درمان خودخواهی
 
  
منبع : اکبری، محمود؛ خود و ناخود، ص: 98

اسلام در مبارزه همه جانبه و عملی با خود خواهی، اصولی را مورد توجه قرار داده است که در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم.

1- احساس وابستگی به خدا

بهترین راه نجات، این است که انسان باور کند که در وجودش نوعی وابستگی به خداوند قرار دارد و آنچه که او را به راهی جز راه حق می کشاند. خود واقعی او نیست.

2- تشخیص بیماری

در درمان بیماری جسمانی، رکن اساسی تشخیص بیماری است، در معالجه و درمان بیماری های روحی و روانی نیز باید ریشه و منشأ بیماری کشف شود. در این باره علی علیه السلام فرمود:

«طُوبی لِمَن شَغَلَهُ عیبُهُ عَن عُیوبِ النَّاسِ»[1]؛

خوشا به حال کسی که قبل از پرداختن به عیوب دیگران در برطرف کردن عیوب خود کوشا باشد، قبل از پرداختن به عیوب دیگران.

3- ایمان به مبدأ و معاد

یکی از راههای مبارزه با خودخواهی، توجه به مبدأ ومعاد است که زمینه رشد و خودخواهی را از بین می برد، زیرا کسی که اعتقاد به توحید و معاد دارد خواسته های خدا را برخواسته های خود ترجیح می دهد و به احکام الهی عمل می کند و از هوی و هوس خود می گذرد و هر که تسلیم نفس خود است بر شدت خودخواهی اش افزوده می شود.

4- تعادل در آرزوها

اسلام با ارائه دستورهای بی شمار، در تمام زمینه ها حدود مناسب برای هر گرایشی را تعیین فرموده است؛ به طوری که اگر این مرزها رعایت شود سهم هر آرزویی ادا شده و از هرگونه افراط و تفریط جلوگیری به عمل می آید. بنابراین التزام به احکام شرع در تمام زمینه ها یک راه حل عملی برای ایجاد تعادل در بین امیال گوناگون و جلوگیری از رشد بی رویه خودخواهی در انسان است.

5- مبارزه مستقیم با مظاهر خودخواهی

اسلام در تعالیم خود به طور مستقیم با مظاهر خودخواهی به مبارزه ای جدّی می پردازد به عنوان مثال اسلام با صفاتی از قبیل حسد، خودنمایی، جاه طلبی، کینه توزی، خود برتربینی به شدت مبارزه می کند و از طرف دیگر، صفاتی چون خیرخواهی، فروتنی، عفو، گذشت و امثال آن را مورد تأکید قرار می دهد.

در اینجا به یک مورد از تعالیم اسلامی در مبارزه مستقیم با عوارض خود خواهی اشاره می نماییم. که اگر مؤمنین به آن عمل نمایند. خودخواهی تعدیل خواهد شد و آن نیکی کردن در مقابل بدی های دیگران است.

قرآن کریم نه تنها اهل ایمان را از بدی کردن به دیگران بازداشته؛ بلکه پا را از آن مرحله فراتر نهاده و آنها را به نیکی کردن در برابر بدی های دیگران توصیه فرموده است و پاداش این عمل را وعده برخورداری از مقامات معنوی داده است[2] بدیهی است که اقتضای خودخواهی این است که انسان بدی های دیگران را با بدی های بیشتر یا لااقل برابر مکافات کند؛ اما اسلام از مؤمنین خواسته است که پا بر روی نفس خویش گذارند و حتی بدی های دیگران را با نیکی مکافات کنند (جز در مواردی که موجب بدآموزی است و بدکاران را در ارتکاب جُرم تشویق کند) بنابراین اگر کسی واقعاً تسلیم دین و مطیع دستورهای خداوند باشد محال است که در ورطه خودخواهی گرفتار شود و موجودی خودخواه بارآید و اگر در اعمال و رفتار و اخلاق بعضی از پیروان ظاهری اسلام خودخواهی وخودبینی دیده می شود ناشی از این اصل اساسی است که متأسفانه در عمل فرسنگ ها از دین خود فاصله گرفته نسبت به روح تعالیم آسمانی بیگانه گشته اند.[3]

پی نوشت ها

[1] . بحارالانوار ج 1، ص 199.

[2] . ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ، مؤمنون/ 96

[3] . اخلاق اسلامى، محمد على سادات، ص 102.