آموخته های چارلی چاپلین
آموخته های چارلی چاپلین
آموخته ام که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من بگوید :
تو مرا شاد کردی
آموخته ام که مهربان بودن بسیار مهم تر از درست بودن است .
آموخته ام که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی نه گفت .
آموخته ام که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم .
آموخته ام که مهم نیست زندگی تا چه حدّی انتظار جدّی بودن دارد همۀ ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با او دور از جدّی بودن باشیم
آموخته ام که گاهی تمام چیزهایی که 1 نفر می خواهد فقط دستی است برای گرفتن دست او و قلبی است برای فهمیدن وی .
آموخته ام که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی شگفت انگیز ترین چیز در بزرگسالی است
آموخته ام که زندگی مثل دستمال لوله ای است که هر چه به انتهایش نزدیک می شویم سریعتر حرکت می کند
آموخته ام پول شخصیت نمی خرد .
آموخته ام که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند
آموخته ام که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز بدست بیاورم .
آموخته ام که چشم پوشی از حقایق آنها را تغییر نمی دهد .
آموخته ام که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان آموخته ام که زندگی دشوار است اما من از او سخت ترم.
آموخته ام که فرصتها هیچ گاه از بین نمی رود بلکه شخص دیگری فرصت از دست رفتۀ ما را تصاحب خواهد کرد.
آموخته ام که آرزویم این است که قبل ازمرگ مادرم یکبار بیشتر بگویم دوستش دارم.
آموخته ام که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن نگاه را وسعت داد.
آموخته ام
با پول می شود خانه خرید ولی آسایش نه ،
رختخواب خرید ولی خواب نه،
ساعت خرید ولی زمان نه ،
مقام خرید ولی احترام نه،
می توان کتاب خرید ولی دانش نه،
می توان دارو خرید ولی سلامتی نه،
می توان آشیانه گرفت ولی زندگی نه،
و می توان قلب خرید ولی عشق نه.