خود را بسنجیم : 
 
چقدر بخشنده ایم 
 

سوره : آل عمران آیه : 134
متن عربی آیه : 

الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاء وَالضَّرَّاء


وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ


وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ


وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ
 
آنهايى كه از مال خود به فقرا در حال وسعت و تنگدستى انفاق كنند
و خشم و غضب فرو نشانند
و از بدى مردم درگذرند
(چنين مردمى نيكوكارند) و خدا دوستدار نيكوكاران است
 تفسیر الميزان از تبیان

 
تفسیر مجمع البيان
 
 
«الّذين ينفقون فى ‏السّرّاء والضّرّاء»
همان ان كه در گشايش و تنگنا، انفاق مى‏كننددر تفسير دو واژه «سرّا» و «ضرّا» دو نظر ارائه شده است:1. بعضى اين دو واژه را به ‏معناى «تنگدستى و گشايش» گرفته ‏اند.2. و برخى آن دو را به «شادمانى و اندوه» معنا كرده ‏اند و معتقدند آيه شريفه بيانگر اين واقعيت است كه اين فراز و نشيبها وحالات گوناگون روحى، هرگز آنان را از انفاق در راه خدا باز نمى‏دارد.
«والكاظمين ‏الغيظ والعافين عن ‏النّاس»
و آنان كه به ‏هنگام جوشش خشم، آن را فرو مى‏برند و از كسانى كه به آنان خسارت و آزار رسانده ‏اند، انتقام نمى‏گيرند و بجاى آن‏شكيبايى پيشه مى‏سازند.و نيز آنان كه از گناه و لغزش مردم درصورتيكه نظام جامعه گسيخته نشود، مى‏گذرند.
«واللّه يحبُ ‏المحسنين»
 
آيه شريفه بيان مى‏دارد كه هر كه اينگونه شد و به اين ويژگيها آراسته گرديد، نيكوكار است؛ و خداوند نيكوكاران را دوست دارد و به آنان پاداشى عظيم مى‏دهد.به ‏اعتقاد دسته ‏اى از مفسّران، ممكن است احسان و نيكى، خود يكى ديگر از ويژگيهاى پرواپيشگان و شرط تقوى‏ باشد. و در تفسير واژه «احسان»، برخى برآنند كه منظور اين است كه به كسانى نيكى كنى كه در مورد تو بدرفتارى كرده ‏اند؛ چرا كه نيكى به كسانى كه به تو نيكى كرده ‏اند، نوعى دادوستد و معامله است، نه نيكى و نيكوكارى.
پرتوى از روايات‏
نخستين ارزشى كه آفريدگار هستى آن را از ويژگيهاى اهل بهشت شمرده و مردم را بدان ترغيب فرموده، خصيصه انسانى و اخلاقى بخشندگى و سخاوت است. در اين مورد، روايات ارزنده و انسانسازى نيز رسيده است كه به برخى از آنها نظر مى‏افكنيم:
1.از پيامبر گرامى آورده ‏اند كه فرمود: السّخاءُ شجرة فی‏الجّنة اغصانها فى ‏الدّنيا من تعلّق بغصن من اغصانها قادته الى‏الجنّة والبخل شجرة فى‏النّار اغصانها فى‏الدّنيا فمن تعلّق بغصن من اغصانها قادته الى‏النّارّ.»(201)
بخشندگى و سخاوت، درخت پرميوه‏اى است در بهشت كه شاخه و برگ آن تا دنيا گسترش يافته است؛ هر كه به شاخه‏اى از آن درآويزد، او را به بهشت پرطراوت خدا راه مى‏نمايد. و بخل و تنگ ‏چشمى، درختى است از درختهاى دوزخ كه شاخساران آن تا دنيا امتداد يافته است؛ هر كه به شاخه‏اى از آن چنگ زند، او را به دوزخ راه خواهد نمود.
2. اميرمؤمنان(ع) فرمود: «الجنّةُ دارالاسخياء.»(202)
بهشت، خانه و قرارگاه سخاوتمندان است.
3. و نيز فرمود:
«السّخى قريب من‏اللّه قريب من‏الجنّة قريب من‏النّاس و بعيد من‏النّاروالنجيل بعيد من‏اللّه بعيد من‏الجنة بعيد من‏النّاس و قريب من‏النّار.»(203)
بخشنده، به خدا و بهشت و مردم نزديك و از آتش دوزخ دور است؛ و بخيل، به عكس او، از خدا و بهشت و مردم دور و به آتش دوزخ بسيار نزديك است.
ارزش انسانى و اخلاقى ديگر
آفريدگار هستى در ادامه آيه شريفه ، فروبردن خشم را نيز از ويژگيهاى ديگر بهشتيان و پرواپيشگان عنوان مى‏سازد.1. از پيامبر گرامى آورده ‏اند كه فرمود: «من كظم غيظه و هو قادر على انفاذه ملأهُ‏اللّه يوم‏القيامه آمناً و ايماناً.»(204)
هر كه خشم خود را فرو برد درحاليكه مى‏تواند انتقام بگيرد، خداوندوجود او را در روز رستاخيز، سرشار از شادمانى، امنيّت و ايمان مى‏سازد.
2. همچنين روايت كرده‏اند كه فرمود: «كاظم‏الغيظ كضارب‏السّيف فى سبيل‏اللّه فى وجه عدوّه.»(205)
فرو برنده خشم همانند كسى است كه با شمشير آخته روياروى دشمنان خدا ايستاده و درراه او شمشير مى‏زند.
3. و نيز فرمود: «ليس‏الشّديد بالصّرعه انمّا الشّديدالّذى يملك نفسه عندالغضب ثمّ ذكرالعافين عن‏النّاس...»(206)
قهرمان آن نيست كه در ميدان كشتى پيروز شود، بلكه كسى است كه به‏هنگام غضب زمام نفس خويش را به‏كف داشته باشد. و آنگاه اين آيه شريفه را تلاوت كرد كه: «والعافين عن النّاس...»
4. همچنين از آن حضرت است كه: «انّ هؤلاء فى امّتى قليل الّا من عصم‏اللّه.»(207)
اين دسته از مردم، در جامعه و امّت من بسيار اندكند و فقط خدا بايد آنان را مدد رساند؛ امّا در جامعه ‏هاى پيشين شمار آنها بسيار بوده است.
  نكته ‏اى ظريف و درسى انسانساز در اين آيه شريفه هست و آن اينكه:
«گذشت از لغزشهاى ديگران، اگرچه واجب نيست، بسيار مورد رضاى خداست».
پيامبر گرامى(ص) در اين خصوص فرموده است:«ما عفا رجلٌ مظلمة قط الّا زادهُ‏اللّه بها عزّاً.»
هيچ انسانى از حقّ خويش درمورد ديگرى نگذشت، جز اينكه خدا به بركت آن عمل انسانى، شكوه و عزّتى به او ارزانى داشت.
نيكوكاران و از پى آن، خداوند از نيكوكاران سخن بميان مى‏آورد و بروشنى مى‏فرمايد كه آنان را دوست دارد.نيكوكار، انسان شايسته ‏اى است كه فقط بخاطر خدا نعمتى خالص به ديگرى مى‏بخشد و براى خشنودى او كارهاى شايسته انجام مى‏دهد.
در اين مورد آورده ‏اند كه روزى يكى از كنيزان چهارمين امام نور، با ظرفى، آب بر دست آن بزرگوار مى‏ريخت كه ظرف آب از دستش افتاد و آب جوشان، دستهاى آن حضرت را سوزاند. امام چهارم سربلند كرد و نگاهى به كنيز انداخت؛ كه آن بنده هوشمند خدا گفت:
خداوند مى‏فرمايد:« والكاظمين ‏الغيظ».حضرت فرمود: خشم خويش را فرو بردم.گفت: مى‏فرمايد « والعافين عن ‏النّاس»فرمود: گذشت كردم.گفت: مى‏فرمايد « واللّه يحبّ ‏المحسنين».فرمود: برو كه تو را در راه خدا آزاد ساختم
    خداوند هيچ كس را جز به قدر توانايی ‏اش تكليف نمى‏ كند. +