعت 0:8 شماره پست: 347
 امام حسین علیه السلام فرمودند:لاتـَرفع حــاجَتَک إلاّ إلـى أحـَدٍ ثَلاثة: إلـى ذِى دیـنٍ، اَو مُــرُوّة اَو حَسَبجز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد(تحف العقول ، ص 251)
نوشته اند،
در وقتى كه حضرت سيد الشهداء مى آمدند به طرف كربلا، مكرر افراد به ايشان برخورد مى كردند و هر كس هم بر خورد مى كرد مى گفت : آقا نرو خطر جانى دارد. حضرت هم به هر يك از اين‌ها جوابى مى داد، و البته جواب‌ها همه در همين حدود بود كه نه ، من بايد بروم . يكى از آن‌ها وقتى كه با حضرت ملاقات كرد گفت : مصلحت نيست ، نرويد.
فرمود: من به تو همان جوابى را مي‌دهم كه يكى از صحابه رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله به شخصى كه مى خواست او را از شركت در جهاد اسلامى منع كند داد. آن وقت حضرت سيد‌‌الشهداء اين شعرها را براى او خواندند:سامضى و ما بالموت عار على الفتىاذا ما نوى حقا و جاهد مسلماو واسى الرجال الصالحين بنفسهو فارق مثبورا و خالف مجرماخواهم رفت . مرگ براى انسان جوانمرد ننگ نيست ، اگر در راه حق جهاد كند و در حالى كه مسلم است كوشش به خرج بدهد (نيتش حق باشد و در حالى كه مسلم است مجاهده و جهاد كند) و با مردان صالح ، مواسات و همگامى و همدردى نمايد، و بر عكس ، راه خودش را از مردم بد بخت هلاك شده و مجرم گناهكار جدا كند.فان عشت لم اندم و ان مت لم المكفى بك ذلا ان تعيش و ترغما 
من يا زنده مى مانم يا مى ميرم . از اين دو خارج نيست . اين راهى كه من مى روم هر دو طرفش براى من خير و سعادت است . اگر زنده بمانم مورد مذمت نيستم ؛ چون از مرگ فرار نكردم و از اين آزمايش موفق بيرون آمدم تاز مرگ نترسيدم و زنده ماندم . چنين زندگى براى من ننگ و مذموم نيست . اگر هم بميرم مورد ملامت نيستم . كفى بك ذلا ان تعيش و ترغما (همه اين سه شعر براى اين مصراع آخر است ) براى تو اين ذلت و بدبختى بس كه زنده بمانى و دماغت به خاك ماليده باشد. ديگر بدبختى و ذلتى بالاتر از اين زندگى نيست . 
منبع 
     ۲۵ ذی الحجه روز خانواده و تکریم بازنشستگان گرامی باد + نوشته شده در چهارشنبه سی ام مهر 1393 ساعت 23:52 شماره پست: 346 ۲۵ ذی الحجه روز خانواده و تکریم بازنشستگان
از سال ۱۳۸۶ روز ۲۵ ذیحجه به عنوان روز خانواده و تکریم بازنشستگان در تقویم رسمی کشور درج شده است. علت انتخاب این روز شأن نزول آیه «هل اتی» در سوره الانسان که راجع به خانواده و استحکام پایه‌های آن است، عنوان شده است. سوره هل اتی در روز ۲۵ ذیحجه در شان اهل بیت پیامبر (ص) نازل شد که پس از سه روز روزه و انفاق افطار خود، از طرف خداوند اطعام شدند.



پس از سی سال و اندی کار و زحمت
گرفتم حکم آزادی زدولت به خانه آمد م با سرفرازی
ولی نیشخند بر لبهای نازیکادویی داد نازی دست بنده
ولی با حالتی زشت و زنندهدرون جعبه یک پیش بند زیبا
ویک اسکاچ و یک مقدار ریکاپس از آن پای حجله گربه را کشت
وبا یک جمله زد بر پوز من مشتزفردا کار تو از ساعت هفت
شود آغاز ،توی کلّـه ات رفت؟خرید و رُفت و روب و ظرف شویی
امور آشپزی با صرفه جویی ز روز بعد شد برنامۀ من
تو گویی نیست او در خانۀ منتلیفش هی مرتب زنگ می زد
در آن حالی که مویش رنگ می زدگهی مشغول صحبت با فریبا
زمانی غیبت از همروس شهلازبیکاری به وزنش شد اضافه
برای جابجایی شد کلافهتأتر و سینما و پارک ِ بازی
بشد برنامۀ هر روز نازیمن ِبازن نشسته صبح تا شام
امور خانه می دادم سرانجامفشار کار آخر خسته ام کرد
لـُغز گویی همسر خسته ام کردخبرکردم مدیر قسمتم را
همان شخصی که حکمم کرد امضاءبه او آویختم با بی قراری
بگفتم این سخن با آه و زاری :بکن حکم مرا امروز باطل
نمی خواهم زن و فرزند و منزلچرا که این به ظاهر ناز نازی
گرفته روح و جسمم را به بازیاگر سی سال دیگر در اداره
شوم فرمانبر دولت دوبارهاز آن بهتر که با پیش بند و سر بند
شوم مستوجب هرگونه ریشخندشده « شاعر» از منزل فراری
فدای لحظه ای کار اداری
  دردم از یار است و درمان نیز هم + نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم مهر 1393 ساعت 23:20 شماره پست: 345

دانلود با صدای سراج 
   
کارگردان این دنیا خداست،...
+ نوشته شده در جمعه بیست و پنجم مهر 1393 ساعت 23:10 شماره پست: 343

کارگردان این دنیا خداست،
مهم نیست نقش ما در این مجموعه ثروتمند است یا تنگدست ؛
سالم است یا بیمار ؛
مهم این است که محبوب ترین کارگردان عالم نقشی به ما داده که باید به
بهترین شکل آن را ایفا نماییم ؛
نباید از سخت بودن نقش گله مند بود ؛
چراکه سخت بودن نقش نشانه اعتماد کارگردان به شایستگی بازیگر است ،امیدوارم در هر نقش هستی خوش بدرخشی 
به امید قربانی شدن تموم لحظه های تلخ زندگیت
امروزت شاد 
  سلام برحسین ابن علی (ع ) + نوشته شده در جمعه بیست و پنجم مهر 1393 ساعت 16:13 شماره پست: 328
    
 
بامداد روز عاشورا، حضرت در برابر انبوه سپاه دشمن ايستاد و چنين فرمود:
اَلْحـَمـْدُ لِلّهِ الَّذى خَلَقَ الدُّنيا فَجَعَلَها دارَ فَناءٍ وَزَوالٍ، مُتَصَرِّفَةً بِاءَهْلِها حالا بَعْدَ حالٍ، فـَالْمَغْرُورُ مَنْ غَرَّتْهُ وَالشَّقِىُّ مَنْ فَتِنَتْهُ، فَلا تَغُرَّنَّكُمْ هذِهِ الدُّنْيا، فَإِنَّها تَقْطَعُ رَجاءَ مـَنْ رَكـَنَ إِلَيـْها وَتُخَيِّبُ طَمَعَ مَنْ طَمِعَ فيها وَاءَراكُمْ قَدْ اِجْتَمَعْتُمْ عَلى اءَمْرٍ قَدْ اءَسْخَطْتُمُ اللّهَ فـيـهِ عـَلَيـْكُمْ. فاءَعْرَضَ بِوَجْهِهِ الْكَريمِ عَنْكُمْ وَاءَحَلَّ بِكُمْ نِقْمَتَهُ وَجَنَّبَكُمْ رَحْمَتَهُ فـَنـِعـْمَ الرَّبُّ رَبُّنـا وَبـِئْسَ الْعَبْدُ اءَنْتُمْ، اءَقْرَرْتُمْ بِالطّاعَةِ وَآمَنْتُمْ بِالرَّسُولِ مُحَمَّدٍ ـ صـَلىَّ اللّهُ عـَلَيْهِ وَآلِهِ ـ ثُمَّ إ نَّكُمْ زَحَفْتُمْ إِلى ذُرِّيَّتِهِ وَتُريدُونَ قَتْلَهُمْ، لَقَدِ اسْتَحْوَذَ عـَلَيـْكـُمُ الشَّيـْطانُ فَاءَنْساكُمْ ذِكْرَ اللّهِ الْعَظيمِ. فَتَبّا لَكُمْ وَما تُرِيدُونَ، إنّا لِلّهِ وَإِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ، هؤُلاءِ قَوْمٌ كَفَرُوا بَعْدَ إيمانِهِمْ فَبُعْدا لِلْقَوْمِ الظّالِمينَ)). 
سـپـاس خـداى را كـه دنـيـا را آفـريـد و آن را سراى نيستى و نابودى قرار داد. دنيا هر دم سـاكـنـانش را ديگرگون سازد.
فريب خورده كسى است كه دنيا بفريبدش و بدبخت كسى اسـت كه دنيا گمراهش ‍ سازد. مبادا فريب دنيا را بخوريد! زيرا كه دنيا از اعتمادكنندگانِ به خود مى بُرد و هر كس را كه در آن طمع بندد نوميد مى سازد.مى بينم بر كارى گرد آمده ايد كه خداى را بر خود به خشم آورده ايد و آن كريمِ مهربان ، روى از شـمـا بـرتـافـتـه بـه عذاب خويش گرفتارتان ساخته است و از رحمت خود دور گردانيده است . پروردگار ما چه خوب پروردگارى است و شما چه بد بندگانى هستيد. شـمـا پـذيـرفـتـيد كه خداى را فرمان ببريد و به پيامبر خدا، محمد(ص )، ايمان آورديد، ولى ايـنـك بـه جنگ فرزندانش آمده ايد و آهنگ كشتن آنان داريد. به راستى كه شيطان بر شـمـا چـيـره گـشته و ذكر خداى بزرگ را از يادتان برده است . مرگ بر شما و آنچه مى خـواهـيـد.
مـا از خـداييم و به سوى او باز مى گرديم .
اينان مردمى هستند كه پس از ايمان به كفر گرويدند. نابود باد ستمكاران !

 «أَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَومَ الْوُرُودِ ;خدایا شفاعت حسین را روز ورود در صحنه محشر به من روزى کن »  « وَثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْق عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَأَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ(علیه السلام) ; خداوند گام هاى مرا از روى صدق نزد خودت ، با حسین و یارانش ثابت بدار همان یارانى که خون خود را تقدیم او کردند .»  
باران که می بارد تو می آیی
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم مهر 1393 ساعت 0:10 شماره پست: 341
 
 
باران که می بارد تو می آییبارانِ گل ، بارانِ نیلوفرباران ِمهر و ماه و آئینهبارانِ شعر و شبنم و شبدرباران که می بارد تو در راهیاز دشتِ شب تا باغِ ِ بیداریاز عطر عشق و آشتی لبریزبا ابر و آب و آسمان جاریغم می گریزد ، غصه می سوزدشب می گدازد ،سایه می میردتا عطرِ آهنگِ تو می رقصد.....تا شعر باران تو می گیرد........تا شعر باران تو می گیرد.از لحظه های تشنه ی بیدارتا روزهای بی تو بارانیغم می کُشد ما را و می بینیدل می کِشد ما را تو می دا نی.....دل می کِشد ما را تو می دا نیباران که می بارد تو می آییبارانِ گل ، بارانِ نیلوفرباران ِمهر و ماه و آئینهبارانِ شعر و شبنم و شبدرباران که می بارد تو در راهیاز دشتِ شب تا باغِ ِ بیداریاز عطر عشق و آشتی لبریز.....با ابر و آب و آسمان جاریاز لحظه های تشنه ی بیدارتا روزهای بی تو بارانیغم می کُشد ما را و می بینیدل می کِشد ما را تو می دا نی.....دل می کِشد ما را تو می دا نیدل می کِشد ما را تو می دا .....نی
  باران که میبارد از احسان خواجه امیری 
جلوه هایی از باران 

    کاش بارانی ببارد ، قلبها را تر کند    بگذرد از هفت بند ما ، صدا را تر کند        قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه ها    رشته رشته مویرگهای هوا را تر کند     بشکند در هم طلسم کهنه ی این باغ را    شاخه های خشک و بی بار دعا را تر کند     مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت     سرزمین سینه ها تا نا کجا را تر کند     چترهاتان را ببندید ای به ساحل مانده ها      شاید این باران که می بارد شما را تر کند     عید ولایت مبارک باد + نوشته شده در شنبه نوزدهم مهر 1393 ساعت 9:49 شماره پست: 338
 
 
 عيد سعيد غديرخم ,
عید اکمال دین  
  و اتمام نعمت الهی ،
 عید ولایت و امامت 
  اسدا الله الغالب حیدر کرار ،  
 مولی الموحدین حضرت علی علیه السلام  
 برمسلمانان و شیعیان جهان مبارک باد  

  باغ آرزوهاغــنـــچـــه بــاغ ولایت شد شکوفا در غدیربــر ثـــمر بــنــشست بــاغ آرزوهـا در غدیرتا شود روشن جهان از پرتو خورشید عشقاز افق مـهـــر ولایــت شـد هــویـدا درغدیرتــا علــی بــر روی دستـــان پیمبر جاگرفت رفــت روی دســت اقـیـانــوس، دریا در غدیر دیــــده دل بـــاز کن تـــا آفـــتـــاب هـل اتیبـنــگری هم دوش با خورشید بطحا در غدیرتــــا ابـــد بـــر لعل لبهایش گل لبخند مـاندهرکه از جان بوسه زد بر دست مولا در غدیراز نـــسیـــم روی زیــبـــای امــیـرمؤمـنان غــنــچــه بـــاغ ولــایت شـد شکوفا در غدیر جواد جهان آرایی    
یک روز مردی که طالب دانش و معرفت بود برای دریافت پاسخ هفت مسئله، پس از پیمودن هفتصد فرسنگ راه، به نزد امیرالمؤمنین علی (ع) آمد و گفت: «یا امیرالمؤمنین! من هفتصد فرسخ راه آمده ام تا از هفت مسئله سؤال کنم». امام (ع) فرمود: «هر سؤالی مایلی بپرس.»
 
آن مرد گفت: ۱ – سنگین تر از آسمان، پهناورتر از زمین، بی نیازتر از دریا، سخت تر از سنگ، سوزان تر از آتش، سردتر از سرما و تلخ تر از زهر چیست؟
حضرت در پاسخ او فرمود:
- از آسمان سنگین تر، تهمت و افترا بر شخص بی گناه است؛
- از زمین پهناورتر، دامنه حق و حقیقت است؛
- از دریا بی نیازتر، دل مرد قناعت پیشه است؛
- از سنگ سخت تر، دل شخص منافق است؛
- از آتش سوزان تر، [ظلم و ستم ] پادشاه ستم کار است؛
- از سرما سردتر، درخواست کردن از شخص بخیل است؛
- و از زهر تلخ تر، صبر و بردباری است [ولی ثمره شیرین دارد].
صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند
بر اثر صبر نوبت ظفر آید
به نقل از: آفات زبان در آیات قرآن، احادیث، قصص و حکایات، محسن غفاری  
ولادت امام علی النقی الهادی علیه السلام- ١٥ ذوالحجه - ۱۸ مهر
+ نوشته شده در جمعه هجدهم مهر 1393 ساعت 22:57 شماره پست: 339
    ولادت فرخنده دهمین نور خدای سرمد حضرت علی النقی ،‌امام هادی علیه السلام مبارکباد    ای آفتاب عالمیان هادیا (ع) سلام ای نور چشم هاشمیان هادیا (ع) سلام ای چارمین علی (ع) خدا یا علی (ع) مدد ای مقتدای فاطمیان هادیا (ع) سلام از بس که دُر به وقت سخن ریزد از لبت هستی خدای نطق و بیان هادیا (ع) سلام هر سائلی ز کوی خشنود می شود ای سفره داری تو عیان هادیا (ع) سلام رخساری از خداست جمال خدایی ات سلطانی است ای گل زهرا (س) گدایی ات 
 

 

 
گوشه ‏ای از کرامات امام هادی (علیه السلام) امشب مدینه به جنان می‏نازد آدم به تمام قدسیان می‏نازد در سال 212 هجری، نیمه ذی حجّة، در اطراف مدینه، در محلی به نام «صریا» ستاره دیگری از نسل پاک رسول گرامی اسلام صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله در آسمان امامت و ولایت طلوع کرد، و با نورانیت مَقدَم خویش، قلب پدر و شیعیان را پر از نشاط و شادی نمود.گلی از گلشن طه به جهان رو کرده که جهان را ز صفا جنّت رضوان کرده نور چشمان جواد است، بُوَدْ نام علی که خدایش ز شرف، ناطق قرآن کرده آری، نام او «علی» است و القاب زیبایش عبارت‏اند از: «نقی»، «هادی»، «عالم»، «فقیه»، «امین»، و «طیّب». و به آن حضرت «علی رابع»، و «ابوالحسن ثالث» نیز گفته‏اند. پدر گرامیش، امام جواد علیه‏السلام و مادر گرامی‏اش، «سمانه مغربیّه» است که او را به اسامی ماریه قبطیه، یدش، و حویث، و القابی چون: عابده، سیده شب زنده‏دار، قاری قرآن و... یاد کرده‏اند.(2)امام هادی علیه‏السلام در سن هشت سالگی (سال 220 هجری) به امامت رسید. دوران امامت آن حضرت همزمان بود با خلافت معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز، که از بین آنها متوکل، ستمگرترین خلیفه عباسی، سخت دشمن اهل بیت علیهم‏السلام و شیعیان بود. ابن اثیر می‏گوید: «متوکل نسبت به علی بن ابی طالب علیهماالسلام و اهل بیت او بُغْض شدیدی داشت و اگر به او خبر می‏دادند که کسی علی و اهل بیتش را دوست دارد، قصد مال و جانش را می‏کرد.»(3)با این حال، امام هادی علیه‏السلام خدمات علمی و فرهنگی زیادی به جامعه اسلامی و شیعه ارائه نمود. نوشته‏های حدیثی متعددی به حضرت هادی علیه‏السلام منسوب است که در چنان دوران اختناقی برای شیعیان و پیروان بیان نموده است، مانند: «رِسالَةٌ فی الرّد علی اَهْلِ الْجَبْرِ وَاَلتَّفْویض» که ابن شعبه در تحف العقول آن را نقل کرده است.(4) و کلمات امام هادی علیه‏السلام که در مجموعه‏ای به نام «مسند الامام الهادی» توسط عزیزالله عطاری گردآوری شده است. و همچنین زیارت جامعه کبیره که یک دوره امام‏شناسی ژرف و عمیق است، یادگار آن امام همام است. و شاگردان فراوانی تربیت کرد که 27 نفر از آنان دارای تألیف بودند، و مجموعا 414 اثر را به رشته تحریر در آوردند. از میان آنها احمد بن محمد برقی 120 کتاب، فضل بن شاذان نیشابوری 180 کتاب، محمد بن عیسی بن عبید 19 کتاب، محمد بن ابراهیم 60 کتاب، و یعقوب بن اسحاق 12 کتاب نگارش کرده‏اند.(5) و راویان متعددی از حضرت روایت نقل کرده ‏اند که اسامی 185 نفر از آنان در رجال گرد آوری شده است.(6)آنچه در پیش رو دارید، بیان گوشه ‏هایی از معجزات و کرامات آن بزرگوار است، بدان منظور که پاسخی باشد برای آنان که امامان معصوم علیهم السلام را انسانهایی عادی می‏پندارند، و برای آنکه وسیل ه‏ای برای دست‏یابی به معرفت و شناخت بیشتر نسبت به امامان از جانب شیعیان و پیروان باشد. 

   چهل حدیث از امام علی النقی الهادی (ع)
   
  ۱- قالَ الإمامُ أبوالحسن علىّ النقی الهادی (علیه السلام) :مَنِ اتَّقىَ اللهَ یُتَّقى، وَمَنْ أطاعَ اللّهَ یُطاعُ، وَ مَنْ أطاعَ الْخالِقَ لَمْ یُبالِ سَخَطَ الْمَخْلُوقینَ، وَمَنْ أسْخَطَ الْخالِقَ فَقَمِنٌ أنْ یَحِلَّ بِهِ سَخَطُ الْمَخْلُوقینَ.([۱])حضرت امام هادی (علیه السلام) فرمود: کسى که تقوى الهى را رعایت نماید و مطیع احکام و مقرّرات الهى باشد، دیگران مطیع او مى شوند و هر شخصى که اطاعت از خالق نماید، باکى از دشمنى و عداوت انسان ها نخواهد داشت; و چنانچه خداى متعال را با معصیت و نافرمانى خود به غضب درآورد، پس سزاوار است که مورد خشم و دشمنى انسان ها قرار گیرد.۲- قالَ (علیه السلام): مَنْ أنِسَ بِاللّهِ اسْتَوحَشَ مِنَ النّاسِ، وَعَلامَهُ الاُْنْسِ بِاللّهِ الْوَحْشَهُ مِنَ النّاسِ.([۲])فرمود: کسى که با خداوند متعال مونس باشد و او را أنیس خود بداند، از مردم احساس وحشت مى کند.و علامت و نشانه أنس با خداوند وحشت از مردم است ـ یعنى از غیر خدا نهراسیدن و از مردم احتیاط و دورى کردن ـ .۳- قالَ(علیه السلام): السَّهَرَ أُلَذُّ الْمَنامِ، وَ الْجُوعُ یَزیدُ فى طیبِ الطَّعامِ.([۳])فرمود: شب زنده دارى، خواب بعد از آن را لذیذ مى گرداند; و گرسنگى در خوشمزگى طعام مى افزاید ـ یعنى هر چه انسان کمتر بخوابد بیشتر از خواب لذت مى برد و هر چه کم خوراک باشد مزّه غذا گواراتر خواهد بود ـ .۴- قالَ(علیه السلام): لا تَطْلُبِ الصَّفا مِمَّنْ کَدِرْتَ عَلَیْهِ، وَلاَ النُّصْحَ مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّکَ إلَیْهِ، فَإنَّما قَلْبُ غَیْرِکَ کَقَلْبِکَ لَهُ.([۴])فرمود: از کسى که نسبت به او کدورت و کینه دارى، صمیّمیت و محبّت مجوى.همچنین از کسى که نسبت به او بدگمان هستى، نصیحت و موعظه طلب نکن، چون که دیدگاه و افکار دیگران نسبت به تو همانند قلب خودت نسبت به آن ها مى باشد.     ۵- قالَ(علیه السلام): الْحَسَدُ ماحِقُ الْحَسَناتِ، وَالزَّهْوُ جالِبُ الْمَقْتِ، وَالْعُجْبُ صارِفٌ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ داع إلَى الْغَمْطِ وَالْجَهْلِ، وَالبُخْلُ أذَمُّ الاْخْلاقِ، وَالطَّمَعُ سَجیَّهٌ سَیِّئَهٌ.([۵])فرمود: حسد موجب نابودى ارزش و ثواب حسنات مى گردد.تکبّر و خودخواهى جذب کننده دشمنى و عداوت افراد مى باشد.عُجب و خودبینى مانع تحصیل علم خواهد بود و در نتیجه شخص را در پَستى و نادانى نگه مى دارد.بخیل بودن بدترین اخلاق است; و نیز طَمَع داشتن خصلتى ناپسند و زشت مى باشد.۶- قالَ(علیه السلام): الْهَزْلُ فکاهَهُ السُّفَهاءِ، وَ صَناعَهُ الْجُهّالِ.([۶])فرمود: مسخره کردن و شوخى هاى – بى مورد – از بى خردى است و کار انسان هاى نادان مى باشد.۷- قالَ(علیه السلام): الدُّنْیا سُوقٌ رَبِحَ فیها قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ.([۷])فرمود: دنیا همانند بازارى است که عدّه اى در آن ـ براى آخرت ـ سود مى برند و عدّه اى دیگر ضرر و خسارت متحمّل مى شوند.۸- قالَ(علیه السلام): النّاسُ فِی الدُّنْیا بِالاْمْوالِ وَ فِى الاْخِرَهِ بِالاْعْمالِ.([۸])فرمود: مردم در دنیا به وسیله ثروت و تجمّلات شهرت مى یابند ولى در آخرت به وسیله اعمال محاسبه و پاداش داده خواهند شد.۹- قالَ(علیه السلام): مُخالَطَهُ الاْشْرارِ تَدُلُّ عَلى شِرارِ مَنْ یُخالِطُهُمْ.([۹])فرمود: همنشین شدن و معاشرت با افراد شرور نشانه پستى و شرارت تو خواهد بود.۱۰- قالَ(علیه السلام): أهْلُ قُمْ وَ أهْلُ آبَهِ مَغْفُورٌ لَهُمْ ، لِزیارَتِهِمْ لِجَدّى عَلىّ ابْنِ مُوسَى الرِّضا (علیه السلام) بِطُوس، ألا وَ مَنْ زارَهُ فَأصابَهُ فى طَریقِهِ قَطْرَهٌ مِنَ السَّماءِ حَرَّمَ جَسَدَهُ عَلَى النّارِ.([۱۰])فرمود: أهالى قم و أهالى آبه ـ یکى از روستاهاى حوالى ساوه ـ آمرزیده هستند به جهت آن که جدّم امام رضا (علیه السلام)را در شهر طوس زیارت مى کنند.و سپس حضرت افزود: هر که جدّم امام رضا (علیه السلام) را زیارت کند و در مسیر راه صدمه و سختى تحمّل کند خداوند آتش را بر بدن او حرام مى گرداند.۱۱- عَنْ یَعْقُوبِ بْنِ السِّکیتْ، قالَ: سَألْتُ أبَاالْحَسَنِ الْهادی(علیه السلام): ما بالُ الْقُرْآنِ لا یَزْدادُ عَلَى النَّشْرِ وَالدَّرْسِ إلاّ غَضاضَه؟قالَ (علیه السلام): إنَّ اللّهَ تَعالى لَمْ یَجْعَلْهُ لِزَمان دُونَ زَمان، وَلالِناس دُونَ ناس، فَهُوَ فى کُلِّ زَمان جَدیدٌ وَ عِنْدَ کُلِّ قَوْم غَضٌّ إلى یَوْمِ الْقِیامَهِ.([۱۱])یکى از اصحاب حضرت به نام ابن سِکیّت گوید: از امام هادى(علیه السلام)سؤال کردم: چرا قرآن با مرور زمان و زیاد خواندن و تکرار، کهنه و مندرس نمى شود; بلکه همیشه حالتى تازه و جدید در آن وجود دارد؟امام (علیه السلام) فرمود: چون که خداوند متعال قرآن را براى زمان خاصّى و یا طایفه اى مخصوص قرار نداده است; بلکه براى تمام دوران ها و تمامى اقشار مردم فرستاده است، به همین جهت همیشه حالت جدید و تازه اى دارد و براى جوامع بشرى تا روز قیامت قابل عمل و اجراء مى باشد.۱۲- قالَ (علیه السلام): الْغَضَبُ عَلى مَنْ لا تَمْلِکُ عَجْزٌ، وَ عَلى مَنْ تَمْلِکُ لُؤْمٌ.([۱۲])فرمود: غضب و تندى در مقابل آن کسى که توان مقابله با او را ندارى، علامت عجز و ناتوانى است، ولى در مقابل کسى که توان مقابله و رو در روئى او را دارى علامت پستى و رذالت است.۱۳- قالَ(علیه السلام): یَاْتى عَلماءُ شیعَتِنا الْقَوّامُونَ بِضُعَفاءِ مُحِبّینا وَ أهْلِ وِلایَتِنا یَوْمَ الْقِیامَهِ، وَالاْنْوارُ تَسْطَعُ مِنْ تیجانِهِمْ.([۱۳])فرمود: علماء و دانشمندانى که به فریاد دوستان و پیروان ما برسند و از آن ها رفع مشکل نمایند، روز قیامت در حالى محشور مى شوند که تاج درخشانى بر سر دارند و نور از آن ها مى درخشد.۱۴- قالَ(علیه السلام): لِبَعْضِ قَهارِمَتِهِ: اسْتَکْثِرُوا لَنا مِنَ الْباذِنْجانِ، فَإنَّهُ حارٌّ فى وَقْتِ الْحَرارَهِ، بارِدٌ فى وَقْتِ الْبُرُودَهِ، مُعْتَدِلٌ فِى الاْوقاتِ کُلِّها، جَیِّدٌ عَلى کلِّ حال.([۱۴])به بعضى از غلامان خود فرمود: بیشتر براى ما بادمجان پخت نمائید که در فصل گرما، گرم و در فصل سرما، سرد است; و در تمام دوران سال معتدل مى باشد و در هر حال مفید است.۱۵- قالَ(علیه السلام): التَّسْریحُ بِمِشْطِ الْعاجِ یُنْبُتُ الشَّعْرَ فِى الرَّأسِ، وَ یَطْرُدُ الدُّودَ مِنَ الدِّماغِ، وَ یُطْفِىءُ الْمِرارَ، وَ یَتَّقِى اللِّثهَ وَ الْعَمُورَ.([۱۵])فرمود: شانه کردن موها به وسیله شانه عاج، سبب روئیدن و افزایش مو مى باشد، همچنین سبب نابودى کرم هاى درون سر و مُخ خواهد شد و موجب سلامتى فکّ و لثه ها مى گردد.۱۶- قالَ(علیه السلام): اُذکُرْ مَصْرَعَکَ بَیْنَ یَدَىْ أهْلِکَ لا طَبیبٌ یَمْنَعُکَ، وَ لا حَبیبٌ یَنْفَعُکَ.([۱۶])فرمود: بیاد آور و فراموش نکن آن حالت و موقعى را که در میان جمع اعضاء خانواده و آشنایان قرار مى گیرى و لحظات آخر عمرت سپرى مى شود و هیچ پزشکى و دوستى ـ و ثروتى ـ نمى تواند تو را از آن حالت نجات دهد.۱۷- قالَ(علیه السلام): إنَّ الْحَرامَ لا یَنْمی، وَإنْ نَمى لا یُبارَکُ فیهِ، وَ ما أَنْفَقَهُ لَمْ یُؤْجَرْ عَلَیْهِ، وَ ما خَلَّفَهُ کانَ زادَهُ إلَى النّارِ.([۱۷])فرمود: همانا ـ اموال ـ حرام، رشد و نموّ ندارد و اگر هم احیاناً رشد کند و زیاد شود برکتى نخواهد داشت و با خوشى مصرف نمى گردد.و آنچه را از اموال حرام انفاق و کمک کرده باشد أجر و پاداشى برایش نیست و هر مقدارى که براى بعد از خود به هر عنوان باقى گذارد معاقب مى گردد.۱۸- قالَ(علیه السلام): اَلْحِکْمَهُ لا تَنْجَعُ فِى الطِّباعِ الْفاسِدَهِ.([۱۸])فرمود: حکمت اثرى در دل ها و قلب هاى فاسد نمى گذارد.۱۹- قالَ(علیه السلام): مَنْ رَضِىَ عَنْ نَفْسِهِ کَثُرَ السّاخِطُونَ عَلَیْهِ.([۱۹])فرمود: هر که از خود راضى باشد بدگویان او زیاد خواهند شد.۲۰- قالَ(علیه السلام): اَلْمُصیبَهُ لِلصّابِرِ واحِدَهٌ وَ لِلْجازِعِ اِثْنَتان.([۲۰])فرمود: مصیبتى که بر کسى وارد شود و صبر و تحمّل نماید، تنها یک ناراحتى است; ولى چنانچه فریاد بزند و جزع کند دو ناراحتى خواهد داشت.۲۱- قالَ(علیه السلام): اِنّ لِلّهِ بِقاعاً یُحِبُّ أنْ یُدْعى فیها فَیَسْتَجیبُ لِمَنْ دَعاهُ، وَالْحیرُ مِنْها.([۲۱])فرمود: براى خداوند بقعه ها و مکان هائى است که دوست دارد در آن ها خدا خوانده شود تا آن که دعاها را مستجاب گرداند که یکى از بُقْعه ها حائر و حرم امام حسین (علیه السلام) خواهد بود.۲۲- قالَ(علیه السلام): اِنّ اللّهَ هُوَ الْمُثیبُ وَالْمُعاقِبُ وَالْمُجازى بِالاَْعْمالِ عاجِلاً وَآجِلاً.([۲۲])فرمود: همانا تنها کسى که ثواب مى دهد و عِقاب مى کند و کارها را در همان لحظه یا در آینده پاداش مى دهد، خداوند خواهد بود.۲۳- قالَ(علیه السلام): مَنْ هانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ فَلا تَأمَنْ شَرَّهُ.([۲۳])فرمود: هرکس به خویشتن إهانت کند و کنترل نفس نداشته باشد خود را از شرّ او در أمان ندان.۲۴- قالَ(علیه السلام): اَلتَّواضُعُ أنْ تُعْطَیَ النّاسَ ما تُحِبُّ أنْ تُعْطاهُ.([۲۴][1] – بحارالأنوار: ج ۶۸، ص ۱۸۲، ح ۴۱، أعیان الشّیعه: ج ۲، ص ۳۹٫[۲] – عُدّه الداعى مرحوم راوندى: ص ۲۰۸٫[۳] – بحارالانوار: ج ۸۴ ص ۱۷۲ به نقل از أعلام الدین دیلمى.[۴] – بحار الأنوار: ج ۷۵، ص ۳۶۹، ح ۴، أعلام الدّین: ص ۳۱۲، س ۱۴٫[۵] – بحارالأنوار: ج ۶۹، ص ۱۹۹، ح ۲۷٫[۶] – الدرّه الباهره: ص ۴۲، س ۵، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۳۶۹، ح ۲۰٫[۷] – أعیان الشّیعه: ج ۲، ص ۳۹، تحف العقول: ص ۴۳۸٫[۸] – أعیان الشّیعه: ج ۲، ص ۳۹، بحارالأنوار: ج ۱۷٫[۹] – مستدرک الوسائل: ج ۱۲، ص ۳۰۸، ح ۱۴۱۶۲٫[۱۰] – عیون أخبار الرّضا(علیه السلام): ج ۲، ص ۲۶۰، ح ۲۲٫[۱۱] – أمالى شیخ طوسى: ج ۲، ص ۵۸۰، ح ۸٫[۱۲]- مستدرک الوسائل: ج ۱۲، ص ۱۱، ح ۱۳۳۷۶٫[۱۳]- بحارالأنوار: ج ۲، ص ۶، ضمن ح ۱۳٫[۱۴] – کافى: ج ۶، ص ۳۷۳، ح ۲، وسائل الشّیعه: ج ۲۵، ص ۲۱۰، ح ۳۱۷۰۶٫[۱۵] – بحارالأنوار: ج ۷۳، ص ۱۱۵، ح ۱۶٫[۱۶] – أعلام الدّین: ص ۳۱۱، س ۱۶، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۳۶۹، ح ۴٫[۱۷] – کافى: ج ۵، ص ۱۲۵، ح ۷٫[۱۸] – نزهه النّاظر و تنبیه الخاطر: ص ۱۴۱، ح ۲۳، أعلام الدّین: ص ۳۱۱، س ۲۰٫[۱۹] – بحارالأنوار: ج ۶۹، ص ۳۱۶، ح ۲۴٫[۲۰] – أعلام الدّین: ص ۳۱۱، س ۴، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۳۶۹٫[۲۱] – تحف: ص ۳۵۷، بحارالأنوار: ج ۹۸، ص ۱۳۰، ح ۳۴٫[۲۲] – تحف: ص ۳۵۸، بحارالأنوار: ج ۵۹، ص ۲، ضمن ح ۶٫[۲۳] – تحف العقول: ص ۳۸۳، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۳۶۵٫[۲۴] – محجّه البیضاء: ج ۵، ص ۲۲۵٫   فرمود: تواضع و فروتنى چنان است که با مردم چنان کنى که دوست دارى با تو آن کنند.۲۵- قالَ(علیه السلام): اِنّ الْجِسْمَ مُحْدَثٌ وَاللّهُ مُحْدِثُهُ وَ مُجَسِّمُهُ.([۱])فرمود: همانا اجسام، جدید و پدیده هستند و خداوند متعال به وجود آورنده و تجسّم بخش آن ها است.۲۶- قالَ(علیه السلام): لَمْ یَزَلِ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَیْئىٌ مَعَهُ، ثُمَّ خَلَقَ الاَْشْیاءَ بَدیعاً، وَاخْتارَ لِنَفْسِهِ أحْسَنَ الاْسْماء.([۲])فرمود: خداوند از أزَل، تنها بود و چیزى با او نبود، تمام موجودات را با قدرت خود آفریده، و بهترین نام ها را براى خود برگزید.۲۷- قالَ(علیه السلام): اِذا قامَ الْقائِمُ یَقْضى بَیْنَ النّاسِ بِعِلْمِهِ کَقَضاءِ داوُد (علیه السلام)وَ لا یَسْئَلُ الْبَیِّنَهَ.([۳] )فرمود: زمانى که حضرت حجّت (عجّ) قیام نماید در بین مردم به علم خویش قضاوت مى نماید; همانند حضرت داود (علیه السلام) که از دلیل و شاهد سؤال نمى فرماید.۲۸- قالَ(علیه السلام): مَنْ اَطاعَ الْخالِقَ لَمْ یُبالِ بِسَخَطِ الْمَخْلُوقینَ وَ مَنْ أسْخَطَ الْخالِقَ فَقَمِنٌ أنْ یَحِلَّ بِهِ الْمَخْلُوقینَ.([۴])فرمود: هرکس مطیع و پیرو خدا باشد از قهر و کارشکنى دیگران باکى نخواهد داشت.۲۹- قالَ(علیه السلام): اَلْعِلْمُ وِراثَهٌ کَریمَهٌ وَالاْدَبُ حُلَلٌ حِسانٌ، وَالْفِکْرَهُ مِرْآتٌ صافَیهٌ.([۵])فرمود: علم و دانش بهترین یادبود براى انتقال به دیگران است، ادب زیباترین نیکى ها است و فکر و اندیشه آئینه صاف و تزیین کننده اعمال و برنامه ها است.۳۰- قالَ (علیه السلام) : الْعُجْبُ صارِفٌ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ، داع إلىَ الْغَمْطِ وَ الْجَهْلِ.([۶])فرمود: خودبینى و غرور، انسان را از تحصیل علوم باز مى دارد و به سمت حقارت و نادانى مى کشاند.۳۱- قالَ(علیه السلام): لا تُخَیِّبْ راجیکَ فَیَمْقُتَکَ اللّهُ وَ یُعادیکَ.([۷])فرمود: کسى که به تو امید بسته است ناامیدش مگردان، وگرنه مورد غضب خداوند قرار خواهى گرفت.۳۲- قالَ(علیه السلام): الْعِتابُ مِفْتاحُ التَّقالى، وَالعِتابُ خَیْرٌ مِنَ الْحِقْدِ.([۸])فرمود: (مواظب باش که) عتاب و پرخاش گرى، مقدّمه و کلید غضب است، ولى در هر حال پرخاش گرى نسبت به کینه و دشمنى درونى بهتر است (چون کینه، ضررهاى خظرناک ترى را در بردارد).۳۳- وَ قالَ(علیه السلام) : مَا اسْتَراحَ ذُو الْحِرْصِ.([۹])فرمود: شخص طمّاع و حریص ـ نسبت به اموال و تجمّلات دنیا ـ هیچگاه آسایش و استراحت نخواهد داشت.۳۴- قالَ(علیه السلام): الْغِنى قِلَّهُ تَمَنّیکَ، وَالرّضا بِما یَکْفیکَ، وَ الْفَقْرُ شَرَهُ النّفْسِ وَ شِدَّهُ القُنُوطِ، وَالدِّقَّهُ إتّباعُ الْیَسیرِ وَالنَّظَرُ فِى الْحَقیرِ.([۱۰])فرمود: بى نیازى و توانگرى در آن است که کمتر آرزو و توقّع باشد و به آنچه موجود و حاضر است راضى و قانع گردى، ولیکن فقر و تهى دستى در آن موقعى است که آرزوهاى نفسانى اهمیّت داده شود، امّا دقّت و توجّه به مسائل، اهمیّت دادن به امکانات موجود و مصرف و استفاده صحیح از آن ها است، اگر چه ناچیز و کم باشد.۳۵- قالَ(علیه السلام): الاِْمامُ بَعْدى الْحَسَنِ، وَ بَعْدَهُ ابْنُهُ الْقائِمُ الَّذى یَمْلاَُ الاَْرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً کَما مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً.([۱۱])فرمود: امام و خلیفه بعد از من (فرزندم) حسن; و بعد از او فرزندش مهدى ـ موعود(علیهما السلام)ـ مى باشد که زمین را پر از عدل و داد مى نماید، همان طورى که پر از ظلم و ستم گشته باشد.۳۶- قالَ(علیه السلام): إذا کانَ زَمانُ الْعَدْلِ فیهِ أغْلَبُ مِنَ الْجَوْرِ فَحَرامٌ أنْ یُظُنَّ بِأحَد سُوءاً حَتّى یُعْلَمَ ذلِکَ مِنْهُ.([۱۲])فرمود: در آن زمانى که عدالت اجتماعى، حاکم و غالب بر تباهى باشد، نباید به شخصى بدگمان بود مگر آن که یقین و معلوم باشد.۳۷- قالَ(علیه السلام): إنَّ لِشیعَتِنا بِوِلایَتِنا لَعِصْمَهٌ، لَوْ سَلَکُوا بِها فى لُجَّهِ الْبِحارِ الْغامِرَهِ.([۱۳])فرمود: همانا ولایت ما اهل بیت براى شیعیان و دوستانمان پناهگاه أمنى مى باشد که چنانچه در همه امور به آن تمسّک جویند، بر تمام مشکلات (مادّى و معنوى) فایق آیند.۳۸- قالَ(علیه السلام) : یا داوُدُ لَوْ قُلْتَ: إنَّ تارِکَ التَّقیَّهَ کَتارِکِ الصَّلاهِ لَکُنتَ صادِقاً.([۱۴])حضرت به یکى از اصحابش – به نام داود صرّمى – فرمود: اگر قائل شوى که ترک تقیّه همانند ترک نماز است، صادق خواهى بود.۳۹- قالَ: سَألْتُهُ عَنِ الْحِلْمِ؟ فَقالَ (علیه السلام) : هُوَ أنْ تَمْلِکَ نَفْسَکَ وَ تَکْظِمَ غَیْظَکَ، وَ لا یَکُونَ ذلَکَ إلاّ مَعَ الْقُدْرَهِ.([۱۵])یکى از اصحاب از آن حضرت پیرامون معناى حِلم و بردبارى سؤال نمود؟حضرت در پاسخ فرمود: این که در هر حال مالک نَفْس خود باشى و خشم خود را فرو برى و آن را خاموش نمائى و این تحمّل و بردبارى در حالى باشد که توان مقابله با شخصى را داشته باشى.۴۰- قالَ (علیه السلام): اِنّ اللّهَ جَعَلَ الدّنیا دارَ بَلْوى وَالاْخِرَهَ دارَ عُقْبى، وَ جَعَلَ بَلْوى الدّنیا لِثوابِ الاْخِرَهِ سَبَباً وَ ثَوابَ الاْخِرَهِ مِنْ بَلْوَى الدّنیا عِوَضاً.([۱۶])فرمود: همانا خداوند، دنیا را جایگاه بلاها و امتحانات و مشکلات قرار داد; و آخرت را جایگاه نتیجه گیرى زحمات، پس بلاها و زحمات و سختى هاى دنیا را وسیله رسیدن به مقامات آخرت قرار داد و اجر و پاداش زحمات دنیا را در آخرت عطا مى فرماید.[1] – بحارالأنوار: ج ۵۷، ص ۸۱، ح ۵۱، به نقل از توحید شیخ صدوق.[۲] – بحارالانوار: ج ۵۷، ص ۸۳، ح ۶۴، به نقل از احتجاج طبرسى.[۳] – بحارالأنوار: ج ۵۰، ص ۲۶۴، ح ۲۴، به نقل از مناقب و خرائج.[۴] – بحارالأنوار: ج ۵۰، ص ۱۷۷، ح ۵۶، و ج ۷۱، ص ۱۸۲ ح ۴۱٫[۵] – بحارالأنوار: ج ۷۱، ص ۳۲۴، مستدرک الوسائل: ج ۱۱، ص ۱۸۴، ح ۴٫[۶] – بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۳۶۹، س ۴٫[۷] – بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۷۳، ح ۲٫[۸]- نزهه النّاظر: ص ۱۳۹، ح ۱۲، بحارالأنوار: ج ۷۸، ص ۳۶۸، ضمن ح ۳٫[۹]- نزهه النّاظر و تنبیه الخاطر: ص ۱۴۱، ح ۲۱، مستدرک الوسائل: ج ۲، ص ۳۳۶، ح ۱۱٫[۱۰]- الدّرّه الباهره: ص ۱۴، نزهه الناظر: ص ۱۳۸، ح ۷، بحار: ج ۷۵، ص ۱۰۹، ح ۱۲٫[۱۱]- بحارالأنوار: ج ۵۰، ص ۲۳۹، ح ۴، به نقل از إکمال الدین صدوق.[۱۲]- بحارالأنوار: ج ۷۳، ص ۱۹۷، ح ۱۷، به نقل از الدّرّه الباهره: ص ۴۲، س ۱۰٫[۱۳]- بحارالأنوار: ج ۵۰، ص ۲۱۵، ح ۱، س ۱۸، به نقل از أمالى شیخ طوسى.[۱۴]- وسائل الشّیعه: ج ۱۶، ص ۲۱۱، ح ۲۱۳۸۲، مستطرفات السّرائر: ص ۶۷، ح ۱۰٫[۱۵]- نزهه النّاظر و تنبیه الخاطر: ص ۱۳۸، ح ۵، مستدرک الوسائل: ج ۲، ص ۳۰۴، ح ۱۷٫[۱۶] – تحف العقول: ص ۳۵۸٫   نماز "حضرت هادي عليه السلام"دو ركعت است در ركعت اول سوره "حمد" و "يس" و در ركعت دوم سوره "حمد" و "الرحمن" :دعاي آن حضرت يَا بَارُّ يَا وَصُولُ يَا شَاهِدَ كُلِّ غَائِبٍ وَ يَا قَرِيبُ غَيْرَ بَعِيدٍ وَ يَا غَالِبُ غَيْرَ مَغْلُوبٍ وَ يَا مَنْ لاَ يَعْلَمُ كَيْفَ هُوَ إِلَاّ هُوَ يَا مَنْ لاَ تُبْلَغُ قُدْرَتُهُ أَسْأَلُكَ اَلَلّهَُمّ بِاسْمِكَ اَلْمَكْنُونِ اَلْمَخْزُونِ اَلْمَكْتُومِ عََمّنْ شِئْتَ اَلَطّاهِرِ اَلْمُطََهّرِ اَلْمُقََدّسِ اَلنُّورِ اَلَتّامِّ اَلْحَيِّ اَلْقَيُّومِ اَلْعَظِيمِ نُورِ اَلَسّمَاوَاتِ وَ نُورِ اَلَأْرَضِينَ عَالِمِ اَلْغَيْبِ وَ اَلَشّهَادَةِ اَلْكَبِيرِ اَلْمُتَعَالِ اَلْعَظِيمِ صَلِّ عَلَي "مُحََمّدٍ" وَ "آلِ مُحََمّدٍ" زيارتنامه حضرت امام علی النقی الهادی (ع)آيا داخل شوم ای پيامبر خدا؟آيا داخل شوم ای اميرالمؤمنين؟آيا وارد شوم ای فاطمه زهرا بانوی بانوان جهانيان؟آيا داخل شوم ای سرورم حسن فرزند علی ؟آيا داخل شوم ای سرورم حسين فرزند علی ؟آيا داخل شوم ای سرورم علی فرزند حسين ؟آيا داخل شوم ای سرورم محمد بن علي ؟آيا وارد شوم ای مولای من جعفر بن محمد؟آيا داخل شوم ای مولای من موسی بن جعفر؟آيا داخل شوم ای سرورم علی بن موسي ؟آيا وارد شوم ای مولای من محمد بن علي ؟آيا داخل شوم ای سرورم ای اباالحسن علی بن محمد؟آيا داخل شوم ای سرورم ای ابا محمد حسن بن علي ؟آيا داخل شوم ای فرشتگان خداو ای نگهبانان اين حريم شريف؟خدا بزرگتر است.درود بر تو ای اباالحسن علی بن محمدآن پاکيزه راهبر و روشنیدرخشان و رحمت خدا و برکات اودرود بر تو ای رشته محکم خدادرود بر تو ای که در زمره خاندان خدايیدرود بر تو ای بهترين منتخب خدادرود بر تو ای برگزيده خدادرود بر تو ای امين خدادرود بر تو ای شايسته خدادرود بر تو ای دوست خدادرود بر تو ای روشنی روشنيهادرود بر تو ای زيور نيکاندرود بر تو ای نژاد و فرزند خوباندرود بر تو ای عنصر پاکاندرود بر تو ای حجت خدای رحمندرود بر تو ای اصل و اساس ايماندرود بر تو ای سرور مؤمناندرود بر تو ای سرپرست شايستگاندرود بر تو ای پرچم و نشانه هدايتدرود بر تو ملازم با پرهيزکاریدرود بر تو ای استوانه ديندرود بر تو ای فرزند خاتم پيامبراندرود بر تو ای فرزند آقای جانشيناندرود بر تو ای فرزند فاطمه زهرا بانوی بانوان جهاندرود بر تو ای امانت دار باوفادرود بر تو ای پرچم دار پسنديدهدرود بر تو از پارسای پرهيزکاردرود بر تو ای حجت و دليل بر همه خلقدرود بر تو ای خواننده قرآندرود بر تو ای بيان کننده حلال و حرام خدادرود بر تو ای سرپرست خيرخواهدرود بر تو ای راه روشن خدادرود بر تو ای ستاره درخشانگواهی مي دهم ای سرورم ای اباالحسنکه توئی حجت خدا بر خلقشخليفه و جانشين او در ميان آفريدگانشو امين او در شهرهايشو گواه او بر بندگانشگواهم به اينکه تويی کلمه پرهيزگاریو درگاه هدايت و حلقه محکم و استوارو حجت بر بندگانش هر که در روی زمين استو هر که در زير خاک استو گواهم که تويی پاک و منزه از گناهانو مبرائی از هر نقص و عيبهاو اختصاص يافته به کرم و بخشش خداو بخشش هستی به حجت خداو هبه شده به او کلمة اللهو اساس آنچنانيکه پناهنده شوند به سوی او بندگانو زنده شود به وسيله او شهرها  منبع