بایگانی

 
برزخ در کلام پیشوایان
+ نوشته شده در چهارشنبه هجدهم تیر 1393 ساعت 1:32 شماره پست: 257

ﻣﻨﺰﻟﮕﺎه ﺑﻌﺪ

 

 برزخ        در کلام پیشوایان

 

1ــ 

در ﺟﻨﮓ ﺑﺪر، وﻗﺘﯽ ﺑﺰرﮔﺎن ﻟﺸﮑﺮ ﮐﻔﺎر ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ و ﺳﭙﺎه اﺳﻼم ﭘﻴﺮوز ﺷﺪ، رﺳﻮل ﺧﺪا آن ﮐﺸﺘﮕﺎن را ﻧﺪا داد: ای ﻓﻼن، ای ﻓﻼن، آﻧﭽﻪ ﭘﺮوردﮔﺎرﻣﺎن ﺑﻪ ﻣﺎ وﻋﺪه داده ﺑﻮد، ﺣﻖ ﻳﺎﻓﺘﻴﻢ؛ آﻳﺎ ﺷﻤﺎ ﻧﻴﺰ آﻧﭽﻪ ﭘﺮوردﮔﺎرﺗﺎن وﻋﺪه داده ﺑﻮد، ﺣﻖ ﻳﺎﻓﺘﻴﺪ؟

ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ: ای رﺳﻮل ﺧﺪا، آﻳﺎ اﻳﺸﺎن را ﻣﯽ ﺧﻮاﻧﯽ درﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﺮدﮔﺎن اﻧﺪ؟

ﻓﺮﻣﻮد: ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺟﺎﻧﻢ در دﺳﺖ اوﺳﺖ، اﻳﺸﺎن ﺑﻪ اﻳﻦ ﮐﻼم از ﺷﻤﺎ ﺷﻨﻮاﺗﺮﻧﺪ، و ﻓﻘﻂ ﺑﺮ ﭘﺎﺳﺦ دادن ﺗﻮاﻧﺎ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ(فیض کاشانی ، المحجه البیضاء، ج 8، ص 298)

2 ــ 

ﺷﺨﺼﯽ از اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ (ع) درﺑﺎره ی وﺿﻊ ﻣﺆﻣﻨﺎن ﭘﺲ از ﻣﺮگ ﭘﺮﺳﻴﺪ:

آﻳﺎ ﻣﺆﻣﻦ ﺑﻪ دﻳﺪار ﺧﺎﻧﻮاده ی ﺧﻮﻳﺶ ﻣﯽ آﻳﺪ؟

ﻓﺮﻣﻮد: آری.

ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﭼﻘﺪر؟

ﻓﺮﻣﻮد: ﺑﺮﺣﺴﺐ ﻣﻘﺪار ﻓﻀﻴﻠﺖ ﻫﺎﻳﺶ. ﺑﺮﺧﯽ از آﻧﺎن ﻫﺮ روز و ﺑﺮﺧﯽ ﻫﺮ دو روز و ﺑﺮﺧﯽ ﻫﺮ ﺳﻪ روز 

شخص سوال کننده می گوید در لثنای کلام حضرت دریافتم که می فرمود: کمترین آنان هر جمعه 

آن شخص می پرسد : این دیدار در چه ساعتی است ؟

امام فرمود : در هنگام ظهر یا اوقاتی دیگر، پس خداوند فرشته ای را با او وارونه می کند تا چیزهایی را به او نشان دهد که شاد شود و چیزهایی را که غمگینش می سازد ، از وی بپوشاند.

( کافی ، کلینی ، کتاب الجنائز، باب ان المیت یزوراهله، روایت 5)

3- 

امام صادق(ع)فرمود:

«هنگامی که مرده ای را در قبر می گذارند،شخصی بر او ظاهر می شود و به او می گوید:

ای فلان،ما(در دنیا)سه چیز بودیم،

رزق تو که با پایان یافتن مهلت تو قطع شد(و اینک همراه تو نیست)،

خانواده ات که تو را رها کردند و بازگشتند

و من که عمل تو هستم که با تو می مانم،آگاه باش که من در میان این سه،در نزد تو از همه بی ارزش تر و سبک تر بودم» (حیات جاودانه ، امیر دیوانی ، ص 233به نقل از کافی ، کتاب الجنائز ، باب ان المیت یمثل له ماله ، روایت 1) 

 4-  

رسول خدا(ص) می فرماید:

«هر کس سنت نیکی را در جامعه جاری سازد،تا وقتی که در دنیا مردمی به آن سنت عمل می کنند،ثواب آن اعمال را به حساب این شخص هم می گذارند،بدون این که از اجر عامل آن کم کنند و هر کس سنت زشتی را بین مردم باب کند،تا وقتی که مردمی بدان عمل کنند،گناه آن را به حساب او نیز می گذارند،بدون این که از گناه عامل آن کم کنند.» ( تفسیر المیزان ، ذیل آیه ی 12 سوره یس )

5- 

امام صادق(ع)فرمود:

«شش چیز است که مومن،بعد از مرگ نیز از آن ها بهره مند می شود:

فرزند صالحی که برای او طلب مغفرت کند،

کتاب قرآنی که از آن قرائت شود،

چاه آبی که حفر کرده(و به مردم آب می دهد)،

درختی که کاشته است،

آبی که برای خیرات جاری کرده و روش پسندیده ای که بنا نهاده و دیگران پس از وی،آن را ادامه می دهند.» ( بحارالانوار ، ج 6 ، ص 294 )

 6-  

از امام صادق (ع ) در باره ی ارواح مومنان سوال شد ؛ فرمود :

به صورت بدن های خود در بهشت اند ؛ به طوری که اگر مومنی را ببینی ، می گویی فلان کس است .

سپس حضرت فرمود :

وقتی خداوند روح مومن را می گیرد ، او را در کالبدی مانند کالبد دنیا قرار می دهد . پس ، می خورند و می آشامند و وقتی کسی بر یکی از آنان وارد می شود او را به صورتی که در دنیا بوده است ، می شناسد .( التهذیب ، طوسی ، ج 1 ، باب 23 ، ص 466 ، روایت 171)

   منبع : قران و تعلیمات دینی 2

 

 

بوئیدن گل توسط موش صحرایی

+ نوشته شده در سه شنبه هفدهم تیر 1393 ساعت 5:22 شماره پست: 255

بوئیدن گل توسط موش صحرایی + تصاویر

 

تصاویر زیر توسط "ژولیان گارمان" از یک موش صحرایی در حالی گرفته شده که در حال بوئیدن گلی در صحرا است.

 
چرا روز قیامت را یوم «فزع اکبر» می نامند؟
+ نوشته شده در سه شنبه هفدهم تیر 1393 ساعت 5:21 شماره پست: 254
به حقیقت، علی و پیروانش در روز قیامت بر تپه ‏ای از مشک که بوی خوشش فضا را عطرآگین می‏کند قرار دارند. مردم فزع می‏کنند و آن‏ها هراسی ندارند.
 
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،نامهای زیادی به علل گوناگون و مختلف برای قیامت ذکر کرده اند و علت نام گذاری هر یک هم متفاوت است.

 

یکی از نامهای روز قیامت یوم الفزع است. چرا قیامت را فزع اکبر نامیده اند.


فزع :

یعنی روزی که هر کس در آسمان‏ها و زمین است به هراس می ‏افتد: «و یوم یُنفَخُ فی الصّور فَفزِع من فی السَّموات و مَن فی الأرض إلّا من شاء الله و کلٌّ أتوه داخِرین»[1]

[و روزی که در صور دمیده شود، پس هر که در آسمان‏ها و زمین است به هراس افتد مگر کسی که خدا بخواهد و جملگی با زبونی رو به سوی او آورند].

اما بهترین دلیل برای نام گذاری قیامت به این اسم (فزع اکبر) که همان وحشت بزرگ در روز قیامت است، آیات سوره تکویر می باشد که در احوالات و وقایع روز قیامت آمده. البته آیاتی که در مورد روز قیامت بیان شده بسیار است که فقط به فرمایشات خداوند تبارک و تعالی در سوره تکویر بسنده می کنیم:


در آن هنگام که خورشید در هم پیچیده شود، (1)

و در آن هنگام که ستارگان بی‏ فروغ شوند، (2)

و در آن هنگام که کوه‏ها به حرکت درآیند، (3)

و در آن هنگام که با ارزش‏ترین اموال به دست فراموشی سپرده شود، (4)

و در آن هنگام که وحوش جمع شوند، (5)

و در آن هنگام که دریاها برافروخته شوند، (6)

و در آن هنگام که هر کس با همسان خود قرین گردد، (7)

و در آن هنگام که از دختران زنده به گور شده سؤال شود: (8)

به کدامین گناه کشته شدند؟! (9)

و در آن هنگام که نامه ‏های اعمال گشوده شود، (10)

و در آن هنگام که پرده از روی آسمان برگرفته شود، (11)

و در آن هنگام که دوزخ شعله‏ ور گردد، (12)

 إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ  وَإِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ  وَإِذَا الْجِبَالُ سُيِّرَتْ  وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ  وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ  وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ  وَإِذَا الْمَوْؤُودَةُ سُئِلَتْ  بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ  وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ  وَإِذَا السَّمَاء كُشِطَتْ  وَإِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ  


این وقایع و اتفاقاتی که در روز قیامت رخ می دهد همه باعث وحشت و فزع انسانها می گردد و این وحشت و فزع است که باعث شده روز قیامت را به فزع اکبرنام گذاری کنند.


در این میان انسان‏های کامل، هراس و اندوهی ندارند:

«لا یحزنهم الفزع الأکبر»[2] [دلهرة بزرگ، آنان را غمگین نمی‏کند].

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: 

«إنّ علیّاً و شیعته یوم القیامة علی کثبان المسک الأوفر، یفزع النّاس و لا یفزعون و یحزن النّاس و لا یحزنون و هو قول الله عزّوجلّ: «لا یحزنهم الفزع الأکبر» [3]

[به حقیقت، علی و پیروانش در روز قیامت بر تپه ‏ای از مشک که بوی خوشش فضا را عطرآگین می‏کند قرار دارند. مردم فزع می‏کنند و آن‏ها هراسی ندارند. مردم اندوهگین ‏اند و آنان اندوهی ندارند و این معنای قول پروردگار عزّوجلّ است که فرمود: «لا یحزنهم»[4].


[1] . نمل/ 87.

[2] . انبیاء/ 103.

[3] . تفسیر برهان 3/ 74.

[4] . برگرفته از سایت پاسخگو وابسته به نهاد مقام معظم رهبری.

  

 

وصیت حضرت خدیجه (س) به رسول خدا به مناسب فرارسیدن سالروز وفات اش

+ نوشته شده در سه شنبه هفدهم تیر 1393 ساعت 5:8 شماره پست: 253

حضرت خدیجه (س) هنگام وفات چه وصیتی به رسول خدا کرد؟

   

حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد. پیغمبر (ص) به عیادت وی رفت و فرمود: ای خدیجه، اما علمت ان الله قد زوجنی معک فی الجنه: آیا می دانی که خداوند تو را دربهشت نیز همسرم ساخته است!؟

آنگاه از خدیجه دل جویی و تفقد کرد؛ او را وعده بهشت داد ودرجات عالی بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود.

چون بیماری خدیجه شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم: من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن.

پیامبر (ص) فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی. در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را درراه خدا مصرف کردی.

عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید؛ و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد. چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از زنان قریش به اوآزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر اوفریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده ای داشته باشد.

اما وصیت سوم را شرم می کنم برایت بگویم. آن را به فاطمه عرض می کنم تا او برایت بازگو کند. سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود: نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو: مادرم می گوید: من از قبر در هراسم؛ از تو می خواهم مرا درلباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی.

پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر (ص) عرض کرد. پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه فرستاد و او بسیار خوشحال شد. هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت. 

ناگهان جبرئیل درحالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله، خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید: ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده بگیریم. 

  

منبع 

 
راه های بهره مندی از یاری خدا
+ نوشته شده در سه شنبه هفدهم تیر 1393 ساعت 1:33 شماره پست: 252

راه های بهره مندی از یاری خدا 

 

دعا و نیایش

 

يكى از بهترين و نزديكترين راههاى ارتباط انسان با خدا، يعنى نيايش و دعا و مناجات، به ‏تصوير كشيده مى‏شود و به شرايط و رازهاى برآورده ‏شدن خواسته ‏ها و دريافت پاسخ دعاها اشاره مى‏رود و نشان داده مى‏شود كه همه عبادتها و برنامه ‏ها، قالب و ظاهرى دارند، امّا روح همه آنها تقرّب به خداست.

«و اذا سألك عبادى عنّى فانّى قريبٌ»
روى سخن اين آيه شريفه، پيامبر نيايش و مهر است؛ مى‏فرمايد: «هان اى پيامبر ما! هرگاه بندگانم درباره من از تو بپرسند، به آنان بگو: من بسيار نزديك هستم...».
با تعمّق در آيه شريفه، اين حقيقت دريافت مى‏شود كه از پيامبر گرامى (ص) درباره صفات خدا پرسيده ‏اند؛ چرا كه پاسخ رسيده است: من به آنان نزديك هستم. و بدينوسيله روشن مى‏سازد كه خدا جسم نيست و مكان ندارد، زيرا اگر مكان داشت، به نيايشگران نزديك نبود.
عدّه ‏اى معتقدند تفسير آيه مباركه اين است كه من در پاسخ به دعا و اجابت خواسته ‏هاى آنان، درصورتيكه مصلحت آنان باشد، بسرعت و بسيار فورى عمل مى‏كنم. و پاره ‏اى نيز با نفى اين ديدگاه، مى‏گويند: منظور اين است كه «من ندا و نيايش كسى را كه مرا بخواند، بسان كسى كه نزديك باشد، مى‏شنوم».

«اجيب دعوةالدّاع اذا دعان»
و دعاى دعاكننده و نيايشگر را - هنگامى كه مرا بخواند و راز دل و خواسته خود را به من بگويد - اجابت مى‏كنم.

«فليستجيبوا لى»
 
از پيامبر گرامى (ص) نقل كرده ‏اند كه فرمود:
«اعجزالنّاس من عجز عن‏الدّعاء و ابخل‏النّاس من بخل بالسّلام.»
ناتوان‏ترين مردم كسى است كه از دعا و نيايش با خدا ناتوان باشد و خود را از اين نعمت گران محروم سازد؛ و تنگ‏چشم‏ترين انسانها كسى است كه در سلام به ديگران بخل ورزد.

«وليؤمنوا بى لعلّهم يرشدون»
و بايد به من ايمان آورند؛ باشد كه راه يابند
در تفسير اين جمله، از ششمين امام نور (ع) نقل كرده ‏اند كه فرمود:

منظور اين است كه مردم باايمان بايد يقين بياورند كه تنها من توانايى آن را دارم كه خواسته ‏هايشان را برآورم و نيايش هايشان را بشنوم.
چگونه؟
 


راه های بهره مندی از یاری خدا 

 

دعا و نیایش

 

يكى از بهترين و نزديكترين راههاى ارتباط انسان با خدا، يعنى نيايش و دعا و مناجات، به ‏تصوير كشيده مى‏شود و به شرايط و رازهاى برآورده ‏شدن خواسته‏ ها و دريافت پاسخ دعاها اشاره مى‏رود و نشان داده مى‏شود كه همه عبادتها و برنامه‏ ها، قالب و ظاهرى دارند، امّا روح همه آنها تقرّب به خداست.

«و اذا سألك عبادى عنّى فانّى قريبٌ»
روى سخن اين آيه شريفه، پيامبر نيايش و مهر است؛ مى‏فرمايد: «هان اى پيامبر ما! هرگاه بندگانم درباره من از تو بپرسند، به آنان بگو: من بسيار نزديك هستم...».
با تعمّق در آيه شريفه، اين حقيقت دريافت مى‏شود كه از پيامبر گرامى (ص) درباره صفات خدا پرسيده‏ اند؛ چرا كه پاسخ رسيده است: من به آنان نزديك هستم. و بدينوسيله روشن مى‏سازد كه خدا جسم نيست و مكان ندارد، زيرا اگر مكان داشت، به نيايشگران نزديك نبود.
عدّه‏اى معتقدند تفسير آيه مباركه اين است كه من در پاسخ به دعا و اجابت خواسته‏هاى آنان، درصورتيكه مصلحت آنان باشد، بسرعت و بسيار فورى عمل مى‏كنم. و پاره‏اى نيز با نفى اين ديدگاه، مى‏گويند: منظور اين است كه «من ندا و نيايش كسى را كه مرا بخواند، بسان كسى كه نزديك باشد، مى‏شنوم».

«اجيب دعوةالدّاع اذا دعان»
و دعاى دعاكننده و نيايشگر را - هنگامى كه مرا بخواند و راز دل و خواسته خود را به من بگويد - اجابت مى‏كنم.

«فليستجيبوا لى»
در تفسير اين جمله از آيه شريفه، ديدگاههاى مفسّران متفاوت است:
1. برخى برآنند كه منظور اين است كه: در آنچه آنان را بدان فراخوانده ‏ام، بايد فراخوان مرا پاسخ مثبت دهند.
2. و بعضى مى‏گويند: مقصود اين است كه: بايد گوش به فرمان حق باشند؛ دستورات او را با همه وجود بكار بندند و از آنچه او نهى فرموده و هشدار داده است، دورى جويند.
3. دسته‏اى ديگر در تفسير اين جمله از آيه شريفه گفته ‏اند كه: بايد با فرمانبردارى خالصانه و همه‏ جانبه از من، دعوت زندگيساز مرا پاسخ دهند.
4. و پاره‏ اى نيز اين جمله از آيه شريفه را بدينگونه معنا كرده‏ اند كه: بندگانم بايد مرا بخوانند.
از پيامبر گرامى (ص) نقل كرده‏اند كه فرمود:
«اعجزالنّاس من عجز عن‏الدّعاء و ابخل‏النّاس من بخل بالسّلام.»
ناتوان‏ترين مردم كسى است كه از دعا و نيايش با خدا ناتوان باشد و خود را از اين نعمت گران محروم سازد؛ و تنگ‏چشم‏ترين انسانها كسى است كه در سلام به ديگران بخل ورزد.

«وليؤمنوا بى لعلّهم يرشدون»
و بايد به من ايمان آورند؛ باشد كه راه يابند
در تفسير اين جمله، از ششمين امام نور (ع) نقل كرده ‏اند كه فرمود: منظور اين است كه مردم باايمان بايد يقين بياورند كه تنها من توانايى آن را دارم كه خواسته‏هايشان را برآورم و نيايشهايشان را بشنوم.
چگونه؟
با توّجه به آنچه در تفسير اين آيه شريفه آمد، اين پرسش به ذهن متبادر مى‏شود كه ما در زندگى روزمرّه شاهديم كه بسيارى از مردم خداى را مى‏خوانند و دعا مى‏كنند، امّا خواسته ‏هاى آنان برآورده نمى‏شود. اين موضوع چگونه با آيه شريفه سازگار است؟
پاسخ‏
واقعيت اين است كه دعاى خالصانه و از دل برخاسته هيچ انسانى، چنانچه خواسته‏اش با حكمت پروردگار هماهنگ و در راستاى حقّ و عدالت باشد و براى نيايشگر و ديگران تباهى ايجاد نكند، بى‏پاسخ نمى‏ماند. خداوند چنين دعايى را مى‏شنود و خواسته مطرح ‏شده در آن را براساس حكمت خويش، گاه بيدرنگ و گاه ديرتر، برمى‏آورد. امّا نبايد فراموش كرد كه دعاى شايسته و بايسته شرايطى دارد كه از جمله آنها اين است كه نبايد تنها از زبان برخيزد، بلكه بايد از ژرفاى جان سرچشمه گيرد و زبان ترجمان دل باشد.

پرسشى ديگر
وقتى مى‏دانيم كه آفريدگار هستى براساس حكمت خويش كارها را تدبير مى‏كند و خواسته‏ ها را برمى ‏آورد و آنچه بايد، انجام مى‏دهد، پس دعاى ما و اجابت او چه مفهومى دارد؟
پاسخ‏
در پاسخ اين پرسش، دقّت در دو نكته‏اى كه خواهد آمد، ضرورى است:
1. دعا و نيايش، عالى‏ترين جلوه پرستش و نشان‏ دهنده روح فرمانبردارى از آفريدگار هستى است؛ و نيايشگر حقيقى، پرستنده واقعى خدا و كارش عبادت است. درنتيجه، دعا و نيايش، مفهومى بلند و سازنده دارد، خواه خواسته انسان برآورده شود يا نشود.
2. بسيار اتّفاق مى‏افتد كه پرستش و نيايش شرايط و مصلحتى پديد مى‏آورد كه ازطريق آن، خواسته انسان با حكمت پروردگار هماهنگ مى‏شود و آنگاه خداوند آن را برآورده مى‏سازد.
در اين مورد، از پيامبر گرامى (ص) نقل كرده‏اند كه فرمود:

«ما من مسلم دعااللّه بدعوةٍ ليس فيها قطيعة رحمٍ ولا اثمٍ الّا اعطاه‏اللّه بها احدى خصالٍ ثلاث: امّا اَنْ يعجّل دعوته؛ و امّا اَنْ يؤخّر له فى‏الآخرة؛ و امّا اَنْ يدفع من‏السّوء مثله.»
هر انسان توحيدگرايى خداى را بخواند، چنانچه در دعاى خويش قطع رحم يا گناهى نخواهد، آفريدگار هستى يكى از اين سه نعمت را به او ارزانى مى‏دارد:
1. دعاى او بيدرنگ اجابت مى‏شود؛
2. در سراى آخرت به خواسته‏اش مى‏رسد.
3. درپرتو آن دعا و نيايش، رويداد تلخ و گرفتارى سختى كه قرار بود برايش اتّفاق بيفتد، برطرف مى‏شود.

 


و نيز از آن حضرت روايت كرده ‏اند كه فرمود:

«... فانّى احبّ لاازال اسمع صوته...»
بسيار مى‏شود كه بنده‏اى از بندگان خدا دعا مى‏كند و خواسته‏اى از بارگاه خدا مى‏خواهد؛ امّا بدان دليل كه آفريدگارش او را دوست دارد، به فرشته امين پيام مى‏دهد كه در برآوردن خواسته بنده‏ام شتاب مكن، چرا كه من دوست دارم هماره صداى نيايش او را بشنوم. و نيز چه بسيار اتّفاق مى‏افتد كه بنده‏اى دعا مى‏كند و از آنجا كه خداوند بر او خشم گرفته است، به فرشته امين دستور مى‏دهد كه خواسته‏اش را برآورد، چرا كه نمى‏خواهم صداى او را بشنوم.

همچنين از امير مؤمنان (ع) نقل كرده‏ اند كه فرمود:

«ربّما اخّرت عن‏العبد اجابةالدّعا ليكون اعظم لأجرالسّائل...»
گاه براى آنكه پاداش دعا كننده پرشكوه‏تر شود و او بهتر و كاملتر به آرزوى خويش برسد، برآمدنِ خواسته‏ اش به تأخير مى‏افتد.

و نيز از «ابراهيم بن ادهم» - يكى از دانشوران مسلمان - پرسيدند: چرا هنگامى كه دعا مى‏كنيم، خواسته ‏هايمان برآورده نمى‏شود؟
و او پاسخ داد: بدان دليل كه شما مردم خداى را شناخته‏ ايد، با وجود اين، فرمانش را در زندگى بكار نمى‏گيريد؛ به پيامبر ارادت داريد، امّا او را الگو و سرمشق زندگى خود قرار نمى‏دهيد؛ قرآن را دريافت داشته ‏ايد، ولى مقرّراتش را اجرا نمى‏كنيد؛ نعمتهاى رنگارنگ خدا را مى‏خوريد، لكن سپاس ارزانى ‏دارنده آنها را بجا نمى‏آوريد؛ به بهشت اعتقاد داريد، بااينحال براى بدست‏آوردنش نمى‏كوشيد؛ از آتش دوزخ آگاهيد، مع ‏الوصف براى نجات از آن تلاش نمى‏كنيد؛ شيطان را شناخته‏ ايد، امّا با او كارزار نمى‏كنيد بلكه مطيع او هستيد...
پرتوى از اين آيه شريفه‏
از شورانگيزترين و پرشكوه‏ترين راههاى ارتباط انسان با آفريدگارش، دعا و نيايش و راز و نياز با آن بى‏ نياز است.

 

 


نيايش نه ‏تنها از ظريف‏ترين جلوه‏هاى پرستش و عبادت است، بلكه روح و جان و محتواى غنى و پربار آن، دليل نمايان توحيدگرايى و يكتاپرستى و از نشانه‏هاى عشق به خدا و رابطه بسيار نزديك و دوستانه با اوست.
نيايش، بهترين و برترين كار شايسته،
دلنشين‏ترين سخن و پسنديده‏ترين حال و هوا،
كليد بخشايش خدا به بندگان شايسته،
عامل هر نيكى و خير و بركت،
نردبان ترقّى و تكامل،
سلاح ايمان‏ آوردگان و راه و رسم پيامبران،
و پيوند قلب و جان با سرچشمه هستى است.
به همين جهت است كه وقتى بندگان خدا از پيامبر او مى‏پرسند كه چگونه او را بخوانند، با او راز و نياز كنند و خواسته‏ها و نيازهاى خويش را به بارگاه او برند، در پاسخ پرسش آنان اين آيه شريفه فرود مى‏آيد كه:
«وَ اِذا سَأَلَكَ عِبادى‏ عَنّى‏ فَاِنّى‏ قَريبٌ اُجيبُ دَعْوَةَالدّاعِ اِذا دَعانِ...»
و هنگامى كه بندگانم از تو درباره من بپرسند، بگو: من به آنان بسيار نزديك هستم و دعاى هر نيايشگرى را كه مرا بخواند، مى‏شنوم و به آن پاسخ خواهم داد...

منبع تفسیر مجمع البيان

 

آداب رفتار با كوچكترها (خردسالان)

+ نوشته شده در یکشنبه پانزدهم تیر 1393 ساعت 20:43 شماره پست: 251

 آداب رفتار با كوچكترها (خردسالان)

 

رفتار با خردسالان همانند برخورد با بزرگ سالان آداب خاصي دارد  :

يك ـ مهرورزي 
از آداب برخورد با خردسالان جامعه، ترحم و مهرباني به آنان است؛ زيرا خردسالان روحيه لطيف و زودرنجي دارند. آنان در برابر كوچكترين رفتار تُند و خشن، از خود واكنش نشان ميدهند و از انسان دوري مي جويند. ازاين رو، اگر قصد هدايت آنان به سوي نيكي و بازداشتن از پليدي و زشتي را داريم, بايد با آنان مشفقانه و با مهرباني برخورد كنيم. چنانكه رسول خدا صلی الله علیه و آله مي فرمايد: 
لَيسَ مِنّا مَن لَم... يَرحَم الصَّغيرَ؛ هر كه به كوچكتر رحم نكند از ما نيست».1

دوـ چشم پوشي از اشتباه 
افراد خردسال جامعه ممكن است اشتباه ها و سركشي هايي داشته باشند، كه شايد موجب ناراحتي و ايجاد مشكلات براي بزرگ ترها شود. در اين گونه موارد بايد به آنها آگاهي داد و از اشتباه هايشان درگذشت، چنان كه امام سجاد(ع) مي فرمايد:
«وَ امّا حقُ الصَّغير... العفوُ عَنهُ؛ و حق خردسال... گذشت و چشم پوشي از اوست2
 همچنين بنا به فرموده رسول خدا صلی الله علیه و آله :
«عَرامَةُ الصّبيَّ فِي صِغَرِه زيادةٌ فِي عَقْلِه في كبيره؛ سركشي خردسال در دوران كودكي، مايه فزوني عقل او در دوران بزرگ سالي است».3

سه ـ پرده پوشي بر لغزش 
در زندگي روزانه اجتماعي, افراد خردسال جامعه ممكن است آگاهانه يا ناآگاهانه لغزش هايي داشته باشند. اين لغزش ها را بايد به حساب خامي و جواني و ناآگاهي آنها گذاشت و از فاش كردن اسرار و لغزش هاي آنان خودداري كرد؛ زيرا فاش شدن اسرار و لغزش ها, آنان را در تكرار آنها گستاخ تر خواهد كرد و زشتي كار را از بين خواهد برد. در حالي كه با پردهپوشي لغزش، اميد به توبه او بيشتر است. چنانكه امام سجاد(ع) فرموده است: 
و أمّا حقّ الصَّغير … السَّتْرُ علي جَرائِر حِداثَتِه؛ فانَّه سَببٌ لِلتُوبه.4 
و امّا حق خردسال … پرده پوشي بر لغزش هاي كودكانه اوست كه موجب توبه او شود.

چهارـ پرهيز از تحريك آنان 
از ديگر آداب برخورد با خردسالان, دوري از تحريك كردن آنهاست. به تعبير ديگر, بزرگ ترها در برخورد با كوچكترها نبايد به گونهاي رفتار كنند كه آنان حُرمت بزرگترها را نگه ندارند. امام سجاد(ع) در ضمن حقوق كوچكترها مي فرمايد:
«وَ المدارَأهُ له و تركُ مُماحَكَته؛ و حق خردسال... كنار آمدن و دوري از تحريك كردن اوست».5
بايد يادآور شد در كشمكش هايي كه گاه و بيگاه در كوچه و خيابان بين خردسالان و بزرگ سالان به وجود مي آيد، فقط خردسالان نيستند كه زمينهساز اين مشكل شدهاند، بلكه بزرگترها نيز در تحريك آن نقش داشتهاند و دارند. «به دانشمندي گفتند: فلان عالم با كودكي نزاع مي كند. او گفت: اگر عالم و دانا بود، كارش به نزاع با كودك نمي كشيد.» در واقع، بهترين روش برخورد با رفتارهاي كودكان و خردسالان, مدارا و دوري از تحريك كردن و درگيري با آنان است.

پنج ـ كمك كردن 
افراد خردسال به دليل توان محدود جسمي و فكري, در بسياري از امور نياز به كمك و ياري بزرگترها دارند. ازاين رو، در زندگي روزانه, بزرگ ترها نبايد كمك خود را از آنها دريغ كنند. امام سجاد(ع) در بيان ديگر حقوق كوچك ترها فرموده است:
«المعونَةُ لَه؛ حق خردسال... كمك به وي است».6


 
شش ـ عمل كردن به وعده داده شده 
از ديگر آداب برخورد با خردسالان و كودكان, عمل كردن به وعده هاي داده شده است كه موجب دوستي و صميميت بيشتر آنان با بزرگ سالان مي شود. رسول خدا صلی الله علیه و آله مي فرمايد: «كودكان خود را دوست بداريد، به آنها ترحم كنيد و به وعده خود به آنان وفا كنيد».7
 
دعا ی اَللّـهُمَّ اَدْخِلْ عَلى اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ که پس از هر نماز برای آمرزش گناهان تا ر
+ نوشته شده در یکشنبه پانزدهم تیر 1393 ساعت 20:36 شماره پست: 250

بسم الله الرحمن الرحیم

اَللّـهُمَّ اَدْخِلْ عَلى اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ
اى خدا تو بر اهل قبرها نشاط و شادمانى عطا كن
اَللّـهُمَّ اَغْنِ كُلَّ فَقیرٍ
خدایا فقیران را بى نیاز گردان
اَللّـهُمَّ اَشْبِعْ كُلَّ جائِعٍ
خدایا گرسنگان را سیر گردان
اَللّـهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْیانٍ
خدایا برهنگان را لباس بپوشان

اَللّـهُمَّ اقْضِ دَیْنَ كُلِّ مَدینٍ

خدایا بدهى بدهكاران را ادا فرما
اَللّـهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبٍ
خدایا سوگواران را دل شاد ساز
اَللّـهُمَّ رُدَّ كُلَّ غَریبٍ
خدایا هر غریبى را به وطن باز رسان
اَللّـهُمَّ فُكَّ كُلَّ اَسیرٍ
خدایا هر اسیرى را آزادى بخش
اَللّـهُمَّ اَصْلِحْ كُلَّ فاسِدٍ مِنْ اُمُورِ الْمُسْلِمینَ
خدایا فسادگران در كار مسلمانان را اصلاح فرما
اَللّـهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَریضٍ
خدایا بیماران را شفا عنایت كن
اللّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنا بِغِناكَ
اى خدا به غناى خود جلو فقر ما را ببند
اَللّـهُمَّ غَیِّر سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِكَ
خدایا بدى هاى ما را به خوبى صفات خودت تغییر ده
اَللّـهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ وَاَغْنِنا مِنَ الْفَقْرِ
خدایا دیَن ما را ادا فرما و نادارى ما را به دارایى و بى نیازى بدل گردان
اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ 
كه تو بر هر چیز توانایى

صوتی 

تو باورکن

+ نوشته شده در جمعه سیزدهم تیر 1393 ساعت 4:46 شماره پست: 249

تو باور کن ....

زندگی زیباست، تماشاییست!

چرا زیبا نمیبینیم؟

چرا گاهی به پای این همه خوبی نمیشینیم؟

چرا با هم نمیخندیم؟

مگر دنیا چه کم دارد؟

ببین این آسمان آبیست!

ببین دنیای ما آکنده از پاکیست!

و خوبی تا ابد پاینده می ماند ....

تو باور کن

همین کافیست ...!

 

منبع

 
روزه وگرما
+ نوشته شده در پنجشنبه دوازدهم تیر 1393 ساعت 0:40 شماره پست: 248
روزه وگرما !!! واي!!!

 

(به بهانه ماه مبارك رمضان و گرماي شديد)

  

اگر انسان با ديد بصيرت بنگرد ، مي بيند كه اين سختي ها بجز خير براي انسان چيزي ندارد.نمونه اش همين روزه ، آنهم در اين هواي گرم؛ درست است كه سختي دارد اما:  إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا

داستانك:

پس از آنکه حضرت مریم علیها السّلام از دنیا رفت، حضرت عیسی علیه السّلام جنازه ی او را پس از تجهیز به خاک سپرد، سپس روح مادرش را دید و گفت: «مادر! آیا هیچ آرزویی داری؟»
مریم علیها السّلام پاسخ داد: «آری، آرزویم این است که در دنیا بودم و شب های سرد زمستانی را با مناجات و عبادت در درگاه خدا به بامداد می رساندم و روزهای گرم تابستان را روزه می گرفتم»

  منبع: داستان هایی از یاد خدا، صفحه 28

 

 

ثواب روزه گرفتن در گرما و در حال تشنگى‏

 

 

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام

مَنْ صَامَ يَوْماً فِي الْحَرِّ فَأَصَابَهُ ظَمَأٌ وَكَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ أَلْفَ مَلَكٍ يَمْسَحُونَ وَجْهَهُ وَ يُبَشِّرُونَهُ حَتَّى إِذَا أَفْطَرَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَا أَطْيَبَ رِيحَكَ وَ رَوْحَكَ مَلَائِكَتِي اشْهَدُوا أَنِّي قَدْ غَفَرْتُ لَه‏

 

يونس بن ظبيان از امام صادق عليه السّلام روايت كرده است:

كسى كه در گرما يك روز را روزه بدارد و تشنگى را تحمل كند، خداوند هزار فرشته را بر او مى‏گمارد تا دستهاى خود را بر روى او كشيده و او را بشارت دهند، و پس از آنكه افطار كرد خداوند مى‏فرمايد: چقدر خوش بويى! اى فرشتگان من گواه باشيد كه من او را آمرزيدم.

 منبع :ثواب الاعمال و عقاب الاعمال صفحه 148

منبع منبرک

 

ملکانون موردی چاری

+ نوشته شده در دوشنبه نهم تیر 1393 ساعت 17:0 شماره پست: 247

ملکانون موردی چاری

 

ملکانون موردی چاری

آخئری شهره ساری

نه گوزلدور گزماقا

یاریلا چای کناری

 

 

گئنه ای کاش یاز اولا

قئشین عومری آز اولا

بیر الینده بایاتی

بیر الینده ساز اولا

 

شیروانشاهلو داغلاری

آغارور قئش چاغلاری

اولارا سالام وئرور

قلعه جوقین باغلاری

 

 

گئنه ای کاش یاز اولا

قئشین عومری آز اولا

بیر الینده بایاتی

بیر الینده ساز اولا

 

 

چار باشیندا آغاجلار

ساچئنی سووا ساللّار

سهد داغی آخارسو

ملکانا تحفه یوللّار

 

گئنه ای کاش یاز اولا

قئشین عومری آز اولا

بیر الینده بایاتی

بیر الینده ساز اولا

  

 

 

 

نه گوزلدور باغلارین

یاشیللاشوب داغلارین

قدیم قلعه یه بنزیر

چولدکی چارداقلارین

 

شعر از استاد کریم زاده 

تصاویر کلا" اختصاصی و در طول سالیان گرفته ام و بعضی هاشون مربوط به سالهای قبل است .