آورده اندکه :

 

سلطان سنجر را در آن وقت که به دست غزان گرفتار شده بود ،

پرسیدند: علت چه بود که ملکی بدین وسعت و آراستگی که تو را بود ، چنین مختل شد ؟

 

گفت : کارهای بزرگ به مردم خُرد فرمودم و کارهای خُرد به مردم بزرگ ؛

که مردم خُرد کارهای بزرگ را نتوانستند کرد

و مردم بزرگ از کارهای خُرد عار داشتند و در پی نرفتند .

هر دو کار تباه شد

و نقصان به ملک رسید

و کار لشکری و کشوری روی به فساد آورد .  

 تذکره ی دولتشاه سمرقندی

آورده اندکه :

گران جانی بی ادبی کرد . عزیزی او را ملامت نمود .

او گفت : چه کنم ؟

آب و گِل مرا چنین سرشته اند .

گفت : آب و گِل را نیکو سرشته اند اما لگد کم خورده است                                                                                                      لطایف الطوایف