اخلاق یعنی چه ؟
"اخلاق" از نظر لغت جمع "خُلْق" به معنای خوی، طبع، سجیه و عادت است، اعم از این که آن سجیه و عادت نیکو باشد یا زشت و بد.
در اصطلاح دانشمندان اسلامی : "اخلاق، کیفیتی برای نفس آدمی است که رفتارهایی متناسب با آن از انسان بروز میکند"؛ یعنی اگر کیفیت نفس خوب باشد، کارهای خوب و اگر بد باشد کارهای بد صورت میگیرد؛ پس اخلاق به اخلاق حسنه، خوب، اخلاق رذیله و بد تقسیم میشود. این کیفیت نفسانی ممکن است به صورت غیر راسخ و یا به شکل ملکه در آید.
"هر کس در طول شبانه روز کارهای گوناگونی انجام می دهد؛ گاه کار خوب و شایسته، و گاه بد و نا شایست.
در اثر تکرار این کارها و اعمال ظاهری، در درون انسان حالات و صفاتی به وجود می آید؛ این حالات و صفات را اخلاق می گویند.
حکیمان الهی در این باره گفته اند: إنّ تَکرارَ الأَفاعِیلِ، یُوجِبُ المَلَکاتِ تکرار کارها، باعث به وجود آمدن صفات درونی می شود.
اخلاق از علوم اجتماعی و انسانی است و از چگونه بودن و چگونه زیستن انسان سخن میگوید و بر تعدیل غرائز و تصحیح رفتار آدمی، پا میفشرد .اخلاق اداری به چگونه کار کردن دراداره می پردازد.
یک کارمند مسلمان بایدمتخلق به اخلاق ذیل باشد.
خوشخویی
از رموز موفقیتحضرت رسول(ص) در دعوت و رسالتخویش، اخلاق نیکو و برخورد شایسته و جذاب با مردم بود.
«حسنخلق» آن حضرت، امتیاز بارز آن مظهر رافت و رحمتبود. با همین«اکسیر اعظم» دلها را جذب میکرد، دشمنان را دوست میساخت، کینههارا به مهربانی مبدل میکرد، الفت میآفرید و پیوند میداد، دلها را با دلها،دستها را با دستها! و به همین سبب مدال «وَإِنَّکَ لَعَلَی خُلُق عَظِیم» از خدایعظیم دریافت کرد.
کلام نرم، رفتار شایسته، گفتار مؤدبانه و جاذبهدار، تحمل فراوان وحلم و بردباری و چهره گشاده و بشاش، از مظاهر و جلوههای «حسنخلق» است
پیامبر اکرم(ص) رابطه مؤمن با مؤمن و برخوردشان را با هم،همچون رسیدن یک تشنه به آب سرد و گوارا میداند که با آن سیرابیمیشود:
«ان المؤمن لیسکن الی المؤمن کما یسکن قلب الظمان الی الماء البارد.».
اسلامی بودن اخلاق هر مسلمان را باید در نحوه معاشرتش بادیگران جستجو کرد. خوش خلقی ، دین و مرام مسلمانی است. بهفرموده حضرت رسول(ص): «ایمان کسی کاملتر است که اخلاقش بهترباشد، کسی به پیامبر شبیهتر و به او نزدیکتر است که خوش خلقتر باشد» و بهتعبیر امام صادق(ع):
«پس از عمل به واجبات الهی، محبوبترین کارها نزد خداوند، آن است کهانسان اخلاقی سازگار با مردم داشته و اهل «مدارا» باشد.».
باری ... گفتار و رفتار ما «آیینه شخصیت» ماست، بکوشیم هر چهروشنتر و شفافتر باشد.
خوش رویی
از خصلت های بسیار زیبا که غم و اندوه را از دل دیگران می زداید نشان دادن خوش رویی است ، کاری که برای انسان هیچ هزینه ای ندارد .
چقدر شایسته است انسان هنگامی که می خواهد با زن و فرزند ، پدر و مادر ، اقوام و خویشان و همه ی مردم برخورد کند همه ی غم و اندوهش را در پس پرده ی باطن پنهان نماید و همه ی نشاط و سرسبزی و خرمی اش را در چهره ظاهر کند و با خوش رویی کامل با همگان دیدار کند .
امیرالمؤمنین (علیه السلام) وقتی خصلت های مؤمن را می شمارد می فرماید :
المُؤمِنُ بِشرُهُ فِی وَجهِهِ وَحُزنُهُ فِی قَلْبِهِ .
مؤمن شادی و خرمی اش در چهره اش نمایان و غم و اندوهش در دلش پنهان است .
البَشاشَهُٔ إحسان .
خوش رویی احسان و نیکی نسبت به مردم است .
البَشاشهُٔ حِبالَهُٔ المَودّهٔ .
خوش رویی ریسمان محبت و عشق است .
البِشرُ یُطفِئُ نارَ المُعانَدهٔ .
خوش رویی آتش دشمنی و کینه ورزی را خاموش می کند .
البِشرُ شِیمَهُٔ الحُرّ .
خوش رویی خصلت آزاده است .
بِشرُکَ یَدلُّ عَلی کَرَمِ نَفسِک وَتَواضُعِک یُنبِئُ عَن شریفِ خَلقِک .
خوش روییت دلیل بربزرگواری نفست وفروتنی خبردهنده یاخلاق بلند مرتبه می باشد .
طلاقَهُٔ الوَجهِ بِالبِشرِ وَالعَطیّهُٔ وَفِعلُ البِرّ وَبذلُ التَحیّهِٔ داع إلی محبّهَٔ البَریّهٔ(۲) .
گشاده روییت با خوش رویی و دست دهنده ات و کار نیکت و سلام کردنت کشاننده ی تو به سوی محبوبیت نزد همه ی مردم است .
حسن خلق
پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :
مَا مِن شَیء فِی المِیزانِ أَثْقَلُ مِن حُسنِ الخُلقِ .
چیزی در ترازوی سنجش سنگین تر از حسن خلق نیست .
عَلَیکُم بِحُسْنِ الخُلْقِ ; فَإنَّ حُسنَ الخُلْقِ فِی الجَنَّهِٔ لاَ محالَهَٔ . وإیّاکُم وَسُوءَ الخُلْقِ ; فَإنّ سوءَ الخُلْقِ فِی النّارِ لاَ مَحالَهَٔ .
بر شما باد به حسن خلق زیرا حسن خلق ناگزیر در بهشت است . و از سوء خلق حذر کنید زیرا سوء خلق بناچار در دوزخ است .
حضرت صادق (علیه السلام) در تفسیر آیه ی شریفه ی
( رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَهًٔ وَفِی .. می فرماید : مراد از حسنه ی آخرت رضا و خشنودی خدا و بهشت است . و مراد از حسنه ی دنیا فراخی رزق و معاش و حسن خلق است .
حضرت علی (علیه السلام) به یکی از یارانش به نام نوف فرمود :
صِل رَحِمَک یزیدُ اللهُ فِی عُمرِکَ ، وحَسِّن خُلقِک یُخفِّفُ اللهَ حِسابَ .
صله ی رحم کن تا خدا به عمرت بیفزاید و اخلاقت را نیکو گردان تا خدا حسابت را بر تو آسان گیرد .
پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :
مِن سَعادهِٔ المَرءِ حُسْنُ الخُلُقِ وَمِن شَقاوَتِهِ سُوءُ الخُلُقِ .
از خوشبختی مرد حسن خلق و از بدبختی اش بدخلقی است .
أفضلُ عَمل یُؤتِی بِه یَومَ القِیامَهِٔ خُلقٌ حَسَن.
برترین عملی که روز قیامت آورده می شود اخلاق نیکوست .
أفضَلُ مَا اُعطِیَ المُسلِمَ خُلقٌ حَسَن .
برترین چیزی که به مسلمان عطا شده اخلاق نیکوست .
إنَّ هذِهِ الأخلاق منائِح من اللهِ ، فَإذا أحبّ الله عَبداً مَنَحَه خُلقاً حَسناً ، وَإذا أبغضَ اللهُ عَبداً مَنَحَه خُلقاً سیئاً .
اخلاق عطایای خداست ، هنگامی که خدا بنده ای را دوست بدارد خلق حسن به او عطا می کند و هنگامی که بنده ای را دشمن بدارد خلق زشت به او می دهد
علم اخلاق:
برای علم اخلاق نیز تعاریف متعدّد و مختلفی ذکر شده است.عالمان اسلامی و غربی تعریف هایی برای علم اخلاق ارایه کرده اند که به بعضی از آنها اشاره می کنیم.
الف. برخی علم اخلاق را علم چگونگی اکتساب اخلاق نیکو دانسته اند که براساس آن، افعال و احوال شخص نیکو می شود.
ب. برخی نیز آن را علم چگونه زیستن خوانده اند.
ج. برخی بر اساس همان معنای لغوی اخلاق به تعریف علم اخلاق پرداختهاند. به عنوان مثال علم اخلاق به "علم آگاهی و اطلاع از عادات و آداب و سجایای بشری" تعریف شده است.
د. همچنین مرحوم نراقی در جامع السعادات می گوید: "علم اخلاق دانش صفات (ملکات) مهلکه و منجیه و چگونگی موصوف شدن و متخلق گردیدن به صفات نجاتبخش و رهائی از صفات هلاککننده است".
موضوع علم اخلاق عبارت است از: صفات خوب و روش کسب آنها و صفات بد و راه زدودن آنها؛ این صفات خوب و بد از آن جهت که با افعال اختیاری انسان مرتبط هستند در علم اخلاق مورد نظر میباشند. غایت علم اخلاق رساندن انسان به کمال و سعادت جاودان و منزل مقصودی است که برای رسیدن به آن خلق شده است. چنان که بیان شد علم اخلاق یکی از شعبههای فلسفه به معنای عام آن بوده است.
برای مثال، هنگامی که انسان از رزقی که خداوند به او داده، به شکل های گوناگون به دیگران کمک می کند و همیشه در انجام این کار تلاش دارد؛ پس از مدّتی به آرامی در او صفت سخاوت و بخشندگی به وجود می آید. پس از آن، به راحتی می تواند انفاق نماید. ولی اگر هنوز این صفت در او به وجود نیامده باشد، انفاق به هر شکلش، برای او سخت است.
در باره صفت محبت خدا نیز همینگونه است. اگر صفت محبّت خدا در جان انسان به وجود نیامده باشد، مناجات با خدا و انجام عبادات و کارهای الهی برای او سخت و دشوار و بی معناست. وَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ إِذا ذُکِرَ الَّذینَ مِنْ دُونِهِ إِذا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ و هنگامی که فقط نام و یاد خدای متعال، به میان آورده شود، کسانی که ایمان به آخرت ندارند، سخت ناراحت و دلتنگ می شوند؛ و (ولی ) هر گاه نام و یاد غیر خدا ( از ثروت و مقام و لذت های دنیوی ) به میان آید، خرّم و دلشاد و خوشحال می شوند. زمر/ ۴۵
ولی با تکرار کارهای خوب و خداپسندانه و انجام واجبات خدا و دوری از حرام های او، پس از مدّتی به آرامی در او صفت محبّت و دوستی خدا به وجود می آید؛ و از این پس لذّت بخش ترین کار برای او نماز و سخن گفتن و مناجات با خدا و کارهای الهی است؛ بلکه هیچ لذّتی غیر از آن را نمی خواهد؛ وَ أَسْتَغْفِرُکَ مِنْ کُلِّ لَذَّةٍ بِغَیْرِ ذِکْرِک مناجات الذاکرین امام زین العابدین علیه السلام
خدای متعال به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم می فرماید: قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ آل عمران/۳۱ ( به مردم) بگو: اگر خداوند را دوست می دارید و محبّت دارید، از ( دستورات و راهنمایی های ) من پیروی کنید ( و سخنان مرا اطاعت کنید، که در این هنگام ) خداوند متعال نیز شما را دوست می دارد ( و شما را مورد محبّت خویش قرار می دهد)."
باید توجه داشته باشیم که اعمال زشت و ناشایست نیز در جان انسان اثر می گذارد و پس از مدّتی صفات بد برای او به وجود می آید.
پس با تکرار هر عملی، صفت مناسب با آن در درون انسان به وجود می آید.
حضرت امیر المؤمنین علی بن ابیطالب علیهما السلام در این باره می فرماید: إِنْ لَمْ تَکُنْ حَلِیماً فَتَحَلَّمْ فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ إِلَّا أَوْشَکَ أَنْ یَکُونَ مِنْهُم اگر صفت حِلم و بردباری را نداری، خود را به حلم و بردباری بزن ( و به سختی خود را شبیه انسان دارای حلم و بردباری در آور)؛ زیرا کم کسى خود را به مردمى شبیه کرد، مگر اینکه خودش هم مانند آنها می شود.
از این حدیث شریف فهمیده می شود اگر صفتی در تو وجود ندارد، با تکرار اعمال مناسب، آن صفت در جانت به وجود خواهد آمد.
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa12316
کلک یار http://kelkeyar.com/1392/05/25/معنای-اخلاق-2/
http://www.aftabir.com/lifestyle/view/94912/اخلاق-اداری