راه ها و دامهای نفوذ شیطان: * 5- هواپرستی:
* 5- هواپرستی:
یکی دیگر از مؤثرترین راه های نفوذ شیطان بر آدمی «هواپرستی» است، شاید بتوان گفت از جمله مهم ترین ابزار کار اوست. زیرا هواپرستی از درون انسان سرچشمه می گیرد آدمی با پیروی از هواهای نفسانی، عقل را که حاکم عادل و بزرگ ترین نعمت الهی است خفه می کند و ظلمت نفس را بر نورانیت عقل غلبه می دهد و او را به اسارت فرمانده ی پایگاه هوی و هوس که شیطان است در می آورد. (نجارزادگان (محمدی)، 138)
آن گونه که حضرت علی (علیه السلام) می فرماید:
«کم من عقل أسیر تحت هوی أمیر» (نهج البلاغه، حکمت506/211)،
«چه بسا عقل که در چنگ هوای نفس اسیر شده، هوا، امیر اوست».
« در حقیقت انسان از طریق هواهای نفسانی به مرحله پست حیوانیت سوق داده می شود» (الجنابذی، 122/13)
در آن لحظه است که شیطان از راه شهوات نفسانی و صفات خبیثه (طیب، 29/12) و با نیروی جاذبه ای که دارد خاطرات و اندیشه های او را به سوی خود جلب می کند ( حسینی همدانی، 128/15)، و آن چنان رشته ای در گردن او انداخته، پس به هر کجا که بخواهد می برد (بابایی، 370/4)، خود را قرین و هم نشین دائمی او می گرداند.
خداوند می فرماید:
«و من یعش عن ذکر الرحمن نقیض له شیطانا فهو له قرین» (الزخرف/36)،
«هر کس که از یاد خدای رحمان روی گرداند، شیطانی بر او می گماریم که همواره همراهش باشد.»
این هم نشینی سبب می گردد تا عقل و اندیشه و احساسات برین را فدای امیال و هواهای نفسانی خود قرار دهند (جعفری، 297/13) و هر گاه سخن حقی به او بگویند از پذیرفتن آن سرباز زند، (طباطبایی، 151/18) در این موقع است که فتنه ها و آشوب ها برپا خاسته و سبب پنهان گذاشتن حقایق و ایجاد اختلافات بی پایه و اساس می گردد.
در نهج البلاغه شریف این جملات نورانی را می خوانیم که:
« إنما بدء وقوع الفتن أهواء تبتع و أحکام تبتدع یخالف فیها کتاب الله و یتولی علیها رجال رجالا علی غیر دین الله» (نهج البلاغه، خطبه ی 88/50)،
«همانا منشأ فتنه و فسادها در میان مردم پیروی از خواهش های نفسانی و صدور احکام خلاف شرع و ناسازگار با کتاب خدا قرآن است. گروهی زمام حکومت مخالف با دین خدا را به دست می گیرند و گروه دیگری نیز از آن ها فرمان می برند در نتیجه فتنه و فساد در میان مردم شایع می شود» و در ادامه می فرماید:
«فلو أن الباطل خلص من مزاج الحق لم یخف علی المرتادین و لو أن الحق خلص من لبس الباطل انقطعت عنه ألسن المعاندین» (همان)،
«حال اگر باطل با حق در هم نمی شد، راه حق بر طالبانش پوشیده نمی ماند و اگر حق در میان باطل پنهان نمی گشت، دشمنان هیچ گاه نمی توانستند زبان به بد گویی از حق بگشایند.»
آنان که از هواهای نفسانی پیروی می کنند، به جای بهره مندی متعادل از غرایز و نعمت های طبیعی خدادادی، غرق در غرایز مصنوعی و شیطانی گشته تا حدی که مرزهای شرعی و اخلاقی را در هم می شکنند و با پیروی از هواهای شیطانی عقل و وجدان را سرکوب کرده و خود را به سوی دشمن ترین دشمن خود که همان نفس درون اوست می کشاند. در صورتی که اگر اندکی در آیات الهی نظر افکنیم می بینیم که خداوند جل جلاله فرموده:
«إن عبادی لیس لک علیهم سلطان إلا من اتبعک من الغاوین» (الحجر/42)،
« تو را بر بندگان من تسلطی نیست، مگر بر آن گمراهانی که تو را پیروی کنند».
پس این انسان است که با پیروی از خواهش های شیطانی راه ورود شیطان را باز می کند و خود را در دام بدبختی و فلاکت قرار می دهد که حضرت علی (علیه السلام) در این باره می فرماید:
«والشقی من انخدع لهواه و غروره» (نهج البلاغه، خطبه ی 117/86)،
«بدبخت کسی است که فریب هوای نفس خود را بخورد».
حضرت علی (علیه السلام) خطر پیروی از هوی پرستان را آن قدر زیاد می بیند که هشدار می دهد مبادا با آن ها مجالست کنید زیرا شیطان در کنار ایشان است:
« و مجالسة أهل الهوی منساة للإیمان و محضرة للشیطان» (همان)،
« هم نشینی با هواپرستان باعث فراموشی ایمان و حضور شیطان است».
آن گونه که حضرت علی (علیه السلام) می فرماید:
« ولا ترخصوا لأنفسکم فتذهب بکم الرخص مذاهب الظلمة» (نهج البلاغه، خطبه ی 117/86)،
« در کارها مداهنه و سهل انگاری نکنید که این سهل انگاری شما را به ارتکاب معصیت می افکند»،
و نفس های سرکش خود را فرصت ندهید که معصیت را آسان پندارند چرا که این فرصت ها شما را به راه های ستمکاران می برد در نتیجه سبب پیروی از آن ها شده (فیض الاسلام، 206) پرده ی تاریک به چهره ی جهان هستی می زند که باعث تباه گشتن جسم و روح انسان می گردد. ( جعفری، 182/6)