موسیقی اصیل و سنتی ایرانی

ترانه های ماندگار

گریز

آهنگساز :حبیب اله بدیعی         شاعر :رحیم معینی کرمانشاهی 

  دستگاه : دشتی 

می‌گـریـزم ، می‌گـریـزم

اشک حسرت از چـه ریـزم

برو برو کـز دامت جستم گشوده پـــر از بـامت جستـم

یاد از تو دگـر نکنم نکنم سوی تـــو نظـر نکنـم نکنـم

تو را رها کردم با دگران گذشتم از تو  چون رهگذران
                       
رفتم کز تو دگر بیگانه شوم      بهر شمع دگر پروانه شوم

مهـــری دیگــر با تــو نــدارم      در کـــوی تــو پــا نگـــذارم

گذر از من ، کز تــو گذشتم      از دل تا کـی نـالـه برآرم

نازک طبعی ، چو برگ گل بودم  

بدستت افتادم  پـرپـر گشتم . پـرپـر گشتم

اشکی بــودم  درون بهــر غــم  چو قطره باران

گوهر گشتم ، گوهر گشتم

به حال خود بگذارم        به دست غم بسپارم

که بی‌ تو تنها بــروم            بـــرو بـــرو تـــا بــــروم               

اجرای همایون کاظمی

اجرای مرضیه

****

به یاد آن گذشته

آهنگساز :حبیب اله بدیعی         شاعر :رحیم معینی کرمانشاهی

دستگاه : بیات اصفهان


یا رب دیگر طاقتم طی شـد یا بسوزانم یا نجاتم ده

عاشق عاشق گشته ام یا رب یا بکش دیگر یا حیاتم ده

 

من کجا او کجا

 

نه او خبر ز من دارد نه من نشان از او دارم

 

من جدا ا و جدا

 

به سینه سوز غم دارم  به دیده اشک خون بارم

 

روز و شـب نصـیب من آه آتشـین بود

صبح و شـام عاشقان وای اگر چنین بود

 

من آتشی ز خون دل به سینه دارم

چه هـم دمی ببین نشسته در کنارم

مکن فغان ای دل در این جهان ای دل

دوای  درد آنـگه پیدا  شود 

که عاشَـق از هـجران رسو ا شود

حکایتی اگر از این زمانه گفتم

به یاد آن گذشـته این تـرانه گفـتم

دانلود کنید

****

شعله ی سرکش

آهنگساز :حبیب اله بدیعی         شاعر :رحیم معینی کرمانشاهی

دستگاه : شور

الهـــی اگر عاشق شـود

روزی چو من دیــوانه اش کن

چو دیــوانه شد همــدرد من

در گوشه میخــانه اش کن

به غم یارش کن گرفتارش کن

تاز دل آهی کشد و اشکی بفشاند

تا چو من بر آتـش غم دل را بنشاند

ز نامرادی بایـد اکنـون سوی صحـرا رو کنم

به سنگ خارا نیـمه شب ها شکـوه ها از او کنم

داده از کف روشـنی را فانـوس چشـمم در جـوانی

قصه ها گوید نگاهـم با این زبـان بی زبانی

شعله در کاشانـه ام سر می کشد از آه درد آمیزم

روز و شب طوفان کند دور از رخش این اشک سیل انگیزم

دانلود کنید

****

افسانه

آهنگساز :حبیب اله بدیعی         شاعر :رحیم معینی کرمانشاهی

دستگاه :  همایون

نباشم گر در این محفل دیوانه ای کمتر

خوش آن روزی ز خاطرها روم افسانه ای کمتر

تو ای سقف کبود آسمان بر سر خرابم شو 

پرسـتویی نهان در تیر کوب خانه ای کمتر 

در کنــار آشنايان 

در مـيـان بـي وفـايـان

گر من بيدل نباشــم

شمـع هـر محــفل نبــاشـم

عاشـقي ديوانه کمتر ناله اي مسـتانه کمتر

آتشي گر برفـروزد گوشه ي کاشانه ي من

نيمه شب از غم بسوزد جسم چون پروانه ي من

مست و مدهـوشي سحـرگه

بر در ميخانــه کـمتر

از من بگذر که اين مجنون پي ليلا گرفته

دل از کف داده اي اکنون ره صحرا گرفته

شعله ور اي عشق رسوا آمدی تا من بسوزم

آمدي با اين همه غم  تا چنين آيد به روزم

گر سرآيد سو ز و سازم اين همه شوق و نيازم

شکوه اي کم ناله اي کم

قصه ي بي انتـها با دو صد افسانه کمتر

دانلود کنید

****

سنگ صبور

آهنگساز :حبیب اله بدیعی         شاعر :رحیم معینی کرمانشاهی

دستگاه :  همایون

عشوه از حد می برد 

چشم تو ای سرچشمه ی عشـق و جوانی

فتـنـه بر پا می کند 

ناز تـو ای خـو کرده با نامهـربانی

گه چو دریا پر ز رازی گه چو دشتی می نوازی

گه چو آتش گرم مهری  گه چنان گل غرق نازی

چون خم بی باده گر، بی جوش و تابی

چون شراب کهنه گر، پر التهابی

جای آن سنگ صبور ای قصه گو ، با من بگو

تا به تنهایی کنم با او زمانی گفتگو

تا شود صبرش تمام و بشکند در پای  من

سنگ از آن نامهربان شد مهربان تر وای من

آخر ای زیبای من افسونگری اندازه دارد

هر زمان بینم ترا چشمت فریبی دارد

من از آن روزی که بستم  با تو پیوند محبت

گرچه گل بودی ندیدم  از تو لبخند محبت

سوختم پروانه وار  از داغ این زود آشنایی

ساختم اما نکردم  شکوه از درد جدایی

دانلود کنید

****

پوچ

آهنگساز : حبیب اله بدیعی         شاعر :رحیم معینی کرمانشاهی

دستگاه :  بیات زند

تا به کی در کار دل باید چنین دیـوانه بازی

تا به کی این عاشـقی این بی دلی این بی نیازی

تا به کی این تا بـه کی این تا به کی گفتن خدایا

تا به کی در زندگی افسانه ی بیهوده سازی

زندگی پوچ و جهان پو چ گردش چرخ زمان پوچ

آن بهار و این خـزان پوچ هر چه پیدا و نهان پوچ

در چنین پوچی من از دنیا چه خواهم

از دل دیـوانه ی رسوا چه خواهم

مستم بدان سر باز سر دیگر ندانم

شبگرد عشقـم تا سحر دیگر نمانم

این سرگذشـت کهنه ی عشق و جنـون را

من قهرمانش هستم و دیگر نخوانم 

دانلود کنید

****

غریب روزگار

آهنگساز :حبیب اله بدیعی         شاعر :رحیم معینی کرمانشاهی 

دستگاه : ســه گاه

خالق هستی نظر کن من غریب روزگارم

باغبانم را خبر کن تا ببیند برگ و بارم

بی کس و دور از د یارم من غریب روزگارم

باغبانم را خبـر کن تا ببیند برگ و بارم

خلوت پر عشـق من پر شور من پر حال من

آن مستی احـوال من کـو

روز من کو شام من ماه من کو سال من

آن اختر اقبال من کو

پیری رسید از ره و زین جان توان رفت  فریاد بی کسی به دل آسمان برفت

مویم سپید گشت و چه گویم ز بخت خویش دو دی بشد کز آتش این دودمان برفت

ای زمین نفـرین بر این بد گردشی های تو بادا

ای زمان آتش به این امروز و فردای تو مبادا

من کی از دست تو راحت می شوم

راهی شهر محبت می شوم

من چه هنگامی به یاران می رسم

فارغ از این کنج عزلت می شوم

دانلود کنید

****

وداع

آهنگساز : حبیب اله بدیعی         شاعر :رحیم معینی کرمانشاهی

دستگاه :  بیات زند

خدا حافظی یک غم بی حسابه

خدا حافظی انتهای یه خوابه

خدا حافظی ابـتدای اسیری

خدا حافظی شوری یک شرابه

که مستی نداره  عطش داره و بس

که مفهو مش اینه بریدن ز هر کس

بریدن ز یار و بریدن همسر بریدن ز طفل و بریدن ز مادر

خدا حافظ خدا حافظ خدا حافظ خدا حافظ

یه رنج دراز و یه سوز و گدازه شروع خیالی سراسر نیازه

یه کبر و غروری به همراه نازه  فراز و فرود حزین یه سازه

چقد تلخه چقد تلخه تلخه و سخته

گهی شانسه گاهی هم بخته

خدا حافظ

خدا حافظ ای مظهر شادمانی

خدا حافظ ای چهره ی جاودانی

تو تنها نبودی به فرزند مادر

خدا حافظ ای مادر مهربانی

خدا حافظ

دانلود کنید